eitaa logo
سرداران شهید باکری
491 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
404 ویدیو
11 فایل
کلامی گهربار از آقا مهدی باکری: خدایا مرا پاکیزه بپذیر
مشاهده در ایتا
دانلود
«آقازاده» نبود اما خیلی‌ها «آقازاده» صدایش می‌كردند. از بس كه به « » علاقه داشت. دلباخته امام خمینی(ره) بود. به طرز خاصی امام را « » صدا می‌زد. اصلاً به خاطر عشق به امام و مبارزه با رژیم طاغوت بود كه در آلمان درس و مشق را رها كرد و به سوریه و فلسطین رفت و شیوه مبارزه آموخت و در ادامه برای دیدار با امام سر از پاریس درآورد. پس از آشنایی با امام عزمش برای مبارزه بیشتر شد. درس و مشق را برای همیشه به امان خدا رها كرد و شد .🌹 @bakeri_channel
🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷 🌷🌴🌷 قبل از بدر👇👇👇👇 باید مثل حضرت ابراهیم باشید كه رحمت خدا شامل حالش شد، او در آتش بروید. اگر صلاح  بداند به صفوف دشمن رخنه خواهید كرد.✊ خداوند مقاومت ما را دید رحمت خود را شامل حال ما می گرداند. از یك دسته بیست و دو نفری، ‌یك نفر بماند، باید آن یك نفر مقاومت كند؛ اگر فرمانده شما شهید شد😭، فرمانده نداریم و نجنگیم كه این وسوسه شیطان است.}فرمانده اصلی ما، و زمان است😔 ،‌آنها هستند و ما موقت هستیم😔، وسیله هستیم برای بردن شما به میدان جنگ. شما شهید شدید ،‌خودتان فرمانده‌اید😭؛ ی ما مقاومت تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است.😔 🌷🌴🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴 🌷🌴🌷ادامه دارد......... @bakeri_channel
ڪسانے بہ زمانشان خواهند رسید، ڪہ اهل سرعت باشند! و الا تاریخ ڪربلا نشان داده ڪہ قافلہ حسینے معطل ڪسے نمے ماند.. @bakeri_channel
✍تاریخ هرگز دهم تیرماه سال 1365 را فراموش نخواهد کرد زیرا در این روز دلاوران صحنه نبرد در یک حمله قهرمانانه حماسه آفریدند و را از اسارت آزاد کردند. ❣«یا ابوالفضل العباس(ع) ادرکنی»❣ رمز آغاز عملیاتی به وسعت دشت پرندگان خونین بالی بود که پروازشان در شب دهم تیر ماه سال 65 مهران را از لوث وجود دشمن بعثی آزاد کرد. ارتفاعات « »،« » و شهرکهای «منصورآباد»،«هرمزآباد» و«امامزاده سید حسن» (ع) هنوز هم پس از 22 سال از زمان انجام این عملیات غرورآفرین، این ندای مقدس را در جای جای خود حفظ کرده‌اند. انگار همین دیروز بود که ، قیصر موسی بیگی، رحمان حسینی ؛شهیدمحمدرضاعسگری و حمیدرضا دستگیر شیردل و اسلحه به دست با فریاد قلب دشمن غدار را نشانه رفتند و آنان را از سرزمین مهربانیها ( ) بیرون راندند. این پیروزی تا بدان حد اهمیت داشت که راحل در آن روز فرمودند،« » و این همان جمله‌ای بود که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران پس از «خونین شهر» بر زبان جاری کردند....💠 ✅سالروز آزاد سازی گرامی باد ✅ @bakeri_channel
🌷گفته مي شود رهبر معظم انقلاب علاقۀ ويژه اي به شهيد باكري دارند؟ جنابعالي چه خاطره اي داريد؟ آنها در محاصره بودند. براي همين نمي توانست برود، اما او با لودر مي آيد و به بچه ها مي رسد، و در «پاكت بیل » اين شهيد بزرگوار احمد مقيمي با مهدي باكري در خصوص اين مطلب كه جنگ تا كي ادامه خواهد داشت صحبت كردند. به عنوان مثال كه خودش بود، اما در افق آقا مهدي پنهان بود، بارها در والفجر حضور داشت. اصلاً نگاهشان نگاهي ژرف و دورانديشانه بود. وقتي مي آمد ترس به جان من مي نشست، يک مورد در مسلم بن عقيل در سومار بود. گردان شهيد مصطفي خميني فرمانده نداشت، من يك لحظه به لبم آمد كه: آقا مهدي اجازه مي دهيد كه را براي اين گردان معرفي كنيم؟ يك نگاه تامل برانگيزي كرد و گفت: اين حرف از طرف خودت نيست، است. اين خيلي كلمۀ بزرگي است آن هم در مورد شهيد حميدباكري كه معاون لشكر عاشوراست. حميد يك بحث و مديريت آقا مهدي يك بحث... كه فقط براي دستور دادن نبود، اصلاً عشق بچه ها اين بود كه ايشان مي آمدند و بچه ها از ديدنشان با نشاط مي شدند. ديدن او براي بچه ها مهم بود. اگر به من يك دستوري مي دادند برايم فخر و مباهات بود. در يك مقطعي از اطلاعات عمليات آمدم بيرون كه مي خواستم بروم جلوتر، براي شناسايي و قصد گرفتن انتقال را داشتم. آقا مصطفي مولوي هم نامه اي زدند به گردان. تا آن معرفي نامه را بردم، رفتم و يك ماشين را تحويل گرفتم و رانندگي كردم. يك دفعه آقا مهدي من را ديد و بعد با ناراحتي خطاب به من گفت: مومن! بعد من را با اسم صدا كرد. گفتم: بفرماييد ! ايشان گفت: اين ماشين چرا دست شماست؟ تبليغات نمي روي؟ اطلاعات نمي روي؟ گردان نمي روي؟ چه كسي گفته شما رانندگي كنيد؟ راننده ها در ترابري خوابيدند. من جوابي نداشتم و بعد از آن اجازه ندادند كه من جاي ديگري بروم. حضور در عملياتها به گونه اي بود كه من در ديدارهايي كه با داشتم، دیدم که ايشان در ارتباط با معرفي اصرار دارند. حتي به اين تعبير فرمودند كه آقا مهدي قبل از عمليات بدر خدمت آمده بودند، و آرزوي شهادت كردند و در سفر مشهد هم از امام رضا طلب كردند. از لبان مهدي هرچه درآمد من در سررسيدم نوشتم. حضرت آقا مي گفت هنوز هم اين سررسيد را دارم. مي گفتند خيلي از لشكر بودند، اما من هرچه از دهان آقا مهدي بيرون آمد آنها را نوشتم. : بهزاد پروین 👈 دارد.... @bakeri_channel
وصف حال بعد از 💠گزیده خلاصه شده از کتاب 👇👇👇 روابط نزدیکی که بچه‌های اطلاعات با فرمانده لشکر داشتیم بعد از شهادت در عملیات خیبر تصمیم گرفتیم در حضور از بکار بردن اسم حمید خودداری کنیم و برای صدا کردن دوستانی که اسمشان حمید است از و و..استفاده کنیم... آن روز یکی از تیم های واحد برای ماموریتی حساس جلو رفته بود و هنوز برنگشته بود‌. ای و هم جز این تیم بود هروقت تیمهای شناسایی دیرمیکردجلوترازهمه آقامهدی میرفت پدبالای سنگر میایستاد و میشد ازدورکه نگاه میکردی لبهایش تکان میخوردونزدیک میشدی میتوانستی ذکری زیرلبش را بشنوی:لاحول‌ولا‌قوة‌الا‌بالله♡ در دور دست هور در حال غروب بود که بلم های گمشده از دور پیدا شدند ‌من به محض دیدن آنها از شادی فریاد زدم حمید..حمید..و بطرفشان دویدم هنوز حال و هوای استقبال بچه ها فروکش نکرده بود متوجه آقامهدی شدم بدور دست جزیره مجنون که جنازه حمید جامانده بود خیره بود توجه همه به بود بعضیا به عصبانیت به من نگاه میکردند... دوباره در ذهنش جان گرفته بود.نگاه منتظری که به فراسوی افق خیره مانده بود برادربه خاک افتاده بودوبرادری که میتوانست دستوربدهد تاجنازه بعقب منتقل کنند تنها گفته بود‌: جنازه بچه هابعدحمید این من بودم که عهددسته جمعی راشکسته وموجب ملال خاطرآقامهدی شده بودم.تصمیم گرفتم پیش آقامهدی بروم و معذرت خواهی کنم: اقامهدی میدانید،یعنی ما عشق شمارابه حمیدآقا میدانیم.ماراضی نمیشدیم.که شماناراحت بشید لطیفی چهره اش را روشن کرد .دست بر شانه من نهاد و گفت: !مدتی است متوجه شده ام که شما رعایت حال مرا میکنید.ولی شماها برای من مانند هستید و بوی او را میدهید. ادامه سخنان آقا مهدی : « سربازی بیش ،برای و نبود. دعا کنید همه ما پیرو راهی باشیم که بخاطر آن و حفظ ارزشهای آن، شهید شده است» 🌹شادی روحشان صلوات🌹 ♡التماس دعا سرداران بی نشان♡ @bakeri_channel
سردار_شهید_بایرامعلی_ورمزیاری در جبهه جنوب فرمانده گردان علی اکبر لشکر 31عاشورا بودند که تحت قرار داشت.بعد از شهادت ایشان در (۵ اسفند۶۲)، طی نامه ای که به این شهید می نویسد از این فرمانده شهید این گونه یاد مینماید: محترم سردار رشید اسلام : سلام بر شما پیروان واقعی امام حسین (ع) و یاران با وفای امام امت ، شمائی که عزیز و نور چشم خود تان را تقدیم اسلام نمودید ، شمائی که عزت و سر بلندی را همچون امام حسین با نثار خون عزیزتان خواستید و سر به ذلت و خواری ندادید ، افتخار یافتید که افتخار آفرین جبهۀ اسلام شد ، فرماندهی که به نشان تقوا و و رشادت دست یافت و طلبی به حد بی نهایت را بر سینه رشید خود آویخت ، او همچون شیر غرنده در میدان نبرد با کفّار بعثی و همچون زاهد و عارف در شب های بیابان ها جنگید و عبادت کرد. و نزدیکی به آن اندازه به خدایش یافت که از دعوت مهمانی خدا پذیرفته شد و ضیافت یافت.او با سربازانش چنان به قلب دشمن حمله برد و با این که می دانست خواهد شد ذرّه ای سستی یا لرزش در زا نو هایش و یا در لحن صدایش دیده نشد ، فرمانده شجاعی که با یاد و نام خدا رفت و با یاد در صحنه نبرد جنگید. بر شما پدر ومادر و خواهر وبرادرانش که چه حسین گونه و علی اکبر گونه داشتید ، سرافراز هستید و شادمان باشید و خوشحال ، که چنین افتخاری نصیب شما شده است ، راهش را بپیمائید ، یاد ونامش را همیشه گرامی بدارید و شجاعتش را الگوی خود قرار دهید. او برای ما هم بود و به شما قول می دهیم که تا پای جان ادامه دهندۀ راه آنها باشیم... اگر نمی توانیم خدمت شما برسیم یا نامه بنویسیم به دلیل این نیست که شما ها را فراموش کرده ایم. ما شب وروز به یاد شما ها هستیم و از شما التماس دعا داریم ، گرفتاری و کارهای این جا قدری فرصت به ما نمی دهد ، انشاءالله که ببخشید و این عذر را از ما بپذیرید. از شما التماس دعا داریم که را دعا کنید و نصرت و پیروزی رزمندگان را از خداوند قادر متعال بخواهید.انشاءالله که راه آن برادر و فرزند بزرگوارتان را به گونه ای که او رفت و دلخواهش بود بپیمائید. 63/6/4 @bakeri_channel
اسلام از نگاه شهیده عصمت پورانوری: و @bakeri_channel
کردم که خود است که دارد سخن می‌گوید: در عملیات المقدس و که در اواخر اردیبهشت سال ۱۳۶۱ انجام شد جانشین تیپ ۸ نجف اشرف بود و در کنار شهید احمد کاظمی مشغول فعالیت بود. او در این نبرد نیز نقش مهم و مؤثری ایفا کرد. برادرش باکری هم در این عملیات، دو گردان خط شکن از تیپ ۸ نجف اشرف را بر عهده داشت. روزی قبل از آغاز عملیات با هم و با یک وانت از آبادان به سمت دارخوین می‌آمدیم. از شجاعت‌های تعریف کرد و آن بود که برادرش که کرده بود در این عملیات به برسد، زیرا او به و او را می‌داشت. گر چه را برای همه یک فوز عظیم می‌دانست ولی در سخن خود آن روحیه لطیف خود را در مورد برادرش بر زبان می‌آورد. خود در جریان عملیات بیت المقدس و قبل از رسیدن به ، شد. پس از عملیات بیت المقدس که او به بازگشته بود در جلسه‌ای که دوستان در منزل آقای «حسن نوربخش» دور هم جمع شده بودند آقا مهدی هم حضور داشت. معمولا در این جلسات، حاضرین به ذکر اخبار و تحلیل رویدادهای روز می‌پرداختند. در آن ایام ارتش اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرده بود و بسمت بیروت در حال پیشروی بود. از که معمولا در جلسات و بود و کمتر حرف می‌زد و بیشتر می‌شنید خواسته شد تا ایشان وضعیت را بیان کند. او در این هنگام جمله معروف حضرت امام خمینی (ره) را بیان کرد که «راه قدس از کربلا می‌گذرد»... آنگاه وظایف و رسالتی را که در قبال لبنان و فلسطین بر دوش داریم و شیوه صحیح و مؤثر دفاع از آنان را بیان کرد. آقای محمدرضا آیت‌اللهی می‌گوید در این هنگام از زنده یاد مهندس زین العابدین عطایی که در جلسه حضور داشت و به گوشه‌ای خیره شده بود پرسیدم به چه فکر می‌کنی؟ پاسخ داد احساس کردم که است که دارد سخن می‌گوید... . : مهدی باکری در اندیشه و عمل، حسین علایی، چاپ اول، ص ۴۷ - ۴۶) . @bakeri_channel
به . حتی نمیگفت چه غذایی دوست دارد چند بار پرسیدم، حالا خیلی بلد بودم:/ میگفت:"همه چیز" جایی بودیم داشتند،مهدی با اشتها خورد و خیلی تعریف کرد. فهمیدم فسنجان دوست دارد، برایش درست میکردم،کم غذا هم بود. اگر شبی خوب میخورد یا توی رودربایستی مجبور میشد زیاد بخورد، فرداش میگرفت... دوم یک کاغذ آورد خانه و چسباندش به دیوار اتاق،برنامه‌ی بود که سفارش میکرد گفت:" از همین امروز شروع میکنیم" از توصیه ها بود صبح ها زود بیدار میشدیم.مهدی پنجره ها را باز میکرد و دور اتاق میدویدیم و ورزش میکردیم هفته دوشنبه و پنجشبه روزه میگرفتیم... خانه را حساب کردیم از دو هزار و هشت صد تومان حقوق،دویست تومان ماند. چون مدتی بود نیازمند را میشناخت.برای آنها مایحتاج خرید برنامه‌ی دیگر آموزش بود،همین بود که مهدی تاکید داشت حتما یاد بگیرم. کتابهای را هم شروع کردیم خواهرش گفته بود با هم بخوانیم،اما دو سه جلسه بیشتر پیش نرفتیم.مهدی آنقدر کار داشت که بعضی شبها اصلا خانه نمی آمد یا وقتی میرسید،از خستگی نمی توانست بنشیند،شبی که خسته نباشد،کم پیش می امد آن شبها دوست داشتیم بنشینیم و حرف های خودمان را بزنیم.... . #آقای‌شهردار‌ ..... . صلوات @bakeri_channel
تاریخ هرگز دهم تیرماه سال 1365 را فراموش نخواهد کرد زیرا در این روز دلاوران صحنه نبرد در یک حمله قهرمانانه حماسه آفریدند و را از اسارت آزاد کردند. «یا ابوالفضل العباس(ع) ادرکنی» رمز آغاز عملیاتی به وسعت دشت پرندگان خونین بالی بود که پروازشان در شب دهم تیر ماه سال 65 مهران را از لوث وجود دشمن بعثی آزاد کرد. ارتفاعات « »،« » و شهرکهای «منصورآباد»،«هرمزآباد» و«امامزاده سید حسن» (ع) هنوز هم پس از 22 سال از زمان انجام این عملیات غرورآفرین، این ندای مقدس را در جای جای خود حفظ کرده‌اند. انگار همین دیروز بود که ، قیصر موسی بیگی، رحمان حسینی ؛شهیدمحمدرضاعسگری و حمیدرضا دستگیر شیردل و اسلحه به دست با فریاد قلب دشمن غدار را نشانه رفتند و آنان را از سرزمین مهربانیها مهران بیرون راندند. این پیروزی تا بدان حد اهمیت داشت که راحل در آن روز فرمودند،« » و این همان جمله‌ای بود که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران پس از «خونین شهر» بر زبان جاری کردند.... ✅سالروز آزاد سازی گرامی باد @bakeri_channel
هدایت شده از قریشی
🌷 #شهید_مجید_پازوکی 🔰فرمانده تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله 🍃ولادت : ۴۶/۱/۱ - تهران 🍂شهادت: ۸۰/۷/۱۷- فکه 🍁آرامگاه: تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها 🌸وصیت من به تمام راهیان شهادت حفظ حرمت #ولایت_فقیه و مبارزه با مظاهر کفر تا اقامه‌ی حق و ظهور ولی خدا #امام_زمان (عج) است. 🌼نکند ولی خدا را تنها بگذارید و خدای نکرده مثل #امام علی علیه السلام #غریب شود،
: .... ! اگر شبانه‌روز شکرگزار خدا باشیم که نعمت و را به بما عنایت فرموده‌، باز هم کم است‌. آگاه باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل‌، تنها چاره‌ساز ماست‌. ...‌بدانید تنها راه نجات و سعادت ماست‌. همیشه به باشید و فرامین خدا را عمل کنید‌. پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید‌. ... ای شهید
🌷 #شهید_محمد_حسین_میردوستی 🍃تولد : ۷۰/۴/۱۳ - روستای دوزین مینودشت 🍂شهادت : ۹۴/۸/۱ - حلب سوریه 🍁آرامگاه : تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها 🌸دلش می خواست دیدن #امام خامنه_ای برود، ولی هیچ وقت فڪرشو نمیڪرد ڪہ روزے امام خامنہ ‌اے بہ دیدن او برود. 🌺به #حضرت_عباس علیه السلام علاقه داشت که دستانش قطع شد. وصیت کرده بود انگشترش را به پسرش بدهند، اما نه #انگشتی ماند و نه #انگشتری
🌷 امام حسن مجتبی (علیه السلام) : 🌻 قوی ترین عامل جذب روزی، مداومت بر طهارت (وضو) است. ..... 📚مفاتیح الحیات/جوادی آملی _ بحار ج 73 ..... #شهید_دوست‌_داشتنی_من #شهیدمهندس‌مهدی‌باکری‌ درحال وضوگرفتن.. #دائم‌الوضوباشیم‌... التماس دعا رفیق جان ... ۲۸ صفر۱۴۴۱ #شهادت_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #امام دوست داشتنی من...کریم بن کریم
خامنه ای مطمئن باشید اگر حضور بسیج مستضعفین در هشت سال دفاع مقدس نبود، امروز سرنوشت کشور چیز دیگری بود. ۱۳۸۸/۰۹/۰۴ @bakeri_channel
: .... ! اگر شبانه‌روز شکرگزار خدا باشیم که نعمت و را به بما عنایت فرموده‌، باز هم کم است‌. آگاه باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل‌، تنها چاره‌ساز ماست‌. ...‌بدانید تنها راه نجات و سعادت ماست‌. همیشه به باشید و فرامین خدا را عمل کنید‌. پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید‌. ... ای شهید
‍ ‍ وصف حال بعد از 💠به خاطر روابط نزدیکی که بچه‌های اطلاعات با فرمانده لشکر داشتیم بعد از شهادت در عملیات خیبر تصمیم گرفتیم در حضور از بکار بردن اسم حمید خودداری کنیم و برای صدا کردن دوستانی که اسمشان حمید است از و و..استفاده کنیم... آن روز یکی از تیم های واحد برای ماموریتی حساس جلو رفته بود و هنوز برنگشته بود‌. ای و هم جز این تیم بود هروقت تیمهای شناسایی دیرمیکردجلوترازهمه آقامهدی میرفت پدبالای سنگر میایستاد و میشد ازدورکه نگاه میکردی لبهایش تکان میخوردونزدیک میشدی میتوانستی ذکری زیرلبش را بشنوی:لاحول‌ولا‌قوة‌الا‌بالله♡ در دور دست هور در حال غروب بود که بلم های گمشده از دور پیدا شدند ‌من به محض دیدن آنها از شادی فریاد زدم حمید..حمید..و بطرفشان دویدم هنوز حال و هوای استقبال بچه ها فروکش نکرده بود متوجه آقامهدی شدم بدور دست جزیره مجنون که جنازه حمید جامانده بود خیره بود توجه همه به بود بعضیا به عصبانیت به من نگاه میکردند... دوباره در ذهنش جان گرفته بود.نگاه منتظری که به فراسوی افق خیره مانده بود برادربه خاک افتاده بودوبرادری که میتوانست دستوربدهد تاجنازه بعقب منتقل کنند تنها گفته بود‌: جنازه بچه هابعدحمید این من بودم که عهددسته جمعی راشکسته وموجب ملال خاطرآقامهدی شده بودم.تصمیم گرفتم پیش آقامهدی بروم و معذرت خواهی کنم: اقامهدی میدانید،یعنی ما عشق شمارابه حمیدآقا میدانیم.ماراضی نمیشدیم.که شماناراحت بشید لطیفی چهره اش را روشن کرد .دست بر شانه من نهاد و گفت: !مدتی است متوجه شده ام که شما رعایت حال مرا میکنید.ولی شماها برای من مانند هستید و بوی او را میدهید. ادامه سخنان آقا مهدی : « سربازی بیش ،برای و نبود. دعا کنید همه ما پیرو راهی باشیم که بخاطر آن و حفظ ارزشهای آن، شهید شده است» 🌹شادی روحشان صلوات🌹 ♡التماس دعا سرداران بی نشان 👇👇👇 @bakeri_channel