🔶 واکاوی سلسله ریشههای تاریخیِ واقعه #عاشورا
👈🏻 قسمت 5️⃣؛ مصاف با حسینبنعلی (ع)، تلافی کینههای دوران علوی (ع)
💡 خطاب سپاهیان عمرسعد به #امام_حسین (ع) با تعبیر «اِنّا نَقْتُلُکَ 👈🏻بغْضاً لِأبيکَ👉🏻»، حکایت از کینههایی کهنه داشت که سرآغاز آن به دوران #خلافت علوی (ع) بازمیگشت. لذا یکی از بسترهای مهمی که موجب ریختهشدن خون حسینبنعلی (ع) شد، امتداد این کینهورزیها بود که در این قسمت، به برخی مصادیق آن اشاره خواهد شد.
1️⃣ بازگشت #امام_علی (ع) به سیاست «تسویهی مالی» #رسول_خدا (ص)؛
همانطور که اشاره شد، یکی از سیاستهای خلفای دوم و سوم، سیاست «تفضیل مالی» بود که نتیجهی آن، رشد روزافزونِ #دنیاطلبی و مالاندوزی در میان صحابهی کبار بود. این سیاست، در تعارض با سیاستِ مالی رسول خدا (ص) بود و هنگامی هم که #امیرالمؤمنین (ع) به خلافت رسید، سیاست «تفضیل مالی» خلفای پیشین را مُلغی نموده، سیرهی خود را بر بازگشت به سیرهی «تسویهی مالی» رسول خدا (ص) استوار ساخت.
طبیعی بود که اتخاذ چنین سیاستی، بیش از همه، اعتراض بسیاری از #صحابه را به همراه داشته باشد؛ همان کسانی که به سبب سیاست خلفای پیشین، دچار فربگیِ مال و خوی اشرافی شده بودند و اکنون برایشان دشوار بود که بخواهند مجدداً به همان سنت گذشتهی رسول خدا (ع) بازگردند. لذا نخستین رگههای بغض برخی بزرگان نسبت به آن حضرت (ع) پدیدار گشت.
2️⃣ خونخواهیِ #عثمان؛ بهانهای در دست مخالفان امام (ع)؛
بهانهی خونخواهیِ عثمان، به دورانِ حیاتِ امیرالمؤمنین (ع) ختم نشد، بلکه به مثابه زخمی کهنه، تا دوران بعد از امام علی (ع) نیز باقی ماند و در بزنگاه مهمی همچون عاشورا، مجدداً سر باز کرد:
📜 از روز هفتم محرم، بر اساس فرمان #عبیداللهبنزیاد، قرار شد تا میان سپاه امام (ع) و #فرات، فاصله انداخته شود. نامهی ابنزیاد به #عمربنسعد اینگونه بود: «همانطور که اجازهی استفاده از آب به عثمان داده نشد، اجازهی استفاده از آب را به حسین و یارانش ندهید!» واقع قضیه این بود که تلاقی دادن این اقدام با اقدام محاصرهکنندگانِ جناب عثمان برای نرساندن آب، بسیار ناجوانمردانه بود؛ زیرا در آن روز، تنها کسی که کوشید تا مردم را قانع کند تا آب به عثمان بدهند، امام علی (ع) بود!
3️⃣ عملیات روانی #معاویه برای ناکارآمد جلوه دادن حکومت علوی (ع)؛
از جمله ویژگیهای معاویه، نیرنگبازی او بود؛ به گونهای که افراط وی در حیلهگری، دستهای از اطرافیان امام (ع) را به این جمعبندی رسانده بود که معاویه از امیرالمؤمنین (ع) باهوشتر و سیّاستر است! همین خطای در محاسبات سبب شد تا عدهای از اطرافیان امام (ع)، به وی اعتراض کنند. آنان معتقد بودند که علی (ع) باید بر معاویه «به هر قیمتی» غلبه یابد، ولو آنکه مقداری هم به حیلهگری متوسل شود! اما ناگفته پیداست که سیرهی امیرالمؤمنین (ع)، از اساس چنین نبود؛ زیرا وقتی بنای بر رعایت #تقوا و #اخلاق باشد، دیگر نمیتوان به هر قیمتی دشمن را از میدان به در کرد. لذا همین پایبندی به اخلاق و تقوای سیاسیِ امیرالمؤمنین (ع) سبب شد تا عدهای به مخالفت با وی برخاسته، بذر کینه را در دلهای خود نسبت به آن حضرت بکارند.
4️⃣ #خوارج و کینهتوزی آنان نسبت به امام علی (ع)؛
واقع قضیه آن است که «خوارج»، بر سر ماجرای #حکمیت، کینهای عمیق از سرکردگانِ هر دو جبهه به دل داشتند که تنها بخشی از آن، منجر به شهادت امام (ع) در مسجد شد. اما بخش اعظمی از آن کینهها در طول سالیانِ متمادی در دلهای برخی بازماندگانِ نهروان باقی ماند که در مقاطع جلوترِ تاریخی همچون عاشورا، کمکم رخ نمود. در میدان #کربلا، برخی از افراد کلیدیِ سپاه عمرسعد، از بازماندگان اصلی جبههی خوارج بودند که به عنوان نمونه میتوان به اشخاصی چون «شمربنذيالجوشن» و «شبثبنربعي» اشاره نمود.
📚 پینوشت: برای آگاهی از مستندات این نوشتار، میتوانید به گفتار چهارم از کتاب «شجره خبیثه جهل و کینه» مراجعه فرمایید.
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
#شجره_خبیثه_جهل_و_کینه #محرم
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 واکاوی سلسله ریشههای تاریخیِ واقعه #عاشورا
👈🏻 قسمت 6️⃣؛ خَلق بدعتهای بسیار از سوی #معاویه
💡 اگرچه ذکر مصادیقِ بدعتگذاریهای معاویه بسیار است، اما بنای نوشتار حاضر بر آن است که بیشتر به آن دسته از بدعتهای معاویه بپردازد که به نحوی غیرمستقیم، در وقوع رخداد عاشورا مؤثر بوده است.
1️⃣ سیاست جعل حدیث؛
معاویه افرادی را صرفاً برای #جعل_حدیث استخدام کرده بود که آنان، احادیث زیادی را در فضیلت #بنیامیه و مذمت #بنیهاشم میساختند و حتی #مکتب_تاریخنگاری_شام، اساساً در چنین فضایی شکل گرفت. در مکتوبات آنان، تهمتهای ناروایی بر خاندان عصمت و طهارت وارد شد تا آنجا که در نهایت، قیام #امام_حسین (ع) برای احیای سنّت نبوی (ص)، به عنوان «شورشی» معرفی گردید که نظم عمومی جامعهی اسلامی را بر هم زده است! در مقابل، به جای محکوم کردن #یزید به دلیل ارتکاب اَعمال ضدانسانی، رفتار او را با این توجیه که عمل به «اجتهاد» کرده، تصدیق و تأیید کردند!
2️⃣ تبدیل #خلافت به #سلطنت؛
معاویه، به نوعی، اولین «#پادشاه» دورهی اسلامی است. عملکرد وی در تثبیت جایگاه «سلطنت» به جای «خلافت»، روندی بلندمدت بود. نقل است که وقتی جناب عمربنخطاب، بر سر راه خود به #فلسطین از کنارههای شام عبور میکرد، به سوارانِ مجلّل و محتشمی برخورد. رئیس این سواران، معاویه بود. #عمر با دیدن جاه و تشریفات او اظهار تعجب کرد و گفت: «این وضع، آیا محمدی (ص) است یا کسروی؟!» معاویه پاسخی نداشت، اما از روی سیاست فوراً گفت: «چون من در مرزهای اسلامی زندگی میکنم، جاه و جلال من نشانهی عظمت و حشمت اسلام است!»
3️⃣ تکیهی افراطی بر عنصر «عربیّت» و تحقیرِ غیرعربهای امت رسولالله (ص)؛
معاویه مبنای حکومت خود را بر #عصبیت قومی و قبیلهای استوار کرده بود. احیای ملیگرایی و عُروبت (عربگرایی) شعار بنیامیه در حاکمیت خود بر جامعهای بود که بخش قابلتوجهی از آن را #موالی و مسلمانانِ غیرعرب تشکیل میدادند. معاویه برای اجرای سیاست عربگرایی خود، در بخشنامهای به #زیادبنابیه ـ حاکم بصره و سپس کوفه ـ دستور میدهد که سهمیهی موالی و عجم را از بیتالمال کم کند، در جنگها #عجم را سپر #عرب سازد، هیچیک از عجمها را مناصب دولتی نداده و اجازه ندهد که آنان با دختران عرب ازدواج کنند... تا آنان را تحقیر نماید.
4️⃣ #مرجئه، مستمسکی برای توجیه فجایع امویان؛
اساس تفکرِ «مرجئه»، عبارت بود از اینکه: ایمان، تنها اعتقادی قلبی است و با وجود ایمان، هیچ گناهی به انسان ضرر نمیرساند. کسی که در دل مؤمن باشد، هر چند با زبان اظهار کفر نماید یا در عمل #گناه_کبیره کند، چون از دنیا رود، داوری در خصوص اهل #بهشت یا #دوزخ بودن او، باید تا روز قیامت به تأخیر افتد و دیگران حق ندارند در این خصوص قضاوتی نمایند. این تلقی، به زبان امروزی، اینطور میشود: «هر کاری میخواهی بکن، فقط دلت پاک باشد»!
❌ اساساً تلازم و هماهنگی خوبی میان عملکرد سیاسیِ امویان و تفکر مرجئه وجود داشت. در پناه چنین تفکری، یک حاکم عیّاش به راحتی میتوانست ادعای ایمان کند و سپس هر عملی که میخواهد انجام دهد و بعد از آن، با تکیه به پندارهای مرجئه، خود را رستگار بداند.
5️⃣ سبّ و لعن علی (ع) بر سر منابر، به مثابه بخشنامهای رسمی؛
یکی از بدعتهای معاویه که ابتدائاً شکلی محدود داشت، اما اندکاندک ابعادی گسترده به خود گرفت و در قالب «بخشنامهای رسمی» به سرار بلاد اسلامی ابلاغ شد، حکم سب و لعن علی (ع) بر سر منابر بود.
📜 نقل است که گروهی از بنیامیه به معاویه گفتند: ای امیرالمؤمنین! تو به آنچه آرزو داشتی (سلطنت) رسیدی، چه بهتر که دیگر دست از این مرد [مقصود، علی (ع) است] برداری و لعنش نگوئی. معاویه گفت: نه، به خدا قسم چندان به این عمل ادامه میدهم تا کودکان با این روش بزرگ شوند و بزرگسالان با این خوی و منش به پیری برسند تا دیگر کسی فضلیتی دربارهی علی [ع] ذکر نکند!
⛔️ این روند تا بدانجا پیش رفت که نهتنها پیروی از سلالهی پاک رسول خدا (ص)، زشت شمرده میشد، بلکه حتی بردن نام آنان نیز در جامعه غیرممکن بود تا بدین ترتیب، یک نسل کامل با بغض و عداوت علیبنابیطالب (ع) خو گیرند و رشد کنند و این کینه و عداوت را سینهبهسینه به نسلهای بعد ـ تا بزنگاه عاشورا ـ منتقل نمایند.
📚 پینوشت: برای آگاهی از مستندات این نوشتار، به گفتار پنجم از کتاب «شجره خبیثه جهل و کینه» مراجعه فرمایید.
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
#شجره_خبیثه_جهل_و_کینه #محرم
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 واکاوی سلسله ریشههای تاریخیِ واقعه #عاشورا
🔚 قسمت 7️⃣ و پایانی؛ توصیف برخی مؤلفههای حکومت یزیدبنمعاویه
در شمارههای پیشین، برخی از ریشههای تاریخیِ واقعه عاشورا بررسی شد؛ ریشههایی که به تدریج، زمینه لازم برای ولایتعهدی #یزیدبنمعاویه را فراهم نمود. بدین ترتیب، یزید تنها سه روز پس از دفن پدر، رسماً در #دمشق حکومت خود را اعلام نمود و شامیان با وی بیعت کردند.
1️⃣ ننگینترین خلیفهی #تاریخ_اسلام!
عبدالحسین زرینکوب میگوید: «در #تاریخ_خلفا هیچ نامی شومتر و نفرتانگیزتر از نام #یزید نیست! خلافت کوتاه او ـ که فقط سه سال و نیم به طول انجامید ـ از نظر مسلمانان چیزی جز یک سلسله فجایع مستمر نبود. یک سال حسینبنعلی (ع) را کُشت، یک سال #مدینه را غارت کرد و یک سال هم #کعبه را به سنگ و آتش بست! هر یک از این سه واقعه میتوانست یک خلیفه و یک خاندان را ننگین کند؛ اما از شوربختی، ننگ هر سه گناه بر گردن او افتاد...» به واقع، در میان سلاطینِ #اموی و #عباسی، شاید نتوان منفورتر از یزیدبنمعاویه یافت! ضمن آنکه با بررسی نقلهای تاریخی، در هیچکجا نمیبینیم که امام معصوم (ع) دربارهی خلیفهی همعصر خودش، شبیه به آن جملهای را که سیدالشهدا (ع) دربارهی یزید گفته، بیان کرده باشد:
💬 «اگر حکومت به دست کسی مثل یزید باشد، باید با اسلام خداحافظی کرد!»
2️⃣ فسق علنی
فسق یزید، آنچنان عیان بود که حتی بزرگان اموی نیز بدان اذعان داشتند. هنگامی که #معاویه، زیادبنابیه را در جریانِ تصمیمش مبنی بر ولایتعهدی یزید گذاشت، زیاد با تعجب [خطاب به معاویه] گفت:
📜 «آیا میدانی اگر مردم را برای #بیعت با یزید فرابخوانم، چه میگویند؟ درحالی که او با #سگ و میمون بازی میکند و جامههای رنگین پوشیده، پیوسته #شراب مینوشد و شب را با ساز و آواز میگذراند؟ این در حالی است که هنوز حسینبنعلی، عبداللّهبنعباس، عبداللّهبنزبیر و عبداللّهبنعمر، هنوز در محضر و منظر مردم هستند...»
3️⃣ بدعتهای یزید
اگرچه معاویه در بدعتگذاری ید طولایی داشت، اما فرزند وی نیز در نوع خود، گنجینهای از بدعتهای مختلف بود. #علامه_عسکری میگويد:
«یزید اولین خلیفهاى بود كه سنت آوازخوانی و بادهگساری را در اسلام بنا نهاد. مغنّیانِ آوازهخوان را در پناه خود آورد و بیباكانه به شرب خمرِ آشكار پرداخت. «سرجون» و «اخطل» نصرانیِ شاعر، ندیم و همپیالهی او بودند و برخى مطربانِ بدمست، يله و رها نزد او میآمدند و وی خلعتشان میداد...»
4️⃣ واقعهی «حَرّه»
یکی از وحشتناکترین جنایات امویان پس از به شهادت رساندن امام حسین (ع)، «واقعهی حَرّه» بود. #حره نام دو رشتهکوه در مدینه است که در دو سمت شرق و غرب این شهر قرار دارد. این جنایت، در نزدیکی حرهی غربی و در سال 63هجری رخ داد.
طبق وعدهی یزید، سه روز اموال شهر برای سپاهیان #شام حلال شمرده شد و آنها از هیچ جنایتی فروگذار نکردند! در این میان علاوه بر کشته شدن عدهی زیادی، به بسیاری از زنان نیز تجاوز شد. مسلمبنعقبه بسیاری از اسیران را به قتل رساند. در میان مقتولین کسانی از میان صحابهی #پیامبر (ص) نیز بودند که بعد از کشته شدن، سرشان از تن جدا گردید.
5️⃣ حمله به خانهی خدا و آتش زدن کعبه
مسلمبنعقبه پس از آلودن دستش به خون مردم مدینه، راهی #مکه شد تا عبداللهبنزبیر را به فرمانِ یزید در آورَد. در میانهی راه اما اجلش فرارسید و به فرمان یزید، حُصَیْنبننُمَیْر به جای وی امیر سپاه شام شد. او به سوی مکه رفته و به مدت چندماه، از اطراف شهر و از روی کوهها، با #منجنیق به کعبه، آتش و سنگ پرتاب میکرد. بدین ترتیب با آتش زدن #خانه_خدا، جنایتی دیگر بر فهرست بلندبالای کارنامهی سیاه یزیدبنمعاویه افزوده شد و کماکان او را در صدر جدولِ منفورترین خلفای تاریخ اسلام نگاه داشت!
📚 پینوشت: برای آگاهی از مستندات این نوشتار، به گفتار ششم از کتاب «شجره خبیثه جهل و کینه» مراجعه فرمایید.
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
#شجره_خبیثه_جهل_و_کینه #محرم
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 شیرینیِ سقوط #دیکتاتور، ارجح بر تلخیِ #اشغال_ایران!
🔺 بازخوانیِ شادی عمومی مردم ایران در فقرهی سقوط رضاشاه
🔹 از منابع تاریخی اینطور بر میآید که خوشحالی مردم ایران از #سقوط_رضاشاه، از مسلمّات تاریخ ایران است. اگرچه مقارنِ این واقعهی مسرّتبخش، ایران دچار یک عارضهی غمبار نیز شد و آن، اشغال کشور به دست قوای #متفقین بود ـ که تبعات و خسارات فراوانی به بار آورد ـ اما نکتهی جالبتوجه اینجاست که مردم ایران، گویا سقوط رضاشاهِ دیکتاتور برایشان به قدری مسرتبخش بوده که شیرینی آن، بر تلخیِ اشغال کشورشان به دست دشمن، غلبه داشته است؛ به دیگر سخن، ظلم و ستم #پهلوی_اول بر مردم ایران و حتی بسیاری از #نخبگان، آنقدر گران آمده بوده که سختیِ اشغال کشور، برایشان قابلتحملتر بود!
🔹 در ادامه، به برخی شواهد تاریخی ـ که مؤیِّد این خوشحالی و شادمانی است ـ اشاره خواهد شد:
1️⃣ قهرمانمیرزا سالور، در خاطرات روزانهی خود در آن دوره، به دلایل شادمانی مردم از پایانِ دوران #رضاشاه چنین اشاره میکند:
📜 «تمام مردم از این پیشامد شادند؛ حتی آن مردِ از کارافتاده، آن ضعیفهی دهاتیِ پیرِ عاجز، چرا؟ او برای آنکه کلاه فرنگی سر گذاشته، [و آن یکی] برای آنکه رویش باز شده. آنها که مال و حال و جان و کسانشان از دست رفته، جای خود دارند. زن و مرد این مملکت ـ سوای معدودی ـ هر یک… بغض و کینه در دل داشتند؛ [آن مرد،] پنجاه سال عمامهی شیرشکری به سر داشت، عبا به دوش، با یک قبضه ریش، [امّا] او را به شکل دیگری درآوردند! [این اجبار،] مخالف عقیده و عادت دیرینهی او بود. قهراً عداوت پیدا کرد. به فلان پیرزن هیچ ستمی، ظلمی نشده بود اما برای آنکه گفتند تو باید سرِ باز بیرون بیایی، کینه در دل گرفت و نفرین کرد، بهخدا مینالید….»
2️⃣ چندماه پیش از اشغال ایران، سفیر #انگلیس در خرداد ۱۳۲۰ش به وزارت خارجهی ایران هشدار داده بود مبنی بر اینکه:
📜 «شاه تقریباً مورد تنفر عمومی است و نمیتواند بر حمایت کامل ارتش خود متکی باشد. لحظه مناسبی برای برکناری شاه و یا حتی پایان دادن به پادشاهیِ پهلوی فراهم آمده است. بیشتر مردم ایران از هرگونه انقلابی خشنود خواهند شد….»
همچنین وابستهی مطبوعاتی انگلیس در تهران نیز چنین گزارش داد:
📜 «اکثریت وسیع مردم از شاه متنفرند و از هرگونه تغییری استقبال خواهند کرد. به نظر میرسد که این مردم حتی گسترش #جنگ در ایران را به بقای رژیمِ حاضر ترجیح خواهند داد. بیشتر مردم معتقدند که جدا از این واقعیت که ایران ضعیفتر از آن است که بتواند در مقابل آلمان یا روسیه ایستادگی کند، دلیلی برای جنگیدنِ [با] آنان وجود ندارد؛ آنها [یعنی مردم] از شاه متنفرند و بنابراین میپرسند که چرا باید برای دوام حکومت وی بجنگند!»
3️⃣ میزان استبداد رضاشاه به قدری بود که برخی مخالفانش، با تعابیر عجیبی از وی یاد میکردند! نقل یک خاطره از خانم «چهرزاد بهار»، آخرین فرزند #ملکالشعرای_بهار، در این باب جالبتوجه است:
💬 «رابطهی [ملکالشعرای] #بهار با #رضاخان، فرازونشیبهای زیادی داشت، اما مهم این است که پدر هیچوقت از او خوشش نیامد. در روزی که داشت از کشور خارج میشد، پدر با خوشحالی با مادر تماس گرفت و گفت: «هیولا رفت، هیولا رفت!» این را بارها مادرم نقل میکرد….»
4️⃣ #امام_خمینی (ره) در سخنرانی معروف خود در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ (عصر عاشورا) در قم، ضمن نصیحت و اخطار به محمدرضاشاه، فرمودند:
💬 «…من یک قصهای را برای شما نقل میکنم که پیرمردهایتان… یادشان است. سه دسته ـ سه مملکت اجنبی ـ به ما حمله کرد: شوروی، انگلستان، امریکا به مملکت ایران حمله کردند؛ مملکت ایران را قبضه کردند؛ اموال مردم در معرض تلف بود، نوامیس مردم در معرض هتک بود، لکن خدا میداند که مردم شاد بودند برای اینکه #پهلوی رفت….»
👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
#فرار_رضاشاه #25_شهریور #شهریور_1320
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 پدیدهای «نامیرا» و «اثرگذار» به نام زبان فارسی؛ بخش 1️⃣
🔹 #زبان_فارسی را در طول #تاریخ_ایران، باید به مثابه پدیدهای «نامیرا» و البته بسیار «اثرگذار» دانست؛ #نامیرا بدین جهت که در کوران حوادثی چون حمله سپاه اعراب به ایران، حمله #مغول و... از گزند حوادث بنیانکَن جان سالم به در بُرد؛ و اثرگذار بدان جهت که نه تنها تهدید متجاوزان، خم به ابرویش نیاورد، بلکه این زبان فارسی بود که بر مهاجمان اثر گذاشت و با اثرگذاری و لطافت مثالزدنیاش، به مرور زمان از ضرب خشونت اقوام مهاجم کاسته، رنگوبویی فارسی و ایرانی به آنان بخشید.
از مهمترین مقاطعی که در تاریخ این سرزمین، «نامیرایی» و «اثرگذاری» زبان فارسی بسیار مشهود بوده، میتوان به سه مقطع زیر اشاره نمود:
1️⃣ حمله اعراب به ایران
در خلال فتوح نخستین ـ که منجر به فتح سرزمینهای بسیاری توسط سپاهیان مسلمان گردید ـ بسیاری از سرزمینها از حیث زبانی مغلوب اعراب گردید؛ بدین معنا که مهمترین این بلاد یعنی #شام، #عراق، #مصر و #شمال_آفريقا، به تدریج عربزبان شدند[1] و آنطور که امروز نیز پیداست، عمدهی این سرزمینها کماکان در زمرهی کشورهای عربی به حساب میآیند؛ به عنوان نمونه، امروزه در مصر، زبان #قبطی ـ که زبان قدیم مصریان بوده ـ رواجی ندارد و زبان عربی جایگزین آن شده است.
اما برخلاف اینگونه زبانها، زبان فارسی به رغم اختیار کردن سکوتی اجباری به درازای دو قرن (از زمان #حمله_اعراب_به_ایران تا تأسیس حکومت نیمهمستقل #طاهریان در اوایل قرن سوم هجری)، در زمان #سامانیان با «رنسانسی ادبی» مواجه شد و توانست پس از گذشت بیش از دو قرن، مجدداً سربرآورده و به حیات گذشتهی خود با قوّت ادامه دهد. حمایت دربار سامانی یا امرای محلیشان از زبان فارسی، در حکم قوهی محرکهای بود که در پس نهضت احیای فرهنگ و ادب ایران ایفای نقش میکرد.[2] ماحصل این رنسانس ادبی، ظهور مشاهیری چون #رودکی، #دقیقی توسی (نخستین سرایندهی #شاهنامه) و #شهید_بلخی در عرصه شعر و #ادب_فارسی بود.
(ادامه دارد...)
📚 پینوشتها:
1. حسین مفتخری، «ایران و اسلام؛ هویت ایراني، میراث اسلامی»، مجله جستارهای تاریخی، پاییز و زمستان 1392.
2. ادموند هرتسیگ و سارا استوارت، ایران در نخستین سدههای اسلامی، ترجمه کاظم فیروزمند، تهران: مرکز، 1394، ص13.
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
#رنسانس_ادبی #فتح_ایران
💠اندیشکده برهان💠
@BORHAN_IR
🔶 پدیدهای «نامیرا» و «اثرگذار» به نام زبان فارسی؛ بخش 2️⃣
2️⃣ حمله مغول
بنای استوار #زبان_فارسی ـ که پس از رنسانی ادبی سامانیان، حیاتی مجدد یافته بود ـ دوباره در دوران حملات مغول مورد تهدید جدی واقع شد. اما در اینجا نیز «نامیرایی» زبان فارسی، مانع از آن شد که با یورش تمدنسوز #مغول، این زبان از میان برود؛ بلکه خصیصهی «اثرگذاری» این زبان موجب گردید که به عکس، تأثیری شگرف بر #مغولان گذارد. بر این اساس، حملهی مغول در قرن هفتم نه تنها نتوانست گسستی تاریخی در فرهنگ و #هویت ایرانی ایجاد کند، بلکه این ایرانیان بودند که توانستند رفتهرفته ادب، تربیت و مدنیت را به مغولان یاد بدهند؛ به دیگر سخن، هجوم و استیلای ویرانگر این قوم باعث مغولی شدن جامعهی ایران نشد، بلکه بهعکس قوم مغول را ایرانی و بلکه فارسیزبان کرد.[3]
ایلخانان مغول اگرچه حدوداً یک قرن بر ایران حکومت کردند، ولی از نسل سوم به بعد، دیگر مغول خالص نبودند، بلکه مسلمان شدند و به کلی در فرهنگ اسلامی ـ ایرانی مستحیل گشتند؛ به نحوی که حتی پادشاهان مغولنژاد به فارسی #شعر هم میگفتند.[4]
3️⃣ حمله تیمور گورکانی
در خلال حملهی #تیمور_لنگ به ایران، بازهم وجوه ممیزهی دوگانهی زبان فارسی به کار آمد؛ به نحوی که فرزندان تیمور، حتی بیش از اَخلاف چنگیز، مقهور تمدن و فرهنگ اسلامی ـ ایرانی شدند و نسبت به خطاطی، نقاشی، کتاب، موسیقی و اغلب هنرها از خود حساسیت فوقالعاده نشان دادند. به عنوان نمونه #شاهرخ، فرزند تیمور، یکی از معاریف این عرصه بود که نسبت به ادبیات فارسی و هنر علاقه داشت و به امر همسرش گوهرشاد، مسجدِ نامآشنای گوهرشاد در جوار #حرم_رضوی (ع) بنا شد.[5]
🔹 نمونههای بالا، به خوبی بیانگر دو خصیصهی «نامیرایی» و «اثرگذاریِ» فوقالعادهی زبان فارسی است و گویای این واقعیت است که زبان فارسی، در طول اعصار و در خلال ناملایمات تاریخ، نه تنها از میان نرفته، بلکه به عکسْ همچون فولادی آبدیده در کوران حوادث، روزبهروز سرزندهتر شده و اکنون به عنوان میراثی گرانبها برای ایرانیان به یادگار مانده است. لذا میطلبد که به نحوی شایسته و درخور، از کیان ارزشمندش محافظت شود؛ موضوعی که چندی پیش، #مقام_معظم_رهبری نیز به بهانهی دیدار رمضانی با شعرا، به آن گوشزد کرده، فرمودند:
💬 «راجعبه زبان [فارسی]، بنده حقیقتش [این است که] نگرانم؛ واقعاً نگرانم.... من از صداوسیما گلهمندم به خاطر اینکه به جای اینکه زبان صحیح را، زبان معیار را، زبان صیقلخوردهی کاملاً درست را ترویج کنند، زبان بیهویّت، گاهی غلط، تعبیرهای غلط و بدتر از همه پُر از تعبیرات فرنگی و خارجی و مانند اینها را دارند ترویج میکنند.... ما بیخود و مُفتامُفت داریم زبان خودمان را آلوده میکنیم به زوائد مضر....»[6]
📚 پینوشتها:
3. حلیمه جعفرپور و محسن معصومی، «ریچارد فرای و روایت پیوستگی فرهنگ ایرانی»، مجله ایران نامگ، بهار 1396.
4. عبدالحسین زرینکوب، آشنایی با تاریخ ایران، تهران: سخن، 1395، ص285.
5. پیشین، ص290 و 291.
6. بیانات معظمله در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی ع، 30 اردیبهشت 1398.
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
#مسجد_گوهرشاد
💠اندیشکده برهان💠
@BORHAN_IR
🔶 #جنگ_تحمیلی؛ عرصهای درونزا برای ارتقاء ملی و برونگرا برای رشد جبهه مقاومت
🔹 در بدو پیروزی انقلاب، چالش اصلی #انقلاب_اسلامی با نظام سلطه (در حوزه مسائل نظامی)، وجود موانع جدی بر سر خرید و دریافت ابتداییترین تجهیزات نظامی برای کشور بود. جمهوری اسلامی، در دوران #دفاع_مقدس ـ خصوصاً در اوایل آن ـ از جهات گوناگون، با محدودیتهای بسیاری در حوزهی تهیهی سلاح، مهمّات و ابزارهای جنگی مواجه بود. این محدودیتها در حالی بود که طرف مقابلِ میدان یعنی #رژیم_بعث #عراق، نهتنها از پشتیبانی سیاسی، نظامی و اقتصادیِ ابرقدرتها برخوردار بود، بلکه از این فراتر، برخی محدودیتها و تحریمهایی هم که تا پیش از جنگ ۸ساله شامل حالش میشد، با شروع #جنگ از او برداشته شد تا در مقابل جبهه انقلاب، با فراغ بال بیشتری به درگیری بپردازد!
🔹 اما با تمام این اوصاف و علیرغم عدم تقارنی که در میزان داشتههای مادیِ دو جبهه مشاهده میشد، به سبب آنکه انقلاب اسلامی دین خدا را نصرت کرد و در مسیر #صراط_مستیقم گام برداشته بود، خدای متعال نیز آن را نصرت کرده، اقتدار و توان نظامیاش را تا بدانجا بالا بُرد که امروزه نهتنها در حوزهی نظامی و تسلیحاتی به مرز خودکفایی رسیده، بلکه در راستای حمایت از مظلوم و تحقق #آرمان_قدس_شریف، تسلیحات خود را به برخی کشورها، مِنجمله گروههای عضو #جبهه_مقاومت ارسال مینماید. به دیگر سخن، ملتی که روزگاری، محتاج تأمین اوّلیات خود برای دفاع از خاکش بود، امروز نهتنها خاک خود را تمام و کمال حفظ کرده، بلکه #عمق_راهبردی خود را نیز افزایش داده و #محور_مقاومت را با توان نظامیِ بومیِ خویش تجهیز نموده است؛ موضوعی که به درستی در #بیاینه_گام_دوم_انقلاب از سوی #مقام_معظم_رهبری بدان اشاره شده است...
👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 امامِ امت، خطقرمز اصلیِ حفظ امت
🔺 تأملی در #هویت_مشترک «#امام_و_امت» در جامعه اسلامی
🔹 در تاریخ #کربلا، نقل است که «عبداللهبنمطیع» ـ از هوادارانِ عبداللهبنزبیر ـ در ملاقاتی که با #سیدالشهدا (ع) در راه مدینه به مکه داشته، از تعابیر عجیبی در وصف آن حضرت استفاده میکند که جالبتوجه است؛ مثلاً میگوید: «اگر #بنیامیه تو را بکشند، دیگر در کشتن هیچکس هراسی نخواهند داشت...»؛ یا اینکه: «اگر تو کشته شوی، ما مسلمانان به بندگی و بردگی [#یزید] در خواهیم آمد...»
🔹 تعابیری از این دست ـ که نمونههای آن در نهضت #عاشورا کم هم نیست ـ علاوه بر آنکه حاکی از جایگاه والای آن حضرت در میان #امت است، حقیقتی دیگر را نیز در خود نهفته دارد و آن، موقعیت ویژهی حسینبنعلی (ع) در حراست از کیان امت اسلام است:
💡 فارغ از آنکه #حسینبنعلی (ع)، در کسوت امامِ مفترضالطَّاعهی شیعیان دیده شود یا در جایگاه فردی والامقام و عدالتطلب ـ که حسّ احترام بسیاری از بزرگان امت را بر میانگیزد ـ در هر دو حالت، وی آنقدر جایگاهش رفیع است که اگر این جایگاه هتک شود، راه بر هرگونه گردنکشی و تجاوزی بر امتِ اسلام هموار خواهد شد! این قلقِ تاریخی، حقیقتی است که باید در هر عصر و زمانی مورد توجهِ جدی قرار گیرد...
⚠️ مبتنی بر این قلق، نقد و انتقاد در جامعهی اسلامی، سازوکارها و الزاماتِ خاص خود را دارد؛ به نحوی که اگر این الزامات و خطوط قرمز، در هنگام بیان نقدها، رعایت نشده و مسیر بیان نقدها، خواسته یا ناخواسته، به سمتوسویی هدایت شود که بابِ تندگویی و هتاکی به سوی امام امت باز شده و نوک پیکان تمام گلایهها و شکایتها به سوی شخص #امام نشانه رود، آنگاه مردم جامعه ـ یا همان امتِ امام ـ دیگر نباید تصور کنند که با این شیوه، مشکلاتِ کشور حلوفصل خواهد شد و شرایط بهبود خواهد یافت؛ بلکه به عکس، این روش، سرآغاز از دست رفتن امنیت و موجودیتِ جامعهی اسلامی خواهد بود...
👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 اربعین، #میعادگاه انوار شیعیان گردِ خورشید وجود امام (ع)
🔺 معنای دیگر «الحسین یَجمَعُنا» چیست؟
🔹 در فرهنگ #تشیع، هویت #امام و #شیعیان، هویتی واحد و نوری یکپارچه است؛ به نحوی که شیعیانِ امام، در حکمِ شعاعی نورانی از خورشیدِ وجود امام هستند و پیوسته در تلاش برای بازگشت به سوی اصلِ نورانیشان ـ که همان امام معصوم است ـ میباشند؛ این رفتار، همانگونه که در قبال جنبهی نورانیِ امام معصوم صادق است، قطعاً میبایست در قبال جنبهی جسمانیِ امام نیز صادق باشد که تجلی تامّ آن، زیارت سیدالشهدا (ع) در #کربلا و در ایام #اربعین خواهد بود.
🔹 لذا تلاش و دغدغهی شیعیان و محبین سیدالشهدا در اقصینقاط عالم برای رساندن خودشان به حرم امن آن حضرت و تبدیل پراکندگیشان در زمین به اجتماع گستردهی اربعین، نشاندهنده هویت یکپارچه و نورانیِ امام ـ امت است و این معنا، تفسیر همان شعار معروف «الحسین یَجمَعُنا» است؛ مغناطیسِ خورشید عالمتابِ (ع) حسینی، در اربعین، قلوب یکایک محبین را ـ که در سرتاسر دنیا پراکنده شدهاند ـ در یکجا به دور خودش جمع میکند:
💬 «اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگرهی بینالمللی و جهانی، در یک سرزمینی که خود آن سرزمین خاطرهانگیز است؛ سرزمین خاطرهها است؛ خاطرههای باشکوه، خاطرههای عظیم، سرزمین شهدا، مزار کشتهشدگانِ راه خدا، [تا پیروان تشیع در] اینجا جمع بشوند و دست برادری و پیمان وفاداریِ هرچهبیشتر ببندند؛ این اربعین است…. میدانید یکی از علائم ایمان، #زیارت_اربعین است. یکی از معانی آن این است که شیعه یک جمع متفرقی بود؛ در مدینه، کوفه، بصره، اهواز، قم و خراسان بودند، همدیگر را کمتر میدیدند. یک کنگرهی جهانی لام بود برای شیعیان روزگار ائمه. این #کنگره_جهانی و وقتش را معین کردند؛ آن موعد، روز اربعین و جای شرکت، سرزمین کربلا است…. اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند، البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و دنبالهگیری از راهی است که ائمه هدی (ع) به ما ارائه دادند…»
👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
#مغناطیس_حسینی #هویت_مشترک #امام_و_امت #الحسین_یجمعنا
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 تأملی در روابط چهارگانهی میان «قوّه» و «ابزار»
🔺 تبیین بخشی از بیانات #رهبر_معظم_انقلاب در مراسم دانشآموختگی #دانشگاه_امام_حسین (ع)
🔹 #مقام_معظم_رهبری در فرمایشات دیروز خود در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین (ع)، با اشاره به بخشی از آیه 60 سوره مبارکه انفال (وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ)، دستهبندیِ دوگانهای از «مفهوم قدرت» را بیان فرمودند که با دو واژهی قرآنیِ «قُوَّة» و «رِبَاطِ الْخَيْل» از هم تفکیک میشدند: اوّلی به معنای «#قدرت، توان و نیرو» و دومی به معنای «#ابزار» است؛ به بیان سادهتر، میتوان این دو مفهومِ قرآنی را با دو کلیدواژه «قدرت» و «ابزار» جایگزین نمود.
🔹 با توجه به سیاق کلام معظمله در این سخنرانی، به نظر میرسد در اینجا مفهوم «قدرت» بیشتر ناظر به جنبههای نرم و «ابزار» ناظر به جنبههای سختِ قدرتنماییِ جبهه حق باشد و تقدم واژه «قُوَّة» بر «رِبَاطِ الْخَيْل» در آیه شریفه، به خوبی بیانگر اهمیت و اولویت مؤلفههای نرم قدرت در قیاس با مؤلفههای سخت آن است.
🔹 اما نکته شایان ذکر در این میان این است که اگر دو مفهوم «قدرت» و «ابزار» را در یک تلاقیِ دوگانه با مفاهیم «بومی»، «خداپایه» و «بیگانهپایه» قرار دهیم (به نحوی که دو مفهوم «خداپایه» و «بیگانهپایه»، در نسبت با «قدرت» و دو مفهوم «بومی» و «بیگانهپایه»، در نسبت با «ابزار» تعریف شوند)، آنگاه 4 حالت، متصور خواهد بود:
1️⃣ قدرت: خداپایه / ابزار: بومی
2️⃣ قدرت: خداپایه / ابزار: بیگانهپایه
3️⃣ قدرت: بیگانهپایه / ابزار: بومی
4️⃣ قدرت: بیگانهپایه / ابزار: بیگانهپایه
🔹 حالت اول هنگامی است که قدرت #جبهه_حق ـ یا شاید در یک کلام «اراده» جبهه حق ـ خداپایه بوده و بیگانگان (دشمنان خدا) را در مسیر تحقق خواست و ارادهاش، دخالت ندهد؛ در عین حال ابزارها و ادوات نظامیاش نیز کاملاً بومی و تحت اختیار و ارادهی خودش باشد.
🔹 حالت دوم هنگامی است که قدرت، خداپایه باشد، اما ابزارها و ادوات نظامی، بومی نبوده و متعلق به دیگران و تولید آنان باشد.
🔹 حالت سوم حالتی است که تولیدات ابزاریاش بومی باشد، اما آن ابزار را در جهت تحقق اراده و قدرتِ بیگانگان به کار گیرد.
🔹 و دست آخر، حالت چهارم هنگامی است که جبهه مذکور، هم ابزارها و ادوات جنگی و نظامیاش تولید بیگانگان باشد و هم اینکه این ابزار را در جهت تحقق اراده و قدرتِ بیگانگان و دشمنان خدا به کار گیرد.
❌ رژیم #پهلوی، مبتنی بر دستهبندی چهارگانهی بالا، در زمره دستهی چهارم قرار میگرفت و ناگفته پیداست که برای یک رژیم سیاسی، این حالت، بدترین حالت ممکن در میان حالات 4گانه است.
💡 مبتنی بر این نگاه، قدرومنزلت انقلاب شکوهمند اسلامی هنگامی بهتر فهم خواهد شد که دانسته شود این انقلاب، توانست ایران را ـ که در حضیضِ ذلتِ حالت چهارم در زمان #رژیم_پهلوی به سر میبُرد ـ در طول حدود 40 سال، به اوج عزتِ حالت اول ارتقاء داده و موجبات اعتلای ایران اسلامی را فراهم آورد.
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 پیوند اربعین حسینی (ع)، قیام خمینی (ره) و پیروزی انقلاب اسلامی
🔺 بازخوانی قیام ملت ایران به رهبری #امام_خمینی (ره) از نقطهنظر #اربعین
🔹 تاکنون ابعاد و لایههای گوناگونی از علل پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته؛ اما یکی از لایههای جالبتوجه در این میان، پیوند تاریخی و مفهومیِ نهضت امام خمینی (ره) با مفهوم «اربعین» و اصطلاحاً نهضت «چهلّمهای سیاسی» است.
🔹 ناگفته پیداست که انقلاب اسلامی، پیوند درهمتنیده و گستردهای با #مکتب_تشیع داشته و یکی از مهمترین بنمایههای این انقلاب، همانا نهضت #عاشورا بوده است. در این میان، یکی از مؤلفههای مهم #نهضت_حسینی (ع) که در روند روبهپیروزیِ انقلاب سهم بهسزایی داشت، الهام از ماجرای #اربعین_حسینی (ع) بود.
🔹 مقدمتاً باید گفت که در مکتب اسلام و لسان #قرآن، عدد چهل و مفهوم اربعین، از مفاهیم قابل توجه محسوب میشود و دارای مصادیقِ بسیاری است: كمال عقل در چهل سالگى، آثار چهل روز اخلاص، آثار حفظ #چهل_حديث، دعا براى چهل مؤمن، عدم پذيرش نماز شرابخوار تا چهل روز، تکمیل وعدهی الهیِ موسی (ع) در کوه طور از سی روز به چهل روز، استحباب #زيارت_اربعين و...[1] اما در میان این مصادیق، آن مصداقی که بیش از همه دارای ابعادِ سیاسی و اجتماعی بوده و مکتب تشیع به واسطه آن توانسته به بزرگترین توفیقات دست یابد، همانا اربعین شهادت سیدالشهدا (ع) است.
لذا اگرچه مفهوم «چهل»، با بسیاری مقولات دینی گره خورده، اما گره خوردن آن با چهلمین روز شهادت سیدالشهدا (ع)، پررنگتر از مصادیق دیگر است.
🔹 همین گرهخوردگی و درهمتنیدگیِ فراوان است که سبب شد انقلاب اسلامی مردم ایران بتواند از اربعینِ سیدالشهدا (ع) الهام گرفته و گرامیداشت چهلمین روزِ شهادت عدهای از مؤمنین را به عنوان ابزاری قدرتمند در جهت تحقق پیروزی نهایی نهضت علیه #طاغوت به کار گیرد.
👈🏻 این به کارگیری مفهومی، در چند مقطع حساس قابل رهگیری است:
▪️ #قیام_29_بهمن مردم #تبریز در سال 1356؛ به مثابه اربعینِ #قیام_19_دی مردم #قم
▪️ قیام 8 فرودین مردم #یزد در سال 1357؛ به مثابه اربعینِ 29 بهمن مردم تبریز
🔹 در واقع ملت ایران با الهام از «نهضت اربعینیه» و بزرگداشت شهدای خود در چهلمین روز از شهادتشان، در تلاش بود تا نام و یاد و هدف شهدای قم و تبریز را به عنوان نمادی از حقطلبی زنده نگه دارد؛ ماجرایی که مشابه آن در سال 61هجری و با هدف زنده نگه داشتن نهضت عاشورا، به طلایهداری امام سجاد (ع) و معاونتِ زینب کبری (س) صورت گرفت و پیام نهضت حسینی را با صدایی رسا به گوش همگان رساند. آری! با الهام از این روند بود که فریاد مظلومیت و حقطلبی ملت ایران، اربعین به اربعین، به گوش جهانیان رسید و در نهایت منجر به فروریختن پایههای طاغوت در این کشور گردید.
📚 پینوشتها:
1. محسن رنجبر، «پژوهشى در اربعين حسينى (ع)»، مجله تاريخ اسلام در آينه پژوهش، بهار 1384.
2. برای مطالعه بیشتر در این خصوص ر. ک. به: مصطفی شایسته، «اربعین به اربعین تا سقوط پهلوی»، وبگاه اندیشکده برهان.
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR
🔶 چگونه ارتحال شهادتگونهی «نسخهی دوّم امام (ره)» پیروزی انقلاب را تسریع نمود؟
🔹 اول آبان، سالروز ارتحال مرموز و مشکوک آیتالله سید #مصطفی_خمینی، فرزند برومند امام راحل عظیمالشأن است، همو که به فرموده #امام_خمینی (ره)، «#امید_آینده_اسلام» بود؛ اما گویی رفتنش، امیدی دوچندان به دلهای عاشقان بخشید تا برای پیشبرد انقلاب اسلامی، به نحو احسن از آن بهره گیرند.
🔹 در این نوشتار کوتاه برآنیم تا اهمّ دلایل و عواملی را که به واسطه ارتحال شهادتگونه فرزند امام (ره)، موجبات تسریع در روند #پیروزی_انقلاب را فراهم نمود، برشماریم...
👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
💠اندیشکده برهان💠
🆔 @BORHAN_IR