سرلشکرموسوی: در زندگی شهید مهدی باکری نکات بسیار قابل تاملی وجود دارد ؛ نخستین نکته در رابطه با زندگی شهید باکری این است که او جلوهای از لطف خداوند بود. هرگاه به سیره زندگی او مینگریم متوجه میشویم که خداوند برای او الگو و اسوهای را قرار داده است تا بتوانیم به واسطه آنها راه را پیدا کنیم. خدا شهید باکری را آفرید تا دیگر برای ما عذر یا بهانهای باقی نباشد و بتوانیم با حداقل هزینهها به تکلیف خود عمل کنیم. بنابراین شهید باکری حجت خدا برای ماست.
#ادامهدارد...
@bakeri_channel
#حضور_در_جبهه
#شهید_مهدی_باکری در مدت کوتاهی مدارج ترقی را در جبهه طی کرد. درعملیات فتح المبین با عنوان معاون تیپ نجف اشرف توانست در کسب پیروزی مؤثر باشد. در همان عملیات از #ناحیه_چشم مجروح شد. پس از بهبود به جبهه بازگشت و در عملیاتهایی چون عملیات بیتالمقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر ۱ تا چهار و عملیات خیبر در سمتهای مختلف شرکت کرد. در مجموعه عملیاتهای والفجر با عنوان فرمانده لشکر عاشورا در جبهه حضور داشت.
در #عملیات_خیبر به مهدی باکری خبر داده شد که برادرت شهید شده..و میخواهیم پیکرش را برگردانیم؛ ولی مهدی اجازه نداد و از پشت بیسیم این #جمله_تاریخی را به زبان آورد: «همهٔ آنها #برادرای_من هستند اگر تونستید همه را برگردونید حمید را هم بیاورید». او بعد از شهادت برادرش با خانواده اش تماس گرفت و به آنها گفت: « #شهادت حمید یکی از الطاف الهی است که شامل حال خانواده ما شدهاست»....
#ادامهدارد...
#سردارجاویدالاثرمهندسمهدیباکری
#جزیره_مجنون
#لشکر۳۱عاشورا
#الله_بندهسی
#خدایامراپاکیزهبپذیر
#شهادت:۲۵اسفند۶۳
#شادی_روح_شهدا_صلوات🌷
@bakeri_channel
#بیانات_شهید_مهدی_باکری قبل از شروع #عملیات_بدر:
#همه برادران تصمیم خود را گرفتهاند، ولی من به خاطر #سختی_عملیات تاکید میکنم. #شما باید مثل حضرت ابراهیم(علیه السلام) باشید که #رحمت_خدا شامل حالش شد، مثل او در #آتش بروید. خداوند اگر مصلحت بداند به صفوف #دشمن رخنه خواهید کرد. باید در حد نهایی از #سلاح_مقاومت استفاده کینم.
#هرگاه خداوند مقاومت ما را دید #رحمت خود را شالم حال ما میگرداند. اگر از یک دسته بیست و دو نفری، #یک_نفر بماند باید همان یک نفر مقاومت کند و اگر #فرماندهشما شهید شد #نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم که این #وسوسهشیطان است. #فرمانده اصلی ما، #خدا و #امامزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. #اصل، آنها هستند و #ماموقت هستیم، ما #وسیله هستیم برای بردن شما به #میدان_جنگ. وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس و #اطاعت از #فرماندهی است.
#ادامهدارد...
#عملیات_بدر
#شهیدمهدیباکری
#باکری_ها
@bakeri_channel
#شهیدمهدیباکری به #روایتهمسر:
#قسمت_هشتم
.
...اما فکر اینجاش را نکرده بود که دوری شان اینقدر زود برسد. فکر کرد از کسی که زن اسلحه به دست بخواهد و #مهریهی همسرش یک کلت کمری باشد ،توقع دیگری نمیشود داشت!
آنروز که #حلقه خریدند، مهدی قبل از اینکه برود، پرسید"نظرتون درباره مهریه چیه؟"
صفیه دوست داشت بداند توی سر مهدی چه میگذرد. گفت:"هر چه شما بگید"مهدی فوری گفت:"یک جلد قرآن با یک کلت کمری"😊
هیچ وقت به کسی نگفته بود دوست دارد #مهرش چه باشد
مهدی از کجا میدانست؟چرا از مهدی نپرسید؟تازه یادش افتاده بود
حتی نگفت که خودش همین را میخواسته..
.
مهدی میگفت:"ما یک روحیم در دو بدن.اصلا #ازدواج یعنی همین،من و تو حالا شده ایم یک، #یه یک قوی...
قبل از مهدی هر خواستگاری میآمد،استخاره میکردم
جواب میدادند"صبر کنید. #زوج_مطهری نصیبتان خواهد شد"
مهدی همان زوج بود.آنقدر مطمئن بودم که حتی استخاره هم نکردم.
#آن دو ماه و نیم بعد از عقدمان، مهدی یک بار تلفن زد. خودمان تلفن نداشتیم. #شماره ی یکی از همسایه ها را داده بودم که ما را بی خبر نگذارد. #او آمد و گفت #حمیدآقا زنگ زده و گفته فلان ساعت آنجا باشم، مهدی میخواهد تماس بگیرد...
مهدی هی میپرسید"صفیه حالت خوبه؟مشکلی نیست؟من بیایم؟"
چرا اینقدر نگران بود؟نگو آقای نادری سر به سرش میگذاشته" پاشو برو. دختر مردم را عقد کرده ای و گذاشته ای و اومدی؟پاشو برو دست زنت را بگیر و ببر خونه خودت"
فکر کرده بود من به دوستم چیزی گفته ام یا او ناراحتی من را دیده و به شوهرش گفته که او اینطور میگوید... #ادامهدارد... #شهیدمهدیباکری #همسرشهدایی #مهریه#یکجلدقرآن#کلتکمری
#آقامهدیچنینبود....
.
⚘شادی روح شهدا #صلوات⚘
@bakeri_channel
#شهیدمهدیباکری به #روایت_همسر :
.
#قسمت30
.
...تا اسم #امام_حسین(ع) می آمد، شانه هاش می لرزید، اما من برای مهدی بی تابی میکردم، برای خودم هم گریه میکردم، برای روزی که او دیگر نیست.....
روز به روز علاقه ام به مهدی بیشتر میشد، ما که از قبل هم را نمی شناختیم، هر روزی که میگذشت، توی زندگی علاقه مان شکل میگرفت
میگفتم: مهدی،اصلا راضی نیستم به خاطر من از کارِت بزنی و بیایی...
اما دلم را چکار میکردم؟ میری از ستاد بیرون ،به من خبر بده، از این بالا، از پشت پنجره چند دقیقه نگاهت کنم میخندید...و چَشم میگفت...
دستِ خودم نبود، همه چیز بهانه بود برای اینکه گریه کنم، حتی گاهی زل میزدم به متکاش و فکر میکردم روزی میرسد که دیگر مهدی سرش را روی این متکا نگذارد😔،صدای اذان می پیچید، انگار همهی غم های عالم روی دلم می نشست؛
آنقدر آشفته بودم که بارها خواب دیدم #مهدی_شهید شده و من بچه به بغل، تنها وسطِ بیابان رها شده ام و گریه میکنم، شاید اگر ما یک زندگی عادی داشتیم، مثل زندگی های دیگر ،برای هم عادی میشدیم، اما همهی زندگی ما در بحران گذشت و انتظار
مهدی صبوری میکرد، اگر اوقات تلخی هم بود، از جانب من بود؛ آن هم از روی دل تنگی، میدانستم نمی تواند بیشتر از این وقت بگذارد برای من،دوست داشتم چند روز با هم برویم#مشهد
گفت: خاک بر سر من اگه یک لحظهی زندگیم برای خودم باشه"😔
..همهی فکر و ذکرش این بود که چه کاری بهتر است،مفید تر است،آن کار را بکند....
.
#ادامهدارد...
.
#شهیدمهدیباکری #یااباعبداللهشفاعت #شهیدراهحسین #وجدانکاری #ایرهروانکویشهادتسفربخیر
.
#شادی_روح_شهدا صلوات
@bakeri_channel
InShot_۲۰۲۵۰۵۲۹_۲۰۴۲۵۴۶۰۲.mp3
زمان:
حجم:
4.68M
#پادگست روایت شب #عملیاتکربلای۴
این قسمت: #چشمهایشرابستهبود 🕊
به یاد و شکوه شهادت طلبه شهید #یحییصادقی🌷
باروایتگری مداح اهلبیت(ع) کربلایی محمدامین کمالی.
#ادامهدارد...