🔶 آیا امام (ره) با حق رأی زنان مخالف بود؟
🔺 تقابل #روحانیت با #لایحه_انجمنهای_ایالتی_و_ولایتی
🔹 برخی با استناد به نامهی امام (ره) به #شاه و اسدالله علم، معتقدند ایشان با #حق_رأی_زنان مخالف بوده است. سؤالی که در این نوشتار مطرح است این است که آیا ایشان بهواقع مخالف #مشارکت_سیاسی_زنان بودهاند؟ آیا نظر ایشان در این موضوع، پس از انقلاب اسلامی تغییر کرده است؟
🔹 بیانات عدیدهی #امام_خمینی (ره) در باب مشارکت سیاسی ـ اجتماعی #زنان نشان میدهد که ایشان نه تنها مخالف این موضوع نبودند، بلکه با توجه به مبانی فقهی و سیرهی اجتماعی پیامبر اکرم و ائمهی اطهار (ع)، بهکرات لزوم این مشارکت را مورد تأیید قرار دادهاند.
بنابراین مخالفت ایشان با حق رأی زنان در لایحهی دولت #علم را باید از باب درک و بینش ایشان نسبت به آغاز سیاستهای اسلامزدایی شاه دانست. چنانکه در سال ۱۳۴۳ طی سخنانی میفرمایند: «ما مىگوییم اینها را فرستادن در این مراکز جز فساد چیزى نیست. شما بعد تجربه کنید ببینید بعد از ده سال، بیست سال، سى سال دیگر، اینها را بفرستید، به خیال خودتان، ببینید اگر شما جز فساد چیز دیگرى دیدید؟ ما با #ترقى_زنان مخالف نیستیم، با این #فحشا مخالفیم، با این کارهاى غلط مخالفیم. مگر مردها آزادند که زنها مىخواهند آزاد باشند؟!...»
به همین دلیل و بعد از مهیا شدن محیط اجتماعی سالم برای فعالیت زنان (بعد از مقطع پیروزی انقلاب اسلامی)، حضرت امام آنها را ملزم به اینگونه فعالیتها میدانند.
🔹 لذا در چارچوب بینش عمیق امام خمینی (ره)، هر فعلی را نمیتوان به صرف داشتن ظاهر و صورت موجه، تأیید کرد؛ بلکه باید علاوه بر صورت، دارای هدف و غایت مشخص و موجّهی نیز باشد. در زمانهای که حکومت #طاغوت بر سر کار بوده و تمام اقدامات خود را براساس برنامههای ارائهشده از سوی دشمنان اسلام و مسلمین اجرا میکرد، هر اقدامی هرچند با ظاهر اسلامی و انسانی باشد، در راستای اهداف غیرالهی قابل تبیین است. اعطای حق رأی به زنانِ جامعهی ایرانی از سوی رژیم شاه نیز از جملهی این اقدامات بود...
👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻
✍🏻 #حمیدرضا_رحیمی
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 امامِ امت، خطقرمز اصلیِ حفظ امت
🔺 تأملی در #هویت_مشترک «#امام_و_امت» در جامعه اسلامی
🔹 در تاریخ #کربلا، نقل است که «عبداللهبنمطیع» ـ از هوادارانِ عبداللهبنزبیر ـ در ملاقاتی که با #سیدالشهدا (ع) در راه مدینه به مکه داشته، از تعابیر عجیبی در وصف آن حضرت استفاده میکند که جالبتوجه است؛ مثلاً میگوید: «اگر #بنیامیه تو را بکشند، دیگر در کشتن هیچکس هراسی نخواهند داشت...»؛ یا اینکه: «اگر تو کشته شوی، ما مسلمانان به بندگی و بردگی [#یزید] در خواهیم آمد...»
🔹 تعابیری از این دست ـ که نمونههای آن در نهضت #عاشورا کم هم نیست ـ علاوه بر آنکه حاکی از جایگاه والای آن حضرت در میان #امت است، حقیقتی دیگر را نیز در خود نهفته دارد و آن، موقعیت ویژهی حسینبنعلی (ع) در حراست از کیان امت اسلام است:
💡 فارغ از آنکه #حسینبنعلی (ع)، در کسوت امامِ مفترضالطَّاعهی شیعیان دیده شود یا در جایگاه فردی والامقام و عدالتطلب ـ که حسّ احترام بسیاری از بزرگان امت را بر میانگیزد ـ در هر دو حالت، وی آنقدر جایگاهش رفیع است که اگر این جایگاه هتک شود، راه بر هرگونه گردنکشی و تجاوزی بر امتِ اسلام هموار خواهد شد! این قلقِ تاریخی، حقیقتی است که باید در هر عصر و زمانی مورد توجهِ جدی قرار گیرد...
⚠️ مبتنی بر این قلق، نقد و انتقاد در جامعهی اسلامی، سازوکارها و الزاماتِ خاص خود را دارد؛ به نحوی که اگر این الزامات و خطوط قرمز، در هنگام بیان نقدها، رعایت نشده و مسیر بیان نقدها، خواسته یا ناخواسته، به سمتوسویی هدایت شود که بابِ تندگویی و هتاکی به سوی امام امت باز شده و نوک پیکان تمام گلایهها و شکایتها به سوی شخص #امام نشانه رود، آنگاه مردم جامعه ـ یا همان امتِ امام ـ دیگر نباید تصور کنند که با این شیوه، مشکلاتِ کشور حلوفصل خواهد شد و شرایط بهبود خواهد یافت؛ بلکه به عکس، این روش، سرآغاز از دست رفتن امنیت و موجودیتِ جامعهی اسلامی خواهد بود...
👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 اربعین، #میعادگاه انوار شیعیان گردِ خورشید وجود امام (ع)
🔺 معنای دیگر «الحسین یَجمَعُنا» چیست؟
🔹 در فرهنگ #تشیع، هویت #امام و #شیعیان، هویتی واحد و نوری یکپارچه است؛ به نحوی که شیعیانِ امام، در حکمِ شعاعی نورانی از خورشیدِ وجود امام هستند و پیوسته در تلاش برای بازگشت به سوی اصلِ نورانیشان ـ که همان امام معصوم است ـ میباشند؛ این رفتار، همانگونه که در قبال جنبهی نورانیِ امام معصوم صادق است، قطعاً میبایست در قبال جنبهی جسمانیِ امام نیز صادق باشد که تجلی تامّ آن، زیارت سیدالشهدا (ع) در #کربلا و در ایام #اربعین خواهد بود.
🔹 لذا تلاش و دغدغهی شیعیان و محبین سیدالشهدا در اقصینقاط عالم برای رساندن خودشان به حرم امن آن حضرت و تبدیل پراکندگیشان در زمین به اجتماع گستردهی اربعین، نشاندهنده هویت یکپارچه و نورانیِ امام ـ امت است و این معنا، تفسیر همان شعار معروف «الحسین یَجمَعُنا» است؛ مغناطیسِ خورشید عالمتابِ (ع) حسینی، در اربعین، قلوب یکایک محبین را ـ که در سرتاسر دنیا پراکنده شدهاند ـ در یکجا به دور خودش جمع میکند:
💬 «اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگرهی بینالمللی و جهانی، در یک سرزمینی که خود آن سرزمین خاطرهانگیز است؛ سرزمین خاطرهها است؛ خاطرههای باشکوه، خاطرههای عظیم، سرزمین شهدا، مزار کشتهشدگانِ راه خدا، [تا پیروان تشیع در] اینجا جمع بشوند و دست برادری و پیمان وفاداریِ هرچهبیشتر ببندند؛ این اربعین است…. میدانید یکی از علائم ایمان، #زیارت_اربعین است. یکی از معانی آن این است که شیعه یک جمع متفرقی بود؛ در مدینه، کوفه، بصره، اهواز، قم و خراسان بودند، همدیگر را کمتر میدیدند. یک کنگرهی جهانی لام بود برای شیعیان روزگار ائمه. این #کنگره_جهانی و وقتش را معین کردند؛ آن موعد، روز اربعین و جای شرکت، سرزمین کربلا است…. اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند، البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و دنبالهگیری از راهی است که ائمه هدی (ع) به ما ارائه دادند…»
👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
#مغناطیس_حسینی #هویت_مشترک #امام_و_امت #الحسین_یجمعنا
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 تأملی در روابط چهارگانهی میان «قوّه» و «ابزار»
🔺 تبیین بخشی از بیانات #رهبر_معظم_انقلاب در مراسم دانشآموختگی #دانشگاه_امام_حسین (ع)
🔹 #مقام_معظم_رهبری در فرمایشات دیروز خود در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین (ع)، با اشاره به بخشی از آیه 60 سوره مبارکه انفال (وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ)، دستهبندیِ دوگانهای از «مفهوم قدرت» را بیان فرمودند که با دو واژهی قرآنیِ «قُوَّة» و «رِبَاطِ الْخَيْل» از هم تفکیک میشدند: اوّلی به معنای «#قدرت، توان و نیرو» و دومی به معنای «#ابزار» است؛ به بیان سادهتر، میتوان این دو مفهومِ قرآنی را با دو کلیدواژه «قدرت» و «ابزار» جایگزین نمود.
🔹 با توجه به سیاق کلام معظمله در این سخنرانی، به نظر میرسد در اینجا مفهوم «قدرت» بیشتر ناظر به جنبههای نرم و «ابزار» ناظر به جنبههای سختِ قدرتنماییِ جبهه حق باشد و تقدم واژه «قُوَّة» بر «رِبَاطِ الْخَيْل» در آیه شریفه، به خوبی بیانگر اهمیت و اولویت مؤلفههای نرم قدرت در قیاس با مؤلفههای سخت آن است.
🔹 اما نکته شایان ذکر در این میان این است که اگر دو مفهوم «قدرت» و «ابزار» را در یک تلاقیِ دوگانه با مفاهیم «بومی»، «خداپایه» و «بیگانهپایه» قرار دهیم (به نحوی که دو مفهوم «خداپایه» و «بیگانهپایه»، در نسبت با «قدرت» و دو مفهوم «بومی» و «بیگانهپایه»، در نسبت با «ابزار» تعریف شوند)، آنگاه 4 حالت، متصور خواهد بود:
1️⃣ قدرت: خداپایه / ابزار: بومی
2️⃣ قدرت: خداپایه / ابزار: بیگانهپایه
3️⃣ قدرت: بیگانهپایه / ابزار: بومی
4️⃣ قدرت: بیگانهپایه / ابزار: بیگانهپایه
🔹 حالت اول هنگامی است که قدرت #جبهه_حق ـ یا شاید در یک کلام «اراده» جبهه حق ـ خداپایه بوده و بیگانگان (دشمنان خدا) را در مسیر تحقق خواست و ارادهاش، دخالت ندهد؛ در عین حال ابزارها و ادوات نظامیاش نیز کاملاً بومی و تحت اختیار و ارادهی خودش باشد.
🔹 حالت دوم هنگامی است که قدرت، خداپایه باشد، اما ابزارها و ادوات نظامی، بومی نبوده و متعلق به دیگران و تولید آنان باشد.
🔹 حالت سوم حالتی است که تولیدات ابزاریاش بومی باشد، اما آن ابزار را در جهت تحقق اراده و قدرتِ بیگانگان به کار گیرد.
🔹 و دست آخر، حالت چهارم هنگامی است که جبهه مذکور، هم ابزارها و ادوات جنگی و نظامیاش تولید بیگانگان باشد و هم اینکه این ابزار را در جهت تحقق اراده و قدرتِ بیگانگان و دشمنان خدا به کار گیرد.
❌ رژیم #پهلوی، مبتنی بر دستهبندی چهارگانهی بالا، در زمره دستهی چهارم قرار میگرفت و ناگفته پیداست که برای یک رژیم سیاسی، این حالت، بدترین حالت ممکن در میان حالات 4گانه است.
💡 مبتنی بر این نگاه، قدرومنزلت انقلاب شکوهمند اسلامی هنگامی بهتر فهم خواهد شد که دانسته شود این انقلاب، توانست ایران را ـ که در حضیضِ ذلتِ حالت چهارم در زمان #رژیم_پهلوی به سر میبُرد ـ در طول حدود 40 سال، به اوج عزتِ حالت اول ارتقاء داده و موجبات اعتلای ایران اسلامی را فراهم آورد.
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 پیوند اربعین حسینی (ع)، قیام خمینی (ره) و پیروزی انقلاب اسلامی
🔺 بازخوانی قیام ملت ایران به رهبری #امام_خمینی (ره) از نقطهنظر #اربعین
🔹 تاکنون ابعاد و لایههای گوناگونی از علل پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته؛ اما یکی از لایههای جالبتوجه در این میان، پیوند تاریخی و مفهومیِ نهضت امام خمینی (ره) با مفهوم «اربعین» و اصطلاحاً نهضت «چهلّمهای سیاسی» است.
🔹 ناگفته پیداست که انقلاب اسلامی، پیوند درهمتنیده و گستردهای با #مکتب_تشیع داشته و یکی از مهمترین بنمایههای این انقلاب، همانا نهضت #عاشورا بوده است. در این میان، یکی از مؤلفههای مهم #نهضت_حسینی (ع) که در روند روبهپیروزیِ انقلاب سهم بهسزایی داشت، الهام از ماجرای #اربعین_حسینی (ع) بود.
🔹 مقدمتاً باید گفت که در مکتب اسلام و لسان #قرآن، عدد چهل و مفهوم اربعین، از مفاهیم قابل توجه محسوب میشود و دارای مصادیقِ بسیاری است: كمال عقل در چهل سالگى، آثار چهل روز اخلاص، آثار حفظ #چهل_حديث، دعا براى چهل مؤمن، عدم پذيرش نماز شرابخوار تا چهل روز، تکمیل وعدهی الهیِ موسی (ع) در کوه طور از سی روز به چهل روز، استحباب #زيارت_اربعين و...[1] اما در میان این مصادیق، آن مصداقی که بیش از همه دارای ابعادِ سیاسی و اجتماعی بوده و مکتب تشیع به واسطه آن توانسته به بزرگترین توفیقات دست یابد، همانا اربعین شهادت سیدالشهدا (ع) است.
لذا اگرچه مفهوم «چهل»، با بسیاری مقولات دینی گره خورده، اما گره خوردن آن با چهلمین روز شهادت سیدالشهدا (ع)، پررنگتر از مصادیق دیگر است.
🔹 همین گرهخوردگی و درهمتنیدگیِ فراوان است که سبب شد انقلاب اسلامی مردم ایران بتواند از اربعینِ سیدالشهدا (ع) الهام گرفته و گرامیداشت چهلمین روزِ شهادت عدهای از مؤمنین را به عنوان ابزاری قدرتمند در جهت تحقق پیروزی نهایی نهضت علیه #طاغوت به کار گیرد.
👈🏻 این به کارگیری مفهومی، در چند مقطع حساس قابل رهگیری است:
▪️ #قیام_29_بهمن مردم #تبریز در سال 1356؛ به مثابه اربعینِ #قیام_19_دی مردم #قم
▪️ قیام 8 فرودین مردم #یزد در سال 1357؛ به مثابه اربعینِ 29 بهمن مردم تبریز
🔹 در واقع ملت ایران با الهام از «نهضت اربعینیه» و بزرگداشت شهدای خود در چهلمین روز از شهادتشان، در تلاش بود تا نام و یاد و هدف شهدای قم و تبریز را به عنوان نمادی از حقطلبی زنده نگه دارد؛ ماجرایی که مشابه آن در سال 61هجری و با هدف زنده نگه داشتن نهضت عاشورا، به طلایهداری امام سجاد (ع) و معاونتِ زینب کبری (س) صورت گرفت و پیام نهضت حسینی را با صدایی رسا به گوش همگان رساند. آری! با الهام از این روند بود که فریاد مظلومیت و حقطلبی ملت ایران، اربعین به اربعین، به گوش جهانیان رسید و در نهایت منجر به فروریختن پایههای طاغوت در این کشور گردید.
📚 پینوشتها:
1. محسن رنجبر، «پژوهشى در اربعين حسينى (ع)»، مجله تاريخ اسلام در آينه پژوهش، بهار 1384.
2. برای مطالعه بیشتر در این خصوص ر. ک. به: مصطفی شایسته، «اربعین به اربعین تا سقوط پهلوی»، وبگاه اندیشکده برهان.
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 چگونه ارتحال شهادتگونهی «نسخهی دوّم امام (ره)» پیروزی انقلاب را تسریع نمود؟
🔹 اول آبان، سالروز ارتحال مرموز و مشکوک آیتالله سید #مصطفی_خمینی، فرزند برومند امام راحل عظیمالشأن است، همو که به فرموده #امام_خمینی (ره)، «#امید_آینده_اسلام» بود؛ اما گویی رفتنش، امیدی دوچندان به دلهای عاشقان بخشید تا برای پیشبرد انقلاب اسلامی، به نحو احسن از آن بهره گیرند.
🔹 در این نوشتار کوتاه برآنیم تا اهمّ دلایل و عواملی را که به واسطه ارتحال شهادتگونه فرزند امام (ره)، موجبات تسریع در روند #پیروزی_انقلاب را فراهم نمود، برشماریم...
👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
✅ سلسله پیامهای «#پاسخ_به_توهم»؛ شماره 1️⃣
🔹 پهلوی دوم، پس از فرار از کشور در 26 دیماه 1357، کتاب خود با عنوان «#پاسخ_به_تاریخ» را نوشت. وی در این کتاب، ضمن بیان خاطراتی از گذشته، به زعم خود، به #تاریخ پاسخ داد.
🔹 او در این کتاب، به مباحث مختلفی پرداخت؛ اما یکی از نکاتی که در نوعِ نگاه او به #انقلاب_اسلامی مردم ایران، پررنگ و ملموس است، توهّم توطئهی او در قبال ابرقدرتهای آن روز، خصوصاً #انگلستان و #ایالات_متحده است.
وی در اندیشهی خود ـ که بیشتر به وهم و خیال میمانَد تا انعکاس حقایق ـ به نقش قدرتهای بزرگ خارجی در رقم زدن انقلاب اسلامی تصریح کرده، عمیقاً باور دارد که این قدرتها در فرآیند منجر به سقوطش نقش ایفا کردند!
🔹 اگرچه واکاویِ بحث #توهم_توطئه یا #نظریه_توطئه از منظر روانشناسی اجتماعی و سیاسی در ایران، مجالی دیگر میطلبد، اما همین مقدار میتوان گفت که این نگاه متوهّمانه، انگارهای بود که نه فقط در ذهن شخصِ شاه، بلکه در ذهن بسیاری از درباریان و اطرافیان او نیز ساری و جاری بود.[1]
🔹 سلسله پیامهای پیشِ رو، تلاشی خواهد بود در جهت ابطال این انگارهی متوهمانه با مدد گرفتن از فکتهای غیربومی و بیرونی؛ تا از این رهگذر اثبات شود که حتی خودِ این قدرتها نیز اساساً قائل به چنین برنامهریزی و توطئهای علیه #شاه ایران نبودهاند و این نوع نگاه، توهمی بیش نبوده؛ بلکه انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت #امام_خمینی (ره)، انقلابی کاملاً درونزا و فاقد هرگونه حمایت قدرتهای خارجی بوده است؛ حتی به عکس، تحقق چنین انقلابی، در تضاد آشکار با منافع این قدرتهای بزرگ بوده است.
📚 فهرست مراجع:
1. احمد اشرف، «توهم توطئه»، فصلنامه فرهنگی و اجتماعی گفتگو، شماره 8، ص20.
✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🔻توئیتر
https://twitter.com/borhan_ir
🔻اینستاگرام
https://www.instagram.com/borhan__ir/
🔻 آیگپ
http://iGap.net/borhan_ir
🔻 سروش
http://sapp.ir/borhan_ir
🔻بله
http://ble.im/borhan_ir
🔻ایتا
http://eitaa.com/borhan_ir
✅ سلسله پیامهای «#پاسخ_به_توهم»؛ شماره 2️⃣
🔹 همانگونه که گذشت، محمدرضا در کتاب #پاسخ_به_تاریخ، ادعاهایی را در خصوص دست داشتن قدرتهای بزرگ در سقوطش و نیز وقوع #انقلاب_اسلامی، ابراز میکند. لحن ضدآمریکاییِ انقلاب اسلامی و گزارشهای روزانهی بنگاه سخنپراکنی #بریتانیا (بی.بی.سی) از اخبار روزبهروز انقلاب، برای شاه و بسیاری از افراد سنوسالدار دربار، تردیدی بر جای نگذاشت که «کار، کار انگلیسیهاست»![1] به عنوان نمونه، محمدرضا ـ که همانند پدرش، همواره به سیاست #انگلیس سخت بدبین بود ـ در اینباره میگوید:
💬 «رویهی بنگاه سخنپراکنی انگلستان (بی.بی.سی) نیز شگفتآور بود. از آغاز سال 1978م برنامههای فارسی این بنگاه، صریحاً و علناً در مخالت و ضدیت با من تنظیم میشد. گویی یک دست نامرئی همهی این برنامهها را تنظیم و رهبری میکند.»[2]
🔹 در جایی دیگر، پا را از این فراتر گذاشته، نه فقط بازیگران غیردولتی ـ همچون بی.بی.سی ـ بلکه بازیگران دولتیِ خارجی را نیز مسبّب سقوط و تحریک دشمنی علیه خودش معرفی میکند:
💬 «هنگامی که پیرمرد مورد اشاره[3] از عراق اخراج شد، من میتوانستم از دولت فرانسه بخواهم که مانع فعالیتش بشود. ولی میدانستم که این تقاضا حاصلی نخواهد داشت. زیرا این پیرمرد، بازیچهی ناتوانی در دست دشمنان خارجی ایران بود و بس.»[4]
🔹 با توجه به این اظهارات، وی حتی دولت #فرانسه را نیز در عداوت و کینهورزیِ منجر به سقوطش مقصر میدانسته، تا آنجا که حتی به دروغ، به امام راحل عظیمالشأن نسبت ناروایی داده، وی را بازیچهای در دستان دشمنان خارجی ایران قلمداد میکند!
🔹 با کنار هم گذاشتن این شواهد، اینطور به نظر میرسد که وی، توهم خودساختهای در خصوص نقش قدرتهای خارجی در سقوط خویش داشته، تا جایی که نهضت اسلامی و درونزای مردم ایران علیه دستگاه استبداد را نیز در چارچوب دشمنیِ خیالیِ قدرتهای بزرگ علیه سلطنتاش تفسیر میکند و نهضت امام خمینی (ره) را ذیل قدرتهای بزرگ و در سایهی آنان معرفی مینماید. اینها همه در حالیست که به دلایل متعددی، این ادعا، فاقد هرگونه مابهازای خارجی بوده و به راحتی قابل اِبطال است.
یکی از دلایل متقن برای ابطال چنین ادعایی، اعترافات شخصیتهای برجستهی خارجی در خلال انقلاب و حتی پس از آن است.
⏩ از شماره بعدی، به تدریج برخی از این اعترافات بیان خواهد شد.
📚 فهرست مراجع:
1. احمد اشرف، «توهم توطئه»، فصلنامه گفتگو، شماره 8، ص20.
2. محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ص239. (فصل: نقش وسایل ارتباط جمعی)
3. مقصود وی، حضرت امام خمینی (ره) است؛ پیشاپیش از تعابیر نابجای وی در خصوص حضرت امام (ره) پوزش میطلبیم.
4. محمدرضا پهلوی، پیشین، ص240.
✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🔻توئیتر
https://twitter.com/borhan_ir
🔻اینستاگرام
https://www.instagram.com/borhan__ir/
🔻 آیگپ
http://iGap.net/borhan_ir
🔻 سروش
http://sapp.ir/borhan_ir
🔻بله
http://ble.im/borhan_ir
🔻ایتا
http://eitaa.com/borhan_ir
✅ سلسله پیامهای «#پاسخ_به_توهم»؛ شماره 3️⃣
🔹 در سلسله پیامهای «پاسخ به توهم»، ابتدا سعی خواهد شد اظهارنظرات و شواهد تاریخیِ مرتبط با دولتمردان آن روز ـ خصوصاً دولتمردان #شوروی، #انگلستان و #ایالات_متحده ـ بازخوانی شود و پس از آن، اظهارات و اعترافات اندیشمندان و نظریهپردازان خارجی نیز مورد بررسی قرار گیرد. ابتدائاً به برخی اظهارات سیاستمدران #بلوک_شرق پرداخته خواهد شد.
🔹 در یکی از دیدارهای مشترک سفرای وقتِ آمریکا و انگلیس (ویلیام #سولیوان و آنتونی #پارسونز) با محمدرضا در آستانه پیروزی انقلاب، شاه به چاپ مقالهی ایرج اسکندری (دبیرکل اسبق حزب توده در ایران) در یکی از روزنامههای کمونیستی پاریس اشاره کرده، میگوید که اسکندری در این مقاله، مخالفان مذهبی شاه به ویژه آیتالله خمینی را ستوده و خواستار تشکیل جبهه واحدی متشکل از روحانیون و #حزب_توده شده است. سپس ادامه میدهد: «این مقاله، تأییدی بر نظر همیشگیِ من است که ناآرامیهای ایران، محصول اتحاد شوم کمونیستها و روحانیون مرتجع میباشد.»[1]
🔹 این ادعا در حالی صورت میگرفت که اساساً شواهد متقنی دال بر دست داشتن مستقیم یا غیرمستقیم ابرقدرت شرق در رقم زدن مبارزات ملت ایران به چشم نمیخورد.
🔹 دولت شوروی ـ که در آستانه وقوع انقلاب، دیگر دولت ايران را به عنوان عضوی از #بلوک_غرب پذيرفته بود ـ از روابط بازرگانی و اقتصادی خود با رژیم شاه، سود سرشاری میبُرد و به هيچوجه مايل نبود خللی در آن وارد شود. از طرفی، هرگز نسبت به عقايد مذهبی و روحانیت نظر خوشی نداشت ولذا رویکرد رژیم #پهلوی را در مبارزهی جدی با عقايد مذهبی، مطلوب خود میدانست. در نتیجه دلیلی نداشت که مسكو نسبت به تغيير و تحول سیاسی در ایران، ابراز تمايل کند.[2] بنابراین بر اساس اسناد موجود و البته برخلاف ادعاي شاه، نمیتوان نقشی در كارگرداني مبارزاتِ منجر به سقوط رژيم براي اتحاد شوروي متصور بود.
برای اثبات این مدعا، به چند نمونه از اظهارات سیاسیّونِ بلوک شرق اشاره خواهد شد:
1️⃣ ولاديمير فنوپتوف، دبير دوم سفارت شوروي، با اشاره به داخلی بودن منشأ اعتراضات در جریان انقلاب ميگويد: «علل اصلي اغتشاشات ايران مربوط به منافعي است كه بر اثر صنعتي شدن و مدرنيزه شدن مملكت عايد گروهي خاص از طبقه ممتاز و ثروتمند شده است. اين عمل سبب به وجود آمدن شكاف عميقي ميان گروهي معدود و ثروتمند و ملت فقير شده است. اين بيعدالتيها و اجحاف براي گروه كثير و فقير، غيرقابل تحمل شده و سبب بروز چنين اغتشاشاتي شده است.»[3]
2️⃣ وچسلاو ميلوشين، دبير اول سفارت شوروي در تهران، ميگويد: «اطلاعات به دست آمده حكايت از امكان مداخله نظامي #آمريكا در ايران ميكند.... چيزي كه اهميت دارد آن است كه اتحاد شوروي، در مقابل هرگونه مداخله نظامي آمريكا در ايران ساكت نخواهد نشست. اتحاد شوروي آشوبهاي ايران را يك مسئلهی كاملاً داخلي تلقي ميكند و اجازه نميدهد هيچ نيروي خارجي، مِنجمله خود شوروي، در امور داخلي ايران دخالت كند.»[4]
3️⃣ اوج این اظهارات، مصاحبهی برژنف، رهبر وقت #اتحاد_جماهیر_شوروی، با نشریه «پراودا» (Pravda) در 19 نوامبر 1978م درباره ایران بود که به صراحت این اتهام را رد کرد: «اتحاد شوروی روابط سنّتیِ حسن همجواری خود را با ایران ادامه میدهد. شوروی مخالف هرگونه مداخلهی سایر کشورها در امور داخلی ایران است و هیچگونه مداخلهای را در آن تحمل نخواهد کرد. آنچه در ایران در حال رخ دادن است، صرفاً امری داخلیست که باید به وسیلهی خود ایرانیان حلوفصل شود. همه کشورها باید همانگونه که در منشور ملل متحد و دیگر اسناد بینالمللی آمده، حاکمیت و استقلال مردم ایران را محترم بشمارند.[5]
📚 فهرست مراجع:
1. گری سیک، همهچیز فرو میریزد، ترجمه علی بختیاریزاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص151.
2. محمدمحسن مصحفی، «نگاه شوروی و كشورهای بلوک شرق به وقایع منجر به پيروزی انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه مطالعات تاریخی، پاییز 1388، ص85.
3. پیشین، ص82.
4. پیشین.
5. ابراهیم متقی، «اسطورهها، الگوهای رفتاری و عملکرد شوروی نسبت به ایران و انقلاب اسلامی، پژوهشنامه انقلاب اسلامی، بهار 1378، ص148.
✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🔻توئیتر
https://twitter.com/borhan_ir
🔻اینستاگرام
https://www.instagram.com/borhan__ir/
🔻 آیگپ
http://iGap.net/borhan_ir
🔻 سروش
http://sapp.ir/borhan_ir
🔻بله
http://ble.im/borhan_ir
🔻ایتا
http://eitaa.com/borhan_ir
✅ سلسله پیامهای «#پاسخ_به_توهم»؛ شماره 4️⃣
🔹 همانگونه که در شمارههای پیشین نیز گذشت، شاه و حلقهای از دربار، دچار نوعی توهّم در ذهن خود بودند. در این چارچوبنظریِ متوهمانه، بازیگران دولتی و غیردولتیِ بسیاری در نظام بینالملل حضور داشتند که انگشت اتهامِ دربار پهلوی به سوی آنها نشانه رفته بود. یکی از این بازیگران، دولت #انگلستان بود.
🔹 حسین #فردوست، ارتشبد سابق و از معتمدان محمدرضا معتقد بود: «روسها و انگلیسیها در دامن زدن به بحران انقلابی در ایران اشتراک مساعی داشتهاند.»[1] همچنین آنتونی #پارسونز، سفیر وقت انگلستان در تهران، در عصر 13 آبان 57 و در بحبوحهی ناآرامیها و تظاهرات تهران ـ که در آن، #سفارت_انگلستان، به سبب حملهی معترضین آتش گرفته بوده ـ به دیدار شاه میرود. پارسونز که از واقعهی آتشسوزی بیمناک بوده و دستکم، انتظار همدردی و معذرتخواهی را از سوی شاه ایران داشته است، در کمال تعجب میبیند که شاه، باز هم به سراغ همان موضوع تکراریِ دستداشتن انگلیس در ناآرامیهای کشور رفته، با طعنه و کنایه به پارسونز میگوید: «کم مانده بود آتشی که در مملکت من به راه انداختهاید، دامان خودتان را هم بگیرد!»[2]
🔹 حقیقت آن است که علیرغم چنین ادعاهایی، اولویت اول دولت انگلیس در جریان تحولات سال ۱۳۵۷، همانا حفظ ساختار و حکومت محمدرضا بود. مقامات انگلیسی بارها به صراحت بر این امر اذعان داشته و برای تحقق آن، تمهیداتی را نیز با همکاری دولت آمریکا اندیشیده بودند. این سیاست، در ادبیات مقامات رسمی دولت انگلیس در عالیترین سطوح نیز بازتاب داشت؛ به گونهای که:
1️⃣ در ۱۰ آبان ۱۳۵۷ و در بحبوحهی رویدادهای انقلاب اسلامی، #ملکه_انگلیس در مراسم افتتاح پارلمان، به طور رسمی خطاب به شاه ایران اعلام میکند: «#بریتانیا آرزومند بقای رژیم سلطنتی ایران است.»[3]
2️⃣ همچنین در ۳۰ مهر ۱۳۵۷، دیوید اوئِن، وزیر امور خارجه وقت انگلیس، ضمن اعلام دفاع و پشتیبانی انگلیس از شاه ایران اظهار میدارد: «#سقوط_شاه به منزله پیشرفتی در امور #حقوق_بشر نخواهد بود، بلکه نوعی عقبنشینی و شکست محسوب میشود.» وی در مصاحبه ۴ آبان خود نیز از مخالفین شاه به عنوان کمونیست و مسلمانان عقبافتاده یاد میکند.[4]
3️⃣ در گزارش محرمانه پارسونز از دیدار وی با #شاه نیز به صورتی دیگر به این سیاست اشاره شده است:
💬 شاه دوباره تکرار کرد که هر رژیمی که پس از او بیاید برای غرب بدتر خواهد بود، اغتشاش و گروهگرایی به همراه آورده و کشور را با خطر مداخلهی خارجی روبهرو خواهد کرد و خلاصه آنکه بسیار خطرناک خواهد بود. پارسونز در پاسخ به شاه گفت: «من فکر نمیکنم که چه آمریکاییها و چه خود ما (بریتانیاییها) مخالفتی با این ارزیابی داشته باشیم. ما از او (شاه) حمایت کردهایم و صمیمانه آرزو داریم که بر مشکلات کنونی چیره شود. من با توجه به موضوعی که او بیشترین حساسیت را به آن دارد، به او اطمینان دادم که دودوزه بازی نخواهیم کرد....»[5]
📚 فهرست مراجع:
1. احمد اشرف، «توهم توطئه»، فصلنامه فرهنگی و اجتماعی گفتگو، شماره 8، ص23.
2. صادق زیباکلام، «شاه ميگفت همهچيز زير سر آمريكا و انگليس است!»، روزنامه شرق، 28 دی 1395.
3. محمدحسن خانی و حجتالله نوری ساری، «رفتارشناسی دولت انگلستان در قبال انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه پژوهشنامه انقلاب اسلامی، تابستان 1392، ص131.
4. پیشین.
5. پیشین.
✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🔻توئیتر
https://twitter.com/borhan_ir
🔻اینستاگرام
https://www.instagram.com/borhan__ir/
🔻 آیگپ
http://iGap.net/borhan_ir
🔻 سروش
http://sapp.ir/borhan_ir
🔻بله
http://ble.im/borhan_ir
🔻ایتا
http://eitaa.com/borhan_ir
✅ سلسله پیامهای «#پاسخ_به_توهم»؛ شماره 5️⃣
🔹 همانگونه که در شمارههای پیشین نیز گذشت، رویکرد تمام قدرتهای خارجی ـ اعم از شرقی و غربی ـ دایر بر بقای شخص شاه و عدم تزلزل در قدرت او بود. به عنوان نمونه، در پیامهای پیشین اشاره شد که شاه، حتی به نقش #فرانسه در عداوتورزیِ منجر به سقوط خودش نیز ظنین بود؛ (ر. ک. به پیام شماره 2️⃣) در حالی که در دیدار یکی از مقامات عالیرتبه فرانسه با #برژینسکی، مشاور امنیت ملی #کارتر، در آبان 1357، مقام فرانسوی خطاب به وی گفته بود: «چنین به نظر میرسد که شاه با «بحران اراده» روبرو است و از این رو باید به او کمک کرد تا قاطعیت و اقتدار خود را بازیابد.»[1] این جملات، بیانگر حمایت صریح مقامات فرانسه از شخص شاه و جایگاه #سلطنت بود.
🔹 اما در این میان، اظهارات و دیدگاههای مقامات رسمیِ دولت #ایالات_متحده، از اهمیت بهسزایی برخوردار بود. آمریکا #متحد_استراتژیک رژیم #پهلوی محسوب میشد و در عین حال، بزرگترین شریک تجاری و تسلیحاتی آن. لذا حساب ایالات متحده از مابقی حامیان غربیِ پهلوی، مجزا و البته متمایز بود و طبعاً محمدرضا روی حمایت آمریکا، حساب ویژهای باز میکرد.
🔹 اگرچه مقایسه خاطرات و نظرات #سولیوان (آخرین سفیر آمریکا در ایران) با #جیمی_کارتر، #سایروس_ونس و #زبیگنیف_برژینسکی (سه مقام بلندپایهی دولت ایالات متحده در زمان انقلاب)، آشفتگی و سردرگمیِ سیاست آمریکا را در خصوص ایران در جریان #انقلاب_اسلامی، به بهترین وجه نمایان ساخته و بطلان این فرضیه را که آمریکاییها، هدفهای مشخص و ازپیشطراحیشدهای را در جریان انقلاب دنبال میکردهاند، آشکار میسازد[2]، اما در عین حال حاوی این حقیت است که با وجود تمام این اختلافنظرها و تشتتها بر سر لایههای تاکتیکی حمایت از شاه، سردمداران آمریکا، در بُعد استراتژیک موضوع، یعنی اصل حمایت از شاه به عنوان متحد قابل اطمینانشان، تردیدی به خود راه نمیدادند.
🔹 از نگاه ایالات متحده، شاه قادر بود با استفاده از رهبری قاطع خود و انجام اصلاحات، مشکلات پیش روی خود را از میان بردارد. همچنین، با توجه به اینکه مشکل اصلی از دید ناظران خارجی، وجود تردید و دودلی در شخص شاه بود، از این رو هرگونه اقدام به منظور آمادگی برای فروپاشی رژیم شاه، تنها موجب تشویق مخالفان و تضعیف روحیهی او میگردید. خلاصه آنکه از نقطهنظر ایالات متحده، منطقیترین سیاست آن بود که آمریکا شاه را از حمایت خود مطمئن کند و به او کمک نماید تا بر ترس و وحشت خود غالب شود.[3]
🔹 همچنین در اوایل آبان 1357، در گزارش جامعِ ایران که از سوی وزارت دفاع ایالات متحده برای شخص رئیسجمهور آمریکا تهیه شده بود، سه پیشنهاد اساسی برای دولتمردان #آمریکا در مواجهه با بحران ایران مطرح گردیده بود که یکی از آنها، «حمایت قاطع از شاه به عنوان عنصری کلیدی در انتقال ایران از وضعیت کنونی به کشوری باثبات و قدرتمند» بود.[4]
📚 فهرست مراجع:
1. گری سیک، همهچیز فرو میریزد، ترجمه علی بختیاریزاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص117.
2. ویلیام سولیوان و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، تهران: نشر علم، 1375، ص8.
3. گری سیک، پیشین، ص80.
4. پیشین، ص106.
✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🔻توئیتر
https://twitter.com/borhan_ir
🔻اینستاگرام
https://www.instagram.com/borhan__ir/
🔻 آیگپ
http://iGap.net/borhan_ir
🔻 سروش
http://sapp.ir/borhan_ir
🔻بله
http://ble.im/borhan_ir
🔻ایتا
http://eitaa.com/borhan_ir
✅ سلسله پیامهای «#پاسخ_به_توهم»؛ شماره 6️⃣ و پایانی
🔹 یکی از مقاطع حساسی که در جریان مبارزات انقلابی ملت ایران، عکسالعمل دستگاه سلطنت را دستخوش تغییر کرد، روی کار آمدن #دولت_نظامی در نیمه آبان 1357 بود؛ مقطعی که دستگاه سلطنت و شخص شاه به این جمعبندی رسیدند که باید سیاست خشنتری را در مقابله با ملت به کار گیرند.
🔹 به نظر میرسد یکی از نقاط عطف توهم شاه در خصوص توطئهچینی خارجیها نیز همین مقطع بوده باشد؛ در حالی که با مراجعه به منابع دست اولِ آن دوره، اینطور به نظر میرسد که نظام سیاسی #ایالات_متحده، حتی در آن مقطع نیز کماکان بر حفظ و استحکام پایههای قدرت شاه اصرار میورزیده است.
🔹 در زیر به چند نمونه از این موارد اشاره خواهد شد:
1️⃣ در دیدار فرستادهی #برژینسکی با شاه در 23 آبان 1357، وی همچون دفعات گذشته، به اهداف و نیات ایالات متحده مشکوک بود. محمدرضا با اشاره به مصاحبه تلویزیونیِ همیلتون جردن، معاون رئیسجمهور آمریکا ـ که گفته بود ایالات متحده باید تمامی احتمالات ممکن را در نظر بگیرد ـ اظهار داشته بود: «آیا این سخن، به معنای آن نیست که ایالات متحده در فکر برقراری رابطه با مخالفان است؟!»[1]
پاسخ وی، در اظهارنظری که همان روزها از زبان #آدمیرال_ترنر، رئیس سازمان #سیا منتشر شد، مستتر بود. ترنر گفته بود: «ایالات متحده برای اجتناب از آزردگی خاطر شاه، همواره سعی داشته است ارتباطی با مخالفان رژیم برقرار نکند....»[2]
2️⃣ در بخشی از تلگراف #سولیوان، سفیر وقت آمریکا در ایران به تاریخ 16 آذر 1357، وی تأکید کرده بود: «من فکر میکنم تشکیل شورای نخبگان ـ که متشکل از گروههای مهم مخالف باشد ـ کار درستی نیست؛ مگر آنکه ما در پی کنار گذاشتن شاه از مقام خود باشیم و ما چنین هدفی نداریم.»[3]
3️⃣ در تلگرافی دیگر و در همان ایام، سولیوان اظهار داشته بود: «در شرایط کنونی، بهترین کار، حمایت از شاه و ارتش میباشد تا شاید آنها بتوانند ناكامیهای موجود را از میان بردارند؛ اما چنانچه مشکلی حل نشد و شاه مجبور به کنارهگیری از سلطنت گردید، آنگاه ما باید به آنچه غیر قابل تصور است بیندیشیم و مواضع خود را با آن تنظیم کنیم.»[4]
💡 توجه به دو نکته در اظهارات سولیوان حایز اهمیت است:
نخست آنکه این اظهارات نشان میدهد حتی پس از روی کار آمدن کابینه نظامی در تهران و چرخش رژیم به سمت اعمال خشونت بیشتر نیز، کماکان حمایت قاطع و صریح کاخ سفید پشت سرِ شاه ایران بود؛
دوم آنکه نقل قول سولیوان دایر بر اینکه «چنانچه... شاه مجبور به کنارهگیری از سلطنت گردید، آنگاه ما باید به آنچه غیر قابل تصور است بیندیشیم و مواضع خود را با آن تنظیم کنیم» حکایت از این دارد که دستگاه دیپلماسی ایالات متحده، برخلاف توهمات شاه، اساساً هیچ طرحِ ازپیشتعیینشدهای برای مقابله با #انقلاب_اسلامی و نیز #سقوط_شاه نداشته است و تعبیر «غیر قابل تصور»، به خوبی گویای این امر است.
📚 فهرست مراجع:
1. گری سیک، همهچیز فرو میریزد، ترجمه علی بختیاریزاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص143 و 144.
2. پیشین، ص131.
3. پیشین، ص172.
4. پیشین، ص137.
✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🔻توئیتر
https://twitter.com/borhan_ir
🔻اینستاگرام
https://www.instagram.com/borhan__ir/
🔻 آیگپ
http://iGap.net/borhan_ir
🔻 سروش
http://sapp.ir/borhan_ir
🔻بله
http://ble.im/borhan_ir
🔻ایتا
http://eitaa.com/borhan_ir