eitaa logo
برش‌ ها
382 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
350 ویدیو
36 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سرلشکر ناجی فرمانده پادگان بود. وقتی فهمید که سیصد نفر از بچه ها سحری خورده اند که روزه بگیرند، کفری شده بود. صبح همه را در حیاط پادگان جمع کرد و دستور داد همه آب بخورند. می خواست روزه همه را بشکند. ابراهیم آرام و قرار نداشت. می دانست که ناجی آن شب برای اینکه مطمئن شود که پخت و پزی صورت نمی گیرد، حتما به آشپزخانه سرکشی می کند. دستور داد کف آشپزخانه را شستند و سپس روغن ریختند. ناجی آمد. موقع برگشت پایش لیز خورد و چنان زمین خورد که پایش شسکت و تا پایان ماه_رمضان در بیمارستان بستری بود و همه سربازها یک ماه رمضان بدون ناجی را تجربه کردند. راوی: پدر شهید. کتاب_برای_خدا_مخلص_بود ؛ خاطراتی از شهید محمد ابراهیم همت، نویسنده: علی اکبری، ناشر: یاز رهرا (س)، نوبت چاپ: یازدهم- زمستان ۹۵ ، صفحه ۱۷. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
دوستان عزیز دو شب دیگر تا شهادت شهید سید مجتبی هاشمی و اتمام جمع آوری کمکها برای رسوندن به محرومان مونده. دوستانی که می تونند دستی برسونند.🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبی موقع خواب گفتم : «خدایا ، علی من کجاست؟» خیلی دلم شکسته بود. داغ سه جوان بر دلم بود. شب خواب دیدم کنار نهر آب زلالی نشسته و کبوتری را به دست گرفته . گفتم : «مادرجان ، علی ، اینجا چه کار می کنی . » خندید و با خوشحالی گفت : «مادر! من منشی شده ام . » من هم همیشه با او که در ذهن و قلب من است می گویم : علی جان، اسم مرا هم بنویس . شاید به آبروی و بزرگی مقام تو ، آن امام همام شفاعتم کند. ع ع راوی: مادر شهید برشی از ؛ خاطرات شهید علی ماهانی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
با سلام خدمت اعضای محترم کانال؛ خواهران و برادران گرامی و تشکر صمیمانه از دوستانی که همیاری فرمودند. تا روز یکشنبه فرصتی نمانده، بزرگوارانی که قصد همکاری و دستگیری از محرومان را دارند، دست بجنبانند. منتظر همت دوستان هستیم. 🙏
شب ۲۱ بود. شهید مدنی سخنران جلسه بود. جلسات ایشان که با همراه بود. اما این جلسه سراسر ناله و زاری بود. وقتی که چراغ ها خاموش شد. فرمودند: در این شب اگر همه شما از گناهان تان می کنید، من آمده ام از عبادت هایم توبه کنم. قبلا خیال می کردم این عبادت ها برای خدا بوده اما الان می بینم که توهین به محضر خداوند بوده. خدایا از من د رگذر. الهی العفو. آن شب آقا با صدایی لرزان زار می زد و همه را منقلب کرده بود. راوی: حجة الاسلام بروجردی ؛ خاطراتی از شهید سید اسد الله مدنی، نویسنده: علی اکبری مزد آبادی، ناشر: یا زهرا (س)، نوبت چاپ: اول – ۱۳۹۳؛ صفحه ۲۳. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
اگر به خون شهیدان وفادارید، در مطالبه ملی لزوم تشکیل بانک اطلاعاتی تاریخ تولد و تاریخ شهادت شهدا در خبرگزاری فارس شرکت کنید. با ایجاد بانک اطلاعاتی تاریخ تولد و تاریخ شهادت شهدایمان و بارگذاری در اینترنت براحتی می‌توانیم بدانیم هر روز کدام شهیدمان بدنیا آمده یا شهادت رسیده است که در کنار بانک اطلاعات شرح زندگی‌نامه رشادت‌ها وصایای این عزیزان هم قابل دسترسی گردد تا بتوانیم هر چه بیشتر بهتر و راحت‌تر ارتباط بگیریم با معنویات و اثرات دایمی ارواح طیبه عظیم الشان‌شان. 🌻اقدام از طریق لینک زیر در خبرگزاری فارس:👇 https://www.farsnews.ir/my/c/24995 👈دقت کنید که باید روی گزینه حمایت میکنم بزنید ✅ شماره موبایل را وارد کنید، کد تایید را نیز وارد کنید تا حمایت شما ثبت شود
با سلام خدمت برادران و خواهران و ابراز تشکر مخلصانه نسبت به کسانی که در این طرح همیاری فرمودند، به عرض می رساند تا تکمیل بسته ها کم داریم. دوستان اگر عنایتی بفرمایند تا یه بسته غذایی پر و پیمون خدمت نیازمندان بدیم ممنون همه بزرگواران خواهم بود. امیدوارم تحت عنایات روح شهید هاشمی قرار بگیرید.
سال ۶۲ بود، بعد از عملیات والفجر یک. ماه رمضان آمدیم مرخصی. با مصطفی تمام سی شب ماه رمضان را می رفتیم مراسم . در سراسر دعا، مشغول استغفار و گریه و «الهی العفو» بود. از مراسم که بر می گشتیم، تازه می رفت گوشه حیاط برای ، با آن دست مجروح گچ گرفته اش. دیگر از آن شوخ طبعی ها خبری نبود. یک بار غریبانه می گفت: ماه رمضان که تمام شود، من هم تمام خواهم شد. در طول ماه مبارک، یک دعا را خیلی تکرار می کرد. «خدایا از تو احدی الحُسنَیَین می خواهم یا زیارت یا شهادت». هنوز یک ماه از ماه رمضان نگذشته بود که تمام شد. ، نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، چاپ ششم- ۱۳۹۴؛ ص ۱۵۱٫ کتاب یادگاران، جلد هشت؛ کتاب ردانی پور، نویسنده: نفیسه ثبات، ناشر: روایت فتح، تاریخ چاپ: چهارم- ۱۳۸۹؛ صفحه 75. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
به نام خدا به عنایت روح ملکوتی شهید سعید سید مجتبی هاشمی و همیاری و اعتماد دوستان حقیقی و اعضای محترام کانال ها، از کمک های جمع آوری شده برای 15 خانوار نیازمند بسته های غذایی تأمین و توزیع شد که گزارش مالی آن حضورتان تقدیم می گردد. از همه دوستانی که همیاری و اعتماد کردند صمیمانه و متواضعانه تشکر می کنم. امیدوارم بتوانیم این حرکات دستگیری از نیازمندان را با همیاری دوستا بتوانیم ادامه دهیم. در ادامه تصاویر و فاکتورهای مرتبط را تقدیم می کنم. .