eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
711 ویدیو
598 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴رانت‌خواری شمس پهلوی در خرید زمین 🔻اسناد مفاسد مالی دختر رضاخان | ۱۰ اسفند سالمرگ شمس پهلوی 🔹تاریخ:۱۳۵۱٫۱٫۱۶ شماره: ۷۵۴۸٫۴ پیوست: دارد جناب آقای معینیان ریاست دفتر مخصوص شاهنشاهی 🔸عطف به نامه شماره ۱-۱۰۸ مورخ ۵۰٫۱۲٫۱۰ متضمن ابلاغ امريه مطاع مبارک ملوکانه درباره رسیدگی به عريضه دفتر والاحضرت شاهدخت در مورد واگذاری زمین مورد نیاز برای ساختمان آن دفتر در بزرگراه ونک به استحضار می رساند 🔹به طوری که اعلام نموده در قیمت تعیین شده به میزان قابل ملاحظه‌ای تخفیف قائل شده است لیکن چون پیشکاری والاحضرت، همان طور که در عریضه دفتر والاحضرت نیز معروض گردیده، وابسته به بوده و در حقیقت یکی از سازمان‌های اداری آن وزارت محسوب می شود می‌توان همان طور که در مورد اراضی خالصه موردنیاز مؤسسات دولتی عمل می شود زمین مورد نیاز را به همان ترتیبی که با سازمان‌های دولتی عمل می‌شود با واگذار نمود. 🔸خواهشمند است مراتب را به شرف عرض پیشگاه مبارک ملوکانه برسانند تا چنانچه ذات مبارک ملوکانه اجازه فرمایند به همین ترتیب اقدام شود. 🔹 رونوشت نامه شماره ۲۶۳۵ مورخ ۵۰٫۱۲٫۲ وزارت آبادانی و مسکن در شمین مورد به پیوست ایفاد میشود. 🔸وزیر مشاور و معماری اجرانی نخست وزیر هادی هدایتی (پهلوی ها؛خاندان پهلوی به روایت اسناد، ص۱۷۰) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💵خرج نجومی برای کاخ سعدآباد 🔻اسناد مفاسد مالی دختر رضاخان | ۱۰ اسفند سالمرگ شمس پهلوی 🔹دفتر والاحضرت شاهدخت شمس پهلوی شماره: ۳۴۴۵ تاریخ: ۱۳۴۷٫۱۱٫۲۶ محرمانه - مستقیم جناب آقای علم وزیر محترم دربار شاهنشاهی 🔹به خاطر مبارک مستحضر است حسب الامر قرار بود وزارت دربار سایت مبلغ ۲۰٫۰۰۰٫۰۰۰ ریال در وجه والاحضرت شمس پهلوی پرداخت نماید که تاکنون جمعا مبلغ ۱۲٫۸۸۰٫۰۰۰ ریال آن در سه نوبت پرداخت شد و مبلغ ۷٫۱۲۰٫۰۰۰ ریال از وجه مذکور باقیمانده است. 🔸از مبلغ فوق حواله‌ای به مبلغ ۲٫۶۶۸٫۳۳۴ ریال در وجه بانک عمران بابت بدهی والاحضرت آن صادر شده که چون به موقع پرداخت ننموده اند و بانک مزبور مرتبا اخطاریه صادر و مطالبه می‌نماید. ضمنا چون حسابداری وزارت دربار شاهنشاهی وجه مزبور را در موقع خود حواله ننموده مبلغی هم به آن تعلق گرفته که والاحضرت می فرمایند نزول دیرکرد آن را از تاریخ صدرو حواله باید حسابداری دربار شاهنشاهی بپردازد. 🔹 با عرض مراتب فوق خواهشمند است دستور فرمائید حسابداری دربار شاهنشاهی نسبت به پرداخت بقیه وجه مزبور در وجه والاحضرت اقدس و همچنین حواله اقدام نماید تا معظم لها بتوانند نسبت به تعهدات خارجی خود که حضرت عالی از آن استحضار دارید و مدتی هم به تأخیر افتاده اقدام فرمایند. 🔸رئیس دفتر والاحضرت شاهدخت شمس پهلوی علینقی سعید انصاری (۳ و ۲- ۱- ۹۹۷ ) (پهلوی‌ها؛ خاندان پهلوی به روایت اسناد، ص۱۶۷) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رعایت اخلاق اسلامی در انتخابات 🔻 | 12 اسفند 🔹... یک کلمه ای که در این موقع لازم است به آن توجه بشود قضیۀ است. این‏‎ ‎‏قدم آخری است که ملت ما باید با شایستگی هر چه تمامتر این قدم را بردارند. و توجه‏‎ ‎‏داشته باشند که دوره های سابق که دورۀ طاغوت بود، برای انتخابات در عین حال که‏‎ ‎‏انتخاباتی در کار نبود، لکن کارهای طاغوتی انجام می گرفت. و حالا باید همۀ آقایان‏‎ ‎‏متوجه باشند که دولت است. است و مجلس، مجلس اسلامی‏‎ ‎‏است. و باید همه در انتخابات، همه باشد. و افرادی را انتخاب کنید‏‎ ‎‏که به اسلام، و نباشند. بر انسانیت و اسلامیت باشند. 🔸و‏ ‏من امیدوارم که این مرحله را هم به شایستگی و به طوری که دلخواه همۀ ملت ماست، و‏‎ ‎‏دلخواه ماست عمل بکنند. و وکیل‌هایی که آراسته هستند به اخلاق خوب، متعهد هستند به‏‎ ‎‏اسلام، وفادار هستند به کشور خودشان، خدمتگزار هستند به شما و به کشور، آن‏‎ ‎‏اشخاص را انتخاب کنند و در مجلس بفرستند، که ان شاءالله این قدم آخر هم با شایستگی‏‎ ‎‏برداشته بشود، و ایران ان شاءالله سروسامان پیدا بکند، و از آن فشارها و اختناق‌ها که خارج‏‎ ‎‏شده است تا آخر خارج باشد. (12 اسفند 58، صحیفه امام، ج 12، ص 168و169) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴سند عضویت محمد مصدق در مجمع ماسونی 14اسفند سالروز فوت محمد مصدق 📃متن سوگندنامه مصدق: بتاریخ بیستم حمل اول ۱۳۲۵ این بنده درگاه ساکن تهران از صمیم قلب بمضمون شرح ذیل عرض میکنم که ای پروردگار عالم اقرار دارم که تو بمن شرافت و آدمیت عطا فرمودی و در ادای این حقوق و این موهبت عظمی هر قصوری که کرده باشم الان در حضور تو و بحق تو و قدرتت ، قسم میخورم که شان و حقوق دسته شریفه را در هر مقام با تمام قوای خود محفوظ و محترم نگاهدارم و هرگاه از تعهد خود نکول نمایم از فیض رحمت و پناه آخرت حضرتت بی نصیب بمانم . » آشنایی کوتاه با جامع ماسونی آدمیت 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
آشنایی گذرا با جامع ماسونی آدمیت 🔹علمای اسلام در مبارزه با ماسون ها و سازمان فراماسونری در ایران، ناصرالدین شاه را برای پیگرد و سرکوبی ماسون‌های ملحد و جاسوس زیر فشار قرار دادند و او را ناگزیر کردند که بر خلاف خواسته و سیاست اربابان خود، تشکیلات فراماسونری را در ایران برچیند و کارگردانان آن را از برابر چشمان علما و مردم دور سازد و برخی از آنان را به ظاهر از ایران تبعید کند؛ لیکن بنیانگذار اصلی فراموشخانه، به شکل پنهانی در ایران ماند و به بنیاد لژی دیگر دست زد و سازمانی گسترده و ریشه‌ای به نام « » را بنیاد نهاد. 🔸این مجمع دور از چشم علما و ملت اسلام زیر نظر یکی از جاسوسان انگلیس به نام « » معروف به به فعالیت پرداخت و مانند سرطان در میان جامعه ایرانی ریشه دوانید و گسترش پیدا کرد. نوشته‌اند: 🔹مجمع آدمیت از روزی که نخستین فعالیت خود را آغاز کرد در تهران و هجده شهر ایران مراکزی برای تبلیغ مرام آدمیت تشکیل داد. در تهران که مرکز فرقه آدمیت بود علاوه بر سازمانی که کلیه شعب شهرستان ها را اداره می کرد. شعبه ای به نام ( ) نیز وجود داشت. 🔸از سرسپردگان به این مجمع فراماسونری، است که پس از هم‌پیمانی با رضاخان در سرکوبی آزاداندیشان، در پی سقوط وی یک‌باره رنگ عوض کرد و از بنیانگذاران حزب توده شد. (نهضت امام خمینی،ج 3، ص 40-39 و 64) ◀️پی‌نوشت: برخی ادعا کرده‌اند که جامع آدمیت توسط سازمان‌های ماسونی بین‌المللی مورد تأیید قرار نگرفته است اما در هر صورت عملکرد و ماهیت لژ آدمیت انطباق تامّ و کاملی با سایر لژهای ماسونی دارد و برای پذیرش یا عدم پذیرش ادعای ذکر شده دسترسی به اسناد بین‌المللی فراماسونری هست که مدعیان عدم وابستگی «جامع آدمیت» به مرکزیت بین‌المللی ماسونی فهرست یا سندی در این زمینه منتشر نکرده‌اند. در نتیجه می‌توان جامع آدمیت را به لحاظ کارنامه، عملکرد و ماهیت با قاطعیت مجمعی ماسونی دانست. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻فامیل‌بازی دکتر مصدق به روایت حسین مکی 14اسفند سالروز فوت محمد مصدق حسین مکی: 🔹«دکتر احمد متین دفتری پسرعمو و داماد دکتر مصدق بود. پس از شهریور 1320 یکی دو سال در سنگر فراموشی مخفی شده بود و فقط در تدریس می‌کرد و کسی به او کاری نداشت تا آن‌که نمی‌دانم در یک مقاله‌ای اظهار وجود کرده راجع به دموکراسی مطلبی در جریده‌ای نوشته بود. 🔸این خودنمایی مورد ایراد و اعتراض بسیاری از آزادی‌خواهان واقع شده بود، زیرا به طوری که معروف بود در دوره وزارتش مجری دستورات رئیس شهربانی وقت بوده است و حتی ، طبق دستور او، بدون آن‌که سلب صلاحیت قضائی شود توسط مأموران شهربانی دست‌بند زده زندانی گردیده است. 🔹مقالات من در آن موقع در جراید تهران مورد توجه آزادی‌خواهان و سیاستگزاران بود ، شروع به نوشتن مقالاتی علیه در روزنامه داد نمودم. دو مقاله آن در زیر عنوان «رئیس‌الوزرای دوره دیکتاتوری دم از آزادی و دموکراسی می‌زند!» انتشار یافت. روز بعد از انتشار مقاله مزبور (در سال 1324 مورخ 25شهریور) دکتر مصدق از من برای صرف ناهار به منزلش دعوت کرد. 🔸وقتی وارد اتاق شدم روزنامه داد و مقاله من که در زیر آن خط قرمز کشیده بودند روی میز کوچکی که در کنار اتاق بود توجه مرا جلب نمود. 🔹دکتر مصدق مطلقا راجع به مقاله مزبور مطلبی نگفت و مثل این‌که اصولا چنین مقاله‌ای درج نشده است. زنگ زد و گفت ناهار را بیاورند. در تمام مدتی که نزد ایشان بودم همه گونه صحبتی شد جز صحبت از مقاله مزبور. 🔸پس از برچیده شدن سفره غذاخوری، از آن طرف در اتاق که متصل به ساختمان اندرون بود در زدند و معلوم شد کسی اجازه ورود می‌خواهد. دکتر مصدق گفت بفرمایید. 🔹خانمی موقر با روسری که فقط صورتش باز بود وارد اتاق شد. دکتر مصدق مرا به خانم خود و خانم خود را به من معرفی کرد.من به احترام ایشان برخاستم... مشار الیها پس از مبادله تعارفات معمولی به من خطاب نموده چنین بیان داشت: شما به قدری با آقا نزدیک هستید و آقا به قدری به شما علاقمند است که مانند یکی از افراد فامیل نزدیک ما و حتی در حکم محسوب می‌شوید، آیا نمی‌دانید که در یک خانواده باید صمیمت و صفا وجود داشته باشد و شما عضو این خانواده هستید؟ شما می‌دانید که دکتر متین دفتری داماد من است و جزو این است؟ آن وقت شما مقالاتی علیه او می‌نویسید، این به ما لطمه می‌زند...» و از این قبیل مطالب شرحی بیان داشتند. 🔸دکتر مصدق هم مانند من به حرف‌های خانم گوش می‌داد و مطلقا دخالتی در موضوع و صحبتی نکرد و چنین وانمود که این مذاکرات برایش بی‌تفاوت است سکوتش نشان می‌داد که با نوشته من موافق است. بعدها در جریان همکاری سیاسی و مجلسی خلاف این رویه ثابت شد که خیلی به دکتر متین دفتری علاقمند است و برای خاطر او برخی از هم‌رزمان خود را رنجانیده و در حقیقت وحدت را از بین برد... 🔹چند سال گذشت. دکتر متین دفتری به همراه هیئت اعزامی به آمریکا رفت و در مذاکرات دو نفری ( معاون وزارت خارجه آمریکا و مصدق) به عنوان مترجم شرکت کرد و هرچه را که این دو نفر به یکدیگر گفته بودند شنید... 🔸ساعت 12صبح روز بعد از این ملاقات، در آمریکا به دیدن آچسن وزیر خارجه آمریکا می‌رود و به موافقت مک‌گی-مصدق اعتراض کرده این موافقت را مخالف اصول اساسی دو جانبه (چرچیل-ترومن در جزیره برمودا) می‌داند. 🔹شاید بر اثر این قبیل خدمات بوده که پس از کودتای 28مرداد و تشکیل مجدد مجلس سنا و طی مدتی که از دوره مجلس مزبور گذشته بود دکتر متین دفتری به سمت منصوب می‌گردد. »(دکتر مصدق و نطق‌های تاریخی او،ص337-336، تألیف حسین مکی) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴ماجرای چندبار قصد خودکشی مصدق در سال 1319 14اسفند سالروز فوت محمد مصدق 🔹آقای محمد مصدق به گفته حسین مکی، که از شخصیت‌های بسیار نزدیک به وی محسوب می‌شود، در پنجم تیر 1319 توسط مأمورین بازداشت می‌شود. بازداشت و حبس با ذائقه احساساتی و کم‌تحمل مصدق‌السلطنه سازگار نبود و تنها با یک شب بازداشت و یک‌بار بازجویی و پس از شنیدن این جمله که «شما تقصیری ندارید ولی عجالتا باید در زندان بمانید» به مرض هیستری (حمله) که بی‌سابقه هم نبود شدیدا مبتلا می‌شود. 🔸با گذشت 11 روز، رئیس زندان موقت (سلطان دادگستر) به وی اطلاع می‌دهد که او به و در ادامه به یکی از شهرهای اطراف منتقل می‌شود و مجددا به بازداشت منتقل می‌شود. 🔹خانواده وی از مسافرتش مطلع می‌شوند از سرپاس درخواست می‌کنند که به علت ناخوشی آقای مصدق یک هم با او روانه کنند که با این درخواست موافقت می‌شود و عصر روز 17تیر مصدق را از زندان به شهربانی می‌برند و اشیائی که در زندان داشت با لوازم مسافرت در اتومبیل می‌گذارند تا هوا تاریک و معبر خلوت شود. 🔸چند نفر پایور با دکتر را از شهربانی به طرف زندان مرکزی حرکت می‌دهند در بین راه که با اتومبیل تصادف می‌کنند به او تکلیف مسافرت می‌نمایند دکتر از سوار شدن خودداری می‌کند و خود را زمین می‌اندازد و اظهار می‌کند اگر در بماند چون از خانه برای او غذا می‌آورند خانواده‌اش نگران نخواهند بود ولی اگر مسافرت نمود از روز حرکت تا وقتی که سرگذشت او معلوم شود خانواده‌اش برای او نگرانند. 🔹از آنجائی که بایست امر اجرا شود اظهارات دکتر مورد توجه واقع نمی‌شود و او را جبرا وارد اتومبیل می‌کنند و حرکت می‌دهند. دکتر که وارد اتومبیل می‌شود جعبه دوای خود را پشت سر خود می‌بیند و تأثرات او تبدیل به وجد و شعف می‌شود و یقین می‌کند که با خوردن ادویه مسموم‌کننده که در آن داشته می‌تواند از مدت نگرانی کسان خود بکاهد. 🔸اتومبیل حرکت کرد و ساعت ده شب به رسید. یاور شریفی دستور داد که دکتر و شوفر در اتومبیل بمانند، سرپاسبان و آشپز در خارج مراقبت نمایند و خود یاوری هم می‌رود قدری استراحت کند. 🔹دکتر مصدق اینطور تصور می‌کند که هر قدر زودتر بهتر است زیرا ممکن است جعبه دوا را از تصرف او خارج کنند و او را از انجام مقصود باز دارند. 🔸دکتر بدوا مهر خود را به سرپاسبان می‌دهد که نگین آن را بشکند و آن را از اعتبار بیندازد و همین‌که شوفر به خواب می‌رود ده دانه قرص دیلائودید «ترکیبی از » و مقداری حب سرفه که تریاک خالص آن را دکتر یک مثقال تخمین می‌زند و در جعبه بود بدون آن‌که آب بخواهد و همراهان مقصود را دریابند صرف می‌نماید. 🔹از خوردن سم چیزی نگذشته بود که یاور رسید و اتومبیل حرکت کرد چون مقدار سم زیاد بود معده تحمل ننموده تکان اتومبیل هم کمک کرده دکتر استفراغ کرد ولی مقداری که جذب شده بود تا دکتر را بی‌هوش کرد... 🔸از مشهد تا 30 ساعت طول کشید و 23تیرماه ساعت سه بعد از ظهر دکتر را وارد زندان می‌نمایند... [کم‌تر از دو ماه بعد] دکتر مصدق امید نداشت که از زندان جان سالم به در برد، نه سم داشت که خود را مسموم کند و نه وسیله‌ای که نماید. گاهی فکر می‌کرد که با خود را خلاص کند ولی هروقت رئیس زندان لوازم صورت‌تراشی برای او می‌آورد آن‌قدر تأمل می‌کرد که کار دکتر تمام شود و آن را ببرد. یگانه راهی که به نظر دکتر می‌رسید این بود که بالای بام برود و خود را از آن‌جا پرت نماید و چون این کار نتیجه قطعی نداشت و ممکن بود که با حال بدتری تصادف کند از آن صرف نظر کرد... در ادامه مصدق‌السلطنه با وساطت ارنست پرون [چهره مرموز دربار پهلوی] آزاد می‌شود و قبل از ظهر 23آذر به تهران می‌رسد.»(دکتر مصدق و نطق‌های تاریخی او،ص111-98، تألیف حسین مکی) ◀️پی‌نوشت: 🔹بنا به گفته مکی مجموع بازداشت تا آزادی مصدق کمتر از شش ماه طول کشید و در این دوران هیچ شکنجه‌ای متحمل نشد و آشپز مخصوص خود را هم همراه داشت با این حال در این بازه زمانی کوتاه وضع روحی وی آنقدر به هم می‌ریزد که هم‌چون کودکان برای این‌که در مرکز بماند خود را به زمین می‌اندازد، چندبار تصمیم به خودکشی می‌گیرد و به گفته حسین مکی(که به جهت رعایت اختصار آن را نیاوردیم) در اثر خیال‌زدگی مدام گمان می‌کرد که قصد وی را دارند. 🔸با این ضعف روحی معلوم نیست جریانات به اصطلاح ملی-مذهبی، چگونه وی را به عنوان قهرمان خود معرفی کرده و می‌کنند؟! به راستی اگر چهره‌های پرصلابت هم‌چون مرحوم و البته پشتیبانی مردم نبود، ملی شدن صنعت نفت از عهده شخصیت ضعیفی هم‌چون مصدق‌السلطنة برنمی‌آمد. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
⁉️هواداران دکتر مصدق؛ پس از مرگ وی چه کردند؟ 🔻بازنشر به مناسبت سال‌روز مرگ دکتر مصدق🔻 🔹«به دنبال در گذشت دکتر مصدق در ۱۴ اسفند ۱۳۴۶ ، درصدد بر آمدند که از این فرصت برای ضربه زدن به رژیم استفاده شود..و اعلامیه مشترکی با اعضای و و حزب ملت صادر نمایند. برای این منظور میان من(سیدحمید روحانی) و آقای ربانی شیرازی و داریوش فروهر ملاقاتی به عمل آمد..آقای فروهر پیشنهاد هرگونه اعلامیه ای را بکلی رد کرد و اظهار داشت : چون در شرایط فعلی ساواک آماده است که هرگونه واکنشی را بشدت سرکوب کند، جبهه ملی و نهضت آزادی هم به این نتیجه رسیده اند که نیروهای خود را نباید به خاطر صدور اعلامیه از دست بدهند. 🔶.. بنابراین در درگذشت مصدق کوچکترین واکنشی از طرف هواداران (آنان) نشان داده نشد.نه مراسم تشییع و فاتحه برای او برگزار کردند و نه اعلامیه ای به مناسبت در گذشت او منتشر ساختند. تنها در چهلمین روز درگذشت مصدق مراسمی از طرف بازماندگان او در احمد آباد برگزار شد. در این مراسم شماری از اعضای «جبهه ملی» «نهضت آزادی» «حزب ملت ایران» شرکت داشتند، لیکن آنچنان مرعوب و وحشت زده بودند که حتی به خود جرأت ندادند تا نام مصدق را بیاورند! حتی اعلام هم نکردند که این مراسم به چه مناسبتی برگزار شده است! 🔹..در این مراسم از روحانیون آقای شجونی و من شرکت کرده بودند..ساواک هم برای شناسایی و تعقیب نگارنده هنگام بازگشت از مراسم احمد آباد، به طور سری عکسی گرفته و در پرونده من بایگانی کرده است .(سند ش۱۲۹)» (نهضت امام خمینی،دفتر دوم،ص۳۰۷ و ۳۰۸) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
⁉️پشت پرده از بنی صدر در غائله ۱۴ اسفند چه بود؟ 🔹در‌14‌اسفند‌59‌، به‌ دعوت‌ بنی‌صدر ،‌مراسمی‌ برای‌ بزرگداشت‌ در‌ دانشگاه‌ تهران‌ برگزار‌ شد‌ که‌ بنی‌صدر‌ خود‌ سخنران‌ مراسم‌ بود. 🔸نهضت‌آزادی‌ با‌ انتشار‌ اطلاعیه‌ای‌ از‌ مردم‌ دعوت‌ کرد‌ تا‌ به‌ طور‌ گسترده‌ در‌ آن‌ مراسم‌ شرکت‌کنند:‌ مردم مبارز تهران، بکوشیم هر چه باشکوه تر یاد دکتر مصدق را گرامی بداریم، نهضت آزادی ایران از عموم مردم مسلمان و آزاده تهران دعوت می نماید که به طور گسترده در جریان برگزاری مراسم یادبود مصدق که از سوی دفتر روابط عمومی ریاست جمهوری در چهاردهم اسفند در دانشگاه تهران برگزار می شود، شرکت نمایند.(روزنامه میزان،۵۹٫۱۲٫۱۳ ، ش ۱۴۲، ص۱) 🔹البته نهضت‌آزادی‌ بعدها‌ ادعا‌ کرد:‌ اگرچه بر اساس سیاست عمومی خود در مورد در اجتماعات و راهپیمایی ها، دعوتی را که از جانب رئیس جمهور قانونی که تا آن زمان از حمایت مردم و رهبر انقلاب برخوردار بود، برای برگزاری مراسم 14 اسفندماه صورت گرفت مورد تأیید قرار داد اما هرگز نه نهضت و نه هیچ یک از اعضای آن مستقیم و یا غیرمستقیم تنظیم و اجرای برنامه های آن روز دخالت و یا شرکتی نداشته اند. (اسناد نهضت آزادی، ج۱۲، ۱۳۶۰٫۱۲٫۲۲) 🔸 در‌این‌مراسم‌ بین‌ طرفداران‌ بنی‌صدر‌ و‌ افراد‌ مجاهدین‌ خلق‌ از‌ یک‌ سو‌ و‌ مردم‌ طرفدار‌ انقلاب‌ از‌ سوی‌ دیگر‌ درگیری‌ وسیعی‌ روی‌داد.‌ 🔹حاضران‌ در‌ زمین‌ چمن‌ دانشگاه‌ تهران مرتب بر علیه سران حزب جمهوری اسلامی شعار داده و شعار‌«مرگ‌ بر‌ بهشتی» سر‌ می دادند‌ که با واکنش نیروهای حزب‌الله مواجه می شد (غائله ۱۴ اسفند«ظهور و سقوط ضد انقلاب»، ص۵۵۷) و‌ در نتیجه از ‌ 14‌ اسفند‌ بنی‌صدر‌ به‌ کلی‌ از‌ نظام‌ و‌ انقلاب جدا‌ شد. 🔸چند‌ روز‌ بعد‌ از ‌ 14‌اسفند به رغم اکثریت مردم و گروه های سیاسی از بنی صدر ،‌ نهضت‌ آزادی‌ در‌ اطلاعیه شدیداً‌ به‌ جانبداری‌ و‌ حمایت‌ از‌ بنی‌صدر‌ پرداخت: گناه نهضت آزادی این است که از مقام ریاست جمهوری به خاطر منافع و استقرار جمهوری اسلامی ایران دفاع کرده و تسلیم تلاش انحصارطلبان برای تضعیف این مقام نشده است.(روزنامه میزان، ۵۹٫۱۲٫۱۷ ، ش۱۴۷، ص۱۰) 🔻اما حقیقت این جانبداری را دکتر‌ حبیب‌ الله پیمان‌ در‌نشریه‌ امت‌ در‌مقاله‌ای‌ تحت‌ عنوان‌ سراب‌ پایگاه‌ توده‌ای‌ و‌ مشکل‌ توده‌ها‌ ارزیابی‌ و‌تحلیل‌ خود‌ را‌ از‌ ماجرای ‌14‌اسفند‌ این‌گونه‌ارائه‌داده‌است: 🔸هدف مشترک همه عناصر و گروه های تشکیل دهنده این جبهه ( جبهه متحد لیبرالی) که در روز پنجشنبه (14 اسفند) متفقاً در دانشگاه حضور یافتند ساقط کردن دولت (رجایی) و بیرون کردن حزب جمهوری از صحنه حیات سیاسی جامعه و روی کار آوردن یک حاکمیت لیبرالی به رهبری رئیس جمهور است. تا این مرحله همه اتفاق نظر دارند اگرچه پس از آن هر گروه و شخصیت راه و هدف خاص خود را دنبال خواهد کرد. سازمان مجاهدین بعد از یک تردید کوتاه مدت در ادامه حمایت از بنی صدر مجدداً در ائتلاف کامل با وی و دیگر اعضای جبهه متحد لیبرال ها قرار گرفت و همان طور که قبلاً بارها تحلیل کردیم در حقیقت جایگزینی بنی صدر و لیبرال ها را در مرحله اول پذیرفته و جایگزینی خود را به مرحله دوم موکول کرده اند. 🔹نهضت آزادی که چندان بی میل نیست مستقلاً نقش رهبری جبهه را مانند پیش به دست گیرد با وجودی که سعی می کند که گاه به طور مستقل ابراز وجود نماید و با بنی صدر مرزبندی کند (سخنرانی بازرگان در مجلس و میتینگ امجدیه) ولی مطمئن است که بدون قبول در این مرحله راه نجاتی ندارد. به همین جهت مانند سازمان مجاهدین به طور کامل در میتینگ دانشگاه شرکت جست. 🔸تکلیف بقیه گروه ها نظیر جبهه ملی روشن است. اینها و کوچک ترها در حقیقت پیچک هایی شده اند که جز با تکیه بر تنه درخت دفتر هماهنگی قدرت خودنمایی و حیات ندارند... 🔹این که این جبهه همان ادعایی مجاهدین در برابر ارتجاع می باشند آنان باورشان شده بود که پایگاه عظیم توده ای دارند و به این "سراب" دل خوش بوده و نقشه ها طرح می کردند. ما مطمئن بودیم که در اولین فرصت که مرزبندی قاطع تری به عمل آید. 🔸اکثریت توده ها در صف انقلاب قرار گرفته لیبرال ها و متحدین آنها را به کلی تنها می گذارو تنها همان اقشار سرمایه دار و متوسط برایشان باقی می ماند. اجتماع روز پنجشنبه این پیش بینی را ثابت کرد و دیدیم که زمین چمن دانشگاه را عمدتاً همین اقشار به اضافه هواداران سازمان پر کردند. و از آن توده های میلیونی و چند صد هزار نفری خبری نبود. (خط سازش، ص۶۹۲ به نقل از سرمقاله هفته نامه امت ش ۱۰۰) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽کودتا علیه یک دوست ⚫️ خیلی وقت است که مرده اما برجامی‌ها توان دل کندن از جیفه بد بوی آن را نیز ندارند و کسانی که از و اروپا ضربه خوردند به جای اعتماد به مردم هنوز هم به طرز غیرعاقلانه‌ای دنبال با این و آن هستند. ◀️جناب آقای دم از با آمریکا زد هرچند پس از استفاده رسانه‌ای حرفش را پس گرفت. این سخنان آقای رئیس‌جمهور و کلام دیگر مسؤولین امور خارجه نشان داد که آن‌ها هنوز از تجربه سابق درس نگرفته‌اند و خیانت‌کاری آمریکا و هم‌دستان اروپایی‌اش را درک نکرده‌اند. 🔴البته این اولین‌بار نیست که غربی‌ها به مذاکره‌کنندگان و دوستان خود خیانت کرده‌اند. نیز که همکاری و دوستی صمیمانه‌ای با آمریکایی‌ها داشت از آن‌ها خنجر سختی خورد و توسط همان‌ها با یک کنار گذاشته شد. 📽کوتاه‌نمای «کودتا علیه یک دوست»؛ نگاهی گذرا به ثمره اعتماد مصدق به آمریکا ✅با ما باشید؛ با آخرین تحولات تاریخ ایران اسلامی. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خطر اسلام بدون روحانیّت‏ 🔻 | 14 اسفند ‏🔹من به همۀ سرتاسر کشور می کنم! من به همۀ اعلام خطر‏‎ ‎‏می کنم! به روحانیون اعلام خطر می کنم که چنانچه خدای نخواسته در بین شما کسی‏‎ ‎‏است که بر خلاف موازین اسلام عمل می کند، او را نهی کنید. اگر نپذیرفت از جرگۀ‏‎ ‎‏روحانیت اخراج کنید. اگر نکنید این کار را، خدای نخواسته صورت روحانیت ـ که عزّ‏‎ ‎‏اسلام است ـ این را مُشوَّه می کنند. و با مُشوَّه کردن صورت روحانیت، اسلام به انزوا‏‎ ‎‏خواهد ‏‏[‏‏رفت‏‏]‏‏. اسلام بدون روحانیت مثل کشور بدون طبیب است. گویندگان شما و‏‎ ‎‏دانشمندان شما باید توجه داشته باشند که حوزه ها را با تدبیر، با نصیحت و همین طور جاهای دیگری که روحانیین مشغول کارهایی هستند، آنها را با تدبیر و با نصیحت وادار‏‎ ‎‏کنند به اینکه خدای نخواسته از آنها کاری صادر نشود که بهانه به دست آنهایی که‏‎ ‎‏می خواهند شما را از صحنه خارج کنند بیفتد، و قلمها به کار برود و خدمتهای شما ناچیز و‏‎ ‎‏نادیده گرفته بشود، و لغزشی اگر در یکی از شما یا در دو تا از شما پیدا شد به حساب‏‎ ‎‏روحانیت بگذارند. باید تهذیب بشوید شما، خودتان را تهذیب کنید. کسانی که در‏‎ ‎‏حوزه ها هستند، اساتیدی که در حوزه ها هستند کوشش کنند که حوزه ها مُهذّب باشد.‏ ‏‏و اعلام خطری که به ملت می کنم این است که جریانی در کار است که روحانیت را کنار‏‎ ‎‏بگذارند؛ و جریانی در کار است که شما را از روحانیت جدا کنند، و آن کنند به سر ملت‏‎ ‎‏که در زمان محمدرضا آمد، منتها به یک صورت دیگری.‏ ‏بیدار بشوید ای ملت! و بیدار بشوید ای روحانیت! و بیدار بشوید ای دانشگاهیان! و‏‎ ‎‏بیدار بشوید ای کارگران! ای کارمندان! ای بزرگان! ای کوچکان! ای زنها! ای مردها!‏‎ ‎‏بیدار بشوید و این جریان را خنثی کنید، و نگذارید ملت شما و مملکت شما انحراف پیدا‏‎ ‎‏کند از آن راهی که شما دارید ـ که راه اسلام و راه خدا و خط رسول اکرم است.‏ ... (14 اسفند 59، صحیفه امام، ج 14، ص 190و191) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
◀️به مناسبت سال‌روز مرگ دکتر مصدق 🔹چهاردهم اسفند سال‌روز مرگ دکتر مصدق است. چهره‌ای با و البته ابهامات برطرف نشده. ⁉️آیا دکتر محمد مصدق یک چهره مردمی بود یا درباری؟ ⁉️آیا او از قشر متوسط یا ضعیف برآمد و با آنان زیست یا در خانواده‌ای سلطنتی زیست و با همان نگاه رشد کرد؟ ⁉️آیا او یک قهرمان ضداستعماری بود یا مدافع استعمار؟ 🔸این‌ها سؤالاتی است که با پاسخ‌های حزبی نه چندان دقیق به انحراف رفته است و از آقای مصدق یک چهره غیرواقعی و اسطوره‌ای ساخته است. 🔹فارغ از و شبه‌ملی؛ آقای محمد مصدق که بود؟ 🔸«برخلاف آنچه شهرت داده‌اند از یک خانواده فقیر و یا حتی متوسط نبود. او یکی از فرزندان بود که قسمت اعظم بدبختی‌ها و عقب‌ماندگی‌های ملت ما مربوط به همین خاندان است. 🔹آزادی‌خواهی او از قبیل آزادیخواهی و مظفرالدین و محمدعلی شاه بود ولی با پوشش آراسته‌ای که با نیرنگ استتار شده بود. به هنگامی که مشروطه‌خواهان طرفدار به سفارت انگلیس پناهنده شدند، نیز در خانه منشی سفارت انگلیس که دوست صمیمی او بوده است مخفی می‌شود و چندی بعد به عضویت دارالشورای استبداد در می‌آید. 🔹قسمتی از تقریرات او در این زمینه به شرح زیر است: «… والاتبار (برادر مصدق) منشی مخصوص که در دستگاه او از آزادیخواهان حمایت می‌کرد برای اینکه مرا از نگرانی و تشویش دراورد دستخطی هم برای عودت من در مجلس مزبور صادر کرد و برایم فرستاد. مرحوم مشیرالسلطنه صدراعظم، مجلس مذکور را افتتاح کرد و مرحوم نظام‌الملک به ریاست آن از طرف شاه منصوب شد. من فقط در همان یک جلسه در آن مجلس حاضر شدم.» (ایرج افشار، جلیل بزرگمهر؛ تقریرات مصدق در زندان درباره حوادث زندگی خویش، نشر خجسته،ص13) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
سیاست عوام‌فریبانه آقای مصدق ◀️به مناسبت سال‌روز مرگ دکتر مصدق/2 🔹مصدق یک نقطه قوت داشت و آن هم زیرکی در پنهان نمودن چهره خود بود. شهید مدرس (ره) در خصوص مصدق می‌گوید: «پایه و کلاس اول سیاست، است و من با نبوغ و دهایی که در آقای مصدق السلطنه سراغ دارم یقین دارم که ایشان همیشه در کلاس‌ اول سیاستمداری خواهد ماند و به کلاس دوم هرگز ارتقا پیدا نخواهد کرد. 🔸عمر من کفاف نمی‌دهد ولی مردم ایران و شما نمایندگان ملت بیست سال بعد از این خواهید دید که این مصدق‌السلطنه در همان کلاس اول باقی است و آن روز تصدیق خواهید کرد که سید حسن مدرس در شناختن مصدق السلطنه اشتباه نکرده است»(حسین مکّی، مدرس قهرمان آزادی، جلد2، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ص445) پی‌نوشت: آقای مصدق با تکیه بر پایگاه اجتماعی روحانیت توانست نقشی در ملی شدن به دست بیاورد اما با رویگردانی از مردم و حوزه علمیه تمام دستاوردها را برباد داد. آقای مصدق با این حرکت ناپخته و سایر اشتباهات راهبردی و فکری خود نشان داد که هرگز نتوانسته است از کلاس اول سیاست به مدارج بالاتر راه پیدا کند. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻بازخوانی مواضع امام خمینی در مواجهه با پاپ/1 🔊در حاشیه ملاقات پاپ با حضرت آیت‌الله سیستانی 🔹چند روزی است که دیدار پاپ با آیت‌الله سیستانی در برخی محافل رسانه‌ای مورد توجه قرار گرفته است. شکی نیست که این دیدار و دیدارهای مشابه در حدّ خود اهمیت دارد اما تلاش و ذوق‌زدگی برخی محافل زاویه‌دار تعجب‌برانگیز بود. 🔸در هر صورت این ملاقات زمینه بازخوانی دیدگاه و مواضع امام خمینی قدس سره الشریف نسبت به جایگاه اول دینی مسیحیت را فراهم نموده است که در این یادداشت به آن خواهیم پرداخت و توضیح خواهیم داد که بنیانگذار انقلاب اسلامی چه دیدگاه و مواضعی در مواجهه با پاپ داشته است. جدا نبودن دین از سیاست وجه تمایز مرجعیت شیعه با پاپ 🔹امام خمینی قدس سره الشریف در زمانی که خطری جدی جهان اسلام را تهدید می‌کرد و این احتمال وجود داشت که حوزه علمیه تشیع هم‌چون از سیاست و اجتماع دور شود مرزبندی آشکاری میان جایگاه خود به عنوان مرجع تشیع و پاپ ابراز نمود: 🔸«... والله اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرّفی کرده اند.‏‎ ‎‏ از اسلام سرچشمه می‌گیرد. من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و‏‎ ‎‏تسبیح دست بگیرم؛ که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیۀ‏‎ ‎‏اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم. ‎‏اسلامی اینجاست. باید این مملکت را از این گرفتاریها نجات داد...»(21فروردین 1342، صحیفه امام ج1 ص270) 🔹به طور کلی می‌توان گفت دست‌های مرموزی در کار است که از پاپ برای جهان تشیع الگویی دینی بسازد. الگویی که در آن سیاست به طور کامل از دیانت جداست. امام خمینی قدس سره الشریف می‌فرمایند: 🔸مع الأسف‏‎ ‎‏با اینکه اسلام این اجتماعات را به رایگان تحت اختیار قرار داده ـ شما ملاحظه کنید اگر‏ بخواهد پانصد نفر آدم را در حجاز در غیر مورد حج دعوت کند، چقدر خرج‏‎ ‎‏دارد؛ چقدر تشریفات دارد؛ چقدر زحمت دارد تا پانصد نفر جمع بشوند آنجا، خدای‏‎ ‎‏تبارک و تعالی بدون اینکه برای اشخاص، مثل دولتها زحمت زیادی داشته باشد، مردم‏‎ ‎‏را خودشان را وادار کرده که مجتمع بشوند. آن هم چندین میلیون جمعیت، میلیونها‏‎ ‎‏جمعیت مجتمع بشوند ـ به رایگان این را تحت اختیار ما قرار داده و ما هم بدون استفاده‏‎ ‎‏از دست می دهیم. این برای این است که از آن طرف تبلیغات بسیار دامنه دار خارجیها و‏‎ ‎‏داخلیهایِ وابسته به خارجیها دامن زده به اینکه دیانت کاری به سیاست ندارد. آنها برای‏‎ ‎‏خودشان! سیاست را واگذارید به امپراتور؛ و دیانت هم مال پاپ و افراد پاپ. در اینجا هم‏‎ ‎‏سیاست را واگذارید برای محمدرضا پهلوی؛ شما هم بروید مسئله را بگویید و هر کاری‏‎ ‎‏هم اینها می کنند کاری نداشته باشید، قداست خودتان را حفظ کنید! این یک مسئله ای‎‏است که با کمال توطئه و شیطنت در همین چند روز در یک محلی طرح شد، که من‏‎ ‎‏نمی خواهم اسمش را ببرم. اینها گرفتاری است که ما داشتیم.(26شهریور1358، صحیفه امام ج10 ص18-17) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻بازخوانی مواضع امام خمینی در مواجهه با پاپ/2 🔊در حاشیه ملاقات پاپ با حضرت آیت‌الله سیستانی 🔹امام خمینی با صراحت پرده از تز جدایی دین از سیاست برداشته و در جای دیگر می‌فرمایند: «‏‏ ‏‏این طایفه الآن هستند که حالا هم وقتی که صحبت می شود، می نویسند؛ چه می کنند؛‏‎ ‎‏هِی کوشش می کنند که . آن چیزهایی که مال اسلام است هی کوشش می کنند‏‎ ‎‏با زبانهای مختلف، گاهی به دلسوزی در قضیۀ که این چند روز داغ شده‏‎ ‎‏است، خوب اینها دیدند که یک کار خطرناکی است برای آنها برای اینکه یک دارد درست می شود؛ اینها هم نمی خواهند این را. 🔸گوینده شان گاهی می گوید که‏‎ ‎‏بگذارید که روحانیون قداستشان را حفظ بکنند! « » که اینها می‌گویند‏‎ ‎‏معنایش این است که بگذارید روحانیون مشغول و ـ همین مقدار در‏‎ ‎‏همین حدود ـ باشند، و سیاست را به واگذار کنید. این یک تِزی است که ؛ سیاست مال امپراتور. اینها هم می گویند مسجدها مال شماست، بروید تو‏‎ ‎‏مسجدتان نماز بخوانید، درس هم می خواهید بگویید؛ درس هم بگویید هیچ مانعی‏‎ ‎‏ندارد، اما در یک حدودی، نه اینکه تو مسجد بروید و سنگر بگیرید برای ما؛ یا توی‏‎ ‎‏مدرسه بروید و برای ما ایجاد زحمت بکنید. نه، آن نه! همان مقداری که «قداست» شما‏‎ ‎‏محفوظ باشد، بگویند یک آدم مقدس، آدم خوب مُهذَّبی است؛ یک آدمی است که‏‎ ‎‏اگر نفتش را هم ببرند، حرفی نمی زند و می گوید بردند؛ مال دنیا است چه ارزشی دارد!‏‎ ‎‏اینها این جور «قداست» را می خواهند و نمی دانند که اسلام و پیغمبر اسلام و اولیای‏اسلام با تمام قداست این مسائل را داشتند، تمام قداست و الوهیت محفوظ بوده است،‏‎ ‎‏مع ذلک می رفتند و اشخاصی که برخلاف مسیر انسانیت هستند آنها را دفع می کردند و‏‎ ‎‏سیاست مملکت را حفظ می کردند و منافات با قداست هم نداشتند؛ یعنی ما روحانیون،‏‎ ‎‏قداستشان از حضرت امیر زیادتر باشد؟» (29شهریور1358، صحیفه امام ج10 ص71-70) لزوم توافق ادیان برای پیشرفت بشریت 🔹امام خمینی قدس سره الشریف تنها 6 روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی نماینده پاپ ژان پل دوم را به ملاقات پذیرفت و در این دیدار تصریح فرمودند: 🔸«اقلیتهای مذهبی همیشه در اسلام محترم بوده اند؛ و توافق بین ادیان بزرگ‏‎ ‎‏یکتاپرست برای پیشرفت بشریت لازم است.‏» ایشان در این دیدار نماینده پاپ را به صورت غیرمستقیم دعوت به مبارزه علیه ظلم و استعمار کردند: ‏‏«این قدرت ایمان ملت و قوۀ اسلام بود که بر و و غلبه کرد. امیدوارم‏‎ ‎‏دیگر ملل نیز از این طریق به ما متصل شوند.‏»(28بهمن1357، صحیفه امام ج6 ص177) تذکر به پاپ به دلیل عدم حمایت از مظلومین 🔹19آبان1358، شش روز پس از اسقف با امام خمینی قدس سره الشریف ملاقات کرد. امام خمینی در این دیدار، صراحتا از پاپ انتقاد کردند که چرا در زمان رژیم ستم‌شاهی هیچ اقدامی برای پیش‌گیری از جنایات آمریکا ننمود اما بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قطع ایادی آمریکا شروع به میانجی‌گری میان طرفین نمود: 🔸«من و ملت ما، بلکه ملت‌های مستضعف جهان ـ اعم از مسلمین و نصاری و غیر آنها ـ‏‎ ‎‏یک نقطۀ ابهام پیش ماست که من میل دارم این نقطۀ ابهام را تذکر بدهم. گوش سی و پنج‏‎ ‎‏میلیون جمعیت ایران که پنجاه سال است در زیر یوغ استعمار و فشار خصوص امریکا، و‏‎ ‎‏اخیراً فشار خصوص آقای هستند، و گوش میلیونها جمعیت مستضعف، انتظار‏‎ ‎‏نوازشی از مقام روحانیت پاپ داشت؛ نوازش پدرانه‌ای که لااقل استفسار از حال این‏‎ ‎‏مستضعفین باشد، و نسبت به مستکبرینی که به اینها ظلم شده است، و در زیر فشار ظلم‏‎ ‎‏بودند، هشیاری داده شده باشد، میانجیگری شده باشد بین ملتهای مستضعف و آن‏‎ ‎‏ابرقدرتها که خودشان را مسیحی معرفی می کنند. و گوش ما همچو ندای روحانی ای را‏‎ ‎‏نشنیده است تا حالا... چه شد که امروز که ملت ما، جوانهای ما که سالهای‏‎ ‎‏طولانی تحت فشار و تحت رنج بودند، رفته اند و این چند نفری که در آن ‏‎ ‎‏به سر می بردند و عامل توطئه و جاسوسی بر ضد ملت ما بودند، بلکه بر ضد منطقه، و‏‎ ‎‏قراین و شواهد در این امر زیاد است، و بزرگتر شاهد اینکه تمام پرونده ها را و چیزهایی‏‎ ‎‏که در آنجا بوده است تا توانستند آنها را بدل به یک پودری کردند که قابل استفاده دیگر‏‎ ‎‏نیست... من نمی توانم‏ ‎‏باور کنم که بی خبر بوده است از این مسائل. و نمی دانم این نقطۀ ابهام را چه‏‎ ‎‏بکنم؟ اگر ملت ما از من پرسید که روحانیت مسیح، موافق است با این جنایاتی که اینها‏‎ ‎‏کردند، من چه جواب به اینها بدهم؟ ...»(19آبان1358، صحیفه امام ج11، ص33-29) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻بازخوانی مواضع امام خمینی در مواجهه با پاپ/3 🔊در حاشیه ملاقات پاپ با حضرت آیت‌الله سیستانی تشویق پاپ به نقش‌آفرینی جدی سیاسی 🔹امام خمینی قدس سره الشریف پس از به پاپ و گوش‌زد کردن وظایف انسانی وی، لزوم اقدامات سیاسی جدی از جانب وی را یادآوری می‌نمایند و می‌فرمایند: 🔸«آقای پاپ باید به فکر ملت مسیح باشد، به فکر همه باشد، به فکر‏ باشد. این طور اشخاصی که به اسم مسیح دارند یک همچو کارهای‏‎ ‎‏خلاف مسیر مسیح را انجام می دهند، آقای پاپ باید اعلام کنند. به اعلام‏‎ ‎‏کنند، به همۀ ملت مسیحیین اعلام کنند، و جنایات این را بشمارند، و اینها را معرفی کنند به‏‎ ‎‏ملتها. همانطوری که ما نسبت به محمدرضا عمل کردیم که این را به مردم شناساندیم.‏‎ ‎‏ـ مردم می شناختند، لکن تبلیغات کردیم باز هم ـ شما هم این کار را انجام بدهید، و ما در‏‎ ‎‏این صورت از شما متشکر خواهیم بود. و ما یک مَظْلَمه است که برای شما می گوییم، ما‏ ‎‏به حکم اینکه هستیم، پیش شما دادخواهی می کنیم که این ملت مسیح را نجات‏‎ ‎‏بدهید شما. ملت مسْلم جای خودش، شما ملت مسیح را نجات بدهید. نجات به این است‏‎ ‎‏که این اشخاصی که در ممالک بزرگ به اسم مسیح و به اسم مسیحیت این جنایات را‏‎ ‎‏می کنند، این برای مسیح ـ علیه السلام ـ خوب نیست، و مسیحیین مُشوَّه می شود‏‎ ‎‏وِجْهِه شان. و من به شما آقای پاپ عرض می کنم که اگر عیسی مسیح امروز بود؛ کارتر را‏‎ ‎‏استیضاح می کرد. اگر عیسی مسیح بود ما را از چنگال این دشمن خلق و دشمن بشر نجات‏‎ ‎‏می داد. و شما نمایندۀ ایشان هستید، و شما باید همان کاری که مسیح می کند بکنید.‏»(19آبان1358، صحیفه امام، ج11 ص37-36) ایشان در بیاناتی صریح فرمودند: 🔹«‏‏[‏‏آیا‏‏]‏‏ صدای ما به می رسد؟ می گذارند برسد؟ اگر رسید ترتیب اثر به‏‎ ‎‏صدای مظلوم می دهد ایشان؟ بنای ایشان هست که با مظلومها، با آن اشخاصی که تحت‏‎ ‎‏ظلم هستند و برخلاف دستورات با آنها عمل می شود یک معارضه ای‏‎ ‎‏بکند؟ ایشان از این مظالمی که الآن در دنیا واقع می شود و با دست ‏‎ ‎‏واقع می شود و قبلاً شد و به دست رؤسای جمهور واقع شد، ایشان بی اطلاع هستند؟‏‎ ‎‏ایشان نمی دانند در و و و سایر جاها چه می گذرد و از کی این مظالم‏‎ ‎‏واقع می شود؟ به آقای پاپ این مسائل اصلاً نمی رسد؟ ایشان در محاصره هست و کسی‏‎ ‎‏با او نمی تواند صحبت بکند؟ یا می دانند، مطلع اند، مسائل را می دانند و ساکت نشستند؟‏‎ ‎‏ما این سؤال را داریم که چرا سکوت در مقابل ظلم؟ این دستور حضرت مسیح هست؟!‏‎ ‎‏چرا واگذار کردند ابرقدرتها را به حال خود تا هر چه جنایت می خواهند بکنند و هر چه‏‎ ‎‏مظلومان را می خواهند از بین ببرند؟عیسی مسیح که پیامبر صلح هست و می خواهد صلح در دنیا باشد و الآن عید صلح‏‎ ‎‏هست. شما می دانید که در عید صلح در این مواردی که الآن اینها مشغول جنگ هستند‏‎ ‎‏چه می گذرد؟ شما از امثال این رؤسای جمهور باور می کنید که یک وقت می آیند و دعا»(4دی1358، صحیفه امام ج11 ص410) 🔸هم‌چنین ایشان در پی شهادت شش تن از شخصیت‌های بیت به دست جنایتکار پیامی به ملت ایران و عراق صادر کردند که در ضمن آن مؤاخذه‌ای جدی از پاپ مشاهده می‌شود: 🔹«...دنیا در عصر ما و‏‎ ‎‏عصرهایی نظیر آن مبتلا به حکومتهایی بوده است که جز قانون جنگل در آن حکومت‏‎ ‎‏نمی کند. ما در عصری هستیم که جنایتکاران به جای توبیخ و تأدیب، تحسین و تأیید‏‎ ‎‏می شوند. ما در عصری به سر می بریم که سازمانهای به اصطلاح حقوق بشر، نگهبان‏‎ ‎‏منافع ظالمانۀ ابرجنایتکاران و مدافع ستمکاری آنان و بستگان آنان هستند.ما در منطقه ای‏‎ ‎‏به زندگی مرگبار خود ادامه می دهیم که اکثر حکام آن چشم و گوش بسته تحت فرمان‏‎ ‎‏امریکا، به جنایات اسرائیل و حزب بعث عراق مشروعیت می دهند و در هدم اسلام و‏‎ ‎‏قرآن کریم کوشش می کنند. ما در محیطی گذران می کنیم که مظلومان که جرمی جز دفاع‏‎ ‎‏از حق ندارند زیر چکمۀ ستمگران خرد می شوند و آخوندهای کثیف درباری به این‏‎ ‎‏اعمال وجهۀ اسلامی می دهند. ما و دنیای مسیحیت در عصری هستیم که پاپ، ‎ ‎‏کاتولیکها به جای آنکه امریکا را در جنایاتی که به بشریت می کند، محکوم کند و پیروان خود را به مقابله با ظالمان برانگیزد، از امریکا پشتیبانی می کند و به ستمکاران دیگر‏‎ ‎‏توصیۀ همکاری با آن را می کند...»(28خرداد1362، صحیفه امام ج7 ص502-500) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻بازخوانی مواضع امام خمینی در مواجهه با پاپ/4 🔊در حاشیه ملاقات پاپ با حضرت آیت‌الله سیستانی پاسخی حکیمانه و قاطع به پاپ 🔹در پی قطع روابط آمریکا با ایران پاپ نامه‌ای به امام خمینی قدس سره الشریف نوشت و در آن از این قطع رابطه ابراز نگرانی کرد. امام در پاسخی حکیمانه و قاطع فرمودند: 🔸«از حُسن نیت آن جناب قدردانی می کنم. و خاطر محترم را متوجه می کنم که ما این قطع روابط را به فال نیک گرفته و برای آن جشن عظیم بپا کرده و‏‎ ‎‏چراغانیها و پایکوبی‌ها نمودند.‏ 🔹از دعای شما به درگاه خداوند متعال برای ملت مبارز ما شکر گزارم؛ لکن متذکر‏‎ ‎‏می شوم که جناب شما از انگیزه های تیرگیهای دیگر و مشکلات خطرناک بزرگتر که‏‎ ‎‏مرقوم داشته اید نگران نباشید، که ملت اسلامی ایران از مشکلاتی که در این قطع روابط به‏‎ ‎‏وجود آید استقبال می کند و از خطرهای بزرگتر که مرقوم شده است، هراس ندارد. و آن‏‎ ‎‏روز برای ملت ما خطرناک است که روابطی نظیر روابط رژیم خائن سابق تجدید شود. و‏‎ ‎‏با امید به خدای متعال تجدید نخواهد شد.‏» 🔸ایشان در ادامه از پاپ خواستند که از نفوذ معنوی خود در پیشگیری از ظلم‌ها و تعدی‌های رئیس‌جمهور آمریکا جلوگیری کند: «من از جنابعالی با نفوذ معنوی که بین ملت مسیح دارید می خواهم که دولت امریکا را‏‎ ‎‏از عواقب ستمگری‌ها و زورگویی‌ها و چپاولگری‌ها بترسانید؛ و آقای را، که با شکست‏‎ ‎‏نهایی مواجه است، نصیحت کنید که با موازین انسانی با ملتهایی که می خواهند استقلال‏‎ ‎‏مطلق داشته باشند و وابسته به هیچ قدرتی در جهان نباشند رفتار کند، و از تعلیمات‏‎‏حضرت مسیح ـ سلام الله علیه ـ پیروی نماید و خود و دولت امریکا را بیش از این در‏‎ ‎‏معرض رسوایی قرار ندهد. از خداوند متعال سعادت مستضعفین جهان را خواستار و قطع‏‎ ‎‏ایادی ستمگران را امیدوارم.‏‏»( 25 فروردین 59، صحیفه امام ج12، 238-237) جلوگیری از نفوذ در پوشش مذهب 🔹امام خمینی قدس سره الشریف با ژرف‌بینی الهی و مطالعه عمیق تاریخی-سیاسی می‌دانستند که استفاده از یکی از ترفندهای همیشگی جبهه استکبار بوده است. به همین دلیل در پاسخ به دومین نامه پاپ که در آن درخواستی برای مساعدت جهت تأسیس مدارس مسیحی شده بود فرمودند: 🔸«آقای پاپ...برای مدارس خودشان به اسم «مدرسۀ اندیشه» کاغذ نوشته اند و رسول‏‎ ‎‏فرستاده اند واز ما سفارش خواسته اند برای اینکه مدارسشان در اینجا باشد. ما با نصارا و با‏‎ ‎‏یهود و با سایر اقشار ملتها هیچ دشمنی نداریم، و از مدارس به هیچ وجه جلوگیری‏‎ ‎‏نمی کنیم، مادامی که مدرسه باشد وبرای تعلیم وتعلم باشد؛ حالا چه تعلیم و تعلم‏‎ ‎‏دستورات مسیح ـ علیه السلام ـ یا دستورات دیگران؛ لکن اگر ما فهمیدیم که در ایران‏‎ ‎‏مدارس طور دیگری هست، آنجا هم نظیر همان است، نمی توانیم تحمل‏‎ ‎‏کنیم که در مملکت ما به اسم تعلیم و تربیت و به اسم مدارس، یک امور دیگری انجام‏‎ ‎‏بگیرد. و البته این با دولت است که در این موضوع تأمل کند و این موضوع را درست‏‎ ‎‏بررسی کند؛ چنانچه مدارس، مدارس هستند، برای تعلیم و تربیت هستند، هیچ ممنوعیتی‏ ‎‏ایجاد نخواهد شد، و چنانچه خدای نخواسته این مدارس هم یک وضع دیگری دارند و‏‎ ‎‏به اسم مدارس هستند، آن هم ملت ما تحمل نمی کند و ما نمی توانیم تحمل کنیم.‏..»(12مرداد1359، صحیفه امام ج13 (ص68-67)) 🔹هم‌چنین در پی سوء استفاده از نهادهای به ظاهر مذهبی و تعطیلی مراکز مسیحی مرقوم فرمودند: «بدین وسیله به اطلاع آن جناب می رساند طبق تحقیق و گزارشاتی که داده‏‎ ‎‏شده متأسفانه مراکز مزبور در زیر پوشش تعلیم و تربیت به مسائل دیگری اشتغال داشته و‏‎ ‎‏محل و برضد جمهوری اسلامی و مصالح عمومی کشور ما‏‎ ‎‏بوده است و به همین جهت نیز دولت اقدام به تعطیل آنها نموده و امید است با ارتباط‏‎ ‎‏مستقیمی که در این باره با دولت برقرار می نمایید توضیحات کافی دریافت نموده و اقدام‏‎ ‎‏مقتضی انجام گردد.‏»(2شهریور1359، صحیفه امام ج13 ص147) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
📸آیا صدای ما به آقای پاپ می‌رسد؟! 🔹«امام خمینی قدس سره الشریف: ⁉️‏‏[‏‏آیا‏‏]‏‏ به آقای پاپ می رسد؟ می‌گذارند برسد؟ اگر رسید ترتیب اثر به‏‎ ‎‏صدای مظلوم می‌دهد ایشان؟ بنای ایشان هست که با مظلوم‌ها، با آن اشخاصی که تحت‏‎ ‎‏ظلم هستند و برخلاف دستورات با آن‌ها عمل می‌شود یک معارضه‌ای‏‎ ‎‏بکند؟ ⁉️ایشان از این مظالمی که الآن در دنیا واقع می شود و با دست ‏‎ ‎‏واقع می‌شود و قبلاً شد و به دست رؤسای جمهور واقع شد، ایشان بی اطلاع هستند؟‏‎ ‎‏ایشان نمی دانند در و و و سایر جاها چه می‌گذرد و از کی این مظالم‏‎ ‎‏واقع می‌شود؟ به آقای این مسائل اصلاً نمی رسد؟ ایشان در محاصره هست و کسی‏‎ ‎‏با او نمی تواند صحبت بکند؟ یا می دانند، مطلع اند، مسائل را می دانند و ساکت نشستند؟‏‎ ‎‏ما این سؤال را داریم که چرا سکوت در مقابل ظلم؟ این دستور حضرت مسیح هست؟!‏‎ »(صحیفه امام (4دی1358، صحیفه امام ج11 ص410) 🔻🔻 🔺🔺 پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی: بازخوانی مواضع امام خمینی در مواجهه با پاپ: وجه تمایز مرجعیت شیعه با رهبری کاتولیک‌های جهان لزوم توافق ادیان برای پیشرفت بشریت/تذکر به پاپ به دلیل عدم حمایت از مظلومین تشویق پاپ به نقش‌آفرینی جدی سیاسی پاسخی حکیمانه و قاطع به پاپ/جلوگیری از نفوذ در پوشش مذهب https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‏‎ ‎‏شرارتهای ضد اسلامی خاتمه می دهم واکنش قاطع امام خمینی به غائله ۱۴ اسفند بنی‌صدر؛ در پاسخ به تلگراف آیت الله گلپایگانی 🔻 | 16 اسفند بسم الله الرحمن الرحیم‏ ‏‏حضرت آیت الله آقای گلپایگانی ـ دامت برکاته‏ ‏🔹پس از اهدای تحیت و سلام، تلگراف‏‎ جنابعالی که از نگرانی آن حضرت در‏‎ ‎‏قضایای در روز پنجشنبه 14 / 12 / 59‏‎ حکایت می کرد واصل، تلفنهای‏‎ ‎‏بسیاری در دنبالۀ از اطراف نیز واصل گردید. به جنابعالی و عموم ملت‏‎ ‎‏شریف اطمینان می دهم که با خواست خداوند تعالی با اینگونه مخالفتهای با ،‏‎ ‎‏برخورد خواهد شد، و به دستگاه قضایی گفته ام که قضیه را تعقیب و مجرمین و‏‎ ‎‏محرّکین را شناسایی و کنند و نتیجه را به اینجانب اطلاع دهند تا تکلیف آنان به‏‎ ‎‏حسب موازین اسلامی معین شود. باید گروهها و دسته های سیاسی و غیر سیاسی‏‎ ‎‏بدانند که من با احساس تکلیف، با آنان برخورد و حدود اسلامی می کنم و به‏‎ ‎‏ ضد اسلامی خاتمه می دهم. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. حضرتعالی‏‎ ‎‏مردم را دعوت به آرامش فرمایید. والسلام علیکم و رحمة الله .‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی (16 اسفند 59، صحیفه امام، ج 14، ص 194) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
♦️ناگفته‌هایی از حیات سیاسی مصدق: از نوشیدن شربت شهادت در راه وطن! تا هموطنان در راه منافع انگلستان 🔹چهره دکتر مصدق در تاریخ سیاست این مملکت به گونه‌ای است که روزی وی خود را چنان وطن پرست معرفی می کند که حاضر است در راه کشور شربت شهادت بنوشد و روزی پرده از خود با انگلیسی ها بر می دارد. 🔸وی بعد از اتمام تحصیلات در حال بازگشت به ایران از بندر مارسی با یک کشتی به سوی بمبئی در هندوستان حرکت کرد. در این کشتی وزیر مختار انگلستان و امضاء کننده قرار داد ۱۹۱۹ نیز حضور داشت! کاکس خود را به مصدق نزدیک کرده و اطلاعات مربوط به سفر به ایران را در اختیار وی می گذارد!! 🔹«از مارسی با یک کشتی که پانزده روز بعد به بمبئی می رسید، حرکت کردم و از بحر احمر که می گذشتم، یک شب پس از صرف شام (سرپرسی کاکس) همان وزیر مختار انگلیس که قرارداد (پسرخاله مصدق) را امضاء کرده بود و به سمت کمیسر عالی انگلیس به بغداد می رفت، خود را به من نزدیک نمود و بعد از معارفه سؤال کرد چند روز در (بمبئی) می مانم و بعد به کدام یک از بنادر خلیج فارس وارد می شوم؟ گفتم توقف من در بمبئی زیاد نخواهد بود و مایلم در بصره پیاده شوم و از آن جا با راه آهن بغداد مسافرت نمایم، که وعده داد در عدن تحقیقات کند و مرا از چگونگی وضعيات آن هر دو مطلع نماید. شب دیگر باز پس از صرف شام نزدیک من آمد و گفت تحقيقاتم به این نتیجه رسید که راه آهن بغداد را اعراب خراب کرده اند و اکنون از این خط نمی توان عبور نمود.(خاطرات و تألمات ، صفحه ۱۲۰) 🔸و اینگونه محمد مصدق جوان از فرنگ برگشته به پیشنهاد دایی خود به والی گری فارس منصوب می گردد. 🔹مصدق ، علت پیشنهاد والیگری فارس به خودش را دو چیز می داند: مردم و ! که در خاطراتش یکی را مفصل توضیح داده و از دیگری می گذرد. 🔸«نه مردم می خواستند کسی به فارس برود که از رویه ولایت سابق پیروی کند، نه سیاست خارجی می خواست در آن وقت که تبلیغات رو به شدت می گذاشت، مردم ناراضی شوند..لذا از تمام طبقات و احزاب و دستجات به تلگرافخانه رفتند و انتصاب مرا به آن ایالت از نخست وزیر پیرنیا مشیر الدوله در خواست کردند.(خاطرات و تألمات، صفحه ۱۲۱) 🔹از تلاش های فرمانفرما و انگیزه وی از بقا خواهرزاده اش به عنوان والی فارس که بگذریم، سیاست خارجی مورد اشاره مصدق در آن هنگام، تنها انگلیس بود. 🔸چنانچه مصدق در جای دیگر به ارتباط نزدیک خود با برخی مأموران انگلیسی تصریح می کند. (خاطرات و تألمات،ص۱۲۳) 🔹ارتباط مصدق با انگلیسی ها به رفاقتش با کلنل فریزر(ژنرال انگلیسی برجسته پلیس جنوب) هم می رسد و وی از رفتار انگلیسی ها به نیکی یاد می کند و حتی از ماژور هود که قصد سرکوب تنگستان را داشت به نیکی یادکرده و او را شریف و وطن‌دوست می‌داند و تلاش می‌کند به جای آن‌که سرکوب تنگستان برای پلیس جنوب زحمتی ایجاد کند، خود این مأموریت وطن‌پرستانه (!!!) را انجام دهد: «من مأمورین بسیار شریف و وطن­ دوست از انگلستان دیده­ ام من مذاکراتى در شیراز و در تهران با اینها دارم یک روزى قنسول انگلیس آمد به من گفت ما حکم داده­ ایم تنگستانى­ ها را بلند بکنند من حالم به هم خورد گفت شما چرا حالتان به هم خورد گفتم چون این صحبتى که کردید نه در نفع شما بود نه در نفع ما گفت توضیح بدهید گفتم شما از پلیس جنوب شکایت دارید و می­گویید که پلیس جنوب در شیراز منفور است پس وقتى که شما را مأمور بیشه تنگستان بکنید بر منفوریت آنها افزوده می­شود تنگستانى­ ها اگر شرارت می­کنند من تصدیق می­کنم اگر بعضى از آنها راهزنى می­کنند من تصدیق دارم اگر آنها را پلیس جنوب تنبیه کند آنها جزء شهدا و وطن­ پرست­ها می­شوند و من راضى نیستم ولى اگر من که والى هستم آنها را تنبیه کنم به وظیفه خودم عمل کرده­ام و کار صحیحى کرده­ام گفت توضیحات شما مرا قانع کرد شما کار خودتان را بکنید من از شما تشکر می­کنم بعد از چند روز من را امن کردم و ماژور هود آمد از من تشکر کرد این سابقه­ای است که من با ماژور هود قنسول انگلیسى دارم با هم که امروز ماژر ژنرال فریزر شده سابقه دارم(مشروح مذاکرات مجلس ملى، دوره‏۱۴ جلسه ۳ صورت مشروح مجلس روز سه‌شنبه ۱۶ اسفندماه ۱۳۲۳) مصدق اینجا ضمن اینکه منافع دولت انگلستان را بر منافع ملت خودمان ترجیح می دهد با ذوق زدگی از رفاقت خود با اشغالگران انگلیسی به نیکی یاد می کند و حتی در فرازهای بعد از پذیرایی خود از آنان یاد می کند (خاطرات و تالمات، ص۱۲۵) نکه مهم آن‌که انگلستان در آن روزها، هم‌چون امروزِ خود هرنوع اقدام استقلال‌طلبانه علیه خود را به «دزدی، راه‌زنی، اقدام غیرانسانی و...» تعبیر می‌کردند. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم
💢گلایه‌های شهید ربانی شیرازی از اختلاف میان انقلابی‌ها 🔴سالگرد ارتحال مرموز مرحوم آیت‌الله ربانی شیرازی 🔹اختلاف آفت انقلاب‌هاست و یکی از نقشه‌های اساسی استکبار تفرقه‌افکنی با هدف سلطه بر ملت‌هاست. عالمان هوشیار انقلابی همواره با نظارتی دقیق در صدد رفع اختلافات شخصی و جزئی میان شخصیت‌های مبارز اصیل بوده‌اند. 🔸متنی که پیش رو دارید؛ بخشی از نامه‌ای است که هشت سال پیش از پیروزی انقلاب و در سال 1349 به حجت‌الاسلام و المسلمین نوشته‌اند و در آن از بروز اختلاف میان انقلابی‌ها گله می‌کنند و ایشان را به حفظ و کنار گذاشتن دعوت می‌کنند. توصیه‌ای که همیشگی است و با توجه به وقایع اخیر و اختلاف میان برخی مسؤولین رده بالای کشور بازخوانی آن ضرورت بیش‌تری دارد: 🔹«در پاسخ از خبرهايى كه بيش [و] كم مى‏رسد گله‏گذارى كنم، دوستانى كه مراجعت مى‏كنند نوعاً اختلافات دوستان و كناره‏گيرى بعضى و تغيير روش ديگرى را به سوغات مى‏آورند... 🔸نمى‏دانم آيا موقع بيدارى فرا نرسيده؟ وقت آن نشده كه روش خلاف اسلامى سابقين متروك شود؟ اگر ما كه خود را انقلابى و مبارز فكر مى‏كنيم، در وهلۀ اول، انقلاب در درون خود ايجاد نكنيم و با نفاق، ، تك‏روى مبارزه نكنيم، كه بكند؟ 🔹مگر نه اين است كه جهاد با نفس، اكبر از جهاد با دشمن است؟ مگر اين نيست كه موجب شكست از دشمن است؟ مگر ما به ديگران حمله نمى‏كنيم و خواهان نيستيم؟ حاصل آنكه مگر ما نمى‏خواهيم مسلمان واقعى باشيم و به اسلام واقعى عمل كنيم؟ مگر اسلام نمى‏گويد: واعتصموا بحبل‏اللّه‏ جميعاً و لاتفرقوا، و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم. 🔸ديگران خيال مى‏كنند كه اينها دستورات اخلاقى است و اخلاقيات ملزمى براى عمل ندارد، ما كه مى‏دانيم اينها است و واجب‏الاجراست، چرا عمل نكنيم؟ ... انقلابى اساسى در خاورميانه شروع شده و به مرزهاى ايران كشيده، خواه ناخواه عوامل داخلى و خارجى كوشش مى‏كنند انقلاب را نابود كنند. »(نهضت امام خمینی جلد 2 ص748-747) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.