eitaa logo
کلبه عُشاق
4.6هزار دنبال‌کننده
796 عکس
450 ویدیو
1 فایل
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن (سنایی) 💪...خودمونا بسازیم؛ #بابارکن_الدین شیرازی، بابایی که دستِ فرزندِ ناخَلفش را گرفتو... ادامه 👇 https://eitaa.com/babarokn/2600 💌کانال احراز هویت شد @babaroknodin1400
مشاهده در ایتا
دانلود
تکه ای از فصل پنجاه هشتم در نجف 🔹...در کُنج دیگری، شبی در خانه ای کوچک در نزدیکی محله عماره، شیخ محمدتقی آملی در اتاق کوچکش دراز کشیده بود و در این اندیشه که به خاطر دعوت‌های مکرر از جانب مردم و همچنین مشکل معیشتیِ طاقت فرسای زندگی در نجف کم کم به ایران مراجعت کند. 🚼 درهمان حال، فکر درباره استادش، سیّدعلی قاضی رهایش نمی‌کرد: که چرا قاضی ساعت‌ها در وادی السّلام می‌نشیند؟! اصلاً چه لزومی دارد که انسان این همه در قبرستان وقتش را بگذراند؟! 🤔 کم کم چشمانش سنگین می‌شد. در همان حال چشمانش را به سمت کتابخانه کوچکی که در مقابلش بود برگرداند و با خود اندیشید: 📚 پاهایم را که به طرف کتاب‌های علمی دراز کردم بی‌احترامی است یا نه؟⁉️ در آخر با خود کلنجاری رفت و به خود قبولاند که این کار بی‌احترامی نیست. در همان افکار، پلک‌هایش روی هم رفت و وارد خوابی عمیق شد. فردای آن روز، استادش قاضی را دید.قاضی پس از سلام، بدون مقدمه گفت: 《شما مصلحت نیست فعلاً به ایران بروید! دراز کردن پا رو به کتب علمی هم بی‌احترامی است.》 😳👌 شیخ آملی که شگفت زده شده بود پرسید: شما این مسائل را از کجا متوجه شدین؟! قاضی با خنده‌ای معنادار گفت: 《از وادی السلام!》😜 🔹روزی دیگر در خانه محقر دیگری در نزدیکی بازار حویش سید محمّد حسین طباطبایی سومین فرزندش سقط شده بود و همسرش قمرالسادات در این دردِ جانسوز بی‌تابی می‌کرد، با دلی شکسته و غمی وافر می‌کوشید عقبات و منازل سرسختِ معرفت النفس را بپیماید. 🔹در زاویه‌ای دیگر از کربلای معلّی در بازاری نزدیک شارع العباس(علیه السلام) در ظهری طاقت فرسا که از آسمان آتش می‌بارید، در کنارِ کوره‌ای پرحرارت و سوزان، سیّد هاشم نعلبند که بعداً به سیّد هاشم حدّاد معروف شد، در حال کوبیدن پُتک بر آهنِ گدازانِ روی سِندان بود؛ و درحالی که در تفکر و توجّه به حقیقت مرگ غرق شده بود، در حال طی کردن منازل برزخیست. او تمام تلاشش این بود که مو به مو به دستورات استادش قاضی جامع عمل بپوشاند. 🔨🔥 🔹در ساحتی دیگر سیّد هاشم رضویِ هندی که خرج هر روز زندگی‌اش یک شاهی بود و هر شب با آن نانی می‌خرید و با چایی می‌خورد و خود را زنده نگه می‌داشت، آن روز در مجلسِ درسِ استادش سیّدعلی قاضی حاضر شده بود. 🫓 که اتفاقاً فقیری آمد و از آنها کمک طلبید. استاد که خود آهی در بساط نداشت، به او اشاره کرد که آیا چیزی دارد به این مرد بدهد؟ رضوی با اینکه جز آن سکه چیزی برای خریدِ نانِ شبش نداشت، دست در جیبِ قبایش کرد و آن را در اختیار مردِ فقیر گذاشت. 🪙 شب هنگام گرسنه و بی‌حال سر روی بالش گذاشته بود و داشت به خواب می‌رفت که ناگهان با شنیدن صدای کوبیده شدنِ درِ حجره به خود آمد. از جا بلند شد به سمت در رفت و آن را باز کرد. 🚪 در واقع استادش قاضی را دید که پشت در ایستاده و ظرفی از غذا به دست گرفته. 🍲 قاضی با لبخندی پر از مِهر وارد اتاق شد و شامش را در کنار شاگردِ فداکارش خورد و با این کار از او قدردانی کرد. 🔹و در بستری دیگر قاسم فاسق که سراسر وجودش انقلابی عظیم و بی‌سابقه برپا شده بود پس از تحوّلی شگفت و توبه‌ای نصوح به یکی از زُهّاد و عبّادِ نجف تبدیل می‌شد که مردم نیم خورده او را برای استشفا (شفا)می‌نوشیدند... -------------- در صورت تمایل برای ماجرای زیبای قاسم فاسق، لطفا روی گزینه بزنید. -------------- برگرفته از: داستانی براساس زندگی آیت الله سیّدعلی قاضی طباطبایی(ره) ❣ -------،،-------❣ کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
4_5911514130614850711.mp3
8.49M
از زندان تن رها شو ⛓ 🎙درمحضر 💚🍃💚🍃💚 کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
26.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 مذمت دنیا 🎙 🔹️همراه شبکه اطلاع رسانی مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد باشید. ایتا | روبیکا | تلگرام | اینستاگرام  | وب سایت | کتابخانه دیجیتال ➖➖➖➖➖ کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
🌷 قرآن مجید 🌷 وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّامًا مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ و ادّعا کردند: «آتش جهنّم، ما [قوم یهود] را جز چند روزی نمی سوزاند.» [ای پیامبر!] بگو: «آیا قول و عهدی [درباره ی برتری خودتان] از خداوند گرفته اید که چون خداوند خلاف عهد نمی فرماید، حالا به این درجه مطمئن هستید؟ یا اینکه چیزی را صرفاً از سر نادانی به خداوند نسبت می دهید؟» البقرة(80) با اپلیکیشن معجزه، به ترجمه فارسی قرآن با صدای گویندگان مشهور گوش دهید. ⬇دانلود از طریق لینک زیر: http://mojezehapp.ir کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
🌷 قرآن مجید 🌷 وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابیلَ خداوند برای هلاکت آنها دسته‌هایی از پرندگان را [مأمور] و ارسال فرمود: 🦅🦅🦅 الفيل(3) با اپلیکیشن معجزه، به ترجمه فارسی قرآن با صدای گویندگان مشهور گوش دهید. ⬇دانلود از طریق لینک زیر: http://mojezehapp.ir کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
معنای ادب با خداوند 🧎 ✍حضرت امام جواد علیه السّلام می‌فرمایند: هرگاه دو نفر را مقایسه کنیم آنکه ادبش بیشتر باشد نزد خدا برتر است. 🙇 🔹سوال شد: یابن رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ادب با مردم را می‌دانیم اما ادب با خدا چگونه است❓ 😔 امام علیه السلام فرمودند: قرآن را تلاوت کند آنگونه که نازل شده است. احادیثِ ما را روایت کند آنطور که ما گفته‌ایم.و خدا را بخواند بدون اینکه از خدا طلبکار باشد(خود را مدیون خداوند بداند). 🔹و روایت شده است خداوند متعال در بعضی کتاب‌های آسمانی‌اش میفرماید: 📖 🖋ای بنده من آیا سزاوار است وقتی با من سخن می‌گویی به چپ و راست نگاه کنی در حالی که اگر بنده‌ای مثل خودت با تو سخن بگوید و اینگونه رفتار کند رهایش می‌کنی⁉️ 🔹روایت شده است که روزی پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به طرف گوسفندانش که به همراهی چوپانی به بیابان فرستاده بود، رفت. 🐑🐏 چوپان بی‌خبر از آن حضرت، لباس‌هایش را درآورده بود.به محض اینکه متوجه آمدنِ حضرت رسول(صلّی الله علیه و آله و سلّم) شد، لباس‌هایش را پوشید. ☀️پیامبر(ص) فرمودند: برو ما نیازی به چوپانیِ تو نداریم. ما خاندانی هستیم که کسی را که حتّی در خلوت با خدایش رعایتِ ادب نکند، استخدام نمی‌کنیم. (ارشاد القلوب دیلمی باب ۴۹) برگرفته از: بخش هفتم رهنمودهای اخلاقی،عرفانی حضرت استاد 🍃🌺 🌺🌺🍃 کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
علامه مروجی (1).mp3
12.23M
🔹رسیدن به حب خدا 😍 ❣-------،،-------❣ کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
در محضر انشاءالله هر یکشنبه مبحث همراهان گرامی لطفا جلسات را دنبال بفرمایید. 🆔 @moravej_tohid کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc 🔽🔽🔽🔽🔽
🌹 در ضلع جنوب شرقیِ بقعه‌ی سیّدالعراقین، یک بنای آرامگاهی دیگر بر مزار عالم مجتهد شیخ محمدحسن داورپناه ایجاد شده است. که عبارت از یک گنبد هرمی شکل کوچک و زیبا بر روی چهار ستون سنگی است و با کاشی‌کاری و نقوش اسلیمی زیبا و اسمای متبرکه‌ی الهی بر گرداگرد گنبد و نمای داخلی آیینه‌کاری تزیین شده است. عالم مجتهد شیخ محمدحسن داورپناه خوانساری: متوفّی 1382 ق. تقریبا معادل ۱۳۳۹ شمسی عالم و فیلسوف جلیل، جامع علوم معقول و منقول. مرحوم شهید آیت‌الله شمس‌آبادی از جامعیّت در علوم و فضایل اخلاقی این عالم تجلیل می‌نمود. این فقیه عالم سال‌ها به عنوان «قاضی عسگر» در ارتش خدمت نمود. ➖➖➖➖➖ ❈یا هادیَ المُضِلّین 🍃 --------------------------------- (ابقاه‌الله) 🎤 «شیطان می‌خواهد با توجه دادنِ انسان به عيوب و نقایص جسم خودش، او را وارد دنیا کند و معمولاً چون انسان‌ها ضعیفند وقتی وارد دنیا می‌شوند توجه‌شان کاملاً به طرف دنیا می‌رود؛ لذا هم از باطن خودشان غافل می‌شوند و هم از خدا و همین برای شیطان بس است.» 🔽 برگرفته از 🆔@moravej_tohid کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
4_5818810624490084150.mp3
6.74M
⛔️هشدار در موردِ نگهداریِ سگ در خانه 🐩❗️ 🎤در محضر (دامت برکاته) 🆔 @moravej_tohid www.moravejtohid.com -------،،------- کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
(دوقسمتی) انطباق داستان پادشاه و کنیز بر روح و نفس آدمی 🍃عشق🍃 🔹من و احتمال دوری ز رخ تو حاشَ لِلَّه/ 🔹نفَسی که بی تو آید نفَسِ مجاز باشد/ می‌پرسد:از کی عشق ما در قلب تو جا گرفته است؟😥 می گویی: روزی روزگاری در عهد جوانی، عاشقِ پریرو دختری بودم که زیبایی داشت تمام. 💘 روزها در هوای عشق او دستم به هیچ کار نرفتی و شام از دردِ فراقِ او خواب از چشمم گذر نداشتی. در عشقش بی صبر و بی قرار بودم، دردمند و ناتوان.❤️‍🩹 صبری در دل نبود که به پایش بنشینم و وجهی در کیسه نبود که از مادرش خواستگاریش کنم.💰 روزی برای گردش به باغی رفته بود.من خبردار شدم خود را بدان باغ رساندم و نوای غریبی سر دادم: 🏕 🔹کای یار موافق وفادار/ 🔹ای همچو من و به من سزاوار/ 🔹ای از درِ آن که در چنین باغ/ 🔹آیی و ستانی از دلم داغ/ 🔹مجنون زفراق دل رمیده است/ 🔹لیلی به رخ که آرمیده است؟/ مدتها با این دردِ فراق همراه بودم که روزی برای پیدا کردن خلوتی به مسجدی درآمدم. 🕋 کسی در مسجد نبود. دوگانه‌ای جهت تحّیت گذاردم و نشستم و در فکر فرو رفتم. 🧎‍♂ ناگاه دیدم صدای کسی پشت یکی از ستون‌های قطور مسجد می‌آید که اشعاری را با خود زمزمه می‌کند: 🔹کِی رفته‌ای ز دل که تمنّا کنم تو را/ 🔹کِی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را/ 🔹مستانه کاش در حرم و دِیر بگذری/ 🔹تا قبله‌گاه مومن و ترسا کنم تو را/ 🔹طوبا و سِدرَه گر به قیامت به من دهند/ 🔹یکجا فدای قامت رعنا کنم تو را/ 🔹شعرت ز نام شاه، فروغی شرف گرفت/ 🔹زیبد که تاج تار ک شِعرا کنم تو را/ برخاستم و آهسته پیش رفتم و دزدیده از پشت ستون او را نگریستم. 👀 پیری دیدم محاسن سفید و دستاری بر سر، تکیده و لاغر، بطوری که عشق، ذره ای گوشت بین پوست و استخوان او نگذاشته بود.👳‍♂ نفهمیدم چطوری متوجه من شد. ولی گفت: بیا جلوتر و اینجا بنشین. با تعجب رفتم و در کنارش با حفظ فاصله‌ای نشستم. ➖گفت: عزیزِ من خداوند که اعضای بدن ما و مراتب وجود ما را آفریده آیا برای هر کدام غرضی خاصّ معین فرموده یا خیر؟ گفتم:البته معین فرموده. ➖عضوِ چشم را برای چه منظوری خلق کرده؟ برای دیدن. ➖گوش را برای چه مصلحتی؟ برای شنیدن. 👂 ➖خوب حالا بگو ببینم دل را و قلب را برای چه منظوری آفریده است؟ 🫀 خداوند دل را برای عشق ورزیدن خلق فرمود. ➖آیا اینها به درستی معلوم شد؟ بله ای پیرِ بزرگوار معلوم شد. ➖اکنون بگو که چشم را که برای دیدن خلق فرمود آیا برای دیدن هر چیزی؟ خیر بلکه برای دیدن چیزی که حکیم‌ آن را لغو و فقیه آن را حرام کرده، نبیند. ➖اکنون بگو قلب را که برای عشق ورزیدن آفرید، آیا هر عشقی را می‌شود در دل راه داد؟ نه مسلّماً نمیشود. ➖پس چرا تو چنین عشقی را راه داده‌ای؟ بهت زده و بی اختیار چشمم به چشمش افتاد و چنان حرارتی از چشمش وارد وجودم گردید که یکسره وجودم را به آتش کشید. زبانم بند شد. ➖گفت بیا و از امروز دلت را در عشق دیگری امتحان کن... یک قسمت دیگر ادامه دارد انشاءالله... 🍃 〰〰〰〰🍃 برای مطالعه عشق پادشاه و کنیزک و مرد زرگر لطفا روی گزینه بزنید. 🍃〰〰〰〰🍃 برگرفته از: نویسنده علامه مروجی سبزواری کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
👆👆👆 🎙 جلسه هفدهم در محضر ✨دقیقه 1 اعمال دو جور هستند : یا جسمی هستند، مثل همین نماز، روزه، حج، انفاق، اینها جسمانی هستند. اما یک سری اعمال قلبی هستند. مثل توکل، رضا، صبر و.... خداوند اینها را می فرماید، بهترین اعمال است. ✨دقیقه 6 کلام خداوند نسبت به پیامبر (ص) : (خداوند در اینجا می خواهد بفرماید، من چه کسانی را دوست دارم؟) می فرماید : ای پیغمبر! واجب شد محبت من (واجب شد یعنی حتمی است) محبت من درباره کسانی که یکدیگر را به خاطر من دوست دارند. ✨دقیقه 10 انسان، دوستی خودش را تنظیم کند. ما خودمان را رها کردیم. به چه نیتی غذا می خوریم؟ شما امشب افطار می کنی، به چه نیتی افطار می کنی؟ به چه نیتی می خوابی؟ به مغازه می روی، به چه نیتی می روی؟ ✨دقیقه 22 جسم خیلی حاجت ندارد، حاجت های جسم خیلی راحت برآورده می شود. این جسم در روز، چهار یا پنج لیوان آب بهش بدهی و یا دو تا نان، یا گرسنه می شوی یک دانه سیب زمینی بدهی یا یک مقدار برنج، سیر می شود. جسم خیلی حاجت ندارد. ✨ ✨دقیقه 26 «یوم نقول لجهنم هل امتلات و تقول هل من مزید» «30،ق» این حیوان نفس طبیعتش جهنمی است. این است که شما خانه را هر چه که بزرگتر می کنی، باز می گوید : بزرگتر می خواهم...... هر چه بیشتر به دست می آوری، باز می گوید بیشتر می خواهم، یعنی یک چیزی هست که سیر نمی شود. در درون هر کدام از ما یک جهنم وجود دارد. ✨دقیقه 29 اگر غذا درست می کنیم، نه برای جسم است. نه برای خدا، برای چه کسی هست؟ برای آن جهنّم نفس است که هی می بلعد و می گوید : باز هم میخواهم... ✨ https://eitaa.com/moravej_tohid/3535🆔 @moravej_tohid 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
36.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 کلیپ تصویری ☑️   جهد بی توفیق ✨«لَهُم أَعْیُنٌ لَا یُبْصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمْ آذَانٌ لَا یَسمَعُونَ بِهَا» (اعراف۱۷۹) ⏸ در محضر (حفظه‌الله) ⤵️ادامه بحث را در دنبال کنید. 🆔 @moravej_tohid www.moravejtohid.com کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
استاد ➖ نجف آباد ❗️روش شناخت آدم 🤔 آدم را از دو چیز می توان شناخت یکی از معبود او که فرمان چه کسی را می برد و چه کسی را می پرستد و حرف او را گوش می دهد. و یکی از دعای او که چه دعایی دارد. 👤 آدم دعای هر چه را داشته باشد کمبود همان را دارد چون دعا وقتی مستجاب شود همان معبود او می شود و معبودِ آدم، ربّ او می شود. اگر دعا شیطانی بود مثلا دزد دعای شیطانی دارد. شیطان معبود او می شود و می خواهد شیطان شود لذا خداوند تبارک و تعالی در قرآن می فرماید:«أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ»(۱) 🦹‍♂ یکی دعای حیوانی دارد، یکی دعای نباتی دارد و یکی دعای انسانی. و یک دعای حقیقت دارد. دعای ائمه اطهار علیهم السلام دعای حقیقت بود و الحقیقة را از خدا می خواستند.✨ (۲)فرازی از دعای شعبانیه ✨🌷🙏🌷✨ حاج آقا امامی نجف آباد 🕋 @tohideahadi -------،،------- کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
4_5810055350837056298.mp3
917.5K
✨«وَ إِذَٱلْمَوْءُدَةُ سُئِلَتْ٫ بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»(۹,۸تکویر) 🎤در محضر (دامت برکاته) 🔽 برگرفته از جلسات 🆔 @moravej_tohid www.moravejtohid.com کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
قبل از بابا رکن الدین که خیّرین و بزرگانی همچون صیرفیان و هراتی در آن مدفون هستند. 【عکس کپی شده از مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد 】 ➖➖➖➖➖ بهترین لحظه همین لحظه است 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 از بودا پرسیدند: راز آرامش در زندگی چیست؟ بودا پاسخ داد: زندگی بسیار ساده است، به شرط اینکه شما زمانی که دراز‌ کشیده‌اید فقط دراز کشیده باشید، و زمانی که راه می‌روید فقط راه بروید، زمانی که غذا می‌خورید فقط غذا بخورید، و به همین ترتیب نیز همه‌ی کارهایتان را انجام دهید. زیرا آن زمان که شما دراز می‌کشید به این فکر می‌کنید که کی بلند شوید، زمانی که بلند شدید فکر می‌کنید که بعد آن باید کجا بروید، زمانی که دارید می‌روید به این فکر می‌کنید که چه بخورید و به همین ترتیب... فکر و ذهن شما همیشه یک قدم جلوتر از آن لحظه‌‌‌ای است که خود شما هستید. همین باعث می‌شود که نتوانید از اکنون لذت ببرید. غافل از اینکه معجزه‌ی زندگی تنها وقتی اتفاق می‌افتد که درک کنید بهترین لحظه همین لحظه است. 👨‍👩‍👧‍👦 کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
4_5810055350837056299.mp3
856.1K
✨«آخرین منزل سلوک» 🍙 🧎 🎤در محضر (دامت برکاته) 🔽 برگرفته از: جلسات 🆔 @moravej_tohid www.moravejtohid.com کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
🍃 حکایت دوبرادر... 🔹عمرِ گرانمایه در آن صرف شد/ 🔹تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا/ 🔹ای شکمِ خیره به نانی بساز/ 🔹تا نکنی پشت به خدمت، دوتا/ 《گلستان سعدی》 صرف شد= سپری شد صیف = تابستان شتا = زمستان ✨🌹🌹🌹✨ کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
کلبه عُشاق
#یذَره_کتاب (دوقسمتی) انطباق داستان پادشاه و کنیز بر روح و نفس آدمی #از_یارِ_آشنا_سخنِ_آشنا_شنید #ش
(قسمت آخر) انطباق داستان پادشاه و کنیز بر روح و نفسِ آدمی 🍃عشق🍃 ...دیگر اثری از عشق قبلی در قلبم نبود و این عشق جدید بود که سراسر وجودم را فرا گرفته بود و وجودم را به آتش کشیده بود. که در این آتش می‌سوختم ولی این سوختن را دوست داشتم. 🔥 🔹آتش عشق تو در جان خوش‌تر است/ 🔹دل ز عشقت آتش افشان خوش‌تر است/ 🔹هر که خورد از جام عشقت قطره‌ای/ 🔹تا قیامت مست و حیران خوش‌تر است/ 🔹دردِ عشق تو که جان می‌سوزدم/ 🔹گر همه زهر است از جان خوش‌تر است/ 🔹همچو شمعی در فراقت هر شبی/ 🔹تا سحر عطار گریان خوش‌تر است/ هر دو سه روز یک بار چنان که خودش تعیین می‌کرد نزدش می‌رفتم و ساعتی می‌نشستم و برایم سخن می‌گفت. از این عشق آسمانی و از این معشوق خدایی می‌گفت و هر بار آتش عشق را در قلبم تیزتر می‌کرد. ❤️‍🔥 به او می‌گفتم: این عجیب است که من تا این زمان که از عمرم می‌گذرد او را بعنوان امام و مولای خودم معتقد بوده‌ام و شیعه او بودم. اما این آتش عشقی که از روزی که به ملاقات شما رسیده ام در جانم افتاده چیزی دیگر است. قبلاً گرچه اظهار محبت می‌کردم ولی به کار و زندگی دنیای خود هم می‌رسیدم. و زندگی دنیایی من هرگز تعطیل نشد و عشق او را با زندگی دنیا مانعت الجمع ندیدم. اما از روز ملاقات با شما تمام زندگی دنیاییِ من تعطیل شده و تمام وجودم شده است اشک و آه. از غذا متنفّر شده ام. خواب به چشمم راه ندارد. پیر گفت:آری بسیار هستند که ادعای عشق او را می‌کنند و دعای ندبه می‌خوانند. ولی همین که می‌بینی در کارِ دنیایشان اینقدر دقیق هستند و حساب کتاب زندگی خود را خوب می‌دانند و نظم زندگی و خوراک و خوابِ آنها برقرار است و به فکر آینده‌شان هستند، معلوم است عاشق نیستند. زیرا عشق، وجود انسان را زیر و رو می‌کند. در نتیجه زندگی انسان مانند امور کار و کسب و هرچیز دیگری آشفته میگردد. عشق طوفان است. عشق سیلاب است. عشق زلزله است. عشق عَشَقه است(نوعی گیاه به نام عشقه). آنگاه چطور می‌شود که عشق وارد وجود انسان شود و هیچ اتفاقی در وجود او نیفتد.⁉️ نه عزیز ِمن. تو سالها با خیالِ عشق زندگی می‌کرده‌ای نه با حقیقتِ عشق. و الان که به پشت سرت نگاه می‌کنی می‌بینی شهری عظیم با بناهای برافراشته و باغها و مزارعش که در درون خودت با مصالح دنیایی برافراشته ای، همه ویران شده است. با مصالح دنیایی مثل پولِ من، مقامِ من،علمِ من و هرچه را که بر آخرِ آن پسوندِ من اضافه می‌کنی. اکنون منِ دنیایی و یزیدیِ تو ویران شده و از زیر این ویرانه ها، جوانه ای سر بر میاورد که این جوانه در آینده درخت تناور وجود حقیقی و نوری و حسینیِ تو را تشکیل میدهد..... اینک من به تو می گویم که او کیست. او (سعادت پرور) است. 🍃〰〰〰〰〰🍃 برگرفته از: نویسنده علامه شیخ حمیدرضا مروجی سبزواری کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc