eitaa logo
اندیشکده برهان
152 دنبال‌کننده
74 عکس
1 ویدیو
3 فایل
Borhan_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 پدیده‌ای «نامیرا» و «اثرگذار» به نام زبان فارسی؛ بخش 1️⃣ 🔹 را در طول ، باید به مثابه پدیده‌ای «نامیرا» و البته بسیار «اثرگذار» دانست؛ بدین جهت که در کوران حوادثی چون حمله سپاه اعراب به ایران، حمله و... از گزند حوادث بنیان‌کَن جان سالم به در بُرد؛ و اثرگذار بدان جهت که نه تنها تهدید متجاوزان، خم به ابرویش نیاورد، بلکه این زبان فارسی بود که بر مهاجمان اثر گذاشت و با اثرگذاری و لطافت مثال‌زدنی‌اش، به مرور زمان از ضرب خشونت اقوام مهاجم کاسته، رنگ‌وبویی فارسی و ایرانی به آنان بخشید. از مهم‌ترین مقاطعی که در تاریخ این سرزمین، «نامیرایی» و «اثرگذاری» زبان فارسی بسیار مشهود بوده، می‌توان به سه مقطع زیر اشاره نمود: 1️⃣ حمله اعراب به ایران در خلال فتوح نخستین ـ که منجر به فتح سرزمین‌های بسیاری توسط سپاهیان مسلمان گردید ـ بسیاری از سرزمین‌ها از حیث زبانی مغلوب اعراب گردید؛ بدین معنا که مهم‌ترین این بلاد یعنی ، ، و ، به تدریج عرب‌زبان شدند[1] و آنطور که امروز نیز پیداست، عمده‌ی این سرزمین‌ها کماکان در زمره‌ی کشورهای عربی به حساب می‌آیند؛ به عنوان نمونه، امروزه در مصر، زبان ـ که زبان قدیم مصریان بوده ـ رواجی ندارد و زبان عربی جایگزین آن شده است. اما برخلاف اینگونه زبان‌ها، زبان فارسی به رغم اختیار کردن سکوتی اجباری به درازای دو قرن (از زمان تا تأسیس حکومت نیمه‌مستقل در اوایل قرن سوم هجری)، در زمان با «رنسانسی ادبی» مواجه شد و توانست پس از گذشت بیش از دو قرن، مجدداً سربرآورده و به حیات گذشته‌ی خود با قوّت ادامه دهد. حمایت دربار سامانی یا امرای محلی‌شان از زبان فارسی، در حکم قوه‌ی محرکه‌ای بود که در پس نهضت احیای فرهنگ و ادب ایران ایفای نقش می‌کرد.[2] ماحصل این رنسانس ادبی، ظهور مشاهیری چون ، توسی (نخستین سراینده‌ی ) و در عرصه شعر و بود. (ادامه دارد...) 📚 پی‌نوشت‌ها: 1. حسین مفتخری، «ایران و اسلام؛ هویت ایراني، میراث اسلامی»، مجله جستارهای تاریخی، پاییز و زمستان 1392. 2. ادموند هرتسیگ و سارا استوارت، ایران در نخستین سده‌های اسلامی، ترجمه کاظم فیروزمند، تهران: مرکز، 1394، ص13. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 @BORHAN_IR
🔶 واکاوی سلسله ریشه‌های تاریخیِ واقعه 🔚 قسمت 7️⃣ و پایانی؛ توصیف برخی مؤلفه‌های حکومت یزیدبن‌معاویه در شماره‌های پیشین، برخی از ریشه‌های تاریخیِ واقعه عاشورا بررسی شد؛ ریشه‌هایی که به تدریج، زمینه لازم برای ولایت‌عهدی را فراهم نمود. بدین ترتیب، یزید تنها سه روز پس از دفن پدر، رسماً در حکومت خود را اعلام نمود و شامیان با وی بیعت کردند. 1️⃣ ننگین‌ترین خلیفه‌ی ! عبدالحسین زرین‌کوب می‌گوید: «در هیچ نامی شوم‌تر و نفرت‌انگیزتر از نام نیست! خلافت کوتاه او ـ که فقط سه سال و نیم به طول انجامید ـ از نظر مسلمانان چیزی جز یک سلسله فجایع مستمر نبود. یک سال حسین‌بن‌علی (ع) را کُشت، یک سال را غارت کرد و یک سال هم را به سنگ و آتش بست! هر یک از این سه واقعه می‌توانست یک خلیفه و یک خاندان را ننگین کند؛ اما از شوربختی، ننگ هر سه گناه بر گردن او افتاد...» به واقع، در میان سلاطینِ و ، شاید نتوان منفور‌تر از یزیدبن‌معاویه یافت! ضمن آنکه با بررسی نقل‌های تاریخی، در هیچ‌کجا نمی‌بینیم که امام معصوم (ع) درباره‌ی خلیفه‌ی هم‌عصر خودش، شبیه به آن جمله‌ای را که سیدالشهدا (ع) درباره‌ی یزید گفته، بیان کرده باشد: 💬 «اگر حکومت به دست کسی مثل یزید باشد، باید با اسلام خداحافظی کرد!» 2️⃣ فسق علنی فسق یزید، آنچنان عیان بود که حتی بزرگان اموی نیز بدان اذعان داشتند. هنگامی که ، زیادبن‌ابیه را در جریانِ تصمیمش مبنی بر ولایت‌عهدی یزید گذاشت، زیاد با تعجب [خطاب به معاویه] گفت: 📜 «آیا می‌دانی اگر مردم را برای با یزید فرابخوانم، چه می‌گویند؟ درحالی که او با و میمون بازی می‌کند و جامه‌های رنگین پوشیده، پیوسته می‌نوشد و شب را با ساز و آواز می‌گذراند؟ این در حالی است که هنوز حسین‌بن‌علی، عبداللّه‌بن‌عباس، عبداللّه‌بن‌زبیر و عبداللّه‌بن‌عمر، هنوز در محضر و منظر مردم هستند...» 3️⃣ بدعت‌های یزید اگرچه معاویه در بدعت‌گذاری ید طولایی داشت، اما فرزند وی نیز در نوع خود، گنجینه‌ای از بدعت‌های مختلف بود. می‌گويد: «یزید اولین خلیفه‌اى بود كه سنت آوازخوانی و باده‌گساری را در اسلام بنا نهاد. مغنّیانِ آوازه‌خوان را در پناه خود آورد و بی‌باكانه به شرب خمرِ آشكار پرداخت. «سرجون» و «اخطل» نصرانیِ شاعر، ندیم و هم‌پیاله‌ی او بودند و برخى مطربانِ بدمست، يله و رها نزد او می‌آمدند و وی خلعت‌شان می‌داد...» 4️⃣ واقعه‌ی «حَرّه» یکی از وحشتناک‌ترین جنایات امویان پس از به شهادت رساندن امام حسین (ع)، «واقعه‌ی حَرّه» بود. نام دو رشته‌کوه در مدینه است که در دو سمت شرق و غرب این شهر قرار دارد. این جنایت، در نزدیکی حره‌ی غربی و در سال 63هجری رخ داد. طبق وعده‌ی یزید، سه روز اموال شهر برای سپاهیان حلال شمرده شد و آن‌ها از هیچ جنایتی فروگذار نکردند! در این میان علاوه بر کشته شدن عده‌ی زیادی، به بسیاری از زنان نیز تجاوز شد. مسلم‌بن‌عقبه بسیاری از اسیران را به قتل رساند. در میان مقتولین کسانی از میان صحابه‌ی (ص) نیز بودند که بعد از کشته شدن، سرشان از تن جدا گردید. 5️⃣ حمله به خانه‌ی خدا و آتش زدن کعبه مسلم‌بن‌عقبه پس از آلودن دستش به خون مردم مدینه، راهی شد تا عبدالله‌بن‌زبیر را به فرمانِ یزید در آورَد. در میانه‌ی راه اما اجلش فرارسید و به فرمان یزید، حُصَیْن‌بن‌نُمَیْر به جای وی امیر سپاه شام شد. او به سوی مکه رفته و به مدت چندماه، از اطراف شهر و از روی کوه‌ها، با به کعبه، آتش و سنگ پرتاب می‌کرد. بدین ترتیب با آتش زدن ، جنایتی دیگر بر فهرست بلندبالای کارنامه‌ی سیاه یزیدبن‌معاویه افزوده شد و کماکان او را در صدر جدولِ منفورترین خلفای تاریخ اسلام نگاه داشت! 📚 پی‌نوشت: برای آگاهی از مستندات این نوشتار، به گفتار ششم از کتاب «شجره خبیثه جهل و کینه» مراجعه فرمایید. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 پدیده‌ای «نامیرا» و «اثرگذار» به نام زبان فارسی؛ بخش 1️⃣ 🔹 را در طول ، باید به مثابه پدیده‌ای «نامیرا» و البته بسیار «اثرگذار» دانست؛ بدین جهت که در کوران حوادثی چون حمله سپاه اعراب به ایران، حمله و... از گزند حوادث بنیان‌کَن جان سالم به در بُرد؛ و اثرگذار بدان جهت که نه تنها تهدید متجاوزان، خم به ابرویش نیاورد، بلکه این زبان فارسی بود که بر مهاجمان اثر گذاشت و با اثرگذاری و لطافت مثال‌زدنی‌اش، به مرور زمان از ضرب خشونت اقوام مهاجم کاسته، رنگ‌وبویی فارسی و ایرانی به آنان بخشید. از مهم‌ترین مقاطعی که در تاریخ این سرزمین، «نامیرایی» و «اثرگذاری» زبان فارسی بسیار مشهود بوده، می‌توان به سه مقطع زیر اشاره نمود: 1️⃣ حمله اعراب به ایران در خلال فتوح نخستین ـ که منجر به فتح سرزمین‌های بسیاری توسط سپاهیان مسلمان گردید ـ بسیاری از سرزمین‌ها از حیث زبانی مغلوب اعراب گردید؛ بدین معنا که مهم‌ترین این بلاد یعنی ، ، و ، به تدریج عرب‌زبان شدند[1] و آنطور که امروز نیز پیداست، عمده‌ی این سرزمین‌ها کماکان در زمره‌ی کشورهای عربی به حساب می‌آیند؛ به عنوان نمونه، امروزه در مصر، زبان ـ که زبان قدیم مصریان بوده ـ رواجی ندارد و زبان عربی جایگزین آن شده است. اما برخلاف اینگونه زبان‌ها، زبان فارسی به رغم اختیار کردن سکوتی اجباری به درازای دو قرن (از زمان تا تأسیس حکومت نیمه‌مستقل در اوایل قرن سوم هجری)، در زمان با «رنسانسی ادبی» مواجه شد و توانست پس از گذشت بیش از دو قرن، مجدداً سربرآورده و به حیات گذشته‌ی خود با قوّت ادامه دهد. حمایت دربار سامانی یا امرای محلی‌شان از زبان فارسی، در حکم قوه‌ی محرکه‌ای بود که در پس نهضت احیای فرهنگ و ادب ایران ایفای نقش می‌کرد.[2] ماحصل این رنسانس ادبی، ظهور مشاهیری چون ، توسی (نخستین سراینده‌ی ) و در عرصه شعر و بود. (ادامه دارد...) 📚 پی‌نوشت‌ها: 1. حسین مفتخری، «ایران و اسلام؛ هویت ایراني، میراث اسلامی»، مجله جستارهای تاریخی، پاییز و زمستان 1392. 2. ادموند هرتسیگ و سارا استوارت، ایران در نخستین سده‌های اسلامی، ترجمه کاظم فیروزمند، تهران: مرکز، 1394، ص13. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 @BORHAN_IR