eitaa logo
اندیشکده برهان
154 دنبال‌کننده
74 عکس
1 ویدیو
3 فایل
Borhan_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 مذاکره یعنی شکست! (بخش اول) 🔹 مطالعات برخی پژوهشگران[1] نشان می‌دهد هرگاه رؤسای جمهور در مسیر قرار گرفته‌اند، تصمیمات پرهزینه‌تری گرفته‌اند تا راه ضرر بزرگتر مسدود شود. به طور مثال در ماجرای گروگان‌های آمریکایی در ایران، با وجود مخالفت وزیر خارجه و مشکلات موجود، دستور عملیات آزادسازی نظامی را صادر می‌کند؛ و یا را با وجود هزینه‌های بسیار آن بر احتمال جدایی از ائتلاف غرب ترجیح می‌دهد. در طرف دیگر نیز رهبران آمریکا در مسیر ، گزینه‌ای انتخاب می‌کنند که مخاطره کمتری داشته باشد، مانند عدم حمایت از در یا دادن ویزا به مخلوع ایران پس از . 🔹 در مورد اخیرِ امّا به نظر می‌رسد تصمیم به مذاکره در واقع انتخاب گزینه‌ی پرمخاطره‌تر برای جلوگیری از ادامه ضرر بیشتر باشد. به ایران به جای حمله و فشار نظامی، برای ایالات متحده گزینه‌ی است؛ زیرا پس از و حمله اتمی به ، آمریکا عادت کرده است که درخواست‌هایش در جامعه بین‌الملل را با زبان زور و نظامی مطالبه نماید؛ چرا که برای بین‌المللی امریکا درخواست از دولت ضعیف‌تر در قالب مذاکره اساساً مطرح نمی‌شود. مورد جمهوری اسلامی امّا ثابت می‌کند اگر سیاست فشار حداکثری موجب تحمیل خساراتی برای ایران شده است، امّا متضرر و بازنده اصلی این میدان آمریکا است که مجبور است درخواست‌هایش از ایران را صرفاً در قالب مذاکره دنبال نماید. زیرا امریکا از پیروزی بر ایران فعلاً به پذیرش توسط جمهوری اسلامی اکتفا نموده است. 🔹 بدیهی است که هوشمند در ایران به نیکی دریافته است که انتخاب سخت برای امریکا نه که پذیرش شکست در نبرد پرستیژهاست و حال که آمریکا در مسیر ضرر و شکست قرار گرفته است، باید با سرعت به همین راه ادامه داد. از این رو پذیرش مذاکره از سوی ایران به منزله بُرد مقطعی امریکا خواهد بود و هرگونه مذاکره‌ای در زمان فعلی یعنی ورود در مسیر ضرر و خروج امریکا از این مسیر. 📚 پی‌نوشت: 1. McDermott, Rose (1998), Risk-Taking in International Politics, Prospect Theory and American Foreign Policy, US: University of Michigan Press. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
✅ سلسله پیام‌های «»؛ شماره 5️⃣ 🔹 همانگونه که در شماره‌های پیشین نیز گذشت، رویکرد تمام قدرت‌های خارجی ـ اعم از شرقی و غربی ـ دایر بر بقای شخص شاه و عدم تزلزل در قدرت او بود. به عنوان نمونه، در پیام‌های پیشین اشاره شد که شاه، حتی به نقش در عداوت‌ورزیِ منجر به سقوط خودش نیز ظنین بود؛ (ر. ک. به پیام شماره 2️⃣) در حالی که در دیدار یکی از مقامات عالی‌رتبه فرانسه با ، مشاور امنیت ملی ، در آبان 1357، مقام فرانسوی خطاب به وی گفته بود: «چنین به نظر می‌رسد که شاه با «بحران اراده» روبرو است و از این رو باید به او کمک کرد تا قاطعیت و اقتدار خود را بازیابد.»[1] این جملات، بیانگر حمایت صریح مقامات فرانسه از شخص شاه و جایگاه بود. 🔹 اما در این میان، اظهارات و دیدگاه‌های مقامات رسمیِ دولت ، از اهمیت به‌سزایی برخوردار بود. آمریکا رژیم محسوب می‌شد و در عین حال، بزرگترین شریک تجاری و تسلیحاتی آن. لذا حساب ایالات متحده از مابقی حامیان غربیِ پهلوی، مجزا و البته متمایز بود و طبعاً محمدرضا روی حمایت آمریکا، حساب ویژه‌ای باز می‌کرد. 🔹 اگرچه مقایسه خاطرات و نظرات (آخرین سفیر آمریکا در ایران) با ، و (سه مقام بلندپایه‌ی دولت ایالات متحده در زمان انقلاب)، آشفتگی و سردرگمیِ سیاست آمریکا را در خصوص ایران در جریان ، به بهترین وجه نمایان ساخته و بطلان این فرضیه را که آمریکایی‌ها، هدف‌های مشخص و ازپیش‌طراحی‌شده‌ای را در جریان انقلاب دنبال می‌کرده‌اند، آشکار می‌سازد[2]، اما در عین حال حاوی این حقیت است که با وجود تمام این اختلاف‌نظرها و تشتت‌ها بر سر لایه‌های تاکتیکی حمایت از شاه، سردمداران آمریکا، در بُعد استراتژیک موضوع، یعنی اصل حمایت از شاه به عنوان متحد قابل اطمینان‌شان، تردیدی به خود راه نمی‌دادند. 🔹 از نگاه ایالات متحده، شاه قادر بود با استفاده از رهبری قاطع خود و انجام اصلاحات، مشکلات پیش روی خود را از میان بردارد. همچنین، با توجه به اینکه مشکل اصلی از دید ناظران خارجی، وجود تردید و دودلی در شخص شاه بود، از این رو هرگونه اقدام به منظور آمادگی برای فروپاشی رژیم شاه، تنها موجب تشویق مخالفان و تضعیف روحیه‌ی او می‌گردید. خلاصه آنکه از نقطه‌نظر ایالات متحده، منطقی‌ترین سیاست آن بود که آمریکا شاه را از حمایت خود مطمئن کند و به او کمک نماید تا بر ترس و وحشت خود غالب شود.[3] 🔹 همچنین در اوایل آبان 1357، در گزارش جامعِ ایران که از سوی وزارت دفاع ایالات متحده برای شخص رئیس‌جمهور آمریکا تهیه شده بود، سه پیشنهاد اساسی برای دولت‌مردان در مواجهه با بحران ایران مطرح گردیده بود که یکی از آن‌ها، «حمایت قاطع از شاه به عنوان عنصری کلیدی در انتقال ایران از وضعیت کنونی به کشوری باثبات و قدرتمند» بود.[4] 📚 فهرست مراجع: 1. گری سیک، همه‌چیز فرو می‌ریزد، ترجمه علی بختیاری‌زاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص117. 2. ویلیام سولیوان و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، تهران: نشر علم، 1375، ص8. 3. گری سیک، پیشین، ص80. 4. پیشین، ص106. ✍🏻 محمدمهدی سلامی پوریان 💠اندیشکده برهان💠 🔻توئیتر https://twitter.com/borhan_ir 🔻اینستاگرام https://www.instagram.com/borhan__ir/ 🔻 آی‌گپ http://iGap.net/borhan_ir 🔻 سروش http://sapp.ir/borhan_ir 🔻بله http://ble.im/borhan_ir 🔻ایتا http://eitaa.com/borhan_ir