eitaa logo
برش‌ ها
383 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
346 ویدیو
36 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از رادیو پلاک
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻🎙 ✅بیسیم چی ""ویژه ولادت سرور هستی حضرت بقیه الله"" با سپاهی از شهیدان خواهی آمد.... :کریمی،بنی فاطمه گوینده:خانم بابایی نویسنده:خانم پازوکی با انتشار این اثر در "نشر شادی اهل بیت "سهیم شوید 🔹جهت دریافت صدها صوت شهدایی و راهیان نور به رادیو پلاک بپیوندید👇 @radiopelak
#شهید_مهدی_زین_الدین #انتظار
پانزده نفری در محاصره دشمن گیر کرده بودیم. از فشار تشنگی، بی حال و خسته خواب مان برد. بیدار که شدیم محمد حسن گفت: توی خواب حضرت_زهرا (س) را دیدم. به من آب دادند و قمقمه یکی از شهدا را پرکردند. فوری رفتیم سر وقت قمقمه های شهدا. یکی شان پر بود از آب خنک. انگار همین الان داخلش یخ انداخته بودند. همه سیراب شدیم از مهریه حضرت زهرا (س). راوی: غلام علی ابراهیمی کتاب خط عاشقی ۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)، گرد آوری: حسین کاجی، بازنویسی: مهدی قربانی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم- بهار ۱۳۹۵، خاطره ۷۰ به نقل از کتاب افلاکیان، نویسنده: خدیجه ابول اولا صفحه ۲۸۴. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
علی اکبر خیلی با محبت بود و با هر کس به فراخور سنش برخورد می کرد. در برابر پدر و مادرش خیلی #متواضع بود. آن قدر مورد اعتماد پدر و مادرش بود که آنها گله های همدیگر را هم پیش او می بردند. اکبر وقتی پیش پدرش بود از #مادر حمایت می کرد و وقتی پیش مادر بود از #پدر. همه افراد خانواده هم خیلی دوستش داشتند. #شهید_علی_اکبر_شیرودی #سیره_خانوادگی_شهدا #حسن_معاشرت_با_پدر_و_مادر_در_سیره_شهدا راوی: خانم شاطر آبادی؛ همسر شهید #کتاب_بر_فراز_آسمان ؛ زندگی نامه و خاطرات سر لشکر خلبان شهید علی اکبر شیرودی، نویسنده: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ناشر: نشر شهید ابراهیم هادی، نوبت چاپ: ششم ۱۳۹۵؛ صفحه ۳۹-۳۸. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
سید محمد علی خودش را مدیون می دانست و را وسیله برای ادای این دین. به همین خاطر در سال های اولیه ازدواج مان در هیچ شغلی بیش از یک سال دوام نیاورد. اوایل ازدواج در بود. مدتی بعد مدیر شد و در کنار آن در یک دبیرستان به عنوان مشغول به کار شد. یک سال نشده کانون را رها کرد و در بخش فرهنگی مشغول به کار شد. مسئول پیک انقلاب و نشریه کودکان شد. اگر تهران بود مدام به بیمارستان ها جهت عیادت از مجروحان می رفت و گرنه جبهه بود بود برای امور فرهنگی و عقیدتی. بعد از مدتی به بخش احیای اندیشه اسلامی رفت و سرانجام در بخش بین الملل ماندگار شد. فکر می کرد در آنجا بیشتر به اسلام خدمت می کند. آن قدر عاشق انقلاب بود که با عازم هندوستان شد برای تبلیغ اسلام و انقلاب. راوی: مریم قاسمی زهد؛ همسر شهید کتاب رسول مولتان؛روایتی از زندگی سردار فرهنگی شهید سید محمد علی رحیمی، نویسنده: زینب عرفانیان، ناشر: سوره مهر، نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۷؛ صفحه ۳۰-۳۲ و ۳۵. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
#شهید_امروز #شهید_علی_اکبر_شیرودی مطالب مربوط به این شهید عزیز را در لینک زیر مشاهده بفرمایید. yon.ir/Da2xO
هدایت شده از روی خط شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹سلام بر شهدا؛ حاضران در تمامی صحنه های نبرد علیه کفر و نفاق 🔹ای انسان های در خواب رفته بیدار شوید 🔹زنده شدن شما بستگی به لبیک گفتن به ندای حق دارد... نه آنکه فکر کنید که اگر به جنگ نروید زنده می مانید. @khateshahadat
محمود در #نهی_از_منکر صریح بود. #ماه_رمضان بود و #روزه نگرفته بودم. سفره را که پهن کردم غذا بخورم، دیدم محمود نگاه معنا داری بهم می کند. گفتم: با این نگاه که نمی شود غذا خورد. سفره را جمع کردم که بروم، گفت: از من حیا می کنی؛ اما از خدا حیا نمی کنی؟! اگر من اینجا نبودم در محضر خدا غذا می خوردی؟! #شهید_محمود_اخلاقی #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر #مبارزه_با_روزه_خواری در سیره شهدا راوی: برادر شهید کتاب نذر قبول؛ کتاب خاطرات شهید محمود اخلاقی، نویسنده: اشرف سیف الدینی، ناشر: اداره کل حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس کرمان، نوبت چاپ: اول – ۱۳۸۸؛ صفحه ۱۵ خاطره شماره ۸. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
تا روضه (س) را می شنید به هم می ریخت. می گفت: تنهاترین چیزی که طاقتش را ندارم روضه حضرت زهرا(س) است. شب عملیات ، وقتی های لشکر برای اعلام وضعیت به طرف جزیره ام الرصاص رفتند؛ خبری از آنها نشد، علی اصغر پیش قدم شد برای آوردن خبر. آخرین خبر، خبر خودش بود. با دشمن درگیر شده بود. صدایش از توی بی سیم می آمد. آخرین کلام کلامش سه بار سلام به حضرت زهرا (س) و نوای سوزناک بود. (س) راوی: هم رزم شهید کتاب خط عاشقی ۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)، گرد آوری: حسین کاجی، بازنویسی: مهدی قربانی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم- بهار ۱۳۹۵، خاطره ۷۲ به نقل از کتاب مهر مادر، نویسنده گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/