✅ سلسله پیامهای «#پاسخ_به_توهم»؛ شماره 1️⃣
🔹 پهلوی دوم، پس از فرار از کشور در 26 دیماه 1357، کتاب خود با عنوان «#پاسخ_به_تاریخ» را نوشت. وی در این کتاب، ضمن بیان خاطراتی از گذشته، به زعم خود، به #تاریخ پاسخ داد.
🔹 او در این کتاب، به مباحث مختلفی پرداخت؛ اما یکی از نکاتی که در نوعِ نگاه او به #انقلاب_اسلامی مردم ایران، پررنگ و ملموس است، توهّم توطئهی او در قبال ابرقدرتهای آن روز، خصوصاً #انگلستان و #ایالات_متحده است.
وی در اندیشهی خود ـ که بیشتر به وهم و خیال میمانَد تا انعکاس حقایق ـ به نقش قدرتهای بزرگ خارجی در رقم زدن انقلاب اسلامی تصریح کرده، عمیقاً باور دارد که این قدرتها در فرآیند منجر به سقوطش نقش ایفا کردند!
🔹 اگرچه واکاویِ بحث #توهم_توطئه یا #نظریه_توطئه از منظر روانشناسی اجتماعی و سیاسی در ایران، مجالی دیگر میطلبد، اما همین مقدار میتوان گفت که این نگاه متوهّمانه، انگارهای بود که نه فقط در ذهن شخصِ شاه، بلکه در ذهن بسیاری از درباریان و اطرافیان او نیز ساری و جاری بود.[1]
🔹 سلسله پیامهای پیشِ رو، تلاشی خواهد بود در جهت ابطال این انگارهی متوهمانه با مدد گرفتن از فکتهای غیربومی و بیرونی؛ تا از این رهگذر اثبات شود که حتی خودِ این قدرتها نیز اساساً قائل به چنین برنامهریزی و توطئهای علیه #شاه ایران نبودهاند و این نوع نگاه، توهمی بیش نبوده؛ بلکه انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت #امام_خمینی (ره)، انقلابی کاملاً درونزا و فاقد هرگونه حمایت قدرتهای خارجی بوده است؛ حتی به عکس، تحقق چنین انقلابی، در تضاد آشکار با منافع این قدرتهای بزرگ بوده است.
📚 فهرست مراجع:
1. احمد اشرف، «توهم توطئه»، فصلنامه فرهنگی و اجتماعی گفتگو، شماره 8، ص20.
✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🔻توئیتر
https://twitter.com/borhan_ir
🔻اینستاگرام
https://www.instagram.com/borhan__ir/
🔻 آیگپ
http://iGap.net/borhan_ir
🔻 سروش
http://sapp.ir/borhan_ir
🔻بله
http://ble.im/borhan_ir
🔻ایتا
http://eitaa.com/borhan_ir
✅ سلسله پیامهای «#پاسخ_به_توهم»؛ شماره 2️⃣
🔹 همانگونه که گذشت، محمدرضا در کتاب #پاسخ_به_تاریخ، ادعاهایی را در خصوص دست داشتن قدرتهای بزرگ در سقوطش و نیز وقوع #انقلاب_اسلامی، ابراز میکند. لحن ضدآمریکاییِ انقلاب اسلامی و گزارشهای روزانهی بنگاه سخنپراکنی #بریتانیا (بی.بی.سی) از اخبار روزبهروز انقلاب، برای شاه و بسیاری از افراد سنوسالدار دربار، تردیدی بر جای نگذاشت که «کار، کار انگلیسیهاست»![1] به عنوان نمونه، محمدرضا ـ که همانند پدرش، همواره به سیاست #انگلیس سخت بدبین بود ـ در اینباره میگوید:
💬 «رویهی بنگاه سخنپراکنی انگلستان (بی.بی.سی) نیز شگفتآور بود. از آغاز سال 1978م برنامههای فارسی این بنگاه، صریحاً و علناً در مخالت و ضدیت با من تنظیم میشد. گویی یک دست نامرئی همهی این برنامهها را تنظیم و رهبری میکند.»[2]
🔹 در جایی دیگر، پا را از این فراتر گذاشته، نه فقط بازیگران غیردولتی ـ همچون بی.بی.سی ـ بلکه بازیگران دولتیِ خارجی را نیز مسبّب سقوط و تحریک دشمنی علیه خودش معرفی میکند:
💬 «هنگامی که پیرمرد مورد اشاره[3] از عراق اخراج شد، من میتوانستم از دولت فرانسه بخواهم که مانع فعالیتش بشود. ولی میدانستم که این تقاضا حاصلی نخواهد داشت. زیرا این پیرمرد، بازیچهی ناتوانی در دست دشمنان خارجی ایران بود و بس.»[4]
🔹 با توجه به این اظهارات، وی حتی دولت #فرانسه را نیز در عداوت و کینهورزیِ منجر به سقوطش مقصر میدانسته، تا آنجا که حتی به دروغ، به امام راحل عظیمالشأن نسبت ناروایی داده، وی را بازیچهای در دستان دشمنان خارجی ایران قلمداد میکند!
🔹 با کنار هم گذاشتن این شواهد، اینطور به نظر میرسد که وی، توهم خودساختهای در خصوص نقش قدرتهای خارجی در سقوط خویش داشته، تا جایی که نهضت اسلامی و درونزای مردم ایران علیه دستگاه استبداد را نیز در چارچوب دشمنیِ خیالیِ قدرتهای بزرگ علیه سلطنتاش تفسیر میکند و نهضت امام خمینی (ره) را ذیل قدرتهای بزرگ و در سایهی آنان معرفی مینماید. اینها همه در حالیست که به دلایل متعددی، این ادعا، فاقد هرگونه مابهازای خارجی بوده و به راحتی قابل اِبطال است.
یکی از دلایل متقن برای ابطال چنین ادعایی، اعترافات شخصیتهای برجستهی خارجی در خلال انقلاب و حتی پس از آن است.
⏩ از شماره بعدی، به تدریج برخی از این اعترافات بیان خواهد شد.
📚 فهرست مراجع:
1. احمد اشرف، «توهم توطئه»، فصلنامه گفتگو، شماره 8، ص20.
2. محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ص239. (فصل: نقش وسایل ارتباط جمعی)
3. مقصود وی، حضرت امام خمینی (ره) است؛ پیشاپیش از تعابیر نابجای وی در خصوص حضرت امام (ره) پوزش میطلبیم.
4. محمدرضا پهلوی، پیشین، ص240.
✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🔻توئیتر
https://twitter.com/borhan_ir
🔻اینستاگرام
https://www.instagram.com/borhan__ir/
🔻 آیگپ
http://iGap.net/borhan_ir
🔻 سروش
http://sapp.ir/borhan_ir
🔻بله
http://ble.im/borhan_ir
🔻ایتا
http://eitaa.com/borhan_ir
✅ سلسله پیامهای «#پاسخ_به_توهم»؛ شماره 3️⃣
🔹 در سلسله پیامهای «پاسخ به توهم»، ابتدا سعی خواهد شد اظهارنظرات و شواهد تاریخیِ مرتبط با دولتمردان آن روز ـ خصوصاً دولتمردان #شوروی، #انگلستان و #ایالات_متحده ـ بازخوانی شود و پس از آن، اظهارات و اعترافات اندیشمندان و نظریهپردازان خارجی نیز مورد بررسی قرار گیرد. ابتدائاً به برخی اظهارات سیاستمدران #بلوک_شرق پرداخته خواهد شد.
🔹 در یکی از دیدارهای مشترک سفرای وقتِ آمریکا و انگلیس (ویلیام #سولیوان و آنتونی #پارسونز) با محمدرضا در آستانه پیروزی انقلاب، شاه به چاپ مقالهی ایرج اسکندری (دبیرکل اسبق حزب توده در ایران) در یکی از روزنامههای کمونیستی پاریس اشاره کرده، میگوید که اسکندری در این مقاله، مخالفان مذهبی شاه به ویژه آیتالله خمینی را ستوده و خواستار تشکیل جبهه واحدی متشکل از روحانیون و #حزب_توده شده است. سپس ادامه میدهد: «این مقاله، تأییدی بر نظر همیشگیِ من است که ناآرامیهای ایران، محصول اتحاد شوم کمونیستها و روحانیون مرتجع میباشد.»[1]
🔹 این ادعا در حالی صورت میگرفت که اساساً شواهد متقنی دال بر دست داشتن مستقیم یا غیرمستقیم ابرقدرت شرق در رقم زدن مبارزات ملت ایران به چشم نمیخورد.
🔹 دولت شوروی ـ که در آستانه وقوع انقلاب، دیگر دولت ايران را به عنوان عضوی از #بلوک_غرب پذيرفته بود ـ از روابط بازرگانی و اقتصادی خود با رژیم شاه، سود سرشاری میبُرد و به هيچوجه مايل نبود خللی در آن وارد شود. از طرفی، هرگز نسبت به عقايد مذهبی و روحانیت نظر خوشی نداشت ولذا رویکرد رژیم #پهلوی را در مبارزهی جدی با عقايد مذهبی، مطلوب خود میدانست. در نتیجه دلیلی نداشت که مسكو نسبت به تغيير و تحول سیاسی در ایران، ابراز تمايل کند.[2] بنابراین بر اساس اسناد موجود و البته برخلاف ادعاي شاه، نمیتوان نقشی در كارگرداني مبارزاتِ منجر به سقوط رژيم براي اتحاد شوروي متصور بود.
برای اثبات این مدعا، به چند نمونه از اظهارات سیاسیّونِ بلوک شرق اشاره خواهد شد:
1️⃣ ولاديمير فنوپتوف، دبير دوم سفارت شوروي، با اشاره به داخلی بودن منشأ اعتراضات در جریان انقلاب ميگويد: «علل اصلي اغتشاشات ايران مربوط به منافعي است كه بر اثر صنعتي شدن و مدرنيزه شدن مملكت عايد گروهي خاص از طبقه ممتاز و ثروتمند شده است. اين عمل سبب به وجود آمدن شكاف عميقي ميان گروهي معدود و ثروتمند و ملت فقير شده است. اين بيعدالتيها و اجحاف براي گروه كثير و فقير، غيرقابل تحمل شده و سبب بروز چنين اغتشاشاتي شده است.»[3]
2️⃣ وچسلاو ميلوشين، دبير اول سفارت شوروي در تهران، ميگويد: «اطلاعات به دست آمده حكايت از امكان مداخله نظامي #آمريكا در ايران ميكند.... چيزي كه اهميت دارد آن است كه اتحاد شوروي، در مقابل هرگونه مداخله نظامي آمريكا در ايران ساكت نخواهد نشست. اتحاد شوروي آشوبهاي ايران را يك مسئلهی كاملاً داخلي تلقي ميكند و اجازه نميدهد هيچ نيروي خارجي، مِنجمله خود شوروي، در امور داخلي ايران دخالت كند.»[4]
3️⃣ اوج این اظهارات، مصاحبهی برژنف، رهبر وقت #اتحاد_جماهیر_شوروی، با نشریه «پراودا» (Pravda) در 19 نوامبر 1978م درباره ایران بود که به صراحت این اتهام را رد کرد: «اتحاد شوروی روابط سنّتیِ حسن همجواری خود را با ایران ادامه میدهد. شوروی مخالف هرگونه مداخلهی سایر کشورها در امور داخلی ایران است و هیچگونه مداخلهای را در آن تحمل نخواهد کرد. آنچه در ایران در حال رخ دادن است، صرفاً امری داخلیست که باید به وسیلهی خود ایرانیان حلوفصل شود. همه کشورها باید همانگونه که در منشور ملل متحد و دیگر اسناد بینالمللی آمده، حاکمیت و استقلال مردم ایران را محترم بشمارند.[5]
📚 فهرست مراجع:
1. گری سیک، همهچیز فرو میریزد، ترجمه علی بختیاریزاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص151.
2. محمدمحسن مصحفی، «نگاه شوروی و كشورهای بلوک شرق به وقایع منجر به پيروزی انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه مطالعات تاریخی، پاییز 1388، ص85.
3. پیشین، ص82.
4. پیشین.
5. ابراهیم متقی، «اسطورهها، الگوهای رفتاری و عملکرد شوروی نسبت به ایران و انقلاب اسلامی، پژوهشنامه انقلاب اسلامی، بهار 1378، ص148.
✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🔻توئیتر
https://twitter.com/borhan_ir
🔻اینستاگرام
https://www.instagram.com/borhan__ir/
🔻 آیگپ
http://iGap.net/borhan_ir
🔻 سروش
http://sapp.ir/borhan_ir
🔻بله
http://ble.im/borhan_ir
🔻ایتا
http://eitaa.com/borhan_ir
✅ سلسله پیامهای «#پاسخ_به_توهم»؛ شماره 4️⃣
🔹 همانگونه که در شمارههای پیشین نیز گذشت، شاه و حلقهای از دربار، دچار نوعی توهّم در ذهن خود بودند. در این چارچوبنظریِ متوهمانه، بازیگران دولتی و غیردولتیِ بسیاری در نظام بینالملل حضور داشتند که انگشت اتهامِ دربار پهلوی به سوی آنها نشانه رفته بود. یکی از این بازیگران، دولت #انگلستان بود.
🔹 حسین #فردوست، ارتشبد سابق و از معتمدان محمدرضا معتقد بود: «روسها و انگلیسیها در دامن زدن به بحران انقلابی در ایران اشتراک مساعی داشتهاند.»[1] همچنین آنتونی #پارسونز، سفیر وقت انگلستان در تهران، در عصر 13 آبان 57 و در بحبوحهی ناآرامیها و تظاهرات تهران ـ که در آن، #سفارت_انگلستان، به سبب حملهی معترضین آتش گرفته بوده ـ به دیدار شاه میرود. پارسونز که از واقعهی آتشسوزی بیمناک بوده و دستکم، انتظار همدردی و معذرتخواهی را از سوی شاه ایران داشته است، در کمال تعجب میبیند که شاه، باز هم به سراغ همان موضوع تکراریِ دستداشتن انگلیس در ناآرامیهای کشور رفته، با طعنه و کنایه به پارسونز میگوید: «کم مانده بود آتشی که در مملکت من به راه انداختهاید، دامان خودتان را هم بگیرد!»[2]
🔹 حقیقت آن است که علیرغم چنین ادعاهایی، اولویت اول دولت انگلیس در جریان تحولات سال ۱۳۵۷، همانا حفظ ساختار و حکومت محمدرضا بود. مقامات انگلیسی بارها به صراحت بر این امر اذعان داشته و برای تحقق آن، تمهیداتی را نیز با همکاری دولت آمریکا اندیشیده بودند. این سیاست، در ادبیات مقامات رسمی دولت انگلیس در عالیترین سطوح نیز بازتاب داشت؛ به گونهای که:
1️⃣ در ۱۰ آبان ۱۳۵۷ و در بحبوحهی رویدادهای انقلاب اسلامی، #ملکه_انگلیس در مراسم افتتاح پارلمان، به طور رسمی خطاب به شاه ایران اعلام میکند: «#بریتانیا آرزومند بقای رژیم سلطنتی ایران است.»[3]
2️⃣ همچنین در ۳۰ مهر ۱۳۵۷، دیوید اوئِن، وزیر امور خارجه وقت انگلیس، ضمن اعلام دفاع و پشتیبانی انگلیس از شاه ایران اظهار میدارد: «#سقوط_شاه به منزله پیشرفتی در امور #حقوق_بشر نخواهد بود، بلکه نوعی عقبنشینی و شکست محسوب میشود.» وی در مصاحبه ۴ آبان خود نیز از مخالفین شاه به عنوان کمونیست و مسلمانان عقبافتاده یاد میکند.[4]
3️⃣ در گزارش محرمانه پارسونز از دیدار وی با #شاه نیز به صورتی دیگر به این سیاست اشاره شده است:
💬 شاه دوباره تکرار کرد که هر رژیمی که پس از او بیاید برای غرب بدتر خواهد بود، اغتشاش و گروهگرایی به همراه آورده و کشور را با خطر مداخلهی خارجی روبهرو خواهد کرد و خلاصه آنکه بسیار خطرناک خواهد بود. پارسونز در پاسخ به شاه گفت: «من فکر نمیکنم که چه آمریکاییها و چه خود ما (بریتانیاییها) مخالفتی با این ارزیابی داشته باشیم. ما از او (شاه) حمایت کردهایم و صمیمانه آرزو داریم که بر مشکلات کنونی چیره شود. من با توجه به موضوعی که او بیشترین حساسیت را به آن دارد، به او اطمینان دادم که دودوزه بازی نخواهیم کرد....»[5]
📚 فهرست مراجع:
1. احمد اشرف، «توهم توطئه»، فصلنامه فرهنگی و اجتماعی گفتگو، شماره 8، ص23.
2. صادق زیباکلام، «شاه ميگفت همهچيز زير سر آمريكا و انگليس است!»، روزنامه شرق، 28 دی 1395.
3. محمدحسن خانی و حجتالله نوری ساری، «رفتارشناسی دولت انگلستان در قبال انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه پژوهشنامه انقلاب اسلامی، تابستان 1392، ص131.
4. پیشین.
5. پیشین.
✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🔻توئیتر
https://twitter.com/borhan_ir
🔻اینستاگرام
https://www.instagram.com/borhan__ir/
🔻 آیگپ
http://iGap.net/borhan_ir
🔻 سروش
http://sapp.ir/borhan_ir
🔻بله
http://ble.im/borhan_ir
🔻ایتا
http://eitaa.com/borhan_ir
✅ سلسله پیامهای «#پاسخ_به_توهم»؛ شماره 5️⃣
🔹 همانگونه که در شمارههای پیشین نیز گذشت، رویکرد تمام قدرتهای خارجی ـ اعم از شرقی و غربی ـ دایر بر بقای شخص شاه و عدم تزلزل در قدرت او بود. به عنوان نمونه، در پیامهای پیشین اشاره شد که شاه، حتی به نقش #فرانسه در عداوتورزیِ منجر به سقوط خودش نیز ظنین بود؛ (ر. ک. به پیام شماره 2️⃣) در حالی که در دیدار یکی از مقامات عالیرتبه فرانسه با #برژینسکی، مشاور امنیت ملی #کارتر، در آبان 1357، مقام فرانسوی خطاب به وی گفته بود: «چنین به نظر میرسد که شاه با «بحران اراده» روبرو است و از این رو باید به او کمک کرد تا قاطعیت و اقتدار خود را بازیابد.»[1] این جملات، بیانگر حمایت صریح مقامات فرانسه از شخص شاه و جایگاه #سلطنت بود.
🔹 اما در این میان، اظهارات و دیدگاههای مقامات رسمیِ دولت #ایالات_متحده، از اهمیت بهسزایی برخوردار بود. آمریکا #متحد_استراتژیک رژیم #پهلوی محسوب میشد و در عین حال، بزرگترین شریک تجاری و تسلیحاتی آن. لذا حساب ایالات متحده از مابقی حامیان غربیِ پهلوی، مجزا و البته متمایز بود و طبعاً محمدرضا روی حمایت آمریکا، حساب ویژهای باز میکرد.
🔹 اگرچه مقایسه خاطرات و نظرات #سولیوان (آخرین سفیر آمریکا در ایران) با #جیمی_کارتر، #سایروس_ونس و #زبیگنیف_برژینسکی (سه مقام بلندپایهی دولت ایالات متحده در زمان انقلاب)، آشفتگی و سردرگمیِ سیاست آمریکا را در خصوص ایران در جریان #انقلاب_اسلامی، به بهترین وجه نمایان ساخته و بطلان این فرضیه را که آمریکاییها، هدفهای مشخص و ازپیشطراحیشدهای را در جریان انقلاب دنبال میکردهاند، آشکار میسازد[2]، اما در عین حال حاوی این حقیت است که با وجود تمام این اختلافنظرها و تشتتها بر سر لایههای تاکتیکی حمایت از شاه، سردمداران آمریکا، در بُعد استراتژیک موضوع، یعنی اصل حمایت از شاه به عنوان متحد قابل اطمینانشان، تردیدی به خود راه نمیدادند.
🔹 از نگاه ایالات متحده، شاه قادر بود با استفاده از رهبری قاطع خود و انجام اصلاحات، مشکلات پیش روی خود را از میان بردارد. همچنین، با توجه به اینکه مشکل اصلی از دید ناظران خارجی، وجود تردید و دودلی در شخص شاه بود، از این رو هرگونه اقدام به منظور آمادگی برای فروپاشی رژیم شاه، تنها موجب تشویق مخالفان و تضعیف روحیهی او میگردید. خلاصه آنکه از نقطهنظر ایالات متحده، منطقیترین سیاست آن بود که آمریکا شاه را از حمایت خود مطمئن کند و به او کمک نماید تا بر ترس و وحشت خود غالب شود.[3]
🔹 همچنین در اوایل آبان 1357، در گزارش جامعِ ایران که از سوی وزارت دفاع ایالات متحده برای شخص رئیسجمهور آمریکا تهیه شده بود، سه پیشنهاد اساسی برای دولتمردان #آمریکا در مواجهه با بحران ایران مطرح گردیده بود که یکی از آنها، «حمایت قاطع از شاه به عنوان عنصری کلیدی در انتقال ایران از وضعیت کنونی به کشوری باثبات و قدرتمند» بود.[4]
📚 فهرست مراجع:
1. گری سیک، همهچیز فرو میریزد، ترجمه علی بختیاریزاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص117.
2. ویلیام سولیوان و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، تهران: نشر علم، 1375، ص8.
3. گری سیک، پیشین، ص80.
4. پیشین، ص106.
✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🔻توئیتر
https://twitter.com/borhan_ir
🔻اینستاگرام
https://www.instagram.com/borhan__ir/
🔻 آیگپ
http://iGap.net/borhan_ir
🔻 سروش
http://sapp.ir/borhan_ir
🔻بله
http://ble.im/borhan_ir
🔻ایتا
http://eitaa.com/borhan_ir
✅ سلسله پیامهای «#پاسخ_به_توهم»؛ شماره 6️⃣ و پایانی
🔹 یکی از مقاطع حساسی که در جریان مبارزات انقلابی ملت ایران، عکسالعمل دستگاه سلطنت را دستخوش تغییر کرد، روی کار آمدن #دولت_نظامی در نیمه آبان 1357 بود؛ مقطعی که دستگاه سلطنت و شخص شاه به این جمعبندی رسیدند که باید سیاست خشنتری را در مقابله با ملت به کار گیرند.
🔹 به نظر میرسد یکی از نقاط عطف توهم شاه در خصوص توطئهچینی خارجیها نیز همین مقطع بوده باشد؛ در حالی که با مراجعه به منابع دست اولِ آن دوره، اینطور به نظر میرسد که نظام سیاسی #ایالات_متحده، حتی در آن مقطع نیز کماکان بر حفظ و استحکام پایههای قدرت شاه اصرار میورزیده است.
🔹 در زیر به چند نمونه از این موارد اشاره خواهد شد:
1️⃣ در دیدار فرستادهی #برژینسکی با شاه در 23 آبان 1357، وی همچون دفعات گذشته، به اهداف و نیات ایالات متحده مشکوک بود. محمدرضا با اشاره به مصاحبه تلویزیونیِ همیلتون جردن، معاون رئیسجمهور آمریکا ـ که گفته بود ایالات متحده باید تمامی احتمالات ممکن را در نظر بگیرد ـ اظهار داشته بود: «آیا این سخن، به معنای آن نیست که ایالات متحده در فکر برقراری رابطه با مخالفان است؟!»[1]
پاسخ وی، در اظهارنظری که همان روزها از زبان #آدمیرال_ترنر، رئیس سازمان #سیا منتشر شد، مستتر بود. ترنر گفته بود: «ایالات متحده برای اجتناب از آزردگی خاطر شاه، همواره سعی داشته است ارتباطی با مخالفان رژیم برقرار نکند....»[2]
2️⃣ در بخشی از تلگراف #سولیوان، سفیر وقت آمریکا در ایران به تاریخ 16 آذر 1357، وی تأکید کرده بود: «من فکر میکنم تشکیل شورای نخبگان ـ که متشکل از گروههای مهم مخالف باشد ـ کار درستی نیست؛ مگر آنکه ما در پی کنار گذاشتن شاه از مقام خود باشیم و ما چنین هدفی نداریم.»[3]
3️⃣ در تلگرافی دیگر و در همان ایام، سولیوان اظهار داشته بود: «در شرایط کنونی، بهترین کار، حمایت از شاه و ارتش میباشد تا شاید آنها بتوانند ناكامیهای موجود را از میان بردارند؛ اما چنانچه مشکلی حل نشد و شاه مجبور به کنارهگیری از سلطنت گردید، آنگاه ما باید به آنچه غیر قابل تصور است بیندیشیم و مواضع خود را با آن تنظیم کنیم.»[4]
💡 توجه به دو نکته در اظهارات سولیوان حایز اهمیت است:
نخست آنکه این اظهارات نشان میدهد حتی پس از روی کار آمدن کابینه نظامی در تهران و چرخش رژیم به سمت اعمال خشونت بیشتر نیز، کماکان حمایت قاطع و صریح کاخ سفید پشت سرِ شاه ایران بود؛
دوم آنکه نقل قول سولیوان دایر بر اینکه «چنانچه... شاه مجبور به کنارهگیری از سلطنت گردید، آنگاه ما باید به آنچه غیر قابل تصور است بیندیشیم و مواضع خود را با آن تنظیم کنیم» حکایت از این دارد که دستگاه دیپلماسی ایالات متحده، برخلاف توهمات شاه، اساساً هیچ طرحِ ازپیشتعیینشدهای برای مقابله با #انقلاب_اسلامی و نیز #سقوط_شاه نداشته است و تعبیر «غیر قابل تصور»، به خوبی گویای این امر است.
📚 فهرست مراجع:
1. گری سیک، همهچیز فرو میریزد، ترجمه علی بختیاریزاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص143 و 144.
2. پیشین، ص131.
3. پیشین، ص172.
4. پیشین، ص137.
✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🔻توئیتر
https://twitter.com/borhan_ir
🔻اینستاگرام
https://www.instagram.com/borhan__ir/
🔻 آیگپ
http://iGap.net/borhan_ir
🔻 سروش
http://sapp.ir/borhan_ir
🔻بله
http://ble.im/borhan_ir
🔻ایتا
http://eitaa.com/borhan_ir