eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
255 عکس
157 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. فاطمیه شد دلم پر غم شده غرق ماتم عالم و آدم شده فاطمیه فصل غم فصل عزاست لحظه های غربت شیرخداست فاطمیه موسم دلداری است روزهای آخر بیماری است مادری مجروح، گشته بستری اشک میریزد کنارش دختری مادری که خسته و آزرده است گوئیا در کوچه سیلی خورده است ای خدا قوّت ندارد مادرم رنگ بر صورت ندارد مادرم بازوی او از چه رو آزرده است زخم هایش طاقتم را برده است بستر او از چه رو رنگین شده وای من پیراهنش خونین شده لحظه رفتن رسیده، وای من شد نفس هایش بریده، وای من آه! مادر، ای جوان قد کمان التماست می کنم پیشم بمان رفتنت بیچاره می سازد مرا مرگ تو از پا می اندازد مرا زود باشد بهر من بی مادری بعد تو بابا ندارد یاوری عاقبت شد لحظه اشک و عزا شد شهیده حضرت خیرالنساء مادری شد سوی جنت رهسپار قلب طفلان علی شد داغدار حیدر کرار بی یاور شده ای خدا ارباب بی مادر شده در فراقش ناله ها دارد حسن از غمش چون ابر می بارد حسن زینب و کلثوم غرق ناله اند داغدار یاس هجده ساله اند فاطمیه موسم غمناله هاست شیعه با این اشک عمری آشناست فاطمیه درس غیرت می دهد فاطمه درس بصیرت می دهد مثل آن مادر که شد قامت کمان مانده ام پای ولی تا پای جان با ولایت درد درمان می شود کارهای سخت، آسان می شود تا ابد در خط زهراییم ما گوش به فرمان مولاییم ما من که پای روضه هایش سوختم عشق را از فاطمه آموختم عشق یعنی دل سپردن بر ولی عشق یعنی رهبرم سیدعلی عشق یعنی پای دین فانی شدن عشق یعنی چون سلیمانی شدن حاج قاسم! ای امید رهبرم ای علمدار شهیدان حرم ای که از داغ تو کشور غم گرفت مرد و زن از دوری ات ماتم گرفت حاج قاسم! ما که غمگین توایم پیروان راه خونین توایم .
. می آید استجابت اگر پیشواز تو فخر خداست محفل راز و نیاز تو محراب خانه نورُ علی نور می‌شود از جانماز و وصله ی چادر نماز تو فهم بشر به ساحت درکت نمیرسد پنهان شده به دست خداوند راز تو این آن حقیقتیست که کتمان نمیشود غیر از علی نبوده کسی هم‌ تراز تو ای ساده زیستی تو تدریس بندگی ای شوکت بهشت گلیم جهاز تو نامت سلام داشت قیامت قیام داشت زنده است آن شهادت تاریخ‌ ساز تو محشر که اختیار شفاعت به‌دست توست داریم ما امید به برگ جواز تو ✍ .
. ندیده بود از ما غیر خوبی همونی که رسید بعدش لگد زد نه اینکه من بگم ، تو نامه گفته جدای از لگد ، حرفای بد زد چقدر آتیش آوردن پشت در که تموم خونمون خاکستری شد تمومه خونواده غصه دارن چراغ زندگیمون بستری شد یه دنیا خستگی رو شونه هاشه واسه اینه نمیتونه بخوابه دقیقا حالت خواب و بیداریش شبیه فردای طفل ربابه دوتا از برگ گل نازک تری که یکیشون میخ یکیشون تیر خورده به این زخم گلو و زخم سینه میاد که انگاری شمشیر خورده نوه مادر بزرگ و دوست داره علی اصغر میمیره واسه زهرا هزارتا هم شباهت داشته باشن یه فرقی هست که گریه ام میره بالا به قبر فاطمه نیزه نخورده علی رو نیزه ها بیرون آوردن لبای خشک و خونیش رو که دیدن همه پایین نیزه اش آب خوردن ✍ .
. دست ها را برده تا ابرو چرا ؟! از علی زهرا گرفته رو چرا ؟! مانده ام در شهر یثرب ساختند کوچه ها را تنگ و تو در تو چرا ؟! عادت شمع است از سر سوختن شمع من میسوزد از پهلو چرا ؟! با تن تب دار، با حال خراب خانه را خود میکنی جارو چرا ؟! مجتبی قبل از همه فهمیده بود راه میرفتی تو با زانو چرا میبرد زخم سقیفه عاقبت سمت گودال انتهای کوچه را ... ✍ .
. جایی که دَمِ حسین هم یازهراست غم دردلمان نیست مدد تا زهراست ای آنکه جواز کربلا می‌خواهی امضای جواز کربلا با زهراست .
. نشسته در گلوی حق دوباره خارها بیا امید قلب جمع بی قرار ها به ضجه می زند جهان تو را صدا، بیا ز حنجر بلا چشیده روی دارها نشسته غزه در میان خاک و خون ،بیا نجات بخش شهر مانده در حصارها سکوت کرده سازمان کور ناملل برای قتل عام موج انفجارها بیا اگرچه در کنار تو نبوده ایم شبیه وعده های داده در شعار ها نشسته ایم بی وجود درک معرفت گلایه مند از تمام انتظار ها نشسته ای در انتظار ما و دلخوشی به انقلاب روح و ذهن بی بخارها برای ما که نه ولی ظهور کن بیا برای التماس و اشک داغدار ها .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این کانال مخصوص زیباترین تصاویر و کلیپ های عاشورایی جهت استفاده عاشقان سید الشهداء در پروفایل و کانال و گروهشان است . کلیپ و تصاویر کربلا 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1482752010C901aaa4c91
. گرفت از من توان راه رفتن را غم ات زهرا تنم در آتش افتاده ز روی مبهم ات زهرا خمیدی و خمیدم هر دو مثل هم شدیم اما تو از پهلوی مجروح و من از قد خم ات زهرا تو روی از من گرفتی نشکنم از دیدن رویت شکستم در خودم با آه و اشک نم نم ات زهرا دو دستی که در خیبر ز جا کنده است میبینی ؟ ندارد تاب ، گیرد اشک چشم همدم ات زهرا ستون خانه ام بودی تو ، لرزیدی و افتادی ببین لرزه به سر تا پایم از عمر کم ات زهرا همه رفع امور طفل هايت با خودم اما بیا بر یاری ام  بر جسم طفل درهم ات زهرا ✍ .
. دیدم که مادرم شب جمعه شب قرار گل می‌گرفت باغ قنوتش برای یار پیوسته در نماز و رکوع و سجود خود کوه قیام داشت و چشمان آبشار قدش خمیده بود ولی تا عمود صبح از شانه‌های خسته‌ی شب می‌گرفت بار از بس که وصل بود در آیینه‌ی خدا جبریل را ز واسطه‌ی وحی زد کنار از صبح سابقون به شب آخرالزمان دست دعای مادر من بود در گذار اما در این مناظره‌ی عشق هرچقدر در صحن گریه‌هاش نشستم به انتظار دیدم دمی برای خودش پر نمی‌زند وقتی که روی بال دعا می‌شود سوار رفتم سلام کردم و گفتم پس از سلام ای برقرارِ بر سر سجاده بی‌قرار از هرکسی میان قنوت اسم برده ای الا خودت که پیش خدا داری اعتبار از این سپاه تربت تسبیح پس چرا یک دانه هم نگشت برای خودت نثار اشک از کبود صورت خود پاک کرد و گفت آه ای عزیز مادر ، الجار ثم الدار .
. 🏴 سلام الله علیها مولا حریم فاطمه کرده حریمش را ختم به زهرا کرده راه مستقیمش را عرش خدا فرش عزای حضرت زهراست پس پهن کرده زیر پای ما گلمیش را از فهم فاء فاطمه فرزانه ها محروم مریم چگونه درک خواهد کرد میمش را از کیمیای مهر او حتی طلا با عجز کرده تمنا رتبه ی فضه، ندیمش را ریحانه ای در کوچه پرپر شد که در عمرش پوشانده از نامحرمان حتی شمیمش را قلب قسیم النار و الجنة چرا میسوخت آتش چرا سوزانده جنات النعیمش را ؟! کوثر به خاک افتاده است و آتش بی رحم سوزانده بسم الله رحمن رحیمش را پهلوی بستر ذکر "یا شافی" اطفالش تسکین نداده از چه رو حال وخیمش را ؟! خانه پس از زهرا به حال احتضار افتاد زیرا که دیده رفتن جان مقیمش را .
. سلام الله علیها شرحِ مختصر ------------ گر به دلها نظر کند زهرا شب ما را سحر کند زهرا می تواند به یک نگاه عمیق سنگ ها را گهر کند زهرا بهرِ مردم دعا کند آری ناله هایش اثر کند زهرا تا بسازد ز اشک خود فانوس رو بسوی قمر کند زهرا با سرشکی که ریزد از چشمش یادِ روی پدر کند زهرا گرچه دارد دلی پُر از اندوه باز هم دیده تر کند زهرا پیش حیدر دمی که بنشیند غم خود مختصر کند زهرا ای مدینه ببین و شاهد باش پیش دشمن خطر کند زهرا تا بسوزد ز آه او دشمن سینه را شعله ور کند زهرا تا ولایت بماند و حیدر دست و بازو سپر کند زهرا با دلی خسته و رخِ نیلی از مدینه سفر کند زهرا تا که از داغ او شوند آگه لاله ها را خبر کند زهرا با فدا کاری خودش «یاسر» عشق را خون جگر کند زهرا ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. اثری کاش که برآه دل ما بخشند مرهمی برجگر سوخته دل ها بخشند لاله ای باش دراین دایره کز روز ازل داغ رابرجگر لاله ی صحرا بخشند تاکه مجنون نشوی لذت غم را نچشی سعی کن تا که ازاین می به تو صهبا بخشند ازخدا خواسته ام گر به مدینه بروم رنگ وبوئی به من ازگلشن طاها بخشند می وزد بوی بهشت ازدرو دیوار بقیع عطری ازمعرفت ای کاش که برما بخشند ما خرابیم نه آن تربت خاکی، ای دوست کاش یک لحظه به ما دیده ی بینا بخشند هیچ دانی چه بود اشک عزای زهرا آبروئی است که براهل تولا بخشند هرکه مسکین دراوست دو عالم دارد چه نیازست به او دولت دنیا بخشند گنه ما به خداوند ترازو شکن است جرم مارا مگر آن روز به زهرا بخشند بذر اشکی که درامروز«وفایی» افشاند داردامید ازآن توشه ی فردا بخشند
. سوره ی کوثر آن بانوئی که ذکرلبش یاجلیل بود دیدندسجده های نمازش طویل بود صدها فرشته محوتماشای اوشدند ازبس که جلوه های نمازش جمیل بود همتا نداشت درشرف وعصمت وعفاف قدرومقام و منزلتش بی بدیل بود خودکوثرودوچشمه ی زمزم فشان او روشن تراززلال دل سلسبیل بود تانشکند بلوردل او زسنگ غم بعدازپدرانیس دلش جبرئیل بو د فریاد خطبه خوانی آن مظهرعفاف مُهرسکوت برلب هرقال وقیل بو د عمرش پُرافتخارتراز عمر نوح شد گرچه بسان سوره ی کوثرقلیل بود درراه حفظ کعبه ی دل، جان سپرنمود وقتی نفاق دردل اصحاب فیل بود نمرودیان به آتش بیداد سوختند آن خانه را که کعبه ی صدها خلیل بود یک غنچه درتهاجم گلچین به باغ وحی درحفظ جان بانوی گل ها دخیل بو د در روز رستخیز،پُرازحسرت و غم است چشمی که بهرگریه ی بر او بخیل بود مدح کسی سرود«وفایی»که حق گواست دشمن به پیش عزّت وقدرش، ذلیل بود ✍ .
🌴 روضه های قدیمی به همراه مقتل حضرت زهراء در کانال ضامن اشک 🌹🌹🥀 بیش از ۳۰۰ ممنون مقتل و روضه ❤️ من کنیز و مبلغ فاطمه ام ❤️ دوستان را به کانال برای معرفت فاطمی دعوت کنید.👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿 @zameneashk1
برای شنیدن روضه ها در کانال ضامن اشک روی هشتک بزنید @zameneashk1
. یک صورت ماهِ ناز نازی دارد با خاک خیال خانه سازی دارد آواره ی غزه است و در کودکی اش با مرگ همیشه خاله بازی دارد .
آنکه تنها عصمت کبرای داور بود و بس دامن پاکش فقط معصوم پرور بود و بس چارده خورشید را آئینه و آیینه‌دار با همه ابعاد توحید مصور بود و بس در لقب انسیه حورا و زهرای بتول پای تا سر حور خصلت انس منظر بود و بس در تمام خلقت از روز ازل تا نفخ صور او فقط بهر پدر در رتبه مادر بود و بس دختر پیغمبر رحمت امام الانبیا از تمام آفرینش کفو حیدر بود و بس در کلام قدسی وحی و زلال ناب عشق (کوثر تسبیح) زهرا مطهر بود و بس آفرینش جملگی تسبیح گوی فاطمه فاطمه شایسته ی تسبیح داور بود و بس اولین مظلومه بود و اولین مظلوم را از تمام ما خلق همسنگ و همسر بود و بس فاطمه با نص آیات و روایات کثیر روح ما بین دو پهلوی پیمبر بود و بس بعد پیغمبر عجب کردند امت احترام یادگارش را که این یکدانه دختر بود و بس در میان کوچه آن روزی که افتاد از نفس بود جرمش اینکه تنها یار رهبر بود و بس یا علی گویان زجا برخاست ما فضه‌اش پشت در، در آن شرایط یار و یاور بود و بس غضه را می‌زد صدا اما نگاهش از« امید » سوی مهدی یادگار نسل حیدر بود و بس محمد موحدیان قمی ✍ .
هدایت شده از کتابخانه مقتل امام حسین ع و معصومین ع
521.5K
📣📣 اطلاعیه 🎤 توضیحات استاد اسکندری در خصوص جدیدترین اثر تالیفی استاد تابع منش تحت عنوان: مذبوح فرات ------------------------- پاسخ به سؤالات/ فروش و ارسال: 🆔 @m_h_tabemanesh ------------------------------- کانال استاد تابع منش در ایتا @zameneashk1
. مرثیه رسید از وسط شعله ها صدای دلت جگر خراش شد آن لحظه ناله های دلت نسوخت غیر در خانه ی امید علی میان آن همه مردم دلی برای دلت مسافرت که غریبانه روی خاک افتاد دل غریب علی سوخت پا به پای دلت کشید پنجه به رخسار آفتابِ علی کسی که کینه به دل داشت از وفای دلت مرا صدا نزدی بین آن در و دیوار _دلیل گریه_فدای تو و حیای دلت چه خوب شهر نبی با تو ساخت بعد نبی چه هیزمی که نسوزانده در عزای دلت صبور باش تو ای زخم سرخ غربت من فقط اذان فرج می شود شفای دلت ✍ ‌.
شرح خیرالعمل ولایت توست زندگی وام دار خلقت توست ای معمای آفرینش که... قبل هر نور نور رحمت توست ای قدیمی ترین بهار خدا هر چه دارد زمین به برکت توست بیشتر از هزار اقیانوس شرح یک قطره از سخاوت توست جمله ها کوچک اند وقتی که صحبت از عزت و کرامت توست به نمازت نماز زینت یافت بسکه محض خدا عبادت توست چه نیازی به سیم و زر داری عشق حیدر شکوه ثروت توست چه مقامی برای جبرائیل بهتر از اینکه پای صحبت توست از کمالت شرف کمال گرفت شرفی که غبار عفت توست بی نظیر خدا چه اعجازی در قنوت پر از لطافت توست گوشه چشمت چه می کند بی بی فضه یک گوشه از صناعت توست تو مگر روز حشر دیده شوی چون قیامت فقط قیامت توست افتخار بزرگ اهل البیت به تو و آیه های عصمت توست ما به نامت همیشه حساسیم این هم از لطف بی نهایت توست بهترین احتجاج بر حق ما صحبت از نحوه ی شهادت توست قبر پنهانی تو چون خورشید سند محکم برائت توست ✍ ‌.
نامت همیشه زمزمه ی بی امان ماست ما اهل خاک و روضه ی تو آسمان ماست در زیر سقف روضه ات ای صبح بی غروب تنهاترین مجال تنفس، از آن ماست محتاج نور نیست هر آنکس تو را شناخت مهرت چراغ خانه ی هر دو جهان ماست مادر شدی و لحظه به لحظه حواس تو در پیش "اعتقاد دل" و "آب و نان" ماست ذکر شریف فاطمه، ای خیر دستگیر سنگین ترین عبادت روی زبان ماست داغ تو را نه اینکه فقط گریه می کنیم امروز درس فاطمیه، امتحان ماست واجب ترین فریضه ی ما فاطمیه است این اعتقاد قاطبه ی دوستان ماست صورت کبود روضه ی دیوار و کوچه ایم این زخم های سرخ همیشه نشان ماست جان داده ای به راه امامت که همچنان نام علی هنوز بلند از اذان ماست ✍ ‌.
. فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ خوشا عمری که در آن عبد حیّ منجلی باشیم خوشا جانی که با آن، جان به کف، بَهرِ وَلی باشبیم بدان، لبیک یا مهدی، در این دورانِ ما یعنی که سربازِ سپاه و لشکر سیّد علی باشم ✍ .
. سلام الله علیها دارد بهشت از نور او روی نکو را طوبی گرفته هدیه از او آبرو را بر شانه ی او تکیه کرده مرتضی هم داده قوام این قامت خم وحدهُ را از چه تنش را پنج دفعه غسل دادند او که زلال طُهر بوده است و طهورا آری صداق آیه ی تطهیر، آب است او معتبر کرده است کوثر را، وضو را تسنیم هم هنگام غسلش گریه می‌کرد خون گریه کرده سلسبیل این شستشو را دیگر نیامد بند خون زخم حورا شستند زیر پیرهن رازی مگو را در حائر بازوی او آب ایستاده از دور می باید زیارت کرد او را عرش خدا هم آستین بین دهن داشت او هم فرو خورده است این بغض گلو را ماندیم ما در آب و آتش تا قیامت آتش کشیدند این بهشت آرزو را . .