.
#حضرت_عبدالعظیم سلاماللهعلیها
#وفات_حضرت_عبدالعظیم سلاماللهعلیها
#مدح_مرثیه
اینجاست خاک ری وَ ملقب به کربلاست
خیلی گران تمام شده ، مُلک خون بهاست
هرگوشه زین دیار اگر هیئتی بپاست
پشت قباله و سندش یک سر جداست
زان روز که معامله شد سرزمین ما
ری نیست نام آن و شده وادی البکاء
ازآن به بعد فاطمه (س) زین خاک رو گرفت
این سرزمین به گریه عشاق خو گرفت
آنقدر گریه شد که کمی شستشو گرفت
از خانه امام حسن (ع) آبرو گرفت
اوضاع را امام حسن (ع) رو به راه کرد
زهرا (س) دوباره جانب ایران نگاه کرد
عبدالعظیم آمد و عبد خداشدیم
با عشق اهل بیت دگر آشنا شدیم
همسایه عزیز دل مجتبی شدیم
درهر طواف زائر کرب و بلا شدیم
پیچیده باز در حرم یار عطر سیب
صلی علی الحسین و صلی علی الغریب
یا ذالکرم عزیز حسن (ع) سید الکریم
امشب زنام توست سخن سید الکریم
پرده زرخ کنار بزن سیدالکریم
سر می نهم به پای تو من سیدالکریم
گریه میان صحن شما مستی آور است
با گریه در حریم حسینی برابراست
پرمی کشیم از حرمت محضر حسین(ع)
پرواز می کنیم به دور سر حسین(ع)
عمری شدیم با مدد خواهر حسین(ع)
شبهای جمعه هم نفس مادر حسین(ع)
فریاد یا بُنَیَ به گوش همه رسید
با قد خم به کرب وبلا فاطمه (س) رسید
فریاد می زند پسرمن سرت کجاست
قدت رشید بود بگو پیکرت کجاست
جای لبش که هست ولی خواهرت کجاست
سیمین گلو عزیز دلم حنجرت کجاست
خنجر که کند شد اثرش این گلو شود
مانند گیسوان سرت مو به مو شود
این شعر و هدیه میکنم به تمام نوکرای امام حسین که سالها در حرم سیدالکریم ناله زدند و الان مهمان ارباب هستن
#قاسم_نعمتی ✍
.
.
#شهادت_حضرت_حمزه
السلام علیک يا عم رسول الله یا حمزه سیدالشهداء..
ای نور چشم آل رسول
ای همدم علی و بتول
ای شاهدِ به وحی و نزول
ای تو مُقیّدِ به اصول
ای حاملِ لوای خدا
یا حمزه، سید الشهداء
ای غرقِ در عبادت حق
ای راوی روایت حق
ای شامل محبت حق
از مظهر شهامت حق
حق گشته در تو جلوه نما
یا حمزه، سید الشهداء
پشت و پناه دولت عشق
ای بی قرار حضرت عشق
ای حافظ سلامت عشق
ای حامی ولایت عشق
عشقِ نبی و شیر خدا
یا حمزه، سید الشهداء
ای تو عموی آل نبی
ای تو دلاور عربی
ای که شریف و بانسبی
تو ماه بی فروغ شبی
ای شمع بزم اهل ولا
یا حمزه، سید الشهداء
دریای علم و عشق و عمل
ای تو به دفعِ فتنه مثل
ای عاشقِ نبی ز ازل
ای عاملِ به خیرالعمل
خیرالعمل ولای شما
یا حمزه، سید الشهداء
ای شاملِ نگاه خدا
بودی تو در پناه خدا
ای حیدر سپاه خدا
گشتی فدای راه خدا
جان داده ای به خاک بلا
یا حمزه، سید الشهداء
از کینه های هنده پَست
وحشی که در کمین بِنِشَست
پهلوی تو ز نیزه شِکست
خون راه سینه تو بِبَست
مُثلِه شده تنت ز جفا
یا حمزه، سید الشهداء
غرقِ به خون شده سر تو
شد پاره پاره پیکر تو
قربانِ جسم پرپر تو
گرچه رسیده خواهر تو
اما امان ز کرببلا
یا حمزه، سید الشهداء
دیگر ندیده خواهر تو
خنجر به روی حنجر تو
سُمّ سُتور و پیکر تو
بر روی نیزه شد سر تو..؟
قربانِ کُشته ز قفا
یا حمزه، سید الشهداء
حمزه نبودی و جگرش..
خون شد ز غربت پسرش
زهرا، همان که چشم ترش
می ریزد از برای سرش..
..آن سر که رفته شامِ بلا
یا حمزه، سید الشهداء
می آید آن امامِ همام
با رمز انتقامِ قیام
بر محضرش سلامِ مدام
باشد همین تمامِ پیام
می گیرد انتقام تو را
یا حمزه، سید الشهداء
ای شیعه ی ولیِ خدا
ای غصه دار خیرنِساء
حقِ کریم آل عبا
جانِ حسین و کرببلا
لطفی به"ملتمس"بِنَما
یا حمزه، سید الشهداء
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#مدح_حضرت_حمزه
.
.
#حضرت_عبدالعظیم علیهالسلام
امامزادهی ری مُلک واجب التعظیم
سلام قبلهی شهرم سلام عبدالعظیم
سلامِ ما به حسینیترین حسینیه
سلام بر حرمت اولین حسینیه
به کوریِ همهی ابنسعدها دیدیم
نصیبِ آل حسن شد تمامِ گندمِ ری
از آن زمان که رسیدی به کشور زهرا
خوشا به مردم ایران خوشا به مردم ری
من از کنار ضریحت به کربلا رفتم
که بوی سیب حسین است با تبسم ری
هوای مسلمیه داری و به یادم هست...
صدای گریه کنان در شبِ تلاطم ری
نوشتهاند که از روزگار غم دیدید
روایت است شما هم هزار غم دیدید
روایت است به نَقلی که نالهها کردی
حسین گفتی و رِی را تو کربلا کربلا کردی
غریبِ شهر پُر از غربتِ مدینه شدی
روایت است که مسمومِ زهرِ کینه شدی
تو زهر خوردی و آتش به سینهات انداخت
به خاکِ رِی نه به خاکِ مدینهات انداخت
شبیهِ جدِّ خودت شعلهور شدی آقا
غریب بودی و خونینجگر شدی آقا
شبیهِ جدِّ خودت نه که او شبیه نداشت
تو داشتی و شبیهت حسن ضریح نداشت
ضریح داری و پیرِ کرم ندارد آه
هنوز جد غریبت حرم ندارد آه
نوشتهاند مقاتل که سینه چاک شدی
تو زنده بودی و زنده به زیر خاک شدی
نصیب روضهی تو روضههای دیرین شد
تو زنده بودی و دیدی که سینه سنگین شد
برای یاری تو هیچکس نمیآید
مکن دوباره تقلا ، نفس نمیآید
دوباره رو به حسینت سلام کردی وای
تو دست و پا نزدی و تمام کردی وای
*در برخی از مقاتل آمده حضرت با جور و ظلم ؛ سرانجام زنده به گور و شهید میشوند
#وفات_حضرت_عبدالعظیم
(حسن لطفی )
#دکتر_حسن_لطفی
.
.
#شهدا
رفته و زنده است در دلها
هرنفس خاطرات او با ماست
هر که باشد شهید زندگی اش
گفت باید:شهید راه خداست
بند بند وصیت او هم
بند بند وصیت شهداست
چون شهیدان پاک راه خدا
یاد او نیز هر نفس باماست
کاش هر قدر یاد آنانیم
رهروی در مسیرِشان باشیم
با عمل بر وصیت شهدا
پیروِ صاحب الزمان باشیم
خواهرانم حجاب اسلامی
بند بند وصیت شهداست
چون به فکر حجاب خود باشی
در عمل یاد لاله ها برپاست
هدف از یاد عاشقان این است
نشویم از مسیر آنان دور
نکند دور مان ز قصه ی عشق
مکر و نیرنگ دشمن مزدور
کور خوانده است اهرمن ،چون ما
بازی برده را نمی بازیم
در همه عرصه ها به لطف خدا
با شهیدان مان سرافرازیم
وقتِ طوفان مان فرا برسد
روز را شام تیره می سازیم
دشمن آنگاه خوب می فهمد
لشکری خانمان براندازیم
هست ممنوع خستگی یاران
چونکه نزدیک قله ها هستیم
راه مان از ولی نگردد دور
ما که پیمان به خون خود بستیم
با امام عزیز فرزانه
هیچ بیمی به سینه ی ما نیست
در دل ما همیشه تابنده
عشق سید علی خامنه ایست
ما که دلداده ی شهیدانیم
در مسیر حضور می مانیم
برکت انقلاب ماست ،حجاب
حامیِ طرح نور می مانیم
شهدا دیده اند سر حیات
رسد از خون پاکشان برکات
شاد کن روحشان به نغمه ی عشق
به نوای معطر صلوات
#شهدا_ی_مقاومت
#سردار_حجازی
#سردار_زاهدی
#سردار_حاج_جمعه_علی_کیانی
#احمد_رفیعی_وردنجانی
.
.
نذر #حضرت_عبدالعظیم حسنی علیه السلام
درسایه ولایت
نام گرامیش اگر عبدالعظیم بود
عبد خدای بود و مقامش عظیم بود
گر از کرامتش همه کس فیض می برد
از نسل خاندان امامی کریم بود
عطر حدیث آل رسول از لبش چکید
در مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود
تنها نبود پیک خوش الحان باغ عشق
پرهیزگار و عابد و زاهد، حکیم بود
آموخت درس بندگی از اهل بیت نور
محبوب پیشگاه خدای علیم بود
غیر از خدا نداشت نیازی به هیچ کس
در عمر خویش صاحب طبعی سلیم بود
لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب
دست نوازشی به سر هر یتیم بود
گل سیرتان عشق به مدحش سروده اند
اخلاق او لطیف تر از هر نسیم بود
پیوسته او به منزل مقصود می رسید
زیرا صراط زندگی اش مستقیم بود
هفتاد و نه بهار ز عمرش گذشت و باز
در سایه امید و ولایت مقیم بود
در گلشن همیشه بهار حریم او
هر گل که دیده ایم به ناز و نعیم بود
هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت
این بوستان عشق بهشتی شمیم بود
پروانه بهشت به دستش دهد خدا
هر کس که زائر حرم این کریم بود
عبد حقیر اوست "وفایی" اگر چه باز
دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود
#وفات_حضرت_عبدالعظیم
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#حضرت_حمزه
این جمله کافی است برای فضیلتش
تسبیح ذکر گفتن زهراست تربتش
آن یل که جز شجاعت حیدر به روزگار
چشمی ندیده است نظیر شجاعتش
این نَقل رایج است که در هر نبرد بود
نُقل در دهان دوست و دشمن شهامتش
بی شک بنای دین خدا پا نمی گرفت
در دستِ دین نبود چو دست حمایتش
ای کاش بود تا نشود گونهای کبود
می بود اگر اجازه نمی داد غیرتش
از این مزار خاکی و بی سنگ و بی حرم
بعد از چهارده صد پیداست غربتش
توصیفش از زبان پیمبر شنیدنیست
با این سیاهه بی ادبی شد به ساحتش
#علی_مشهوری ✍
.
.
#امام_رضا
«بیمنه رزق الوری»
تو صبحی ای همهی شوق زیستن از تو
تو نوری ای همه دلگرمی وطن از تو
چه رزق ها که به ما میرسد به یمن شما
چه خیرها که رسیده امام من! از تو
به یمن هر نفس تو بهار میآید
نفس بکش که شکوفا شود چمن از تو
ببین چقدر کُمیت زبانمان لنگ است
بخوان که شعر شود رشته سخن از تو
به شوق اینکه بیایی، چه مرگ شیرینیست!
زیارت از من و _الوعده_ آمدن از تو
خوشا که لحظه آخر بگویم از ته دل:
سلام ای همه آرامش کفن از تو
#عاطفه_جوشقانیان ✍
#شعر_رضوی
.
#حضرت_حمزه
نگاهش لرزه می انداخت در دلهای بدخواهان
برای مصطفی او داشت عمری حکم پشتیبان
شبیه ابر رحمت بر سر اسلام نو پا بود
در آن گرمای دهشت، سایه می بخشید، یا باران
نفس تا داشت گرد خاتم پیغمبران گردید
برای دفع شرهای ابوجهل و ابوسفیان
میان شعب با قلبش ،و با شمشیر خود در بدر
چه زیبا جانفشانی کرد زیر سایه ی قرآن
همانند علی «شیر خدا»نامیده شد از بس
به پا می کرد با شمشیر ،طوفان در دل میدان
علمدار رشید لشکر اسلام و پیغمبر
نشان شد قلب پاکش در اُحد با نیزه ی شیطان
علم افتاد و در یک گوشه ی میدان هیاهو شد
تنش شد مُثله و یک گوشه از کرب و بلا رو شد
تنی صد چاک و غرق جستجو در نیزه ها خواهر
به دنبال گل گم کرده اما فرق، سر تا سر
عبا بر پیکر صد پاره جای بوریا دارد
سری بر تن ،خلاف خامس آل عبا دارد
نه سمت قتلگه پیداست شمر و خنجری اینجا
نه می آید صدای گریه های مادری اینجا
نه می تازد کسی با اسب روی پیکری اینجا
نه غارت می شود ، انگشت با انگشتری اینجا
نه می سوزد به دست ملحدان بال و پری اینجا
نه می ماند به جای خیمه ها خاکستری اینجا
نخواهد رفت در بند و اسارت خواهری اینجا
نه از روی قساوت می رود بر نی سری اینجا
فقط هند است و دستش پاره هایی ازجگر دارد
کسی که کینه های بدر ،از قرص قمر دارد
چه برکت می کند شعری که در پایان ابیاتش
به سمت روضه ی ارباب خوبی ها گذر دارد
#محمدجواد_منوچهری ✍
#شهادت_حضرت_حمزه سیدالشهدا
.
.
#قصیده
#حضرت_عبدالعظیم علیه_السلام
به سوی قبله ی تهران نماز عشق می خوانم
"الا یا ایها الساقی اَدِر کَاسا" که حیرانم
تبرک می برم از نام ارزشمندت ای آقا !
نگاهی، گوشه ی چشمی نما ای جان جانانم
زیارت می کنم با یک حرم، جان حرم ها را
به افلاک ست پروازم به این درگاه ایمانم
سبکبالان درآمیزند با هم در هوای صبح
هوای مضجعت مجذوب گرداند دل و جانم
خدا عبدالعظیمش را امید قلبها گرداند
مُقلّب اوست اینجا آستان دوست درمانم
حضوری گر که خواهم با دلی بشکسته و زخمی
به این درگاه، مسکینم به این درگاه، نالانم
اگر یک اربعین در کربلا توفیق می گیرم
تمام روزها درشهر رِی هر سال مهمانم
"کَمَن زارَالحُسَینَت" روی کاشی ها تجلی کرد
دراینجا یاد شش گوشه حزین و زار و گریانم
به زیر بال هایت ذاکران آرام خوابیدند
به صحنینت به یاد مسلمیه ابر بارانم
شب جمعه مناجات حرم را دوست می دارم
امیدعفو می پیچد در این درگاه از عصیانم
مرا با صدق وارد کن خدایا "رب ادخلنی"
که من افتاده از پا، ناگزیرم، غرق حرمانم
مرا پرواز ده تا خود خدایا "رب اخرجنی"
به زیر سایه ی شخص کریمی دادی اسکانم
زیارت نامه می خوانم به لحن دوستان، آقا
غریبان را قریبان کن الا ای مهر تابانم
اصول فقه با فقه وِلایی گشت تعبیرت
وَلایت در وِلایت بانی بُرنای بنیانم
به عبداللهی و عبدالعظیمی ات دخیلم من
کشیدم از همه غیر از شما تا دوست دامانم
"هنیئا لک" به آن محضرنشینی ها "هنیئا لک"
امام غائبم را سیدا ! دیری ست عطشانم
تلالوهای خورشید از حضورت آشکارا شد
فقیهان را نشانی از حضور یار می دانم
فرج نزدیکِ نزدیک است "کمن زارالامام" اینجاست
به این درگاه می آیم که سخت از یار پنهانم
***
به این خاطر دراینجا روضه ی بی دست می خوانند
به دستان بریده پای عهد دوست می مانم
دلم تنگ است، یاران کشته یک یک پیش چشم من
روم تا علقمه تا تازه گردد عهد و پیمانم
حسین و فاطمه بر پیکرم نالان و گریانند
چنین جاری ست اشک من به آغاز و به پایانم
صدای انتظارِ طفلِ اشک آید، عطشناک ست
به این مرثیه من تا روز حشر آئینه گردانم
سرشته شد گِلم با اشک و خون دل، بدان"طاهر"!
حرم از اشک دارم ملتجای اشک، ایوانم
#مجید_طاهری ✍
.
.
#غزل_مثنوی
#غزلوی
#حضرت_حمزه
سرم سودای جان دادن به پای مصطفی دارد
به پای دوست جان دادن در این عالم صفا دارد
اگر دندانی از یارم شکسته وای برحالم
به جایش مُثله گردد عضوعضوِ حمزه، جا دارد
تمام کینه های دشمنانش را خریدارم
شفاعت کاش مولایم به سردارش روا دارد
بگِریید ای زنان بر من به امر یار در بیتم
ولیکن روضه ها زهرا به خاکم در خفا دارد
اگرچه آیه ی قرآن مرا از سابقون داند
دلم "یا لیتنی" گویان، هوای کربلا دارد
چه غافل بود ابوسفیان که کشته یک مدافع را
حریم یار، مهد صد مدافع مثل ما دارد
سلام خاصه ی حق بر تمام اولیای او
مجاهد عهد می بندد دهد جان بر رضای او
پرنده بال می خواهد کند پرواز در افلاک
مدافع، گوی سبقت را ربوده در ره ادراک
برای درکِ راه حق سراپا شور باید بود
درونِ بینشی از "نور فوقَ نور" باید بود
مجاهد داشته در حصنِ آن بینش، به غیب ایمان
گِلِ او بوده از عترت، سرشته گشته با قرآن
به انگشت اشاره می دود در جنگ با دشمن
تسامح نیست در راهش همیشه هست چون آهن
تسامح با تساهل با تغافل سَمّ مهلک ساخت
به جان هر تماشاچی و جامانده ز یاری تاخت
کنار تربت حمزه صدای گریه ی زهراست
صدای سوره ی یاسین و رحمان، نور و اعطیناست
به سوز و اشک، پیچیده فراق صاحب قرآن
کنار تربت حامیِ او هنگامه ها برخاست
مدافع نیست مرده، تربتش تصویرها دارد
برای فاطمه مرثیه ی کرب و بلا اینجاست
نگه داریدش از سیلی که دیگر جا به صورت نیست
مشخص گشته از چشمان خونینش که او تنهاست
به پا هر روز می آید بَرَد یک چادر خاکی
به چادر، چکه های اشک های مرتضی پیداست
مدافع نیست مرده، ناله اش از غربت یار است
صدای نعره ی او از پسِ تاریخ، جان افزاست
مدافع، جان خود را کرده موقوف نگهبانی
مدافع ها مجزّایند از ترس و پریشانی
نشانِ دست حمزه از کمک بر شانه ها دارند
کنار هر حرم از دل همه کاشانه ها دارند
مثال حمزه در این عصر چون کوهی ست پابرجا
که با وهابی و داعش کند یک جنگ بی همتا
نهیب حاج قاسم هست در هر جا طنین افکن
مدافع ها و قدسی ها، به فرمانش زره بر تن
به تیپ فاطمیون، حمزه ها درصف به خط هستند
چو دانه دانه ی تسبیحِ زهرا مختلط هستند
به آهنگ تبعیت سرود رهبری خوانند
ز خضر خامنه ای مثنویِ دلبری خوانند
مجیدطاهری(طاهر)✍
.
رهی ندارم بغیرکویت، الیک رجعی، لدیک زلفا
فلا تکلنی الی سواکا، الستُ شیب و لست شابا
منم فتاده، به دست اقران،چو پیر کنعان به شام هجران
ذهاب حزنی، جلاء عینی، صباح وصلک، اذا تجلی
عبث مسوزان به نارحرمان ، گذشت نتوان ز جان جانان
نقاب بگشا، جمال بنما، که سوخت جانم، درین تمنا
اگر چه صد سال ز بی خودی ها، به خاک راهت فتاده باشم
چو بازپرسی حدیث منزل، ز شوق گویم، لبثت یوما
خوشا محبت که فارغم کرد، زقید هستی،ز خود پرستی
نه ذوق کاری، نه زیر باری، نه رنج امروز، نه بیم فردا
فسانه واعظ به من چه خوانی؟ مرا به رندی فسانه کردند
مده فریبم به کیش زاهد، مدم به گوشم حدیث تقوا
دلا ندارد جهان وفایی، مگر بیابی رهی به جایی
به ملک معنی، اگر درآیی قدمت حیاً و لست تبلا
حدیث جور تو با که گویم، علاج درد دل از که جویم؟
به ما ندارد خدنگ نازت، دل ترحم، سر مدارا
حزین نباشد غم نهانی، سمر نمودن ز نکته دانی
که یار جانی چنان که دانی، بکل شیءٍ احاط علما
حزین لاهیجی
.
#غزل
#مدح_مرثیه
#حضرت_عبدالعظیم علیه_السلام
مُقیمِ کربوبلا هستم و مُریدِ کریم
غلامِ خانهیِ ارباب و شاهْعبدالعظیم
تمامِ عمر سرِ سفرهاش نمک خوردم
همیشه کرده مرا روبهراه عبدالعظیم
دلم که تنگِ حسین است میروم حرمش
به نامِ یار زده خیمهگاه عبدالعظیم
عجیب نیست اگر از کرم سفید کند
دوباره نامهیِ این روسیاه عبدالعظیم
غلامِ کویِ حسین و حسن کجا برود.... ؟!
برایِ گفتنِ غم غیرِ شاهعبدالعظیم
اگر چه کربوبلا خانهات شده امّا
به یادِ شاهِ وفا گفتی آه عبدالعظیم
سری به نیزه نشست و سری شکست و بعد.....
چه دید از سرِ نِی قرصِ ماه عبدالعظیم
حریمِ شاهِ ری و روضهیِ سرِ بر نی
بیا بهار دلم صحنِ شاه عبدالعظیم
#شهر_ری #کربلا
#حسین_ایمانی ✍
.