eitaa logo
سرداران شهید باکری
491 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
404 ویدیو
11 فایل
کلامی گهربار از آقا مهدی باکری: خدایا مرا پاکیزه بپذیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶ماجرای تنها سفری که با رفتم: خیلی دوست داشتم در زندگی مشترکم یک سفر هم شده با بروم اما جنگ مجالی برای این کار به او نمی‌داد. حتی یکبار که از او خواهش کردم بیا فقط سه روز به عنوان ماه عسل به برویم گفت: ای وای بر من در حالی که دوستانم دارند در جنوب می‌شوند، بخواهم با همسرم برای تفریح بروم... تنها البته یکبار رفتیم سفر به سوریه. اردیبهشت سال 62 قرار شد 6 نفر از سپاه برای مأموریتی به سوریه بروند. به آنها اعلام شده بود که می‌توانید اعضای خانواده را هم با خودتان ببرید. تا جایی که در ذهنم هست خانواده سردار عزیز جعفری، سردار رحیم صفوی هم بودند. حسن باقری شهید شده بود اما مادرش به همراه سردار محمد باقری و خانمش آمده بودند، یک آقای شریعتی نامی هم اهل مشهد بودند که او را نمی‌شناختم و بعد از جنگ هم دیگر او را جایی ندیدم. 🔶حدود ۸ روز آنجا بودیم. یک خانه دادند گفتند پخت و پز هم با خودتان. دو روز مردها رفتند لبنان و ما تنها بودیم. آخرین باری که رفتم برای زیارت حضرت زینب سلام الله علیها نشستم به دعا خواندن و حواسم پرت شد. همه سوار ماشین منتظر من بودند هر چه گشتند مرا پیدا نکردند! وقتی پیدایم کردند یکی از خانم ها گفت: به شدت استرس و اضطراب داشت تا تو را پیدا کرد.. ♦️این عکسی را هم که مشاهده می‌کنید سرلشکر محمد باقری که اکنون فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح هستند از ما در هواپیما گرفتند.♦️ https://eitaa.com/bakeri_channel
🌷گفته مي شود رهبر معظم انقلاب علاقۀ ويژه اي به شهيد باكري دارند؟ جنابعالي چه خاطره اي داريد؟ آنها در محاصره بودند. براي همين نمي توانست برود، اما او با لودر مي آيد و به بچه ها مي رسد، و در «پاكت بیل » اين شهيد بزرگوار احمد مقيمي با مهدي باكري در خصوص اين مطلب كه جنگ تا كي ادامه خواهد داشت صحبت كردند. به عنوان مثال كه خودش بود، اما در افق آقا مهدي پنهان بود، بارها در والفجر حضور داشت. اصلاً نگاهشان نگاهي ژرف و دورانديشانه بود. وقتي مي آمد ترس به جان من مي نشست، يک مورد در مسلم بن عقيل در سومار بود. گردان شهيد مصطفي خميني فرمانده نداشت، من يك لحظه به لبم آمد كه: آقا مهدي اجازه مي دهيد كه را براي اين گردان معرفي كنيم؟ يك نگاه تامل برانگيزي كرد و گفت: اين حرف از طرف خودت نيست، است. اين خيلي كلمۀ بزرگي است آن هم در مورد شهيد حميدباكري كه معاون لشكر عاشوراست. حميد يك بحث و مديريت آقا مهدي يك بحث... كه فقط براي دستور دادن نبود، اصلاً عشق بچه ها اين بود كه ايشان مي آمدند و بچه ها از ديدنشان با نشاط مي شدند. ديدن او براي بچه ها مهم بود. اگر به من يك دستوري مي دادند برايم فخر و مباهات بود. در يك مقطعي از اطلاعات عمليات آمدم بيرون كه مي خواستم بروم جلوتر، براي شناسايي و قصد گرفتن انتقال را داشتم. آقا مصطفي مولوي هم نامه اي زدند به گردان. تا آن معرفي نامه را بردم، رفتم و يك ماشين را تحويل گرفتم و رانندگي كردم. يك دفعه آقا مهدي من را ديد و بعد با ناراحتي خطاب به من گفت: مومن! بعد من را با اسم صدا كرد. گفتم: بفرماييد ! ايشان گفت: اين ماشين چرا دست شماست؟ تبليغات نمي روي؟ اطلاعات نمي روي؟ گردان نمي روي؟ چه كسي گفته شما رانندگي كنيد؟ راننده ها در ترابري خوابيدند. من جوابي نداشتم و بعد از آن اجازه ندادند كه من جاي ديگري بروم. حضور در عملياتها به گونه اي بود كه من در ديدارهايي كه با داشتم، دیدم که ايشان در ارتباط با معرفي اصرار دارند. حتي به اين تعبير فرمودند كه آقا مهدي قبل از عمليات بدر خدمت آمده بودند، و آرزوي شهادت كردند و در سفر مشهد هم از امام رضا طلب كردند. از لبان مهدي هرچه درآمد من در سررسيدم نوشتم. حضرت آقا مي گفت هنوز هم اين سررسيد را دارم. مي گفتند خيلي از لشكر بودند، اما من هرچه از دهان آقا مهدي بيرون آمد آنها را نوشتم. : بهزاد پروین 👈 دارد.... @bakeri_channel
انسانهای بزرگ، در اوج ساده زیستی فقط با #اخلاص و تکیه برخدا به #پیروزی های بزرگ می رسند، حتی پیروزی بر تمام ابرقدرت های دنیا. #سرداران_عشق_و_ایثار #فرماندهان ✅ #لینک_کانال⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54a
⬅️شهید حاج حسین خرازی، شهیدآقامهدی باکری و سردار حاج قاسم سلیمانی در یک قاب📸 ؛ شهیدحاج حسین خرازی لشکر ١۴ امام حسین(ع) : ٨ ١٣۶۵/شلمچه @bakeri_channel
زنده بودن ما امروز در گرو رفتـن ماست ... #فرماندهان #شهید_مهدی_باکری 💠 @bakeri_channel
! 💠جدا شدن احمد کاظمی و مهدی باکری در ظاهر از همدیگر خللی در دوستیشان بوجود نیاورده بود. در تیپ نجف هر وقت گفته میشد آقا مهدی معاون احمد آقاست، کاظمی میگفت: «نه! آقا مهدی فرمانده منه!». تا آخر ادامه داشت... در عملیات خیبر اردوگاه لشکر عاشورا و لشکر نجف در کنار هم بود و وسطشان فقط داشت و سنگرهای دو لشکر هم نزدیک این خاکریز بود. هر وقت آقا مهدی کاری با احمد کاظمی داشت دیگر معطل نمیشد. خودش بلند میشد از خاکریز میگذشت میرفت احمد آقا و ایشان هم چنین میکرد.  لحظه های سخت و سرنوشت ساز عملیات خیبر بود و باران تیر و ترکش میبارید. بر اثر انفجار گلوله های توپ و تانک، حفره بزرگی ایجاد شده بود. این حفره، سنگر آقا مهدی بود و سنگر قرارگاه تاکتیکی لشکر عاشورا توی جزیره. حاضر بود برای جانش را هم بدهد. هر وقت فرصت میکرد، میگفت: « کاری کن که .» این جمله را احمد بارها به مهدی گفته بود و من هم با گوشهای خودم شنیده بودم. زیر باران گلوله و ترکش آمد. تا را داخل حفره دید چهرهاش را پوشاند و گفت: – مهدی! چه جای باصفایی برا خودت انتخاب کردی... . احمد خیال جدا شدن از مهدی را نداشت و ماند داخل همین حفره. گفت: «اینجا هم قرارگاه تاکتیکی آقا مهدی است و هم من.» ولی این حفره هیچ امنیت نداشت و نمیشد اطمینان کرد. به اصرار بچه ها سنگر کوچکی ساختیم. خود احمد آقا و آقا مهدی هم آمدند و در ساختن سنگر کمکمان کردند. نمیشد داخل سنگر سرپا ایستاد؛ کوچک بود و کم ارتفاع. عملیات که تمام شد، برمیگشت عقب. میرفت شهرهای مختلف آذربایجان به سر میزد. به مجروحان جنگ و جانبازان سرکشی میکرد... : اشنائی ها ، این بار خودم می برم ، ص ۴۰ و ۴۱ @bakeri_channel
#شهید_حمید_باكری به واسطه رشادت‌ها و اراده و مقاومتی كه از خود و گردانش نشان داد، جزء #اولین_افرادی بود كه به #خرمشهر وارد شد و #سجده_شكر را در #مسجدجامع آن شهر به جا آورد... . . #آزادی‌خرمشهر #فرماندهان #حاج‌احمد #شهیدحمیدباکری: سردار محمود عباسی فرمانده گردان شهید مطهری زنجان در عملیات بیت‌المقدس : #یک_خرداد بود که دستور آمد تا مرحله چهارم را شروع کنیم و منتظر نیروی جدید نباشیم. منطقه‌ای که به نیروهای زنجان واگذار شده بود، دژ بین جاده خرمشهر و دژ مرزی بود. منطقه‌ای حساس که انبار گمرک خرمشهر در آن مسیر واقع شده بود. سمت چپ محور عملیاتی ما به جاده اهواز ـ خرمشهر وصل بود و سمت راستمان انبارها و نخلستان‌های بالای خرمشهر بود. گردان ما اولین گردان بود که وارد دروازه #خرمشهر شد. #شهید_حمید_باکری و من و #شهید_حاج‌احمد_کاظمی ( #فرمانده‌لشکر) با هم بودیم. ما با یک موتور به خرمشهر نزدیک شدیم، می‌خواستیم ببینیم می‌توانیم وارد شهر شویم، که از ساختمان‌های مشرف تیراندازی کردند. به سمت راست که آمدیم دیدیم یک فرمانده عراقی با جیپ می‌آید که به کمک چند نفر دیگر او را اسیر کردیم. یک سرتیپ تمام عراقی بود، از او اطلاعاتی گرفتیم، گفت: تمام نیروهای عراقی در مدارس و سالن‌ها جمع شده‌اند و منتظرند شما بروید تا اسیر شوند، این‌ها که مقاومت می‌کنند بعثی هستند. آخرین مرحله عملیات به پایان رسید. #اولین نیروهایی که وارد خرمشهر شدند، دو گردان از زنجان بودند. من و شهیدحمید باکری اولین کسانی بودیم که وارد #مسجدخرمشهر شدیم... @bakeri_channel
چندروزی بود چندنفراز قرارگاه و جهت شناسایی وارد داخل خاک عراق شده بودیم موقعی که برمی گشتیم خیلی گرسنه بودیم چیزی هم نمانده بود بخوریم درمسیر راه به یک برخوردیم دوستان همه شروع کردند به خوردن تمشکها چند تا خورد رفت جلو تر منتظر ما شد دید ما نمیاییم گفت بیایید برادرا بگذارید هم بماند شاید راه به اینجا افتاد برای اوهم بماند. این یعنی روح بزرگ اقامهدی و او کجاها رامی دید .!! ( : سردارمحمد اسدی) .... .... ♡شادی روحشون صلوات♡ @bakeri_channel
. آخرای برج دهم سال۶۳ به ما ابلاغ کردن که آماده و راهی ماموریت چند روزه شویم رفتیم چند روز آنجا پشت سرهم بودیم بعد چند روز با هئیت همراهش تشریف آوردند صد دز همه رزمنده ها از آمدن آقامهدی به آنجا تعجب کردند بعد فرماندهان گفتند چند تا قایق آماده کنیم که فرماندهان سوار قایق شوند بروند بالای تپه کوچکی ک در صد دز بود و بقیه فرماندهان همراهشان نقشه های بزرگی داشتند بسیجیانی که تجربه قبلی داشتند گفتند که صددرصد عملیاتی در پیش رو داریم که این عملیات آب وخاکیه بعد از چند ساعت برگشتند سکانانی که قایق را میراندند مقابل آقا مهدی مانورتگزازی انجام دادند یکی از سپاهیان که بچه اردبیل بود موتور قایق از دستش در رفت افتاد توی آب بعد من طناب و برداشتم رفتم زیر آب نفس کم آوردم و نتوانستم طناب را ببندم به موتور آب از آب امدم بیرون آقامهدی که اونجا بود گفن نه دوباره نرو؛ دیگر اجازه نداد برم زیر آب و گفت نفس کم آورده ای و خفه میشید گفت این و بخاطر من افتاده توی آب تا اون موتور از آب بیرون نیاد من خودمو مقصر میدونم ... بیسیم زدند و بچه های غواص آمدند و موتور را از آب کشیدند بیرون گفتند حالا راحت شدم... 👈درحالی که بعضی از مسئولان امروزی میلیاردها خطا میکنند وخیلی راحت از روش میگذرند.... 🌷روحش شاد و یادش گرامی باد.🌷 . ... ؟؟! ♡شادی روحشون صلوات♡ . : جناب آقای قدرت حبیبی از اردبیل @bakeri_channel
#فرماندهان در جبهه‌ی شمال غرب از راست : سردار شهید صالحی سردار حاج محمد کوثری سرلشگر محمد باقری سردار کاشانی
دورهمی خوبان ... #فرماندهان #شهید_همت #سردار_سلیمانی