.
#فرزندان_بی_مادر
#حضرت_زهرا
خسته ام بر دلم فتاده شرر
از بلاها به خون نشسته جگر
خسته از این سکوت حزن آلود
خسته از غصه ی نگاه پدر
خسته از دیدن در و دیوار
خسته از بوی دود و خاکستر
زخمی ام از شکستن عطری
که فقط بود معنی اش مادر
خسته از حال و روز مادرمان
که بد است و نمی شود بهتر
خسته از درد بی دوای دلش
با نفسهای سخت و ضجرآور
خسته از این خسوف طولانی
که نشسته به روی قرص قمر
خسته از فکر عهد کودکی ام
که در آشوب خلق گشته هدر
خسته از کوچه ی #بنی_هاشم
خسته از خاطرات تلخ گذر
خسته از دیدن اراذل شهر
اولی، دومی ، نفر به نفر
خسته از شام سرد یلدایی
که نویدی نمی رسد ز سحر
خسته از قصه ای که کابوسش
جان ز ما بُرد تا رسید به سر
خسته ام از طنین ضرب غلاف
بر حریر وجود پیغمبر (ص)
خسته از ماجرای آتش و گل
قصه ی باغ و هجمه ی تندر
یک طرف بود کوه صبر و سکوت
اسدالله و فاتح خیبر
آن طرف هم ایادی شیطان
ریسمان و چهل نفر لشکر
وای از ظلم و خدعه ی دژخیم
که چه مکری گرفته او در سر
نشنیدیم کافران بزنند
همسری را مقابل شوهر
آتش کینه شعله ها افروخت
که نگنجد به عقل یا باور
خاک بر سر کنید از این غم
باب وحی است گشته خاکستر
آتش افتاده می رسد به مشام
عطر سندل و یا گل قمصر؟
غنچه پژمرد و گل شکست و شکست
رونق گل رسید بر آخر
با هجومی حرامیان کشتند
پسری را به قصد جان پدر
وای بر محکمِ کتابِ علی (ع)
که از آن رفت سوره ی #کوثر
بر کدامین مصاب گریه کنیم؟
وای بر حال آل پیغمبر (ص)
من چو موسی (ع) شناختم ناری
آورم از حرارتش بخبر
قصد من از قصیده تنها بود
گفتن گوشه ای از آن محشر
شرح این غم نمی شود کامل
گر نویسم هزارها دفتر
#ایام_فاطمیه
#جواد_محمودآبادی ✍
#مادرم_مظلومه_بود_و_یاور_مظلوم_ها
.
.
🏴 #فاطمیه ۱۴۰۲
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم_به_بیت_وحی
#رضا_نظاری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
هر زمان قصد ربنا میکرد
ابتدا، شهر را دعا میکرد
خانه اش مهبط ملائکه بود
گرچه سائل برو بیا میکرد
غصهها را خودش نگه میداشت
هرچه را مانده بود عطا میکرد
«ای رسول خدا» نه! «یا ابتاه»
پدرش را چنین صدا میکرد
هم پیمبر به وجد میآمد
هم خداوند را رضا میکرد (*)
درد و غم کم نداشت، با این حال
یاد غم های مرتضی میکرد
شهر، یارش نبود ... اگر میبود
مرتضی، محشری به پا میکرد
کعبه ی اهلبیت، تنهایی ...
دور حیدر، خدا خدا میکرد
یک نفر تازیانه ای در دست
حق پیغمبری ادا میکرد
مادری بین شعلهها میسوخت
یاد غمهای کربلا میکرد
پشت آن "در" چه شد؟ چه گویم ... آه
فاطمه، فضه را صدا میکرد ...
* رسول خدا به صدیقه طاهره علیهماالسلام فرمود:
قولي يا أبةِ فانّها أحيى للقلب و أرضى للربّ
(دخترم همچنان مرا "پدرجان" صدا بزن.
اینگونه هم من خوشحالتر ام، هم خداوند راضی تر !
📚 (تفسیر صافی/ ج ۳ / ذیل آیه ۶۳ سوره نور)
.
https://eitaa.com/asharehoseini14/7570
.
السلام علیکِ ایتها الصدیقة الشهيدة
زهرا که جانش نذر غم های علی است
لحظه به لحظه در تمنای علی است
روزی سه بار از نور او خورشید مات است
نور و فروغی که ز سیمای علی است
با هر نگاهش می بَرَد غم های او را
با یک نگاهی که مسیحای علی است
راز و نیازِ نیمه شب ها و سحرها
وقت مناجاتش به نجوای علی است
گفتا پیمبر که علی اصل نماز است
او در نماز عشق و سودای علی است
پشت درِ شعله ور و بر خاک کوچه
اوج سجودِ یار والای علی است
سجده به آدم از ملائک را شنیدی
زهرا کنون افتاده بر پای علی است
ردّی که مانده روی میخ درب خانه
تیری میان قلب شیدای علی است
گفتا که هر کس جان دهد بیند جمالش
آری کنون وقت تماشای علی است
اشک از دو چشم مرتضی بر چهره اش ریخت
یعنی که این آغاز غم های علی است
روح علی و فاطمه از هم جدا نیست
کفو علی و یار و همتای علی است
زهرا علی است و علی زهراست آری
یعنی علی مرآت زهرای علی است
#محمدعلی_شهاب ✍
روز شهادت روایت اول #فاطمیه
سیزدهم جمادی الاول ۱۴۴۵
دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲
.
.
#غزل_مناجات
#حضرت_زهرا
السلام علیکِ یا امالائمه و النُجَباء
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غافلان آیهی تطهیر خدا را نزنید
شعلهی کینه به کاشانه مولا نزنید
حامل وحی بر این خانه ادبها میکرد
به در خانه امالنجبا پا نزنید
شرمتان کو؟ ز رسول مدنی ای مردم
شعله بر خانه آن عصمت کبرا نزنید
این که بر گردن او حلقه زده دست طناب
فاتح بدر بود همسر او را نزنید
دینتان کو؟ چه شد انسانیت و مردیتان؟
سیلی کینه به انسیهی حورا نزنید
چل نفر یک طرف و یک طرف آن منصوره
ضربه بر بازوی صدیقهی عذرا نزنید
تازیانه، لگد و سیلی و آن ضرب غلاف
دل ندارید مگر؟ این قدر او را نزنید
#فاطمیه
#فاطمیه_خط_مقدم
#نصیر_حسنی ✍
.
.
السلام علیکِ یا امالائمه و النُجَباء
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#غزل_مرثیه
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
آسمان لرزید وقتی خانهام آتش گرفت
عرش میگریید وقتی خانهام آتش گرفت
در هیاهوی چهل نامرد، ابلیس پلید
فاش میخندید وقتی خانهام آتش گرفت
زهرهی زهرا منم نور تمام خلقتم
ناله زد ناهید وقتی خانهام آتش گرفت
من که خود منصورهام دیدم که فوج شعلهها
گرد من پیچید وقتی خانهام آتش گرفت
پشت در، در تنگنای شعلهها و دودها
شعله هم نالید وقتی خانهام آتش گرفت
خواستم تا حافظی باشم به پشت در ولی
ضرب پا غرّید وقتی خانهام آتش گرفت
زد لگد افتادم از پا آن خبیث بی حیا
نالهام نشنید وقتی خانهام آتش گرفت
دست مولا بسته بود و فضه را کردم صدا
او غمم فهمید وقتی خانهام آتش گرفت
چشمهای دخترم را مجتبای من گرفت
او مرا میدید وقتی خانهام آتش گرفت
#فاطمیه_خط_مقدم
#نصیر_حسنی✍
.
.
#غزل_مرثیه
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
السلام علیکِ یا امالائمه و النُجَباء
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زندهام من به تولای شما یا زهرا
صحن دل پر ز تمنای شما یا زهرا
نیست در عالم ایجاد زنی تا باشد
همقد رتبه و همتای شما یا زهرا
پا گرفـتم ز طفولیت و انشاء الله
مرگ من باد فقط پای شما یا زهرا
چادر خاکی تو بیرق شوریده دلان
سینه سوختگان جای شما یا زهرا
نشود لحظهای آرام دل شیعهتان
از غم همسر تنهای شما یا زهرا
نشنیده است کسی در همه عالم بیبی
غمی اندازه غمهای شما یا زهرا
جلوه کن بر دل بیتاب گدایان درت
پرشکوه است تجلای شما یا زهرا
در شگفتم که سماوات چرا برجا ماند
بعد آن سیلی و سیمای شما یا زهرا
لگد از یک سو و هوهوی غلافی نامرد
متحد بهر تسلای شما یا زهرا
#فاطمیه_خط_مقدم
شاعر #نصیر_حسنی✍
.
.
#بسیج
بسیج است و طریق پایداری
بسیج است و مسیر اقتدارش
بسیج است و بلندای نگاهش
بسیج است و شکوه بی شمارش
به اخلاصِ عمل دیده بسیجی
طلوع بی نظیر قلّه ها را
ز مرز بودن و ماندن گذشته ست
وَ طی کرده مسیر قلّه ها
بسیجی یک طریق است و تفکّر
که دارد با خودش فرهنگ ایثار
ز میدان رشادت بی محابا
به گوش آید ازو آهنگ ایثار
بُود از آنِ او نَصْرُ مِنَ الله
به قدرت شرحی از فَتْحٌ قَریِب است
بتازد بر صف دشمن ، ببینید
به میدان شجاعت بی رقیب است
بسیجی در عراق آورده نیرو
به لبنان جِیْشِ حزبُ الله دارد
بسیجی چشمِ بیدار زمان است
بصیر است و دلی آگاه دارد
بسیجی می خروشد بر ستمگر
بُوَد گاهی ( یَمَن ) گاهی به ( غَزّه )
چو حاضر می شود در جاده ی عشق
از اینجا می بَرد راهی به غَزّه
اگر غَزّه به خون غلتیده امّا
بُوَد پیروز میدان شهادت
تأسی کرده بر آیات قرآن
وفا کرده به پیمان شهادت
به غَزّه بنگرید و آه و دردش
چه شب هایی که در خون و خطر خفت
اگر مظلوم امّا مقتدر اوست
به خون غلتید و از فتح و ظفر گفت
بسیجی پیرو زهراست آری
دفاعِ از ولایت شیوه ی اوست
درختی پُر ثمر باشد که هر دَم
فتوحات مکرّر میوه ی اوست
چو بُردم نام زهرا را ، دلم سوخت
به یاد مادری پهلو شکسته
به یاد مادری لبریز اندوه
به یاد مادری بازو شکسته
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
.
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
آتش گرفته سینه ام از ماجرای تو
ابرم همیشه مادر من در عزای تو
پاک ست فرش قلب من از آفت ریا
شکر خدا که شسته شده زیر پای تو
از داغ محسنت جگرم پاره پاره است
بیچاره آن کسی که نسوزد برای تو
یا "فضةُ خُذینیِ" تو می کشد مرا
باید که مُرد از غمِ در روضه های تو
زخم تو جانگدازترین داغ شیعه است
ای جانِ شیعه جانِ جهانی فدای تو
تا روز حشر مادر شیعه نمی رود
از قلب بچه های تو سوز صدای تو
ابلیس رو سفید شد از دشمن علی
آتش کشید از حسدش تا سرای تو
می میرم از غم پسری که به کوچه ها
با اشک و رنج و بغض شد آنجا عصای تو
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی✍
.
.
#فاطمیه
السلام علیک ِ ایتها الصدیقه الشهیده
دریغ می کنی ای ماه، یک نگاه از من
نگاه کن به من و جان ِمن بخواه از من
درست حدس زدم، روی تو کبود شده
اگرچه پوشاندی صورت ِ سیاه از من
میان ِ خانه عجب روضه ای به پا کردی
دو چشم ِپُر اشک از تو، دل ِ پُر آه از من
تو می روی به کدامین فراق گریه کنم
گرفت دشمن تو طفل ِ بیگناه از من
به قدر ِلحظهای از یاد تو رها نشدم
چقدر ناله شنیده است گوش چاه از من
سپید بخت ِ من، آتش به خانه ام زدهاند
تو را گرفت سیاهی ِ یک سپاه از من
✍#حسین_بیدگلی
#ایام_فاطمیه
.
.
#حضرت_زهرا #فاطمیه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
همینکه روح زخمیات، سبک شد از لباسها
زدند روی دستشان، مکاشفه شناسها
چه سایههای مبهمی نشسته زیر پلک تو
چه کرده با ظرافتت، غرور ناسپاسها
به وقت غسل، همچنان گوش تو زنگ میزند
تو را رها نمیکند هنوز این تماسها
جان سه تا امام را به لب رساندهای؛ مرو!
توجّهی نمیکنی چرا به التماسها؟
جز پر قو، چه بستری مطابق است با تنت؟
بیم خراش دارم از خواب تو روی یاسها
برو ولی حلال کن؛ جهان مزاحم تو شد
به درک تو نمیرسد شعور آسوپاسها
خدا در بهشت را، محو کند نبینیاش
مباد باز در دلت، زنده شود هراسها
به یاد قبر مخفیات چو ابر گریه میکنم
گاه که میروم سر مزار ناشناسها
تو درد و روضه نیستی؛ تو راز آفرینشی
تو را زدند کافران، پرت شود حواسها
#کاظم_بهمنی✍
.
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#فاطمیه
#اعظم_کلیابی✍
باز هم دل، بی قرار روضهٔ مادر شده
باز حرف صورت و سیلی و میخ در شده
بازهم آتش به جان ما رسیده از دری
کز غم سوزاندنش چشم دو عالم، تر شده
حرف، حرف بغض و کینه از علی بوده فقط
آتشی کز کینه، پنهان زیر خاکستر شده
فاطمیه شد، مرور خاطرات درد و داغ
علت کون و مکان، تنها و بی یاور شده
فاطمیه شد که دل بر منبر اندوه و اشک
روضهخوانِ رنجهای دخت پیغمبر شده
مهدیِ صاحب زمان دارد به لب شور و فغان
آسمان ازاین مصیبت خاکِ غم بر سر شده
بین آتش سوخت زهرا، تا علی مانَد فقط
سورهی کوثر فدایِ ساقیِ کوثر شده
ای علی! مظلوم عالَم! جان فدای غربتت
بعد زهرا خود بگو از غنچهی پرپر شده
غیر تو مظلوم و غیر فاطمه مظلومتر،
نیست در عالَم، غمت از هر غم افزونتر شده
کی به پایان میرسد شبهای بی مهتاب تو
وعدهی دیدارتان درعالم دیگر شده
* *
دوستت دارم اگرچه روسیاهم روسیاه
لطفت امّیدِ منِ شرمنده در محشر شده
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.
.
#امام_زمان
#حضرت_زهرا
گریز می زنم از مادری به فرزندش
ز فاطمه، به گل نرگس ِ برومندش
گریز می زنم از وصفِ غربت زهرا
به وصفِ غربتِ موعود عترت زهرا
گریز می زنم از اشک دیده ی مادر
به گریههای ولیّ ِ زمانه ی داور
گریز می زنم از ناله های دُخت رسول
به ناله های امام زمان، اُمید بتول
گریز می زنم از مادری که شد مظلوم
به ظلمها که روا شد به آخرینْ معصوم
برای حضرت مهدیست مادرش الگو
به درد حضرت زهراست مهدی اَش دارو
رسد به دست امام زمان، به اذنِ خدا
همان درفش ِ جهادی که داشت خیرِ نِسا
زمین که خورد صدا زد: کجایی مادرجان!
برای یاری مادر، میآیی مادرجان؟!
به کوچه ها، به پس ِ در، به بسترش زهرا
به حال زار، یقیناً صدا زده او را
اگر برای حسین است صبح و شب، گریان
برای حضرت زهراست خونجگر، هر آن
ظهور،نقطه ی پایان حـُزن و درد و عزاست
ظهور، باعث خوشحالیِ دل زهراست
کسی که شرق به غرب جهان،حکومت اوست
سراجِ عزّت زهرا به طاقِ نصرت اوست
دعا کنیم بیاید نه بهر شادی ما
فقط به خاطر قلبِ شکستهی زهرا
#محمد_علی_نوری✍
#فاطمیه
#جمعه ۳ آذر ۱۴۰۲
.