بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 6 #خطبه_6
1️⃣فضای صدور خطبه
هنگامى كه «طلحه» و «زبير» پيمانشكنى كرده، با «عايشه» به «بصره» آمده و آنجا را در زير سلطه خود قرار دادند، بعضى معتقد بودند كه امام با آنها درگير نشود، آنها را به حال خود رها ساخته و پايههاى خلافت خود را مستحكم نماید، چرا که چيزى نمىگذرد كه آنان تسليم مىشوند. (پیام امام، ج1، ص451)
2️⃣اهمیت خطبه
بیان دو اصل مهم از اصول مدیریت اسلامی.
3️⃣مضامین خطبه
1. عرب، کفتار را از احمقترین حیوانات میداند چرا که عادت کفتار برای ایمن ماندن از خطر آن است که به هنگام احساس خطر، در محل خود باقی مانده و به خواب فرو میرود. شکارچیان با فهم این مطلب، هنگام شکار، بر در لانه کفتار، با زدن سنگ یا عصا بر زمین، کفتار را خواب کرده، داخل شده و او را شکار می کنند. (شرح نهج البلاغه سید عباس موسوی، ج1، ص131) حضرت میفرمایند که من چون کفتار به خواب نمیروم تا دشمن مرا غافلگیر کند.
2. ذکر دو اصل از اصول مدیریت اسلامی که عبارتند از:
الف) نترسیدن و غفلت نورزیدن از هیاهوی دشمن و اتخاذ موضع تهاجمی بجای دوری از رویاروی با دشمنی که به دنبال درگیری است. (لا أکون کالضبع تنام علی طول اللَدم) زیرا دشمن با فهم این مطلب، به هیاهو و تهدید روی خواهد آورد تا ما را به موضع انفعال و عدم عمل کشانده و در فرصتی مناسب، به ما ضربه زند.
ب) یاری گرفتن از مومنان برای دفع شر دشمنان. فهم نقش مومنان در اداره جامعه، حاکم را به عدالت و نرمخویی با مردم سوق میدهد.
3. شکایت از کسانی که از زمان وفات حضرت رسول(ص) تا بدان روز، با رأی امام به مخالفت میپرداختند.
4️⃣لطایف خطبه
1. حضرت امیر علیه السلام برای هر یک از یاران و مخالفان خود، دو وصف ذکر کرده است. از یاران خود با «الْمُقْبِلِ إِلَى الْحَقِّ» و «السَّامِعِ الْمُطِيع» یاد کرده و مخالفان خود را « الْمُدْبِرَ عَنْهُ» و «الْعَاصِيَ الْمُرِيبَ» خوانده است، لکن با توجه به روایت شریف «علیّ مع الحقّ و الحقّ مع علیّ» روشن می شود که «المقبل الی الحق» همان «السامع المطیع» است و «السامع المطیع» همان «المقبل الی الحق» است کما اینکه «المدبر عن الحق» همان «العاصی المریب» است و «العاصی المریب» همان «المدبر عن الحق» است
2. شک در حقانیت حضرت امیر علیه السلام برای سقوط کافی است. (العاصی المریب)
◀️مصادر خطبه
تاریخ طبری، ج6، حوادث سال 36/ غریب الحدیث ابوعبید قاسم بن سلام/ الصحاح جوهری/ الامالی شیخ طوسی، ج1، ص52/ الغریبین ابوعبیده هروی/ الکامل طبری، ج3، ص476/ ثمار القلوب ابومنصور ثعالبی/ المسترشد طبری، ص74.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
منار الهدى ج1 - الشيخ علي بن عبدالله البحراني.pdf
15.1M
بسم الله
📚📚#معرفی_کتاب
📖منار الهدی في النص علی إمامة الأئمة الاثنیعشر(ع)
🔺کتاب «شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید» از سه جهت (ادبی و تاریخی و کلامی) اهمیت دارد. او از علاقمندان و پیروان مکتب کلامی بغداد است که درباره خلافت پیامبر معتقدند اولا از طرف خداوند و پیامبرش نصی درباره #خلافت، اعلام نشده نبود و مساله تعیین جانشین به امت واگذار شده بود و ثانیا امت در انتخاب خلیفه خطا کردند و علی بن ابی طالب را که به خاطر فضائلش استحقاق بیشتری برای جانشینی بلافصل داشت، کنار نهادند.
✍️عالمان امامیه در نقد ادعای #ابن_ابی_الحدید (که نصی درباره خلافت پیامبر نداریم) آثار متعددی تألیف کرده اند.
◀️یکی از آنها کتاب #منار_الهدی تالیف شیخ #علی_بحرانی است که در دو مجلد تصحیح و منتشر شده است.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵ترجمه کلمه إحکام در #خطبه_108
🔹#کلمه_إحکام به معنای کاری را با اتقان و استحکام و دقت انجام دادن است. بیتوجهی به این نکته لغوی در ترجمه برخی فرازهای نهجالبلاغه مانع از کامیابی مترجمان در انتقال دقیق معنا به زبان فارسی شده است.
🔸مثلا در وصف #پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «طبیبٌ دوّار بطبّه قد اَحکَمَ مراهمَه».
🔺در جمله «قد اَحکَمَ مَراهِمَه» سخن از این نیست که پیامبر برای دردهای مردم داروهایی را آماده کرده بود، سخن از این است که "داروهایش را متقن و اثربخش کرده بود". بین این دو معنا (آماده کردن دارو و اثربخش کردن دارو) تفاوت دقیقی وجود دارد که در بسیاری از ترجمهها منعکس نشده است.
↩️پ ن:
کاش آنان که دغدغه های پیامبرانه دارند (معلمان، محققان، اصلاحگران جامعه، وعاظ دینی و ...) بیش (و پیش) از آنکه به انجام وظیفه خودشان بیندیشند به اثربخشی و اتقان عمل بیندیشند. اینکه من وظیفهام را انجام بدهم، خیلی خوب است اما پیامبرانه نیست. پیامبرانگی عمل به این است که متقن انجام شود.
⏺راستی آیا آنان که در جمهوری اسلامی شغلهای متعدد دارند، وظایف همهی مشاغلشان را به صورت "متقن" انجام میدهند؟🤔
#با_مترجمان_نهج، شماره49
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵بایستههای شبههزدایی و نجات فکری جوانان
➖ثمَّ أَشْفَقْتُ أَنْ يَلْتَبِسَ عَلَيْكَ مَا اخْتَلَفَ النَّاسُ فِيهِ مِنْ أَهْوَائِهِمْ وَ آرَائِهِم مِثْلَ الَّذِي الْتَبَسَ عَلَيْهِمْ فَكَانَ إِحْكَامُ ذَلِكَ عَلَى مَا كَرِهْتُ مِنْ تَنْبِيهِكَ لَهُ أَحَبَّ إِلَيَّ مِنْ إِسْلَامِكَ إِلَى أَمْرٍ لَا آمَنُ عَلَيْكَ بِهِ الْهَلَكَة (#نامه_31)
➖آنگاه ترسیدم اموری که مردم به خاطر هوا و هوسها و اجتهادات شخصیشان در آن به اختلاف افتادهاند، بر تو مشتبه شود، همانطور که بر خودشان نیز مشتبه شد. برای همین [به این نتیجه رسیدم که کوشیدن برای] استحکام عقایدت، با همه آنکه هشدار دادن [و امر و نهی کردن جوانان] را نمیپسندم، بهتر از آن است که در جریانی رهایت کنم که در آن از هلاکت تو بیمناکم.
⏺نکات:
1️⃣هشدار دادن و امر و نهی کردن جوانان ذاتاً امر ناپسندی است که باید با ملاحظه اهم و مهم انجام شود(مَا كَرِهْتُ مِنْ تَنْبِيهِكَ لَهُ).
2️⃣اصلاح عقاید و باورهای جوانان به صورت متقن و با استحکام (إحکام ذلک) در یک عصر شبههزده امری ضروری است.
3️⃣قصد و باور کسی که در صدد اصلاح و استحکام عقاید جوانان است، باید مبتنی بر اشفاق و همدلی باشد (أَشْفَقْتُ أَنْ يَلْتَبِسَ عَلَيْك) نه مبتنی بر سرزنش و مچگیری و توبیخ.
4️⃣قصد و نیت همدلانه کافی نیست باید زبان و گفتار کسی که در صدد اصلاح فرهنگی و شبههزدایی است نیز زبان همدلانه باشد (اشْفَقْتُ + لَا آمَنُ عَلَيْكَ بِهِ الْهَلَكَة)
5️⃣باور کنیم که انحراف از عقاید حق و شبههزدگی به مثابه هلاکت جوانان است(لَا آمَنُ عَلَيْكَ بِهِ الْهَلَكَة).
6️⃣انحرافات فرهنگی پس از پیامبر ریشه در دو امر داشت: هوا و هوس نخبگان و اجتهادات شخصی آنان در برابر نصوص (اخْتَلَفَ النَّاسُ... مِنْ أَهْوَائِهِمْ وَ آرَائِهِم)
#با_معارف_نهج، شماره 132
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵نرم افزار موبایلی نهج البلاغه
محتوا :
• ترجمه فارسی (حسین انصاریان)
• شرح پیام امیر المومنین (آیت الله العظمی مکارم شیرازی)
• نهج البلاغه موضوعی - فهرست موضوعی (عباس عزیزی)
محتوای قابل دانلود
• ترجمه انگلیسی (سید علیرضا)
• شرح منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (میرزا حبیب اله خویی)
• فهرست موضوعی تصنیف نهج البلاغه
لینک دانلود↙️
https://www.noorsoft.org/File.ashx?ID=249
🌺💧🍃🌺🌸
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 #بهترین نگهبان ...
#حکمت_306: کفی بالأجل حارساً.
#مرگ برای نگهبانی کافی است.
🌹عناصر زیبایی شناختی:
سه عنصر زیبایی تضاد و تشبیه و ایجاز در این بیان نورانی وجود دارد که یک به یک به آن خواهیم پرداخت.
بخش اول : #تضاد
یکی از آرایههای علم بدیع تضاد یا #طباق است. متکلم گاهی کلام را از سطح این آرایه (تضاد) فراتر میبرد و آن را تا سطح یک #پارادوکس ادبی معنادار ارتقاء میدهد.
در پارادوکس ادبی دیگر دو چیز نداریم که با یکدیگر مخالف باشند، بلکه یک چیز داریم که خودش خودش را نقض میکند. دراینجا #مرگ و نگهبان مانند شب و روز نیستند که با هم مخالف باشند اما وقتی قرار میشود مرگ خودش نگبهان شود دیگر مرگْ، مرگ نیست! وگرنه اگر مرگ ، مرگ باشد باید چیزی در برابر آن از انسان نگهبانی کند نه اینکه خودِ مرگ نگبهان شود. "نگهبان" باید انسان را از حوادثی که منجر به مرگ میشود حفاظت کند اما عجیب اینجا است که خود مرگ قرار است نگهبان انسان باشد!
مهمترین وجه زیباشناختی پارادوکسها همان غیرمنتظره بودن آنها است که موجب غافلگیری مخاطب میشود. #غافلگیری در مخاطب ایجاد یک لذت غیرمنتظره میکند.
اما زیباشناختی پارادوکس صرفا یک زیبایی لفظی نیست بلکه ناظر به معنا هم هست. چرا که موجب تحریک کنجکاوی مخاطب است. واقعا مرگ از انسان در برابر کدام خطر حفاظت میکند؟ جستن و یافتن پاسخ برای این پرسش نیز بُعد زیباشناختی معنایی متن را ارتقا میدهد.
معناداری عمیق این پارادوکس وقتی بیشتر می شود که مخاطب را با این پرسش مواجه میکند که اگر قرار است مرگ نگهبان باشد، پس عامل خطرآفرین چیست؟ عامل خطرآفرینی که مرگ انسان را از گزند آن محافظت میکند، غفلت است؟ دنیاگرایی است؟ ترسو بودن است؟ ....؟
🔔 نکته :
اگرچه که معروف است که زیبایی های بیان شده در علم بدیع صرفا ناظر به لفظ هستند اما با دقت در برخی موارد آن ، روشن می شود که حتی مواردی مثل طباق ( تضاد ) هم می تواند ارتباط تنگاتنگی با معنا داشته باشد.
ادامه دارد...
✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 45
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 7
1️⃣اهمیت #خطبه_7
بیان مراحل نفوذ شیطان در پیروان خود.
2️⃣مضامین خطبه
حضرت امیر علیه السلام در دو بیان اجمالی و تفصیلی، به شرح نفوذ شیطان در انسان و فرجام آن می پردازند. در بیان اجمالی، آغاز و انجام عملیات نفوذ در دو جمله بیان شده است. آغاز آن به دست انسان و پایانش به دست شیطان رقم می خورد. آغازش، «راه دادن شیطان به حریم دل» و انجامش، «تبدیل شدن به آلت دست #شیطان شدن در گمراه کردن دیگران» است.
در بیان تفصیلی که مشتمل بر استعارات عدیده است، شیطان به پرندهای ماند که در دل انسان تخم گذاشته، تخم به جوجه تبدیل شده، کم کم شروع به حرکت کرده و چنان بر جان انسان مسلط می شود که با چشم انسان نظر کرده، با زبان او سخن رانده، او را وادار به کج روی کرده و اعمال ناشایست را در نزد او زینت می بخشد.
3️⃣لطایف خطبه
1. آدمی، با سوء اختیار خویش، شیطان را به مملکت جان خود راه می دهد، از این روی، اتخاذ، به انسانها نسبت داده شده است نه به شیطان (اتخذوا الشیطان). این سخن، متخذ از این کلام خداوند متعال است که می فرماید: «إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ» (نحل/99-100)
2. شیطان به گمراه کردن خود فرد اکتفا نمیکند بلکه پس از گمراهی، وی را به آلتی برای گمراه کردن دیگران تبدیل میکند. (اضلال حداکثری)
3. بنا بر حدیث قرب نوافل، فرجام بندگی خداوند، فناء فی الله است کما اینکه فرجام بندگی شیطان، فناء فی الشیطان است. (فنظر بأعینهم و نطق بألسنتهم و...)
4. گمراهی، فرایندی تدریجی است که پس از راه یافتن شیطان در درون جان انسان در سه مرحله کلی سامان می یابد:
الف) افساد قلب.
ب) افساد نطق و نظر.
ج) افساد فعل و تزیین عمل.
این مراحل را حضرت با «فاء» از یکدیگر جدا کرده است.
4️⃣مصادر خطبه
ربیع الأبرار زمخشری ج1، ص109/ النهایة فی غریب الحدیث ابن اثیر، ج2، ص50
┄┅═══••✾❀✾••═══••✾❀✾••═══┅┄
✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵مراحل تدریجی شیطانی شدن انسان در قالب #تصویر
اگر #قرآن مىفرمايد: «از گامهاى #شيطان پيروى نكنيد» (وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطان) به خاطر آن است كه شیطان انسان را گام به گام به فساد مىكشاند (وَ مَنْ يَتَّبِع #خطوات_الشیطان فَانَّهُ يَأمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر)
⁉️اما مسأله این است که گامهای تدریجیِ شیطان چگونه شکل میگیرد؟
📢نهج البلاغه (#خطبه_7)، نفوذ تدريجى و گام به گام شيطان را اينگونه توصيف مىفرمايد:
1.«اتَّخَذُوا الشَّيْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاكا» آنان شیطان را ملاک کار خود قرار میدهند،
2.«وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً» شیطان نیز آنان را شریک خود قرار میدهد،
3.«فَباضَ»؛ سپس شيطان در روح آنان تخمگذارى مىكند.
4.«وَ فَرَّخَ فى صُدُورهم»؛ بعد جوجهکشی مىكند.
5.«و دَبَّ»؛ بعد جوجههاى شيطانى در روح انسان به جنب و جوش در مىآيند.
6.«و دَرَجَ فى حُجُورهم»؛ سپس در دامن انسانها به راه مىافتند.
7.«فَنَظَر بِاعيُنِهم»؛ سپس شيطان به وسیله چشم آنان نگاه میکند و آنها به جاى عين الله، عين الشيطان مىشوند.
8.«و نَطَقَ بِالْسِنَتِهم»؛ شيطان حرف خود را به وسیله زبان آنان مىزند.
9.«فَرَكِبَ بهم الزَّلَل»؛ شيطان به وسیله این افراد به اهدافش (گناهان) میرسد.
10. «وَ زَيَّنَ لَهُمُ الْخَطَل» و #زشتیها را برای آنها را #زیبا جلوه میدهد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
🌹با الهام از محسن قرائتی، کتاب "امر به معروف و نهى از منكر" ص: 83 🌹
#گامهای_شیطان #اغواگری_شیطان
#با_معارف_نهج، شماره 76
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵سازمان #تحریف در صدر اسلام
وَ لَا تُحَدِّثِ النَّاسَ بِكُلِّ مَا سَمِعْتَ بِهِ فَكَفَى بِذَلِكَ كَذِباً (#نامه_69)
هرآنچه را میشنوی به مردم بازگو مکن چون همین بازگو کردن برای دروغ گویی کافی است!
🔻🔻 🔻🔻 🔻🔻
1. در پیشگوییهای پیامبر آمده بود #ذوالخویصرة، که بدترین مردم است، توسط "بهترین فرد امتم" کشته خواهد شد.
2. #عمروعاص در نامهای به #عایشه نوشت: من ذوالخویصره را در اسکندریة کشتهام.
3. عایشه روزی از #مسروق اجدع پرسید: تو از عزیزان من هستی، فرزند من هستی، [به من دروغ نگو و راستش را بگو ببینم] آیا از سرنوشت ذوالخویصره خبری داری؟
مسروق به او گفت: بله او را علی ع در حوالی نهروان کشت!!
عایشه گفت: شاهدی بر این سخنت داری؟
مسروق میگوید: رفتم و پنجاه مرد عادل آوردم و در نزد عایشه گواهی دادند که ذوالخویصرة را علی در #نهروان کشته است!
#عایشه وقتی واقعیت را فهمید عصبانی شد و گفت: خدا عمروعاص را لعنت کند او برای من نوشته بود که خودش در اسکندریه، ذوالخویصره را کشته است! حالا که چنین کرده من واقعیت (#فضائل_علی) را کتمان نخواهم کرد سپس گفت: از #پیامبر شنیدم که فرمود: ذوالخویصرة به دست بهترین فرد امت من کشته خواهد شد. شرح ابن ابی الحدید 2/267
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#رسانه #سواد_رسانه_ای
#با_معارف_نهج، شماره 133
https://eitaa.com/banahjolbalaghe