eitaa logo
اندیشکده برهان
154 دنبال‌کننده
74 عکس
1 ویدیو
3 فایل
Borhan_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 واکاوی سلسله ریشه‌های تاریخیِ واقعه 👈🏻 قسمت 1️⃣؛ مقدمه 🔹 هر حادثه‌ی تاریخی، بسته به وسعت، اهمیت و دامنه‌ی اثرگذاری‌اش، دارای سلسله ریشه‌هایی است که بسته به فاصله‌ی زمانیشان نسبت به وقوع آن حادثه، با تعبیر «ریشه‌های دور و نزدیک» از آن‌ها یاد می‌شود. 🌳 اگر درختی را تصور کنیم که رخداد تاریخیِ مورد بحث، به مثابه میوه‌ی آن بوده و فاصله‌ی فیزیکیِ میان میوه تا ریشه‌های این درخت نیز در حکم یک «بازه‌ی زمانی» در نظر گرفته شود، حال می‌توانیم بگوییم که علل و عوامل بسیار نزدیک به آن رخداد تاریخی، در حکم شاخه‌ها و بدنه‌ی درخت بوده و هرچقدر که از خودِ واقعه، در طول زمان، به عقب برگردیم، در حقیقت به ریشه‌ی درخت نزدیک‌تر می‌شویم. 💡 ریشه‌های دورتر، گاهی اوقات خود به طور مستقیم در وقوع حادثه نقش ایفا می‌کنند؛ اما در اغلب اوقات، ریشه‌های دورتر، مستقیماً در وقوع حادثه اثر نگذاشته، بلکه در طول سالیان متمادی، زمینه را طوری می‌چینند که عللِ نزدیک به آن حادثه، متأثر از بستر مناسبی که ریشه‌ها برایشان فراهم کرده‌اند، فرصت عرض اندام پیدا می‌کنند. 📝 در سلسله پیام‌های پیشِ رو، اگرچه ادعا نداریم که توانسته‌ایم سلسله ریشه‌های را به طور کامل و بی‌نقص احصاء کنیم، اما سعی‌مان بر آن بوده تا مهم‌ترین و نیز اثرگذارترین مقاطع زمانی، جریان‌ها و حتی افراد را که در این ماجرا ـ عمدتاً هم به طور غیرمستقیم ـ دخیل بوده‌اند، در حد بضاعت‌مان گرد آوریم. ⏳ روش ما در مواجهه با ریشه‌ها، حرکت در بسترِ «تسلسل زمانی» است؛ بدین معنا که ابتدائاً به پیشینه‌ی عصر عرب در پیش از اسلام پرداخته، سپس به رخداد متصل شده و به همین ترتیب در بستر زمان جلو می‌آییم تا به نزدیک‌ترین ریشه یعنیِ مفاسد دوران برسیم. ⚠️ هم‌چنین زاویه‌ی نگاه ما در این نوشتار، بیشتر از دریچه‌ی نگاهِ نخبگانی و تأثیر بر روندِ واقعه است. بدین ترتیب، اگرچه بخشی از و توده‌ی امت نیز به سهم خود در وقوع رخداد دخیل بوده‌اند، اما فارغ از میزان و کیفیتِ سهم آنان، بنای ما پرداختن به آن‌ها نیست و ممکن است در برخی موارد، تنها اشاره‌ای به نقش آن‌ها شده باشد، بدون آنکه نیت اصلی‌مان، پرداختن جدّی به آن‌ها باشد. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
yon.ir/36kBd 📚 کتاب «شجره خبیثه جهل و کینه» 📝تهیه و تنظیم : محمدمهدی ✅ پژوهه تاریخی (29) 🔸واکاوی سلسله تاریخیِ واقعۀ از عصر جاهلیت تا آستانۀ وقوع این رخداد 🔻این کتاب در 115 صفحه و در 6 گفتار، از سوی به زیور طبع آراسته گردیده است. عناوین گفتار‌های این کتاب : 🔹«فهم از مسئله رسالت و امامت» 🔹«؛ سرآغاز انحرافی بنیادین در امت اسلام» 🔹«سیاست‌های نخستین، زمینه‌ساز رخداد کربلا» 🔹«مصاف با حسین‌بن‌علی (ع)، تلافی دوران علوی (ع)» 🔹«خَلق بسیار از سوی معاویه» 🔹«توصیف مولفه‌های حکومت » 📖 در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم: ✳️ هر حادثه‌ی تاریخی، بسته به وسعت، اهمیت و دامنه‌ی اثرگذاری‌اش، دارای است که بسته به فاصله‌ی زمانیشان نسبت به وقوع آن حادثه، با تعبیر «ریشه‌های دور و نزدیک» از آن‌ها یاد می‌شود. 🔻اگر را تصور کنیم که رخداد تاریخیِ مورد بحث ما، به مثابه ثمره‌ی آن درخت بوده و فاصله‌ی فیزیکیِ میان میوه تا ریشه‌های این درخت نیز در حکم یک «بازه‌ی زمانی» در نظر گرفته شود، حال این‌طور می‌توانیم بگوییم که علل و عوامل بسیار به آن رخداد تاریخی ـ در این‌جا، واقعه‌ی ـ در حکم شاخه‌ها و بدنه‌ی درخت بوده و هرچقدر که از خودِ واقعه، در طول زمان، به عقب برمی‌گردیم، در حقیقت به درخت نزدیک‌تر می‌شویم. ✅ ریشه‌های ، گاهی اوقات خود به عنوان علت اصلیِ وقوع حادثه ایفای نقش کرده و تأثیر مستقیم دارند؛ اما در اغلب اوقات، ریشه‌های دورتر، مستقیماً در وقوع حادثه اثر نگذاشته، بلکه در طول سالیان متمادی، زمینه را طوری می‌چینند که عللِ نزدیک به آن حادثه، متأثر از مناسبی که آن ریشه‌ها برایشان فراهم کرده‌اند، فرصت عرض اندام پیدا می‌کنند. 🔷در نوشتار حاضر، اگرچه مطلقاً ادعا نداریم که توانسته‌ایم سلسله ریشه‌های کربلا را به طور کامل و بی‌نقص احصاء کنیم، اما سعی‌مان بر آن بوده تا مهم‌ترین و نیز مقاطع زمانی، جریان‌ها و حتی افراد را که در این ماجرا ـ عمدتاً هم به طور ـ دخیل بوده‌اند، در حد بضاعت‌مان گرد آوریم. 🛒 جهت تهیه کتاب روی لینک زیر کلیک کنید👇 🌐 yon.ir/iaswG 🆔 @didemanpub
🔶 واکاوی سلسله ریشه‌های تاریخیِ واقعه 👈🏻 قسمت 3️⃣؛ سقیفه، سرآغاز انحرافی بنیادین در امت اسلام 💡 از دیدگاه اندیشمندان الهی، ریشه‌ی اصلیِ رخداد عاشورا، چه‌بسا مهم‌تر از خودِ مصیبت عاشورا است؛ چنان‌که حضرت (ره) نیز به خوبی به این موضوع اشاره کرده، می‌فرمودند: 💬 «بالاترین مصیبتی که بر اسلام وارد شد، همین مصیبت سلب حکومت از حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ بود و عزای او از عزای بالاتر. مصیبت وارده بر و بر‌‎ ‌‏اسلام بالاتر است از آن مصیبتی که بر (س) وارد شد. اعظمِ مصیبت‌ها این مصیبت است که نگذاشتند مردم بفهمند اسلام یعنی چه؟» ❌ از جمله رفتارهایی که در خلال واقعه‌ی ، فرصت بروز یافت و زمینه را برای بدعت‌های بعدیِ بنی‌امیه ـ خاصه واقعه عاشورا ـ فراهم کرد، بازگشت امت به برخی خصلت‌های دوران بود: 1️⃣ تکیه بر شیخوخیّت و ریش‌سفیدی در عرب، تنها واحد سیاسی موجود و مطرح‌ در‌ جامعه، «قبیله‌» بود‌ و نظام سیاسی این ، بر «شیخوخیّت و ریش‌سفیدی» مبتنی بود. بر این اساس، ایجاب می‌کرد که اگر بنای بر انتخاب میان دو نفر جهت تصدی منصب مهمی بوده و یکی جوان‌تر و دیگری پیرتر ـ و در سنت عرب دارای عقل کامل ـ بوده باشد، فارغ از معیارهای دیگر، قطعاً کفه‌ی ترازو به نفع نفر دوم سنگینی خواهد کرد؛ ماجرایی که دقیقاً در جریان سقیفه‌ی بنی‌ساعده اتفاق افتاد و علی‌بن‌ابی‌طالبِ جوان، به سبب جوان بودن در قیاس با ابوبکرِ مُسن، به خلافت نرسید! شاهدمثال تاریخیِ تمسّکِ اصحاب سقیفه به این سنت جاهلی، گفته‌ی ابوعبیده‌ی جرّاح است؛ آنجا که وقتی خودداری حضرت را از بیعت با جناب ابوبکر می‌بیند، می‌گوید: 💬 «ای پسرعمو، تو کم‌سن‌وسال هستی و آنان بزرگان قوم تو هستند. تو به اندازه‌ی آنان تجربه و آشنایی با امور [خلافت و اداره‌ی جامعه] نداری. در کار خلافت از تو نیرومندتر است و کارها را از همه‌ی جوانب بررسی می‌کند. پس امر خلافت را به او واگذار....» 2️⃣ تکیه بر برتریِ نَسَبی در نظام ارزشی عصر جاهلی، «نَسَب» یکی از معیارهای تعیین‌کننده در برتری‌جویی افراد نسبت به یک‌دیگر بود. آن‌که از بالاتری برخوردار بود، قادر بود در تمامی تصمیمات قبیله‌ای و امور مختلف اجتماعی تأثیرگذار باشد. این در حالی بود که اساساً یکی از کارکردهای رسالت (ص) مبتنی بر آیه‌ی 13 سوره‌ی مبارکه‌ی حجرات، نفی چنین تفاخر و برتری‌طلبی‌ای بود تا از ره‌آورد این آیه، معیار برتری افراد در امت اسلام، نه «تفاخر نسبی»، بلکه «تقوای الهی» باشد. اگر نیک نظر بیفکنیم، خواهیم دید که همان تفاخری که در جاهلیت عرب، مبنای برتری بود، درست همان معیار در جریان سقیفه‌ی بنی‌ساعده نیز رخ نمود، به طوری که از جمع‌بندیِ گفت‌وگوهای بزرگان حاضر در سقیفه، این‌طور بر می‌آید که آن‌چه شرط لازم برای زمام‌داری مسلمانان است، الزاماً شایستگی و و فضیلت نیست، بلکه آن‌چه که باید جانب آن محترم شمرده شود، «شرافت قبیله‌ای» است که آن هم تنها در خلاصه می‌شود! 3️⃣ برتری‌جویی به سبب داشتن مال و ثروت بیش‌تر از دیگر معیارهای مهم در برتری‌جویی اعراب جاهلی بر یک‌دیگر، تفاخر به مال و ثروت زیاد بود؛ امری که با ظهور اسلام، مردود و مطرود شناخته شد. مبتنی بر این نگاه، یکی دیگر از وجوه سقیفه، آن‌جایی بود که جناب ، هنگامی که می‌خواست برخی فضائل جناب ابوبکر را برای تصدی جایگاه خلافت بر شمارد، به برتری وی از حیث مال و ثروت اشاره می‌کند: 💬 «تو از همه بر کار خلافت سزاوارتری؛ تو همراه پیامبر بودی و از نظر مال و ثروت از ما برتری؛ تو برترین مهاجران هستی... برای چه کسی سزاوار است که بر تو تقدم یابد؟! دستت را بگشا تا با تو بیعت کنیم.» جای تأمل دارد که در جامعه‌ی نبوی آن روز که می‌بایست تقوا و ارزش‌های الهی، ملاک برتری فرد باشد (آن‌هم برای تصدی والاترین جایگاه پس از رسول خدا (ص))، چطور باید برتری یک نفر از حیث مال و ثروت، معیاری برای برتری او جهت جانشینی رسول خدا (ص) باشد؟! 📚 پی‌نوشت: برای آگاهی از مستندات این نوشتار، می‌توانید به گفتار دوم از کتاب «شجره خبیثه جهل و کینه» مراجعه فرمایید. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 واکاوی سلسله ریشه‌های تاریخیِ واقعه 👈🏻 قسمت 5️⃣؛ مصاف با حسین‌بن‌علی (ع)، تلافی کینه‌های دوران علوی (ع) 💡 خطاب سپاهیان عمرسعد به (ع) با تعبیر «اِنّا نَقْتُلُکَ 👈🏻بغْضاً لِأبيکَ👉🏻»، حکایت از کینه‌هایی کهنه داشت که سرآغاز آن به دوران علوی (ع) بازمی‌گشت. لذا یکی از بسترهای مهمی که موجب ریخته‌شدن خون حسین‌بن‌علی (ع) شد، امتداد این کینه‌ورزی‌ها بود که در این قسمت، به برخی مصادیق آن اشاره خواهد شد. 1️⃣ بازگشت (ع) به سیاست «تسویه‌ی مالی» (ص)؛ همان‌طور که اشاره شد، یکی از سیاست‌های خلفای دوم و سوم، سیاست «تفضیل مالی» بود که نتیجه‌ی آن، رشد روزافزونِ و مال‌اندوزی در میان صحابه‌ی کبار بود. این سیاست، در تعارض با سیاستِ مالی رسول خدا (ص) بود و هنگامی هم که (ع) به خلافت رسید، سیاست «تفضیل مالی» خلفای پیشین را مُلغی نموده، سیره‌ی خود را بر بازگشت به سیره‌ی «تسویه‌ی مالی» رسول خدا (ص) استوار ساخت. طبیعی بود که اتخاذ چنین سیاستی، بیش از همه، اعتراض بسیاری از را به همراه داشته باشد؛ همان کسانی که به سبب سیاست خلفای پیشین، دچار فربگیِ مال و خوی اشرافی شده بودند و اکنون برایشان دشوار بود که بخواهند مجدداً به همان سنت گذشته‌ی رسول خدا (ع) بازگردند. لذا نخستین رگه‌های بغض برخی بزرگان نسبت به آن حضرت (ع) پدیدار گشت. 2️⃣ خون‌خواهیِ ؛ بهانه‌ای در دست مخالفان امام (ع)؛ بهانه‌ی خون‌خواهیِ عثمان، به دورانِ حیاتِ امیرالمؤمنین (ع) ختم نشد، بلکه به مثابه زخمی کهنه، تا دوران بعد از امام علی (ع) نیز باقی ماند و در بزنگاه مهمی هم‌چون عاشورا، مجدداً سر باز کرد: 📜 از روز هفتم محرم، بر اساس فرمان ، قرار شد تا میان سپاه امام (ع) و ، فاصله انداخته شود. نامه‌ی ابن‌زیاد به این‌گونه بود: «همان‌طور که اجازه‌ی استفاده از آب به عثمان داده نشد، اجازه‌ی استفاده از آب را به حسین و یارانش ندهید!» واقع قضیه این بود که تلاقی دادن این اقدام با اقدام محاصره‌کنندگانِ جناب عثمان برای نرساندن آب، بسیار ناجوانمردانه بود؛ زیرا در آن روز، تنها کسی که کوشید تا مردم را قانع کند تا آب به عثمان بدهند، امام علی (ع) بود! 3️⃣ عملیات روانی برای ناکارآمد جلوه دادن حکومت علوی (ع)؛ از جمله ویژگی‌های معاویه، نیرنگ‌بازی او بود؛ به گونه‌ای که افراط وی در حیله‌گری، دسته‌ای از اطرافیان امام (ع) را به این جمع‌بندی رسانده بود که معاویه از امیرالمؤمنین (ع) باهوش‌تر و سیّاس‌تر است! همین خطای در محاسبات سبب شد تا عده‌ای از اطرافیان امام (ع)، به وی اعتراض کنند. آنان معتقد بودند که علی (ع) باید بر معاویه «به هر قیمتی» غلبه یابد، ولو آن‌که مقداری هم به حیله‌گری متوسل شود! اما ناگفته پیداست که سیره‌ی امیرالمؤمنین (ع)، از اساس چنین نبود؛ زیرا وقتی بنای بر رعایت و باشد، دیگر نمی‌توان به هر قیمتی دشمن را از میدان به در کرد. لذا همین پایبندی به اخلاق و تقوای سیاسیِ امیرالمؤمنین (ع) سبب شد تا عده‌ای به مخالفت با وی برخاسته، بذر کینه را در دل‌های خود نسبت به آن حضرت بکارند. 4️⃣ و کینه‌توزی آنان نسبت به امام علی (ع)؛ واقع قضیه آن است که «خوارج»، بر سر ماجرای ، کینه‌ای عمیق از سرکردگانِ هر دو جبهه به دل داشتند که تنها بخشی از آن، منجر به شهادت امام (ع) در مسجد شد. اما بخش اعظمی از آن کینه‌ها در طول سالیانِ متمادی در دل‌های برخی بازماندگانِ نهروان باقی ماند که در مقاطع جلوترِ تاریخی همچون عاشورا، کم‌کم رخ نمود. در میدان ، برخی از افراد کلیدیِ سپاه عمرسعد، از بازماندگان اصلی جبهه‌ی خوارج بودند که به عنوان نمونه می‌توان به اشخاصی چون «شمربن‌ذي‌الجوشن» و «شبث‌بن‌ربعي» اشاره نمود. 📚 پی‌نوشت: برای آگاهی از مستندات این نوشتار، می‌توانید به گفتار چهارم از کتاب «شجره خبیثه جهل و کینه» مراجعه فرمایید. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 هزینه‌های سازش در کوفه 🔹 در حالی که در کوفه‌ی سال 61 هجری، حضور توانسته بود به خط مقاومت در آن شهر نظمی قابل‌قبول برای پیروزی ببخشد، امّا بهره‌گیری دشمن از عناصری چون اختلاف‌افکنی، و ، موجب شد تا انگیزه‌های شیعیان و هواداران در رو به کاستی گذارد و لااقل به صورت موقت در مقاومت و پایداری برای تغییر شرایط دنیای اسلام تردید نمایند. ⛔️ به نظر می‌رسد شیعیان و هواداران ولایت در کوفه چنین تصور می‌کردند که «زمان برای مقاومت حداکثری به دلیل قدرت طرف مقابل مهیا نبوده و می‌توان شرایط تغییر را در فرصت دیگری ایجاد کرد. در این فرض حسین‌بن‌علی (ع) نیز همچون گذشته به حیات اجتماعی خود ادامه داده و در جستجوی برهه‌ای برای تغییر نظام ظالمانه‌ی اموی اقدام خواهد نمود.» ❌ بر خلاف این تصور غلط که هزینه‌ی را کمتر از می‌داند، تعلل در حمایت از لااقل در محیط کوفه خسارت‌هایی را به بار آورد که تا حدود 14 قرن پس از آن نیز ادامه دارد. در حالی که کوفیان در تحلیل و یا تصمیم خود برای ادامه‌ی یاری نهضت امام (ع) به اشتباه و تردید افتاده بودند، از این موقعیت کمال استفاده را می‌کند و امام (ع) و یاران اندک او را در نزدیکی کوفه تحت وحشتناک‌ترین محاصره‌ها قرار می‌دهد. سازش موجب می‌شود تا (ع) و اهل‌بیت پاک او به فجیع‌ترین شیوه‌ای به برسند که پیش و پس از آن بی‌سابقه بوده است. 🗡 پس از آن در واقعه‌ی «حَرّه» جان و مال و آبروی مسلمین در مورد تاراج نظام ظالم اموی قرار می‌گیرد؛ کوفیان در ماجرای قیام ، و حکومت مصعب‌بن‌زبیر متحمل هزینه‌های جانی و مالی فراوان می‌شوند و در نهایت در سال 75 هجری، بن یوسف سقفی از سوی عبدالملک بر ایشان حاکم می‌گردد... هزینه‌های فراوان سازش موجب می‌شود برای اولین بار زندان‌هایی بدون سقف و مختلط برای زن و مردِ کوفی فراهم گردد و به نقل در آن زندان‌ها آب مخلوط به نمک و آهک به زندانیان خورانده می‌شود و... 💡 نتیجه آنکه بر خلاف تصور کوفیان، هزینه‌ی بسیار اندک مقاومت حدوداً 20روزه از قیام تا رسیدن امام (ع) به کوفه، با هزینه‌ی غیر قابل تصور سازش با عوض شد و تاریخْ کوفه را به یکی از دهشتناک‌ترین بخش‌های تاریخ مبدل نمود. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 آیا کربلا است؟! ❌ بسیاری از طرفداران و به خصوص ، برای وجاهت‌بخشی به تفکر خود تلاش می‌کنند از زمینه‌ها و بن‌مایه‌های مذهبی جامعه‌ی ایرانی استفاده کرده و حتی در وجه افراطی آن، نهضت (ع) را به گونه‌ای تفسیر می‌کنند که از آن با استکبار و دشمن فهمیده می‌شود؛ این در حالی است که نه‌تنها در واقعه‌ی ، بلکه در هیچ نقطه‌ی تاریخی دیگری، اولیاء دینی در صورت وجود کمترین امکان گزینه‌ی و پایداری، هرگز به مذاکره با دشمن فکر نکرده‌اند. 🔹 در نهضت ، اگر حسین‌بن‌علی (ع) اهل مذاکره با دشمن می‌بود یا بنایی برای آن داشت، در ابتدای نهضت که «ولیدبن‌عتبه» از سوی یزیدبن‌معاویه از امام (ع) درخواست بیعت کرد، می‌توانست با درنظر گرفتن مبنای «بُرد ـ بُرد» از خلیفه‌ی اموی درخواست حکومت بر یکی از ولایات و بلاد اسلامی را نماید. بدیهی است که برای بسیار مطلوب است که امام (ع) به یکی از کارگزاران حکومتش بدل شود و مهر تأییدی بر غاصبانه‌اش بزند. در این فرض امام (ع) به حیات مادی‌اش ادامه می‌داد؛ کشته نمی‌شد، امّا مشروعیت‌بخشِ خلافت نامشروع یزید می‌شد. 🔹 پس از خروج امام (ع) از بدون با یزید، در نیز همین امکان مصالحه برای امام با نمایندگان یزید فراهم است. پرواضح است که برای دستگاه استکبار، با امام، هزینه‌های بسیار کمتری از قتل پسر پیامبر (ص) دارد؛ شیوه‌ای که حکومت درباره‌ی (ع) به کار برد و حتی پس از اشغال نظامی (پایتخت) بازهم مصالحه‌ی با امام حسن را بر قتل امام ترجیح داد. در آن شرایط امام مجتبی در شرایطی تن به مصالحه یا مذاکره می‌دهد که بخش اعظم سپاه در نخیله کوفه و تتمه‌ی آن در سایر بلاد به دلیل خیانت فرماندهان و نخبگان، مضمحل شده است. 💡 در نهضت عاشورا نیز قرائت متقن تاریخی نشان می‌دهد که سپاه کوفه مأموریت داشته است تا از امام حسین (ع) با تطمیع، مذاکره یا زور و اکراه بیعت بگیرد؛ امّا امام (ع) و اهل‌بیت مطهر او نشان می‌دهد که کوچک‌ترین نشانی از مذاکره و معامله‌ی مدّ نظر غرب‌گرایان وجود ندارد؛ هرچند حسین (ع) به حکم امامت و هدایت بارها به نصیحت و مذمت نیروهای دشمن در کربلا اقدام فرمود و این وظیفه‌ی هدایت، هرگز نشانی از مذاکره و معامله ندارد. ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 اربعین حسینی، عشق و محبت؛ بخش اول 🔺 وقایع‌نگاری تاریخی عاشورا تا اربعین 🔹 مروری بر وقایع تاریخی از تا و بازگویی آن برای نسل‌های بعدی، می‌تواند به زنده نگه داشتن این حادثه و تکرار این فرهنگ غنی انجامد. در این نوشتار سعی بر این است که در ضمن بیان حوادثی که در طی این زمان اتفاق افتاده و مرور و بازگویی کوتاهی بر آن‌ها برای اطلاع خوانندگان محترم، امکان بازگشت مجدد کاروان اسرای کربلا را در روز اربعین، مستدل و تبیین نماییم تا پاسخی به شبهاتی باشد که برای کم‌اهمیت جلوه دادن این روز گرامی و گردهمایی بزرگ، از سوی برخی مبنی بر عدم امکان بازگشت کاروان اسرا به در این روز بیان می‌شود... 👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻 ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 امامِ امت، خط‌قرمز اصلیِ حفظ امت 🔺 تأملی در «» در جامعه اسلامی 🔹 در تاریخ ، نقل است که «عبدالله‌بن‌مطیع» ـ از هوادارانِ عبدالله‌بن‌زبیر ـ در ملاقاتی که با (ع) در راه مدینه به مکه داشته، از تعابیر عجیبی در وصف آن حضرت استفاده می‌کند که جالب‌توجه است؛ مثلاً می‌گوید: «اگر تو را بکشند، دیگر در کشتن هیچ‌کس هراسی نخواهند داشت...»؛ یا اینکه: «اگر تو کشته شوی، ما مسلمانان به بندگی و بردگی [] در خواهیم آمد...» 🔹 تعابیری از این دست ـ که نمونه‌های آن در نهضت کم هم نیست ـ علاوه بر آنکه حاکی از جایگاه والای آن حضرت در میان است، حقیقتی دیگر را نیز در خود نهفته دارد و آن، موقعیت ویژه‌ی حسین‌بن‌علی (ع) در حراست از کیان امت اسلام است: 💡 فارغ از آنکه (ع)، در کسوت امامِ مفترض‌الطَّاعه‌ی شیعیان دیده شود یا در جایگاه فردی والامقام و عدالت‌طلب ـ که حسّ احترام بسیاری از بزرگان امت را بر می‌انگیزد ـ در هر دو حالت، وی آنقدر جایگاهش رفیع است که اگر این جایگاه هتک شود، راه بر هرگونه گردنکشی و تجاوزی بر امتِ اسلام هموار خواهد شد! این قلقِ تاریخی، حقیقتی است که باید در هر عصر و زمانی مورد توجهِ جدی قرار گیرد... ⚠️ مبتنی بر این قلق، نقد و انتقاد در جامعه‌ی اسلامی، سازوکارها و الزاماتِ خاص خود را دارد؛ به نحوی که اگر این الزامات و خطوط قرمز، در هنگام بیان نقدها، رعایت نشده و مسیر بیان نقدها، خواسته یا ناخواسته، به سمت‌وسویی هدایت شود که بابِ تندگویی و هتاکی به سوی امام امت باز شده و نوک پیکان تمام گلایه‌ها و شکایت‌ها به سوی شخص نشانه رود، آنگاه مردم جامعه ـ یا همان امتِ امام ـ دیگر نباید تصور کنند که با این شیوه، مشکلاتِ کشور حل‌وفصل خواهد شد و شرایط بهبود خواهد یافت؛ بلکه به عکس، این روش، سرآغاز از دست رفتن امنیت و موجودیتِ جامعه‌ی اسلامی خواهد بود... 👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻 ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR
🔶 اربعین، انوار شیعیان گردِ خورشید وجود امام (ع) 🔺 معنای دیگر «الحسین یَجمَعُنا» چیست؟ 🔹 در فرهنگ ، هویت و ، هویتی واحد و نوری یکپارچه است؛ به نحوی که شیعیانِ امام، در حکمِ شعاعی نورانی از خورشیدِ وجود امام هستند و پیوسته در تلاش برای بازگشت به سوی اصلِ نورانی‌شان ـ که همان امام معصوم است ـ می‌باشند؛ این رفتار، همانگونه که در قبال جنبه‌ی نورانیِ امام معصوم صادق است، قطعاً می‌بایست در قبال جنبه‌ی جسمانیِ امام نیز صادق باشد که تجلی تامّ آن، زیارت سیدالشهدا (ع) در و در ایام خواهد بود. 🔹 لذا تلاش و دغدغه‌ی شیعیان و محبین سیدالشهدا در اقصی‌نقاط عالم برای رساندن خودشان به حرم امن آن حضرت و تبدیل پراکندگی‌شان در زمین به اجتماع گسترده‌ی اربعین، نشان‌دهنده هویت یکپارچه و نورانیِ امام ـ امت است و این معنا، تفسیر همان شعار معروف «الحسین یَجمَعُنا» است؛ مغناطیسِ خورشید عالم‌تابِ (ع) حسینی، در اربعین، قلوب یکایک محبین را ـ که در سرتاسر دنیا پراکنده شده‌اند ـ در یکجا به دور خودش جمع می‌کند: 💬 «اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره‌ی‌ بین‌المللی‌ و جهانی، در یک سرزمینی که خود آن سرزمین خاطره‌انگیز است‌؛ سرزمین خاطره‌ها است‌؛ خاطره‌های باشکوه‌، خاطره‌های عظیم‌، سرزمین شهدا‌، مزار کشته‌شدگانِ راه خدا‌، [تا پیروان تشیع در] اینجا جمع بشوند ‌و دست برادری و پیمان وفاداریِ هرچه‌بیشتر ببندند؛ این اربعین است…. می‌دانید یکی از علائم ایمان، است. یکی از معانی آن این است که شیعه یک جمع متفرقی بود؛ در مدینه، کوفه، بصره، اهواز، قم و خراسان بودند، همدیگر را کمتر می‌دیدند. یک کنگره‌ی جهانی لام بود برای شیعیان روزگار ائمه. این و وقتش را معین کردند؛ آن موعد، روز اربعین و جای شرکت، سرزمین کربلا است…. اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند، البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و دنباله‌گیری از راهی است که ائمه‌ هدی (ع) به ما ارائه دادند…» 👈🏻متن کامل مقاله در پایگاه اندیشکده برهان👉🏻 ✍🏻 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @BORHAN_IR