eitaa logo
اندیشکده برهان
152 دنبال‌کننده
74 عکس
1 ویدیو
3 فایل
Borhan_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📢 «آمریکا از نمای نزدیک» به همت اندیشکده برهان 🔺 ناگفته‌هایی از شاخص‌های حقوق بشر در ایالات متحده 📖 کتاب «آمریکا از نمای نزدیک» با هدف بیان ناگفته‌هایی از شاخص‌های حقوق بشر در آمریکا، به همت منتشر و روانه‌ی بازار نشر گردید. 🔹 این کتاب ـ که از مجموعه کتاب‌های و حاصل تلاش جمعی از پژوهشگران اندیشکده برهان است ـ در 144 صفحه و 7 فصل، از سوی انتشارات به زیور طبع آراسته گردیده است. 📋 عناوین فصول 7گانه این کتاب عبارتند از: 🔹 آمریکایی 🔹 فقر و تبعیض در بهشت 🔹 زندان‌های ینگه دنیا 🔹 حریم خصوصی و 🔹 آمریکایی 🔹 ارتش باربی‌ها 🔹 دموکراسی آمریکایی 👓 در بخشی از مقدمه این کتاب می‌خوانیم: 🔹 یکی از شاخصه‌های عدالت و برابری در هر جامعه‌ای نحوۀ توزیع ثروت و درآمدها در آن جامعه است. به خصوص اگر آن جامعه داعیۀ دموکراتیک بودن را داشته باشد که به معنای داشتن فرصت‌های برابر برای تمامی شهروندان و برابر بودن آن‌ها در مقابل است. 🔹 اگر چند سال اخیر را ـ که بحران بر اقتصاد کشورهای غربی مستولی شده است ـ استثنا نماییم، باید اذعان داشت که بعد از ، آمریکا پیشرفته‌ترین اقتصاد جهانی را در اختیار داشت و حجم عظیمی از ثروت‌های جهانی را به خود اختصاص داده بود. با این وصف و با وجود شرکت‌های غول‌آسای چندملیتی، کارخانه‌های عظیم و سطح تکنولوژی بسیار بالا به نظر می‌رسد که اوضاع اقتصادی مردم این کشور خوب بوده و از رفاه و استاندارد زندگی بالایی برخوردار باشند. اما در عالم واقع این‌گونه نیست و واقعیت‌های زیادی پشت پرده وجود دارد. 🔹 بر اساس آمارهای موجود و تأییدشده، آمریکا دارای بالاترین شکاف بین ثروتمندان و فقرا در بین کشورهای پیشرفتۀ دنیا است. شکاف بین جمعیت یک درصدی ثروتمند و مابقی 99 درصد به رکورد بی‌سابقه‌ای رسیده است. این یک درصد بیش از 70 درصد دارایی‌های کشور را در اختیار دارند که این امر رکورد بی‌سابقه‌ای را در تاریخ آمریکا رقم زده است. به عبارت دیگر 400 نفر از ثروتمندان آمریکا به اندازۀ 155 میلیون نفر دیگر در این کشور دارایی و ثروت در اختیار دارند.... علاقه‌مندان جهت تهیه‌ی این کتاب می‌توانند به غرفه اندیشکده برهان در سی‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران (شبستان مصلی، راهرو ۲۲، غرفه ۱۶) و یا پایگاه اینترنتی «انتشارات دیدمان» به نشانی DidemanBook.ir مراجعه فرمایند. hmp.me/ckjp 💠اندیشکده برهان💠 @BORHAN_IR
🔶 آمریکایی در ایران! 🔺 نقد گزارش درباره ایران در سال 2018 🔹 «دیده‌بان حقوق بشر» نام یک سازمان غیردولتی بین‌المللی واقع در شهر نیویورک در است که در سال ۱۹۷۸م تأسیس شد و بر بررسی وضعیت حقوق بشر در کشورهای مختلف جهان متمرکز است. موضوعاتی همچون کسب و کار، حقوق کودکان و زنان، حقوق زندانیان، حقوق معلولان، بهداشت، حقوق زنان، پناهندگان و حقوق همجنسگرایان و… مورد توجه این نهاد قرار می‌گیرد. 🔹 گزارش این نهاد در مورد ایران در سال ۲۰۱۸ به دلیل در اختیار نداشتن گزارشگر در کشور بر اطلاعات اینترنتی و سایت‌های عمدتا معاند با متکی است؛ از این رو صحت و سقم آن نیازمند بررسی جدی است. این گزارش مواردی چند را شامل می‌شود که به اجمال مورد بررسی قرار خواهد گرفت.... hmp.me/clkz 👈🏻معرفی اجمالی گزارش راهبردی و دریافت نسخه pdf: 👉🏻 http://borhan.ir/4796 💠اندیشکده برهان💠 @BORHAN_IR
🔶 از جهان سه‌قطبی تا ظهور محور مقاومت؛ بخش 1️⃣ 🔹 با پایان یافتن ، قدرت‌های پیروز در جنگ، صورت‌بندی نظام بین‌الملل را بر عهده گرفته، متحد را شکل دادند. در این میان، برتری نظامی و ، جهان آن روز را عملاً به سوی نظامی دوقطبی سوق داد که در این نظم جدید، آمریکا و ، جهان را به دو بلوک و منطقه‌ی تحت نفوذ خود تقسیم کرده بودند که رقابت میان این دو و اقمار آن‌ها، منجر به رویداد در فضای جهانی شد.[1] 🔹 در این میان، با وقوع مردم ایران، قدرتی نوظهور در عرصه‌ی جهانی خودنمایی کرد که به تعبیر ، «جهانی سه‌قطبی» را در نظام بین‌الملل فراهم آورد.[2] انقلاب اسلامی، به عنوان قدرتی سربرآورده در میان اَقطاب دوگانه، با سردادن شعار «نه شرقی، نه غربی» نظام دوقطبیِ موجود را به چالش می‌کشید. 💡 نوشتار حاضر، تأملی‌ست اجمالی در روندهای کلانی که در طول چند ده سال گذشته، بر سر این سه قطب آمده است: 1️⃣ قطب اول: اتحاد جماهیر شوروی؛ با پایان یافتن جنگ سرد و اتحاد جماهیر شوروی، نظم جهانیِ آن روز، یکی از قطب‌های خود را از دست داد. افول و نهایتاً فروپاشی این قطب البته امری غیر قابل پیش‌بینی نبود، بلکه در نگاه الهیِ مردانی چون حضرت امام (ره)، این فروپاشی ـ مبتنی بر سنت‌های الهیِ قرآن کریم ـ امری محتوم می‌نمود و از همین رو، سه سال پیش از آنکه اساساً خبری از فروپاشی باشد، (ره) در نامه‌ی تاریخی خود خطاب به ، از صدای شکسته شدن استخوان‌های سخن به میان آورده بود. 2️⃣ قطب دوم: ایالات متحده آمریکا؛ در نتیجه‌ی فروپاشی ، به سردمداری ایالات متحده ـ که خود را کامیاب و پیروز میدان می‌دانست ـ به تدریج سیطره‌ی بلامنازع خود بر جهان را گسترش داد و خود را یکه‌تاز عرصه‌ی جهانی تصور کرد. اما حقیقت آن بود که همان چیزی که روزگاری جهان غرب از آن ابا داشته و می‌ترسید که کنار گذاشتن قطب اول (شوروی) به کنار گذاشته شدنِ خودش نیز منجر شود، به تدریج دامن او را گرفت و دچار افولی تدریجی شد. اگرچه روندِ روبه‌افول ایالات متحده، هنوز هم برای عده‌ای از نخبگان غیرقابل باور به نظر می‌رسد، اما نگاهی به اوضاع فعلیِ ایالات متحده و نیز برخی نظریاتِ افول‌باوران (معتقدین به افول آمریکا)، نشان از عیان بودنِ روندِ روبه‌افول هژمونی آمریکا در سال‌های اخیر دارد.[3] در این میان، یکی از نشانه‌ها به تعبیر رهبر معظم انقلاب، همین انتخاب ـ با دارا بودن مختصات شخصیتیِ خاص ـ به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا است؛ کسی که در خودِ آمریکا نسبت به تعادل روانی، فکری و اخلاقی وی، حرف و حدیث فراوان است.[4] اگر روزگاری، نشانه‌های در بررسیِ دقیق روندهای سیاسی، نظامی و اقتصادی‌اش مشهود بود، امروز کار به جایی رسیده که با یک نگاه ساده به شخص رئیس‌جمهور فعلی ایالات متحده هم می‌توان بروز تغییراتی محسوس در وجهه‌ی ابرقدرتیِ آمریکا را مشاهده نمود. آیا به واقع ایالات متحده‌ی امروز، با دوران قابل قیاس است؟! رهبر انقلاب در این خصوص می‌فرمایند: «آمریکا در سال ۱۳۵۷ که سال انقلاب عظیم اسلامی ما است، از حالا به‌مراتب قدرتمندتر بود. جیمی کارتر که آن وقت رئیس‌جمهور آمریکا بود، از این بابا که حالا سر کار است، هم عاقل‌تر بود، هم قدرتش بیشتر بود؛ این، هم قدرتش کمتر است ـ هم قدرت مالی‌اش کمتر است، هم قدرت سیاسی‌اش کمتر است ـ و هم عقلش کمتر است.»[5] (ادامه دارد...) hmp.me/cmfe 📚 پی‌نوشت‌ها: 1. منوچهر محمدی، دستاوردهای کلان انقلاب اسلامی، قم: دفتر نشر معارف، 1393، چاپ دوم، ص110. 2. اشاره به متن . 3. به عنوان نمونه بنگرید به: STEPHEN M. WALT, “Welcome to Congress. Here’s How to Run the World.”, Foreign Policy, 7 JANUARY 2019. 4. بیانات معظم‌له در مراسم سی‌امین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)، 14 خرداد 1398. 5. بیانات در دیدار مسئولان نظام، 24 اردیبهشت 1398. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 @BORHAN_IR
‌🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 2️⃣ 🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثت‌های تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران 🔹 یکی از مقاطعی که در تاریخ ایران، ردپای و دخالت او در امور داخلی ایران به چشم می‌خورد، ماجرای منتهی به 1331 است. 🔹 بعد از ایران و پس از آنکه دانست در مسئله‌ی نفت به توافق مطلوبی نمی‌رسد، درصدد برآمد تا زمینه را برای نخست‌وزیریِ فردی فراهم آورد که منافع بریتانیا را در ایران تأمین کند؛ همچنین در این راه موفق شد به تدریج دولت را نیز با خود همسو کرده، از اعطای کمک‌های اقتصادی آمریکا به دولت مصدق جلوگیری کند؛ البته لازم به ذکر است برخی اشتباهات در این همسویی آمریکا با بریتانیا بی‌تأثیر نبود. 🔹 بدین ترتیب، انگلیسی‌ها مترصد فرصتی بودند تا گزینه مدنظر خود یعنی را به جای نخست‌وزیر قانونیِ مردم ایران یعنی محمد مصدق به ملت ایران تحمیل کنند. با کشمکش‌هایی که میان شخص شاه و مصدق بر سر تصدی وزارت جنگ پیش آمد و منجر به استعفای وی در 25 تیر 1331 از مقام نخست‌وزیری شد، دولت انگلستان عملاً این فرصت طلایی را به چنگ آورد تا زمینه را جهت روی کار آمدن قوام بچیند. 🔹 اما ملت شریف ایران به رهبری روحانیت شجاع و آگاه یعنی آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی، این توطئه را ـ که محصول مشترک استبداد داخلی و خباثت خارجی بود ـ برنتابید و در روز 30 تیر 1331، با حمایت قاطعانه خود از دولت قانونی دکتر مصدق، عملاً نقشه خباثت‌آمیز استعمار پیر را نقش بر آب کرد و بدین ترتیب، ملت ایران شجاعانه در مقابل طرح استعماری ـ استبدادیِ برکناری مصدق مقاومت کرد و نخست‌وزیرِ مورد نظر دولت انگلستان ـ که تنها به مدت 5 روز سکاندار کابینه شده بود ـ نهایتاً از کار برکنار شد. 📚 منبع: 1. اسماعیل اقبال، نقش انگلیس در کودتای 28 مرداد 1332، تهران: اطلاعات، 1386، ص95 الی 102. 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 مذاکره یعنی شکست! (بخش دوم) 🔹 حوادث در با سرعت و عمقی مثال‌زدنی و با وجود کم‌ترین سطح دخالت و هزینه ، به سود جمهوری اسلامی در حرکت است؛ درک همه‌جانبه از این اتفاق است که عطش او را برای توقف این مسیر در قالب حتی یک گفتگوی کوتاه در راهروهای در شدت بخشیده است. در چنین شرایطی مذاکره نکردن می‌تواند اهداف سیاسی، نظامی و حتی اقتصادی ایران را بیش‌ازپیش در دسترس قرار دهد. یکی از مهم‌ترین این موفقیت‌ها کاهش هرروزه‌ی وابستگی کشور به نفت بر اثر تحریم‌هاست. ⚠️ از سوی دیگر مذاکره با به چند دلیلِ روشن، غلط است: 1️⃣ تجربه با غرب پس از هیچ‌گاه مثبت نبوده است؛ حتی در بهترین شرایط و روابطی که برخی جریانات داخلی در قدرت با دولت اوباما برقرار کردند نیز، هرگز رخداد قابل دفاعی واقع نشده است. در حالی که دولت با عمل به وعده‌هایش می‌توانست دست برتر غرب‌گرایان در سیاست ایران را برای سال‌های طولانی تضمین نماید، اما خلف وعده او و دستاورد آن زمان ثابت کرد که تغییر دولت‌ها در آمریکا هیچ معنایی برای تغییر سیاست در قبال ایران ندارد. 2️⃣ و موکول کردن حل همه مشکلات به آن، مصادف است با ایجاد حالتی از «تعلیق» در تمام بخش‌های کشور که شکست قطعی مجدد مذاکرات نیز منجر به سرخوردگی سیاسی بخشی از مسئولین و مردم و در نتیجه اضرار دیگری به کشور می‌شود که فرمودند: «من جرّب المجرّب حلّت به الندامة» 3️⃣ مذاکره مجدد جمهوری اسلامی با در شرایطی که: ✅ لبنان به الگوی عزت‌مندانه‌ای از «» با دشمن دست یافته است؛ ✅ بر تمام دشمن تکفیری پیروز شده است؛ ✅ معادلات جهانی را بر هم زده است و... به مثابه ضربه‌ای اساسی بر پیکره است؛ زیرا این استاندارد دوگانه‌ای است که مذاکره با آمریکا برای ایران مفید و برای حزب‌الله مضر باشد! در نتیجه تأثیری سوء بر وجهه سیاسی و اعتقادی انقلاب اسلامی خواهد داشت. 4️⃣ شرایط فعلی کشور سبب ترک اعتیاد بخش اقتصادی ایران به ، وابستگی به خارج و اتکا به نیروی خارجی است. در این وضعیت با وجود همه سختی‌ها و مشکلاتِ پیش‌آمده، اما می‌توان به فردای کشور به شدت امیدوار بود؛ در غیر این صورت، همچنان در مسیر به نفتی حتی بخش‌های فرهنگی نیز تباه خواهند شد. 5️⃣ در نهایت اینکه شرایط بین‌الملل و اظهارات رهبران غربی نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی و ملّت ایران، بخش عمده مسیر در برابر غرب را پیموده است و هم‌اینک در فاز پایانی این نبرد قرار دارد. بدیهی است که آمریکا و غرب بیش از این توان و امکان فشار بر جمهوری اسلامی را ندارند، اما تاب‌آوری بسیار بیش از این را نیز دارد. همه معادلات به سود ایران در جریان است و هرگونه بازگشت از این مسیر به معنای «صفر کردن» همه مجاهدت‌ها و تلاش‌هایی است که تا انتهای این مسیر صورت گرفته است. ✍🏻 👈🏻 پیوند بخش اول 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 عملیات ناکامی ـ پرخاشجویی! ⚠️ بررسی‌ها نشان می‌دهد که نظام تحت دهشتناک‌ترین تاریخ بشر قرار دارد. تقسیم کار دشمن علیه نظام اسلامی، ابعادی پیچیده دارد: 📛 سخت‌ترین جهان از سوی و در چارچوب نظام تحریم‌های حداکثری؛ 📛 شدیدترین جنگ شناختی علیه مردم ایران در و شبکه‌های ماهواره‌ای با صدها شبکه و میلیون‌ها صفحه؛ 📛 اقدامات نظامی و تروریستی ، و رژیم علیه منافع حیاتی ایران در داخل و منطقه ؛ 📛 نبرد سیاسی و دیپلماتیک جبهه‌ی دشمن با انقلاب اسلامی... همه و همه، بیانی کلان از این مجموعه دشمنی است. 🔹 تصور تنها یکی از این اقدامات برای سقوط هر نظام دیگری در سطح جهان کفایت می‌کند؛ اقداماتی که در طول چهل سال به صورت مستمر و با شیب تندتر تلاش می‌کند تا گام‌به‌گام انقلاب اسلامی را از آینده‌ی مورد انتظار دور کند. اما روشن است که پس از چهار دهه سعی ناتمام، راهبرد دشمن بر «عملیات از درون» متمرکز شده است و بهترین امکان «کنترل» جمهوری اسلامی را از سوی مکانیزم‌های درونی میّسر می‌داند. از این رو طراحی دشمن در فضای مجازی و حقیقی در ساحت بر القای یأس و ایجاد ناکامی در مردم برای برداشت عمومی استوار است. دشمن درصدد است تا از مسیر و ایجاد ، و چه در محیط ذهنی مردم و چه در محیط‌های عینی همچون ، یا طوفان‌های توئیتری و اینستاگرامی، رفتارهای نظام اسلامی را در سطح منطقه‌ای و داخلی کنترل نماید. 🔹 رصد کشمکش‌های این روزها در حوزه‌های صنفی و فرهنگی نشان می‌دهد بسیاری از رخدادهای پیش‌آمده می‌توانست با درایت، دوراندیشی و نظارت حل شده و پیشاپیش از تحمیل هزینه‌های وارد بر نظام اسلامی و جامعه جلوگیری کرد. ضعف عملکرد بخشی در کنار در فضای مجازی که به مثابه افزونه‌های نرم‌افزاری دشمن (خواسته یا ناخواسته) به ناکامی در همه‌ی بخش‌ها منجر می‌شوند، همان بخش اول طراحی برای است. بدیهی است که در این شرایط و یأس نشانه بیماری شناختی و مرگ ذهنی فرد بر اثر عملیات دشمن است. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
✅ سلسله پیام‌های «»؛ شماره 1️⃣ 🔹 پهلوی دوم، پس از فرار از کشور در 26 دی‌ماه 1357، کتاب خود با عنوان «» را نوشت. وی در این کتاب، ضمن بیان خاطراتی از گذشته، به زعم خود، به پاسخ داد. 🔹 او در این کتاب، به مباحث مختلفی پرداخت؛ اما یکی از نکاتی که در نوعِ نگاه او به مردم ایران، پررنگ و ملموس است، توهّم توطئه‌ی او در قبال ابرقدرت‌های آن روز، خصوصاً و است. وی در اندیشه‌ی خود ـ که بیشتر به وهم و خیال می‌مانَد تا انعکاس حقایق ـ به نقش قدرت‌های بزرگ خارجی در رقم زدن انقلاب اسلامی تصریح کرده، عمیقاً باور دارد که این قدرت‌ها در فرآیند منجر به سقوطش نقش ایفا کردند! 🔹 اگرچه واکاویِ بحث یا از منظر روانشناسی اجتماعی و سیاسی در ایران، مجالی دیگر می‌طلبد، اما همین مقدار می‌توان گفت که این نگاه متوهّمانه، انگاره‌ای بود که نه فقط در ذهن شخصِ شاه، بلکه در ذهن بسیاری از درباریان و اطرافیان او نیز ساری و جاری بود.[1] 🔹 سلسله پیام‌های پیشِ رو، تلاشی خواهد بود در جهت ابطال این انگاره‌ی متوهمانه با مدد گرفتن از فکت‌های غیربومی و بیرونی؛ تا از این رهگذر اثبات شود که حتی خودِ این قدرت‌ها نیز اساساً قائل به چنین برنامه‌ریزی و توطئه‌ای علیه ایران نبوده‌اند و این نوع نگاه، توهمی بیش نبوده؛ بلکه انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت (ره)، انقلابی کاملاً درون‌زا و فاقد هرگونه حمایت قدرت‌های خارجی بوده است؛ حتی به عکس، تحقق چنین انقلابی، در تضاد آشکار با منافع این قدرت‌های بزرگ بوده است. 📚 فهرست مراجع: 1. احمد اشرف، «توهم توطئه»، فصلنامه فرهنگی و اجتماعی گفتگو، شماره 8، ص20. ✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان 💠اندیشکده برهان💠 🔻توئیتر https://twitter.com/borhan_ir 🔻اینستاگرام https://www.instagram.com/borhan__ir/ 🔻 آی‌گپ http://iGap.net/borhan_ir 🔻 سروش http://sapp.ir/borhan_ir 🔻بله http://ble.im/borhan_ir 🔻ایتا http://eitaa.com/borhan_ir
✅ سلسله پیام‌های «»؛ شماره 3️⃣ 🔹 در سلسله پیام‌های «پاسخ به توهم»، ابتدا سعی خواهد شد اظهارنظرات و شواهد تاریخیِ مرتبط با دولت‌مردان آن روز ـ خصوصاً دولت‌مردان ، و ـ بازخوانی شود و پس از آن، اظهارات و اعترافات اندیشمندان و نظریه‌پردازان خارجی نیز مورد بررسی قرار گیرد. ابتدائاً به برخی اظهارات سیاستمدران پرداخته خواهد شد. 🔹 در یکی از دیدارهای مشترک سفرای وقتِ آمریکا و انگلیس (ویلیام و آنتونی ) با محمدرضا در آستانه پیروزی انقلاب، شاه به چاپ مقاله‌ی ایرج اسکندری (دبیرکل اسبق حزب توده در ایران) در یکی از روزنامه‌های کمونیستی پاریس اشاره کرده، می‌گوید که اسکندری در این مقاله، مخالفان مذهبی شاه به ویژه آیت‌الله خمینی را ستوده و خواستار تشکیل جبهه واحدی متشکل از روحانیون و شده است. سپس ادامه می‌دهد: «این مقاله، تأییدی بر نظر همیشگیِ من است که ناآرامی‌های ایران، محصول اتحاد شوم کمونیست‌ها و روحانیون مرتجع می‌باشد.»[1] 🔹 این ادعا در حالی صورت می‌گرفت که اساساً شواهد متقنی دال بر دست داشتن مستقیم یا غیرمستقیم ابرقدرت شرق در رقم زدن مبارزات ملت ایران به چشم نمی‌خورد. 🔹 دولت شوروی ـ که در آستانه وقوع انقلاب، دیگر دولت ايران را به عنوان عضوی از پذيرفته بود ـ از روابط بازرگانی و اقتصادی خود با رژیم شاه، سود سرشاری می‌بُرد و به هيچ‌وجه مايل نبود خللی در آن وارد شود. از طرفی، هرگز نسبت به عقايد مذهبی و روحانیت نظر خوشی نداشت ولذا رویکرد رژیم را در مبارزه‌ی جدی با عقايد مذهبی، مطلوب خود می‌دانست. در نتیجه دلیلی نداشت که مسكو نسبت به تغيير و تحول سیاسی در ایران، ابراز تمايل کند.[2] بنابراین بر اساس اسناد موجود و البته برخلاف ادعاي شاه، نمی‌توان نقشی در كارگرداني مبارزاتِ منجر به سقوط رژيم براي اتحاد شوروي متصور بود. برای اثبات این مدعا، به چند نمونه از اظهارات سیاسیّونِ بلوک شرق اشاره خواهد شد: 1️⃣ ولاديمير فنوپتوف، دبير دوم سفارت شوروي، با اشاره به داخلی بودن منشأ اعتراضات در جریان انقلاب مي‌گويد: «علل اصلي اغتشاشات ايران مربوط به منافعي است كه بر اثر صنعتي شدن و مدرنيزه شدن مملكت عايد گروهي خاص از طبقه ممتاز و ثروتمند شده است. اين عمل سبب به وجود آمدن شكاف عميقي ميان گروهي معدود و ثروتمند و ملت فقير شده است. اين بي‌عدالتي‌ها و اجحاف براي گروه كثير و فقير، غيرقابل تحمل شده و سبب بروز چنين اغتشاشاتي شده است.»[3] 2️⃣ وچسلاو ميلوشين، دبير اول سفارت شوروي در تهران، مي‌گويد: «اطلاعات به دست آمده حكايت از امكان مداخله نظامي در ايران مي‌كند.... چيزي كه اهميت دارد آن است كه اتحاد شوروي، در مقابل هرگونه مداخله نظامي آمريكا در ايران ساكت نخواهد نشست. اتحاد شوروي آشوب‌هاي ايران را يك مسئله‌ی كاملاً داخلي تلقي مي‌كند و اجازه نمي‌دهد هيچ نيروي خارجي، مِن‌جمله خود شوروي، در امور داخلي ايران دخالت كند.»[4] 3️⃣ اوج این اظهارات، مصاحبه‌ی برژنف، رهبر وقت ، با نشریه «پراودا» (Pravda) در 19 نوامبر 1978م درباره ایران بود که به صراحت این اتهام را رد کرد: «اتحاد شوروی روابط سنّتیِ حسن هم‌جواری خود را با ایران ادامه می‌دهد. شوروی مخالف هرگونه مداخله‌ی سایر کشورها در امور داخلی ایران است و هیچگونه مداخله‌ای را در آن تحمل نخواهد کرد. آنچه در ایران در حال رخ دادن است، صرفاً امری داخلی‌ست که باید به وسیله‌ی خود ایرانیان حل‌وفصل شود. همه کشورها باید همانگونه که در منشور ملل متحد و دیگر اسناد بین‌المللی آمده، حاکمیت و استقلال مردم ایران را محترم بشمارند.[5] 📚 فهرست مراجع: 1. گری سیک، همه‌چیز فرو می‌ریزد، ترجمه علی بختیاری‌زاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص151. 2. محمدمحسن مصحفی، «نگاه شوروی و كشورهای بلوک شرق به وقایع منجر به پيروزی انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه مطالعات تاریخی، پاییز 1388، ص85. 3. پیشین، ص82. 4. پیشین. 5. ابراهیم متقی، «اسطوره‌ها، الگوهای رفتاری و عملکرد شوروی نسبت به ایران و انقلاب اسلامی، پژوهشنامه انقلاب اسلامی، بهار 1378، ص148. ✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان 💠اندیشکده برهان💠 🔻توئیتر https://twitter.com/borhan_ir 🔻اینستاگرام https://www.instagram.com/borhan__ir/ 🔻 آی‌گپ http://iGap.net/borhan_ir 🔻 سروش http://sapp.ir/borhan_ir 🔻بله http://ble.im/borhan_ir 🔻ایتا http://eitaa.com/borhan_ir
✅ سلسله پیام‌های «»؛ شماره 5️⃣ 🔹 همانگونه که در شماره‌های پیشین نیز گذشت، رویکرد تمام قدرت‌های خارجی ـ اعم از شرقی و غربی ـ دایر بر بقای شخص شاه و عدم تزلزل در قدرت او بود. به عنوان نمونه، در پیام‌های پیشین اشاره شد که شاه، حتی به نقش در عداوت‌ورزیِ منجر به سقوط خودش نیز ظنین بود؛ (ر. ک. به پیام شماره 2️⃣) در حالی که در دیدار یکی از مقامات عالی‌رتبه فرانسه با ، مشاور امنیت ملی ، در آبان 1357، مقام فرانسوی خطاب به وی گفته بود: «چنین به نظر می‌رسد که شاه با «بحران اراده» روبرو است و از این رو باید به او کمک کرد تا قاطعیت و اقتدار خود را بازیابد.»[1] این جملات، بیانگر حمایت صریح مقامات فرانسه از شخص شاه و جایگاه بود. 🔹 اما در این میان، اظهارات و دیدگاه‌های مقامات رسمیِ دولت ، از اهمیت به‌سزایی برخوردار بود. آمریکا رژیم محسوب می‌شد و در عین حال، بزرگترین شریک تجاری و تسلیحاتی آن. لذا حساب ایالات متحده از مابقی حامیان غربیِ پهلوی، مجزا و البته متمایز بود و طبعاً محمدرضا روی حمایت آمریکا، حساب ویژه‌ای باز می‌کرد. 🔹 اگرچه مقایسه خاطرات و نظرات (آخرین سفیر آمریکا در ایران) با ، و (سه مقام بلندپایه‌ی دولت ایالات متحده در زمان انقلاب)، آشفتگی و سردرگمیِ سیاست آمریکا را در خصوص ایران در جریان ، به بهترین وجه نمایان ساخته و بطلان این فرضیه را که آمریکایی‌ها، هدف‌های مشخص و ازپیش‌طراحی‌شده‌ای را در جریان انقلاب دنبال می‌کرده‌اند، آشکار می‌سازد[2]، اما در عین حال حاوی این حقیت است که با وجود تمام این اختلاف‌نظرها و تشتت‌ها بر سر لایه‌های تاکتیکی حمایت از شاه، سردمداران آمریکا، در بُعد استراتژیک موضوع، یعنی اصل حمایت از شاه به عنوان متحد قابل اطمینان‌شان، تردیدی به خود راه نمی‌دادند. 🔹 از نگاه ایالات متحده، شاه قادر بود با استفاده از رهبری قاطع خود و انجام اصلاحات، مشکلات پیش روی خود را از میان بردارد. همچنین، با توجه به اینکه مشکل اصلی از دید ناظران خارجی، وجود تردید و دودلی در شخص شاه بود، از این رو هرگونه اقدام به منظور آمادگی برای فروپاشی رژیم شاه، تنها موجب تشویق مخالفان و تضعیف روحیه‌ی او می‌گردید. خلاصه آنکه از نقطه‌نظر ایالات متحده، منطقی‌ترین سیاست آن بود که آمریکا شاه را از حمایت خود مطمئن کند و به او کمک نماید تا بر ترس و وحشت خود غالب شود.[3] 🔹 همچنین در اوایل آبان 1357، در گزارش جامعِ ایران که از سوی وزارت دفاع ایالات متحده برای شخص رئیس‌جمهور آمریکا تهیه شده بود، سه پیشنهاد اساسی برای دولت‌مردان در مواجهه با بحران ایران مطرح گردیده بود که یکی از آن‌ها، «حمایت قاطع از شاه به عنوان عنصری کلیدی در انتقال ایران از وضعیت کنونی به کشوری باثبات و قدرتمند» بود.[4] 📚 فهرست مراجع: 1. گری سیک، همه‌چیز فرو می‌ریزد، ترجمه علی بختیاری‌زاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص117. 2. ویلیام سولیوان و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، تهران: نشر علم، 1375، ص8. 3. گری سیک، پیشین، ص80. 4. پیشین، ص106. ✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان 💠اندیشکده برهان💠 🔻توئیتر https://twitter.com/borhan_ir 🔻اینستاگرام https://www.instagram.com/borhan__ir/ 🔻 آی‌گپ http://iGap.net/borhan_ir 🔻 سروش http://sapp.ir/borhan_ir 🔻بله http://ble.im/borhan_ir 🔻ایتا http://eitaa.com/borhan_ir
✅ سلسله پیام‌های «»؛ شماره 6️⃣ و پایانی 🔹 یکی از مقاطع حساسی که در جریان مبارزات انقلابی ملت ایران، عکس‌العمل دستگاه سلطنت را دستخوش تغییر کرد، روی کار آمدن در نیمه آبان 1357 بود؛ مقطعی که دستگاه سلطنت و شخص شاه به این جمع‌بندی رسیدند که باید سیاست خشن‌تری را در مقابله با ملت به کار گیرند. 🔹 به نظر می‌رسد یکی از نقاط عطف توهم شاه در خصوص توطئه‌چینی خارجی‌ها نیز همین مقطع بوده باشد؛ در حالی که با مراجعه به منابع دست اولِ آن دوره، اینطور به نظر می‌رسد که نظام سیاسی ، حتی در آن مقطع نیز کماکان بر حفظ و استحکام پایه‌های قدرت شاه اصرار می‌ورزیده است. 🔹 در زیر به چند نمونه از این موارد اشاره خواهد شد: 1️⃣ در دیدار فرستاده‌ی با شاه در 23 آبان 1357، وی همچون دفعات گذشته، به اهداف و نیات ایالات متحده مشکوک بود. محمدرضا با اشاره به مصاحبه تلویزیونیِ همیلتون جردن، معاون رئیس‌جمهور آمریکا ـ که گفته بود ایالات متحده باید تمامی احتمالات ممکن را در نظر بگیرد ـ اظهار داشته بود: «آیا این سخن، به معنای آن نیست که ایالات متحده در فکر برقراری رابطه با مخالفان است؟!»[1] پاسخ وی، در اظهارنظری که همان روزها از زبان ، رئیس سازمان منتشر شد، مستتر بود. ترنر گفته بود: «ایالات متحده برای اجتناب از آزردگی خاطر شاه، همواره سعی داشته است ارتباطی با مخالفان رژیم برقرار نکند....»[2] 2️⃣ در بخشی از تلگراف ، سفیر وقت آمریکا در ایران به تاریخ 16 آذر 1357، وی تأکید کرده بود: «من فکر می‌کنم تشکیل شورای نخبگان ـ که متشکل از گروه‌های مهم مخالف باشد ـ کار درستی نیست؛ مگر آنکه ما در پی کنار گذاشتن شاه از مقام خود باشیم و ما چنین هدفی نداریم.»[3] 3️⃣ در تلگرافی دیگر و در همان ایام، سولیوان اظهار داشته بود: «در شرایط کنونی، بهترین کار، حمایت از شاه و ارتش می‌باشد تا شاید آن‌ها بتوانند ناكامی‌های موجود را از میان بردارند؛ اما چنانچه مشکلی حل نشد و شاه مجبور به کناره‌گیری از سلطنت گردید، آنگاه ما باید به آنچه غیر قابل تصور است بیندیشیم و مواضع خود را با آن تنظیم کنیم.»[4] 💡 توجه به دو نکته در اظهارات سولیوان حایز اهمیت است: نخست آنکه این اظهارات نشان می‌دهد حتی پس از روی کار آمدن کابینه نظامی در تهران و چرخش رژیم به سمت اعمال خشونت بیشتر نیز، کماکان حمایت قاطع و صریح کاخ سفید پشت سرِ شاه ایران بود؛ دوم آنکه نقل قول سولیوان دایر بر اینکه «چنانچه... شاه مجبور به کناره‌گیری از سلطنت گردید، آنگاه ما باید به آنچه غیر قابل تصور است بیندیشیم و مواضع خود را با آن تنظیم کنیم» حکایت از این دارد که دستگاه دیپلماسی ایالات متحده، برخلاف توهمات شاه، اساساً هیچ طرحِ ازپیش‌تعیین‌شده‌ای برای مقابله با و نیز نداشته است و تعبیر «غیر قابل تصور»، به خوبی گویای این امر است. 📚 فهرست مراجع: 1. گری سیک، همه‌چیز فرو می‌ریزد، ترجمه علی بختیاری‌زاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص143 و 144. 2. پیشین، ص131. 3. پیشین، ص172. 4. پیشین، ص137. ✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان 💠اندیشکده برهان💠 🔻توئیتر https://twitter.com/borhan_ir 🔻اینستاگرام https://www.instagram.com/borhan__ir/ 🔻 آی‌گپ http://iGap.net/borhan_ir 🔻 سروش http://sapp.ir/borhan_ir 🔻بله http://ble.im/borhan_ir 🔻ایتا http://eitaa.com/borhan_ir