eitaa logo
سرداران شهید باکری
487 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
432 ویدیو
12 فایل
کلامی گهربار از آقا مهدی باکری: خدایا مرا پاکیزه بپذیر
مشاهده در ایتا
دانلود
امــام ندیده ام من ۱۵ خرداد ۴۲ را ندیده ام! 📢 اما شنیده ام که : " سربازان من اکنون در گهواره ها خفته اند" 😊 من ۲۲ بهمن ۵۷ را ندیده ام! اما شنیده ام که : " ما انفجار نور بود" ... من ۵ اردیبهشت ۵۹ را ندیده ام! اما شنیده ام که : "این شن ها بود" ... و یقین دارم خدای طبس هنوز زنده است..‌. من ۳ خرداد ۶۱ در گهواره بودم! اما شنیده ام که : " را آزاد کرد" ... من چشم که باز کرده ام، انقلاب شده بود.. من بچه جنگ دیده ام... صدای آژیر خطر 🚨شنیده ام، به پناهگاه رفته ام...به کوه ودره.... من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلیا کمتر است! من چشم که باز کرده ام ، ای دیده ام با نام ... بعد حضرت ماه آقاامام خامنه ای دیده ام‌.. من بزرگتر شده ام و او موی سپید کرده...😔 افتخارم این است که... من " " نشده ام... من در ۲۲ بهمن ها قد کشیده ام! من جنگ تحمیلی دیده ام اما تا دلتان بخواهد هم دیده ام... از بدو تولد ؛ متولد شده جنگ بودم.... شهرمان سال ۶۴ بمباران شد.خیلیا شهیدشدند... زن ...کودک...بابای من هم بسیجی بود ؛ در جنگ بود...خیلی سخته بی پناه باشی و بامادر وخواهر وبرادر های کم سن وسال آواره باشید😔 من و و و خرازی ندیده ام... بی پرده بگویم من و نگاه بهت آلود پسرک سه ساله دیده ام ... من را دیده ام!😔 من تا دلتان بخواهد دیده ام و ... تا دلتان بخواهد دیده ام و ... یک ...😊 من ۲۳ ۷۸ را دیده ام... من ۹ ۸۸ را ام... من مشارکت ۴۰ میلیونی ۸۸ را دیده ام و ... به دیده ام !😊 من عهد با خدا و ناخدای کشتی بسته ام ، نه با کَدخدا... 😏 من خون شهدای گلگون کفنمان را به یک مشت دلار نمی فروشم... من خیلی بیشتر از تعداد سال های عمرم تهدید شنیده ام که است...😏 اما شنیده ام از همان امام انقلابیم! ⇩ ! 🌺🌾🌷🌸🌼🌻🌴🌺🌴💐🌼 @bakeri_channel
به ...تازه احساس میکرد اصلا را نمیشناسد او چطور مردی بود؟هیچ نپرسیده بود غذا پختن بلد هست یا نه، اما حالا میگفت باید رانندگی یاد بگیرد. بود و شنیده بود مردها دوست دارند زنشان باشد... یادش نمیآمد تا به حال خانه پدرش غذا درست کرده باشد، مادر وسواس داشت به اینکار، نمیگذاشت دختر ها دخالتی بکنند، دل خوش کرده بود حالا حالاها وقت دارد و این چیزها را یاد میگیرد. باز به صورت مهدی نگاه کرد. چقدر جدی به نظر می آمد، دلش خالی شد)) . به خودم دلداری میدادم غذا پختن که کاری ندارد، یاد میگیرم، شبی که میخواستم خودم غذا بپزم، برایمان میهمان رسید ، آمده بودند دیدنمان پرسید"میتونی شام درست کنی، نگهشون داریم؟" :"آره،...درست کردم")): را کشیدم، رویم نمیشد بیاورم سر سفره)): برنج خارجی را کته کرده بودم. شده بود دیس پلو را برداشت و گفت"بیا تو، کاریت نباشه... را گذاشت وسط سفره و گفت"آش پزی خانم ما حرف نداره، اگه میبینید پلو خوب در نیومده،چون برنجش خوب نبوده"😉 که رفتند، گفت"اینطور که معلومه، یه مدت باید غذا درست کنم تا یاد بگیری☺️ خداییش مهدی هیچ وقت به غذا ایراد نگرفت آش ماست دوست داشتم و چون بلد بودم،درست کردم؛ یادم رفت بریزم. توی بشقاب خودم نمک میریختم، مهدی هیچی نمیگفت، فکر کردم متوجه نشده. پرسیدم"مهدی به نظرت چیزی کم نداره؟"گفت:"نه" گفتم:"اما نمکش کمه" گفت:"غذاست دیگه،بی نمک هم میشه خورد."😇 . ... .... آیاماهم اینجور رفتار میکنیم؟؟؟!!! @bakeri_channel