eitaa logo
برش‌ ها
383 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
346 ویدیو
36 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ رَفَعَهُ‏: «أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع خَطَبَ يَوْمَ الْجَمَلِ إِلَى أَنْ قَالَ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ الْمَوْتَ لَا يَفُوتُهُ الْمُقِيمُ وَ لَا يُعْجِزُهُ الْهَارِبُ لَيْسَ عَنِ الْمَوْتِ مَحِيصٌ وَ مَنْ لَمْ يَمُتْ يُقْتَلْ وَ إِنَّ أَفْضَلَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَأَلْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّيْفِ أَهْوَنُ عَلَيَّ مِنْ مِيتَةٍ عَلَى فِرَاشٍ. (وسائل الشيعة ؛ ج‏15 ؛ ص14). حضرت علی علیه السلام د رروز خطبه ای را خطاب به یارانش ایراد نموده ، در آن خطبه فرمودند: خواهنده‏اى شتابان است، كه ثابت قدم و فرارى از دستش نروند. هر کس نمیرد، خواهد شد. گرامى‏ترين مرگ ها شهادت است. قسم به آن كه جان فرزند ابو طالب در اختيار اوست هزار ضربه شمشير بر من آسان تر است تا مرگ در بستر در غير طاعت خدا. @boreshha
برش های مربوط به این شهید عزیز را در اینجا مشاهده بفرمایید. http://ytre.ir/wdI
شهید طهرانی #صهیونیست ها را دشمن درجه یک و نابودی آنها را آرمان خود می دانست. تمام برنامه هایی هم که داشت همه در جهت همین هدف بود. می گفت: «نابود کردن #اسرائیل فقط به دست شیعه است. خود اسرائیلی ها هم متوجه شده اند و دارند کار می کنند. ما هم نباید بی کار بنشینیم». معتقد بود این کار فقط از عهده شیعه بر می آید و فرق و مذاهب دیگر موفقیت چندانی د راین عرصه نخواهند داشت. ایشان در نامه ای که به مناسبت بیست سالگی #صنعت_موشکی سپاه به مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۳ نوشته بود، آورده است: «به خدای عز و جل! اگر برادرانه همه امکانات و توان خود را با درایت به کار ببندیم و توکل به خدای متعال نماییم و جهت اعتلای اسلام عزیز و یاری #رهبر بزرگ و مظلوم خود هم قسم شویم، دشمن قدار #آمریکا و رژیم نحس #یهود صهیونیستی را به خاک مذلت و نیستی می نشانیم (بإذن الله و خواست خداوند کریم) و پرچم پر افتخار اسلام را بر جنازه های نحس آنان، مقتدرانه به اهتزار در می آوریم. ان شاء الله». یک هفته قبل از شهادتش گفت: «روی #قبرم بنویسید این آدم می خواست اسرائیل را نابود کند». #شهید_حسن_طهرانی_مقدم #سیره_سیاسی_شهدا #دشمن_شناسی_در_سیره_شهدا #نابودی_اسرائیل #کتاب_با_دست_های_خالی ؛ خاطراتی از شهید حسن طهرانی مقدم؛ نویسنده مهدی بختیاری؛ نشر یا زهرا (س)، چاپ سوم- پاییز ۱۳۹۵؛ صفحه ۱۱۹ و ۱۰۵. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
شهید بهاء سلیم ابوالعطاء عضو ارشد شاخه نظامی حرکة جهاد اسلامی فلسطین (سرایا القدس) و فرمانده منطقه شمال غزه را گرامی می داریم. وی در زمره خطرناک ترین شخصیت ها علیه اسرائیل در کنار سید حسن نصر الله و قاسم سلیمانی ذکر می شد. وی همواره در لیست تحریم های آمریکا و لیست تروز رژیم صهیونیست قرار داشت. @boreshha
مجید همیشه و مخفی کاری را دوست داشت. در دوران دبیرستان با اینکه از نظر خط و خطوط سیاسی همه باهم بودیم، اما عضویتش را در انجمن اسلامی دبیرستان مخفی می کرد. در جبهه هم همین طور بود. یک بار ازش پرسیدیم در جبهه غذا چه می خورید. گفت: «بیشتر می خوریم». فکر می کردیم حتما ماهی را می گیرند و به علت نبود امکانات آب پزش می کنند؛ اما بعدا که از رفقایش پرسیدیم معلوم شد خیلی وقت ها که غذا به خط مقدم نمی رسد نان خشک ها را در آب رودخانه خیس می کنند و می خورند. راوی: پدر شهید ؛ نویسنده: لیلا موسوی؛ ناشر: حماسه یاران؛ نوبت چاپ: اول-۱۳۹۳ ؛ صفحات ۲۱ و ۲۵. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کوه باشی سیل یا باران... چه فرقی می‌کند سرو باشی باد یا توفان.... چه فرقی می‌کند مرزها سهم زمینند و تو سهم آسمان آسمان شام یا ایران چه فرقی می‌کند مرز ما عشق است هر جا اوست آنجا خاک ماست سامرا، غزّه، ، تهران چه فرقی می‌کند قفل باید بشکند باید را بشکنیم حصر و آبادان چه فرقی می‌کند هر که را صبح نیست شام مرگ هست بی شهادت، مرگ با خسران چه فرقی می‌کند شعله در شعله تن ققنوس می سوزد ولی لحظه ی آغاز با پایان چه فرقی می کند شاعر: سید محمد مهدی شفیعی @boreshha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمود برای کمک به و دست از پا نمی شناخت: برش اول: کفشش آن قدر کهنه و پاره بود که پایش روی زمین کشیده می شد. رفتم کنارش و گفتم: محمود! این کفش ها چیست که پوشیدی؟ با خنده گفت: در راه کسی را دیدم که هایش خیلی کهنه و پاره بود، کفش هایم را با او عوض کردم. برش دوم: آمده بود ده تومان پول کند. اصرار کردم برای چه می خواهد. گفت: پدرم هر سه روز، ده تومان به من می دهد و من آن را به دو خانواده می دهم. الان چند روز است که پدرم را ندیده ام و آن خانواده ها منتظر کمک من هستند. برش سوم: در کمک به فقرا حد و مرز نمی شناخت. آمد پیشم و گفت: یک خانواده فقیر را می شناسم که اگر داشته باشند، خودشان کار کرده و از گدائی نجات پیدا می کنند. با اصرار پول چرخ خیاطی را گرفت و رفت. راویان: ابراهیم اطمینان و مهدیان ؛ کتاب خاطرات شهید محمود اخلاقی، نویسنده: اشرف سیف الدینی، ناشر: اداره کل حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس کرمان، نوبت چاپ: اول – ۱۳۸۸؛ صفحات ۳۳ و ۳۴ و ۴۷. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/