eitaa logo
کانال ‌متن روضه
70.6هزار دنبال‌کننده
721 عکس
389 ویدیو
50 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•حق تعالی روز اول آفریدم .. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِی حق تعالی روز اول آفریدم با حسین مکتب توحید حق را برگزیدم با حسین با حسین بن علی سرمایه دار عالمم دست از دنیا و اهل آن کشیدم با حسین برکت این زندگی هم از محرم شد شروع می شود تحویل ، هر سال جدیدم با حسین سجده روی تربت او پرده ها را زد کنار تا کجاها که نمی دانم رسیدم با حسین گریه کردن، روضه خواندن، نوکری، سینه زدن طعم های بی نظیری را چشیدم با حسین نوکری را از پدر آموختم، یادش بخیر نوکری کردم، فراوان خیر دیدم با حسین هر کسی دنبال شادی بود نوش جان او بی خیال دیگران ، من غم خریدم با حسین کار او را من اگر بر خود مقدم ساختم روز محشر ، نزد زهرا روسپیدم با حسین قطرۀ اشکِ عزایش شست و شویم می دهد بعد هیئت، باز انسانی جدیدم با حسین تا که بین سینه ام گرمای حبش حاکم است هر نفس، هر لحظه در حکم شهیدم با حسین کاش می شد تیرها را دفع می کردم از او تا که در محشر بگویم چون سعیدم با حسین روز و شب گریان آن جسم مقطع گشته ام از هر آنچه غیر گریه ، دل بریدم با حسین سخن اهل عشق این سخن است کربلا در احاطۀ حسن است هر کسی رو به کربلا کرده باطناً رو به مجتبی کرده بزم ما را حسن فراهم کرد او حسین را عزیزِ عالم کرد این همه مجلسِ مصیبت ها پرچم یا حسینِ هیئت ها خیرها را به ما حسن داده او به ما اذنِ سوختن داده میوۀ نور میدهد شجرش ای به قربانِ هر دو تا پسرش با حسن جانِ تازه میگیرم امشب از او اجازه میگیرم که بگویم زِ جلوۀ آن ماه مددی یا جناب عبدالله یازده سال‌س صف شکن است پس یتیم حسن خودش حسن است دست آورده جای شمشبرش همه مات، ماتِ تکبیرش حق شده پیش هو بزرگ شده این پسر با عمو بزرگ شده شیرخواره بود بالاسرِ آقامون امام حسن ابی عبدالله داره گریه میکنه .. قاسم و دیگران ایستادن این بچه هم بغلِ عموِ .. سفارش کربلا رفتنِ این بچه ها رو امام حسن کرد .. از اول با عمو و عمه ش بزرگ شده .. انقدر عظمت داره، انقدر عقلش کامله .. وقتی بالای تل زینبیه فرمود عمه جان عموم افتاده رو زمین «والله لَا أُفَارِقُ عَمِّي» .. من یه لحظه ام از عموم غافل و فارق نمیشم .. دست رو بسته بود حضرت به دستِ عمه با پارچه ای .. چنان دست عمه رو رها کرد رسید بالاسرِ عموش ( شنیدید ) فرمود پاشو بریم زخم های بدنت رو تو خیمه مرهم بزارم .. یه وقت دید سایۀ یه نانجیبی اومد بالاسرش .. شمشیر رو بالا آورد حضرت صدا زد وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي ؟.. دیگه وقت نشد حمله کنه .. فقط این دستِ کوچکش رو آورد جلو .. دست به پوست آویزان شد .. از روی تل خدا خدا میکرد عمویش را فقط صدا میکرد چه عمویی میانِ چند سپاه تشنه ای در میانِ قربانگاه صحنه را تا که دید گفت حسین دستِ خود را کشید گفت حسین حسن کربلا به جان آمد پا برهنه دوان دوان آمد آمد و دید گریه بی اثرست یک نفر روی سینۀ پدر است پاره پاره شده‌ست پیرهنش میزند با قلاف بر دهنش بند بندِ تنش گسسته شده نیزه ها در تنش شکسته شده داد زد ای عموی خون جگرم غم نخور من برای تو سپرم چشم بر سمتِ خیمه گاه ندوز دستِ ناقابلم که هست هنوز میدهم دست در برابرِ تو تا بلا دور باشد از سرِ تو دیدی آخر تنم زِ عشقت سوخت تیر من را به جسم تو میدوخت حرمله اومد جلو .. تا نزدیک شد، عبدالله هم تو بغلِ عموِ .. چنان با تیر سر این بچه رو تو دامن عمو جدا کرد .. آی حسین .. قربانی عشقِ شاهِ کربلایم از نسلِ کریمم پورِ مجتبایم مجنون تو بودم از روزِ ولادت مست و بی قرارم از جام شهادت واویلا عمو جان .. مانده از مدینه بغضی در گلویم می آیم زِ خیمه امدادِ عمویم رویِ سینۀ تو با خون دیده بسته مثله مادرِ تو دستم را شکسته واویلا عمو جان .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•ملاکِ داغ حسین و عیارِ... ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مِلاکِ داغ حسین و عیارِ غم حَسَن است حَسَن شبیه حسین و حسین هم حَسَن است حسین گفت "اَخی خَیرٌ مِنّی " و دیدند تمام عمر جلوتر به یک قدم حَسَن است همیشه او به گدا کمتر از حَسَن می‌داد که خلق ثبت کند صاحب کَرم حَسَن است هرآنکه شد حسنی، می‌شود حسینی پس ببین که ریشه‌ی هفتاد دو عَلَم حَسَن است کریمیِ حَسَن است اینکه مرثیه گفتند دراصل بانی اشعار محتشم حَسَن است حسن لطفی "*از ابی عبدالله سؤال کردن " فَمَا الکَرَم؟ "از اباعبدالله پرسیدن کَرَم ‌چیه؟ حضرت فرمود:کَرَم یعنی قبل از اینکه تو بگی بهت عطا کنند..." آقایی که خودش کربلا نبود امام ‌دو‌ تادسته گلش رو فدای حسین‌کرد .....* نوادگانِ حَسَن صاحبِ ضریح شدند فقط به خاطرِ زهراست، بی حرم حَسَن است *اینقدر مادری بود این آقا، بچه هاشم مادری شدن، بچه هاشونم شهادتشون مثل مادرشون شد، شب عاشورا دید قاسم بلند شد، داره عرض اندام میکنه، گفت عمو ‌من چی ؟ عبدالله دید قاسم ‌میگه: "اَحلی مِنَ العَسَل"دید عمو‌ بغلش کرد، گفت: فردا تو رو‌ میکشن، دید عمو به قاسم ‌گفت: عزیزم به شیرخواره ی من هم رحم نمیکنن..از صبح عاشورا هرجا عمه رفت این نوجوانم رفت اون ‌لحظات آخر یه صحنه هایی دید، این صحنه ها خونش رو به جوش آورد * وقتی عدو به روی تو شمشیر می کشد از درد تمام تنم تیر می کشد طاقت ندارم این همه تنها ببینمت وقتی که چله چله کمان تیر می کشد این بغض جان ستان که تو بی کس ترین شدی پای مرا به بازی تقدیر می کشد این که ز هر طرف نفست را گرفته اند آن کوچه را به مسلخ تصویر می کشد حسن لطفی *روضه عبدالله شباهت زیادی به روضه مادر سادات داره، چه شباهتی داره؟ هردو وقتی دیدن امامشون تنهاست زدن به دل لشگر و به دل نبرد، فاطمه وقتی دید علی تنهاست بین علی و دشمن قرارگرفت، هی میگفت: والله نمیذارم علی رو ببرید ... عبدالله هم تا دید عمو‌ تنهاست دستش رو از دست عمه کشید و بین عمو و دشمن قرارگرفت... شباهت دوم: هر دو رجز داشتن، فاطمه تو‌کوچه های مدینه هی میخورد زمین بلند میشد میگفت :"والله لا أدعكم تجرون ابن عمي ظلماً "اجازه نمیدم به علی بی احترامی کنید، اجازه نمیدم علی رو با ریسمان ببرید... عبدالله هم هی میخورد زمین هی بلند میشد می گفت: "والله لا افارق عمی " شباهت سوم: مدینه جواب رجز فاطمه رو با تازیانه دادن ..نا نجیب صدا زد: قنفذ! دست زهرا رو کوتاه کن .. کربلا هم جواب عبدالله رو با شمشیر دادن، مدینه با غلاف شمشیر زدن، اما کربلا با خود شمشیرزدن، مدینه یه جوری زدن دیگه دست فاطمه بالا نیومد ..کربلا هم یه جوری زدن عبدالله افتاد تو بغل حسین ...* رهام ‌کن که میبینم عمه جون کشیدن عمومو به خاک و خون میبینی که تکیه زده به اون نیزه شکسته هرچی صدا زدم بسه دیگه نزن انگار نمیرسه اصلا صدای من گودال شاهده که بی حیا میزد اون با غلاف تیغ این با عصا میزد *افتاد بغل عمو‌، ابی عبدالله به سینه چسبوندش ،چه سینه ای ! سینه ای که یک ساعت قبل قاسم روبغل کرده، سینه ای که یه ساعت قبل توی بغلش تیر سه شعبه به علی زدن، سینه ای که تیر سه شعبه بهش اصابت کرده، عبدالله رو بغل کرد، داشت باهاش حرف میزد یه مرتبه نگاه کرد دید حرمله داره نشانه میگیره، یه جوری با سه شعبه گلو رو هدف قرارداد ....ای حسین .... وقتی عبدالله رو بغل کرد سینه اش هنوز زیر چکمه ها قرارنگرفته بود، هنوز زیر سُم اسبها نرفته بود، اما وقتی اسبهاشون ونعل تازه زدن بدن عبدالله با بدن ابی عبدالله زیر سُم اسبها...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•در راه هجرانت، سرم گرم... توسل به امام زمان عجل الله و ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ در راه هجرانت، سرم گرمِ بیابان است خاک کویر چشم من، محتاج باران است شب تا سحر جای گلایه، اشک می ریزم حاجت رواتر میشود هرکس که گریان است مَردم که عاشق بودن من را نمی فهمند در هجر، وصل است و میان وصل، هجران است *یابن الحسن!...* منّت سرم نگذاشتی! حق گردنم داری چون در بساط تو غریبه مثل مهمان است *اصلاً امام حسن مجتبی هم همینجور بود، همچین که اومد اون مرد شامی توی مدینه، تا اومد شروع کنه به امام حسن توهین کردن، آقا امام حسن اومد جلو، گفت: ببینم انگار تویِ این شهر غریبی، کسی رو نداری؟ از لهجه ات مشخصِ مال اینجا نیستی، مارو هم نمیشناسی که داری اینجور توهین میکنی، مهمونش کرد، بردش خونه، روایت میگه: غذا بهش داد، جایِ خواب بهش داد...* یک شب قدم بگذار بر چشمِ گنهکارم یک شب قدم بگذار بر این دل که ویران است *گُلِ نرگس! یوسفِ فاطمه!...* امروز حرف فاطمه روی زمین مانده هرکس نباشد روضه خوان، فردا پشیمان است من نذر کردم در مُحرّم سینه زن باشم وقتی که دورم از حرم، جان دادن آسان است کربلا را از نزدیک مهمان چشمانم کن نوکر بدون کربلا در کُنج زندان است در محملش محکم گره زد معجر خود را این زینب است که بعدِ تو، حالش پریشان است رضا دین پرور ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•عمه محکم گرفته دستش را... و توسل ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *اصلاً هر کسی غریبیِ امام حسنِ مجتبی رو ببینه اشکش جاری میشه،امشب میخواهیم بریم دَرِ خونه ی یک کریم رو بزنیم... " اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَبْدِاللَّهِ بْنِ الحَسَن" دَمِ در خیمه ایستاده، داره صحنه هارو با چشمش میبینه، ابی عبدالله به خواهرش فرمود: خواهرم! من دارم میرم، همه ی این زن و بچه ها، حفاظتشون با توئه خواهرم، مخصوصاً سفارش عبدالله رو کرد، سن وسالی نداشت پدرش رو از دست داد، ابی عبدالله حکم پدری برا عبدالله رو داره، هر جا امام حسین میره عبدالله دنبالشه، سپرد به زینب عبدالله رو، همچین که ابی عبدالله با همه خداحافظی کرد و رفت، قربونِ وداعت برم آقا...خیلی عجیبِ میگن: طول کشید وداعِ ابی عبدالله دَمِ خیمه، همه ی این زن و بچه ها ریختن دورِ حسین، هر کسی یه جوری دامنِ حسین رو گرفته، میگن: نرو، یکی میگه: بابا! نمیخواد بری، یه میگه: داداش! نمیخواد بری... یکی از دشمن میخواست طعنه بزنه، اذیت کنه از دور صدا زد: چی شده حسین! رفتی بینِ زن و بچه ها خودت رو پنهان کردی؟ چرا نمیآیی از بین خواهرات بیرون؟... همچین که حسین اومد تویِ گودال، اینقدر این بدنش شمشیر و نیزه خورده، همه ی این صحنه هارو از دَمِ دَرِ خیمه بچه ها دارن میبینن، مگه زینب چند نفر رو میتونست جلویِ چشماشون رو بگیره؟ عبدالله داره از دور میبینه، پسربچه با دختر بچه خیلی فرق داره، شما اگه با یه پسر بچه بیرون بری دوره ات کنن، کتکت بزنن، پسر یه جوری میاد بلاخره هر جوری شده اونم یه کاری میکنه، اما دختر فقط میایسته، داد میزنه، توی سر و صورتش میزنه، میگه: نزنیدش...بچه ها دَمِ خیمه ایستادن، دخترا هی دارن تویِ سر و صورتِ خودشون میزنن... تویِ کوچه ها هم که امام حسن دنبالِ مادرش بوده، همچین که اون نامردا اومدن جلو، یه قدم میرفت جلو، برید عقب، از این کوچه برید بیرون، نمیذارم به مادرم جسارت کنید، دَرِ خونه شون رو که آتیش زدن، اونجا هم زینب بود، اونجا هی زینب تویِ صورتش میزد، نزنید اینقدر مادرِ من رو...* عمه محکم گرفته دستش را داشت اما یتیم تر می شد لحظه لحظه عمو در آن گودال حال و روزش وخیم تر می شد باورش هم نمی شد او باید بنشیند فقط نگاه کند بزند داد و بعدِ هر تیری ای خدا کاش اشتباه کند *آخه میدید: هر کی یه نیزه بر میداره، میره تویِ گودال و برمیگرده...* یادش افتاد روضه هایی را که عمویش کنار او می خواند حرف مادر بزرگ را می زد روضۀ شعله را عمو می خواند مادرش پشتِ در که در افتاد نفسی مادرانه بند آمد شیشه ای خورد شد به روی زمین راه کوچه به خانه بند آمد دستهای پدر بزرگش را بسته و می کشند اما نه دست مادر به دامنش افتاد گفت تا زنده است زهرا نه چل نفر می کِشند از یک سو اما دست یک بار دار سَد می شد بین کوچه علی اگر می ماند که برای مغیره بد می شد کار قنفذ شروع شده اما پدرِ من حسن آنجا بود خواست تا سمت مادرش بدود آنکه دستش گرفت بابا بود ته گودال،کوچه را می دید همه افتاده بر سَرِ مادر به کمر بسته چادرش اما به زمین خورده معجر مادر تا ببیند چه می شود باید به نوک پای خویش قد بکشد شرط کردند هرکه می آید از تنش هر که نیزه زد بکِشد *برای اینکه بیشتر به این بدن نیزه بزنن، هرکی میرفت، نیزه اش رو درمیآوُرد، دوباره نیزه میزد...* از همانجا به سنگ اندازان داد می زد تو رو خدا نزنید وای بر من مگر سر آورید اینقدر سخت نیزه را نزنید زره اش را که کندید از تن اینکه پیراهن است نامردا از روی سینه چکمه را بردار وقت خندیدن است نامردا؟ دست خود را کشید تا گودال یک نفس می دوید تا گودال از میان حرامیان رد شد بدنش را کشید تا گودال ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا عطشان... و توسل ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا عطشان مقتل میگه افتادی آقا جان از روی زین رو خاک و خون غلتان آقایِ من! مقتل میگه از مادر آب خواستی آقا بردند پیرُهنت رو راستی آقایِ من! تنها نذار اُمُّ المَصائب رو خیمه نفرست اسبِ بی صاحب رو مقتل میگه پنجه تو موت کردن بی پیرُهن هی زیر و روت کردن خواهرت به نفس نفس افتاد خیمه دست شمر و شَبَس افتاد ــــــــــــــــــــــــ باید برم عمه جون! شده تنش غرقِ خون طاقتِ من شد تموم، بازم نگو که بمون از این بالا ببین چطور، شد بی کس و تنها عموم یه نفرم تو خیمه نیست، سپر بشه برا عموم میزننش، سالم نموده بدنش چند دقیقه که بگذره، دعواست سر پیراهنش وای عموم، غریب نشسته روبروم نمی گیره دلم آروم، وای عموم، وای عموم ــــــــــــــــــــــــ من یادگارِ حسنم، خونِ بابامِ تو تنم با دست خالی هم باشم، لشکر رو بر هم میزنم از دستِ عمه کشیدم دستمو تا پیشت باشم تو غمِ غربت میسوزی، آبِ رو آتیشت باشم رهاش کنید، نگا به بچه هاش کنید یا لااقل دور از حرم، شهیدِ کربلاش کنید عمه بیا، دستم شده از تن جدا راضی شده ازم بابا، عمه بیا *خودش رو انداخت رویِ بدنِ حسین، روایت میگه: همون لحظه اون نامرد شمشیر رو بالا برد به ابی عبدالله بزنه، عبدالله دستش رو آوُرد جلو، همچین که دست رو دراز کرد، شمشیر به دست مبارکش خورد، جلویِ چشم ابی عبدالله دست عبدالله از بدن قطع شد، یهو دوتایی با هم نالشون بلند شد، با هم گفتن: آه مادر!... تویِ کوچه ها هم فاطمه اومد از علی دفاع کنه، دستش رو زدن... عبدالله همچین که تویِ بغل حسین قرار گرفت، میگن: همون جا سر از بدنِ عبدالله جدا کردن...دوم شهیدی که روی سینه ابی عبدالله جان داده، یکی علی اصغر بود که روی سینه ی حسین جون داد، یکی هم عبدالله همینجور که تو بغل حسین بود دست و پا زد و جون داد...ناله بزن: حسین... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
ویژه نامه دهۀ اول ماه محرم www.babolharam.net 👌باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: ــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ |⇦•کتاب قَتیلُ العَبَرات ✓ متن روضه های دهۀ اول ماه محرم ✓ برای اجرای مادحین اهلبیت(ع) ✓ شامل:متونِ روضۀ اجرا شده مداحان مشهور کشور ــــــــــــــــــ "کانال سبک و شعرِ بابُ الحَرَم" زیر نظر سایت و کانال متن‌ روضه @babolharam ⬅️ ‼️ از استفاده از مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
|⇦•هر کس از دل دعا دارد... توسل به امام زمان عجل الله و ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هر کس از دل دعا دارد امیدی بر شفا دارد درد ما را تویی درمان درد دوری دوا دارد چشمم به در است بیا مهدی وقت گذر است بیا مهدی با چشمم راهت را جارو زده ام من منتظرم من منتظرم با دست خالی بر تو رو زده ام من منتظرم من منتظرم بیا آقای من... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•کنون که راه نداریم از حرم... ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کنون که راه نداریم از حرم به حسن سلام میدهم از دور دم به دم به حسن بدان که دم زدن از او به عزم شاعر نیست به اذن وحی ادب می کند قلم به حسن من از قدیم خدا را چنان که یادم هست همیشه وقت دعا داده ام قسم به حسن به دلبرانِ زمان یک کلام گفتم لا هزار بار ولی گفته ام نَعَم به حسن بهشت محو تماشای خود نخواهد کرد مرا که هم به حسین است چشم هم به حسن *یا امام‌ حسن مجتبی! میدونم غریبی، میدونم زائر نداری، میدونم حرم نداری، میدونم حتی یه شمع بالای قبرت روشن نکردن، اما آقا جان اگر هر زائری بیاد بقیع بهش نشون میدن میگن این قبر چهار امام غریبِ، اما من بمیرم گفت: آنگونه میکُشند که از یک زن حتی نشان قبر نمی‌ماند به یاد زائرای مدینه...* یا فاطمه من عقده‌ی دل وا نکردم *میخوای زائر مدینه باشی؟ اونایی که مدینه رفتن میدونن، اونایی که مدینه میرن، موقع برگشتن مداح کاروان یه مرتبه تو اتوبوس شروع میکنه خوندن، میخوام شما هم بخونی...* یا فاطمه من عقده‌ی دل وا نکردم گشتم ولی قبر تورا پیدا نکردم *دستت رو بیار مؤدب بالا فریاد بزن یا زهرا!...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•رها کن عمه مرا باید... ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم رسیده موقع آن که خودی نشان بدهم رها کن عمه مرا تا شجاعتِ علوی نشان حرمله و خولی و سنان بدهم دلم قرار ندارد در این قفس باید کبوتر دل خود را به آسمان بدهم عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو من آمدم که حسن را نشانتان بدهم عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم سپر برای تو با سینه میشوم هیهات اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم مگر که زنده نباشم که در دل گودال اجازه‌ی زدنت را به کوفیان بدهم *عمه! رهام کن، عمه! مگه نمی بینی عموم رو غریب گیر آوُردن؟ ببین قاسم رفت، ببین علی اکبر رفت، من بدون اینا میمیرم، من عموم رو رها نمیکنم...* من آمدم که شَوم حائل تو با عمه *میدونی چرا از همه جلوتر رفت؟ وقتی رفت سمت گودی تا دید عمو افتاده...* هوا ز جور مخالف چو غیر قون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید *همچین که عمو افتاد ناله‌ی بچه ها بلند شد، دست عمه رو رها کرد دوید* من آمدم که شوم حائل تو با عمه مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم کسی ندیده به گودال آنچه من دیدم عمو خدا نکند من ز دستتان بدهم *تو گودی رفته، عمو تو گودال افتاده، هرنفسی که میکشه خون داره از شبکه های زره بیرون میاد، گرد و خاکِ، خودش رو انداخت بغل عمو، دید اون نانجیب شمشیر رو کشید، دید حسین زخمیِ، خواستن شمشیر به صورت حسین بزنن، این بچه دستش رو جلو آوُرد یه وقت حسین نگاه کرد دید این دست به پوست آویزانه...* صدای مرکب و نعل جدید می آید عمو چگونه خبر را به استخوان بدهم فقط نصیب منو شیرخواره شد این فخر که روی سینه ی مولای خویش جان بدهم عزیز فاطمه انگشتر تو را ای کاش بگیرم و خودم آن را به ساربان بدهم برای آنکه جسارت به پیکرت نشود خودم لباس تنت را به این و آن بدهم * بهترین تیر انداز بود حرمله، اما سه تا تیر خاص آوُرده بود، اونم تیر سه شعبه... یه دونه از اون تیر هارو به اباالفضل زد، یه دونه از اون تیر هارو به گلوی علی اصغر زد، همه‌ی تیر اندازهای ماهر آخرین تیرشون رو خیلی دقت میکنن، آخرین تیر و میدونی کجا خرج کرد؟ همچین که عبدالله خودش رو روی سینه‌ی حسین انداخته بود، ابی عبدالله بدن زخمی بچه رو بغل گرفته، پسرِ برادرم!... یه وقت دیدن حرمله تیر رو کشید، یه تیر زد به سینه‌ی عبدالله، این بچه تو بغل حسین دوخته شد...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•فکری برای تَرَکِ لباش کنید... ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رهاش کنید فکری برای تَرَکِ لباش کنید داره مناجات میکنه نگاش کنید نفس نداره یه کاری براش کنید جدا نکن اگه جدا میکنی از قفا نکن این بدنو طعمه ی نیزه ها نکن از سنگ و نیزه و سنان، آشوبه حال قتلگاه افتاده بی رمق عمو، بین گودال قتلگاه پاشو بی حیا رو سینه نشین داره خواهرش می بینه نشین نمیبُره خنجری که به حنجر تو میخوره کُندیِ اون فراتر از تصوره برا چی شمر این همه داره دلهره بگو عمو چطور بریده میشه این گلو عمو چرا تن تو شده زیر و رو عمو دارن میرن سمت حرم عمو عمو ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•می‌بینی عمه، توو قتلگاه .. حضرت عبدالله ابن الحسن (ع) اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ می‌بینی عمه، توو قتلگاه افتاده به زیر دست و پای سپاه افتاده من عبدالله مو واللهِ بابای من اباعبدالله‌س آخه این رسمشه؟ من زنده‌ام، ولی اون تنهاس! دارم میام یه ذره دیگه صبر کن عمه با گریه داره میگه صبر کن ولی من میرم دووم بیار یه خرده دیگه بابا تا من نیومدم نزن دست و پا برات می‌میرم... *ای حسین.. سیدبن طاووس نوشته: فَخَرَجَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ" از خیمه ها بیرون آمد. "وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ يُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ" هنوز بالغ نشده بود. " يَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام" آمد..به سمت آقا دوید. زینب آمد جلو.. آمد نگهش داره "فَلَحِقَتْهُ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ لِتَحْبِسَهُ ..." زینب اجازه نمی داد... "فَأَبَى وَ امْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِيداً..." عمه بذار برم... هی صدا می زد: " فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي..." من از عمو جدا نمیشم... همین جور که می دوید سمت قتلگاه...هی صدا می زد: "وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي" * دارم میام یه ذره دیگه صبر کن عمه با گریه داره میگه صبر کن ولی من میرم دووم بیار یه خرده دیگه بابا تا من نیومدم نزن دست و پا برات می‌میرم... *یه حرفی عبدالله داره، تو هم بگو‌‌....این نوجوونا بگن..* «اگر که من شهید نشم می‌میرم، شهیدت میشم» دارن شمشیرا بالا و پایین میرن *اگر الان من یه حرفی بزنم دست از سرم بر نمی دارید.. چرا این حرفو زدی؟ یه روز مادرش بین در و دیوار بود... "والنّار تَصعُر" آتش زبانه می کشید... "فَیَضرِبُنی بِیَدِه" از چپ و راست به صورت من سیلی می زد... تو این خانواده عادته* دارن شمشیرا بالا و پایین میرن *ای کاش فقط شمشیر بود "قُتِل الحسین بالسیف و السنان و الحجر والعصا..." پیرمردان ناتوان حتی با عصا می زدند بر بدنت.. حسین....* دارن شمشیرا بالا و پایین میرن مدام رو زخمای قبلی جا می‌گیرن *عبدالله داره نگاه می کنه... بابا جات خالیه قاسم برام گفته بود اینقدر به کفنت تیر زدند کفن به تنت دوخته شد...الان دارم یه صحنه هایی رو می بینم...* دارن شمشیرا بالا و پایین میرن مدام رو زخمای قبلی جا می‌گیرن... پاشو با هم بجنگیم بازم اومده پسرِ کوچیکت دستام میشه شبیه عباس، سپرِ کوچیکت *شمشیر رو بالا آورد... "فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ كَعْبٍ وَ قِيلَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ إِلَى الْحُسَيْنِ علیه السلام بِالسَّيْفِ" شمشیر رو که بالا برد،قصد امام حسین کرد... تمام توانش رو جمع کرد...گفت با این ضربه حسین رو می کشم... " فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ..." نوجوون صدا زد:وای بر تو فرزند زن ناپاک... " أَ تَقْتُلُ عَمِّي ..." میخوای عموی من رو بکشی؟! "فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ..." شمشیر رو پایین آورد... " فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ..." این دست نازک رو جلوی شمشیر گذاشت... " فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْد..." دست به پوست آویزان شد... "فَإِذَا هِيَ مُعَلَّقَةٌ..." دست که به پوست آویزان شد،جلوی ضربت شمشیر رو گرفت یا نه.... یه اتفاقی افتاد... ضربه به حسین بن علی اصابت کرد... "فَنَادَى الْغُلَامُ يَا عَمَّاهْ..." " فَأَخَذَهُ الْحُسَيْنُ علیه السلام وَ ضَمَّهُ إِلَي صَدرِه..." نوجوان رو به سینه چسباند... "وَ قَالَ يَا ابْنَ أَخِي اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ " عزیزدلم صبر کن... "وَ احْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الْخَيْرَ..." به حساب خدا بذار... " فَإِنَّ اللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ الصَّالِحِينَ..." شهادت گوارای وجودت...نگران بودی...گفتی قاسم رفت...من جا می مونم... شهادتت مبارک عمو...* پاشو با هم بجنگیم بازم اومده پسرِ کوچیکت دستام میشه شبیه عباس، سپرِ کوچیکت دستای من فقط به یه مو بنده دشمن به ناله‌های من می‌خنده عموی خوبم منو توو آغوشت بگیر و ناز کن عموی خوبم.. در شهادتو به رو من باز کن عموی خوبم... «اگر که من شهید نشم می‌میرم، شهیدت میشم» *نوجوونا بگید...از الان یاد بگیرید... "اِنَّماالدّنیا فَنا" اگر قراره بمیریم چرا شهید نشیم؟!* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net