میگما
آقای عبد الله ناصری در سخنانی وقیحانه مدعی شده که طبقه اصلی زنان موسوم به #پرستو ها #همسران_شهدا هستند.
https://t.me/nasr_ch/17048
http://yon.ir/gWXhl
بارها گفته ام که #اصلاح_طلبان اصیل نه تنها میانه ای با فرهنگ دفاع مقدس ندارند که آن را عامل عقب ماندگی خود از فرهنگ #غرب می دانند. اما به خاطر نفاق شان، دم خروس گه گاه بیرون می زند. این همان دم خروس است.
آنان که باید بدانند می دانند که عامل نفوذ پرستوها، روحیه #عیاشی است که #کارگزاران و فرزندان خلف آنها اصلاح طلبان در رده های مدیریتی کشور رسوخ داده اند.
چه کسانی در کاخ های شاه مخلوع سکونت دارند؟
چه کسانی در #استخرها و مجموعه های تفریحی شاه و #فرح سرگرمند؟
چه کسانی روز #عاشورا در مجموعه های تفریحی خود مشغول آب بازی می شدند؟
چه کسانی در سفر خارج به استخرهای #مختلط و ... می روند.
چه کسانی سر در #آخور بیت المال دارند و به خاطر حمایت های برادران شان با خیال راحت می چرند و دیگران را هم از لگد و پارس و گاز خود مستفیض می کنند.
انقلاب همیشه بر دوش پابرهنگان بوده و خواهد بود و همسران شهدا نیز از همین طیف اند و جنگ بین فقر و غنا، کوخ نشین و کاخ نشین، مستضعف و مستکبر همیشه جریان دارد و خواهد داشت.
آقای ناصری!
هم پرستوها و هم پرستو پروران افراد #عیاش و #هرزه ای هستند با تخم #اصلاحات به وجود آمده و رشد می کنند و میانه های نه با دفاع مقدس دارند و نه با انقلاب.
خودمانیم
از شهدا چه #زخمی خورده ای که این چنین هتاکانه همسران شان را متهم می کنی تا شاید دلت خنک شود.
به راستی شما از کدامین قبیله ای!
با کدامین شناسنامه؟
#میگما ؛نیش نوشت های پراکنده
.
روز #عاشورا بود. در منطقه ای بودیم که سه ماه بود که هیچ پیش روی در آن اتفاق نیفتاده بود و محمود عزم کرده بود تحرکی بیافریند.
باهم قرار گذاشتیم به یاد لب های #تشنه امام حسین (ع) آب نخوریم.
محمود گفت: امروز باید برویم و خون خود را فدای اسلام کنیم و این منطقه را از دست دشمن نجات دهیم. امروز یا به ملاقات خدا می رویم و یا به زیارت امام حسین (ع).
نیروها را به سه گروه تقسیم کردیم و به دشمن حمله کردیم. گویا دشمن کور شده بود و هیچ تحرکی نمی کرد. جلوی سنگرهای عراقی ها می رفتیم و عراقی ها اسلحه ها را می انداختند و فرار می کردند. محمود و شهید محمد یوسفیان برای خاموش کردن تانکی رفتند که مزاحم بچه ها شده بود.
غروب آن روز پیکر محمود و شهید یوسفیان را به عقب منتقل کردیم. خوش به حال محمود که شهید عصر عاشورا شد.
#شهید_محمود_اخلاقی
#شهدا_و_اهل_بیت (ع)
#شهدا_و_امام_حسین (ع)
#خاطرات_عاشورایی
#کتاب_نذر_قبول ؛ کتاب خاطرات شهید محمود اخلاقی، نویسنده: اشرف سیف الدینی، ناشر: اداره کل حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس کرمان، نوبت چاپ: اول – ۱۳۸۸؛ صفحات ۶۷ و ۷۱-۷۰.
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
آن روزها دیوار هم تعبیری از در بود
در آسمان چیزی که پر می زد، کبوتر بود
پسکوچه ها در عطر قرآن #چفیه می بستند
در کوچه ها هر عابری با تو برادر بود
تقویم و درس و زندگی ، رنگ حسینی داشت
هر روزمان با روز #عاشورا برابر بود
نه حرص بود و نه تکاثر...عشق بود و عشق
دست دعا سرچشمه ی جوشان کوثر بود
از شهر مرگی رد نمی شد.. در عوض تا بود
حرف #شهادت بود و آن هم #شادی آور بود
تو زنده بودی..چهره ات را خوب یادم هست
تسبیح دستت داشتی و گونه ات تر بود
آن روز بارانی تو قرآن خواندی و رفتی
لبخند بر لب داشتی و بار آخر بود
این، بار آخربود که می دیدمت آری...
لبخندت انگار از همیشه آشناتر بود
با عشق بالا رفتی و با عشق برگشتی
برگشتی و اسم تو روی سنگ مرمر بود
امروز هم اسم تو روی کوچه ی ما هست
اما زمانه کاش فردا طور دیگر بود
ای کاش فردا روزهای رفته بر می گشت
جای تفنگ این بار در دستت کبوتر بود
تو گفته بودی راه فردا راه دشواری ست
تو رفته بودی و .. صدا.. در گوش #سنگر بود
شاعر: محمدجواد شاهمرادی
#شعر_مقاومت
@boreshha
پدر مهدی یک سال قبل از ازدواج مان فوت کرده بود. مهدی حتی به مزار پدرش خیلی علاقه داشت.
1️⃣وقتی بعد از عقد برای اولین بار رفتیم #کرمانشاه. ساعت ده شب رسیدیم. مستقیم بردم سر قبر پدرش. اشک می ریخت و می گفت: دیدی بابا! بالاخره زن گرفتم. ببین آوردمش تو هم ببینی اش.
فردا صبحش هم رفتیم سر قبر پدرش. ده روزی که کرمانشاه بودیم روزی دو بار می رفتیم سر مزارش.
2️⃣اول تیر 91 هم سالگرد پدرش بود سر قبرش #دعای_ندبه گرفته بودند. با اینکه فقط یکی دو روز تا #مراسم_ازدواج مان وقت بود، رفتیم.
آذر سال 91 که شد. از چشم هایش خواندنم که دوست دارد #عاشورا کنار پدرش باشد. با اینکه دوست داشتم دومین سالگرد برادرم را تهران باشم، اما نتوانستم دلتنگی اش را تاب بیاورم. روز هشتم حرکت کردیم به سمت کرمانشاه.
3️⃣وقتی هم در آخرین سفر کربلا و آخرین دقیقه هایی که تا مهران داشتیم، دستم را گرفته بود و داشت #وصیت هایش را دم گوشم می گفت، گفت: یادتان نرود مرا پیش بابا دفن کنید.
#شهید_مهدی_نوروزی
#سیره_خانوادگی_شهدا
#احترام_به_پدر_و_مادر
راوی: مریم عطیمی؛ همسر شهید
#کتاب_دیدار_پس_از_غروب ؛ شهید مهدی نوروزی(مدافعان حرم 1)؛ نوشته منصوره قنادیان، ناشر: روایت فتح، چاپ سوم؛ 1395؛ صفحه 70، 37،29،26 و 20.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
حسین بن علی علیه السلام یک #روح_بزرگ و یک روح مقدس است.
اساساً روح که بزرگ شد تن به زحمت می افتد، و روح که کوچک شد تن #آسایش پیدا میکند. این خود یک حسابی است. ابن عباس ها بیایند نهی کنند، مگر روح حسین اجازه میدهد؟!
متنبّی، شاعر معروف عرب شعر خوبی دارد، میگوید:
وَ اذا کانَتِ النُّفوسُ کباراًتَعِبَتْ فی مُرادِهَا الْأجْسامُ
میگوید وقتی که روح بزرگ شد جسم و تن چارهای ندارد جز آنکه به دنبال روح بیاید، به #زحمت بیفتد و ناراحت شود. اما روح کوچک به دنبال خواهش های تن میرود، هرچه را که تن فرمان بدهد اطاعت میکند.
روح کوچک به دنبال لقمه برای بدن میرود اگرچه از راه دریوزگی و تملّق و چاپلوسی باشد. روح کوچک دنبال پست و مقام میرود ولو با گرو گذاشتن ناموس باشد. روح کوچک تن به هر ذلت و بدبختی میدهد برای اینکه میخواهد در خانهاش فرش یا مبل داشته باشد، آسایش داشته باشد، خواب راحت داشته باشد.
اما روح بزرگ به تن, نان جو میخوراند، بعد هم بلندش میکند و میگوید شب زنده داری کن.
روح بزرگ وقتی که کوچکترین کوتاهی در وظیفه خودش میبیند، به تن میگوید این سر را توی این تنور ببر تا حرارت آن را احساس کنی و دیگر در کار یتیمان و بیوه زنان کوتاهی نکنی!
روح بزرگ آرزو میکند که در راه هدفهای الهی و هدفهای بزرگ خودش کشته شود؛ فرقش شکافته میشود، خدا را شکر میکند.
روح وقتی که بزرگ شد، خواه ناخواه باید در روز #عاشورا #سیصد زخم به بدنش وارد شود. آن تنی که در زیر سم اسبها لگدمال میشود، #جریمه_یک_روحیه_بزرگ را میدهد، #جریمه_یک_حماسه را میدهد، #جریمه_حق_پرستی را میدهد، #جریمه_روح_شهید را میدهد.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 33-32.
#شهید_مرتضی_مطهری
#وسعت_روح
.
درسهای آموزنده ی قیام حسینی
حسین بن علی در سخنان و خطابه های خودش، آنجا كه از #امر_به_معروف و نهی از منكر صحبت می كند، همواره صحبتش این است: «وَ عَلَی الْاِسْلامِ السَّلامُ اِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْاُمَّةُ بِراعٍ مِثْلِ یَزیدَ» ، «اِنّی لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاِصْلاحِ فی اُمَّةِ جَدّی» .
بعد از بیست سی سال كه این حرفها فراموش شده بود، حسین بن علی به نام یك نفر #مصلح و اصلاح طلب كه باید در امت اسلام اصلاح ایجاد كرد، قیام كرد و به مردم #عشق و ایده آل داد. #ركن_اول حماسه ی زنده شدن یك قوم همین است. ملتی #شخصیت دارد كه حس استغنا و بی نیازی در او باشد. اینهاست درسهای آموزنده ای كه از قیام حسین بن علی باید آموخت. او حس استغنا و بی نیازی به مردم داد.
روزی كه می خواهد از مكه حركت كند، یك ذرّه قیام خودش را مشروط نمی كند و این طور می فرماید: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلی وُلْدِ آدَمَ» و در آخر خطبه می فرماید: «فَمَنْ كَانَ فینا باذِلاً مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلی لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ، فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَاِنَّنی راحِلٌ مُصْبِحاً اِنْ شاءَ اللّهُ تَعالی » من فردا صبح حركت می كنم؛ هركس كه آماده ی #جانبازی است و حاضر است خون قلب خودش را در راه ما بریزد و تصمیم به ملاقات حق گرفته است، فردا صبح حركت كند كه من رفتم. دیگر بیش از این حرفی نیست. این مقدار استغنا قطعاً در دنیا نظیر ندارد.
از این بالاتر شب #عاشورا ست كه اصحاب و اهل بیتش را جمع می كند و از آنها تمجید و تشكر می كند. بعد به آنها می گوید: بدانید از همه ی شما متشكر و ممنونم، ولی بدانید كه دشمنان با شما كاری ندارند و اگر بخواهید بروید مانع شما نمی شوند؛ من هم از نظر شخص خودم كه با من بیعت كرده اید، #بیعت خودم را از دوش شما برداشتم و محظور بیعت هم با من ندارید، هركس می خواهد برود آزاد است. حسین علیه السلام از اهل بیت و اصحابی كه درباره ی آنها گفته است كه اهل بیتی بهتر و باوفاتر از اینها سراغ ندارم، این مقدار #استغنا نشان می دهد و هرگز سخنانی از این قبیل كه من را تنها نگذارید، من غریبم، مظلومم، بیچاره ام، نمی گوید.
البته تكلیف دین خدا را برنمی دارد؛ لذا با افراد كه اتمام حجت می كرد، اگر در آنها تمایل به ماندن نمی دید، به آنها می گفت از این صحنه دور بشوید؛ زیرا من نمی خواهم شما به عذاب الهی گرفتار شوید، چون اگر از كسی استمداد كنم و او صدای استمداد مرا بشنود و مرا مدد نكند، خداوند او را به عذاب جهنم مبتلا خواهد كرد. این درس استغنا درس كوچكی نبود. همین استغنا بود كه بعدها روحیه ی استغنا به وجود آورد و چقدر قیامها و نهضتها به وجود آمد! .
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 50-49.
#شهید_مرتضی_مطهری
#روش_شخصیت_دادن
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
#باز_نشر
روز #عاشورا بود. در منطقه ای بودیم که سه ماه بود که هیچ پیش روی در آن اتفاق نیفتاده بود و محمود عزم کرده بود تحرکی بیافریند.
باهم قرار گذاشتیم به یاد لب های #تشنه امام حسین (ع) آب نخوریم.
محمود گفت: امروز باید برویم و خون خود را فدای اسلام کنیم و این منطقه را از دست دشمن نجات دهیم. امروز یا به ملاقات خدا می رویم و یا به زیارت امام حسین (ع).
نیروها را به سه گروه تقسیم کردیم و به دشمن حمله کردیم. گویا دشمن کور شده بود و هیچ تحرکی نمی کرد. جلوی سنگرهای عراقی ها می رفتیم و عراقی ها اسلحه ها را می انداختند و فرار می کردند. محمود و شهید محمد یوسفیان برای خاموش کردن تانکی رفتند که مزاحم بچه ها شده بود.
غروب آن روز پیکر محمود و شهید یوسفیان را به عقب منتقل کردیم. خوش به حال محمود که شهید عصر عاشورا شد.
#شهید_محمود_اخلاقی
#شهدا_و_اهل_بیت (ع)
#شهدا_و_امام_حسین (ع)
#خاطرات_عاشورایی
#کتاب_نذر_قبول ؛ کتاب خاطرات شهید محمود اخلاقی، نویسنده: اشرف سیف الدینی، ناشر: اداره کل حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس کرمان، نوبت چاپ: اول – ۱۳۸۸؛ صفحات ۶۷ و ۷۱-۷۰.
🔺نذر عاشورا
🔹مادر محمود نذر کرده بود که پسرش در #روز_عاشورا شهید شود. می گفت: می دانستم محمود شهید می شود. #ختم_سوره_واقعه برداشتم که اگر شهید می شود، روز عاشورا شهید شود تا گریه هایم برای امام حسین (ع) باشد و رنگ او را بپذیرد.
🌀تا غروب #عاشورا خبر شهادت محمود به او نرسید. ناراحت بود. گفت: خدایا! نذرم را قبول نکردی؟!
🔸مادر عازم مسجد بود. وقتی خبر شهادت محمود را به مادر دادیم، اولین سؤالش این بود که کی شهید شد؟
⚡️وقتی گفتیم روز عاشورا، گفت:«خدایا! ممنونم که نذرم را قبول کردی».
🍁دوباره راه مسجد را در پیش گرفت. در مقابل نگاه سؤال انگیز ما گفت:
«محمود به #امام_حسین (ع) اقتدا کرد و امام حسین (ع) شهید نماز شد. من هم عازم نمازم».
#شهید_محمود_اخلاقی
#پدران_و_مادران_شهدا
#خاطرات_عاشورایی
📚#کتاب_نذر_قبول ؛ کتاب خاطرات شهید محمود اخلاقی، نویسنده: اشرف سیف الدینی، ناشر: اداره کل حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس کرمان، نوبت چاپ: اول – ۱۳۸۸؛ صفحه 75-74.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir