🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 1️⃣
🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثتهای تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران
🔹 دولت انگلستان ـ که به داشتن سوابق استعماری در میان کشورهای اروپایی، شهره است ـ در طول قرون اخیر و خصوصاً پس از #انقلاب_صنعتی، زیادهخواهی خود در قبال کشورهای ضعیف را آغاز کرد. وقوع انقلاب صنعتی در اروپا، فصل جدیدی از پیشرفت علوم و فنون را به روی بشر میگشود و اروپائیان در حال رقم زدنِ انقلابی بودند که در آن، عِلمْ خود را به شکل استعمار ملتها بروز میداد و تحقق علوم در قالب فنون و صنایع گوناگون، اروپاییان را به خود مغرورتر میکرد. بدین ترتیب، صفت زیادهخواهی و غرور، به مرور آفت بزرگ دولتهای اروپایی و بلای جان ملتهای ضعیف گردید. به تعبیر #مقام_معظم_رهبری، «آفت بزرگ دولتهای غربی، تکبّر آنها است»[1] که قطعاً این تکبر، در دولتی همچون دولت انگلستان، نمود تامی داشته و دارد.
🔹 نکته قابل تأمل در این میان این است که مادامی که در طرف مقابلِ این دول تمامیتخواه، ارادهی #مقاومت در برابر زیادهخواهی وجود داشته باشد، مستکبرین راه به جایی نخواهند برد؛ اما «اگر در طرف مقابل آنها، یک دولت ضعیفی، آدمهای مرعوبی وجود داشته باشند، این تکبّر کار خودش را میکند؛ مثل هر متکبّری که وقتی طرف از او ترسید، لرزید، عقبنشینی کرد، او خُب احساس میکند که این تکبّر را باید بیشتر کند...»[2] و معالأسف، تا پیش از پیروزی #انقلاب_کبیر_اسلامی، دولتهایی در ایران بر مسند قدرت بودند که این ترسولرز و عقبنشینی، بیشوکم در آنها هویدا بود و لذا زمینه مناسبی را برای سلطهگریِ اروپاییان فراهم میآوردند.
🔹 مبتنی بر این مقدمه، سلسلهنوشتار حاضر بر آن است تا چند نمونه از خباثتهای تکبرآمیزِ دولت بریتانیا در قبال ایران را در طول حدوداً دویست سال اخیر بازخوانی کند تا از قِبَل آن روشن شود که این کشور، تا چه اندازه در قبال کشورمان خبیث، متکبر و طمعکار بوده است.
📚 پینوشتها:
1. گزیدهای از بیانات معظمله در دیدار ائمه جمه سراسر کشور، 25 تیر 1398.
2. پیشین.
#گروه_تاریخ
#ایران_و_خباثت_انگلیس #انگلیس_خبیث
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 2️⃣
🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثتهای تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران
🔹 یکی از مقاطعی که در تاریخ ایران، ردپای #استعمار_پیر و دخالت او در امور داخلی ایران به چشم میخورد، ماجرای منتهی به #قیام_سی_تیر 1331 است.
🔹 #دولت_انگلستان بعد از #ملی_شدن_صنعت_نفت ایران و پس از آنکه دانست در مسئلهی نفت به توافق مطلوبی نمیرسد، درصدد برآمد تا زمینه را برای نخستوزیریِ فردی فراهم آورد که منافع بریتانیا را در ایران تأمین کند؛ همچنین در این راه موفق شد به تدریج دولت #ایالات_متحده را نیز با خود همسو کرده، از اعطای کمکهای اقتصادی آمریکا به دولت مصدق جلوگیری کند؛ البته لازم به ذکر است برخی اشتباهات #دکتر_مصدق در این همسویی آمریکا با بریتانیا بیتأثیر نبود.
🔹 بدین ترتیب، انگلیسیها مترصد فرصتی بودند تا گزینه مدنظر خود یعنی #احمد_قوام را به جای نخستوزیر قانونیِ مردم ایران یعنی محمد مصدق به ملت ایران تحمیل کنند. با کشمکشهایی که میان شخص شاه و مصدق بر سر تصدی وزارت جنگ پیش آمد و منجر به استعفای وی در 25 تیر 1331 از مقام نخستوزیری شد، دولت انگلستان عملاً این فرصت طلایی را به چنگ آورد تا زمینه را جهت روی کار آمدن قوام بچیند.
🔹 اما ملت شریف ایران به رهبری روحانیت شجاع و آگاه یعنی آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی، این توطئه را ـ که محصول مشترک استبداد داخلی و خباثت خارجی بود ـ برنتابید و در روز 30 تیر 1331، با حمایت قاطعانه خود از دولت قانونی دکتر مصدق، عملاً نقشه خباثتآمیز استعمار پیر را نقش بر آب کرد و بدین ترتیب، ملت ایران شجاعانه در مقابل طرح استعماری ـ استبدادیِ برکناری مصدق مقاومت کرد و نخستوزیرِ مورد نظر دولت انگلستان ـ که تنها به مدت 5 روز سکاندار کابینه شده بود ـ نهایتاً از کار برکنار شد.
📚 منبع:
1. اسماعیل اقبال، نقش انگلیس در کودتای 28 مرداد 1332، تهران: اطلاعات، 1386، ص95 الی 102.
#گروه_تاریخ
#آیتالله_کاشانی #ایران_و_خباثت_انگلیس #انگلیس_خبیث
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 3️⃣
🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثتهای تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران
🔹 «هرات» از دیرباز در شمار شهرهای مهم قلمرو صفویه به حساب میآمد که بخش مهمی از حاکمیت ایران پیش و پس از اسلام محسوب میشد و آقامحمدخان بسیار مشتاق بود تا آن را دوباره به ایران ملحق کند و بر قلمرو سابق صفوی در شمال شرق مسلط شود. اهمیت #هرات بیشتر بدان سبب بود که تملک موفقیتآمیز قلمروهای شرقی ایران بدان بستگی داشت.[1]
🔹 از زمان فتحعلیشاه قاجار و پس از #جنگهای_ایران_و_روس، هرات همواره محل کشمکش میان افغانهای این منطقه و حکومت مرکزی بود که موجب بروز شورشهای جداییطلبانه خصوصاً به تحریک #انگلستان میشد. انگلیسیها هرات را #دروازه_هندوستان میدانستند و برای حفظ مستعمرات خود در هند و جلوگیری از دستبرد روسها به آن ـ که پیدرپی در #آسیای_مرکزی به هندوستان نزدیکتر میشدند ـ میکوشیدند تا #افغانستان را به ناحیهای حائل بر سر راه #هندوستان تبدیل کنند.[2]
این کشمکشها بر سر هرات، تا زمان ناصرالدینشاه ادامه یافت و سرانجام در زمان ناصرالدینشاه #قاجار، علیرغم تسخیر مجدد هرات به دست سپاه ایران، انگلستان ـ که به شدت از الحاق دوباره هرات به خاک ایران احساس خطر میکرد ـ از طریق مستعمره خود یعنی دولت #هند، رسماً به ایران اعلان جنگ داد.
🔹 به دنبال این اعلان جنگ، در اندک زمانی نیروهای انگلیسی #جزیره_خارک را به اشغال خود درآورده، در #بوشهر نیرو پیاده کردند. سپس #اهواز را اشغال نمودند و همزمان، #سلطان_عمان هم به تحریک انگلیسیها به #بندرعباس حمله کرد.[3] دولت ایران که در شرایط وخیمی به سر میبرد، ناچار تقاضای صلح کرد که در نتیجه، «معاهده پاریس» میان دولتین ایران و انگلیس منعقد شد و به موجب آن، هرات از ایران جدا شد و بدین ترتیب، پیوندهای دیرینهی ایران با یکی از اصلیترین مراکز تاریخی، ادبی و فرهنگی ایرانِ پس از اسلام، منقطع گردید.[4]
📚 مراجع:
1. کاوه فرخ، ایران در جنگ، ترجمه شهربانو صارمی، تهران: نشر ققنوس، 1397، ص334.
2. «عهدنامه پاریس بزرگترین ضربه را به قلمرو حکومتی ایران زد»، خبرگزاری فارس، 14 اسفند 1396.
3. مدخل «معاهده پاریس»، دانشنامه جهان اسلام.
4. کاوه فرخ، پیشین، ص357.
✍🏻 #گروه_تاریخ
#جنگ_هرات #ایران_و_خباثت_انگلیس #انگلیس_خبیث #معاهده_پاریس
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 4️⃣
🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثتهای تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران
🔹 در خلال نهضت #مشروطه و در پی مهاجرت علما به قم ـ که به «مهاجرت کبری» معروف شد ـ عدهای از معترضین (حدود چهل نفر) به #سفارت_انگلیس پناه برده، در آنجا بست نشستند. نکته جالب توجه اینجاست که اگرچه پدیدهی «بستنشینی» در ایران و به طور مشخص در دورهی قاجار امری طبیعی محسوب میشد، اما این #بستنشینی به طور معمول در جوار اماکن مذهبی، امامزادهها، مساجد و منازل علما اتفاق میافتاد و بستنشینیِ دستهجمعی در سفارت کشوری بیگانه، تقریباً تا آن زمان بیسابقه بود.
🔹 به هر تقدیر، عدهای از معترضین وارد سفارت شده، در آنجا بست نشستند. در حالی که در بدو ورود، تعداد متحصنین بیش از چهل نفر نبود، به زودی عدهی آنها افزایش چشمگیری یافت و بالغ بر هزار نفر شد و در نهایت نیز حدود پانزده هزار نفر در محل سفارت بست نشستند.
🔹 در بدو ورود معترضین به سفارت انگلستان و تحصن در این مکان، مهمترین خواستهی آنان برقراری #عدالتخانه و بازگشت علما بود. بنابراین طبق اسناد موجود، در خواستههای اولیهی معترضین، هیچ اشارهای به مشروطه و #مشروطهخواهی نشده است. اما سفارت #انگلستان در این برههی حساس توانست هدایت جریان اعتراض را به دست بگیرد. آنها از یک سو مانع از ورود نمایندگان و فرستادگان دولت ایران به سفارت شده و عملاً ارتباط متحصنین با دولت را قطع کرده بودند. از سوی دیگر با ایفای نقش وساطت میان متحصنین و دولت ایران، هر مذاکرهای میبایست با حضور سفارت انگلستان انجام میپذیرفت. به گفتهی «وکیلالدوله»، «انگلیسیها خوب چسبیده و سیاست خود را از پیش میبردند».
🔹 بنابراین در خواستهی اولیه متحصنین در سفارت ـ که بر محور تشکیل عدالتخانه و بازگشت علما متمرکز شده بود ـ رفتهرفته تغییراتی به وجود آمد. تغییرات ایجادشده، آشکارا تحت تأثیر فعالیتها و هدایت ظریف انگلیسیها قرار داشت؛ زیرا که در درون سفارت، اتفاقاتی در حال رخ دادن بود که جریان حرکت مردمی را به یکباره تغییر داد. گزارشهای بر جای مانده از رخدادهای درون سفارت به خوبی گویای این امر است؛ به عنوان نمونه:
📜 «گرانت داف، کاردار سفارت انگلیس شبها به دیدار پناهندگان میرفت و با مردم بسیار مهربانی میکرد و میگفت: #پادشاه_انگلستان پدر مهربان شما است، شما از هر حیث در امان هستید، شما به جای عدالتخانه مشروطه بخواهید. سپس منشیان سفارت که به #زبان_فارسی احاطه داشتند، معنی مشروطه و حکومت مشروطه را برای آنان توضیح میدادند. همچنین از سوی سفارت به اکثریت پناهندگان کارت تحتالحمایگی داده شد تا هر وقت بخواهند از سفارت بیرون بروند، آسودهخاطر باشند. روی کارت پناهندگی نوشته شده بود: دارندهی این کارت آقای ... با کسانش زیر حمایت دولت انگلیس هستند و هر کس با او حرفی دارد به سفارت اعلیحضرت پادشاه انگلستان و امپراطور #هندوستان مراجعه کند.»
🔹 بدین ترتیب نهضت عدالتخواه، قانونطلب، مردمی، اصیل و بومیِ ایرانیان، دفعتاً در جهت مشروطهخواهی تغییر مسیر داد. معترضین برای تأسیس عدالتخانه و بازگشت علما به سفارت انگلستان پناهنده شده بودند؛ اما آنچه از دل سفارت بیرون آمد، مشروطهای ناقص بود. به دیگر سخن، رخدادهای درون سفارت انگلیس، مشروطهای را در پی آورد که به تعبیر جلال آلاحمد، «نیمبند» بود.
📚 برگرفته از کتاب:
اندیشکده برهان، ردپای استعمار، تهران: دیدمان، 1396، چاپ اول، ص9 الی 13.
✍🏻 #گروه_تاریخ
#ایران_و_خباثت_انگلیس #انگلیس_خبیث #نهضت_مشروطه
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 5️⃣
🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثتهای تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران
💠 زمینههای بروز قیام در جنوب
🔹 با شروع #جنگ_جهانی_اول، دولت «مستوفی الممالک» برای در امان ماندن از گرفتاریهای جنگ، بیدرنگ بیطرفی ایران را اعلام کرد و از دولتهای درگیر در جنگ خواستار رعایت بیطرفی ایران شد؛ اما دولت نوپای #مشروطه ناتوانتر از آن بود که بتواند از خواسته و حقوق خود دفاع کند و متجاوزان، گستاختر از آن بودند که به حقوق و #استقلال_سیاسی ایران احترام بگذارند. در نتیجه، #روسیه و #انگلیس ـ که از سالها قبل حضور چشمگیری در صفحههای شمالی و جنوبی ایران داشتند ـ هنگام بروز جنگ با زیر پا گذاشتن حقوق ایران، شروع به پیشروی بیشتر در خاک کشور کردند.
🔹 از سویی، حضور گستردهی نیروهای انگلیسی در جنوب و اقدامات خرابکارانهی آنها، موجب نارضایتی ساکنان جنوب ایران میشد و از سوی دیگر، #عراق نیز به صحنهی جنگ کشانده شده، بسیار نابسامان و ناامن گردیده بود. حضور نیروهای انگلیسی در عراق، علمای این کشور را برآشفته و به رویارویی با انگلیس کشاند. بدین ترتیب، به پا خاستن علمای عراق و صدور فتاوایی از سوی آنان بر ضد انگلیس، تأثیر بهسزایی در روحیهی مبارزان جنوب داشت؛ چرا که علمای منطقهی دشتی، دشتستان و دیگر مناطق جنوبی نیز ضد انگلیس فتوای جهاد صادر کردند.
🔹 انگلیس که از نقش #مذهب در چنین قیامی آگاه بود، کوشید تا #روحانیت را از حمایت جنبش باز دارد و قیام را از محتوای مذهبی تهی کند. از این رو «سرپرسی کاکس» رئیس هیئت سیاسی و نظامی انگلیس شخصاً تلگرافی برای یکی از علمای تأثیرگذار جنوب به نام «شیخ محمدحسین مجاهد برازجانی» فرستاد و از وی خواست تا از نفوذ خود استفاده کرده، مردم را از شورش علیه انگلیس باز دارد. اما شیخ چنان پاسخ محکمی به نمایندهی انگلیس داد که برخی، این پاسخ را انگیزهی قیام #رئیسعلی_دلواری ضد انگلیس میدانند.
💠 مختصری از کیفیت قیام
🔹 خانهای بیگانهستیز منطقه همچون رئیسعلی دلواری، میرزا محمدخان برازجانی، زایرخضرخان اهرمی، شیخ حسین چاهکوتاهی، نورمحمد دالکی و... به همراه نیروهایشان، به منظور مقابله با انگلیسیها، شبیخونهای مداومی به قوای انگلیس و برخی از نمایندگیهای #متفقین در #بوشهر زده، ضرباتی به آنها وارد آوردند. به بهانه این شبیخونها، انگلیسیها در 15 مرداد 1294 بندر بوشهر را تصرف کرده، آزادیخواهان بوشهری را دستگیر و به شهر «تانه» تبعید کردند. در ادامه حملات متعدد تنگستانیها به بوشهر، انگلیس بر آن شد تا به دلوار حمله و رئیسعلی را از بین ببرد. اما رئیسعلی که پیش از آمدن انگلیسیها و توسط نیروهای نفوذی، از این حمله آگاه شده بود، با تخلیهی دلوار از زنان و کودکان، در ساحل دریا به سنگر نشست.
🔹 با شروع جنگ، رئیسعلی و یارانش توانستند انگلیسیها را که از نظر تجهیزات و نیروی نظامی با آنان قابل مقایسه نبودند، غافلگیر ساخته و لطمات زیادی بر آنها وارد کنند. پس از 3 روز مبارزه، سرانجام انگلیس مجبور به عقبنشینی و ترک #دلوار شد. این مسئله به اعتبار انگلیس ضربهی سختی وارد ساخت.
🔹 پس از بیرون رفتن انگلیس از دلوار و عقبنشینی تا بوشهر، رئیسعلی به همراهیِ همرزمانش، حملات گاهوبیگاهی به بوشهر میکرد و حتی وی نقشهی حملهی مفصلی ضد آنها کشیده بود؛ اما متأسفانه با کشته شدن مشکوک او در 12 شهریور 1294 در روستای #تنگک توسط شخصی ناشناس، حمله متوقف و بعدها توسط دیگر همرزمانش صورت یافت.
💡 اگر چه رئیسعلی در پی توطئهای خائنانه کشته شد، اما نهضتی که او در جنوب ایران به راه انداخت تا سالها مایهی وحشت انگلیسیها بود...
📚 برگرفته از کتاب:
اندیشکده برهان، ردپای استعمار، تهران: دیدمان، 1396، چاپ اول، ص25 الی 31.
✍🏻 #گروه_تاریخ
#ایران_و_خباثت_انگلیس #انگلیس_خبیث #قیام_در_دلوار
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 6️⃣
🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثتهای تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران
🔹 از جمله مقاطع تأثّربرانگیز #تاریخ_معاصر_ایران، وقوع دو قحطی بزرگ در خلال دو جنگ جهانی است که صدمات بسیاری نصیب کشور و ملت ایران کرده، جان شمار بسیاری از هموطنانمان را گرفت.
🔹 شواهد تاریخی، علیالظاهر حکایت از این داشت که ایران در آستانهی هر دو جنگِ بینالملل، دچار بلایای طبیعی و خشکسالی شده بود. اما لایههای عمیقتر ماجرا حاکی از این واقعیت بود که بلایای طبیعیِ رخداده، با تمام شدت و خسارتش، نمیتوانست به عنوان «علتالعلل» بروز قحطی به حساب آید، بلکه آنچه که عامل اصلی و علتالعللِ بروز قحطی بود، نه عوامل طبیعی و محیطی و نه حتی بیکفایتیهای داخلی، بلکه «حضور دشمنِ متجاوز خارجی در داخل کشور» بود؛ به دیگر سخن، علتهای دیگر همچون خشکسالی، ناکارآمدیهای داخلی و... اگرچه هرکدام به نوبهی خود سهمی در بروز #قحطی داشتند، اما به نظر میرسد که نقشهای آنان، بیشترْ زمینهچینی برای عامل مهمتر، یعنی حضور نیروهای خارجی بود:
1️⃣ در خلال #جنگ_جهانی_اول، نيروهای انگلیسی، اختیارِ اصلیترین منبع درآمد ايران يعنی چاههای #نفت را در دست گرفته بودند و علاوه بر ضبط معوّقات نفتی ايران ـ که بايد طبق قرارداد دارسی به ایران پرداخته میشد ـ فروش نفت را نيز در انحصار خود داشتند؛ از این رو، در آن شرایط وخیم، تنها مبلغِ ناچيزی از این ثروت خدادادی، نصیب دولت ایران میشد و قطعاً این درآمدِ حداقلی، بر وخامت اوضاع میافزود.[1]
2️⃣ در #جنگ_جهانی_دوم، دولت ایران تمام وسایل حملونقلِ زمینی و ریلیِ خود را در اختیار #متفقین قرار داد تا آنان از کامیونها و واگونهای قطار، برای حملونقل مواد و مهمات استفاده کنند. علت این واگذاری، تعهدی بود که دولت ایران به موجب قرارداد اتحادِ سهگانه داشت، قراردادی که بین ایران، #انگلیس و #شوروی به امضا رسیده بود و دولت ایران موظف بود وسایل حملونقل متفقین را فراهم کند! لذا این اقدام، مانع از نقلوانتقال درستِ محصول کشاورزی به مناطق دیگر کشور میشد. به عنوان نمونه، طبق تلگرافی از تبریز به سال ۱۳۲۳، مقدار چشمگیری غلهی موجود در شعبههای اداره غله ـ که باید کامیونهای دولتی حمل میکردند ـ به واسطه کمبود کامیون و تعهد دولت به قوای متجاوز برای واگذاری آن، در انبارها باقی ماند و شپش زد.[2]
📚 پینوشتها:
1. محمدقلی مجد، قحطی بزرگ، ترجمه محمد کریمی، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص183 الی 187.
2. مرتضی دهقاننژاد و الهام لطفی، «بررسی و تبیین عوامل مؤثر در شیوع قحطی سالهای 1320 تا 1324ش و اقدامات دولت در کاهش آثار مخرب آن»، دوفصلنامه تاریخنامه ایران بعد از اسلام، بهار و تابستان 1392، ص53.
✍🏻 #گروه_تاریخ
#ایران_و_خباثت_انگلیس #انگلیس_خبیث #قحطی_بزرگ
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 7️⃣
🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثتهای تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران
🔹 سياست #استعمار_انگليس تا سالیان سال بر ضعیف نگه داشتن كشور ایران بود. قدرتطلبی انگلستان ـ با تمام خصوصيات ویژهی اهل آن ـ اقتضا میكرد كه كشور هدف را در ضعف نگه داشته، به عنوان كشوری متوحش و به دور از تمدن به دیگران معرفی نمايد. این سیاست، تا پیش از #كودتای_سوم_اسفند 1299، جزء سیاستهای ثابت #بریتانیا بود. در همین رابطه #سرگور_اوزلی، وزیرمختار انگلیس، در سال 1294 به وزیر خارجهی دولت وقت انگلیس مینویسد: «عقیده صریح و صادقانهی من این است كه چون مقصود نهایی ما فقط صیانت از حدود #هندوستان میباشد، در این صورت بهترین سیاست ما این خواهد بود كه كشور ایران را در این حال ضعف و توحش و بربریت بگذاریم و سیاست دیگري را مخالف آن تعقیب نكنیم.»[1]
🔹 اما به تدریج علل بسياري موجب شد كه #استعمار انگليس اين سياست را تغيير داده، دست به دگرگونيهايي در وضع ایران زند. از جمله این علل عبارت بود از: #نهضت_جنگل به رهبري ميرزا كوچكخان، نهضت #شيخ_محمد_خياباني در #آذربايجان، نهضت #دليران_تنگستان و مواجههی شديد آنان با قواي انگلستان، شكست قرارداد ننگين 1919م، تجديد قرارداد نفتی دارسی، پيروزي انقلاب كمونيستي روسيه، ضعف و بيلياقتي پادشاهان قاجار در اداره امور كشور، نفرت روزافزون مردم از انگليسيها در ملل شرقي و بالأخص ايران و.... مجموعه این علل و عوامل سبب شد تا سیاستمداران انگلیس روش خود را تغییر داده، خطمشی دیگری را در قبال ایران دنبال نمایند. آنان دیگر مداخلهی مستقیم در امور داخلی ایران را صلاح ندانسته، دستور دنبال کردن «سیاست نامرئی» را دادند.[2] بدین نحو که مقارن با #کودتا، مستر #چرچیل ـ که در آن هنگام #وزیر_مستعمرات انگلیس بود ـ پیشنهاد کرد که دولت انگلستان در امور ملل مشرقزمین و مخصوصاً ایران، مستقیماً دخالت نکند ولی بهوسیلهی عمّال بومی و با نقاب وطنپرستی و حکومت ملی، مقاصد خود را به انجام رساند؛ سیاستی که به نام سیاست «نفوذ نامرئی» (penetration invisible) معروف است.
در ایران مظهر این سیاست نامرئی، #رضاشاه بود که در زیر عنوان #تجدد و ترقیخواهی، آلت اجرای آن سیاست گردید.[3]
🔹 بدینسان زمینههای کودتا در ایران آماده شده، مُهرهی مورد نظر انگلستان انتخاب گردید. در این میان، نصب ژنرال #آیرونساید به سمت فرماندهی قواي نظامي انگليس در شمال ايران از سوی دولت بریتانیا، در انتخاب این مهره نقشی حیاتی ایفا کرد؛ زیرا که وی پس از ساماندهی نیروهای #قزاق، مناسبات را طوری رقم زد که در نهایت #سرهنگ_رضاخان_میرپنج، فرماندهی قوای قزاق را برعهده گیرد؛ فردی که توجه ژنرال انگلیسی را بهشدت به خود جلب کرده بود، به حدی که از نظرگاه وی، حتی میتوانست رهبری کشور ایران را نیز برعهده گیرد:
💬 «آنچه ایران به آن احتیاج داشت یک رهبر بود. شاه جوان [احمدشاه قاجار]، تنبل و بزدل بود و همیشه ترس جان خود را داشت. برخورد کوتاه من با او، مرا واداشت که فکر کنم او همیشه در آستانهی اتخاذ این تصمیم است که به اروپا بگریزد و ملتش را به حال خود رها کند. در آن سرزمین، من تنها یک مرد را دیدم که توانایی رهبری آن ملت را داشت. او #رضاخان بود. مردی که عنان اختیار تنها نیروی مؤثر نظامی کشور را در دست داشت. آیا شاه آنقدر عاقل بود که به این مرد اعتماد کند؟...»[4]
📚 پینوشتها:
1. محمود کتیرایی، فراماسونری در ایران، بیجا: اقبال، 1355، ص150.
2. نویسنده نامعلوم، تغيير لباس و كشف حجاب به روايت اسناد، تهران: مركز بررسي اسناد تاريخي، 1378، صص چهلودو الی چهلوپنج.
3. پیشین، ص چهلوشش.
4. ادموند آیرونساید، خاطرات و سفرنامه ژنرال آیرونساید، ترجمه بهروز قزوینی، تهران: آینه، 1363، ص79.
✍🏻 #گروه_تاریخ
#ایران_و_خباثت_انگلیس #انگلیس_خبیث #قرارداد_1919 #قرارداد_دارسی #نفوذ_نامرئی
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 8️⃣
🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثتهای تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران
💡 در هشتمین شماره از سلسله پیامهای «ایران و خباثت انگلیس»، مناسب دیدیم به جهت نزدیکی به سالگرد کودتای ننگین 28 مرداد 1332، این کودتا و زمینههای خارجی آن را بازخوانی نماییم.
🔹 دولت انگلستان از همان ابتدا با ادامهی زمامداریِ دکتر محمد مصدق مخالف بود؛ زیرا #ملی_شدن_صنعت_نفت در ایران، منافع آن دولت را از دستش خارج کرده بود و بیم آن میرفت که اقدام ایران، الگویی برای کشورهای نفتخیز خاورمیانه شود. به همین دلیل، #انگلیس ساقط کردن دولت مصدق را لازم میدانست.[1] اما یکی از موانع اصلی بر سر این راه، عدم همسویی آمریکاییها ـ به عنوان قدرتی نوظهور در نظام بینالملل ـ در این فقره بود و میبایست دولت بریتانیا آنها را متقاعد میکرد تا بتواند این سرنگونی را به نحو احسن انجام دهد.
🔹 تا زمانی که دموکراتها در #آمریکا بر سر کار بودند، دولت #بریتانیا موفق نشد نظر خود را مبنی بر مشارکت دادن آمریکاییها در #سقوط_مصدق بقبولاند؛ اما با پیروزی محافظهکاران در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۱۹۵۲م، انگلیس موفق شد ژنرال #آیزنهاور، رئیسجمهور جدید را متقاعد سازد که حل مسأله نفت در دوره #مصدق، به صورتی که منافع آنها را تأمین کند، امکانپذیر نخواهد بود؛ بدین نحو که در جریان #کنفرانس_واشنگتن، پس از اینکه دولت ایران آخرین پیشنهاد مشترک انگلستان و آمریکا را رد کرد، وزیر خارجه #انگلستان موفق شد نظر دولت جدید آمریکا را نسبت به مصدق تغییر داده، ادامه زمامداری او را به زیان جهان غرب قلمداد کند و سرانجام زمینه را برای اجرای «طرح آژاکس» آماده سازد؛ طرحی که از چند هفته پیش، بین نمایندگان #اینتلیجنس_سرویس و #سیا، تحت بررسی و مطالعه بود[2] و علیرغم شکست اولیه، در نهایتِ امرْ قرین موفقیت گردید و موجب سقوط دولت #دکتر_مصدق شد.
❌ دست داشتن بریتانیا و ایالات متحده در سرنگونیِ حکومت قانونیِ محمد مصدق، به حدی غیرقابل انکار است که امروزه و پس از گذشت سالیان دراز از آن روزها، حتی مقامات ارشدِ سیاسی ایالات متحده نیز به این موضوع اذعان میکنند؛ به عنوان نمونه، #وندی_شرمن، معاون سیاسی وزیر امور خارجه آمریکا در زمان باراک #اوباما و نیز سرپرست هیأت مذاکرهکننده آمریکایی در جریان مذاکرات #برجام، چندی پیش در یادداشتی در پایگاه اینترنتی «فارن افرز» با عنوان «چگونه به #توافق_هستهای ایران دست یافتیم؟»، با اشاره به عوامل مختلف تشدیدکنندهی تنشها میان ایران و ایالات متحده، نوشت:
💬 «در سال 1953م، آمریکا و بریتانیا، کودتایی را علیه نخستوزیرِ منتخب وقت ایران، سازمان دادند...»![3]
📚 پینوشتها:
1. اسماعیل اقبال، نقش انگلیس در کودتای 28 مرداد 1332، تهران: اطلاعات، 1386، ص129.
2. پیشین، ص130 و 131.
3. Wendy Sherman, “How We Got the Iran Deal”, foreignaffairs, September/October 2018 Issue
✍🏻 #گروه_تاریخ
#ایران_و_خباثت_انگلیس #انگلیس_خبیث #طرح_آژاکس
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 9️⃣
🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثتهای تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران
🔹 جداشدن بخشی از خاک ایران از پیکرهی سرزمینی، اتفاقی بود که روزگاری نه چندان دور برای ایران افتاد؛ جزیرهی #بحرین ـ که تا پیش از آن، صراحتاً به عنوان #استان_چهاردهم ایران محسوب میشد و هیچ کشوری نمیتوانست در خصوص مالکیت آن ادعایی داشته باشد ـ از کشور جدا شد.
🔹 اگرچه تا دیرزمانی (تا دهه 1340ش)، #جزیره_بحرین پایگاه اصلی نیروی زمینی و دریایی #انگلیس در منطقه #خلیج_فارس بود[1]، اما به لحاظ حقوقی، جزئی از #خاک_ایران محسوب میشد و انتظار طبیعیِ ملت ایران از دولتمردان #پهلوی آن بود که اگر روزگاری قرار بر خروج نیروهای #بریتانیا از این جزیره باشد، طبعاً حاکمیت سرزمینیِ ایران بر این جزیره، باید مجدداً به رسمیت شناخته شود؛ در حالی که در اواخر دهه 1340، به ناگاه میبینیم که در آستانه خروج نیروهای نظامی انگلستان از خلیج فارس و به تبع آن از بحرین، موضع رسمیِ دولت ایران تغییر کرده، از دعاوی تاریخیِ خود در خصوص مالکیت بر بحرین کوتاه میآید! شاه ایران به عنوان بالاترین مقام رسمی کشور، در 14 دی 1347 و در دهلینو، در اظهارنظری غیرمنتظره و برای نخستینبار اعلام میدارد که اگر مردم بحرین تمایلی برای پیوستن به ایران نداشته باشند، دولت ایران درباره ادعای ارضی خود نسبت به آن سرزمین پافشاری نخواهد کرد!
⁉️ به راستی چه اتفاقی افتاده بود که درست در آستانه خروج نیروهای متجاوز از بحرین ـ که فرصتی طلایی را جهت بازپسگیریِ آن در اختیار دولت ایران میگذاشت ـ ناگهان موضع رسمی دولت ایران به سمتِ استقلال بحرین چرخش کرد؟!
💡 شاید یک پاسخ منطقی به این پرسش، گره خوردن #استقلال_بحرین به حاکمیت ایران بر جزایر سهگانهی #ابوموسی، #تنب_بزرگ و #تنب_کوچک باشد. واقعیت آن است که انگلیسیها پیش از حل موضوع بحرین، به شکلی زیرکانه این موضوع را به مسئله #جزایر_سهگانه گره زدند؛ اما همین انگلیسیها، پس از حتمی شدن استقلال بحرین، سیاست تعلل و وقتکُشی را در خصوص جزایر سهگانه در پیش گرفتند. آنان پس از شناسایی استقلال بحرین توسط ایران، علاقه چندانی به حل مسئله جزایر سهگانه از خود نشان نمیدادند و تنها پس از کوششهای بسیار از سوی دولت ایران، صرفاً به انعقاد یک موافقتنامه در نوامبر ۱۹۷۱م میان #ایران و #شارجه اکتفا کردند و آن را به عنوان سند احراز مالکیت ایران بر این جزایر تلقی نمودند.[2]
متأسفانه تا به امروز، ابهامات زیادی در خصوص ابعاد سیاسی و حقوقیِ این موافقتنامه مطرح شده که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد: 👇🏻👇🏻
✍🏻 #گروه_تاریخ
#ایران_و_خباثت_انگلیس #انگلیس_خبیث
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 🔟 و پایانی (نتیجه)
🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثتهای تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران
💡 هدف از سلسله پیامهای «ایران و خباثت انگلیس»، بازخوانی چند نمونهی بارز از خباثتهای تکبرآمیز دولت بریتانیا در قبال ایران در خلال دویست سال اخیر بود تا از این رهگذر روشن شود که این دولت استعمارگر و زیادهخواه، تا چه اندازه در قبال کشورمان «متکبر» بوده است؛ صفتی که #مقام_معظم_رهبری، آن را خصلت ذاتیِ دول استعماریِ غربی دانسته، میفرمایند: «آفت بزرگ دولتهای غربی، تکبّر آنها است»[1]
✅ اما همانگونه که در ابتدای این مجموعه پیامها نیز تأکید شد، طبیعتِ دشمن، دشمنی کردن است و اگر غیر از این باشد، باید تعجب کرد؛ اما مهم آن است که بدانیم مادامی که در طرف مقابلِ این دشمنیها، ارادهی مقاومت در برابر زیادهخواهی وجود داشته باشد، مستکبرین راه به جایی نخواهند برد؛ اما «اگر در طرف مقابل آنها، یک دولت ضعیفی، آدمهای مرعوبی وجود داشته باشند، این تکبّر کار خودش را میکند؛ مثل هر متکبّری که وقتی طرف از او ترسید، لرزید، عقبنشینی کرد، او خُب احساس میکند که این تکبّر را باید بیشتر کند...»[2] تجربهی زیست تاریخیِ ملت ایران در عهد جمهوری اسلامی نشان از همین ارادهی مقاومتِ ملت دارد؛ خاصه آنکه در چند سال اخیر، به تعبیر مقام معظم رهبری: «دوران بزنودررو تمام شده؛ اینجور نیست که شما بگویید میزنیم و درمیرویم؛ نخیر، پاهایتان گیر خواهد افتاد و ما دنبال میکنیم. اینجور نیست که ملّت ایران رها کند کسی را که بخواهد به ملّت ایران تعرّضی بکند؛ ما دنبال خواهیم کرد.»[3]
آری! ملت ایران هرگونه تعرض به خاک و مایَملک خویش را ـ ولو در ابعاد محدود ـ به شکلی قاطع و هوشمندانه پاسخ میدهد:
🚀 موشکباران مقرّ تروریستهای تکفیری در شرق فرات توسط پهپادهای رزمی سپاه در پاسخ به حملهی تروریستیِ اهواز (در رژهی 31 شهریور 1397) و نیز حملهی موشکی به مواضع داعش در دیرالزور در پاسخ به حملهی تروریستیِ مجلس و حرم مطهر حضرت امام (ره) (در 17 خرداد 1396) دو پاسخ قاطع و محکمی بود که ملت ایران به زیادهخواهیهای نظام سلطه و مزدوران آنها داد که البته اینگونه پاسخهای معتبر، تنها محدود به پاسخ به عملیاتهای تروریستی نیست؛ بلکه رهگیری و انهدام #پهپاد جاسوسی آمریکاییِ #گلوبال_هاوک توسط نیروی #هوافضای_سپاه بعد از تجاوز پهپاد مذکور به حریم سرزمینی ایران (در تاریخ ۳۰ خرداد 1398) و توقیف نفتکش انگلیسی در #تنگه_هرمز را نیز میتوان به این فهرست بلندبالا افزود.
🛳 در خصوص نفتکش انگلیسی ذکر این نکته ضروریست که علت اصلیِ توقیف آن توسط ایران، عدم رعایت قوانین متداول دریانوردی توسط کشتی مذکور بود و لذا #جمهوری_اسلامی، حجّت فنی و تکنیکیِ کافی را برای توقیف آن در اختیار داشت؛ اما با تمام این اوصاف، نمیتوان از ارزش راهبردیِ این توقیف مقتدرانه توسط #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چشم پوشید؛ زیرا در چارچوبی کلانتر باید این توقیف را در این راستا نیز تحلیل نمود که درست چند روز پیش از آن، نفتکش حاوی محموله نفتی ایران در جبلالطارق به بهانه ارسال نفت به #سوریه، توقیف شده بود و اگر پاسخی معتبر به این #دزدی_دریایی ـ به تعبیر مقام معظم رهبری ـ داده نمیشد، ممکن بود این حرکت دزدانه، به مرور زمان، تبدیل به رویّهای زیادهخواهانه از سوی نظام سلطه شود؛ اما با چنین اقدام بازدارندهای در سطح راهبردی توسط جمهوری اسلامی، عملاً فرصت موذیگری و طمعکاری از طرف مقابل ما ـ که همانا جبهه استکبار است ـ گرفته شد.
📚 پینوشتها:
1. گزیدهای از بیانات معظمله در دیدار ائمه جمه سراسر کشور، 25 تیر 1398.
2. پیشین.
3. بیانات معظمله در دیدار جمعى از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، 16 اردیبهشت 1394.
✍🏻 #گروه_تاریخ
#ایران_و_خباثت_انگلیس #انگلیس_خبیث
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR