#من_انقلـــــــابی_ام
امــام ندیده ام
من ۱۵ خرداد ۴۲ را ندیده ام!
📢 اما شنیده ام که :
" سربازان من اکنون در گهواره ها خفته اند" 😊
من ۲۲ بهمن ۵۷ را ندیده ام!
اما شنیده ام که :
" #انقلاب ما انفجار نور بود" ...
من ۵ اردیبهشت ۵۹ را ندیده ام!
اما شنیده ام که :
"این شن ها #لشکر_خدا بود" ...
و یقین دارم خدای طبس هنوز زنده است...
من ۳ خرداد ۶۱ در گهواره بودم!
اما شنیده ام که :
" #خرمشهر را #خدا آزاد کرد" ...
من چشم که باز کرده ام، انقلاب شده بود.. من بچه جنگ دیده ام...
صدای آژیر خطر 🚨شنیده ام، به پناهگاه رفته ام...به کوه ودره....
من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلیا کمتر است!
من چشم که باز کرده ام ، #حسینیه ای دیده ام با نام #خمینی ...
بعد حضرت ماه آقاامام خامنه ای دیده ام..
من بزرگتر شده ام و او موی سپید کرده...😔
افتخارم این است که...
من " #یک_شبه_انقلابی" نشده ام...
من در ۲۲ بهمن ها قد کشیده ام!
من جنگ تحمیلی دیده ام اما تا دلتان بخواهد #جنگ_تحلیلی هم دیده ام... از بدو تولد ؛ متولد شده جنگ بودم.... شهرمان سال ۶۴ بمباران شد.خیلیا شهیدشدند... زن ...کودک...بابای من هم بسیجی بود ؛ در جنگ بود...خیلی سخته بی پناه باشی و بامادر وخواهر وبرادر های کم سن وسال آواره باشید😔
من #چمران و #همت و #باکری و خرازی ندیده ام...
بی پرده بگویم من #جیغ_آرمیتا و نگاه بهت آلود پسرک سه ساله دیده ام ...
من #شهادت_علم را دیده ام!😔
من تا دلتان بخواهد #تزویر دیده ام و #فتنه...
تا دلتان بخواهد #تهدید دیده ام و #تحریم...
یک #انقلابی_ام...😊
من ۲۳ #تیر ۷۸ را دیده ام...
من ۹ #دی ۸۸ را #دیده ام...
من مشارکت ۴۰ میلیونی ۸۸ را دیده ام
و ...
#دهن_کجی به #قانون دیده ام
#من_انقلــــــــابـی_ام !😊
من عهد با خدا و ناخدای کشتی #انقلاب بسته ام ، نه با کَدخدا... 😏
من خون شهدای گلگون کفنمان را به یک مشت دلار نمی فروشم...
من خیلی بیشتر از تعداد سال های عمرم تهدید شنیده ام که #گزینه_ها_روی_میز است...😏
اما شنیده ام از همان امام انقلابیم! ⇩
#آمریکا_هیچ_غلطی_نمیتواند_بکند !
🌺🌾🌷🌸🌼🌻🌴🌺🌴💐🌼
@bakeri_channel
#شهیدمهدیباکری به #روایت_همسر
#قسمت_دهم
...تازه احساس میکرد اصلا #مهدی را نمیشناسد
او چطور مردی بود؟هیچ نپرسیده بود غذا پختن بلد هست یا نه، اما حالا میگفت باید رانندگی یاد بگیرد. #دیده بود و شنیده بود مردها دوست دارند زنشان #کدبانو باشد...
#صفیه یادش نمیآمد تا به حال خانه پدرش غذا درست کرده باشد، مادر وسواس داشت به اینکار، نمیگذاشت دختر ها دخالتی بکنند، دل خوش کرده بود حالا حالاها وقت دارد و این چیزها را یاد میگیرد. باز به صورت مهدی نگاه کرد. چقدر جدی به نظر می آمد، دلش خالی شد))
.
به خودم دلداری میدادم غذا پختن که کاری ندارد، یاد میگیرم، #اولین شبی که میخواستم خودم غذا بپزم، برایمان میهمان رسید ، #دوستانمهدی آمده بودند دیدنمان
#مهدی پرسید"میتونی شام درست کنی، نگهشون داریم؟"
#گفتم:"آره،...درست کردم")):
#برنج را کشیدم، رویم نمیشد بیاورم سر سفره)): برنج خارجی را کته کرده بودم. #شفته شده بود #مهدی دیس پلو را برداشت و گفت"بیا تو، کاریت نباشه...
#دیس را گذاشت وسط سفره و گفت"آش پزی خانم ما حرف نداره، اگه میبینید پلو خوب در نیومده،چون برنجش خوب نبوده"😉
#میهمانها که رفتند، گفت"اینطور که معلومه، یه مدت باید غذا درست کنم تا یاد بگیری☺️
خداییش مهدی هیچ وقت به غذا ایراد نگرفت
#خودم آش ماست دوست داشتم و چون بلد بودم،درست کردم؛ یادم رفت #نمک بریزم. توی بشقاب خودم نمک میریختم، مهدی هیچی نمیگفت، فکر کردم متوجه نشده. پرسیدم"مهدی به نظرت چیزی کم نداره؟"گفت:"نه" گفتم:"اما نمکش کمه" گفت:"غذاست دیگه،بی نمک هم میشه خورد."😇
.
#ادامه_دارد...
#شهیدمهدیباکری #همسرآسمانی #مردبیادعا
#آقامهدیچنینبود.... آیاماهم اینجور رفتار میکنیم؟؟؟!!!
@bakeri_channel