eitaa logo
سرداران شهید باکری
491 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
404 ویدیو
11 فایل
کلامی گهربار از آقا مهدی باکری: خدایا مرا پاکیزه بپذیر
مشاهده در ایتا
دانلود
از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که سقوط کرد یک ماه بطور مداوم را می دیدم. «ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین». بارپرودگارا، ای رب العالمین، ای غیاث المستغیثین و ای حبیب قلبو الصالحین. تو را شکر می گیوم که شربت شهادت این گونه راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده ی فقیر و حقیر و گناهکار خود ارزانی داشتی. من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که بر این صفحه ی کاغذ می خواهم همچون تیری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکرده اند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند، فرو آورم. @bakeri_channel
#ای_امام! از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که #خرمشهر سقوط کرد من یک ماه بطور مداوم #کربلا را می دیدم😭 هر روز که حمله ی دشمن بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفتم، گریه را آغاز می کردم و فریاد می زدم ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را😔. #شهیدسیدمحمدجهان‌آرا @bakeri_channel
هدایت شده از مخلصین
khoramshahr (1).mp3
993.4K
شنوندگان عزیز توجه فرمایید📢 ؛ شهر خون شد📣
🔶بچه ها اگر شهر سقوط کرد آن را دوباره فتح می کنیم، مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند...⚠️ @bakeri_channel
میدان ولی‌عصر و شادی مردم تهران پس از خبر آزاد سازی ۳ خرداد ۶۱ @bakeri_channel
امــام ندیده ام من ۱۵ خرداد ۴۲ را ندیده ام! 📢 اما شنیده ام که : " سربازان من اکنون در گهواره ها خفته اند" 😊 من ۲۲ بهمن ۵۷ را ندیده ام! اما شنیده ام که : " ما انفجار نور بود" ... من ۵ اردیبهشت ۵۹ را ندیده ام! اما شنیده ام که : "این شن ها بود" ... و یقین دارم خدای طبس هنوز زنده است..‌. من ۳ خرداد ۶۱ در گهواره بودم! اما شنیده ام که : " را آزاد کرد" ... من چشم که باز کرده ام، انقلاب شده بود.. من بچه جنگ دیده ام... صدای آژیر خطر 🚨شنیده ام، به پناهگاه رفته ام...به کوه ودره.... من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلیا کمتر است! من چشم که باز کرده ام ، ای دیده ام با نام ... بعد حضرت ماه آقاامام خامنه ای دیده ام‌.. من بزرگتر شده ام و او موی سپید کرده...😔 افتخارم این است که... من " " نشده ام... من در ۲۲ بهمن ها قد کشیده ام! من جنگ تحمیلی دیده ام اما تا دلتان بخواهد هم دیده ام... از بدو تولد ؛ متولد شده جنگ بودم.... شهرمان سال ۶۴ بمباران شد.خیلیا شهیدشدند... زن ...کودک...بابای من هم بسیجی بود ؛ در جنگ بود...خیلی سخته بی پناه باشی و بامادر وخواهر وبرادر های کم سن وسال آواره باشید😔 من و و و خرازی ندیده ام... بی پرده بگویم من و نگاه بهت آلود پسرک سه ساله دیده ام ... من را دیده ام!😔 من تا دلتان بخواهد دیده ام و ... تا دلتان بخواهد دیده ام و ... یک ...😊 من ۲۳ ۷۸ را دیده ام... من ۹ ۸۸ را ام... من مشارکت ۴۰ میلیونی ۸۸ را دیده ام و ... به دیده ام !😊 من عهد با خدا و ناخدای کشتی بسته ام ، نه با کَدخدا... 😏 من خون شهدای گلگون کفنمان را به یک مشت دلار نمی فروشم... من خیلی بیشتر از تعداد سال های عمرم تهدید شنیده ام که است...😏 اما شنیده ام از همان امام انقلابیم! ⇩ ! 🌺🌾🌷🌸🌼🌻🌴🌺🌴💐🌼 @bakeri_channel
وقتی مشکل آب #خرمشهر پیش میاد؛ زامبی ها و منافقین بدنبال موج سواری و آشوب و کشته سازی هستند اما بسیجی ها و انقلابیها : کمپین خرید آب معدنی تشکیل میدن و آب میبرن در خونه ملت @bakeri_channel
#شهید_حمید_باكری به واسطه رشادت‌ها و اراده و مقاومتی كه از خود و گردانش نشان داد، جزء #اولین_افرادی بود كه به #خرمشهر وارد شد و #سجده_شكر را در #مسجدجامع آن شهر به جا آورد... . . #آزادی‌خرمشهر #فرماندهان #حاج‌احمد #شهیدحمیدباکری: سردار محمود عباسی فرمانده گردان شهید مطهری زنجان در عملیات بیت‌المقدس : #یک_خرداد بود که دستور آمد تا مرحله چهارم را شروع کنیم و منتظر نیروی جدید نباشیم. منطقه‌ای که به نیروهای زنجان واگذار شده بود، دژ بین جاده خرمشهر و دژ مرزی بود. منطقه‌ای حساس که انبار گمرک خرمشهر در آن مسیر واقع شده بود. سمت چپ محور عملیاتی ما به جاده اهواز ـ خرمشهر وصل بود و سمت راستمان انبارها و نخلستان‌های بالای خرمشهر بود. گردان ما اولین گردان بود که وارد دروازه #خرمشهر شد. #شهید_حمید_باکری و من و #شهید_حاج‌احمد_کاظمی ( #فرمانده‌لشکر) با هم بودیم. ما با یک موتور به خرمشهر نزدیک شدیم، می‌خواستیم ببینیم می‌توانیم وارد شهر شویم، که از ساختمان‌های مشرف تیراندازی کردند. به سمت راست که آمدیم دیدیم یک فرمانده عراقی با جیپ می‌آید که به کمک چند نفر دیگر او را اسیر کردیم. یک سرتیپ تمام عراقی بود، از او اطلاعاتی گرفتیم، گفت: تمام نیروهای عراقی در مدارس و سالن‌ها جمع شده‌اند و منتظرند شما بروید تا اسیر شوند، این‌ها که مقاومت می‌کنند بعثی هستند. آخرین مرحله عملیات به پایان رسید. #اولین نیروهایی که وارد خرمشهر شدند، دو گردان از زنجان بودند. من و شهیدحمید باکری اولین کسانی بودیم که وارد #مسجدخرمشهر شدیم... @bakeri_channel
کردم که خود است که دارد سخن می‌گوید: در عملیات المقدس و که در اواخر اردیبهشت سال ۱۳۶۱ انجام شد جانشین تیپ ۸ نجف اشرف بود و در کنار شهید احمد کاظمی مشغول فعالیت بود. او در این نبرد نیز نقش مهم و مؤثری ایفا کرد. برادرش باکری هم در این عملیات، دو گردان خط شکن از تیپ ۸ نجف اشرف را بر عهده داشت. روزی قبل از آغاز عملیات با هم و با یک وانت از آبادان به سمت دارخوین می‌آمدیم. از شجاعت‌های تعریف کرد و آن بود که برادرش که کرده بود در این عملیات به برسد، زیرا او به و او را می‌داشت. گر چه را برای همه یک فوز عظیم می‌دانست ولی در سخن خود آن روحیه لطیف خود را در مورد برادرش بر زبان می‌آورد. خود در جریان عملیات بیت المقدس و قبل از رسیدن به ، شد. پس از عملیات بیت المقدس که او به بازگشته بود در جلسه‌ای که دوستان در منزل آقای «حسن نوربخش» دور هم جمع شده بودند آقا مهدی هم حضور داشت. معمولا در این جلسات، حاضرین به ذکر اخبار و تحلیل رویدادهای روز می‌پرداختند. در آن ایام ارتش اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرده بود و بسمت بیروت در حال پیشروی بود. از که معمولا در جلسات و بود و کمتر حرف می‌زد و بیشتر می‌شنید خواسته شد تا ایشان وضعیت را بیان کند. او در این هنگام جمله معروف حضرت امام خمینی (ره) را بیان کرد که «راه قدس از کربلا می‌گذرد»... آنگاه وظایف و رسالتی را که در قبال لبنان و فلسطین بر دوش داریم و شیوه صحیح و مؤثر دفاع از آنان را بیان کرد. آقای محمدرضا آیت‌اللهی می‌گوید در این هنگام از زنده یاد مهندس زین العابدین عطایی که در جلسه حضور داشت و به گوشه‌ای خیره شده بود پرسیدم به چه فکر می‌کنی؟ پاسخ داد احساس کردم که است که دارد سخن می‌گوید... . : مهدی باکری در اندیشه و عمل، حسین علایی، چاپ اول، ص ۴۷ - ۴۶) . @bakeri_channel