برش ها
تاریخ دقیق شهادت شهید محمد ابراهیم همت متن کامل به همراه مستندات در پایگاه برش ها https://b2n.ir/365
تاریخ دقیق شهادت شهید محمد ابراهیم همت
تاریخ شهادت یک شهید، بخشی از هویت اوست که هیچ دل بسته به انقلاب، نباید به خود اجازه دهد دانسته یا نادانسته در آن تشکیک نماید. به یقین این اقدام گام اول در تخریب فرهنگ جهاد و مقاومت خواهد بود.
اگر ما امروز از مردم عصر اهل بیت (ع) گله مندیم که چرا تاریخ ولادت ها و شهادت های آن بزرگواران را به درستی ثبت نکرده و دست ما نرسانده اند، فردا هم ما به خاطر این اهمال در پیشگاه تاریخ محاکمه خواهیم شد.
درباره تاریخ دقیق شهادت شهید همت چند نکته را به عرض می رسانم.
یک: در منابع فعلی در دسترس عموم تاریخ شهادت شهید همت 17 اسفند ثبت شده است. از جمله این منابع سایت بنیاد شهید که اطلاعات اکثر شهیدان را در خود گرد آورده است و همچنین سامانه گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران و از جمله منابع سنگ مزار شهید در اصفهان و سنگ یاد بود آن در تهران است که همگی 17 اسفند را نشان می دهد. به تبع این منابع بقیه پایگاه هایی که درباره زندگی نامه این شهید بزرگوار چیزی نوشته اند همین تاریخ را ثبت کرده اند.
دو: اما آن چیزی که با واقعیت سازگاری دارد 22 اسفند ماه می باشد. جالب توجه اینکه تصویری که در پایگاه سامانه شهدای تهران ثبت شده، 22 اسفند را نشان می دهد اما تاریخ مذکور در سایت 17 اسفند می باشد. این تغییر و تحول در مزار اصلی شهید همت در شهرضای اصفهان نیز صورت گرفته است.
سه: از مسلمات تاریخی این است که شهید سید حمید میر افضلی همراه با شهید همت شهید شده اند. زیرا هر دو سوار بر یک موتور سیکلت بوده اند که هدف قرار می گیرند. بر روی سنگ مزار شهید میر افضلی تاریخ 22 اسفند ثبت شده است. در نتیجه یکی از این دو تاریخ قطعا اشتباه است. در روز شهادت شهید میر افضلی کسی تشکیک نکرده، هم نوشته روی مزارش گواهی می دهد و هم گزارش های کتاب های "سید پابرهنه" و "اینجا مجنون است به گوشم". آنچه مشکوک است تاریخ شهادت شهید همت می باشد.
چهار: روایت همسر شهید این چنین است:
یک روز در میان زنگ می زد. آخرین بارش سه شنبه بود؛ شانزدهم اسفند. ساعت چهار و نیم عصر.
چند بار گفت: «خیل یدلم برات تنگ شده»
گفت: «می خواهم ببینم تان».
گفتم: می آیی؟
گفت: اگر شد بیست و چهار ساعته می آیم می بینم تان و بر می گردم. اگر نشد یکی ار می فرستم دنبال تان....
یک هفته گذشت. نه از خودش خبری شد و نه از تلفنش... شبی حدود نصف شب، احساس کردم طوفان شده. ..شب بعد خواب دیدم رفته ام جلوی آینه ایستاده ام و دو طرف فرق سرم دو موی کلفت سفید هست... صبح بلند شدم. بچه ها را برداشتم راه افتادم. جایی کار داشتم.، خانه خاله ام نجف آباد. رادیوی مینی بوس روشن بود. زنگ اخبار ساعت دو بعد از ظهر را که زد گوش هایم تیز شد. گوینده خبرها را خواند یکی از خبرها بند دلم را پاره کرد...
کتاب به مجنون گفتم زنده بمان؛ کتاب همت؛ صفحه 62-64.
هم چنان که مشاهده می فرمایید این روایت اصلا با 17 اسفند سازگاری ندارد و با 22 اسفند تناسب بیشتری دارد.
سؤال اصلی از مسئولین و متولیان امر تاریخ شهدا این است که مگر چند سال از شهادت این رادمردان گذشته است که تاریخ دفاع مقدس این چنین گرد فراموشی و بی اعتنایی را به خود می بیند. اگر این اسطوره های را ملت های دیگر داشتند همین طور از روی شکم شیری با آن برخورد می کردند؟ نکند سازمان های عریض و طویلی چون حفظ و نشر آثار و ارزش های دفاع مقدس به #بنیاد_حذف_و_محو_آثار_و_ارزشهای_دفاع_مقدس تبدیل شده اند؟ امیدواریم تا دیر نشده مسئولین امر به رسالت شرعی، ملی و تاریخی خود توجه کرده و به اسلام و انقلاب رجوع کنند.
اگر دوستان برگوار اشکالی را در این نوشته می بینند، ما را از نظرات اصلاحی خود بی نصیب نفرمایند.
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#شهید_سید_حمید_میر_افضلی
#تاریخ_شهادت
#نیش_نوشت ؛ نوشته های پراکنده
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
در گرماگرم عملیات_کربلای_چهار، در ساحل ام_الرصاص مجروح افتاده بودم. از شدت آتش دشمن، هیچ قایق خودی نمی توانست بیاید این طرف رود. ناگهان دیدم قایقی از راه رسید و چند نفر لباس خاک یو پیشانی بند بسته از آن پیاده شدند.
شناختمش. ستار ابراهیمی بود. تا مرا دید و آمد چیزی بگوید، بی سیم چی اش گفت: حاجی جان! جنازه برادرتان صمد همین جاست. اگر اجازه بدهید با همین قایق برش گردانیم.
حاج ستار در حالی که بند کلاهش را در دستش گره می زد، گفت: نه. دوباره بی سیم چی من و منی کرد که حاجی گفت: هر وقت جنازه همه را برگرداندید، جنازه صمد را هم برگردانید. والسلام. دیگر هم در این موضوع چیزی نمی خواهم بشنوم.
شهید_ستار_ابراهیمی
سیره_مدیریتی_شهدا
مدیریت_عدالت_محور
کتاب_غواص_ها_بوی_نعنا_می_دهند؛ نوشته حمید حسام؛ نشر شهید کاظمی؛ جاپ اول ناشر-بهار 1398 ؛ صفحه 74.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
#سیره_حضرت_امام_جواد (ع):
از #کودکی صلابتی خاص در برخورد با اهل منکرات داشت و تحت تأثیر هیبت پوشالی شان قرار نمی گرفت.(1) می فرمود: #رضایت به انجام کار زشت، انسان را در گناه آن شریک کرده و اعلام #برائت از کارهای ناپسند، انسان را از دایره مرتکبین آن خارج می کند.(2)
در مجلس #مأمون، چنان فریادی بر سر مرد #آهنگ نواز کشید که به إذن الله دست نوازنده تا آخر عمرش فلج شد.(3) جایگاه سِنّی افراد، مانع از نهی از منکرش نمی شد. در مجلسی به عمویش فرمود چرا بدون علم #فتوا می دهی؟ در حالی که داناتر از تو در میان امت حاضر است.(4) از برخی افرادی که با توهم تبلیغ دین، به خط #امامت ضربه می زدند، ابراز برائت می کرد.(5)
1. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج56 ؛ ص397.
2. تحف العقول؛ ص456.
3. الكافي؛ ج1 ؛ ص494.
4. بحار الأنوار؛ ج50 ؛ ص100.
5. رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال ؛ ص529.
#سیره_حضرت_امام_جواد (ع)
#سیره_اهل_بیت (ع)
#امام_جواد (ع)
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
🚨 دولت هند در مقابل هندوهای افراطی بایستد
🔻 رهبر انقلاب: قلب مسلمانان جهان از کشتار مسلمانان در هند جریحه دار است. دولت هند باید در مقابل هندوهای افراطی و احزاب طرفدار آنها بایستد و با توقف کشتار مسلمانان، از انزوای خود در جهان اسلام جلوگیری کند.
💻 @Khamenei_ir
پاسداشت 714 شهید شانزدهم اسفند ماه
#شهید_امروز
#شهید_محمد_جواد_آخوندی
شهید محمدجواد آخوندی فرمانده گردان یدالله تیپ امام صادق (ع) (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهید_عیسی_خدری
شهید عیسی خدری قائم مقام فرمانده گردان ۴۰۹ حضرت ابوالفضل (ع) لشکر ۴۱ ثارالله (استان سیستان و • بلوچستان، شهرستان زهک، روستای محمد شاه کرم) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهید_حجت_نظری
شهید حجت نظری فرمانده گردان حضرت اباالفضل (ع) (استان گیلان، شهرستان فومن) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهید_محمد_گرامی
جانشین ستاد لشکر 41 ثار الله کرمان
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
برش ها
زندگی نامه شهید محمد گرامی👇👇👇
سال نمای زندگی شهید محمد گرامی
عضو شورای فرماندهی سپاه کرمان و جانشین رئیس ستاد لشکر ۴۱ ثار الله
۱۳۴۱؛ (اول فروردین) ولادت در کرمان
۱۳۴۸؛ شروع تحصیلات ابتدایی در مدرسه فرودوسی
۱۳۵۲؛ انتقال به مدرسه جیحون از کلاس پنجم ابتدایی
۱۳۵۳؛ ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی در مدرسه فردوسی
۱۳۵۵؛ ادامه تحصیل در مقطع متوسطه در شریعتی (شاپور سابق)
۱۳۵۷؛ شرکت در تظاهرات خیابانی از سال سوم دبیرستان و اقدام به تعطیل کردن کلاس ها
۱۳۵۷؛ (۲۴ مهر) شرکت د رتجمع مسجد جامع کرمان و زخمی شدن به وسیله چماق داران رژیم پهلوی
۱۳۵۷؛ (آذر) برگزاری مراسم استقبال از زندانیان سیاسی و در جریان گذاشتن آن با مردم
۱۳۵۷؛ تلاش برای خنثی سازی تلاش های منافقین در دبیرستان بعد ا زپیروزی انقلاب
۱۳۵۸؛ ترتیب دادن یک ملاقات خصوصی برای دیدار اعضای انجمن اسلامی برای دیدار با امام خمینی (ره)
۱۳۵۸؛ شروع فعالیت در جهاد سازندگی رابر
۱۳۵۹؛ (تیر) اقدام به عضویت در سپاه پاسداران
۱۳۵۹؛ (۲۵ مرداد) ورود رسمی به مجموعه سپاه پاسداران و شرکت در اردوی یک هفته ای
۱۳۵۹؛ (۳۱ شهریور) اعزام به فرودگاه کرمان جهت حفظ امنیت آنجا به مدت ۱۵ روز
۱۳۵۹؛ (مهر) شرکت در دوره آموزش پرسنلی به مدت یک هفته و اشتغال رسمی در سپاه ماهان به عنوان مسئول پرسنلی
۱۳۵۹؛ انتخاب به عنوان جانشین فرماندهی سپاه ماهان و بعد از دو هفته به فرماندهی سپاه ماهان به مدت سه سال
۱۳۶۱؛ ازدواج با خانم مهری ایازی
۱۳۶۲؛ انتصاب به سمت مسئول تحقیق و بررسی سپاه ناحیه کرمان
۱۳۶۳؛ تولد اولین فرزند
۱۳۶۳؛ تأسیس حسینه سپاه ثار الله با ظرفیت ۱۵ هزار نفر
۱۳۶۴؛ راه اندازی کانون نشر حجاب با همکاری شهدای چون شهید مغفوری
۱۳۶۴؛ (بهمن) شرکت در عملیات والفجر هشت با سمت جانشین مسئول ستاد لشکر
۱۳۶۵؛ (دی) شرکت در عملیات کربلای چهار و پنج با سمت مسئول ستاد خط.
۱۳۶۵؛ (۱۶ اسفند) شهادت در منطقه عملیاتی شلمچه؛ هنگامی که برای تحویل خط جهت انجام عملیات کربلای هشت به لشکر دیگر در پنج ضلعی شملچه حضور داشت.
مزار: گلزار شهدای کرمان
#زندگی_نامه_شهدا
#شهید_محمد_گرامی
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
محمد نسبت به پدر_و_مادر ش کمال محبت و احترام را داشت. وقتی پدرش از دنیا رفته بود، خیلی گریه می کرد. می گفت: من رفیقم را از دست داده ام.
برش اول:
وقتی فرمانده سپاه ماهان بود، مادرش بیمار شده بود و نیاز به مراقبت های پزشکی داشت. مادر را روی دوش خود سوار می کرد و از این اتاق به آن اتاق در بیمارستان می رفت. پرستارها باور نمی کردند که این جوانی که این طور مادرش را از این به اتاق می برد، فرمانده سپاه ماهان است.
برش دوم:
محمد آزمونی داشت که برایش سرنوشت ساز بود. به همین خاطر یک هفته مرخصی گرفت تا خوب بخواند. اتفاقا این ایام مصادف شد با عود بیماری قبلی مادرش که نیاز به بستری داشت. محمد همه اولویت هایش را کنار گذاشت. مرخصی دوباره گرفت و مادرش را مرتب تا یک ماه و نیم به بیمارستان می برد. وقتی هم بستری شد خودش پیشش می ماند و کارهایش را انجام می داد. وقتی هم مرخص شد، ویلچری گرفت و مدام او را به فضای سبز می برد. می گفت: اگر قرار باشد مادرم بستری باشد، تا هستم اجازه نمی دهم شما کارهایش را انجام دهید.
صندلی می گرفت و مادر را روی آن می نشاند و از پله های بیمارستان بالا می برد. گاهی با حسرت می گفتم: یعنی می شود فرزندم علی نیز مثل تو به من رسیدگی کند. محمد می گفت: اگر فرزندت را مؤمن تربیت کنی بقیه مسائل حل است.
راوی: ناصر ابوالحسنی و مهری ایازی(همسر شهید)
کتاب_دل_دریایی ؛ خاطرات شهید محمد گرامی؛ نویسنده: الهه بهشتی. ناشر: لشکر 41 ثار الله. نوبت چاپ: اول-1376؛ صفحه 53 و 74-75.
✂️برش ها
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
کتاب خداحافظ کرخه؛ نوشته داود امیریان
نگاهی به دفاع مقدس از ناحیه طنز
رهبر معظم انقلاب در سال 1370 تقریظی بر آن نوشته اند:
این کتاب شیرین و ساده، زندگی و احساس و جهتگیریهای بسیجی را بخوبی تشریح میکند. نویسنده که خود یک بسیجی با همهی بار فرهنگی این کلمه است، با بیان بعضی از جزئیات به ظاهر کم اهمیت، آن امر مهم را تصویر و ترسیم کرده است. با اینکه جوانی کم سن و سال است، بسی پختهتر از عمر خود مینویسد و میاندیشد. گاه در نقل حوادث، تسلسل طبیعی و منطقی رعایت نشده است. باری، این یکی از کتابهای خیلی خوب در مجموعهی خاطرههاست. 20/12/70
لینک خرید نسخه الکترونیکی
https://b2n.ir/162551
#معرفی_کتاب
#کتاب_خداحافظ_کرخه
#کتاب_های_تقریظی_مقام_معظم_رهبری
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید قاسم سلیمانی:
فرزندانم، دختران و پسرانم، فرزندان شهدا، پدران و مادران باقیمانده از شهدا، ای چراغهای فروزان کشور ما، خواهران و برادران و همسران وفادار و متدینه شهدا!
عزیزانم! تا پیشکسوتان این ملتید، قدر خودتان را بدانید. شهیدتان را در خودتان جلوهگر کنید، بهطوری که هر کس شما را میبیند، پدر شهید یا فرزند شهید را، بعینه خوِد شهید را احساس کند، با همان معنویت، صلابت و خصوصیت.
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#شهید_قاسم_سلیمانی
#رسالت_خانواده_شهدا
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
#شهید محمد گرامی:
با انگیزه های مختلفی کا رکرده ام. برای آسودگی، برای زندگی، برای رضایت دیگران، برای دلخوشی پدر و مادرم؛ اما هیچ وقت به اندازه گفتن یک لا اله الا الله یا برداشتن قدمی برای #رضای_خدا، برایم لذت بخش نبوده است.
کتاب دل دریایی؛ خاطرات شهید محمد گرامی؛ نویسنده: الهه بهشتی. ناشر: لشکر 41 ثار الله. نوبت چاپ: اول-1376؛ صفحه 126.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
پاسداشت 673 شهید هفدهم اسفند ماه
#شهید_امروز
#شهید_حمزه_بابایی
شهید حمزه بابایی فرمانده گردان توحید از تیپ قمر بنیهاشم (استان اصفهان، شهرستان مبارکه) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهید_شمس_علی_اهرون
شهید شمس علی اهرون؛ مسئول طرح و عملیات پیرانشهر (استان لرستان، شهرستان کوهدشت) (۱۳۶۳ ه.ش)
#شهید_سید_محمد_صدر
عالم مجاهد آیتالله شهید سیدمحمد صدر در نجف اشرف توسط دژخیمان بعثی (۱۳۷۷ ه.ش)
#شهید_حسن_علی_شمس_آبادی
شهید مدافع حرم حسنعلی شمسآبادی (استان خراسان رضوی، شهرستان جوین، روستای شمسآباد) (۱۳۹۴ ه.ش)
#شهید_اصغر_امیر_فقر_دیزجی
شهید اصغر امیر فقر دیزجی قائم مقام فرمانده گردان حضرت ابوالفضل (ع) لشكر مکانیزه 31 عاشورا
#شهید_عباس_مجازی
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
میان دار #هیئت بود. موقع سینه زنی آنقدر ابوالفضل ابوالفضل می گفت که از حال می رفت.
#عملیات_والفجر_هشت مجروح شده بود و به شیراز منتقلش کرده بودند. حافظه اش، حتی اسم خودش را از یاد برده بود. به هیچ اسمی عکس العمل نشان نمی داد. اما وقتی اسم ابوالفضل برده می شد، سینه می زد، خیال می کردند ابوالفضل اسمش است.
اتفاقی رفتم ملاقاتش، شناختمش. عباس مجازی از بس با اسم حضرت ابوالفضل (ع) سینه زده بود، شده بود ملکه ذهنش. حتی فراتر از اسمش.
#شهید_عباس_مجازی
#شهدا_و_اهل_بیت (ع)
#شهدا_و_حضرت_ابوالفضل (ع)
راوی: سردار شهید حسن طوسی
#کتاب_خط_عاشقی۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۷۵ .
فرازی از وصیت نامه شهید قاسم سلیمانی:
در این عالم، صوتی که روزانه من میشنیدم و مأنوس با آن بودم و همچون صوت قرآن به من آرامش میداد و بزرگترین پشتوانه معنوی خود میدانستم، صدای #فرزندان_شهدا بود که بعضاً روزانه با آن مأنوس بودم؛ صدای پدر و مادر شهدا بود که وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس میکردم.
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#وصیت_نامه_شهید_قاسم_سلیمانی
#شهید_قاسم_سلیمانی
#رسالت_خانواده_شهدا
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
قَالَ الصَّادِقُ ع...وَ لَا حِجَابَ أَظْلَمُ وَ أَوْحَشُ بَيْنَ الْعَبْدِ وَ بَيْنَ اللَّهِ تَعَالَى مِنَ النَّفْسِ وَ الْهَوَى وَ لَيْسَ لِقَتْلِهِمَا وَ قَطْعِهِمَا سِلَاحٌ وَ آلَةٌ مِثْلُ الِافْتِقَارِ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ الْخُشُوعِ وَ الْجُوعِ وَ الظَّمَإِ بِالنَّهَارِ وَ السَّهَرِ بِاللَّيْلِ فَإِنْ مَاتَ صَاحِبُهُ مَاتَ شَهِيداً وَ إِنْ عَاشَ وَ اسْتَقَامَ أَدَّاهُ عَاقِبَتُهُ إِلَى الرِّضْوَانِ الْأَكْبَر.
حضرت صادق عليه السّلام فرمود:
تيرهترین و وحشت ناك ترین حجاب ميان خداوند و بندگانش #نفس_اماره و تمایلات نفسانی است و برنده ترین و مؤثرترین سلاح در مبارزه با نفس، اظهار فقر و نياز و بندگى به درگاه خدا و خضوع در مقابل عظمت و جلال او و روزه دارى در روزها و شب خيزى و بيدارى شب، است. هر گاه كسى در خلال اين مبارزه از دنیا برود، در زمره #شهدا محشور خواهد گشت. و اگر زنده بود و در اين راه و اين برنامه استقامت ورزيد پايان جريان زندگى او به رضوان اكبر الهی منتهى خواهد شد.
( مصباح الشریعة ؛ صفحه 643)
#روایات_جهاد_و_شهادت
#مثل_شهید
#فضیلت_جهاد_با_نفس
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید حسن غازی:
احساس غربت این جوانان عزیز که پویندگان راه حسین(ع) می باشند، در این جهان بازتابی از آن بُعد ابدیت خواهی و حس خلود جاودانگی طلبی روح آنهاست.
وقتی که عملت صالح بود، همیشه شهیدی. همیشه آماده رفتنی. آنگاه نسبت به آخرت نه اکراه بلکه اشتیاق خواهی داشت.
خدایی بودن، خدایی زیستن وخدایی بودن تو را به کوچ آخرت مشتاق می کند .
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#وصیت_نامه_شهید_حسن_غازی
#شهید_حسن_غازی
#شهادت_طلبی
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/