eitaa logo
اندیشکده برهان
156 دنبال‌کننده
74 عکس
1 ویدیو
3 فایل
Borhan_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 تعرضات ارضی انگلیس به ایران در قالب قراردادها 🔹 در سال ۱۸۵۷ میلادی، دولت پس از اشغال نظامی بنادر ، و جزایر جنوبی ، همزمان با نیروهای به جنوب ایران (، بوشهر و خوزستان) حمله نمود. در این اشغال نظامی نیروهای هندی و همچنین سلطان عمان نیز نیروهای انگلیسی را همراهی می‌کردند. متعاقب این حمله، پیمان و معاهدۀ صلحی میان ایران و انگلیس با نام پیمان منعقد گردید که مطابقان ایران از ادعای حاکمیت نسبت به صرف نظر کرده و این بخش به ملحق شده و ایران موجودیت آن را به صورت رسمی مورد پذیرش قرار می‌دهد... 🌐 https://www.instagram.com/p/B0ch1klgHpr/ 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 5️⃣ 🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثت‌های تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران 💠 زمینه‌های بروز قیام در جنوب 🔹 با شروع ، دولت «مستوفی الممالک» برای در امان ماندن از گرفتاری‌های جنگ، بی‌درنگ بی‌طرفی ایران را اعلام کرد و از دولت‌های درگیر در جنگ خواستار رعایت بی‌طرفی ایران شد؛ اما دولت نوپای ناتوان‌تر از آن بود که بتواند از خواسته و حقوق خود دفاع کند و متجاوزان، گستاخ‌تر از آن بودند که به حقوق و ایران احترام بگذارند. در نتیجه، و ـ که از سال‌ها قبل حضور چشم‌گیری در صفحه‌های شمالی و جنوبی ایران داشتند ـ هنگام بروز جنگ با زیر پا گذاشتن حقوق ایران، شروع به پیش‌روی بیشتر در خاک کشور کردند. 🔹 از سویی، حضور گسترده‌ی نیروهای انگلیسی در جنوب و اقدامات خراب‌کارانه‌ی آن‌ها، موجب نارضایتی ساکنان جنوب ایران می‌شد و از سوی دیگر، نیز به صحنه‌ی جنگ کشانده شده، بسیار نابسامان و ناامن گردیده بود. حضور نیروهای انگلیسی در عراق، علمای این کشور را برآشفته و به رویارویی با انگلیس کشاند. بدین ترتیب، به پا خاستن علمای عراق و صدور فتاوایی از سوی آنان بر ضد انگلیس، تأثیر به‌سزایی در روحیه‌ی مبارزان جنوب داشت؛ چرا که علمای منطقه‌ی دشتی، دشتستان و دیگر مناطق جنوبی نیز ضد انگلیس فتوای جهاد صادر کردند. 🔹 انگلیس که از نقش در چنین قیامی آگاه بود، کوشید تا را از حمایت جنبش باز دارد و قیام را از محتوای مذهبی تهی کند. از این رو «سرپرسی کاکس» رئیس هیئت سیاسی و نظامی انگلیس شخصاً تلگرافی برای یکی از علمای تأثیرگذار جنوب به نام «شیخ محمدحسین مجاهد برازجانی» فرستاد و از وی خواست تا از نفوذ خود استفاده کرده، مردم را از شورش علیه انگلیس باز دارد. اما شیخ چنان پاسخ محکمی به نماینده‌ی انگلیس داد که برخی، این پاسخ را انگیزه‌ی قیام ضد انگلیس می‌دانند. 💠 مختصری از کیفیت قیام 🔹 خان‌های بیگانه‌ستیز منطقه همچون رئیس‌علی دلواری، میرزا محمدخان برازجانی، زایرخضرخان اهرمی، شیخ حسین چاه‌کوتاهی، نورمحمد دالکی و... به همراه نیروهایشان، به منظور مقابله با انگلیسی‌ها، شبی‌خون‌های مداومی به قوای انگلیس و برخی از نمایندگی‌های در زده، ضرباتی به آن‌ها وارد آوردند. به بهانه این شبیخون‌ها، انگلیسی‌ها در 15 مرداد 1294 بندر بوشهر را تصرف کرده، آزادی‌خواهان بوشهری را دستگیر و به شهر «تانه» تبعید کردند. در ادامه حملات متعدد تنگستانی‌ها به بوشهر، انگلیس بر آن شد تا به دلوار حمله و رئیس‌علی را از بین ببرد. اما رئیس‌علی که پیش از آمدن انگلیسی‌ها و توسط نیروهای نفوذی، از این حمله آگاه شده بود، با تخلیه‌ی دلوار از زنان و کودکان، در ساحل دریا به سنگر نشست. 🔹 با شروع جنگ، رئیس‌علی و یارانش توانستند انگلیسی‌ها را که از نظر تجهیزات و نیروی نظامی با آنان قابل مقایسه نبودند، غافلگیر ساخته و لطمات زیادی بر آن‌ها وارد کنند. پس از 3 روز مبارزه، سرانجام انگلیس مجبور به عقب‌نشینی و ترک شد. این مسئله به اعتبار انگلیس ضربه‌ی سختی وارد ساخت. 🔹 پس از بیرون رفتن انگلیس از دلوار و عقب‌نشینی تا بوشهر، رئیس‌علی به همراهیِ هم‌رزمانش، حملات گاه‌وبی‌گاهی به بوشهر می‌کرد و حتی وی نقشه‌ی حمله‌ی مفصلی ضد آن‌ها کشیده بود؛ اما متأسفانه با کشته شدن مشکوک او در 12 شهریور 1294 در روستای توسط شخصی ناشناس، حمله متوقف و بعدها توسط دیگر همرزمانش صورت یافت. 💡 اگر چه رئیس‌علی در پی توطئه‌ای خائنانه کشته شد، اما نهضتی که او در جنوب ایران به راه انداخت تا سال‌ها مایه‌ی وحشت انگلیسی‌ها بود... 📚 برگرفته از کتاب: اندیشکده برهان، ردپای استعمار، تهران: دیدمان، 1396، چاپ اول، ص25 الی 31. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 6️⃣ 🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثت‌های تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران 🔹 از جمله مقاطع تأثّربرانگیز ، وقوع دو قحطی بزرگ در خلال دو جنگ جهانی است که صدمات بسیاری نصیب کشور و ملت ایران کرده، جان شمار بسیاری از هموطنان‌مان را گرفت. 🔹 شواهد تاریخی، علی‌الظاهر حکایت از این داشت که ایران در آستانه‌ی هر دو جنگِ بین‌الملل، دچار بلایای طبیعی و خشکسالی شده بود. اما لایه‌های عمیق‌تر ماجرا حاکی از این واقعیت بود که بلایای طبیعیِ رخداده، با تمام شدت و خسارتش، نمی‌توانست به عنوان «علت‌العلل» بروز قحطی به حساب آید، بلکه آنچه که عامل اصلی و علت‌العللِ بروز قحطی بود، نه عوامل طبیعی و محیطی و نه حتی بی‌کفایتی‌های داخلی، بلکه «حضور دشمنِ متجاوز خارجی در داخل کشور» بود؛ به دیگر سخن، علت‌های دیگر همچون خشکسالی، ناکارآمدی‌های داخلی و... اگرچه هرکدام به نوبه‌ی خود سهمی در بروز داشتند، اما به نظر می‌رسد که نقش‌های آنان، بیشترْ زمینه‌چینی برای عامل مهم‌تر، یعنی حضور نیروهای خارجی بود: 1️⃣ در خلال ، نيروهای انگلیسی، اختیارِ اصلی‌ترین منبع درآمد ايران يعنی چاه‌های را در دست گرفته بودند و علاوه بر ضبط معوّقات نفتی ايران ـ که بايد طبق قرارداد دارسی به ایران پرداخته می‌شد ـ فروش نفت را نيز در انحصار خود داشتند؛ از این رو، در آن شرایط وخیم، تنها مبلغِ ناچيزی از این ثروت خدادادی، نصیب دولت ایران می‌شد و قطعاً این درآمدِ حداقلی، بر وخامت اوضاع می‌افزود.[1] 2️⃣ در ، دولت ایران تمام وسایل حمل‌ونقلِ زمینی و ریلیِ خود را در اختیار قرار داد تا آنان از کامیون‌ها و واگون‌های قطار، برای حمل‌ونقل مواد و مهمات استفاده کنند. علت این واگذاری، تعهدی بود که دولت ایران به موجب قرارداد اتحادِ سه‌گانه داشت، قراردادی که بین ایران، و به امضا رسیده بود و دولت ایران موظف بود وسایل حمل‌ونقل متفقین را فراهم کند! لذا این اقدام، مانع از نقل‌وانتقال درستِ محصول کشاورزی به مناطق دیگر کشور می‌شد. به عنوان نمونه، طبق تلگرافی از تبریز به سال ۱۳۲۳، مقدار چشم‌گیری غله‌ی موجود در شعبه‌های اداره غله ـ که باید کامیون‌های دولتی حمل می‌کردند ـ به واسطه کمبود کامیون و تعهد دولت به قوای متجاوز برای واگذاری آن، در انبارها باقی ماند و شپش زد.[2] 📚 پی‌نوشت‌ها: 1. محمدقلی مجد، قحطی بزرگ، ترجمه محمد کریمی، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1387، ص183 الی 187. 2. مرتضی دهقان‌نژاد و الهام لطفی، «بررسی و تبیین عوامل مؤثر در شیوع قحطی سال‌های 1320 تا 1324ش و اقدامات دولت در کاهش آثار مخرب آن»، دوفصلنامه تاریخ‌نامه ایران بعد از اسلام، بهار و تابستان 1392، ص53. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 8️⃣ 🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثت‌های تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران 💡 در هشتمین شماره از سلسله پیام‌های «ایران و خباثت انگلیس»، مناسب دیدیم به جهت نزدیکی به سالگرد کودتای ننگین 28 مرداد 1332، این کودتا و زمینه‌های خارجی آن را بازخوانی نماییم. 🔹 دولت انگلستان از همان ابتدا با ادامه‌ی زمامداریِ دکتر محمد مصدق مخالف بود؛ زیرا در ایران، منافع آن دولت را از دستش خارج کرده بود و بیم آن می‌رفت که اقدام ایران، الگویی برای کشورهای نفت‌خیز خاورمیانه شود. به همین دلیل، ساقط کردن دولت مصدق را لازم می‌دانست.[1] اما یکی از موانع اصلی بر سر این راه، عدم همسویی آمریکایی‌ها ـ به عنوان قدرتی نوظهور در نظام بین‌الملل ـ در این فقره بود و می‌بایست دولت بریتانیا آن‌ها را متقاعد می‌کرد تا بتواند این سرنگونی را به نحو احسن انجام دهد. 🔹 تا زمانی که دموکرات‌ها در بر سر کار بودند، دولت موفق نشد نظر خود را مبنی بر مشارکت دادن آمریکایی‌ها در بقبولاند؛ اما با پیروزی محافظه‌کاران در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال ۱۹۵۲م، انگلیس موفق شد ژنرال ، رئیس‌جمهور جدید را متقاعد سازد که حل مسأله نفت در دوره ، به صورتی که منافع آن‌ها را تأمین کند، امکان‌پذیر نخواهد بود؛ بدین نحو که در جریان ، پس از اینکه دولت ایران آخرین پیشنهاد مشترک انگلستان و آمریکا را رد کرد، وزیر خارجه موفق شد نظر دولت جدید آمریکا را نسبت به مصدق تغییر داده، ادامه زمامداری او را به زیان جهان غرب قلمداد کند و سرانجام زمینه را برای اجرای «طرح آژاکس» آماده سازد؛ طرحی که از چند هفته پیش، بین نمایندگان و ، تحت بررسی و مطالعه بود[2] و علی‌رغم شکست اولیه، در نهایتِ امرْ قرین موفقیت گردید و موجب سقوط دولت شد. ❌ دست داشتن بریتانیا و ایالات متحده در سرنگونیِ حکومت قانونیِ محمد مصدق، به حدی غیرقابل انکار است که امروزه و پس از گذشت سالیان دراز از آن روزها، حتی مقامات ارشدِ سیاسی ایالات متحده نیز به این موضوع اذعان می‌کنند؛ به عنوان نمونه، ، معاون سیاسی وزیر امور خارجه آمریکا در زمان باراک و نیز سرپرست هیأت مذاکره‌کننده آمریکایی در جریان مذاکرات ، چندی پیش در یادداشتی در پایگاه اینترنتی «فارن افرز» با عنوان «چگونه به ایران دست یافتیم؟»، با اشاره به عوامل مختلف تشدیدکننده‌ی تنش‌ها میان ایران و ایالات متحده، نوشت: 💬 «در سال 1953م، آمریکا و بریتانیا، کودتایی را علیه نخست‌وزیرِ منتخب وقت ایران، سازمان دادند...»![3] 📚 پی‌نوشت‌ها: 1. اسماعیل اقبال، نقش انگلیس در کودتای 28 مرداد 1332، تهران: اطلاعات، 1386، ص129. 2. پیشین، ص130 و 131. 3. Wendy Sherman, “How We Got the Iran Deal”, foreignaffairs, September/October 2018 Issue ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 ایران و خباثت انگلیس؛ بخش 9️⃣ 🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثت‌های تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران 🔹 جداشدن بخشی از خاک ایران از پیکره‌ی سرزمینی، اتفاقی بود که روزگاری نه چندان دور برای ایران افتاد؛ جزیره‌ی ـ که تا پیش از آن، صراحتاً به عنوان ایران محسوب می‌شد و هیچ کشوری نمی‌توانست در خصوص مالکیت آن ادعایی داشته باشد ـ از کشور جدا شد. 🔹 اگرچه تا دیرزمانی (تا دهه 1340ش)، پایگاه اصلی نیروی زمینی و دریایی در منطقه بود[1]، اما به لحاظ حقوقی، جزئی از محسوب می‌شد و انتظار طبیعیِ ملت ایران از دولت‌مردان آن بود که اگر روزگاری قرار بر خروج نیروهای از این جزیره باشد، طبعاً حاکمیت سرزمینیِ ایران بر این جزیره، باید مجدداً به رسمیت شناخته شود؛ در حالی که در اواخر دهه 1340، به ناگاه می‌بینیم که در آستانه خروج نیروهای نظامی انگلستان از خلیج فارس و به تبع آن از بحرین، موضع رسمیِ دولت ایران تغییر کرده، از دعاوی تاریخیِ خود در خصوص مالکیت بر بحرین کوتاه می‌آید! شاه ایران به عنوان بالاترین مقام رسمی کشور، در 14 دی 1347 و در دهلی‌نو، در اظهارنظری غیرمنتظره و برای نخستین‌بار اعلام می‌دارد که اگر مردم بحرین تمایلی برای پیوستن به ایران نداشته باشند، دولت ایران درباره ادعای ارضی خود نسبت به آن سرزمین پافشاری نخواهد کرد! ⁉️ به راستی چه اتفاقی افتاده بود که درست در آستانه خروج نیروهای متجاوز از بحرین ـ که فرصتی طلایی را جهت بازپس‌گیریِ آن در اختیار دولت ایران می‌گذاشت ـ ناگهان موضع رسمی دولت ایران به سمتِ استقلال بحرین چرخش کرد؟! 💡 شاید یک پاسخ منطقی به این پرسش، گره خوردن به حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه‌ی ، و باشد. واقعیت آن است که انگلیسی‌ها پیش از حل موضوع بحرین، به شکلی زیرکانه این موضوع را به مسئله گره زدند؛ اما همین انگلیسی‌ها، پس از حتمی شدن استقلال بحرین، سیاست تعلل و وقت‌کُشی را در خصوص جزایر سه‌گانه در پیش گرفتند. آنان پس از شناسایی استقلال بحرین توسط ایران، علاقه چندانی به حل مسئله جزایر سه‌گانه از خود نشان نمی‌دادند و تنها پس از کوشش‌های بسیار از سوی دولت ایران، صرفاً به انعقاد یک موافقت‌نامه در نوامبر ۱۹۷۱م میان و اکتفا کردند و آن را به عنوان سند احراز مالکیت ایران بر این جزایر تلقی نمودند.[2] متأسفانه تا به امروز، ابهامات زیادی در خصوص ابعاد سیاسی و حقوقیِ این موافقت‌نامه مطرح شده که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره خواهد شد: 👇🏻👇🏻 ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 قیام در «دلوار» 🔺 بررسی نقش مذهب در قیام «رئیس‌علی دلواری» به مناسبت سالروز شهادت ایشان 🔹 با شروع ، دولت «مستوفی الممالک» برای در امان ماندن از گرفتاری‌های جنگ، بی‌درنگ بی‌طرفی ایران را اعلام کرد؛ اما دولت نوپای ناتوان‌تر از آن بود که بتواند از خواسته و حقوق خود دفاع کند و متجاوزان، گستاخ‌تر از آن بودند که به حقوق و ایران احترام بگذارند. در نتیجه، و با زیر پا گذاشتن حقوق ایران، شروع به پیش‌روی در خاک کشور کردند. 🔹 از سویی، حضور گسترده‌ی نیروهای انگلیسی در جنوب و اقدامات خراب‌کارانه‌ی آن‌ها، موجب نارضایتی ساکنان جنوب ایران می‌شد و از سوی دیگر، نیز به صحنه‌ی جنگ کشانده شده، بسیار نابسامان و ناامن گردیده بود. حضور نیروهای انگلیسی در عراق، علمای این کشور را برآشفته و به رویارویی با انگلیس کشاند. بدین ترتیب، به پا خاستن علمای عراق و صدور فتاوایی از سوی آنان بر ضد انگلیس، تأثیر به‌سزایی در روحیه‌ی مبارزان جنوب داشت؛ چرا که علمای منطقه‌ی دشتی، دشتستان و دیگر مناطق جنوبی نیز ضد انگلیس فتوای صادر کردند. 🔹 بدین ترتیب، خان‌های بیگانه‌ستیز منطقه همچون ، به همراه نیروهایشان و به منظور مقابله با انگلیسی‌ها، شبی‌خون‌های مداومی به قوای انگلیس و برخی از نمایندگی‌های در زده، ضرباتی به آن‌ها وارد آوردند. به بهانه این شبیخون‌ها، انگلیسی‌ها در 15 مرداد 1294 بندر بوشهر را تصرف کرده، آزادی‌خواهان بوشهری را دستگیر و به شهر «تانه» تبعید کردند. در ادامه حملات متعدد تنگستانی‌ها به بوشهر، انگلیس بر آن شد تا به دلوار حمله و رئیس‌علی را از بین ببرد. اما رئیس‌علی که پیش از آمدن انگلیسی‌ها و توسط نیروهای نفوذی، از این حمله آگاه شده بود، با تخلیه‌ی دلوار از زنان و کودکان، در ساحل دریا به سنگر نشست. 🔹 با شروع جنگ، رئیس‌علی و یارانش توانستند انگلیسی‌ها را که از نظر تجهیزات و نیروی نظامی با آنان قابل مقایسه نبودند، غافلگیر ساخته و لطمات زیادی بر آن‌ها وارد کنند. پس از 3 روز مبارزه، سرانجام انگلیس مجبور به عقب‌نشینی و ترک شد. این مسئله به اعتبار انگلیس ضربه‌ی سختی وارد ساخت. 🔹 پس از بیرون رفتن انگلیس از دلوار و عقب‌نشینی تا بوشهر، رئیس‌علی به همراهیِ هم‌رزمانش، حملات گاه‌وبی‌گاهی به بوشهر می‌کرد و حتی وی نقشه‌ی حمله‌ی مفصلی ضد آن‌ها کشیده بود؛ اما متأسفانه با کشته شدن مشکوک او در 12 شهریور 1294 در روستای توسط شخصی ناشناس، حمله متوقف و بعدها توسط دیگر همرزمانش صورت یافت. 💡 اگر چه رئیس‌علی در پی توطئه‌ای خائنانه کشته شد، اما نهضتی که او در جنوب ایران به راه انداخت تا سال‌ها مایه‌ی وحشت انگلیسی‌ها بود... 👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻 ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 شیرینیِ سقوط ، ارجح بر تلخیِ ! 🔺 بازخوانیِ شادی عمومی مردم ایران در فقره‌ی سقوط رضاشاه 🔹 از منابع تاریخی اینطور بر می‌آید که خوشحالی مردم ایران از ، از مسلمّات تاریخ ایران است. اگرچه مقارنِ این واقعه‌ی مسرّت‌بخش، ایران دچار یک عارضه‌ی غم‌بار نیز شد و آن، اشغال کشور به دست قوای بود ـ که تبعات و خسارات فراوانی به بار آورد ـ اما نکته‌ی جالب‌توجه اینجاست که مردم ایران، گویا سقوط رضاشاهِ دیکتاتور برایشان به قدری مسرت‌بخش بوده که شیرینی آن، بر تلخیِ اشغال کشورشان به دست دشمن، غلبه داشته است؛ به دیگر سخن، ظلم و ستم بر مردم ایران و حتی بسیاری از ، آنقدر گران آمده بوده که سختیِ اشغال کشور، برایشان قابل‌تحمل‌تر بود! 🔹 در ادامه، به برخی شواهد تاریخی ـ که مؤیِّد این خوشحالی و شادمانی است ـ اشاره خواهد شد: 1️⃣ قهرمان‌میرزا سالور، در خاطرات روزانه‌ی خود در آن دوره، به دلایل شادمانی مردم از پایانِ دوران چنین اشاره می‌کند: 📜 «تمام مردم از این پیشامد شادند؛ حتی آن مردِ از کارافتاده، آن ضعیفه‌ی دهاتیِ پیرِ عاجز، چرا؟ او برای آنکه کلاه فرنگی سر گذاشته، [و آن یکی] برای آنکه رویش باز شده. آن‌ها که مال و حال و جان و کسانشان از دست رفته، جای خود دارند. زن و مرد این مملکت ـ سوای معدودی ـ هر یک… بغض و کینه در دل داشتند؛ [آن مرد،] پنجاه سال عمامه‌ی شیرشکری به سر داشت، عبا به دوش، با یک قبضه ریش، [امّا] او را به شکل دیگری درآوردند! [این اجبار،] مخالف عقیده و عادت دیرینه‌ی او بود. قهراً عداوت پیدا کرد. به‌ فلان پیرزن هیچ ستمی، ظلمی نشده بود اما برای آنکه گفتند تو باید سرِ باز بیرون بیایی، کینه در دل گرفت و نفرین کرد، به‌خدا می‌نالید….» 2️⃣ چندماه پیش از اشغال ایران، سفیر در خرداد ۱۳۲۰ش به وزارت خارجه‌ی ایران هشدار داده بود مبنی بر اینکه: 📜 «شاه تقریباً مورد تنفر عمومی است و نمی‌تواند بر حمایت کامل ارتش خود متکی باشد. لحظه مناسبی برای برکناری شاه و یا حتی پایان دادن به پادشاهیِ پهلوی فراهم آمده است. بیشتر مردم ایران از هرگونه انقلابی خشنود خواهند شد….» همچنین وابسته‌ی مطبوعاتی انگلیس در تهران نیز چنین گزارش داد: 📜 «اکثریت وسیع مردم از شاه متنفرند و از هرگونه تغییری استقبال خواهند کرد. به نظر می‌رسد که این مردم حتی گسترش در ایران را به بقای رژیمِ حاضر ترجیح خواهند داد. بیشتر مردم معتقدند که جدا از این واقعیت که ایران ضعیف‌تر از آن است که بتواند در مقابل آلمان یا روسیه ایستادگی کند، دلیلی برای جنگیدنِ [با] آنان وجود ندارد؛ آن‌ها [یعنی مردم] از شاه متنفرند و بنابراین می‌پرسند که چرا باید برای دوام حکومت وی بجنگند!» 3️⃣ میزان استبداد رضاشاه به قدری بود که برخی مخالفانش، با تعابیر عجیبی از وی یاد می‌کردند! نقل یک خاطره از خانم «چهرزاد بهار»، آخرین فرزند ، در این باب جالب‌توجه است: 💬 «رابطه‌ی [ملک‌الشعرای] با ، فرازونشیب‌های زیادی داشت، اما مهم این است که پدر هیچ‌وقت از او خوشش نیامد. در روزی که داشت از کشور خارج می‌شد، پدر با خوشحالی با مادر تماس گرفت و گفت: «هیولا رفت، هیولا رفت!» این را بارها مادرم نقل می‌کرد….» 4️⃣ (ره) در سخنرانی معروف خود در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ (عصر عاشورا) در قم، ضمن نصیحت و اخطار به محمدرضاشاه، فرمودند: 💬 «…من یک قصه‌ای را برای شما نقل می‌کنم که پیرمردهایتان… یادشان است. سه دسته ـ سه مملکت اجنبی ـ به ما حمله کرد: شوروی، انگلستان، امریکا به مملکت ایران حمله کردند؛ مملکت ایران را قبضه کردند؛ اموال مردم در معرض تلف بود، نوامیس مردم در معرض هتک بود، لکن خدا می‌داند که مردم شاد بودند برای اینکه رفت….» 👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻 ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
✅ سلسله پیام‌های «»؛ شماره 2️⃣ 🔹 همانگونه که گذشت، محمدرضا در کتاب ، ادعاهایی را در خصوص دست داشتن قدرت‌های بزرگ در سقوطش و نیز وقوع ، ابراز می‌کند. لحن ضدآمریکاییِ انقلاب اسلامی و گزارش‌های روزانه‌ی بنگاه سخن‌پراکنی (بی.بی.سی) از اخبار روزبه‌روز انقلاب، برای شاه و بسیاری از افراد سن‌وسال‌دار دربار، تردیدی بر جای نگذاشت که «کار، کار انگلیسی‌هاست»![1] به عنوان نمونه، محمدرضا ـ که همانند پدرش، همواره به سیاست سخت بدبین بود ـ در اینباره می‌گوید: 💬 «رویه‌ی بنگاه سخن‌پراکنی انگلستان (بی.بی.سی) نیز شگفت‌آور بود. از آغاز سال 1978م برنامه‌های فارسی این بنگاه، صریحاً و علناً در مخالت و ضدیت با من تنظیم می‌شد. گویی یک دست نامرئی همه‌ی این برنامه‌ها را تنظیم و رهبری می‌کند.»[2] 🔹 در جایی دیگر، پا را از این فراتر گذاشته، نه فقط بازیگران غیردولتی ـ همچون بی.بی.سی ـ بلکه بازیگران دولتیِ خارجی را نیز مسبّب سقوط و تحریک دشمنی علیه خودش معرفی می‌کند: 💬 «هنگامی که پیرمرد مورد اشاره[3] از عراق اخراج شد، من می‌توانستم از دولت فرانسه بخواهم که مانع فعالیتش بشود. ولی می‌دانستم که این تقاضا حاصلی نخواهد داشت. زیرا این پیرمرد، بازیچه‌ی ناتوانی در دست دشمنان خارجی ایران بود و بس.»[4] 🔹 با توجه به این اظهارات، وی حتی دولت را نیز در عداوت و کینه‌ورزیِ منجر به سقوطش مقصر می‌دانسته، تا آنجا که حتی به دروغ، به امام راحل عظیم‌الشأن نسبت ناروایی داده، وی را بازیچه‌ای در دستان دشمنان خارجی ایران قلمداد می‌کند! 🔹 با کنار هم گذاشتن این شواهد، اینطور به نظر می‌رسد که وی، توهم خودساخته‌ای در خصوص نقش قدرت‌های خارجی در سقوط خویش داشته، تا جایی که نهضت اسلامی و درون‌زای مردم ایران علیه دستگاه استبداد را نیز در چارچوب دشمنیِ خیالیِ قدرت‌های بزرگ علیه سلطنت‌اش تفسیر می‌کند و نهضت امام خمینی (ره) را ذیل قدرت‌های بزرگ و در سایه‌ی آنان معرفی می‌نماید. اینها همه در حالی‌ست که به دلایل متعددی، این ادعا، فاقد هرگونه مابه‌ازای خارجی بوده و به راحتی قابل اِبطال است. یکی از دلایل متقن برای ابطال چنین ادعایی، اعترافات شخصیت‌های برجسته‌ی خارجی در خلال انقلاب و حتی پس از آن است. ⏩ از شماره بعدی، به تدریج برخی از این اعترافات بیان خواهد شد. 📚 فهرست مراجع: 1. احمد اشرف، «توهم توطئه»، فصلنامه گفتگو، شماره 8، ص20. 2. محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ص239. (فصل: نقش وسایل ارتباط جمعی) 3. مقصود وی، حضرت امام خمینی (ره) است؛ پیشاپیش از تعابیر نابجای وی در خصوص حضرت امام (ره) پوزش می‌طلبیم. 4. محمدرضا پهلوی، پیشین، ص240. ✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان 💠اندیشکده برهان💠 🔻توئیتر https://twitter.com/borhan_ir 🔻اینستاگرام https://www.instagram.com/borhan__ir/ 🔻 آی‌گپ http://iGap.net/borhan_ir 🔻 سروش http://sapp.ir/borhan_ir 🔻بله http://ble.im/borhan_ir 🔻ایتا http://eitaa.com/borhan_ir
📚 کتاب « در باغ » 📝تهیه و تنظیم: اندیشکده ✅ پژوهه تاریخی (25) 🔸 بازخوانی برگ‌هایی از پرونده قطور و تخاصم ایالات متحده علیه ایران 🔻این کتاب که حاصل تلاش جمعی از پژوهشگران است در 267 صفحه و در 9 فصل از سوی به زیور طبع آراسته گردیده است. عناوین این کتاب : 🔹« تلخ» 🔹« انگلوساکسون ها در ایران» 🔹«» 🔹«غافلگیری» 🔹«تسخیر» 🔹« رابطه» 🔹«فریب و » 🔹«مهار» 🔹«از دیپلماسی تا محور » hmp.me/c0ke 📖 در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم: 🔻در تقاطع خیابانی در تهران که روزگاری «» نام داشت با دیگر خیابانی که همان روزها « جمشید» خوانده می‌شد، باغ بزرگی واقع شده بود، که مهمترین تحولات سیاسی و حکومتی ایران از آن رقم می‌خورد. اینک نه آن خیابان‌ها، به آن نام‌ها شناخته می‌شود و نه بر بالای ساختمان مجلل میانه باغ پرچم دولت ایالات متحده برافراشته است؛ اما حکایت روابط ایران و ایالات متحدۀ آمریکا داستانی است پرآب چشم و با فراز دوران و نشیب عصر . ✅ از زمان ورود آمریکایی به ایران در قرن نوزدهم تا کنون، روابط ایران و آمریکا فراز و نشیب‌های زیادی را به خود دیده است. در آغاز، ایرانیان نظر مساعدی نسبت به آمریکا داشتند و آن را در برابر 2 استعمارگر کهن و می‌پنداشتند، اما با وقوع دیری نگذشت که آمریکا چهره‌ای دیگر از خود به نمایش گذاشت. این کشور به عنوان یکی از 2 سر برآورده از خرابه‌های جنگ جهانی دوم، در راستای تأمین منافع خود و در رقابت سیاسی، نظامی، اقتصادی و ایدئولوژیک با شوروی، از هیچ اقدامی فروگذار نکرد. کودتا، تحریم و سرنگونی حکومت‌های مخالف و حمایت از دیکتاتوری‌های موافق، تنها گوشه‌ای از اقدامات و جنایات این کشور در عرصۀ بین‌المللی بود. این اقدامات به طور ویژه در مورد ایران ـ‌که علاوه بر هم‌مرز بودن با شوروی، دارای منابع غنی انرژی بودـ نمود بارز یافت. ✳️ وقوع اسلامی ایران و ایجاد قدرتی مذهبی در ایران، چارچوب این سیاست‌ها را تغییر داد، چرا که پیروزی انقلاب یکی از پایه‌های امنیتی آمریکا در منطقه را شکست. افزون بر آن، سرسخت یا حتی دشمنی استوار جانشین و متحد قدیم شد. بدین ترتیب بازی نوینی در این منطقه شکل گرفت که قاعده و رسمش سوای گذشته بود. در این راستا، آمریکا در تقابل با انقلاب اسلامی ایران به سیاست‌ها و راهکارهای گونه‌گونی متوسل شد. ♦️از جنگ جهانی دوم تا حال حاضر بیش از سی دولت ملی توسط آمریکا با ساقط شده‌اند و رژیم‌های استبدادی مورد حمایت این کشور در رأس قدرت قرار گرفته‌اند. 1332 تنها یکی از آن‌هاست. علاوه بر آن، این کشور از هیچ اقدام برای رسیدن به اهداف استعماری خود فروگذار نکرده و نمی‌کند. موارد متعدد دیگری وجود دارد که مؤیدی بر اوج خصومت و دشمنی آمریکا با ملت ایران است. کتاب حاضر تلاشی است برای مرور پرونده قطور و نفوذ در و تخاصم این دولت علیه ملت ایران. 🛒 جهت دریافت این کتاب با تخفیف ویژه درب منزل روی لینک زیر کلیک کنید👇 🌐 b2n.ir/538155 🆔 @didemanpub 🔻توئیتر https://twitter.com/borhan_ir 🔻اینستاگرام https://www.instagram.com/borhan__ir/ 🔻 آی‌گپ http://iGap.net/borhan_ir 🔻 سروش http://sapp.ir/borhan_ir 🔻بله http://ble.im/borhan_ir 🔻ایتا http://eitaa.com/borhan_ir