🔶 مذاکره یعنی شکست! (بخش اول)
🔹 مطالعات برخی پژوهشگران[1] نشان میدهد هرگاه رؤسای جمهور #آمریکا در مسیر #زیان قرار گرفتهاند، تصمیمات پرهزینهتری گرفتهاند تا راه ضرر بزرگتر مسدود شود. به طور مثال در ماجرای گروگانهای آمریکایی در ایران، #کارتر با وجود مخالفت وزیر خارجه و مشکلات موجود، دستور عملیات آزادسازی نظامی را صادر میکند؛ و یا #بوش #حمله_به_عراق را با وجود هزینههای بسیار آن بر احتمال جدایی #صدام از ائتلاف غرب ترجیح میدهد.
در طرف دیگر نیز رهبران آمریکا در مسیر #سود، گزینهای انتخاب میکنند که مخاطره کمتری داشته باشد، مانند عدم حمایت از #فرانسه در #بحران_سوئز یا دادن ویزا به #شاه مخلوع ایران پس از #انقلاب_اسلامی.
🔹 در مورد اخیرِ #جمهوری_اسلامی امّا به نظر میرسد تصمیم به مذاکره در واقع انتخاب گزینهی پرمخاطرهتر برای جلوگیری از ادامه ضرر بیشتر باشد. #سیاست_فشار_حداکثری به ایران به جای حمله و فشار نظامی، برای ایالات متحده گزینهی #سختتر است؛ زیرا پس از #جنگ_جهانی_دوم و حمله اتمی به #ژاپن، آمریکا عادت کرده است که درخواستهایش در جامعه بینالملل را با زبان زور و نظامی مطالبه نماید؛ چرا که برای #پرستیژ بینالمللی امریکا درخواست از دولت ضعیفتر در قالب مذاکره اساساً مطرح نمیشود.
مورد جمهوری اسلامی امّا ثابت میکند اگر سیاست فشار حداکثری موجب تحمیل خساراتی برای ایران شده است، امّا متضرر و بازنده اصلی این میدان آمریکا است که مجبور است درخواستهایش از ایران را صرفاً در قالب مذاکره دنبال نماید. زیرا امریکا از پیروزی بر ایران فعلاً به پذیرش #مذاکره توسط جمهوری اسلامی اکتفا نموده است.
🔹 بدیهی است که #رهبری هوشمند در ایران به نیکی دریافته است که انتخاب سخت برای امریکا نه #تهاجم_نظامی که پذیرش شکست در نبرد پرستیژهاست و حال که آمریکا در مسیر ضرر و شکست قرار گرفته است، باید با سرعت به همین راه ادامه داد. از این رو پذیرش مذاکره از سوی ایران به منزله بُرد مقطعی امریکا خواهد بود و هرگونه مذاکرهای در زمان فعلی یعنی ورود #ایران در مسیر ضرر و خروج امریکا از این مسیر.
📚 پینوشت:
1. McDermott, Rose (1998), Risk-Taking in International Politics, Prospect Theory and American Foreign Policy, US: University of Michigan Press.
✍🏻 #گروه_سیاسی
#طبس #تسخیر_لانه_جاسوسی #ترامپ #نبرد_پرستیژها #جنگ_ارادهها
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 آیا امام (ره) با حق رأی زنان مخالف بود؟
🔺 تقابل #روحانیت با #لایحه_انجمنهای_ایالتی_و_ولایتی
🔹 برخی با استناد به نامهی امام (ره) به #شاه و اسدالله علم، معتقدند ایشان با #حق_رأی_زنان مخالف بوده است. سؤالی که در این نوشتار مطرح است این است که آیا ایشان بهواقع مخالف #مشارکت_سیاسی_زنان بودهاند؟ آیا نظر ایشان در این موضوع، پس از انقلاب اسلامی تغییر کرده است؟
🔹 بیانات عدیدهی #امام_خمینی (ره) در باب مشارکت سیاسی ـ اجتماعی #زنان نشان میدهد که ایشان نه تنها مخالف این موضوع نبودند، بلکه با توجه به مبانی فقهی و سیرهی اجتماعی پیامبر اکرم و ائمهی اطهار (ع)، بهکرات لزوم این مشارکت را مورد تأیید قرار دادهاند.
بنابراین مخالفت ایشان با حق رأی زنان در لایحهی دولت #علم را باید از باب درک و بینش ایشان نسبت به آغاز سیاستهای اسلامزدایی شاه دانست. چنانکه در سال ۱۳۴۳ طی سخنانی میفرمایند: «ما مىگوییم اینها را فرستادن در این مراکز جز فساد چیزى نیست. شما بعد تجربه کنید ببینید بعد از ده سال، بیست سال، سى سال دیگر، اینها را بفرستید، به خیال خودتان، ببینید اگر شما جز فساد چیز دیگرى دیدید؟ ما با #ترقى_زنان مخالف نیستیم، با این #فحشا مخالفیم، با این کارهاى غلط مخالفیم. مگر مردها آزادند که زنها مىخواهند آزاد باشند؟!...»
به همین دلیل و بعد از مهیا شدن محیط اجتماعی سالم برای فعالیت زنان (بعد از مقطع پیروزی انقلاب اسلامی)، حضرت امام آنها را ملزم به اینگونه فعالیتها میدانند.
🔹 لذا در چارچوب بینش عمیق امام خمینی (ره)، هر فعلی را نمیتوان به صرف داشتن ظاهر و صورت موجه، تأیید کرد؛ بلکه باید علاوه بر صورت، دارای هدف و غایت مشخص و موجّهی نیز باشد. در زمانهای که حکومت #طاغوت بر سر کار بوده و تمام اقدامات خود را براساس برنامههای ارائهشده از سوی دشمنان اسلام و مسلمین اجرا میکرد، هر اقدامی هرچند با ظاهر اسلامی و انسانی باشد، در راستای اهداف غیرالهی قابل تبیین است. اعطای حق رأی به زنانِ جامعهی ایرانی از سوی رژیم شاه نیز از جملهی این اقدامات بود...
👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻
✍🏻 #حمیدرضا_رحیمی
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
✅ سلسله پیامهای «#پاسخ_به_توهم»؛ شماره 1️⃣
🔹 پهلوی دوم، پس از فرار از کشور در 26 دیماه 1357، کتاب خود با عنوان «#پاسخ_به_تاریخ» را نوشت. وی در این کتاب، ضمن بیان خاطراتی از گذشته، به زعم خود، به #تاریخ پاسخ داد.
🔹 او در این کتاب، به مباحث مختلفی پرداخت؛ اما یکی از نکاتی که در نوعِ نگاه او به #انقلاب_اسلامی مردم ایران، پررنگ و ملموس است، توهّم توطئهی او در قبال ابرقدرتهای آن روز، خصوصاً #انگلستان و #ایالات_متحده است.
وی در اندیشهی خود ـ که بیشتر به وهم و خیال میمانَد تا انعکاس حقایق ـ به نقش قدرتهای بزرگ خارجی در رقم زدن انقلاب اسلامی تصریح کرده، عمیقاً باور دارد که این قدرتها در فرآیند منجر به سقوطش نقش ایفا کردند!
🔹 اگرچه واکاویِ بحث #توهم_توطئه یا #نظریه_توطئه از منظر روانشناسی اجتماعی و سیاسی در ایران، مجالی دیگر میطلبد، اما همین مقدار میتوان گفت که این نگاه متوهّمانه، انگارهای بود که نه فقط در ذهن شخصِ شاه، بلکه در ذهن بسیاری از درباریان و اطرافیان او نیز ساری و جاری بود.[1]
🔹 سلسله پیامهای پیشِ رو، تلاشی خواهد بود در جهت ابطال این انگارهی متوهمانه با مدد گرفتن از فکتهای غیربومی و بیرونی؛ تا از این رهگذر اثبات شود که حتی خودِ این قدرتها نیز اساساً قائل به چنین برنامهریزی و توطئهای علیه #شاه ایران نبودهاند و این نوع نگاه، توهمی بیش نبوده؛ بلکه انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت #امام_خمینی (ره)، انقلابی کاملاً درونزا و فاقد هرگونه حمایت قدرتهای خارجی بوده است؛ حتی به عکس، تحقق چنین انقلابی، در تضاد آشکار با منافع این قدرتهای بزرگ بوده است.
📚 فهرست مراجع:
1. احمد اشرف، «توهم توطئه»، فصلنامه فرهنگی و اجتماعی گفتگو، شماره 8، ص20.
✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🔻توئیتر
https://twitter.com/borhan_ir
🔻اینستاگرام
https://www.instagram.com/borhan__ir/
🔻 آیگپ
http://iGap.net/borhan_ir
🔻 سروش
http://sapp.ir/borhan_ir
🔻بله
http://ble.im/borhan_ir
🔻ایتا
http://eitaa.com/borhan_ir
✅ سلسله پیامهای «#پاسخ_به_توهم»؛ شماره 4️⃣
🔹 همانگونه که در شمارههای پیشین نیز گذشت، شاه و حلقهای از دربار، دچار نوعی توهّم در ذهن خود بودند. در این چارچوبنظریِ متوهمانه، بازیگران دولتی و غیردولتیِ بسیاری در نظام بینالملل حضور داشتند که انگشت اتهامِ دربار پهلوی به سوی آنها نشانه رفته بود. یکی از این بازیگران، دولت #انگلستان بود.
🔹 حسین #فردوست، ارتشبد سابق و از معتمدان محمدرضا معتقد بود: «روسها و انگلیسیها در دامن زدن به بحران انقلابی در ایران اشتراک مساعی داشتهاند.»[1] همچنین آنتونی #پارسونز، سفیر وقت انگلستان در تهران، در عصر 13 آبان 57 و در بحبوحهی ناآرامیها و تظاهرات تهران ـ که در آن، #سفارت_انگلستان، به سبب حملهی معترضین آتش گرفته بوده ـ به دیدار شاه میرود. پارسونز که از واقعهی آتشسوزی بیمناک بوده و دستکم، انتظار همدردی و معذرتخواهی را از سوی شاه ایران داشته است، در کمال تعجب میبیند که شاه، باز هم به سراغ همان موضوع تکراریِ دستداشتن انگلیس در ناآرامیهای کشور رفته، با طعنه و کنایه به پارسونز میگوید: «کم مانده بود آتشی که در مملکت من به راه انداختهاید، دامان خودتان را هم بگیرد!»[2]
🔹 حقیقت آن است که علیرغم چنین ادعاهایی، اولویت اول دولت انگلیس در جریان تحولات سال ۱۳۵۷، همانا حفظ ساختار و حکومت محمدرضا بود. مقامات انگلیسی بارها به صراحت بر این امر اذعان داشته و برای تحقق آن، تمهیداتی را نیز با همکاری دولت آمریکا اندیشیده بودند. این سیاست، در ادبیات مقامات رسمی دولت انگلیس در عالیترین سطوح نیز بازتاب داشت؛ به گونهای که:
1️⃣ در ۱۰ آبان ۱۳۵۷ و در بحبوحهی رویدادهای انقلاب اسلامی، #ملکه_انگلیس در مراسم افتتاح پارلمان، به طور رسمی خطاب به شاه ایران اعلام میکند: «#بریتانیا آرزومند بقای رژیم سلطنتی ایران است.»[3]
2️⃣ همچنین در ۳۰ مهر ۱۳۵۷، دیوید اوئِن، وزیر امور خارجه وقت انگلیس، ضمن اعلام دفاع و پشتیبانی انگلیس از شاه ایران اظهار میدارد: «#سقوط_شاه به منزله پیشرفتی در امور #حقوق_بشر نخواهد بود، بلکه نوعی عقبنشینی و شکست محسوب میشود.» وی در مصاحبه ۴ آبان خود نیز از مخالفین شاه به عنوان کمونیست و مسلمانان عقبافتاده یاد میکند.[4]
3️⃣ در گزارش محرمانه پارسونز از دیدار وی با #شاه نیز به صورتی دیگر به این سیاست اشاره شده است:
💬 شاه دوباره تکرار کرد که هر رژیمی که پس از او بیاید برای غرب بدتر خواهد بود، اغتشاش و گروهگرایی به همراه آورده و کشور را با خطر مداخلهی خارجی روبهرو خواهد کرد و خلاصه آنکه بسیار خطرناک خواهد بود. پارسونز در پاسخ به شاه گفت: «من فکر نمیکنم که چه آمریکاییها و چه خود ما (بریتانیاییها) مخالفتی با این ارزیابی داشته باشیم. ما از او (شاه) حمایت کردهایم و صمیمانه آرزو داریم که بر مشکلات کنونی چیره شود. من با توجه به موضوعی که او بیشترین حساسیت را به آن دارد، به او اطمینان دادم که دودوزه بازی نخواهیم کرد....»[5]
📚 فهرست مراجع:
1. احمد اشرف، «توهم توطئه»، فصلنامه فرهنگی و اجتماعی گفتگو، شماره 8، ص23.
2. صادق زیباکلام، «شاه ميگفت همهچيز زير سر آمريكا و انگليس است!»، روزنامه شرق، 28 دی 1395.
3. محمدحسن خانی و حجتالله نوری ساری، «رفتارشناسی دولت انگلستان در قبال انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه پژوهشنامه انقلاب اسلامی، تابستان 1392، ص131.
4. پیشین.
5. پیشین.
✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🔻توئیتر
https://twitter.com/borhan_ir
🔻اینستاگرام
https://www.instagram.com/borhan__ir/
🔻 آیگپ
http://iGap.net/borhan_ir
🔻 سروش
http://sapp.ir/borhan_ir
🔻بله
http://ble.im/borhan_ir
🔻ایتا
http://eitaa.com/borhan_ir