eitaa logo
کلبه عُشاق
4.7هزار دنبال‌کننده
794 عکس
450 ویدیو
1 فایل
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن (سنایی) 💪...خودمونا بسازیم؛ #بابارکن_الدین شیرازی، بابایی که دستِ فرزندِ ناخَلفش را گرفتو... ادامه 👇 https://eitaa.com/babarokn/2600 💌کانال احراز هویت شد @babaroknodin1400
مشاهده در ایتا
دانلود
اصفهان، خیابان سعادت‌آباد 👩‍🎓 روضه‌خوان، لیوان آب کنارِ دستش را برداشت و کمی از آب نوشید. مراسم روضه، طبق معمول هر هفته در پنج‌دری بزرگِ خانه امین‌التجار (پدرِ بانو امین) برپا بود. 🏴 قبل از مراسم، خدمتکارها حوض بزرگِ وسطِ حیاط را زیرآب می‌زدند و حوض را با آب چاهِ کنارِ باغچه، پُر می‌کردند. بعد هم دور حیاط را آب و جارو می‌کشیدند. باد خنکی می‌وزید و بوی دیوارهای کاهگلیِ خیس‌خورده، نفَسِ همه را جا می‌آورد. نصرت السّادات گوشه‌ای از اتاق نشسته و چادرش را روی زانو جمع کرده بود. واعظ از نظمِ دنیا و هدفش حرف‌زده بود. و این ذهن نصرت را درگیر کرده بود. از لابه‌لای پرده‌های کرم رنگ اتاقِ پنج‌دری، آسمانِ آبی پیدا بود. نصرت فکر کرد اینهمه آفرینشِ منظم بدون خدا امکان ندارد. 🙆‍♀ توی ذهنِ نصرت‌السّادات، هزاران سوال چرخ می‌زد. دلش می‌خواست کسی از خدا و یکی بودنش برای نصرت حرف بزند. دلش می‌خواست استادی برای سوال‌هایش جواب داشته باشد. 🤷‍♀ برگرفته از: کلبه عشاق @babarokn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 ظلمت نفس 💥 اگر انسان متوجه شود،که من در درون خودم در تاريکی دارم به سر می برم،به دنبال ... http://www.moravejtohid.com کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
#صمصام اصفهان، تکیه بروجردی #تخت_فولاد گوشه‌هایی از زندگی سیّد محمد صمصام #اندر_حکایات 📝 از دور دید جنابِ صمصام با اسبش به سمت مزرعه‌ی آنها می‌آید. مزرعه‌ای که نصف بیشترِ آن، خشک شده بود. و محصولی نداشت. 🐎 از نیامدنِ باران، کشاورزی کساد شده بود. و مردم، فشارِ زیادی را تحمل می‌کردند. جناب صمصام آمد جلو. او #خورجین را که سیّدمحمّد برای پُر کردنِ "کاه" آورده بود، گرفت. و بعد از سلام و احوالپرسی مشغولِ پُرکردنِ خورجین شد. نگاهی به #مزرعه لم یزرعش کرد و نگاهی به مقدارِ کمِ کاه‌ها. آخرِ دست، دلش تاب نیاورد و رو به سیّد گفت: 《آقا جان امسال مردم تمام زندگی‌شان را از دست داده‌اند. و همه چیز نابود شده است. خواهش می‌کنم دعا کنید بارانی ببارد و گرفتاری مردم حل شود.》 🌨 همان وقت، رنگ صورتِ سیّد، قرمز شد. و از فرط ناراحتی صدایش بلند شد و گفت: تو خورجین مرا پر کن که به جدّم قسم فردا همین وقت باران می‌آید. 💦 به غیر از او چند نفر دیگر هم شاهد بودند و فردا وقتی همان ساعت باران بارید مدام برای بقیه اتفاق روز قبل را تعریف می‌کردند. آنچنان بارانی آمد که مثل و مانندش کم باریده بود. مردم تا مدتی از #قحطی و خشکسالی نجات پیدا کردند. 🌱 【درصورت تمایل به مطالب قبلی صمصام لطفاً روی هشتک #صمصام 👉 بزنید】 برگرفته از: #کتاب_صمصام کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
MERAJ-AUDIO-34.mp3
12.65M
🎙 جلسه سی و چهارم 🔸 دقیقه ۱ ای احمد!بر تو باد به ،پس به درستی که آبادترین قلب ها ،قلب صالحین و صامتین(آدم های ساکت)است،و... 🔸 دقیقه ۲۰ یکی از راه‌هایی که قلب سالم باشد، سکوت است. ✨ حرف زدن قلب را سياه می کند، می میراند. در محضر http://www.moravejtohid.com کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃کلبه عُشاق 💖 سرشار از حکایات، مثنوی، عارفان و مشاهیر تخت فولاد... 👇 👨‍👩‍👧‍👦 https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تفألي بر کتاب حضرت‌حافظ @babarokn ↙️⬇️↘️
آدینه دوستان به شادی فی‌البداهه به دلم افتاد و رفتم کتاب حافظ رو پیدا کردم. به نیّت عجل‌الله تعالی فرجه‌الشّریف زده شد. که این غزل زیبا ... 🙏 📗 《》 💚هر که را با خطِ سبزت، سرِ سودا باشد/ 💚پای از این دایره بیرون ننهد، تا باشد/ : 💐 نه تنها من، که هرکه عاشقِ تو شد و دل به جمالِ دل‌آرایت داد و با تو سودا نمود، محال است غیر تو را اختیار نماید. 💚در قیامت، که سر از خاکِ لَحَد برگیرم/ 💚داغِ سودای توام، سرِّ سُوَیدا باشد/ : 💐 داغ محبّت و الفت و انس با تو ام امروزی نبوده، بلکه از ازَل آن را اختیار کردم. و تا ابَد هم در این دلدادگی و سودا خواهم بود. . . . 💚چشمت از ناز، به حافظ نکند میل، آری/ 💚سرگرانی، صفتِ نرگسِ شهلا باشد/ : 💐 به من عنایتی نداشته و نگاهی نمی‌نمایی، سیاه‌چشمان و صاحب‌جمالان را رَویّه چنین بوده و هست. از پری‌پیکران و صاحبانِ‌جمال، جز ناز و کرشمه به فریفتگان انتظاری نمی‌توان داشت. همچنین در جایی می‌گوید: 🍃روز و شب غصّه و خون می‌خورم و چون نخورم؟ 🍃چون ز دیدار تو دورم، به چه باشم دلشاد؟ برگرفته از: شرحی بر دیوان حافظ برگرفته از جلسات اخلاقی علّامه سیّد (ره) تأليف و تدوین: شیخ علی پهلوانی(سعادت‌پرور) کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 کو وصال،کو نجات 👀 دیدار شکر ایزد را که دیدم روی تو ✨یافتم ناگه رهی من سوی تو در بعضی‌ها روح نمُرده http://www.moravejtohid.com کلبه عشاق @babarokn
کلبه عُشاق
با سلام و عرض ادب 🙋‍♂ 🍃دوستان و عزیزانی که بابت پخش مجدد فایلِ صوتیِ عرفان‌های کاذب و نوظهور و... ،
طبق قولی که به همراهان گرامی داده شد، ضمن تشکر از پیگیریِ دوستان، فایل عرفان‌های کاذب و نوظهور و... مجدداً در کانال بارگذاری(ارسال) شد. ↙️ ⬇️ ↘️
استاد مروجی عرفان کاذب شیاطین.mp3
22.36M
❌بیانات استاد در تاریخ ۱۴۰۱/۹/۲۵درخصوصعرفان‌های‌کاذب ➖انواع مدیتیشن 🧘‍♀🧘‍♂ ➖و عرفان‌های‌غربی‌و اجنّه _بسیار زیاد کسانی اینجا تشریف می‌آورند و میگویند: تمام کارهای ما بسته شده... 🥵 _خانمهایی که می‌آیند و می‌گویند بختِ ما بسته شده و یا سنِّ آنها رفته بالای ۴۰ سال و هنوز ازدواج نکرده‌اند و... 🌬🧞 _قدرت‌گرفتن‌ درعالم _اهمیت وجود استاد واجد الشرایط برای سلوک _عالم مثال Www.moravejtohid.com کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
حسین‌علیه‌السّلام در راه بین‌النهرین 15 🏳 🛳 کورت‌فریشلر در کتابِ امام‌حسین و ایران می‌نویسد: گفتیم که ، حاکمِ بصره، به فرمانِ یزیدبن‌معاویه حاکمِ کوفه (با حفظ سمت) نیز شد. و بعد از اینکه جانشین خود را در تعیین کرد، راه کوفه را در پیش گرفت تا اینکه شغلِ جدید را احراز نماید. مورخین اسلامی راجع به طرز مسافرت ابن‌زیاد از بصره به کوفه به طور متفاوت نویسندگی کرده‌اند؛ بعضی نوشته‌اند: عبیدالله بن‌زیاد از راهِ شط ، برخی نوشته‌اند وی از راهِ شط ، بعضی از مورخین نوشته‌اند که: عبیدالله بن‌زیاد نه از راه فرات و نه از راه دجله، بلکه از نشستن بر کشتی صرفنظر کرد و از راه خشکی بسوی کوفه براه افتاد. 🚶‍♂ روایتی هم حکایت می‌کند که: عبید الله بن زیاد به شکل ظاهری حسین‌بن‌علی‌ع وارد کوفه شد که از این قرار است: مردم کوفه هنگام عصر برای استقبال از حسین‌ع از شهر خارج شدند. ولی هرقدر جاده را از نظر گذرانیدند حسین‌ع نمایان نشد و بعد آفتاب غروب کرد و شب فرود آمد. دو ساعت بعد از غروب آفتاب که هوا به کلی تاریک شده بود عده‌ای سوار نمایان شدند و در پیشاپیش آنها مردی با احتشام سوار بر قاطر حرکت می‌کرد و عمامه‌ای گرانبها بر سر و لباسی فاخر در بر داشت. و یکی از زن‌ها که به استقبال آمده بود تا آن مرد را دید بانگ زد: به خدای‌کعبه سوگند یاد می‌کنم که او حسین بن علی‌ع فرزند فاطمه‌(س) می‌باشد. 🤭 جوابی به آن زن نداد و همچنین سلام و خوش باش دیگران را بدون جواب گذاشت و با همراهان وارد شهر شد. لابد عبیدالله بن زیاد از این جهت سکوت کرد که صدایش به گوش مردم نرسد. صدای حسین‌، صدای مکی بود و او زبان عربی را با لهجه‌ی مردمِ مکه صحبت می‌کرد. اما عبیدالله بن زیاد، زبان عربی را با لهجه شهرستانی تکلّم می‌نمود. باید دانست که تمام مردم حجاز (مکه جزو حجاز بود) با یک لهجه صحبت می‌کردند. و در قسمت‌های مختلف حجاز با لهجه‌های محلی تکلم می‌نمودند. امروزه با اینکه وسایل ارتباط، طوری توسعه یافته که در کشورهای اروپا تفاوت بین پایتخت و شهرستان‌ها از بین رفته. اما در آلمان و انگلیس و فرانسه لهجه‌های محلی باقی است. حسین در مدینه متولد شد. اما زبان عربی را با لهجه مکّی صحبت می‌کرد. زیرا پدر و مادرش با آن لهجه صحبت می‌کردند. وقتی مردم دیدند که حسین‌ع سکوت کرده آن را حمل بر خستگی نمودند. و اندیشیدند چون وی خسته شده حالِ حرف‌زدن ندارد. و بعضی هم فکر کردند که شاید حسین آنها را لایق نمی‌داند که با آنان صحبت کند. حسین به اَرگ حکومتی یا دارالاماره رسیدند. آنها دروازه را کوبیدند و بن بشیر انصاری، حاکمِ وقتِ کوفه، که می‌دانست حسین وارد شهر شده خود را بالای حصار رسانید. او در تاریکی صورت حسین‌ع را نمی‌دید ولی از شکوهِ او می‌فهمید که باید حسین باشد و سر را خم کرده و گفت: من میل دارم که احترام تو محفوظ بماند ولی اگر بخواهی وارد اَرگ حکومتی بشوی ناگزیرم که از ورودت جلوگیری کنم. و در آن موقع احترامِ تو از بین خواهد رفت. ⚔ یک مرتبه‌ی دیگر ‌می‌گوییم که در قرن اول هجری برای ثبت وقایع اسلامی کتاب نوشته نشده و کتاب‌های تاریخ را از قرن دوم هجری شروع به نوشتن کردند. و مورخین چاره نداشتند جز آنکه تاریخ را از سینه کسانی که وقایع را از دیگران شنیده بودند، استخراج کنند. و به این جهت روایاتِ مربوط به قسمت‌هایی از تاریخِ قرنِ اولِ هجری، اختلاف پیدا کرد. 📚 عبیدالله که شتاب داشت هرچه زودتر وارد اَرگ حکومتی بشود به خود گفت‌که: حسین هنوز وارد این شهر نشده و مردم صدایش را نشنیده‌اند. لذا اگر من بدون اینکه اسم خود را ببرم قدری با نعمان صحبت کنم مردم نخواهند فهمید که من حسین نیستم. لذا سرش را بلند کرد و بانگ زد: ای نعمان بن بشیر انصاری! آیا مرا نمی‌شناسی و نمی‌دانی که هستم؟ بگو درب را بگشایند که من وارد ارگ شوم. نعمان که صدای عبیدالله را شناخت و دانست که حکمرانِ جدیدِ کوفه است معذرت خواست و گفت: من تو را نشناختم و دستور داد در را باز کردند. وقتی عبیدالله سر را بلند کرد و با صحبت نمود، مردی وی را شناخت و حیرت زده بانک زد: این حسین‌ع نیست. بلکه فرزند است. مرجانه اسمِ مادرِ عبیدالله‌بن‌زیاد بود. و آن زن بین مردم شهرتی نیکو نداشت. عبیدالله سریع وارد ارگ شد و دروازه را بستند تا اینکه مردمِ خشمگین وارد دارالاماره نشوند. 🕍 【برای‌ مطالعه‌ مطالبِ قبلی "امام‌حسین(ع) و ایران" لطفاً روی گزینه‌ی بزنید】 برگرفته از: کورت فریشلر ترجمه و اقتباس: ذبیح‌الله منصوری کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
83.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃در محضر بانو امین چه گذشت؟ ▫️در محضر بانو امین عصر پنجشنبه یازدهم مرداد در باغ طوبی مجموعه برگزار شد. این برنامه در بیان جایگاه والای و نیاز امروز زنان مسلمان و بانو مجتهده امین برگزار شد. مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد کلبه عشاق @babarokn
#بابارکن_الدین اصفهان ، عهد ایلخانیان #تخت_فولاد مرحوم #بهجت چه زیبا فرمود که: مأنوس بودن با آثارِ اولیاء، همچون همنشینی با خودِ آنهاست. 🍃شش اثر از بابارکن شیرازی بجای مانده که عبارتند از: ادامه... ۲_ #قلندریه رساله‌ای است که در شرح این دو بیت نگاشته و آن را قلندریه نامیده است. 🔹اصلم‌ز‌قلندراست‌وفرعم‌زعدم 🔹 وز ننگ مرا در نپذیرد عالم 🔹دیده چون نظر کرد به صحرای قدم 🔹جان در صف عشق بود پیش از آدم شیخ آذری طوسی در #جواهرالاسرار از آن یاد کرده است که تاکنون نشانی از آن به دست نیامده است. ۳_ #کنوز_الرُّموز بابارکن‌الدین این اثر را در علمِ حروف و به زبان پارسی نبشته است. ادامه دارد...👋 ⭕️【برای مطالعه سرگذشت و کراماتِ بابارُکن‌الدین شیرازی، مدفون در تخت فولاد، لطفا روی هشتکِ #بابارکن_الدین بزنید.】 🌹🌹🌹 برگرفته از: #کتاب_مردان_خدا کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی حدود ۵۰ سال پیش مرحوم‌حاج در مورد پیاده‌روی اربعین 🚶🚶‍♀ @babarokn
قیمت تو به اندازه خواست توست،اگر خدا را بخواهی قیمت تو بی نهایت است و اگر دنیا را بخواهی قیمت تو همان است که خواسته ای. 💰 هِی نگو دلم اینطور میخواد،دلم آنطور میخواد،ببین خدا چی میخواد. تاوقتی پیرو خواهش های دل باشی به جایی نمیرسی،دل خانه خداوند است. ازحضرت علیه السّلام سوال شد از کجا به این مقام رسیدید؟ فرمود: درِ دروازه دل نشستم و غیر خدا رو راه ندادم. ⛔️ برگرفته از: شیخ رجبعلی خیاط کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
⬇️تکرارجلسه‌ی‌هفتم↙️
4_5888600802213235274.mp3
28.46M
🎙 جلسه هفتم ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ 🚀دوستان با ارسال جلسات اسرار کربلا، به گروهها، کانالها، دوستان و عزیزانِ خود هدیه‌ای معنوی تقدیم کنید.🎊 🎁 🍃در ارسال جلساتِ "اسرارکربلا" با اسم و عنوانِ هرکس و هر سلیقه‌ای در چارچوبِ رضای‌خدا و اهلبیت علیهم‌السّلام، کاملاً آزادید. 💚 فقط لطفاً نامِ سخنران، علامه_مروجی_سبزواری درج شود. ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ در محضر کلبه عشاق @babarokn