eitaa logo
پژوهش‌های تاریخ اسلام
3.1هزار دنبال‌کننده
224 عکس
29 ویدیو
9 فایل
مرکز پژوهش های تاریخ اسلام لینک دعوت به کانال: @chsiqs قم، خیابان دورشهر، روبروی کوچه ۲۱ تلگرام: https://t.me/chsiqs جهت ارتباط با ادمین: @Chsi_qs نکات تاریخی که توسط ادمین در کانال گذاشته می شود، به معنای موافقت مرکز با مضمون آن نکات نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
نوزدهم ذی‌الحجة سالگرد درگذشت شیخ محمدتقی شوشتری یکی از عالمان رجالی معاصر سخن آیت‌الله سید موسی شبیری زنجانی درباره ایشان: «هم خودشان و هم کتابشان، قاموس الرجال، را باید جزو حسنات عصر حاضر به شمار آورد ... و از نسخۀ قاموس الرجال می توان فهمید که کتاب‌های دیگر ایشان نیز بدین گونه است و همۀ این‌ها جزو حسنات عصر حاضرند» (کیهان فرهنگی، سال دوم، شمارۀ اول) آقای ابوالقاسم اعتبار، دستیار و کاتب ایشان در ده سال پایانی عمر، درباره ایشان می‌گوید: «روزی اول صبح که نزد معظم له رفتم، در حالی که در حیاط منزل قدم می‌زدند این حدیث را زمزمه می‌فرمودند: «فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب» و متوجه شدم که کمدی را به عنوان هدیه برای ایشان آورده‌اند که آن را بیش از حد مورد نیاز خود می‌دیدند. همان روز عصر آن را به کسی که واقعاً مستحق آن بود بخشیدند. ایشان در میان تفسیرهای قدیمی بهترین تفسیر را تفسیر تبیان شیخ طوسی و بهترین تفسیر عصر حاضر را المیزان علامه طباطبایی می دانست و بارها به من فرمود: «اگر خدا توانی بدهد تفسیری خواهم نوشت و در آن سعی می‌کنم این دو تفسیر را نقد کنم». آنچه که برداشت کرده‌ام این است که از میان دعاها علاقۀ شدیدی به دعای ابوحمزۀ ثمالی داشتند تا آنجا که در بهاران جوانی با خط بسیار زیبایی آن را یک بار برای خود نوشتند (در هفده‌سالگی)» (به نقل از کتاب محقق شوشتری، ص 121). https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1
میلاد امام کاظم در ماه صفر است یا ذی‌الحجه؟ استاد یوسفی غروی: در کشور ما روز هفتم صفر، به‌عنوان سالروز میلاد امام کاظم تبریک گفته می‌‏شود؛ درحالی‌که هرچند طبرسی در «اعلام الوری» و «تاج الموالید» نیز شهرآشوب در «مناقب آل ابی‌طالب» در قرن پنجم و ششم، روز هفتم صفر را برای میلاد امام کاظم ذکر کرده‌اند؛ اما همان طور که علامه شوشتری صاحب «قاموس‌الرجال» گفته قبل از قرن پنجم «لم یُعیّن أحدٌ شهره» یعنی هیچ‌کس ماه‌ ولادت امام کاظم را تعیین نکرده است؛ چه برسد به روز ولادت! در منابع قدیم‌تر، مثل «اصول کافی» یا حتی «ارشاد» شیخ مفید، اصلاً روز میلاد امام کاظم ذکر نشده، بلکه تنها سال ولادت آن حضرت، سال ۱۲8هـ ذکر شده است. در «المحاسن» برقی از ابی‌بصیر نقل شده که من سال ۱۲۸ ه.ق همراه با امام صادق به حج مشرف شدم. وقتی از حج برگشتیم و به شهرک ابواء (در نزدیکی مدینه) رسیدیم، مادر امام کاظم درد زایمانشان گرفت و آن حضرت، آن‌جا به دنیا آمدند. بنابراین وقتی در راه بازگشت از موسم حج حضرت به دنیا آمده باشند بسیار بعید است که ایشان در ماه صفر به دنیا آمده باشند؛ بنابراین میلاد امام کاظم در روزهای آخر ماه ذی‌الحجه بوده است. از آنجاکه ذی‌الحجه آخرین ماه سال قمری است و میلاد امام هم در روزهای آخر این ماه واقع شده است به همین دلیل گاهی در تاریخ اشتباه شده و به جای سال ۱۲۸ ه.ق سال ۱۲۹ ه.ق نوشته شده است. پس تاریخ هفتم صفر به‌عنوان سالروز میلاد امام کاظم اصلا صحت ندارد و علمای شیعه بنا را بر این گذاشته بودند که دو ماه محرم و صفر عزا باشد. من تاکنون در هيچ تقويمي قبل از رحلت مرحوم آيت‌الله بروجردي، نديدم که ميلاد امام باقر و امام کاظم در ماه صفر ذکر شده باشد. اين ماجرا پس از درگذشت مرحوم بروجردي که علما عليه شاه قيام کردند، انجام شد. شاه تصميم گرفت عليه حوزه اقدامي کند و چون حوزه هفتم ماه صفر را شهادت امام حسن مجتبي مي‌دانست، آخوند‌های درباری آن وقت، از کتاب‌ها استخراج کردند که ولادت امام کاظم، هفتم صفر است و سوم صفر را هم ولادت امام باقر اعلام کردند. بدین ترتیب به دستور شاه در تقويم‌ها اين روز به‌عنوان ميلاد امام کاظم ثبت شد. هنوز هم پس از گذشت سال‌ها از اين موضوع، دفاتر مراجع و علما هفتم صفر را به‌عنوان شهادت امام حسن مجتبي مي‌دانند و عزاداري مي‌کنند، اما صداوسيما و رسانه‌ها اين روز را به‌عنوان روز ميلاد مطرح مي‌کنند. https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1
⚡️تاریخ ولادت امام کاظم ( سلام الله علیه) 🔻نظر حضرت آیت ‌الله شبیری زنجانی در مورد سالروز ولادت با سعادت حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام): 🔹باسمه تعالی ولادت با سعادت امام هفتم موسی بن جعفر (علیهماالسلام) مانند ولادت سایر معصومین مورد اختلاف است، در نتیجه اظهار نظر قطعی ممكن نيست. ليكن با در نظر گرفتن پاره ای از قراین ولادت آن حضرت در ماه ذی الحجه ارجح می باشد، بنابراین اگر روزی از روزهای ثلث اخیر این ماه یا بیستم آن _ که در حدود زمان ولادت است _ به عنوان بزرگداشت انتخاب شود وظیفه تعظیم شعائر عملی خواهد شد. سید موسی شبیری زنجانی @jawaher_kalam
24 ذی‌الحجه روز مباهله جریان مباهله قبل از واقعۀ غدیر بوده است یا بعد از آن؟ استاد یوسفی غروی: آیات مباهله در سوره آل‌عمران است و این سوره بر حسب ترتیب نزول، سوره سوم بعد از هجرت به مدینه است. کسی مدعی نیست که مباهله آن وقت انجام شده باشد. همه متفق‌اند که مباهله بعد از فتح مکه انجام شده است. باز همه متفق‌اند که مباهله در 24 ذی‌الحجه بوده است؛ اما اختلاف در سال آن است که آیا سال نهم بوده یا سال دهم. مشهور بر آن است که در 24 ذی‌الحجه سال دهم بوده است. اما کسانی که سال دهم را تعیین کرده‌اند به لوازم خبر جزیه ستادن امام علی از نصارای نجران و سپس پیوستنش به پیامبر برای حجه الوداع توجه نکرده‌اند. حدود یک سال بعد از فتح مکه (که در رمضان سال هشتم بود)، گروه‌های متعددی از قبایل مختلف و متعدد به پیامبر اقبال کردند و به مدینه رفتند و اسلام عشائر خود را بر حضرت عرضه و بیعت کردند و لذا آن سال، یعنی سال نهم را «سنه الوفود» نامیدند. یکی از این گروه‌ها، نصارای نجران بودند که به مدینه رفتند و جریان مباهله پیش آمد. جریان مباهله به قراردادی میان آنان و پیامبر ختم شد که مبنی بر آن، نصارای نجران دوبار در سال جزیه پرداخت کنند. پس از مدتی امام علی به دستور پیامبر به یمن رفت تا اولین قسط شش ماهه جزیه نصارای نجران را دریافت کند و سپس برای ماه ذی الحجه از یمن به حج پیامبر اکرم، برای حجه الوداع بپیوندد. خبر اخذ جزیه و سپس پیوستن به حجه الوداع، وقوع مباهله در سال نهم را متعین می‌کند.پس مباهله قطعا قبل از حجه الوداع و جریان غدیر واقع شده است. لذا طبعا سوال می‌شود که چطور آیه مربوط به حادثه‌ای در سال‌های آخر عمر پیامبر در سوره آل عمران، آمده حال آنکه این سوره در سال سوم هجرت نازل شده؟ پاسخ اینکه نزول آیه مباهله مربوط به سال سوم در ضمن سوره آل عمران نیست؛ بلکه آیه مباهله سال نهم نازل شد، اما ضمن سوره‌ای نبود. لذا هنگام جمع آوری قرآن، صحابه بنا به تشخیص خود، آن را در سوره آل عمران قرار دادند؛ شاید به این مناسبت که این سوره بیشترین آیات مربوط به اهل کتاب را دارد. البته اصل، در ترتیب آیات قرآن این است که پیامبر جای آیات را مشخص کرده است؛ مگر اینکه در موردی دلیل خاصی در دست داشته باشیم تا بر اساس آن بگوییم که جای این آیه یا آیات را صحابه تعیین کرده‌اند، بدون اینکه دستوری از پیامبر داشته باشند. در مورد مباهله چنین است؛ یعنی همین که آیه که متضمن دعوت به مباهله در سال نهم هجرت نازل شده ولی آیات سوره آل عمران به تدریج در سال سوم هجرت نازل شده، قرینه‌ای است قوی بر اینکه این آیه بخصوص در اینجا نبوده است؛ بلکه چنانچه گفتیم چون ضمن سوره مشخصی نازل نشده بود و جای آیه نیز توسط پیامبر تعیین نشده بود، صحابه در تألیف قرآن، آن را ضمن آل عمران جای دادند. https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1
آیا مسجد الاجابة همان مسجد مباهله است؟ نقل به مضمون از مقالۀ «مسجد الاجابة یا مسجد مباهله» نوشتۀ محمدصادق نجمی، مجله میقات حج: یکی از مساجد تاریخی در مدینه مسجد الاجابة است که در سال‌های اخیر به اشتباه مسجد مباهله معرفی شده است و حجاج به تصور اینکه مباهلۀ پیامبر با مسیحیان نجران در این محل واقع شده است به آن توجه ویژه می‌کنند. مسجد الاجابة از آن دست مساجدی است که در حال حیات رسول الله و به وسیلۀ مسلمانان ساخته شد و رسول خدا داخل آن نماز خواند. وجه تسمیه آن به «الاجابة» این است که پیامبر پس از اقامۀ نماز در آنجا سه مطلب از خدا خواست که خداوند دو مورد از آن‌ها را اجابت نمود. نام دیگر مسجد الاجابة مسجد «بنی معاویه» است زیرا این مسجد به وسیلۀ قبیلۀ بنی معاویه ایجاد شده و در روستایی که این قبیله حضور داشتند واقع شده بود. درباره دعایی که اجابت نشد نقل شده که پیامبر از خدا خواست اختلاف و فتنه را از میان امت او بردارد و خدا اجابت نکرد. مدینه‌شناسان در خصوص مساجد قدیمی مدینه و مکان‌هایی که پیامبر در آن‌ها نماز خوانده بسیار حساس بوده‌اند. با این حال نه به طور صریح و نه ضمنی نامی از مسجد مباهله نبرده‌اند. با توجه به اینکه مباهله یکی از بزرگ‌ترین وقایع در زمان حیات پیامبر بوده، ذکر نشدن نام مسجدی به نام مباهله از سوی مدینه‌شناسان خود نشانگر نبودن این مسجد است. در گفتار ائمه و منابع شیعی نیز نامی از مسجد مباهله نیست و این نیز دلیل خوبی بر نبود این مسجد است. چرا در محل مباهله مسجد بنا نشده است؟ بعضی از مساجد، در زمان رسول خدا به دستور آن حضرت و بعضی دیگر به وسیله مسلمانان بنا شده است و بخش مهمّی از این مساجد هم به وسیله عمربن عبدالعزیز در نقاطی که نماز خواندن رسول خدا در آن ها ثابت و مسلّم بوده، ساخته شده است. گرچه طبق مضمون روایات، پیامبر اسلام قبل از حرکت به میعادگاه مباهله، با حضور اهل بیتش به نماز و دعا پرداخت ولی در محل مراسم مباهله هیچ دعا و نمازی به جای نیاورده است. به هر حال، در این محل نمازی اقامه نشده است تا به وسیله عمربن عبدالعزیز و یا هر فرد دیگر، به عنوان جایگاه نماز رسول خدا و مانند همه مساجد تاریخی مدینه، به مسجد تبدیل شود و ممکن است به جهت اهمیت این مراسم، محل برگزاری آن نیز در اوایل اسلام در میان مردم مدینه معروف و مشخص بوده که با مرور زمان و نبودن هیچ علامت و نشانی، به فراموشی سپرده شده است. https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1
نفس المهموم و منتهی الامال.mp3
7.92M
از زبان استاد یوسفی غروی خواهید شنید: ⭕️ شکایت علمای هند نزد میرزای شیرازی در خصوص بی ضابطه بودن مطالب ذاکرین در هند ⭕️ وجه نگارش کتاب نفس المهموم به قلم محدث قمی و ویژگی‌های این کتاب ⭕️ نفس المهموم جامع‌ترین مقتلی است که حداقل اعتبار ممکن را در اخبار کربلا و عاشورا لحاظ کرده است ⭕️ تغییر بعضی دیدگاه‌های محدث قمی از زمان نگارش نفس المهموم تا زمان نگارش منتهی الآمال ⭕️ داستان عروسی حضرت قاسم در نفس المهموم هست ولی محدث قمی در منتهی الآمال نظرش را عوض کرده است و آن را معتبر نمی‌داند دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید⬇️⬇️ @chsiqs
پژوهش‌های تاریخ اسلام
از زبان استاد یوسفی غروی خواهید شنید: ⭕️ شکایت علمای هند نزد میرزای شیرازی در خصوص بی ضابطه بودن مط
محدث نوری در باب وجه نگاشته شدن کتاب لؤلؤ و مرجان: سید محمدمرتضی جونپوری هندی ایده الله تعالی مکرر از آنجا به حقیر شکایت از ذاکرین و روضه‌خوانان آن صوب کرده که در گفتن دروغ حریص، و بی‌باک و اصرار تام در نشر اکاذیب و مجعولات دارند. بلکه نزدیک به آن رسیده که آن را جائز دانند و مباح شمارند و چون سبب گریاندن مؤمنین است از دایرۀ عصیان و قبح او را بیرون رانند و امر فرمود که چند کلمه در این باب به طریق موعظه و مجادلۀ حسنه نوشته، شاید سبب تنبیه و دست برداشتن از این قبایح شود. و ظاهراً جناب ایشان گمان دارند که در عتبات عالیات و بلاد مقدسۀ ایران این طایفه از این غائله آسوده و دامن عفت ایشان به لوث کذب و افترا آلوده نیست و این خرابی دینی منحصر است در همان بلاد. غافل از آنکه نشر خرابی از سرچشمه و در هر جا منتشر شده منتهی به مرکز علم و حوزۀ اهل شرع اعتاب عالیه است، چه اگر اهل علم مسامحه نمی‌کردند و مراقب تمیز صحیح و سقیم و صدق و کذب گفتار این طایفه می‌شدند و از گفتن اکاذیب منع می‌کردند کار خرابی به اینجا نمی‌رسید و به این حد بی‌باک و متجری نمی‌شدند و به این قسم اکاذیب واضحۀ معلومه نشر نمی‌کردند و مذهب حقۀ امامیه و اهلش به این درجه مورد سخریه و استهزاء نمی‌شدند و این مجالس شریفه به این اندازه بی‌رونق و برکت نمی‌شد (لؤلؤ و مرجان، ص 14، نشر امیرکبیر) @chsiqs
آیا همین که مطلبی در کتاب عالِمی ذکر شده برای روضه‌خوان کافی است که آن را نقل کند؟ محدث نوری در لؤلؤ و مرجان خطاب به نوحه‌خوانان: «آنچه مناسب غرض است تنبیه روضه‌خوان متقی است برآنکه اگر چیزی یا حکایتی در کتاب عالمی دید اگرچه در نقل آن از آنجا برای او محذوری نیست، لکن باید تأمل کند و ملتفت شود بلکه تجسس نماید که مبادا علمای دیگر خلاف آن را ذکر کرده باشند، به نحوی که خلاف واقع بودن خبر اول ظاهر و مبین شود. پس در چنین مقامی اولاً مستند خود را بگوید و به نحو جزم خبر ندهد که مثلاً امام چنین گفت و ثانیاً مخالفت آن را با سایرین اشاره کند که مبادا گوش‌کنندگان مغرور شوند، به‌خصوص اگر صاحب کتاب از بزرگان علما باشد و برای این دو مطلب دو مثال ذکر می‌کنم. مثال اول شیخ مفید در ارشاد گفته است که از آیات خارق‌العاده امیرالمؤمنین این است که در تمام مبارزات خود در طول حیاتش با اقران و پهلوانان عرب هیچ جراحتی برنداشت، اما با تیغ ابن‌ملجم کشته شد و این از چیزهای عجیبی است که خداوند مختص امیرالمؤمنین قرار داده است» (لؤلؤ و مرجان). «محدث نوری در رد این سخن مفید که حضرت علی در طول مبارزاتش هیچ جراحتی برنداشت، از اختصاص خود شیخ مفید نقل می‌کند که حضرت علی در جنگ احد هشتاد زخم برداشت و هنگام وفات جای هزار جراحت در بدن داشت» (کتاب معرفی و نقد منابع عاشورا، ص 231). @chsiqs
28 ذی‌الحجه سال 63 سالروز واقعۀ حرّه یزید هنوز از مواجه‌ای که با خاندان رسول‌الله داشت خلاصی نیافته بود که با اعتراض مردم مدینه روبه‌رو شد. او برای برون‌رفت از این قیام و اقدام باز چون دیگر سلطه‌جویان با ارسال سپاهی به مدینه به سرکوبی معترضان پرداخت و فاجعه‌ای در تاریخ پدید آورد که به گفتۀ ابن‌ابی‌الحدید در تاریخ عرب بی‌مانند است. این رویداد چون در حرّۀ واقم، محلی در شرق مدینه رخ داد واقعۀ حرّه نامیده شد. مسلم بن عقبه (فرمانده سپاه یزید) پس از پیروزی بر مدینه بر اساس فرمانی که به او رسیده بود، شهر مدینه را به مدت سه روز بر سپاهیان خویش مباح ساخت، تا آنچه می‌خواهند از اموال مدنیان بردارند و هر کاری که تمایل داشتند انجام دادند. گفته‌اند در این ایام عدۀ زیادی را کشتند، اموال بسیاری را غارت کردند و حتی شکم زنانی را دریده و حرمت شمار زیادی از زنان و دختران را شکستند. بر اساس پاره‌ای از داده‌های متأخران، اسبان در مسجدالنبی جولان دادند و بین منبر و قبر شریف را کثیف کردند و چون مردم از ترس پنهان شده بودند، سگان به داخل مسجد شده آن را آلوده کردند. در میان مدنیانی که به بیعت خوانده شده بودند دو تن استنثا شدند: امام سجاد و علی بن عبدالله بن عباس. امام سجاد در این واقعه کناره‌گیری را مرجح دانست و بی‌آنکه خود را درگیر آن کند از شهر بیرون رفت و شاید همین امر موجب شد تا یزید در توصیه‌اش به مسلم از او بخواهد مراعات امام را بکند. امام سجاد پس از پایان کار و در قضیۀ بعیت‌خواهی مسلم برای یزید وارد صحنه شد تا تکلیف مشخصی بیابد. اینکه امام به خواست خود آمده بود یا به درخواست مسلم چندان روشن نیست. گفته‌اند امام سجاد برای اینکه مورد تعرض قرار نگیرد، در حمیات مروان و عبدالملک وارد شد، اما مسلم با بیان اینکه خلیفۀ او [یزید] در حق وی [امام سجاد] توصیه کرده همراهی مروان و پسرش را بی‌مایه خواند. آنگاه مسلم امام را به کنار خویش نشاند و با این احتمال که ممکن است خانوادۀ آن حضرت در انتظار و نگرانی به سر برند، وی را با مرکب خویش روانۀ خانه کرد (کتاب واقعۀ حرّه؛ رویارویی ارزش‌های دینی و سنت‌های جاهلی، نوشتۀ سید علیرضا واسعی). @chsiqs
وجه مشهور شدن کلمه روضه.mp3
3.11M
از زبان استاد یوسفی غروی خواهید شنید: ⭕️ مشهور شدن کلمۀ «روضه» در معنای فعلی به واسطۀ کتاب روضة الشهدا بوده اما استعمال کلمۀ روضه به قبل‌تر و کتاب روضة الواعظین برمی‌گردند ⭕️ ساختار کتاب روضة الواعظین فتال نیشابوری و وجه نگاشته شدن آن ⭕️ مرسل بودن کتاب روضة الواعظین ⭕️ هر متن مرسلی بی‌اعتبار نیست بلکه کتاب‌های مرسلی داشته‌ایم که دیگران توانسته‌اند مسندش کنند دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال ما دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
به نام خداوند پس از استقبال مخاطبان از انتشار گزیده‌هایی از سفرنامۀ حج مرحوم طالقانی (به مناسبت ایام حج) و غدیریه‌های شاعران فارسی‌زبان در دوره‌های مختلف (به مناسبت عید غدیر) اینک برآنیم تا همزمان با شروع دهۀ اول محرم و ایام عزای سیدالشهدا به سراغ موضوع «عزاداری در ایران» برویم و هر روز گزیده‌ای درباره عزاداری در دوره‌های مختلف تاریخی ایران را خدمتتان عرضه کنیم. در این مجموعه از دوران آل‌بویه آغاز می‌کنیم و هر شب درباره عزاداری در دوره‌های مختلف تاریخی در ایران گزیده‌ای را منتشر می‌کنیم. منبع ما در انتشار محتواهای مربوط به «عزاداری در تاریخ ایران» فصل اول کتاب رسانۀ شیعه نوشتۀ محسن حسام مظاهری است. گفتنی است با توجه به ارجاعات بسیار این کتاب به منابع مختلف و به‌خصوص شیوۀ ارجاع‌دهی درون‌متنی، برای رعایت اختصار ارجاعات به منابع مختلف را حذف خواهیم کرد، و خوانندگان برای مطالعۀ بیشتر باید به اصل کتاب رجوع کنند. دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
عزاداری در ایران در طول تاریخ بخش اول: آل‌بویه و نخستین باری که روز عاشورا تعطیل اعلام شد آل‌بویه در طبرستان و به دست علویان اسلام آوردند. آنان در آغاز بیشتر زیدی بودند و بعد از مدتی در صدد حمایت از معتزله و شیعه و احیای شعائر مذهبی شیعه برآمدند. از بین امرای آل‌بویه احمد معزالدوله (324-356 ق) بیش از دیگران به این کار اهتمام می‌ورزید. بی‌شک مهم‌ترین اقدام معزالدوله در راستای ترویج آیین‌های شیعی رسمی و علنی کردن اقامۀ عزا بر امام حسین بود. وی در عاشورای سال 352 هجری، دستور بسته شدن بازارها و تعطیلی خرید و فروش را صادر کرد و فرمان داد تا مردم شیون‌کنان به خیابان‌ها بریزند و در قالب راه‌اندازی دسته‌های سوگواری به اقامۀ عزا و نوحه‌خوانی بپردازند. در این روز زنان با موهای پریشان و صورت‌های سیاه و لباس‌های پاره در کوچه‌ها و خیابان به راه افتادند، در حالی که سیلی به صورتشان می‌زدند و از غم و اندوه بر حسین شهید ولوله و هلهله می‌کردند. اقامۀ عزای محرم به مدت یک‌ دهه را نیز از ابتکارات معزالدوله دانسته‌اند. معزالدوله خود همراه با وزرا و اعیان دولتش هر پنجشنبه به زیارت مزار امام جواد و امام کاظم می‌رفت و شب جمعه را در آنجا به صبح می‌رسانید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دهۀ اول محرم هر روز گزیده‌ای از «عزاداری در ایران در قرون مختلف» را منتشر می‌کنیم. در این مجموعه از دوران آل‌بویه آغاز می‌کنیم و نگاهی خواهیم داشت به عزاداری در دوره‌های مختلف تاریخی. منبع ما در انتشار محتواهای مربوط به «عزاداری در تاریخ ایران» فصل اول کتاب رسانۀ شیعه نوشتۀ محسن حسام مظاهری است. گفتنی است با توجه به ارجاعات بسیار این کتاب به منابع مختلف و به‌خصوص شیوۀ ارجاع‌دهی درون‌متنی، برای رعایت اختصار ارجاعات به منابع مختلف را حذف خواهیم کرد، و خوانندگان برای مطالعۀ بیشتر باید به اصل کتاب رجوع کنند. @chsiqs
عزاداری در ایران در طول تاریخ بخش دوم: سلجوقیان و مبارک دانستن روز عاشورا! سنت عزاداری عاشورا تا پایان حاکمیت آل‌بویه در ایران رواج داشت. اما پس از آن و با حاکم شدن سلجوقیان، این آیین مجدداً ممنوع اعلام شد و عموماً به خفا رفت. سلجوقیان مذهب اهل سنت را پذیرفته‌ بودند. در دورۀ اول سلطنت سلجوقیان سیاست ضدشیعی بسیار شدیدی در مشرق ایران اتخاذ شد. در این دوره شیعیان در ردیف گبران و ترسایان محسوب می‌شدند و اجازه و توان تظاهر به مذهب و برگزاری آیین‌های مذهبی خود را نداشتند. حتی مجبور بودند برای دوری از ایذاء مخفی شوند یا به سنی بودن وانمود کنند. در نتیجه درگیری شدیدی بین شیعیان و اهل سنت وجود داشت و حکومت وقت اهل سنت را بر کشتار شیعیان تحریک و از برگزاری مراسم عزاداری منع می‌کرد. یکی از عوامل مهم زمینه‌ساز این قبیل وقایع، مخالفت علمای اهل سنت با اقدامات معزل الدوله دیلمی در رسمیت بخشیدن به شعائر شیعی و خصوصاً مراسم سوگواری امام حسین بود، زیرا آن را بدعتی بزرگ می‌دانستند. لذا حاکم شدن سلجوقیان فرصتی طلایی برای اهل سنت بود تا به اقداماتی تلافی‌جویانه دست یازند. از جملۀ این اقدامات ترویج باور مجعول عید و مبارک دانستن روز عاشورا و استحباب روزه‌داری و برگزاری مراسم جشن و پایکوبی در آن روز بود. چنان‌که مردم در این روز با اظهار شادمانی و سرور لباس نو بر تن می‌کردند و به دیدار علما و بزرگان می‌رفتند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دهۀ اول محرم هر روز گزیده‌ای از «عزاداری در ایران در قرون مختلف» را منتشر می‌کنیم. در این مجموعه از دوران آل‌بویه آغاز می‌کنیم و نگاهی خواهیم داشت به عزاداری در دوره‌های مختلف تاریخی. منبع ما در انتشار محتواهای مربوط به «عزاداری در تاریخ ایران» فصل اول کتاب رسانۀ شیعه نوشتۀ محسن حسام مظاهری است. گفتنی است با توجه به ارجاعات بسیار این کتاب به منابع مختلف و به‌خصوص شیوۀ ارجاع‌دهی درون‌متنی، برای رعایت اختصار ارجاعات به منابع مختلف را حذف خواهیم کرد، و خوانندگان برای مطالعۀ بیشتر باید به اصل کتاب رجوع کنند. @chsiqs
نظر شما درباره مقتل لهوف و خوارزمی چیست؟ استاد یوسفی غروی: اصلاً نیازی نیست از لهوف جدای از خوارزمی سخن بگوییم. لهوف همان خوارزمی است. مقتل لهوف عبارت است از ده مجلس که سید بن طاووس در شب‌های محرم برای اهل شهر حله تهیه کرده بود. مخاطبان نیز اهل علم نبودند. نام کام کتاب الملهوف علی قتلی الطفوف (آهی سوزان بر مزار شهیدان) است. کتاب مقتل خوارزمی و لهوف هر دو در دسترس است و می‌توانید آن‌ها را مقایسه کنید و متوجه شباهت بسیار زیاد آن‌ها به همدیگر بشوید. گلۀ ما از مرحوم سید بن طاووس این است که پیشنیۀ کار خودش را ذکر نکرده است. عجیب است که سید بن طاووس به کتاب ارشاد شیخ مفید که ثلث میانی‌اش مقتل امام حسین است توجهی نکرده و سراغ فردی سنی و حنفی رفته که همان‌طور که کتاب مناقب الامام امیرالمؤمنین دارد، کتاب مناقب الامام ابی‌ حنیفه هم دارد. خمیرمایۀ اصلی کتاب مقتل خوارزمی کتاب الفتوح ابن‌اعثم کوفی است. احمد بن اعثم کوفی معاصر طبری، و هر دو با هم ساکن بغداد هستند. ولی کتاب طبری و کتاب ابن‌اعثم از نظر اعتبار بسیار متفاوت‌اند. ابن‌اعثم کتابش را پر از خواب‌نامه کرده است. خوارزمی مقتل امام حسین تاریخ طبری را رها کرده و رفته سراغ الفتوح ابن‌اعثم کوفی نامعتبر. دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
عزاداری در ایران در طول تاریخ (3) بخش سوم: دوران مغول‌ها و حذف نام خلفای سه‌گانه از خطبه‌ها در زمان مغول تشیع نخست در سایۀ آزادی‌هایی که به کیش‌ها داده شده بود و به پشتیبانی برخی سلاطین مغول، خصوصاً غازان‌خان و خدابنده، در ایران پیشرفت بسیار کرد. غازان‌خان در سال 649 هجری و پیش از رسیدن به سلطنت به دست شیخ صدر الدین ابراهیم حموی اسلام آورد و چندی بعد پس از آنکه دو مرتبه پیامبر را در خواب دید که او را به محبت اهل بیت خود می‌خواند، مذهب تشیع را برگزید. پس از غازان‌خان برادر او سلطان محمد خدابنده مشی غازان‌خان را ادامه داد. خدابنده ابتدا مذهب حنفی و سپس شافعی را برگزید. اما پس از مدتی در سال 709 هجری به دست علامه حلی به مذهب شیعۀ اثناعشری درآمد و مذهب تشیع را رسمی اعلام کرد. خدابنده دستور داد اسامی خلفای سه‌گانه از خطبه‌ها حذف شود و به نام علی و صحابۀ پیرو او خطبه بخوانند و نام دوازده امام بر سکه‌ها حک شود و عبارت حی علی خیر العمل در اذان وارد شود. در نتیجه، در دوران او شیعیان فرصتی یافتند تا به گسترش مراکز شیعی همت گمارند و با خیال آسوده آیین‌های مذهبی خود را برگزار کنند. تا آنجا که مناقبیان آزادانه در کوچه و بازار می‌گشتند و مناقب اهل بیت را به آواز بلند می‌خواندند. به طور کلی مراسم عزاداری در این دوره رونقی بیشتر گرفت و شعرای شیعه به سرودن اشعار در رثای امامان خود و ساختن نوحه برای سینه‌زنی اهتمام ورزیدند. از شعرا و مرثیه‌سرایان نامی این عصر می‌توان به سیف فرغانی، خواجوی کرمانی، اوحدی مراغه‌ای، سلمان ساوجی و این‌یمین فریومدی اشاره کرد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دهۀ اول محرم هر روز گزیده‌ای از «عزاداری در ایران در قرون مختلف» را منتشر می‌کنیم. در این مجموعه از دوران آل‌بویه آغاز می‌کنیم و نگاهی خواهیم داشت به عزاداری در دوره‌های مختلف تاریخی. منبع ما در انتشار محتواهای مربوط به «عزاداری در تاریخ ایران» فصل اول کتاب رسانۀ شیعه نوشتۀ محسن حسام مظاهری است. گفتنی است با توجه به ارجاعات بسیار این کتاب به منابع مختلف و به‌خصوص شیوۀ ارجاع‌دهی درون‌متنی، برای رعایت اختصار ارجاعات به منابع مختلف را حذف خواهیم کرد، و خوانندگان برای مطالعۀ بیشتر باید به اصل کتاب رجوع کنند. دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
امام حسین و عاشورا از دید اهل سنت (۱) بخش نخست: ابن جوزی ابن‌جوزی واعظ، مفسر، محدث، فقیه، مورخ و نویسندۀ پرکار و نامداری است. او در کتاب الرد علی المتعصب العنید می‌گوید: بدان! از مردم کسی را که بتوان به او اعتنایی کرد نمی‌توان یافت که به بیعت یزید راضی شده باشد؛ حتی عوام نیز این کار را انکار می‌کردند. اما از ترس جانشان لب نمی‌گشودند. حسین صفات امام و شروط امامت را در خود چنان جمع کرده بود که کسی از اهل زمانش نمی‌توانست با او رقابت کند. وقتی که ثابت شد اصحاب پیامبر فرد افضل را برای امامت می‌خواستند و یزید را لایق این کار نمی‌دیدند، آیا تردیدی به کسی می‌ماند که حسین به‌راستی برای خلافت از یزید سزاوارتر بود؟ نه، هرگز! چراکه حتی کسانی که در منزلت پایین‌تر از حسین بودند - مانند عبدالرحمن، پسر ابوبکر، و عبدالله پسر عمر و عبدالله پسر زبیر و عبدالله پسر عباس - برای خلافت مناسب‌تر و سزاوارتر از یزید بودند. دشمن می‌گوید گروهی بر این رفته‌اند که حسین خارجی بوده. در پاسخ می‌گوییم تنها زمانی گفته می‌شود فلانی خارجی است که علیه صاحب حقی و مستحقی خروج کرده باشد، اما حسین بی‌گمان برای دفع باطل و اقامۀ حق خروج کرد. اما او را خارجی نامیدن و از امامت خارج کردن به این غرض است که بنی‌امیه از افتضاح مصون ماند و این چیزی است که هرگز عقل خردورزی و دین دین‌داری به آن تن نخواهد داد (به نقل از کتاب عاشوراپژوهی با رویکردی به تحریف‌شناسی تاریخ امام حسین، ص 240). دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعون کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
عزاداری در ایران در طول تاریخ (4) بخش چهارم: تیموریان، تألیف روضة الشهدا، تسخیر دمشق به مثابه خون‌خواهی امام حسین با آنکه سلاطین و امرای تیموری اغلب مذهب حنفی داشتند، اما با سایر مذاهب از جمله تشیع با مدارا رفتار می‌کردند. تیمور - در تفاوت آشکار با چنگیز – در اهتمام به امور دینی راسخ یا متظاهر به این امر بودند. او حتی خود را مسلمان‌تر از دیگران و از جملۀ مجددان دین می‌دانست. او همچنین گاهی تمایلاتی به تشیع ابراز می‌داشت. از جمله در تصرف دمشق شیعیان را مورد تفقد قرار داد و حتی تسخیر دمشق را اقدامی به مثابه خون‌خواهی از یزید و گرفتن انتقام امام حسین اعلام کرد. این اقدام به طور طبیعی مورد استقبال شیعیان واقع شد تا آنجا که به روایتی شیعیان به هنگام فتح دمشق پرچم سفیدی را که حضرت علی در روز فتح خیبر به دست داشت به دست تیمور دادند. همچنین نقل شده به هنگام فتح شام توسط تیمور در سال 803 هجری، سرداران خراسانی و مازندرانی شیعۀ سپاه وی قبرهای معاویه و یزید را تخریب کردند. آخرین امیر تیموری سلطان حسن میرزا بود که در هرات و خراسان حکومت می‌کرد. عصر او را درخشان‌ترین دورۀ سلسلۀ تیموریان دانسته‌اند. به تشویق مرشد الدوله عبدالله نوادۀ دختری این سلطان، کمال الدین حسین بن علی بیهقی (معروف به واعظ کاشفی) در سال 908 هجری مقتلی با نام روضة الشهدا فی مقاتل اهل البیت در ده باب تصنیف کرد. در این عصر همچنین سنت ذکر مناقب اهل بیت و مناقب‌خوانی رواج بسیار داشت و در اشعار شاعرانی همچون محمد خوافی (ابن حسام)، شمس‌الدین کاتبی نیشابوری، لطف‌الله نیشابوری، فغانی شیرازی، لسانی شیرازی قصایدی در مدح علی و اولاد او به چشم می‌خورد. همچنین شعرای بسیاری هم در اشعار خود مراثی شهدای کربلا را ذکر می‌کردند؛ از جملۀ ایشان می‌توان برندق خجندی، اهلی شیرازی و اوحدی سبزواری را نام برد. البته به‌تدریج و به موازات رونق‌یافتن روضه‌خوانی، از رواج مناقب‌خوانی کاسته شد، تا آنجا که چندی بعد روضه‌خوانی کاملاً جایگزین مناقب‌خوانی شد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دهۀ اول محرم هر روز گزیده‌ای از «عزاداری در ایران در قرون مختلف» را منتشر می‌کنیم. در این مجموعه از دوران آل‌بویه آغاز می‌کنیم و نگاهی خواهیم داشت به عزاداری در دوره‌های مختلف تاریخی. منبع ما در انتشار محتواهای مربوط به «عزاداری در تاریخ ایران» فصل اول کتاب رسانۀ شیعه نوشتۀ محسن حسام مظاهری است. گفتنی است با توجه به ارجاعات بسیار این کتاب به منابع مختلف و به‌خصوص شیوۀ ارجاع‌دهی درون‌متنی، برای رعایت اختصار ارجاعات به منابع مختلف را حذف خواهیم کرد، و خوانندگان برای مطالعۀ بیشتر باید به اصل کتاب رجوع کنند. دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازنشر از زبان استاد یوسفی غروی خواهید شنید (نسخه تصویری): ⭕️ زیارت عاشورا در کتاب کامل الزیارات که از کهن‌ترین کتاب‌های زیارات و ادعیه مروی از ائمه است آمده است ⭕️ علما پنج راه سندی برای زیارت عاشورا تشخیص داده‌اند ⭕️در صحت سندی زیارت عاشورا و نسبت آن به امام باقر و صادق شکی وجود ندارد ⭕️مرحوم شیخ طوسی در کتاب مصباح المتهجد این زیارت را از کامل الزیارات نقل کرده ولی کتاب شیخ طوسی بیش از کامل الزیارات در دست مردم بوده لذا محدث قمی هم در مفاتیح زیارت عاشورا را در مصباح المتهجد شیخ طوسی نقل کرده است دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
SaveInsta.App-2910543480971499886.mp3
4.89M
بازنشر از زبان استاد یوسفی غروی خواهید شنید (نسخه صوتی): ⭕️ زیارت عاشورا در کتاب کامل الزیارات که از کهن‌ترین کتاب‌های زیارات و ادعیه مروی از ائمه است آمده است ⭕️ علما پنج راه سندی برای زیارت عاشورا تشخیص داده‌اند ⭕️در صحت سندی زیارت عاشورا و نسبت آن به امام باقر و صادق شکی وجود ندارد ⭕️مرحوم شیخ طوسی در کتاب مصباح المتهجد این زیارت را از کامل الزیارات نقل کرده ولی کتاب شیخ طوسی بیش از کامل الزیارات در دست مردم بوده لذا محدث قمی هم در مفاتیح زیارت عاشورا را در مصباح المتهجد شیخ طوسی نقل کرده است دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
عزاداری در ایران در طول تاریخ (5) صفویه؛ شکل‌گیری طایفه‌ای به نام «مداحان»؛ علت سروده شدن ترکیب‌بند محتشم در زمان برآمدن صفویان مذهب رسمی اکثر مناطق ایران مذهب اهل سنت بود، البته به استثنای مازندران (طبرستان) که از دیرباز به تشیع متصف بود. اما سرانجام شاه اسماعیل صفوی در سال 907 هجری سلسلۀ صفویه را بنیان گذارد و تشیع را مذهب رسمی کشور اعلام کرد. در همان زمان طایفه‌ای حکومتی به نام «تبرائیان» شکل گرفتند که کارشان این بود که در گوشه و کنار و محلات می‌گشتند و با صدای بلند بر خلفای سه‌گانه و سنیان و دشمنان ائمه لعن و طعن می‌فرستادند. در مقابل، عابران و مستمعان هم وظیفه داشتند سخن آن طایفه را با «بیش باد و کم باد» همراهی و تأیید کنند و اگر کسی در این کار تجاهل می‌ورزید و کوتاهی می‌کرد، بعید نبود که فی‌الفور به تیغ تبرائیان گرفتار آید و جانش را بستانند. همچنین به موازات تبرائیان کسانی هم بودند که در مدح امام علی اشعاری را می‌خواندند و سپس خلفای ثلاثه را سب می‌کردند؛ اینان «مداح» نام گرفتند و گویا از همین دوران به بعد است که طایفه‌ای به نام «مداحان» در ایران ظهور کردند. در دورۀ شاه تهماسب اول روضه‌خوان‌ها و نوحه‌خوان‌های بسیاری ظهور کردند. شعرا نیز در این دوره به سرودن مراثی و مناقب پیامبر و خاندان او پرداختند که از آن میان محتشم کاشانی با ترکیب‌بند معروف خود گوی سبقت را از دیگران ربود؛ ترکیب‌بندی که به سفارش شاه تهماسب اول سروده شد. طبق روایت عالم‌آرای عباسی آنگاه که محتشم قصیدۀ غرایی را که در وصف شاه تهماسب سروده بود به محضر شاه عرضه کرد، برخلاف انتظار، با خشم وی مواجه شد، چراکه شاه تمایل نداشت شاعران او را مدح کنند، بلکه آنان را تحریض‌ می‌کرد تا طبع خود را در مدح و ثنای اهل بیت به کار گیرند. البته درباره سبب سرایش ترکیب‌بند محتشم دو قول دیگر هم مشهور است. قول اول را ذبیح‌الصفا در تاریخ ادبیات ایران ذکر می‌کند، مبنی بر اینکه محتشم در اصل قصیده‌ای در مدح پری‌خان خانم – دختر شاه تهماسب – سروده بود، نه در مدح خود شاه که با آن رفتار وی مواجه شد. قول دوم را که مشهورتر از اولی است مدرس تبریزی در ریحانة الادب آورده است: محتشم پس از فوت برادرش عبدالغنی مراثی بسیاری در رثای او سروده بود. تا آنکه شبی در عالم خواب امیرالمؤمنین را دید که به او فرمودند: «چرا در مصیبت برادرت مرثیه گفته‌ای، اما برای فرزندم حسین مرثیه نمی‌گویی؟». محتشم پاسخ داده بود که آغاز سخن را نمی‌یابم و حضرت فرموده بودند که بگو: «باز این چه شورش است که در خلق عالم است». ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دهۀ اول محرم هر روز گزیده‌ای از «عزاداری در ایران در قرون مختلف» را منتشر می‌کنیم. در این مجموعه از دوران آل‌بویه آغاز می‌کنیم و نگاهی خواهیم داشت به عزاداری در دوره‌های مختلف تاریخی. منبع ما در انتشار محتواهای مربوط به «عزاداری در تاریخ ایران» فصل اول کتاب رسانۀ شیعه نوشتۀ محسن حسام مظاهری است. گفتنی است با توجه به ارجاعات بسیار این کتاب به منابع مختلف و به‌خصوص شیوۀ ارجاع‌دهی درون‌متنی، برای رعایت اختصار ارجاعات به منابع مختلف را حذف خواهیم کرد، و خوانندگان برای مطالعۀ بیشتر باید به اصل کتاب رجوع کنند. دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs
پژوهش‌های تاریخ اسلام
عزاداری در ایران در طول تاریخ (5) صفویه؛ شکل‌گیری طایفه‌ای به نام «مداحان»؛ علت سروده شدن ترکیب‌بند
گزارش فیگوئروا از حضور روسپیان در مجالس عزاداری در اصفهان عصر صفوی که حاکی از گسترۀ وسیع و نفوذ بالای آیین عزاداری در ایران عهد صفوی است.
کتاب مناقب ابن شهرآشوب معتبر است؟ کتاب مناقب آل ابی طالب نوشتۀ حافظ ابوعبدالله محمد علی بن شهرآشوب (م 588 ق) در مناقب ائمۀ طاهرین نوشته شده و همیشه مورد توجه شیعیان و مورد استناد علما بوده است. شاید بتوان گفت بعد از ارشاد شیخ مفید این کتاب بیشترین توجه را به خود جلب کرده است. اگر مهم‌ترین ویژگی ارشاد شیخ مفید صحت و اتقان روایات و مطالب مطرح‌شده در آن باشد، بی‌شک ویژگی این کتاب گستردگی مناقب و فضائل است. ابن‌ شهرآشوب روایاتی از تولد تا شهادت امامان، به ویژه امام حسین، را در این کتاب گرد آورده است؛ مثلاً قیام آن حضرت را مفصلاً از منابع شیعی و سنی نقل می‌کند. متأسفانه ترتیب فصل‌ها و باب‌های این کتاب از نظم و چینش خوبی برخوردار نیست و بدون تحقیق نیز به چاپ رسیده است. ابن شهرآشوب در این کتاب هنگام نقل مطالب منابع خود را نام برده ولی درباره وقایع عاشورا مطالب را نقل به معنا و با اختصار بیان کرده است و شاید در نقل به معنا و اعتماد به حافظه دچار اشتباه شده باشد. متأسفانه در این کتاب مطالب ضعیفی درباره امام حسین و واقعۀ عاشورا وجود دارد که به هیچ منبع مکتوب یا راوی معروف و غیرمعروفی استناد نشده است. مثل اینکه شهربانو خود را به آب انداخت و هلاک کرد، یا اینکه تعداد جراحات امام را به 1900 عدد می‌رساند که همه در قسمت جلوی بدن بوده است، حال آنکه از امام باقر به نقل از طبری و ابومخنف روایت می‌کند که در بدن امام جای 33 طعنه (زخم نیزه) و 43 زخم شمشیر بوده است. ابن شهرآشوب واعظ چیره‌دستی وبد و به نظر می‌رسد این روایات را از آنچه بین قصه‌گویان و واعظان مشهور بوده نقل کرده است و به همین دلیل این مطالب را به کسی نسبت نمی‌دهد. ظاهراً همین روایات باعث شده مرحوم محدث نوری کتاب‌های ابن شهرآشوب را در شمار کتاب‌هایی بداند که مطالب ضعیف دارند. وی می‌گوید: «اخبار کتب بسیاری از معتمدان مثل ابن شهرآشوب، قطب راوندی، ابن‌طاووس و امثال اینان ضعیف است، ولی موهوم نیست». ایشان می‌افزاید: «متأسفانه اخبار سست و بی‌پایه در این کتاب‌ها کم نیست». (کتاب معرفی و نقد منابع عاشورا، نوشتۀ سید عبدالله حسینی، ص 198). دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️ @chsiqs