به #مناسبت_عید_غدیر شماره 2
👈آیا علی ع در نهج البلاغه استناد به غدیر کرده است؟
پاسخ👇:
1. نهج البلاغه همه کلمات امام علی ع نیست پس برای قضاوت نهایی باید کلمات دیگر امام ع را هم دید.
2. در برخی از خطب امام به حجه الوداع و غدیر استناد شده (ن ک: #المسترشد طبری، ص 400) که اتفاقا رضی ره بُرِشهایی از آن خطبه را در نهج نقل کرده (خطبه 2) ولی قسمتهای مربوط به کلمه غدیر را حذف کرده است. چنانکه المسترشد ذکر کرده، در بخش حذف شده آمده است: «وَ لَنَا خَصَائِصُ حَقِّ الْوَلَايَةِ، وَ فِينَا الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ، [وَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ فِي حِجَّةِ الْوَدَاعِ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ،...]»
3. مفاد حدیث غدیر این است که خلافت بلافصل حق علی ع است، در نهج البلاغه بارها به این حق تصریح شده است؛ مثلا:
👈👈الف) حق ویژه علی ع که از زمان وفات پیامبر غصب شد! والله مازلتُ مدفوعا عن حقی منذ قبضَ الله رسولَه.... (به خدا سوگند، از همان لحظهای که خداوند پیامبرش را قبض روح کرد، همواره حق من از من گرفته شده) (#خطبه6)
👈ب) وقتی مردم با ایشان بیعت کردند، در خطبه ای فرمود که سرانجام حق به حقدار رسید! (الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِه) #خطبه2
2
👈👈ج) در همان خطبه هنگام بیعت تصریح کرد که حق ولایت و وصایت، به اهل بیت ع اختصاص دارد (هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وَ عِمَادُ الْيَقِينِ إِلَيْهِمْ يَفِيءُ الْغَالِي وَ بِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَايَةِ وَ فِيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ) خطبه 2
د) در جای جای نهج البلاغه سخن از حق خود به میان آورده است که باید گشت و جست!
#مناسبتی، شماره 2
#استنادبه_غدیر
@banahjolbalaghe
به #مناسبت_عید_غدیر شماره 1
کاری که #شیخین با علی ع کردند!
در اواخر #عصر_عثمان ، #طلحه مطمئن بود که مردم بعد از عثمان او را به خلافت انتخاب میکنند، ابن ابی الحدید درباره اینکه مگر مردم درباره علی ع چه قضاوتی داشتند که طلحه چنین سودایی را در سر میپروراند، مینویسد:
خلیفه اول و دوم علی را به زمین زده بودند! و ناموس(رازدارترین یار) او را شکسته بودند! به تدریج اکثر صحابه ای که فضائل او را میدانستند از دنیا رفته بودند و نسل جدیدی روی کار آمده بود که فضائل او را نمیدانست و ایام مصاحبت او با پیامبر ص را درک نکرده بود و او را مسلمانی در عرض مسلمانان دیگر میپنداشت! و تنها فضیلتی که نسل جدید برای علی ع میشناخت، عموزادگی با پبامبر ص، همسری دختر پیامبر و پدری نوادگان پیامبر ص بود!! از سوی دیگر قریش هم سرشار از بغض علی ع و شیفته طلحه بودند چون طلحه وعده داده بود که اگر به قدرت برسد رانتهای اقتصادی بزرگی به آنها بدهد و.. (شرح ابن ابی الحدید ج 9 ص 28 و 29)
#مناسبتی، شماره 1
#ابن_ابی_الحدید
@banahjolbalaghe
﷽
﷽
#با_معارف_نهج، شماره 45
#وقتي_ستايشمان_ميكنند_چه_کنیم؟
«إِذَا زُكِّيَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا يُقَالُ لَهُ فَيَقُولُ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ بِي مِنِّي بِنَفْسِي اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُون». (هر گاه يكى از آنها به پاکی ستوده شود از آن چه در بارهاش گفته شده در هراس مىافتد و مىگويد: من از ديگران نسبت به خود آگاهترم و پروردگارم از من به من آگاهتر است. بار پروردگارا به خاطر آنچه [دیگران] در موردم میگویند، مؤاخذهام مفرما و مرا از آنچه که دیگران میپندارند برتر قرار ده و گناهان مرا كه از آن بىخبرند، بيامرز.) #خطبه_متقین #خطبه_193
وقتی در حضورمان ستایشمان میکنند، سه اتفاق باید رخ بدهد:
👈الف) امیرالمؤمنین علیه السلم به کسی که شخصی را در حضور خود او مدح کرده بود، فرمودند: «عقرت الرجل عقرک الله» (اور را کشتی خدا بکشد تورا) (شرح #ابن_ابی_الحدید ج 18 ص 256) بدانیم و باور کنیم که وقتی کسی در پیش رویمان ما را #مدح میکند در حقیقت ما را میکشد، برای همین از چنین واقعهای سخت هراسناک شویم. (خَافَ مِمَّا يُقَالُ لَه)
✍️ب) #خودالقایی و #خودآگاهی، یعنی از ذهن خودمان مراقبت کنیم. مبادا فریب بخوریم و دچار این توهم شویم که آنها درباره ما راست میگویند! برای این که این مراقبت به خوبی رخ بدهد با خودمان آشکارا و با صدایی که گوشمان بشنود، بگوییم: من خودم را بهتر از شما میشناسم و خدا مرا از خودم هم بهتر میشناسد.
👈ج) #دعا کنیم و از خدا سه چیز بخواهیم: 1️⃣یکی اینکه ما را به خاطر آنچه که آنها گفتهاند، مؤاخذه نکند، 2️⃣دیگری آنکه ما را از آنچه مردم میپندارند، بهتر قرار بدهد، 3️⃣سوم آنکه گناهانمان را که دیگران از آن بیخبرند، بیامرزد.
https://telegram.me/banahjolbalaghe
﷽
#با_معارف_نهج، شماره 46
🔵کارکردشناسی #دعای_بعد_از_مدح_شدن (فقرهی دوم)
#
«إِذَا زُكِّيَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا يُقَالُ لَهُ فَيَقُولُ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ بِي مِنِّي بِنَفْسِي اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُون». (هر گاه يكى از آنها به پاکی ستوده شود از آن چه در بارهاش گفته شده در هراس مىافتد و مىگويد: من از ديگران نسبت به خود آگاهترم و پروردگارم از من به من آگاهتر است. بار پروردگارا به خاطر آنچه [دیگران] در موردم میگویند، مؤاخذهام مفرما و مرا از آنچه که دیگران میپندارند برتر قرار ده و گناهان مرا كه از آن بىخبرند، بيامرز.) #خطبه_متقین #خطبه_193
👈اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّون = خدایا مرا بهتر از آنچه که گمان میکنند قرار بده👉
✍️این فقره از دعا سه کارکرد دارد:
🔹1) ایجاد حس پیشرفت
یکی از مشکلاتی که مدح شدن برای شخص مدح شده به وجود میآورد این است که او را دچار #خودشیفتگی و رضایت از وضع موجود میکند. رضایت از وضع موجود موجب میشود که شخص #ازخودراضی دیگر به همین وضع موجودش قناعت بکند و بیشتر از این، پیشرفت نکند. شخص مدح شده وقتی از خدا میخواهد که خدایا مرا از آنچه که اینان میپندارند بهتر قرار بده (اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّون) در حقیقت خودش به خودش این آگاهی را میدهد که هنوز باید به تکامل و پیشرفت بیشتری دست بیابم و درجا نزنم.
🔹2) جلوگیری از بروز #خودشیفتگی
کارکرد دوم این دعا آن است که وقتی توجه مییابد که میتوان بهتر از این هم بود، این توجه خودبه خود موجب میشود که کمالات مدح برانگیز کنونیاش را غیرکافی بداند. حصول چنین نگاهی به کمالات موجودش مانع از بروز خودشیفتگی و #تکبر نیز میشود.
🔹3) نگاه توحیدی
کارکرد سوم این دعا نیز آن است که انسان وقتی توجه مییابد که برای تکامل بیشتر به یاری خداوند نیاز دارد این توجه خود به خود موجب میشود که داشتهها و کمالات موجودش (که موجب مدح گویی مدح گویان شده) را نیز از خودش نداند و از فضل پروردگارش بداند (هذا من فضل ربی). چنین توجهی آن هم در جایی که با مدح شدن در سرازیری غرور قرار گرفته موجب میشود که انسان از غرور نجات بیابد.
#کارکرد_دعا
#دعا
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#با_شیفتگان_نهج، شماره 29
🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝
🔷#تدوام_انقلاب_و_نهج_البلاغه
🔵اگر بخواهیم انقلاب اسلامی را ادامه دهیم...
#آیت_الله_خامنهای:
ما اگر بخواهیم امروز انقلاب اسلامی را ادامه بدهیم، یعنی آنچه به معنای واقعی کلمه انقلاب اسلامی است بایستی اسلام را همهجانبه مراعات کنیم و نمودارش #نهجالبلاغه است و برگردیم به نهجالبلاغه و [نهج البلاغه را]بازیابی کنیم.
نهجالبلاغه جنگ، تویش هست، سیاست تویش هست، دیپلماسی تویش هست، ارتباطات خارجی و سیاست خارجی، اخلاق هم تویش هست، عبادت هم تویش هست، زهد هم تویش هست و همه چیز در نهجالبلاغه هست.
و این نهجالبلاغه ی چند بعدی نموداری از اسلام چند بعدی است که برای دوام انقلاب اسلامی و ساختن یک انسان چند بعدی ضروری و لازم است.
59/2/13
https://telegram.me/banahjolbalaghe
@banahjolbalaghe
کسانی که کانال ''بانهج البلاغه''را به دیگران معرفی میکنند یا مطالب آن را فوروارد میکنند، قطعا در انتشار فضائل امام ع سهمی دارند.
﷽
﷽
#با_معارف_نهج، شماره 47
🔵کارکردشناسی #دعای_بعد_از_مدح_شدن (فقرهی سوم)
«إِذَا زُكِّيَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا يُقَالُ لَهُ فَيَقُولُ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ بِي مِنِّي بِنَفْسِي اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُون». (هر گاه يكى از آنها به پاکی ستوده شود از آن چه در بارهاش گفته شده در هراس مىافتد و مىگويد: من از ديگران نسبت به خود آگاهترم و پروردگارم از من به من آگاهتر است. بار پروردگارا به خاطر آنچه [دیگران] در موردم میگویند، مؤاخذهام مفرما و مرا از آنچه که دیگران میپندارند برتر قرار ده و گناهان مرا كه از آن بىخبرند، بيامرز.) #خطبه_متقین #خطبه_193
امیر المؤمنین علیه السلام به شخص مدح شونده سفارش کردهاند بعد از مدح شدن از خداوند سه چیز بخواهد، یکی از آنها این است که خدایا آن دسته از گناهانم را که این مدح کنندگان از آن بیخبرند، بیامرز(وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُون). این فقره از دعا چه کارکردی دارد؟
1️⃣شوق پیشرفت
این فقره موجب می شود که شخص مدح شده، افزون بر استفاده از برکات استغفار (که وظیفه هر روز مؤمنان است)، خودش به خودش یادآوری کند که در کنار این نیکیهای آشکاری که موجب شده ست دیگران ستایشش بکنند، بدیهای پنهانی نیز دارد که باید به فکر اصلاح آن باشد. چنین آگاهی ارزشمندی موجب میشود که شخص مدح شده به تکامل بیشتر بیندیشد و در جا نزند.
2️⃣برداشت متعادل از شخصیت خود
این دعا از سوی دیگر با یادآوری کاستیهای شخصیتی، موجب میشود شخص مدح شده به #خودشیفتگی و از خودراضی بودن دچار نشود بلکه برداشت متعادلی از #شخصیت خود داشته باشد.
#وقتي_ستايشمان_ميكنند_چه_کنیم
#دعا
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره33
🌾🌺💐🌺🍃
نَفَس المرأ خُطاه الی اجله» #حکمت_74
ترجمه: نفسهای انسان، گامهای او به سوی مرگش هستند.
🔹خطا #جمع_مکسرِ خطوة است. مبتدا و خبر باید از نظر عددی با هم مطابق باشند. با توجه به اینکه مبتدا (نَفَس) ظاهرا مفرد است و (خُطا) جمع است، از این قرینه معلوم میشود که از مبتدا نیز معنای مفردی اراده نشده بلکه معنای جمع اراده شده است.
🔸بنابراین ترجمههایی که کلمه «نفس المرء» را به جای «نفسها» به «نفس» برگرداندهاند به اندازه کافی دقت نکرده اند.
👈نکته:
حضرت اشارهای به ماهیت پارادوکسیکال ومتناقضنمای انفاس آدمی دارند؛ گرچه بدوا به نظر میرسد که نفس آدمی مایهی حیات او (وبه قول سعدی: مفرّح ذات و مُمِدّ حیات است) لکن همین نفسها ادمی را آرام آرام و غافلگیرانه به سوی مرگ میکشانند.
#مطابقت_مبتدا_و_خبر
https://telegram.me/banahjolbalaghe
.....
بسم الله
📝📝یادداشت یک خواننده
درباره ترجمهای که از #حکمت_74 با توجه به قاعده #مطابقت_مبتدا_و_خبر در پست قبل (#با_مترجمان_نهج، شماره33) ارائه شد، یکی از خوانندگان (آقای مجید دهقان) محبت کرده و نوشتهاند: 👇
✍️سلام، در مورد مطلبی که در مورد نفس المرأه خطاه الی اجله در کانال گذاشته اید نکته ای است هست که لازم دیدم عرض کنم.
لزوم تطابق بین مبتدا و خبر در عدد در غیر حالت تشبیه و مبالغه و مانند آن است اما در صورت تشبیه یا مبالغه و مانند آن جایز است که بین آن دو تخالف باشد چرا که حقیقتاً معنای مفرد اراده نشده. برای مثال در جمله "آیات القرآن نور" به همین دلیل این قاعده رعایت نشده است.
این هم نقل قولی از النحو الوافی در این موضوع:
"وقد تختلف المطابقة بين المبتدأ المتعدد الأفراد والخبر المفرد إذا كان المبتدأ متعدد الأفراد حقيقة، ولكنه يُنَزَّل منزلة المفرد؛ بقصد التشبيه، أوالمبالغة، أونحوهما؛ سواء أكان بمنزلة المفرد المذكر أم المؤنث، وقد اجتمعا فى قولهم: المقاتلون فى سبيل الله رجل واحد وقلب واحد، وهم يد على من سواهم، وقولهم: التجارب مرشد حكيم، والمنتفعون بإرشاده قلعة تَرتدّ دونها الشدائد، ومن أمثلة التعدّد الحقيقى أيضًا، قول الشاعر: المجْد والشَّرف الرّفيع صحيفةٌ ... جُعِلتْ لها الأخلاق كالعنوان" النحو الوافی ج 1، ص 459
🌹🌹🌹با تشکر فراوان از استاد مجید دهقان عزیز🌹🌹🌹
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره 27
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
📝📝یادداشت یک خواننده
استاد سید محمدرضا طالبیان که زحمت تدوین پست قبل (#با_مترجمان_نهج، شماره 33 ) را کشیده بودند، در پاسخ به نقدی که بر این پست به دستمان رسیده بود، نوشته اند:
✍️باسلام
به عرض ناقدمحترم می رسانم که تامل درکلام عباس حسن به خوبی روشن می کند که موضوع سخن او اخبار ازجمع ویااسامی مفردمعطوفی است که به منزله جمع اند واین هیچ ربطی به محل کلام اینجانب در #حکمت_74 ندارد.
به دیگرسخن آنچه عباس حسن از آن سخن گفته اخبار از جمع ببه وسیله خبر مفرد است حال آنکه محل بحث نگارنده" اخباراز مفرد باجمع" بوده است.
از این گذشته در حكمت مذكور بدون توجه به نکته یادشده،موضوع و محمول سازگاری منطقی نداشته و حمل ،حمل نادرستی خواهد شد.
باتشکر. سید محمدرضا طالبیان
🌹🌹🌹با تشکر فراوان از استاد طالبیان عزیز🌹🌹🌹
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره 28
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره48
🌾🌺💐🌺🍃
#مؤاخذه_آن_هم_به_خاطر_حرف_دیگران!
«إِذَا زُكِّيَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا يُقَالُ لَهُ فَيَقُولُ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ بِي مِنِّي بِنَفْسِي اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُون». #خطبه_متقین
(هر گاه يكى از آنها (متقین) به پاکی ستوده شود از آن چه در بارهاش گفته شده در هراس مىافتد و مىگويد: من از ديگران نسبت به خود آگاهترم و پروردگارم از من به من آگاهتر است. بار پروردگارا به خاطر آنچه [دیگران] در موردم میگویند، مؤاخذهام مفرما و مرا از آنچه که دیگران میپندارند برتر قرار ده و گناهان مرا كه از آن بىخبرند، بيامرز.) #خطبه_193
⁉️⁉️ در دعایی که بعد از ستایش شدن سفارش شده، سه چیز از خداوند خواسته میشود. یکی از آن سه چیز این است که «خدایا مرا به خاطر حرفی که دیگران میزنند مؤاخذه نکن». سوالی که وجود دارد این است که با توجه به آیه «لا تزرُ وازرةٌ وزرَ أخری» مگر ممکن است خداوند کسی را به خاطر ستایش دیگران مؤاخذه بکند؟
⚡️در پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که:
🔸در #نامه_53 حضرت فرمودهاند فرد صالح را میتوان از نیکنامی و ذکر جمیلی که خداوند برای او بر زبان بندگانش جاری کرده، شناسایی کرد (وَ إِنَّمَا يُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحِينَ بِمَا يُجْرِي اللَّهُ لَهُمْ عَلَى أَلْسُنِ عِبَادِه) در #دعای_کمیل نیز آمده است: «کَم مِن ثناءٍ جمیلٍ لستُ اهلاً له نَشَرتَه».
مفهوم مشترکی که در نامه 53 ( يُجْرِي اللَّهُ) و دعای کمیل (نشرتَه) وجود دارد، این است #نیک_نامی و ذکر جمیل خود به خود بر سر زبانهای مردم نمیافتد بلکه این خداوند است که #ذکر_جمیل و نیکنامی را برای تو در بین بندگانش منتشر میکند.
از سوی دیگر کاری که خداوند انجام بدهد، #نعمت است و نعمت مؤاخذه دارد (لتُسئلُنّ یومئذٍ عن النعیم) یعنی باید در #قیامت پاسخ دهی که از این نام نیکی که خداوند به تو داده بود، چه استفادهای کردی؟ این امر درباره #گروه_های_مرجع مانند روحانیان، نخبگان، هنرمندان و ... شدت بیشتری دارد چون نعمت سنگینتری به آنان داده شده و مؤاخذهی سنگینتری نیز در راه خواهد بود!
#دعای_بعد_از_مدح_شدن
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره49
🌾🌺💐🌺🍃
🔵استفاده از نام نیک توسط گروههای مرجع
🔸در #با_معارف_نهج، شماره48 گذشت که از ظاهر #نامه_53 و یکی از جملات #دعای_کمیل، برداشت میشود که #گروههای_مرجع، #نام_نیک خودشان را به مثابه یک #نعمت از خدای متعال به دست آوردهاند و هر نعمتی بر اساس ظاهر آیهی «لَتُسئَلُنَّ یومئذٍ عن النعیم» در#قیامت مؤاخذه دارد. این پست میخواهد بگوید که نعمتهای الاهی علاوه بر مؤاخذه اخروی، دو فرمول دیگر نیز دارند:
1️⃣یکی اینکه هر نعمتی اگر مورد #شکر و سپاس قرار بگیرد، خود به خود افزوده خواهد شد (لئن شکرتم لازیدنّکم) 2️⃣دوّم آنکه نعمت اگر مورد #ناسپاسی یا #کم_سپاسی قرار بگیرد قطع خواهد شد (اذا وصلت إلیکم اطراف النعم فلا تُنَفِّروا أقصاها بقلة الشکر). (#حکمت_13) شکر هم فقط شکر زبانی و اذکاری مانند «الحمد لله» نیست بلکه شکر باید عملی باشد.
گروههای مرجعی مانند #روحانیان، #هنرمندان، #استادان، #ورزشگاران،#نخبگان و .... میتوانند از نام نیکی که خداوند در اختیارشان قرار داده در مقیاس کوچک برای کارهایی مانند #إصلاح_ذات_البین، جلوگیری از طلاق و فروپاشی خانوادهها، #جلب_کمکهای_عمومی_برای_فقرا، سرکشی از بیماران و مصیبتدیدگان و ... استفاده کنند.
👈سوال:
به نظر شما گروههای مرجع از فرصت و قدرتی که نام نیک و #مقبولیت_عمومی و #اعتماد_عمومی برایشان فراهم آورده چه استفادههایی دیگری میتوانند بکنند؟
◀️پ ن:
پیامبر صلی الله علیه و آله در زمان حیاتشان در بین مسلمانان نام نیک و مقبولیت خاصی برای حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها رواج دادند. به نظر شما آیا #حضرت_زهرا سلام الله علیها پس از #وفات_پیامبر صلی الله علیه و آله در ماجرای #خلافت_پیامبر، صلی الله علیه و آله از این نام نیک استفاده شایانی کرده است؟
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵مرثیه ای که موجب توجه امام زمان علیه السلام به مجلس عزا میشود
به مناسبت فرارسیدن ایام عزای سید الشهدا سلام الله علیه
"ابن عَرَندَس حلّی" از عالمان بزرگ امامیه است که مرثیههای متعددی برای امام حسین علیه السلام سروده است. در بین این چکامهها قصیدهی رائیهای وجود دارد که بسیار نغز و جانسوز است.
#علامه_امینی نوشته است:
«بین اصحاب مشهور شده است که این قصیده در هیچ مجلسی قرائت نمیشود مگر اینکه امام زمان علیه السلام در آن جا حاضر میشوند» (#الغدیر ج 7 ص 29)
🖊یکی از کسانی که حضور امام زمان علیه السلام را در حین قرائت این شعر تجربه و آن را گزارش کرده "خطیب عبدالزهراء کعبی" است. وی درباره یکی از تشرفاتش میگوید :
👈یک روز بعد از ظهر، وارد صحن مطهر #امام_حسین علیه السلام شدم. شخصی که با وی سابقه آشنایی داشتم، در مقابل یکی از حجره های صحن شریف، کتاب های مذهبی می فروخت. تا مرا دید گفت: کتاب شعری دارم که شاید به درد شما بخورد. قیمت آن هم فقط این است که یک بار آن را برایم بخوانید.
عبدالزهرا میگوید این کتاب همان کتاب شعری بود که من دنبالش بودم. کتاب را از فروشنده گرفتم و شروع به خواندن کردم. ناگهان دیدم سید بزرگواری هم به جمع ما ملحق شده و به اشعار گوش میدهد و سخت گریه میکند.
به این بیت که رسیدم (أ یقتل ظمآنا حسین بکربلا و فی کل عضو من انامله بحرٌ) گریهاش شدیدتر شد و رو به سوی ضریح مطهر کرد مرتب این بیت را تکرار میکرد و اشک میریخت!
اشعار که پایان یافت سید از برابر دیدگانم غایب شد و حتم کردم که #امام_زمان علیه السلام بوده است. 👉
علامه امینی همه این شعر را الغدیر 📚نقل کرده است. دو بیت از این شعر:
◀️ أ یُقتل ظمآنا حسین بکربلا وفی کلّ عضو من انامله بحرٌ؟!
آیا حسین ، تشنه در کربلا کشته می شود با آنکه در هر سر انگشت او دریایی میتوان یافت؟
◀️و والده الساقی علی الحوض فی غد فاطمه ماء الفرات لها المهرُ؟!
و با آنکه پدر او در فردای رستاخیز ساقی حوض کوثر است؟! و آب فرات، مهریه مادر او فاطمه است؟!
#مناسبتی، شماره 26
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵استناد امیرالمؤمنین علیه السلام به غدیر؛ در مدینه یا کوفه؟
دیروز (تاسوعای 1439) در مراسم عزاداری دفتر مقام معظم رهبری در قم واعظ ارجمندی که از واعظان پرمطالعهی کشور است، توضیح داد که چون فضای مدینه فضای خاصی بود، امیرالمؤمنین علیه السلام، تا زمانی که در مدینه بودند برای اثبات جانشینی خود، به غدیر استناد نمیکردند و اولین بار در کوفه به غدیر استناد کردند.
✍️با فروتنی و ادب در برابر این واعظ محقق، لازم است عرض شود اولین موردی (و شاید تنها موردی) (!) که در منابع اهل تسنن ثبت شده همان است که در "رحبهی کوفه" انجام شده اما در منابع امامیه موارد فراوانی از #استناد_به_غدیر در مدینه ثبت شده که تعدادی از آنها برای استحضار ذکر میشود:
1️⃣اولین بار که به امام علیهالسلام گفته شد در #سقیفه خلیفه انتخاب شده و شما هم باید بیعت کنید، سخنانی گفتند که در خلال آن فرمودند: «لَا عَلِمْتُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص تَرَكَ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ حُجَّةً» در همین مجلس بود که حضرت پرسیدند کسی هست شهادت بدهد که در غدیر چه شنیده، 12 نفر شهادت دادند. (احتجاج طبرسی ج 1 ص 74 و ص 83)
2️⃣هفت روز پس از وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله خطبهای ایراد کردند، و در آن به #غدیر استناد کردند و فرمودند: ««ثُمَّ صَارَ إِلَى غَدِيرِ خُمٍّ فَأَمَرَ ... وأَخَذَ بِعَضُدِي حَتَّى رُئِيَ بَيَاضُ إِبْطَيْهِ رَافِعاً صَوْتَهُ قَائِلًا: ... مَنْ كُنْتُ مَوْلَاه...» (کافی ج 8 ص 27) این خطبه به #خطبة_الوسیلة معروف است.
3️⃣در جلسه خصوصی که ابابکر پس از بیعت، با امام علیه السلام برگزار کرد تا دل ایشان را نسبت خودش نرم کند، حضرت به غدیر استناد کردند و گفتند: طبق حدیث غدیر من مولای تو هستم یا تو مولای من هستی؟ ابابکر گفت: نه تو مولای من هستی! «فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا الْمَوْلَى لَكَ وَ لِكُلِّ مُسْلِمٍ بِحَدِيثِ النَّبِيِّ ص يَوْمَ الْغَدِيرِ أَمْ أَنْتَ؟ قَالَ بَلْ أَنْتَ...» (احتجاج طبرسی ج 1 ص 117)
4️⃣در مذاکرات #شورای_شش_نفره که پس از قتل خلیفه دوم تشکیل شده بود، به اعضای شورا فرمودند: به خدا قسمتان میدهم بگویید آیا در بین شما کسی هست که پیامبر در غدیر خم او را به امر الاهی برای خلافت نصب کرده باشد؟ گفتند: نه! «قَالَ نَشَدْتُكُمْ بِاللَّهِ- هَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ نَصَبَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ بِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى فَقَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ غَيْرِي؟ قَالُوا لَا» (احتجاج طبرسی ج 1 ص 136)
5️⃣یک بار در زمان حیات عثمان در مسجد مدینه مردم مفاخره میکردند و از فضایل خود سخن میگفتند. امیرالمؤمنین علیه السلام ساکت بودند و بر اثر اصرار مردم سخن گفتند در بخشی از آن سخن فرمودهاند: پیامبر مرا در غدیر نصب کردند «فَنَصَبَنِي لِلنَّاسِ عَلَماً بِغَدِيرِ خُمٍّ ثُمَّ خَطَبَ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَنِي...» (احتجاج طبرسی ج 1 ص 147)
👈خطبههای دیگری نیز وجود دارد که در مدینه ایراد شده و در آن به محتوای آنچه که در غدیر و بیعت عشیره در یوم الدار و ... بیان شده بود، استناد شده ولی صریحا اسم غدیر به میان نیامده که در این نوشته از آن موارد چشم پوشی شد. یکی از این خطبهها #خطبه_طالوتیه است که در آن آمده است : « لَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنِّي صَاحِبُكُمْ وَ الَّذِي بِهِ أُمِرْتُم» (کافی ج 8 ص 32)
#استنادبه_غدیر
#مناسبتی، شماره 28
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 35
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
🔷 #استعاره در پیش گویی امیرالمؤمنین علیه السلام درباره بنی امیه
« وَ لُبِسَ الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً».#خطبه_108
و اسلام در دست اينها [بنی امیه] به پوستينى مىماند كه وارونه به تن شده باشد
عنصر زیباشناختی: #استعاره
توضیح آنکه امیرالمومنین (ع) در یک #پیش_گویی، در بیان دگرگونی اسلام به دست بنی امیه ، آن را به پوستینی تشبیه کرده اند که به شکل وارونه بر تن شده است.
1. وجه تشبیه اسلام به پوستین وارونه:
الف) همانطور که وارونه پوشیدن پوستین، آن را از حیّز انتفاع ساقط می کند، رفتار بنی امیه نیز سبب شد که اسلام، کارکرد مطلوب خود را از دست دهد.
ب) وارونه پوشیدن اسلام بدان معناست که احکام الهی را تغییر دادند و آنها را در جای اصلی خود به کار نبردند مثلا سیاست رأفت و حمایت را که باید از آنِ مظلوم باشد به ظالم دادند و تندی و صلابت را که باید بر علیه ظالم اقامه شود، در مورد مظلوم به کار بستند.
ج) وارونگی پوستین، نه تنها سبب از میان رفتن کارکرد صحیح آن می شود بلکه مایه زشتی و نازیبایی است. اتفاقا اسلامی که بنی_امیه ارائه داد، نیز اسلامی نازیبا، خشن، یاور ظالم و خونریز بود.
چنین بود که #بنی_امیه- بعد از #معاویه- نتوانست حتی ظاهر اسلام را نیز رعایت نماید و همین امر، زمینه قیام #امام_حسین (علیه السلام) را مهیا ساخت.
https://telegram.me/banahjolbalaghe
👇''با نهج البلاغه'' را در اینستاگرام دنبال کنیم.👇
https://www.instagram.com/p/BZyBIcsgzFB/
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 50
🌾🌴🍃🌻☘️🌛
#مواجهه_سیستمی_با_روایات (شماره2)
وَ رَجُلٌ ثَالِثٌ سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلى الله عليه و آله و سلم) شَيْئاً يَأْمُرُ بِهِ ثُمَّ إِنَّهُ نَهَى عَنْهُ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ أَوْ سَمِعَهُ يَنْهَى عَنْ شَيْءٍ ثُمَّ أَمَرَ بِهِ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ فَحَفِظَ الْمَنْسُوخَ وَ لَمْ يَحْفَظِ النَّاسِخ.... #خطبه_210
شخص سومی از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیده است که ایشان به چیزی امر میکردهاند اما نمیداند که بعدا پیامبر از همان چیز نهی کردهاند! یا از پیامبر شنیده است که ایشان از چیزی نهی کردهاند اما نمیداند که ایشان بعدا به همان چیز امر کردهاند خلاصه آنکه منسوخ را حفظ کرده اما ناسخ را حفظ نکرده...!
📖قصه:
شخصی در مدینه از روی کفش وضو میگرفت. حضرت علی علیه السلام با او برخورد کردند و فرمودند: «وای بر تو! بیوضو نماز میخوانی؟ ...». آن شخص عذر آورد که #خلیفه فرمان داده است از روی کفش وضو بگیریم. حضرت دست او را گرفتند و به نزد خلیفه بردند و به خلیفه فرمودند: «ببین این شخص بر ضد تو چه میگوید!». خلیفه از خود دفاع کرد و گفت آری، خودم به چشم خودم دیدم که پیامبر از روی کفش #وضو میگرفتند. حضرت صدایشان را بالا بردند (رَفَعَ صَوتَه) و فرمودند: «پیامبر پس از نزول سوره مائده از روی کفش وضو میگرفتند یا پیش از آن؟». خلیفه گفت: «نمیدانم پیش از آن بود یا پس از آن!». حضرت فرمودند: «چرا در حالی که نمیدانی، فتوا میدهی؟!» ... (وسائل، ج27، ص60).
👈خلاصه آنکه برای فهم دیدگاه یک شخص باید #منظومه_فکری او را درک کرد نه جملههای از هم گسسته او را. برای فهم #سنت_پیامبر هم نباید به سخنان از هم گسسته ایشان اکتفا کرد بلکه باید #منظومه_معرفتی ایشان را درک کرد.
پ ن:
1️⃣امروزه برخی در مسائلی مانند #حجاب به مطالبی از صحابه و پیامبر اکرم استناد میکنند اما از ناسخ و منسوخش خبر ندارند!
2️⃣برخی به مطالبی از امام خمینی ره یا مقام معظم رهبری استناد میکنند، اما به منظومه معرفتی این بزرگان نگاه نمیکنند!
#خاستگاه_شبهه #آسیب_شناسی_فهم_قرآن_و_حدیث
https://telegram.me/banahjolbalaghe