💠تمدن غرب در آستانه فروپاشی قرار دارد
🖋دکتر ابراهیم فیاض استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در گفتگو با پایگاه هماندیشی:
🔸شکی نیست که ویروس کرونا نوعی سلاح بیولوژیک و آزمایشگاهی است ولی از آنجا که نوعی تفکر روشن فکری و غرب گرایی در دنیا حاکم است در نتیجه به شدت با این واقعیت که این ویروس دست ساز و هدفمند به وجود آمده مقاومت می شود.
🔸رسانه های غربی در روزهای اولِ همه گیری این ویروس در ایران و چین که فرضیه بیولوژیک بودن آن مطرح می شد به شدت به این فرضیه حمله کردند. بویژه به کشور چین که علاوه بر حمله ای بیولوژیک، درگیر حمله رسانه ای تمام عیار از سوی شبکه ها و رسانه های غربی قرار گرفته بود و شاهد بودیم در حالی که ویروس کرونا تنها شهر ووهان چین را درگیر کرده ولی رسانه های غربی به دروغ تمام کشور چین را درگیر مقابله با این ویروس جلوه می دادند و طبعاً افکار عمومی دنیا نیز خیال می کرد که کرونا در مدت کوتاهی سراسر چین را فرا گرفته و این کشور را فلج خواهد کرد.
🔸از سوی دیگر اظهارات رئیس جمهور آمریکا در روزهای ابتدایی ورود کرونا به آمریکا که مدام از ویروس چینی سخن می گفت بر این واقعیت صحه گذاشت که دولت چین علاوه بر حمله ای بیولوژیک و برنامه ریزی شده، باید در برابر حملات رسانه ای آمریکا نیز ایستادگی کند.
🔸براساس برخی یافته های آزمایشگاهی ویروسی که ابتدا از سوی آمریکا علیه مردم ووهان به کار گرفته شد در بردارنده 40 درصد قدرت تهاجمی بود در حالی که چینی ها پس از به کنترل در آوردن این ویروس، با تغییراتی در ساختار آن، قدرت تهاجمی کرونا را به 70 درصد رسانده و بار دیگر آن را به آمریکا و سایر کشورهای غربی صادر کردند.
🔸همین مسئله باعث شد که کشورهای غربی و بویژه آمریکا که پس از جنگ جهانی دوم با هیچ چالش خارجی که موجب تحمیل تلفات سنگین جانی به آنها شود، مواجه نشده بودند این بار خود را در مواجهه با ویروسی ببینند که به شکل گسترده آنها را درگیر کرده و امنیت عمومی شان را به طور جدی تهدید می کند.
🔸بنابراین در حال حاضر دنیا شاهد جنگی تمام عیار میان چین و کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا است که به نظر می رسد این جنگ تازه شروع شده و باید منتظر تلفات سنگین کشورهای غربی بویژه آمریکا در روزها و هفته های آتی باشیم.
🔸اینکه بر تلفات سنگین آمریکا در این جنگ بیولوژیک تاکید می کنم به این دلیل است که این کشور به واسطه موقعیت جغرافیایی منحصر بفردی که دارد همواره مصون از هرگونه تهدید خارجی بوده و طبعاً از نظر پدافند غیرعامل نیز تدابیر لازم برای مواجهه با چنین هجوم خارجی را اتخاذ نکرده است و با توجه به دست ساز بودن ویروس کرونا، مسئولان امنیتی آمریکا به هیچ عنوان فرصت ارزیابی و متعاقب آن صف آرایی در برابر این ویروس را ندارند. البته باید این شرایط ویژه را در کنار نوع پراکندگی جمعیتی کشور آمریکا نیز قرار داد که با توجه به اینکه به جز برخی ایالات آمریکا از جمله کالیفرنیا، نیویورک و واشنگشتن بسیاری از ایالات این کشور از نظر امکانات درمانی دچار کمبودهای اساسی هستند پیش بینی من این است که شیوع کرونا در این ایالت ها تلفات سنگین دهها هزار نفری را بر روی دست دولت مرکزی آمریکا بگذارد.
🔸امروز حتی ارتش آمریکا با چالش هایی جدی تری در بحث شیوع کرونا مواجه شده است، به طوری که رسانه های آمریکایی به نقل از فرمانده یکی از ناوهای هواپیمابر این کشور خبر از ابتلای بیش از 100 نفر از خدمه این ناو به ویروس کرونا داده اند. مسئله ای که رسانه ای شدن آن منجر به برکناری فرمانده این ناو شد که نشان از عمق آشفتگی و درماندگی سیستم مدیریتی ایالات متحده آمریکا دارد، این در حالی است که آمریکایی ها این ویروس را با هدف زمین گیر کردن اقتصاد چین ایجاد کرده بودند.
🔸از آنجا که این ویروس آزمایشگاهی و دستکاری شده است، طبعاً عملکردی غیرقابل پیش بینی دارد و همانطور که متخصصان پزشکی نیز تاکنون اذعان کرده اند هیچ درمان قطعی برای کرونا حداقل تا ماه های آینده نمی توان کشف کرد و در روزهای گذشته شاهد بودیم که در برخی موارد حتی از داروهای ضد شپش برای کاهش اثر مخرب این ویروس استفاده شده که نشان از ناشناختگی و تغییر ساختار مداوم این ویروس دارد.
👇👇👇
👆👆👆
🔸اتحاد جماهیرشوروی پیش از فروپاشی، قدرتی بود که به شدت از درون و بیرون منسجم بود و این انسجام را مدیون توان اتمی خود بود که یکی از مولفه های اصلی قدرت او به حساب می آمد ولی انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل موجب شد تا بخش مهمی از اراضی تحت کنترل و استعمار این کشور دچار آلودگی شدید زیست محیطی شود به طوری که حتی در آن سالها گمانه زنی هایی مبنی بر این که مناطقی از دریای خزر نیز تحت تاثیر این انفجار عظیم دچار آلودگی شده نیز مطرح می شد که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان همین حادثه آغازی بر روند فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شد.
🔸در ماجرای شیوع ویروس کرونا نیز شاهد این واقعیت هستیم که ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای غربی به عنوان قطب کشورهای دنیا در زمینه علوم تجربی و آزمایشگاهی، هم اکنون بیشترین مبتلایان و جان باختگان یک ویروس دستکاری شده و آزمایشگاهی را دارا هستند. از سوی دیگر شاهد هستیم که سرمایه اجتماعی دنیای غرب نیز با چالش جدی مواجه شده و آمریکا و کشورهای اروپایی همانند گذشته دیگر توان بهره گیری از قدرت نرم خود در حوزه هایی چون ادبیات و هنر ندارند. همین مسئله موجب شده تا این روزها شاهد دزدی علنی کشورهای اروپایی و آمریکا از یکدیگر در بحث اقلام بهداشتی بویژه ماسک باشیم که تمامی این واقعیات خبر از فروپاشی قریب الوقوع نظم حاکم بر دنیا به رهبری آمریکا می دهد.
🔸اولین رویداد بزرگ جهانِ پساکرونا خلاصی جامعه جهانی از غرب به عنوان مرکز تمدنی بشر است. البته باید این نکته را مورد نظر قرار داد که تاثیرات فروپاشی تمدن غرب تنها در جوامع غربی بروز و ظهور نمی کند بلکه در مشرق زمین نیز شاهد تغییرات فرهنگی اساسی خواهیم بود. چراکه امروز حتی کشورهای شرق آسیا نظیر چین و ژاپن نیز به شکل اساسی بازتولید فرهنگ غرب را در جامعه مدنی خود حاکم کرده اند. حتی ایران فعلی نیز با در نظر گرفتن دولت غربگرای کنونی را می توان بازتولیدی غربی از جمهوری اسلامی در نظر گرفت.
🔸آنچه در پساکرونا رخ می دهد این است که همان طور که سیطره استعمار غربی پس از دو جنگ جهانی از بین رفت این بار شاهد آن خواهیم بود که سیطره تمدنی غرب در تمامی ابعاد این تمدن از جمله فلسفه، اخلاق، هنر و رسانه های آن از بین خواهد رفت. بنابراین چین که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، ابرقدرت آینده دنیا خواهد بود برای رسیدن به این هدف باید از سیطره تمدنی غرب منفک شود. چرا که چین در این سالها علی رغم قدرت اقتصادی غیرقابل انکاری که در سطح جهان داشته ولی در عمل تنها به عنوان یک بازار تولید صرف با تکنولوژی آمریکایی قلمداد شده است.
🔸این احتمال وجود دارد که پساکرونا عصر پیدایش تمدن های متکثر در دنیا باشد. چراکه استعمار فرهنگی آمریکا که به واسطه انحصار واحد پولی او در بسیاری از کشورها از جمله کشورهای شرق آسیا نظیر فیلپین، اندونزی، کره جنوبی و... حاکم بوده از بین خواهد رفت و این کشورها خود را از یوغ فرهنگی و تمدنی غرب بیرون خواهند کشید. همچنین ارتباطی که میان تمدن های متکثر پساکرونا وجود دارد ایجاد مبنای فکری جدید در دنیا است که محوریت آن حکمت ابراهیمی است که در تمامی ادیان الهی از جمله مسیحیت، یهودیت و اسلام مورد اشاره قرار گرفته است.
متن کامل مصاحبه در:
http://m.hamandishi.ir/news/411401/
#کرونا
#پَساکرونا
#غرب
#تمدن_نوین
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠19 فروردین؛ سالگرد شهادت مظلومانه شهید سید محمدباقر صدر
🖋علی محمدی
🔹شهید آیت الله سیدمحمدباقر صدر، حقیقتاً از علمایی است که رایحه ایثار و مجاهدتِ انبیاء، از اخلاق و منشاش به مشام میرسد و انس با حیات سراسر وقف للهاش، دریچهای از حیات معنوی و اجتماعی اولیای الهی ، در برابر انسان می گشاید.
🔹سالهاست با سرگذشت و آثارش گره خوردهام و هرچه میگذرد داغ فقدانش برایم بیشتر میشود؛ نابغهی مجاهدی که انصافاً تمامنشدنی است و در هر عرصهای از فلسفه و اخلاق و تفسیر و منطق و اصول فقه و فقه نظام سازی و .... ورود پیدا کرده ، اثری در خور توجه و ممتاز به یادگار گذاشته است.
🔹اگر دست خائن و خبیث صدام، این عالم وارسته و کمنظیر را از جهان اسلام نمیگرفت و چراغ حیات دنیایی و ظاهری ایشان را در 46 سالگی خاموش نمیکرد، امروز ما می توانستیم شاهد پیوندی متفاوتی میان «حکومت» و «حوزه علمیه» باشیم؛ همانطور که حضرت امام ره، فصل جدیدی در «حکمرانی دینی» در مقابل دیدگاه بشریت امروز ایجاد نمود، ایشان نیز می توانست فصل جدیدی در «مرجعیت انقلابی» برای امروز ما به ارمغان بیاورد؛ ارمغانی که ثمرهی مبارکش، پیوندی تمدنی میان نهاد سیاست و دین و علم بود.
🔹ایشان برای پاسخگویی به نیازهای انقلاب اسلامی، درس خارج خود را تعطیل کرد و برای آماده کردن دلها و افکار مردم مسلمان برای پیوستن به انقلاب اسلامی، به ارائه مفاهیم شورانگیز، حماسی و اجتماعی قرآنی روی آورد که متأسفانه بیش از 14 جلسه ادامه نیافت و با محاصره شش ماه و بعد شهادت مظلومانه ایشان، این مسیر ناتمام ماند.
🔹حضرت امام خمینی ره، دردمندانه در پیامی به مناسبت شهادت ایشان و خواهر مکرمهشان بنتالهدی صدر در 2 اردیبهشت 1359، نوشت:
"شهادت ارثى است كه امثال اين شخصيتهاى عزيز از مواليان خود بردهاند؛
و جنايت و ستمكارى نيز ارثى است كه امثال اين جنايتكاران تاريخ از اسلاف ستم پيشه خود میبرند.
شهادت اين بزرگواران كه عمرى را به مجاهدت در راه اهداف اسلام گذراندهاند به دست اشخاص جنايتكارى كه عمرى به خونخوارى و ستمپيشگى گذراندهاند عجيب نيست؛ عجب آن است كه مجاهدان راه حق در بستر بميرند و ستمگران جنايت پيشه، دست خبيث خود را به خون آنان آغشته نكنند.
عجب نيست كه مرحوم صدر و همشيره مظلومهاش به شهادت نايل شدند؛ عجب آن است كه ملتهاى اسلامى و خصوصاً ملت شريف عراق و عشاير دجله و فرات و جوانان غيور دانشگاهها و ساير جوانان عزيز عراق از كنار اين مصايب بزرگ كه به اسلام و اهل بيت رسول اللَّه ـ صلى اللَّه عليه و آله ـ وارد مىشود بىتفاوت بگذرند."
▪️خدای متعال بر علو درجات ایشان و خواهر شهیدهشان بیت الهدی صدر بیفزاید و میهمان دائمی خوانِ عالَمگسترِ سیدالشهداء علیهالسلام قرارشان دهد.
🔹خواندن کتاب «الاسلام یقود الحیاه» (با ترجمه اسلام، راهبر زندگی) و همیچنین کتاب «المدرسة القرآنیة» (با ترجمه پژوهشهای قرآنی) را به همه دوستان انقلابی پیشنهاد میکنم.
-19 فروردین 1399
#شهید_صدر
#سالگرد
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠آوینی و هنر انقلابی
(آغازی بدون پایان)
🖋سید مهدی موسوی
🔸۲۰ فروردین سالروز شهادت سید مرتضی آوینی و عروج او از سرزمین فکه است. سید مرتضی نمونه یک هنرمند متعهد است که در بنیان های هنر اندیشه داشت و رویکردی انتقادی به صنعت سینما داشت. او بهار هنر انقلابی بود و بحق روز شهادت او روز هنر انقلاب اسلامی نامیدهاند.
🔸آوینی سعی داشت تا با بهره گیری از برخی فلسفههای معناگرا در غرب و منظرهای اشراقی اسلامی به یک صورتبندی متفاوتی از هنر رهاییبخش و متعالی دست پیدا کند.
🔸آوینی نمونه جوان مسلمان و دغدغهمندی است که با انقلاب اسلامی متحول شد و یادداشتها و تاملات پیش از انقلاب خود را که متاثر از جریانهای اگزیستانسیالیسم بود کنار گذاشت و تمام سعی خود را کرد تا با چهره اشراقی و معنوی انقلاب اسلامی خو کند او این گذار را در بازخوانی واقعه عاشورا و از طریق فتح خون پیگیری کرد. جهاد سازندگی اولین تجربههای حضور او در معرکه انقلاب بود که او را بیشتر با ابعاد اشراقی انقلاب آشنا میکرد. پس از آن دفاع مقدس بود که تحولی بزرگ در جان آوینی به وجود آورد و به او نشان داد که معنای گمشده فلسفه غرب را که اگزیستانسیالیستها در صورت ادبیات جستجو می کنند در متن زندگی رزمندگان اسلام حضور دارد. آوینی در پی تفسیر معنایی بود که در زیستجهان رزمندگان تبلور یافته بود.
🔸آوینی گمشده خود را در جبههها یافته بود و خود را وقف روایت این گمشده بشریت کرد و همواره سعی کرد به این حقیقت نزدیک شود. او هر چه در این سیر اشراقی و سلوک معنوی جلوتر میرفت به ناکارآمدی بنیانهای فلسفی امثال سارتر، هایدگر و ... بیشتر پی میبرد و به اندیشههای عرفانی و حکمی امام خمینی نزدیکتر میشد از این رو کنشها و آثار او در مسیر شدن بود و هر چه جلوتر میآمد از لطافت و عمق بیشتری برخوردار میشد و به اندیشهی توحید نزدیکتر میشد. آوینی به قدر ظرفیت خود از این اندیشه بهره گرفت و آن را در قلم و سینما به کار گرفت تا روایتگر زیستجهان انقلابی باشد که ایمان، معنویت و اشراق نقطه کانونی و حلقه اتصال دلهای کنشگران آن است. او توانست صنعت نویسندگی و سینما را به هنر نزدیک کند و روح هنر که همان معنا و اشراق است را در تکنیکها و مهارتهای قلم و سینما جاری کند.
🔸شهید آوینی آغازگر مسیری در هنر انقلابی بود که با سیر و سلوک درونی و گذار از کثرت اندیشه های غربی به اندیشه توحیدی آرام آرام تعالی وجودی یافت و سطوحی از معنا و اشراق توحیدی را در جان خود پرورش داد و براساس آن به خلق آثار هنری پرداخت.
🔸اما دریغ که مسیری را که آوینی آغاز کرده بود و با شهادتش آبیاری کرده بود ادامه نیافت و کسی نبود که روح هنری و آن سلوک فکری و معنوی آوینی را درک کند و بفهمد که او از کجا شروع کرد و به کجا رسید تا بفهمد که چقدر از راه باقی مانده است تا هنر انقلابی به بلوغ برسد.
🔸افراط و تفریط نسبت به هر چیزی بد است و نسبت به نقاط آغازین یک مسیرِ ناهموارِ پُر از سنگلاخ و پر ابهام و پر رقیب بسیار خطرناکتر است. هنر انقلابی از جمله این مسیرهاست و آوینی از نقطههای آغازین آن بود که به خوبی جهت و مسیر را شناخت و در مسیر آن حرکت کرد و به دریافتهای بسیار مهمی دست یافت. اما او یک آغاز و از گلهای اولیه این بهار بود که توانسته بود با بخشهایی از وجوه انقلاب اسلامی ارتباط برقرار کرد و به تدریج وارد اقیانوس حکمت و عرفان امام خمینی شود و از ساحل به این اقیانوس عمیق بنگرد و تنیبهآب زند و توشهای بسیار ارزشمند را دریافت کند. او در یافت خود را اینگونه عنوان زد:
امام و حیات باطنی انسان.
🔸اما متاسفانه برخی با افراط در شخص آوینی و نه شناخت مسیر او، آوینی را به مبانی و مبادی آغازین او در ورود به مطالعه صنعت معماری و هنر تقلیل داده و میدهند و از این طریق روایتی هایدگری و پستمدرن از او ارائه میدهند تا از طریق آن، مقاصدِ خود را توجیه کنند. در حالیکه آوینی را باید در مسیری که در آن سیر میکرد و تعالی مییافت شناخت.
🔹خلاصه آوینی هنرمندی انقلابی و در مسیر شدن بود که لحظه به لحظه در حال رشد بود و بیش از پیش به معنا و اشراق نهفته در انقلاب اسلامی نزدیک میشد و بهقدر ظرفیت از گنجینهی آسمان توشههای مهم میگیرد و از این طریق به خلق آثاری ارزشمند توفیق یافت که روایت فتح نقطه اوج آن بود که از طریق آن روایتگر معنا و اشراقِ دلدادگان خمینی و رهپویان حسینی در جهان بیمعنای قرن بیستم بود. آوینی که گمشده خود را در فتح خون جسته بود، خود هم دل به اقیانوس زد و در خون خود غرق شد.
#شهید_آوینی
#روایت_فتح
#سالگرد
#هنر
#هنر_انقلابی
🔻🔻🔻🔻
@kanooneQarbshenasiAndisheIslami
@daghdagheha
💠طوفانی بی حضور نوح
✍دکتر محمدجواد کاشی
🔸داستان طوفان نوح است. موج سیل آسایی در دره مرگ به راه افتاده و شماری از ما را با خود برده و میبرد. ما با ترس به صخرههای دو سوی دره چسبیدهایم. سیل گاهی بالاتر میآید، و شماری دیگر را همراه سفر مرگ میکند. ما بالاتر و بالاتر میرویم و به هم اطمینان میدهیم خطری نیست. دست تطاول این سیل به آنجاها که ما هستیم نخواهد رسید.
🔸ما این بالا بر تخته سنگها تکیه زدهایم و برای کاستن از بار این همه ترس، حرف میزنیم، شوخی میکنیم، بحثهای فلسفی و تئوریک رد و بدل میکنیم. از آینده پس از این سیل مرگبار سخن میگوییم. تلاش میکنیم تا جایی که ممکن است به عمق دره نگاه نکنیم. اما حتی به خودهامان هم با اطمینان نگاه نمیکنیم. بعید نمیدانیم حتی مخاطبی را هم که رویاروی ماست، یکباره دست سیل برباید. آنگاه با سرعت رو برمیگردانیم و رشته بریده شده کلام را با یک مخاطب دیگر تداوم میبخشیم. همه چیز شبیه ماجرای طوفان نوح است. با این تفاوت که نوحی در کار نیست و کشتی نجاتی در میان سیلاب مرگ آور حرکت نمیکند.
🔸اینجا در این فضای هولناک، همه سخن میگویند، تنها کسانی فاقد زبان و سخن هستند که سیلاب مرگ گریبانشان را گرفته است. ما به دو گروه با صدا و بی صدا تقسیم شدهایم. آنها که میروند، حتی مجالی برای بزرگداشت شان نیست. مجالی برای گریستن جمعی. برای سوگواری سوگواران. آنکه رفت رفت مجبور به فراموشی هستیم. فقط مرگ او که مرد، حواس دیگران را بیشتر جلب میکند که یکی دو قدم از صخرههایی که به آن چسبیده بالاتر رود. همین.
🔸این داستان البته داستان زندگی ماست. در روزهای معمول هم همین داستان برقرار بود اما نه اینقدر صریح. همیشه سیل مرگی هست که بخشی از جمعیت را در کام خود میکشد. سیل فقر، تحقیر، نادیده گرفته شدگی، سرکوب.
🔸اما طبقات دیگر جامعه چسبیدهاند به صخرههای پیرامونی. به قدرت، به عطایی که به آنها بخشیده شده، به موقعیتهایی که به دست آوردهاند. سیل گاهی بالاتر میآمد و ما در دامن قدرت بالاتر میرفتیم و بیشتر و بیشتر به آن آویزان میشدیم. به عمق دره نگاه نمیکردیم اما حواسمان بود آنجا چه خبر است، پس شدیدا مراقب بودیم از دامن قدرت به پایین پرتاب نشویم. آن روزها هم جهان پر از سر و صدا بود، اما آنها که در عمق دره به کام مرگ میرفتند صدایی نداشتند. هیچ مناسک سوگی برای آنها برقرار نبود.
🔸به جای نوح حتی اگر شیادی هم بر کف این سیلاب کشتی برآند، بخشی به درون آن هجوم میبرند چرا که ذلت ناشی از تحمل این وضعیت کمتر از مرگ نیست.
#کرونا
#نیمه_شعبان
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠کرونا و علوم انسانی۳
🔹آینده پژوهی جهان پس از کرونا
(یک از دو)
🖋محسن قنبریان
🔺آینده پژوهی جایگاه بالایی در دنیای کنونی پیدا کرده، از صنایع بزرگ تا پیشرفتهای آتی علم گرفته تا برنامه های توسعه و بالاتر نظم جهانی را مورد کاوش قرار می دهد. آینده پژوهی های علمی و دینی همکاری هایی باهم یافته اند و از کرسی ای بین رشته ای به رشته ای علمی یا فرارشته بدل شده است.
❓سؤال اساسی این است آینده پژوهی در موضوع پاندمی کرونا چگونه خواهد بود؟! آیا پس از کرونا شاهد جهانی متفاوت، نظم جدیدی در دنیا خواهیم بود؟ یا پساکرونا یک تعبیر مسامحی است و پسی متمایز از نظم موجود نداریم؟!
✅تقسیم اولی:
🔺۱⋅کسانی که کرونا را درحد پیشران یک تغییر بنیادین و پیدایش نظمی جدید نمی شمارند:
اگر رهبری انقلاب بر همان نظر
۱۳اسفند۹۸ باشند، که فرمودند:"یک مسٲله گذراست، یک چیز فوق العاده نیست. نمی خواهم مسٲله را خیلی کوچک بگیرم اما خیلی هم بزرگش نکنیم مساله را"؛ به این دیدگاه نزدیکند. گرچه این سخنان قبل از پاندمیک شدن کرونا و گرفتار شدن همه کشورها با آن بوده و احتمالا در وضعیت جدید ایشان هم به گروه دوم بپیوندند.
🔺۲.گروه دوم کسانی اند که به پسا کرونا معتقدند.(مثل آنچه در ویدئوی ضمیمه از سیدحسن نصرالله میبینید)
این گروه خود دو دسته میشوند:
🔻الف)دیدگاه پروژه نگر:
که فاعلیتی انسانی و مراحلی تعیین شده را برای رساندن جهان از نظم کنونی به نظمی دلخواه قائلند.
تقریرهای ۱و۲و۳آتی از این قبیل اند.
🔻دیدگاه پروسه نگر:
که تغییر نظم موجود را فرایندی طبیعی، تکوینی می دانند که در ظرف این پاندمیک اتفاق می افتد و الزاما اتاق فکر و عملیات با مراحل تعیین شده ای ندارد. بودن در تقدیر الهی و سرشت اختیاری انسانها و جوامع و مددهای الهی یا توازن اراده های انسانی، همه قابل جمع با این دیدگاه است. تقریرهای ۴و۵و۶ آتی از این قبیل است.
🔺توجه:
دودیدگاه درباره منشٲ ویروس الزاما یک نظر معین ندارند. یعنی ممکن است کسی قائل به "حمله بیولوژیکی" باشد، اما روند تغییر نظم کنونی در ظرف کرونا را یک پروسه بداند(مثل نظر ۵) یا بالعکس، با وجود "منشٲ طبیعی داشتن" هم، آنرا در خدمت پروژه نظم نوین بداند(نظر۳).
✅ تقریرهایی از پسا کرونا:
1⃣ آیت الله میرباقری
ایشان گرچه احتمال تحت تٲثیر هدایت های الهی و تحت تدبیر ولی الله اعظم راهم طرح می کند؛ که جامعه جهانی را به سمت یک نظم معنوی سیر دهد؛ لکن احتمال دوم- که با مهلت یافتن شیاطین انس و دستگاه ابلیس طرحش می کند- را مبسوط تر می پردازد: عبور دادن ملتها از نظم فعلی تمدنی به سمت حکمرانی بلامنازع مجازی!
"فضای ناامن کنونی می تواند جامعه جهانی را برای پذیرش یک پیشنهاد جدید برای تحقق یک نظم مادی و "ایجاد حکمرانی مجازی" مهیا کند. این دورکاری ها و این تعطیل کردن تجمعات حقیقی و عبور از جامعه حقیقی به جامعه مجازی و ایجاد بستر برای پذیرش حل وفصل امور(تحصیل، اشتغال و سایر ارتباطات اجتماعی)در فضای مجازی و قرائن فراوان دیگر به ویژه قرار گرفتن در شرایط یک رزمایش بزرگ زیست در فضای مجازی که آخرین مقاومت ها در برابر آن در حال فروریختن است و... مویداتی براین احتمال است" (۱)
2⃣اسماعیل سروستانی(مؤسسه موعود).
ایشان کرونا را ساخت شرکتهای وابسته به مجامع مخفی ماسونی، و شیوع جهانی آنرا فازی از نظم نوین جهانی آن مجامع مخفی وایلومیناتی می شمرد.
فاز اول و دوم این نظم نوین(تٲسیس دولت جهانی) در جنگهای اول و دوم جهانی برداشته شد که طی آن اختیارات ملل مستقل به سازمانهای بین المللی سپرده شد و به مرور تکمیل شد. این سازمانها در ظاهر مستقل اما در باطن وابسته به مجامع مخفی ماسونی و ایلومیناتی مستقر در اروپا وآمریکا بودند. شیوع کرونا را فاز سوم این پروژه می دانند:"طی بیست سال اخیر ایلومیناتی ها به آشوبی در ابعاد جهانی می اندیشیدند تا از میانه آن ضرورت ایجاد نظم نوین جهانی را به دیگران بفهمانند(نظم از میان آشوب). ناامنی، ترس وبیقراری حاصل از کرونا خود مراحلی از مراحل پایانی تٲسیس دولت جهانی است". ایشان از جمله شواهدی از گزارش گاردین می آورد(۲) از جمله سخن گوردون براون نخست وزیر اسبق انگلیس از ضرورت حکومت جهانی ای موقت برای مبارزه با کرونا و هم گزارش مجازی گروه ۲۰ در اینباره.(۳)
👇👇👇
@daghdagheha
👆👆👆
3⃣بیل گیتس(میلیاردر آمریکائی وسرمایه گذار در بهداشت ودرمان):
اخیرا مقاله ای در واشنگتن پست در مورد سیاست آمریکا در مورد مقابله با کرونا نوشت وبه هشدارهایش در ۲۰۱۵توجه داد. کنفرانس ٨دقیقه ای او در ۲۰۱۵که در تی ای دی وبه دنبال شیوع بیماری ابولا ایراد شده وبه ۱۱۰زبان ترجمه شده بود این روزها زیاد مورد توجه و هم یادآوری خود او واقع شده بود.
گیتس در آن کنفرانس بیماری های عفونی واگیر را جای بمب اتم، بزرگترین خطر می شمارد. مثل آنفولانزای اسپانیا در ۱۹۱٨که ۳۰میلیون انسان را کشت. بعد ریشه کنی فلج اطفال با مواجه پزشکان بدون مرز با ابولا را مقایسه می کند که با وجود هماهنگ کردن بسیار عالی داوطلبان باز کُندی زیاد و شکست ناشی از عدم آمادگی بوده است وهشدار می دهد اپیدمی بعدی(طبیعی یا حمله میکروبی) میتواند بسیار شدیدتر از ابولا نابود کننده باشد.
گیتس سپس چند مزیت را بر می شمرد:
-مزایای علم و فناوری
-تلفن همراه برای دریافت اطلاعات از عموم
-نقشه های ماهواره ای که میتوان موقعیت وحرکت مردم را شناسایی کرد
-پیشرفت در زیست شناسی وکشف داروها و واکسن ها
اما می گوید: "اما این ابزارها بایستی در یک سیستم کامل سلامت جهانی گذارده شوند"
توضیح این سیستم کامل جهانی به خوبی نظم نوین جهانی دلخواه او معلوم می کند: پیوندی بین ارتش(مثل ناتو) و بهداشت جهانی و پزشکان بدون مرز!
"بزرگترین درس به عقیده من درباره چگونگی آماده سازی همان چیزی است که برای جنگ انجام می دهیم در تمامی لحظات سربازانی داریم که منتظر عملیاتند. نیروهای ذخیره ای که می توانند با تعداد زیاد مارا پشتیبانی کنند. ناتو واحدهای سیاری دارد که به سرعت استقرار می یابند. ما سیستمی قوی برای سلامت در کشورهای فقیر لازم داریم. مانیاز به نیروهای ذخیره درمان داریم. لازم است نیم درمان با ارتش همکاری کند. از مزایای قابلیت های نظامی برای جابجائی سریع و لجستیک بهره ببرد". در آخر از خسارت اقتصادی اپیدمی آنفولانزا برای ثروت جهانی(۳تریلیون دلار) می گوید. از مزایای سرمایه گذاری اخیررا این می شمارد:"یک سیستم مقدماتی تحقیق وتوسعه که عدم تساوی در سلامت جهانی را کاهش داده و دنیا را جائی منصفانه و امن تر خواهد کرد".(۴)
4⃣محمدباقر قالیباف
ایشان در یادداشتی به نوعی بازگشت به نظم سابق قدرت گیری دوباره دولتها را نظم پسا کرونا می شمارد.
"بنظر می رسد در جهان پسا کرونا دولت، قوی تر و مداخله گرتر خواهد شد و بخشی از مسئولیت های پیشین خود را بازیابی خواهد کرد"[مقابل نظر ۱و۲]. "نباید جهانی شدن را تنها فرآیندی از بالابه پایین دید ویروس کووید-۱۹ نشان داد که هرچند جهانی شدن یکی از مهمترین واقعیتهای دوران حاضر است اما همچنان باید بر اهمیت محیطهای جفرافیایی محلی برای تعامل یا تقابل با فرآیند جهانی شدن نیز تٲکید کرد. این پدیده را به عبارت "جهان محلی شدن" هم می توان توصیف کرد".
اولویت یابی هویت های ملی در دولت-ملتها موجب تغییرات مهمی در اتحادیه هایی مثل اتحادیه اروپا می شود.
ایشان خصوصیت دخالت حداقلی دولتها در نظام سیاسی لیبرال دموکراسی را با شیوع کرونا و موفقیت نظام سیاسی چین موجب دخالت های مثبت و حداکثری دولتها به منظور افزایش کارآمدی در پسا کرونا می شمارد.(۵)
5⃣الکساندر دوگین فیلسوف ضد کاپیتالیسم روسی:
او که شواهدی برای منشٲ آمریکائی کرونا می شمارد؛ اما نتیجه را معکوس شمرده که باعث شرایط عینی برای تحقق جهان چند قطبی می شود. "بدیهی است که ویروس کرونا با استفاده از فناوری در غرب ایجاد شده اما شاید این ویروس به شکلی درز پیدا کرده ویا شاید مشیت الهی متفاوت بوده است زیرا انسان همیشه تعیین کننده نهائی نیست"(۶)
*⃣محمود احمدی نژاد
ایشان هم در این نظرگاه مشترک است که ویروس را سلاح بیولوژیک می داند که علیه سازندگانش شده است.(۷)
6⃣حمیدرضا مقدم فر کارشناس سیاسی و رسانه ای:
ایشان در یادداشتی باعنوان "کرونا چگونه نظم غربی جهان را متزلزل می کند؟" تصریح می کند:"پیش بینی نگارنده این است که کرونا روند انتقال قدرت از غرب به شرق که در گذشته هم از آن سخن گفته می شد را به میزان بسیار زیادی تشدید خواهد کرد اما با یک تفاوت که اینبار نزول قدرت در غرب، برخلاف آنچه پیشتر افرادی مانند آقای جوزف نای پیش بینی می کردند با حفظ و ثبات تمدن غربی همراه نخواهد بود بلکه غرب جایگاه تمدنی خود را کاملا در مخاطره خواهد دید". سپس به چهار جنبه از افول نظم غربی پرداخته و برخی شبهات را پاسخ می دهند.(۸)
فرق این دیدگاه با دیدگاه ۴و۵ این است که پسا کرونا جهان چند قطبی نخواهد بود، جهانی با افول غرب و سربرآوردن تمدن اسلامی خواهد بود.
🔻🔻🔻🔻
☑️ @m_ghanbarian
@daghdagheha
💠نیمه شعبان، کرونا و آخرالزمان
🔸ویروس جدید کرونا همه بشریت را درگیر کرده و زندگی عادی انسانها را با اختلال بیسابقهای مواجه ساخته است. ملکه الیزابت دوم در یک سخنرانی کمسابقه، بحران کرونا را با جنگ جهانی دوم مقایسه کرده و فرمانده سپاه بهداشت آمریکا نیز آن را مشابه حملات یازده سپتامبر دانسته است. امروز نیز اعلام شد آمار تلفات کرونا در نیویورک از آمار کشتههای یازده سپتامبر فراتر رفته و به بالای چهار هزار کشته رسیده است. دبیرکل سازمان ملل نیز این بحران را بزرگترین بحران بشریت پس از جنگ جهانی دوم دانسته است.
🔸اما برخی مذهبیها در کشورهای مختلف میکوشند این بحران را به عنوان یکی از نشانههای آخرالزمان تلقی کنند. در میان مسلمانان نیز روایات فراوانی درباره رخدادهای آخرالزمان از قرون اولیه اسلامی به دست ما رسیده که به آنها «اخبار مَلاحم و فِتَن» گفته میشود و خبر از جنگهای خونین و اتفاقات مرگبار در آخرالزمان داده است.
🔸در برخی وقایع مهم تاریخی، گروهی از مسلمانان کوشیدهاند این وقایع را با اخبار آخرالزمانی تطبیق دهند. یکی از مهمترین کتب درباره این روایات را سید بن طاوس؛ فقیه بزرگ شیعه در قرن هفتم هجری نوشته که «التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن» یا «الملاحم و الفتن» نام دارد. وی این کتاب را در نخستین سالهای حکومت هلاکوخان مغول نوشته و خود نیز در کتاب «اقبال الاعمال» گفته که سقوط بنیعباس به دست مغولها را از مصادیق سرورآفرین اخبار ملاحم میداند (ج3، ص 116).
🔸بنابراین، چنین موضوعی در میان شیعیان به دلیل باور عمومی آنان به ظهور امام دوازدهم در آخرالزمان اهمیت بیشتری دارد. حتی اتفاقاتی مانند اعدام شیخ فضلالله نوری و پیروزی انقلاب اسلامی از سوی برخی روحانیون دهههای گذشته بهعنوان نشانه ظهور قلمداد میشده است.
🔸در سخیفترین نوع این تطبیقها، برخی نزدیکان و دوستداران احمدینژاد میکوشیدند ریاستجمهوری او را نیز از نشانههای نزدیکی ظهور امام عصر(ع) بدانند.
🔸مسیحیان هم تجربه تاریخی مشابهی درباره بیماری همهگیر طاعون دارند که عملکرد کلیسا در آن زمان به سمت ربط دادن این بیماری با آخرالزمان متمایل شده بود. در جریان شیوع طاعون در قرن چهاردهم میلادی - که آن هم از چین آغاز شد و پس از کشتن هزاران ایرانی به اروپا رسید - اروپای خسته از سالها جنگ صلیبی با مسلمانان، یک سوم جمعیت خود را طی سه سال به دلیل طاعون از دست داد. در آن سالهای سیاه، کلیسا که باعث و بانی اصلی جنگهای صلیبی بود، میکوشید پسمانده ایمان مسیحیان را از چنگ طاعون نجات دهد؛ از همین رو به خرافات مذهبی دامن زد و با سوزاندن جادوگران و تخطئه گناهکاران میکوشید آنان را مقصر شیوع طاعون و مرگ میلیونها نفر جلوه دهد. همچنین با پررنگ کردن روایات آخرالزمانی تلاش کرد طاعون را به بازگشت مسیح ربط دهد و مؤمنان را آرام کند. اما همین عملکرد نادرست، مقدمهای بر زوال قدرت کلیسا و ایمان سنتی در دوره رنسانس شد.
🔸بنابر این هرگونه ایجاد نسبت میان دین و چنین بلایایی باید با ملاحظه تجربه تلخ طاعون در قرون میانه باشد. نکته مهم در این مطابقتها، سند ضعیف بسیاری از روایات ملاحم است؛ دلالت آنها نیز ابهاماتی دارد که باعث میشود نتوان آنها را به راحتی بر واقعهای خاص - مانند ظهور - تطبیق داد. همچنین رواج اینگونه تحلیلهای سلیقهای و ذوقی میتواند منجر به کاهش اعتقاد عمومی به ظهور شود و آن را دستمایه تمسخر مخالفان مذهب کند. از سویی، طبق روایات شیعی ظهور امام دوازدهم به معنای پایان عمر جهان و انقراض نسل بشر نیست و عصر طلایی زندگی انسان پس از ظهور منجی موعود آغاز خواهد شد.
🔸اما نکته مهم درباره کرونا، آینده مبهم این بیماری است؛ هنوز بسیاری از ابعاد آن ناشناخته است و خطر آن برای حیات در کره زمین جدیتر میشود. هرچند بشریت پیش از این با بیماریها و بلاهای بزرگی درگیر بوده و موفق شده با توانایی خدادادیاش با بسیاری از آنها مواجه شود و زنده بماند. شاید اگر به همین منوال پیش برویم، کرونا به یک بحران بیسابقه تبدیل شود؛ اما بعید هم نیست که با کشف دارو به زانو درآید و همچون برخی بیماریهای کشنده و بزرگ، به خاطرهای تلخ و عبرتآموز برای بشر تبدیل شود. در بدترین حالت نیز ممکن است زندگی بشر با قوانین سختگیرانهتری استمرار یابد تا این بیماری منجر به انقراض حیات زمینی نشود.
🔸هیچ نشانه محکمی در تطبیق این بیماری با اخبار ملاحم و فرارسیدن آخرالزمان وجود ندارد. بررسی تطبیقهای پیشینیان نشان میدهد که دینیترین و عاقلانهترین مواجهه با بلایای طبیعی و غیر طبیعی، تمسک به اصول یقینی (همچون دعا و توکل و توسل) و عمل به توصیههای عقلانی متخصصین است؛ خاصه آنکه دانش بشر، هم در امور غیبی و هم در امور تجربی و محسوس بسیار اندک است.
-به نقل از کانال راوی
#کرونا
#پَساکرونا
#آخرالزمان
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠نگاهی راهبردی به تحلیلهای کرونایی
🖋محمدرضا برته
🔸کرونا، پیرا کرونا و پسا کرونا واژههایی هستند که معمولاً در تحلیل پیامدها و آثار توأم و پسین کرونایی مورد استفاده قرار میگیرند.
اما در عین اذعان به کارایی، نکتهسنجی و عمق تحلیلهای ارائه شده، چند نکته راهبردی لازم است مد نظر قرار گیرد:
🔹الف) کرونا به سان یک آشکارساز؛
نخستین مسالهای که باید بدان توجه شود این است که بسیاری از پیامدهای اجتماعی و فرهنگی و با تاکید بیشتر از گونه _سبک زندگی_ که به کرونا منسوب میکنیم، حقیقتاً معلول کرونا نیست؛ بلکه کرونا عاملی برای آشکارسازی این تغییرات پنهان بوده است. لازم است توجه داشته باشیم که در محتوای باطنی انسان هر فرایند عملگرانهایی سه ساحت دانشی، گرایشی و رفتاری را طی میکند. در واقع آنچه که ما انجام میدهیم به پشت گرمی نگرش ما به عالم، خدا و انسان و نیز در مرحلهی پیشینتر به بینش و دانش ما نسبت به سه مقوله پیشگفته است. این بدان معناست که هرگاه و به صورت سیستمی تغییراتی در رفتار رخ میدهد، باید عمق تحلیل ما فراتر برود و بتواند از استحاله لایههای نگرشی و بینشی پیشین آن پرده بردارد.
مساله بسیار مهم این است که همیشه تاخیر بسیار درخوری در این مسیر تحول محتوای باطنی انسان وجود دارد. در مسئله کرونا نیز وقتی که میبینیم به سرعت با ایجاد فرصتی برای در خانه ماندن و دسترسیهای گستردهتر به فضای مجازی، نوع رفتار انسانها گونه دیگری ظهور و بروز میکند معنایش ضرورتاً این نیست که کرونا چنین تغییراتی را پدید آورده بلکه شاید بهتر این است که بگوییم کرونا زمینهای برای آشکارسازی تغییراتی را فراهم کرده است که پیشتر نیز تحقق پیدا کرده بود ولی مجال ظهور و بروز نداشت. اهمیت بند _الف_ بدین سبب است که نباید دچار تقلیل گرایی در سطح تحلیل بشویم و بسیاری از تغییرات امروزین را به اشتباه معلول و محصول کروناییزه شدن جامعه بدانیم.
🔹ب) تغییرات در راهند؛
به عنوان پیوست مورد الف، اتفاقاً تاثیرات کرونا را عمیقتر و جدیتر و صد البته با تأخیرات بیشتری مشاهده خواهیم کرد. تاثیراتی که اولاً در بینش و دوما در نگرش و سوما رفتار بروز و ظهور پیدا خواهد کرد. در واقع اگر مخّ و مغز تصمیمسازی هر انسانی بن مایه دانشی و گرایشی اوست، یعنی اگر آدمی در پی چیزی است که میداند و به آن علاقه دارد و در پی گریز از چیزی است که میداند و از آن تنفر دارد، باید ببینیم کرونا در دانستههای ما و حُبّ و بُغضهای ما چه تغییراتی ایجاد کرده است.
🔹ج) تحمیل تکنسخهای، هرگز!
سومین اصل راهبردی که لازم است با اهمیت فزونتری مورد توجه قرار گیرد، توجه عمیق به تنوع و تفاوت محتوای باطنی انسانها و جوامع است که باعث میشود برونداد مداخلهگری کرونا در حیات فرهنگی فردی و اجتماعی ما به عنوان یک متغیر جدید، محصولات متفاوتی ایجاد کند. در واقع اگر دمای زیستی یک خانواده، فرد و جامعه بالا باشد؛ احتمالاً یخ کرونا به انجماد آن فرهنگ پویا نخواهد انجامید و چه بسا پدیده کرونا با ذوب شدن در حرارت پویایی فرهنگی میزبان خود به ظرفیتهای وجودی آن فرهنگ نیز بیفزاید ولی اگر دمای اخلاقی و فرهنگی فرد، خانواده یا جامعهای پایین باشد، باید منتظر انجماد سریع آنها در مواجهه با کرونا بود. لذا کاملاً اولویتدار است که در تحلیل مسائل پیرا و پسا کرونایی به ظرفیتهای فرهنگی میزبان نیز توجه جدی شده و از تحمیل تحلیلهای دُگم و درمانهای تک نسخهای جداً بپرهیزیم.
🔹د) بودجهبندی صحیح عوامل تغییر؛
یکی دیگر از موضوعاتی که معمولاً تحلیلهای اجتماعی را مورد آسیب قرار داده و از روایی آنها کاسته است گرفتار شدن به مقوله تحلیلهای تک عاملی و تکساحتی است که بر این اساس یک طبیب اجتماعی در تحلیل پدیدهای فرهنگی و اجتماعی ضمن تمرکز به یک عامل از دیگر متغیرها و عوامل غفلت ورزیده و بودجهبندی درستی در خصوص وضعیت موجود و نقش عوامل پیدا و پنهان آن انجام نمیدهد؛ در نتیجه تحلیل او از واقعیت فاصله میگیرد و به روشنی نسخه اصلاح، درمان و ارتقای آن نیز کارایی متصوّر را نخواهد داشت. اتفاقاً این خطای رویکردی باعث شده تا برخی از جریانشناسان و فرآیند پژوهان، آیندهای را تصویر کنند که هرگز محقق نمیشود. در مقوله تحلیلهای پساکرونایی نیز شوربختانه شاهد چنین رویکردی هستیم و نظامسازی درستی در وزندهی عوامل صورت نمیگیرد و آثار و تغییراتی به کرونا نسبت داده میشود که معلوم نیست دقیقاً چه ربط و نسبتی بین این دو برقرار است. در واقع علتی که همآیی و همآوایی با کرونا دارد از چشم تحلیلگر پنهان مانده و پدیده محقق شده یکسره به کرونا نسبت داده میشود. شبیه آن خطایی که عموماً در تحلیل انقلابها و حرکتهای کلان اجتماعی پیش میآید و زمینه پیشبینی و آیندهنگری را از میان برمیدارد.
#کرونا
#تحلیل_راهبردی
#آینده_پژوهی
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠رابطه علم و دین در نگاه «اجتهاد تمدنساز»
✍️گفتاری از آیت الله علیرضا اعرافی
🔹در نگاه اجتهاد تمدنی وقتی به سراغ منابع دینی میرویم چهار مرحله را طی میکنیم:
🔸۱- در باب یک قضیه بهصورت تک گزاره میخواهیم نظر دین را به دست آوریم. اوایل شکلگیری اجتهاد اینگونه بوده است. شبیه مسائل مستحدثه در فضای فقهی امروزه است. مسئلهای است با توجه به متون و منابع نظر میدهد.
🔸۲- اجتهاد منظومهای: این است که مجموعه از گزارههای پیرامون یک موضوع کلان به شکل یکرشته درمیآید و بهصورت مثلاً کتاب البیع یا مباحث امامت درمیآید. کاری که شیخ طوسی در مبسوط کرد این بود که ابواب فقهی را طبقهبندی کرد و توسعه داد و متأسفانه هنوز ما در همان ذهنیت شیخ طوسی حرکت میکنیم. البته این منظومهها که درست میشود هیچ استاندارد قطعی ندارد و ممکن تعداد آنها و نوع برش زدن به موضوع نیز متفاوت باشد؛ مثلاً زینت بحثی است که در ابواب مختلف فقهی آمده است ولی میتوان یک برش بزنیم و باب جدیدی بنام تزین ایجاد کرد و این مباحث مختلف را در آن گرد آورد. مقوله زن نیز همینطور است و اگر این موضوع را مستقل مطرح نکنیم هر جای کتابهای فقهی یک بحثی در مورد جنسیت دارد ولی میتوان مقوله زن را بهطور جداگانه بحث کرد. در علوم دیگر اسلامی همچون تفسیر و کلام نیز میتوان چنین کاری انجام داد.
در این اجتهاد منظومهای هیچوقت دانشهای اسلامی در هیچ نقطهای متوقف نیست زیرا برشهای متفاوت بر اساس نیاز زمانه ایجاد میشود. اینگونه است که میتواند بینهایت برش داده شود.
🔸۳- همان است که مرحوم شهید صدر پیشگام آن بود و قبل از ایشان کسی بهصورت جامع مانند ایشان کار نکرده بود. شهید صدر با یک عینک نظام سازی وارد اجتهاد شد. اینجا دیگر منظومه نیست بلکه منظومه پلهای است برای اینکه به عمق برویم.
🔹در این زمینه به چند موضوع اشاره میکنم. مثلاً ایشان در مورد «بهداشت و سلامت بشر یا بحث حقوق بشردوستانه» بحث کردهاند و چند گزاره را جمعآوری کردند که بهصورت منظومه شد. در ادامه، روح حاکم بر این منظومه را پیدا کردند و نظامات درست کردند. نظام یعنی منظومهای که با یک روح و قواعد حاکمه منسجم شده است. همچنین گزارههای اقتصادی اسلام را جمع کرده است و کنار هم گذاشت و میگوید اسلام نگاه چندضلعی به اقتصاد دارد. اینجا گزارههای تجویزی فقهی با توصیفی دادوستد دارند. البته متأسفانه شهید صدر به این سؤال پاسخ نداده است که این نظامی که میسازیم ثابت است یا متغیر؟ آیا میتوان به شارع نسبت داد یا نه؟ من گفتهام که نظام سازی دارای ۱۵ خاصیت است.
🔸۴- مرحله چهارم، امتداد این اجتهادها است. این منظومهها و معارف مستنبط بر چهار حوزه زندگی بشر سایه میافکند:
🔻یکی معرفت و دانش بشر؛ این همان است که به بخشی از آن علوم انسانی اسلامی میگویند. بدون تردید آن منظومه و نظامات فکری اسلام امتدادی بر فکر و معرفت بشر پیدا میکند.
🔻امتداد دوم در حوزه هنر و فنون است. قطعاً معماری و شهرسازی و هنرهای بشر تحت تأثیر این نظامات و اندیشههای دین قرار میگیرد.
🔻امتداد سوم سبکهای زندگی است.
🔻امتداد چهارم فنآوریها است که میتواند تحت تأثیر قرار بگیرد.
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠جهان پس از ویروس کرونا
🖋یووال نوح هراری
🔸گونهی انسان هماکنون با یک بحرانِ جهانی مواجه است. شاید بزرگترین بحرانِ گونه ما. تصمیماتی که مردم و دولت ها در چند هفتهی آینده میگیرند احتمالاً جهانِ سالهای پیش رو را شکل خواهد داد. این تصمیمات نه تنها سیستمِ سلامت، بلکه اقتصاد، سیاست و فرهنگِ ما را نیز، شکل خواهند داد. وقتی در حالِ انتخاب بین گزینههای موجود هستیم نه تنها باید از خود بپرسیم که چگونه بر این تهدیدِ آنی فائق می آییم، بلکه همچنین به این پرسش پاسخ دهیم که بعد از عبور از این طوفان در چه نوع جهانی زیست(زندگی) خواهیم کرد. بله، طوفان خواهد گذشت، گونهی انسان نجات خواهد یافت و بیشتر ما زنده خواهیم ماند؛ اما در دنیایی متفاوت منزل خواهیم کرد.
🔸چه اتفاقی میافتد هنگامی که همه در خانه کار کنند و تنها از دور با هم در ارتباط باشند؟ چه اتفاقی میافتد وقتی تمامیِ مدارس و دانشگاهها به صورتِ مجازی برگزار شوند؟ در حالتِ عادی دولتها، مشاغل و نظام آموزشی به هیچ وجه با اجرای طرح های آزمایشی این چنینی موافقت نخواهند کرد. اما شرایطِ کنونی شرایط عادی نیست.
🔸به منظورِ پایاندادن به اپیدمی، ضروری است تمامِ جمعیت از یک راهنمای واحد پیروی کنند. دو راه اصلی برای رسیدن به این هدف وجود دارد. یک روش مختص دولت است که بر مردم نظارت کند و آنهایی را که قوانین را زیر پا میگذارند تنبیه کند.در جنگ علیه اپیدمی کرونا ویروس بسیاری از دولتها از وسایلِ نظارتی جدید، بهره می گیرند.
🔸بارزترین نمونه چین است. قدرتِ حاکم بر چین نه تنها از طریقِ نظارتِ دقیق تلفنهای هوشمندِ افراد، و نیز با بهره گیری از صدها میلیون دوربینِ تشخیص چهره و وادار کردن مردم به بررسی و گزارش دمای بدن و وضعیت پزشکیشان، به سرعت میتواند ناقلینِ مشکوک به کرونا ویروس را تشخیص دهد، بلکه میتواند رفت و آمد و تماسهای افراد را نیز ردیابی کندهرچند اگر هشیار نباشیم، این اپیدمی ممکن است به نقطهی عطفی در تاریخِ نظارت بدل شود. نه تنها به دلیل عادیسازیِ بهکارگیریِ ادواتِ نظارت جمعی در کشورهایی که تا امروز آن را نمیپذیرفتند، بلکه حتی بیشتر به این دلیل که نقطه عطف یک گذار دراماتیک را “از نظارتِ رو پوستی” به سوی نظارتِ “زیر پوستی” سوق میدهد.این نظام به یک سیستم نظارتی جدید وحشتناک ،حقانیت میبخشد. برای مثال اگر شما بدانید که من بر لینک فاکس نیوز کلیک میکنم و نه سی.ان.ان. این میتواند به شما در مورد نقطه نظر سیاسی من و شاید حتی شخصیت من چیزی را برساند اما اگر شما بتوانید تغییرات دمای بدن، فشار خون و ضربان قلب من را هنگامی که کلیپ ویدیویی را تماشا میکنم نظارت کنید میتوانید بفهمید که چه چیزی من را میخنداند، من را به گریه میاندازد و چه چیزی من را بشدت عصبانی میکند.کره شمالی را در سال ۲۰۳۰ تصور کنید که تمام شهروندان مجبورند دستبندهای بیومتریک را ۲۴ ساعتِه به دست داشته باشند.
🔸حتی زمانی که نرخ شیوع کرونا ویروس به صفر کاهش پیدا کند بعضی از دولتهای حریصِ اطلاعات، این ادعا را مطرح خواهند کرد که نیاز است سیستم نظارت بیومتریک بر جای خود باقی بماند. به این دلیل که آنها از موج دوم کرونا ویروس در هراس هستند
🔸نظارت متمرکز و تنبیههای شدید تنها راه مجاب کردن مردم در پذیرش خطمشیهای مفید نیست، وقتی که به مردم واقعیتهای علمی اطلاعرسانی بشود و مردم به مقامات دولتی اعتماد کنند که حقایق را به آنها منتقل میکنند شهروندان بدون نیاز به نظارت آقا بالا سر کاری را انجام میدهند که درست است. یک جمعیت خودانگیخته که به خوبی آگاه شدهاند معمولاً بسیار قدرتمندتر و موثرتر از جمعیت ناآگاهی عمل خواهد کرد که مدام پایش شود.
🔸در طول چند سال اخیر سیاستمداران غیر مسئول، تعمداً تیشه به ریشه اعتماد به علم، مقامات دولتی و رسانه ها زدند. حال همان سیاستمداران غیر مسئول ممکن است وسوسه شوند تا در شاهراه اقتدارگرایی برانند، در حالی که ادعا میکنند که نمیتوان به مردم اعتماد کرد که کار درست را انجام دهند.
🔸بنابراین همهگیری کروناویروس یک آزمون بزرگ شهروندی است، در روزهای پیش رو هر کدام از ما، ورای نظریههای توطئه بیاساس و سیاستمداران منفعتطلب، باید انتخاب کنیم که به دادههای علمی و به متخصصان بهداشت و درمان اعتماد کنیم. اگر در تصمیمگیری درست شکست بخوریم ممکن است خودمان را در حال امضای واگذاری آزادیهای عزیزمان بیاییم، در حالی که فکر میکنیم در حال حفاظت از سلامتمان هستیم.
-به نقل از کانال جامعهشناسی
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠تاملاتی در باب جهان کرونایی و پسا کرونایی
🖋محسن بهاروند
🔸ویروس کووید ۱۹ اگر چند ماه دیگر ادامه با این شدت ادامه یابد تاثیرات زیادی بر حیات ملی و فرا ملی در جهان خواهد گذاشت و دانشمندان بسیاری در مورد ابعاد مختلف آن خواهند نوشت. قدر مسلم این است که تاریخ جهان موثر به پیش از شیوع کرونا و پسا کرونا تقسیم خواهد شد. اما در این مقطع می توان مشاهدات و تاملاتی پراکنده در مورد آن بیان نمود.
🔹۱.جهان برای یک اپیدمی آماده نبود. علم با سرعت در جنبه هایی پیشرفت کرد که زندگی روزمره به حساب نمی آورد. علم در سلولهای بنیادین، کلونینگ، هوش مصنوعی و... جلو رفت ولی به یک اپیدمی ساده فکر نکرده بود. علم و تکنولوژی در جای دیگر نیز چنین کرد. در حالیکه امنیت شبکه های مهم و سایتهای حساس را زیاد کرد به این فکر نکرد که امنیت ممکن است از راه همین گوشی های هوشمند در دست مردم عادی بخطر بیفتد.
🔹۲.نظام سرمایه داری و لیبرالی بیش از همه دچار شکست و سرخوردگی شد. این همه پیشرفت فنی و اقتصادی نتوانست اپیدمی را مهار کند. سرمایه داری دیر جواب داد چرا که باید سود خود را در یک بحران پیدا می کرد.
🔹۳.اخلاق، حقوق بشر و همبستگی میان ملل رنگ باختند و هر کس به فکر خود بود. کشورها مرزها را به روی هم بستند. در کشورهای مدعی همسایگان درها را به روی همسایگان خود بستند. راهزنی کشورها از هم شروع شد. فروش اسلحه رکورد زد.
🔹۴.فرصتی پیش آمد که بعضی کشورهای شرقی روابط بهتری را با هم آغاز کنند. فرهنگ شرقی برای رفیق روز سختی بودن نمود بیشتری پیدا کرد. مبنای خوبی برای روابط آینده پی ریزی شده است. ساز و کارهای فعلی نظام بین الملل ناکارآمد و یکطرفه است حتما نیاز به اصلاح دارد. باید در وقت اندکی مبنایی ایجاد کرد که اصول منشور حفظ ولی ساز و کار اصلاح شود.
🔹۵.معیاری برای سنجش کارآمدی و ناکارآمدی دولتها ایجاد شد. نه برای ریشه کنی کرونا بلکه برای مدیریت بحران و هماهنگی همه قوای یک دولت برای مقاومت ملت. همدردی و همبستگی دولتها و ملتها به محک تجربه سپرده شد و دولتهای جهان مسابقه کارآمدی گذاشتند.
🔹۶.سیاست روی خشن خود را نشان داد. بسیاری به فریبکاری و پنهانکاری روی آوردند. در سیاست بین الملل دشمنان حتی در سخت ترین شرایط هم دست از خصومت برنداشتند و در پی تحقیر ایران بودند. سیاست کشورهای پیشرفته تغییری نکرد و به آن بعنوان فرصتی برای فشار بیشتر استفاده کردند.
🔹۷.روشنفکران، هنرمندان، نویسندگان و انسانهای سراسر دنیا با هم اعلام همبستگی کردند. سیاست، اقتصاد و اپیدمی جوهره بشریت را تغییر نکرد و انسانهای صالح را به هم نزدیکتر کرد.
🔹۸.اعتماد به علم بیشتر شد. این شاید بزرگترین تحول جهان باشد. انسانها بیش از هر چیز به حرف علم گوش کردند.
🔹۹.مردم ایران باید بخود افتخار کنند. وقتی در بزرگترین دموکراسیهای دنیا با چوب و مشت و لگد مردم را مجبور می کنند که در خانه بمانند مردم ایران جز عده ای اندک بزرگترین مراسم باستانی و مذهبی خود را تعطیل کردند تا از شیوع بیش از حد ویروس پیشگیری کنند. بخشی از این امر ریشه در احترام مذهب ما به علم نیز دارد.
🔹۱۰.ما به فروشگاهها حمله نکردیم به هم شلیک نکردیم. غارت نکردیم و نشان دادیم می توانیم با هم در موقع متحد شویم این نعمت اندکی نیست. ما قبلا در ریشه کنی فلج اطفال، کنترل جمعیت و بالاتر از همه در جنگ تحمیلی نشان دادیم که در مواقع سختی و خطرناک می توانیم همبسته شویم.
این درس بزرگی است که باید قدر آن را بدانیم و در تقویت آن بکوشیم.
#کرونا
#پَساکرونا
#آینده_پژوهی
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠روحانیت، ویروس کرونا، وراثت انبیاء
🖋سید جواد محمدزاده(دانشآموخته حوزه علمیه قم)
🔸روحانیت در گستره تاریخ همیشه رکن بوده است و هیچگاه در چکاچک شمشیرها و جنگ ها ، عبای عزلت بر سر نکشیده است و نظاره گر نبوده بلکه بند پوتین خدمت را با اشکال چهارده گانه علم و تقوا صرف کرده است و مقاوم ایستاده تا دین مبین اسلام در جغرافیای عالم هستی طنین انداز شود ، و امروز از قاره آسیا گرفته تا آفریقا و اروپاو آمریکا بر قامت جهان ندای توحید و انسانیت و اسلام برافراشته گردد.
🔸جایگاه روحانیت همان وراثت انبیای الهی است(( إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ)) این ارث عظیم و بلند مرتبه همان نقش پیشقراولی عرصه دین و فرهنگ است که نواسانات ارز و دلار هم نتوانست کاستی ای بر عیار این سرمایه هنگفت روحانیت وارد سازد . و بزرگانی همچون میرزا رضای کرمانی ، سید جمال الدین اسد آبادی ، شیخ فضل الله نوری ، آیت الله کاشانی ، سید حسن مدرس ، و امام راحل و عظیم الشان انقلاب اسلامی و شهید مطهری ها و بهشتی ها تا مقام معظم رهبری ( مد ظله العالی ) بسان جان خود از این ارث محافظت کردند و آن را با آب زمزم اخلاص خود شستشو دادند و جامعه را نیز در اقیانوس آن به سعی و تلاش و حرکت و استقامت و طواف بر مدار ولایت و امامت به گردش در آوردند یعنی همان پرچمداری و امامت جامعه اسلامی .
🔸حال باید غواصی کرد که چگونه باید روحانیت همچان میراث دار این گنجینه پیامبر گونه رهبری باشد ؟ در سیره نبی مکرم اسلام و اولیای الهی برای حرکت آفرینی روحانیت نقش تبیلغ را پیشانی خود چسباند تا مردمان را همراه خود کند برای عبور از گرداب ها و طوفانهای حوادث ؛ در تاریخ امام حسن علیه السلام وقتی وارد کوفه شد و برای جنگ سخنرانی کرد تعداد بی شماری را با تبلیغ خود در کنار لشکر اسلام قرار داد و مکرر این مسیر طی شد تا هشت سال دفاع مقدس و تشکیل تیپ رزمی تبلیغی طلاب و روحانیون که نقش پیشقراولی را در کنار رزم و مجاهدت بدرستی پازل ساخته بودند .
🔸در حوادثی همچون سیل ، زلزله و ویروس منحوس کرونا ، جابجایی نقش امامت روحانیت استراتژی نیست بلکه آوردن همه آحاد جامعه واقشار مختلف مردم در صحنه این کار اصلی وارثان انبیای الهی است و باید این را در بین روحانیت بعنوان امام جامعه بستر سازی کرد تا خون حیات بخش زندگی مومنانه در کالبد جامعه به جریان افتد و نفس به نفس ، مردم در کنار هم به ایثار و انفاق و مواسات گره بخوردند تا دیوار تمدن اسلامی قد بکشد و بالا برود.
#کرونا
#روحانیت
#تبلیغ
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
🔹 احمد مبلغی مطرح کرد:
فرصتها و چالشهای فراروی فقه در شرایط کرونا و پساکرونا
🔸 عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه ویروس کرونا فرصت ها و چالش هایی را فراروی فقه گشوده است، گفت: شناخت و فعال کردن ظرفیتهای فقهی، میتواند تهدیدات را تضعیف و یا امحاء، و فرصت ها را به حرکتی در جهت تعالی اجتماعی از حیث دینی و افزایش عمق تجربه فقهی، تبدیل کند.
🔴متن گفتگو در شفقنا👇
🆔️ https://eitaa.com/shafaqna_com
@daghdagheha
💠روشنفکران و کرونا
🖋محسن آزموده
🔸رمان مشهور و کلاسیک آلبر کامو(1960-1913)، فیلسوف، نویسنده و روشنفکر نامدار فرانسوی مورد استقبال همگانی قرار گرفته است. این اثر برجسته که نخستین بار در سال 1947 به زبان فرانسوی(با عنوان La Peste) منتشر شد، در سال های اخیر کمتر مورد توجه مخطابان بود، شاید به این دلیل که آدمیان وضعیت طاعونی را بسیار دور تلقی می کردند و بعید میدانستند که در روزگار کنونی ، امکان آن باشد وضعیتهای اپیدمک بار دیگر حتی جوامع فوق مدرن را دچار سازد. اما شیوع نابهنگام و سریع و گسترده ویروس کرونا و ابتلای خیل عظیمی از انسان ها به آن، به تلخی نشان داد که چنین نیست و بشر در این عصر طلایی بهداشت و پزشکی حتی در پیشرفتهترین کشورها و جوامع نیز از امکان بیماری های اپیدمک خلاصی ندارد. از این رو در همان هفته های آغاز شیوع جهانی کرونا به ویژه در کشورهای اروپایی، اخباری به گوش میرسید از مراجعه گسترده مخاطبان به طاعون کامو.
🔸رمان مشهورتر از آن است که نیازی به معرفی آن باشد، داستان فراگیری طاعون در شهری از الجزایر و مواجهه مردمان با آن به ویژه از خلال روایت زندگی چندین شخصیت از جمله پزشک شهر، یک روزنامه نگار، قاضی شهر و ... آنچه رمان را از حیث بحث حاضر یعنی روشنفکران و مساله کرونا مهم میسازد، مواجهه مسئولانه و متعهدانه آلبر کامو با یک اپیدمی همگانی موضوعی است که کمتر به آن توجه شده است.
🔸روشنفکر به عنوان یک تیپ اجتماعی مدرن بر آمده روزگار جدید است، البته آن طور که برخی محققان نشان داده اند، میتوان با بر شمردن خصائل و ویژگیها و کارویژههای این تیپ اجتماعی، نمونهها و مثال هایی از این قشر اجتماعی در جوامع پیشامدرن بازشناخت. اما ظهور این قشر یا گروه اجتماعی محصول دوران مدرن است و برخی شروع آن را به آغاز قرن بیستم و قضیه دریفوس مربوط میدانند، یعنی زمانی که اقشار تحصیلکرده و نویسندگانی چون امیل زولا، در واکنش به یک اجحاف اجتماعی، از ابزار قلم بهره میگیرند و به نقد بیپروای جامعه و دولت میپردازند. از این حیث روشنفکر تنها کسی نیست که مثل یک دانشمند یا فیلسوف کار فکری می کند، بلکه در کنار تفکر و تامل و نگارش اندیشه ها، مسئولیتی اجتماعی و سیاسی نیز دارد و آنچه را حقیقت می پندارد، بدون هراس با جامعه و دولت در میان میگذارد و نگران عواقب و پیامدهای ناگوار این حضور حقیقت طلبانه در عرصه اجتماع نیست.
🔸از این حیث آلبر کامو در رمان طاعون در کنار کار نویسندگی در قامت یک روشنفکر نیز ظاهر میشود. او با نگاه تیزبین خود به میان اقشار گوناگون اجتماعی شهر مذکور میرود، واکنش آنها نسبت به یک بیماری فراگیر را وا می کاود، به نقد سیاسی و اجتماعی دولت و راهکارهایش برای مبارزه با طاعون می پردازد و در کنار همه اینها از بحثهای فلسفی و فکری عمیق نیز وا نمی ماند. شمار عظیمی که رمان عمیق کامو را خوانده اند، لابد با مباحث فلسفی و تئولوژیک ژرفی که میان ریو(پزشک عقل گرا و متعهد داستان) با پدر پانلو(کشیش شهر) در می گیرد، آشنا هستند، جایی که پزشک می کوشد توجیهات تئولوژیک و «ترانسندنت» کشیش را با اشاره به آنچه فی الواقع و برای همگان از جمله کودکان، در شهر میگذرد، دچار چالش سازد و او را متقاعد سازد که طاعون(بخوانید کرونا) عذابی برای گناهکاران نیست، بلکه خطری است که می تواند هر جامعه انسانی را دچار سازد، به ویژه جوامعی که غیرمسئولانه و فردگرایانه زندگی می کنند. آنچه از دید کامو اهمیت بیشتری دارد، تعهد همه انسان ها به رستگاری جمعی و مشارکت و همبستگی همگانی نسبت به شرور اعم از شرور طبیعی و انسانی است.
🔸در وضعیت کنونی شیوع کرونا نیز به نظر می رسد روشنفکران وظیفه مشابهی به دوش دارند. آنها موظفند از گوشه های انزواجویانه خویش بیرون بیایند و متعهدانه با بیان و زبانی قابل فهم و انضمامی، به نقد دولت و جامعه بپردازند. این کار می تواند چنان که کامو نشان داد، با روایت دقیق و موشکافانه و صد البته به دور از حب و بغض آنچه در جامعه می گذرد، صورت پذیرد. به گواه آنچه اخبار و رسانه ها میگویند، ما هنوز در میانه بحران هستیم و کماکان زود است که از پایان کرونا سخن بگوییم. در این شرایط به نظر میرسد وظیفه روشنفکری(یک توتولوژی چرا که اصولا روشنفکری چنان که گفتیم یک تعهد است) ایجاب میکند که یکدیگر را تنها نگذاریم و حتی اگر هیچ کاری از دست مان بر نمیآید، بکوشیم به مرزهای کار ماندگاری که کامو کرد، نزدیک شویم، یعنی به روایت دقیق و سرراست آنچه میگذرد.
#کرونا
#روشنفکری
#رمان
#ادبیات
#جامعه
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
🔸منِ همیشه منتقد، محصول همان باور است که می گوید من نقد می کنم پس هستم. همان باور که ما یکجا نشستگان را همواره طلبکار قرار می دهد در برابر هر کس که قدمی حتی اشتباه برداشته و به ما اجازه می دهد از لکه های سیاه دیگران بگوییم ولی نپرسیم چرا لباس خودمان سیاهِ سیاهِ سیاه است.
🔹این واقعیت که ما منتقد فراوان داریم به همه چیز و همه اشخاص، غیر قابل انکار است اما درد آنجاست که وقتی می گوییم در کنار نقد انجام شده چه راهکاری می توانید ارائه دهید، به ناگاه کوچه علی چپ می شود جذاب ترین منطقه توریستی برای همین همیشه منتقدان
🔸ما به اقتصاد جمهوری اسلامی و بانکداری و غیره نقد داریم و همیشه از ربای جاری در زندگی مردم شاکی هستیم اما وقتی بعد از سه دهه گروهی با تمام اشکالات و محسنات طرح جدیدی را برای اصلاح ساختار بانکی ارائه می کنند، به ناگاه همان منِ منتقد فعال می شود و هر چه هست و نیست را زیر ضربات نقد می کشاند، ولی به محض اینکه می پرسیم خب جایگزین چه دارید، ما را به آینده ای نامعلوم حواله می دهند که از دیگ خالی شان شاید نوبرانه ای برای نظام اسلامی استخراج شود.
🔹ما به فرهنگ و سیاست های فرهنگی هم انتقاد داریم؛ منتقد تمام بحران های اجتماعی و فرهنگی هستیم و دائما می نالیم چرا مردم علی الخصوص جوانان به سمت فرهنگ غربی سوق پیدا کرده اند و بی حجابی گسترش می یابد و غیره.؟
🔸 چرا الگوی جوان مسلمان ایرانی فلان خواننده، فلان بازیگر یا فلان فوتبالیست خارجی است یا چرا پخش زنده گفتگوی دو ایرانی معلوم الحال در اینستاگرام از هر تجمع و سخنرانی مذهبی ما بیشتر بیینده دارد؟
🔹علی رغم پذیرش تمام این نقد های صحیح و دغدغه های دلسوزانه اما باید پرسید شما که به عنوان متولیان دینی و حوزوی امور فرهنگی، بودجه های مناسبی شاید بیش از بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت می کنید چه دست آوردی داشته اید و اصلا چه برنامه و طرحی را اجرایی و چه نتایجی را بدست آورده اید؟
🔸همین قم به عنوان مرکز حضور و زیست متولیان دین تا چه میزان در برابر این بحران های فرهنگی و اجتماعی توانسته الگوی مناسب خود را ارائه و ترسیمی از یک شهر اسلامی را ارائه دهد؟
🔹وضعیت جوانان طلبه که کاملا از نظر تربیتی در اختیار شما قرار دارند از منظر فرهنگی و نوع زیست اجتماعی چقدر مطلوب است که به دست پرورده های نهادهایی چون آموزش و پرورش و دانشگاه ها نقد می کنید؟
🔸ما به فیلم و سریال های صدا وسیما تا سینما و تئاتر و موسیقی و غیره هم انتقاد داریم تا جاییکه در این ایام خانه نشینی کرونایی، خسرو عرصه فلسفه هم برای نقد پایتخت دست به قلم می شود؛نقدهایی که کاملا صحیح و تکراری است اما اینجا نیز باید بپرسیم چرا فقط فراستی وجود ما قعال است؟
🔸تا کنون این منِ همیشه منتقدچه طرح ایجابی برای ساخت یک محصول تصویری ارائه کرده است؟ چه فیلم نامه ای را ارئه کرده که ظرفیت جذب حلال مخاطب را دارا باشد؟
🔹چگونه نقد می کنیم در حالیکه نقد شونده حتی نمی داند آنچه ما می خواهیم را چگونه می توان ساخت، آیا ما ابزار و امکانات لازم برای تولید محصول صحیح را به صورت کاربردی ارائه کرده ایم که اکنون به نقد آنچه تولید شده می پردازیم؟
🔸اصلا خروجی چند دهه همکاری حوزه و صدا وسیما در تربیت طلاب سینمایی چیست که حتی مجموعه هایی مانند اوج دست به دامان تنابنده ها برای تولید یک فیلم یا سریال مخاطب محور می شوند؟
🔹انتهای این حضور روحانیت در صدا و سیما شاید دکتر معینی پور باشد که مدیر شبکه 4 سیما است و در مورد ایشان هم فقط نقد می بینیم آن هم عموما توسط املا ننوشته ها.
🔸الغرض که ما❗️ ممتقدیم❗️ ( کسی که به صورت ممتد نقد می کند) و یا بهتر بگویم زنده به انتقادیم اما عموما راهکاری برای حل مشکلات نداریم و همین خود مهم ترین بحران عصر جمهوری اسلامی است.
‼️رونوشت خدمت نویسنده همین متن که خودش هم بخشی از این جریان زنده به انتقاد است جهت تلنگر‼️
@feckrat
@daghdagheha
هابرماس- لوموند.pdf
356.7K
💠ویروس کرونا بر آگاهی انسان نسبت به «نادانی» خود افزود!
🔸مصاحبۀ نشریۀ فرانسوی لوموند با یورگن هابرماس، مشهورترین فیلسوف زندۀ جهان دربارۀ پیامدهای فکری و اخلاقی شیوع ویروس کرونا
🔸آنچه که هابرماس در این مصاحبه بر آن تاکید میورزد «نادانی» و ضعف دانش انسانی است.
#کرونا
#پَساکرونا
#فلسفه
#آینده_پژوهی
🔻🔻🔻🔻
🆔@daghdagheha
1_5494688533790588932.pdf
2.85M
#معرفی_کتاب
🔸متن کتاب "عصر حیرت" به قلم مهدی نصیری منتشر شد
🔸ادعای اساسی کتاب عصر حیرت این است که غیبت امام معصوم (ع) به ویژه وقتی که با تمدن فراگیر و مُسَیْطر جدید همراه میشود، مانع تحقق دولت و جامعه و تمدن تراز دین است و حتی در صورت استقرار یک حکومت دینی با محوریت ولایت فقیه، امکان تحقق چنان تمدنی در حد مطلوب وجود ندارد و تنها نسبت محدودی از آن مقدور است.
🔸این ادعا به هیچ وجه نافی وظیفه اصلاحگری در عصر غیبت و تلاش برای به دست گرفتن قدرت سیاسی در صورت امکان نیست؛ اما مسئله این است که امر اصلاح و تلاش برای تحقق احکام و آرمانهای دینی در روزگار عدم دسترسی به امام معصوم، به ویژه در شرایط سیطرۀ تمدن ماتریالیستی و اومانیستی مدرن، با موانعی مواجه است که دایرۀ مقدور و ممکن آن را محدود میکند و عدم توجه به این محدودیت میتواند نتایج زیانباری، هم برای دین و هم نظام دینی، داشته باشد. (از مقدمه کتاب)
-به نقل از:
@asrehairat
#معرفی_کتاب
#عصر_حیرت
#تمدن_نوین
🔻🔻🔻🔻
🆔@daghdagheha
💠به بهانه لایو آقامیری و احلام... !
✍️احمد اولیایی
🔸اینستاگرام مدت هاست شاهد ارائه های زنده یا همان لایو است. اما اخیرا پدیده گفتگوهای زنده اینستاگرامی سرو صدای اساسی به پا کرده است. لایو تتلو و ندا یاسی، رضا صادقی و کامران و هومن، تتلو و امین فردین، تتلو با حسین تهی و این اخیرا هم لایو حسن آقامیری و احلام.... .
🔸اول از همه بگویم که باید در مورد این پدیده ها حرف زد، چه بخواهیم و چه نخواهیم این افراد هستند، لایو می گذارند و مردم می بینند و حتی رکورد اینستاگرام را هم می شکنند! من نمی خواهم پیرامون این پدیده ها اتخاذ موضوع یا اعلام نظر کنم، بلکه صرفا در صددم پرسشی مطرح کنم که آیا یک نمونه جدید است و قابلیتی برای ما تولید می کند؟!
🔸به نظر می رسد این لایوها حاصل دوران قرنطینه نیست، چراکه هم پیش از کرونا با آن ها روبرو بودیم و هم اگر قرنطینه نبود هم، این گفتگوها عموما حضوری و فیزیکی انجام نمی شد، پس یک روزی شاهد آن می بودیم. بله، قرنطیه نقش تشدید کننده ی کمّی آن ها را بازی کرده است.
🔸آنچه باید در پس این گفتگوها دید، دو ساختارشکنی اساسی ست. البته ساختارشکنی نه لزوما به معنای منفی آن بلکه به معنای تغییر اصول سنتی تر. ساختارشکنی اول، ورود به ادبیات کوچه بازاری، صمیمی، رک و بعضا هنجارشکنانه است. ساختار شکنی دوم، روبروشدن افرادی ظاهرا از دو طیف یا طبقه اجتماعی متفاوت با یکدیگر است. افرادی با روحیه های متفاوت و سلیقه های مختلف با یکدیگر گفتگو می کنند. حتی بعضی از آن ها ممنوع الورود یا متهم هستند و بعضی مذهبی و یا افرادی مقبول در جامعه. برخی صرفا مشهور و رانده شده و برخی هنرمند مردمی. همه این ها در لایوهای اینچنینی در حال گفتگو هستند و احتمالا افزایش هم خواهد داشت.
🔸آیا این گفتگو ها را می توان بر مبنای کنش ارتباطی هابرماس تحلیل کرد؟ گفتگوهایی که در یک حوزه عمومی آزاد، با صداقت و مفاهمه انجام می گیرند. «وضعیت کلامی ایده آل» که طرفین فارغ از ساختارهای «جهان زیست»، فقط گفتگو می کنند و به دور از یک «کنش استراتژیک» که مبتنی بر منافع است، صرفا می گویند و می شنوند و به هم نزدیک می شوند.
🔸آیا این گفتگو ها تداعی کننده تفاوت «نظام فرهنگی» و «سطح فرهنگی اجتماعیِ» مارگارت آرچر است؟ نظام فرهنگی همان نظام منطقی فرهنگیِ باید و نبایدی است که از درستی و غلط بودن بودن حرف می زند و سطح فرهنگی اجتماعی اشاره به آنچه در کف فرهنگ رخ می دهد، دارد. این گفتگوها که در سطح فرهنگی اجتماعیِ انضمامیِ تعاملی شکل می گیرد می خواهد به ما نشان دهد که لزوما سطح علّی فرهنگی اجتماعی که از همین گفتگوها تشکیل شده از نظام فرهنگی هنجاری تبعیت نکند.
🔸من فارغ از محتوا، در مورد قالب این گفتگوها صحبت کردم. قالبی که می تواند گسترش یافته و یک حوزه عمومی منطقی حتی برای جذب و اقناع تولید نماید. آیا این، می تواند منجر به انبساط در فرهنگ شود؟!
تمام آنچه ذکر شد، پرسش است نه تجویز... .
#آقامیری
#اینستاگرام
@howzavian
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠علوم انسانی و کرونا
🖋محسن آزموده
🔸از علوم انسانی در مواجهه با کرونا چه کاری ساخته است؟ این پرسش از آن جهت اهمیت می یابد که این علوم چنان که از عنوان شان بر می آید، مستقیما به انسان و دغدغه های او مربوط می شوند و موضوع هر یک از آنها، مسائل مبتلابه زندگی روزمره انسان است. از این رو وقتی معضل و مصیبت جهان گستری چون کرونا پدید می آید که همه ابعاد زندگی انسان روی کره خاکی را دچار چالش می سازد، این معارف و دانش ها نیز نمی توانند و نباید ساکت بمانند و باید تلاش کنند، تا جایی که به حیطه موضوعی خودشان مربوط می شود، نسبت به این تهدید همه گیر واکنش نشان بدهند.
🔸به عبارت روشن تر نه فقط در همه جای جهان از جمله در کشور ما سالانه مبالغ هنگفت و قابل توجهی هزینه صرف آموزش و پرورش دانشجویان و محققان در رشته های علوم انسانی می شود و هر سال هزاران نفر به خیل عظیم فارغ التحصیلان این رشته ها اضافه می شود. ناظر بیرونی یعنی کسی که خودش در یکی از این رشته ها درس نخوانده و یا با آنها آشنایی ندارد، حق دارد دست کم از خودش بپرسد که این رشته ها که مدعی «انسانیات» هستند، در مواقعی اینچنینی که «انسان» و «انسانیت» در معرض خطر جدی قرار گرفته اند، چه کار می کنند؟
🔸پاسخ تفصیلی به این پرسش قطعا در این مختصر نمی گنجد، ضمن آن که اهالی هر یک از این علوم جداگانه باید توضیح دهند که در قبال مصیبتی چون کرونا، چه کار می توانند بکنند. اما به طور کلی می توان گفت که این علوم بیش و پیش از هر چیز می توانند به آدمیان در مواجهه با کرونا کمک کنند، با تصحیح و تدقیق و تنظیم باورهای آنها و کمک به ایشان در معقول و بجا کردن احساسات و خواسته ها. فلسفه با بسط نگرش انتقادی به ما می آموزد که نجات امری «درونماندگار»(immanent) است و به ما یاد می دهد که هر باوری اطلاعات و داده ای را نپذیریم و آن را در بوته سنجشگری و نقد قرار دهیم، علوم سیاسی ابزاری در نقد قدرت و دولت ها در اختیار ما می گذارد و به یاری حقوق ضمن یادآوری حقوق اساسی انسانها، به ایشان نشان می دهد که چرا و چگونه باید به نقد عملکرد مسئولان و دولتمردان بپردازند، این علوم با استدلال های عقلی و روش های تجربی نشان می دهند که همه انسان ها آزاد و با یکدیگر برابرند، از این رو مثلا در مواجهه با کرونا، هیچ فرد یا گروهی بر دیگران ترجیح ندارد و دولت(state) به عنوان نماینده جامعه موظف است که کارآمد عمل کند و راه این کارآمدی را نیز نشان می دهند.
🔸علوم اجتماعی به ما ثابت می کنند که رستگاری و رفاه و سعادت امری جمعی است و هیچ کس نمی تواند با بستن در خانه اش از مشکل خلاصی یابد، روان شناسی در تنظیم و تصحیح احساسات و عواطف و خواسته ها به انسان کمک می کنند، به او یاری می رسانند که بهتر و بیشتر خودش را بشناسد و در رویارویی با معضلی مثل کرونا، بهتر و قوی تر عمل کند. تاریخ با روایت تجربیات پیشین جوامع در مواجهه با بیماری های واگیردار و بلایای جمعی، ظرفیت ها و محدودیت های اجتماعات بشری را به او خاطر نشان می سازد. به همین سیاق سایر علوم انسانی از ادبیات و اقتصاد گرفته تا مدیریت و انسان شناسی، هر یک به تناسب موضوع و روش خود، به درد مواجهه بهتر و قوی تر با کرونا می خورند.
🔸بنابراین بر خلاف نگاه نخست چنین نیست که علوم انسانی معارفی انتزاعی و به درد نخور هستند که برای سرگرم کردن انسان در زمان عافیت پدید آمده باشند. اما مهم تر این که دانش آموختگان و پژوهشگران این علوم در چنین زمانه ای ساکت نباشند، آستین بالا بزنند، دست به قلم ببرند و بکوشند با روشنگری به دیگران کمک کنند، با نقد عملکرد دولت، مسئولین و جامعه و دست کم اطرافیان خود، با تعقل و استدلال ورزی. آنها می توانند متناسب با آموخته ها و مهارت هایشان به سایرین کمک کنند که بهتر و قوی تر با کرونا مواجه شوند و به جای ناامیدی و دست به دست کردن اطلاعات غلط و نگران کننده، با عقلانیت و ذهنی روشن و دقیق در برابر آن بایستند.
#کرونا
#پَساکرونا
#علوم_انسانی
🔻🔻🔻🔻
🆔 @daghdagheha
💠جامعۀ دینی باید به یافتههای علم احترام بگذارد
◀️دکتر مهدی گلشنی در گفت و گو با مباحثات:
🔸 مقدمه:حواشی پیش آمده در خصوص عمل به دستورات پزشکی توسط برخی از اساتید حوزه و حامیان طب سنتی این سوال جدی را مطرح کردهاست که آیا اساسا بین آموزههای دینی و علمی تقابل و تضادی وجود دارد؟ در این بین نقش حاکمیت و نظام چگونه میتواند باشد؟ دکتر مهدی گلشنی در گفتوگوی اختصاصی با مباحثات به این سوالات پاسخ دادهاست. وی فیزیکدان و نظریهپرداز ایرانی، پژوهشگر فلسفه علم،استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، و عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران است.
🔹 بنده کار علمی را بخشی از دین میدانم، اما با ابزار خودش. نماز و روزه به روش خاص خود هستند. کار علمی هم با کاوش علمی و تجربه و نظریهپردازی وغیره همراه است. اما همانطور که وقتی شما در خیابان میروید، مجاز هستید که بین خطوط حرکت کنید و نباید تخلف کنید، و باید یکسری قواعد را رعایت کنید. در مورد علم هم گروهی از اصول حاکم است و این اصول از خود علم گرفته نشدهاند. مثلا، اینکه ما میتوانیم جهان را بفهمیم، یا میتوانیم جهان را به زبان ریاضی توضیح دهیم. اینها را نمیتوانیم با تجربه ثابت کنیم. دین هم گروهی از اصول را مطرح کرده است که در علم تاثیر دارد. یکی از آنها همین است که ما میتوانیم جهان را بفهمیم. اتفاقا سخن انیشتین این بود: اینکه ما میتوانیم جهان را بفهمیم، از دین گرفته شده است.دین با ابزارهای خودش علم را در بر دارد و باید مراعات یافتههای علم را کرد. جامعۀ دینی هم باید به یافتههای علم احترام بگذارد.
🔹 منطق این است که اسلام به ما دائرة المعارف پزشکی تحویل نداده است. کار اسلام هدایت است. اتفاقا از ما خواسته است که خودمان برویم و کشف کنیم که چه کارهایی را به چه طریقی میتوان انجام داد. یک مرد عربی در حضور پیامبر(ص) شتر خود را رها کرد و گفت: «توکلت علی ﷲ» پیامبر اکرم(ص) به او فرمود: «اعقل و توکَل»، یعنی شتر را پایبند بزن و توکل بر خدا کن. پس توکل، دعا به درگاه الهی و غیره باید باشد، اما سایر ابزارها همچون عقلانیت و محکمکاری و تدبیر نیز باید وجود داشته باشد. بنابراین، وظیفه یک مسلمان این است که برای بیماری همراه با دعا به پزشک هم رجوع کند. در دورۀ تمدن اسلامی دقیقا این برداشت وجود داشت. پس دستور و کار علمی سر جای خودش است و باید دستوراتش را عمل کرد، ولی ضمنا دعا هم باید کرد، چون هر دو موثر است.
🔹 یکی از کارهای خیلی خوبی که در بحث کرونا اتفاق افتاد، هشدارهای سریع وزارت بهداشت بود. متاسفانه بعضی از دولتمردان خیلی به آنها توجه نکردند. دستورات وزارت بهداشت خیلی عاقلانه بود. اگر همان اول اقدام میشد، و در همان ده پانزده روز اول کشور به کلی قرنطینه شده بود و جلوی مسافرتها را میگرفتند، الان مشکلات ما خیلی کمتر بود. به نظر من جهالت، غرور در بعضی از حاکمان و عدم توجه به نصایح نخبگان باعث شد که ما این موضوع را خیلی جدی نگیریم. بنابراین، بسیاری از امکانات از دست ما خارج شد. اما با این وجود، هیچگاه دیر نیست.
🔹 ما با حادثهای مواجه شدیم که در دهههای گذشته بسیار کمسابقه بوده است. این حادثه تمام جهان را فراگرفته و مصیبتهای زیادی به بار آورده است. به نظر من مهمترین کاری که میتوان انجام داد، این است که در جهت خوداتکایی کشور درس بگیریم، و برای حوادثی اینچنین آمادگی خود را زیاد کنیم. برخی از کشورها یاد گرفتهاند که این کار را انجام دهند. باید در جهت استفادۀ از دین و عقل و علم نیز هشیارانه عمل کنیم. به نظر من اگر جامعۀ ما آگاه شود که جای هر چیزی کجا است، آن وقت خسارات ما در این گروه از حوادث بسیار کمتر خواهد بود.به طور خلاصه، بنده در دراز مدت این شری را که اتفاق افتاد، وسیله خیر کثیر برای آینده میبینم. امیدوارم که عاجلاً از آن استفاده عقلانی شود.
🔹متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/22801
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠حوزویان و نوع مواجهه با پدیدهای به نام بحران کرونا!
✏️ محمد وکیلی/حوزه علمیه قم
🔹 با شروع بحران ویروس کرونا در چین و وضعیت گسترش یابندگی شدید آن، از همان ابتداء مشخص بود دیر یا زود پای آن به ایران نیز باز خواهد شد. اتفاقی که با تأخیری چند هفتهای بلاخره به وقوع پیوست و گزارشهایی از آغاز شیوع این بیماری در چند شهر ایران مخابره شد. با گسترش این بیماری با توجه به موج فراگیری و تاثیرگذاری آن، بسیاری از نهادهای اجتماعی نیز وارد عرصه مواجهه با آن شدند؛ از مراکز و نهادهای بهداشت و سلامت گرفته که در خط مقدم مقابله با این بحران بودند تا نهادهای نظامی و انتظامی تا آموزشی و… در این میان یکی از نهادها و سازمانهای اجتماعی کنشگر که در بسیاری از تحولات اجتماعی، وارد کنشگری شده و به ایفای نقش میپردازند، نهاد روحانیت و سازمان حوزههای علمیه است. به دلیل جایگاه اجتماعی و اثرگذاری ویژهای که این قشر دارند نوع مواجه این نهاد با چنین بحران فراگیر و فراجنبهای، می تواند مورد توجه و کنکاش قرار گیرد. همچنان که به دلیل این جایگاه خاص و اثرگذاری بالای اجتماعی، عملکرد و نوع مواجهه آنها در مقابل تحولات و بحرانها مورد توجه و ارزیابی کارشناسان قرار گرفته و از سویی دیگر زیر ذره بین رسانه ای قرار گرفته است. از همین روی جریانشناسی نوع مواجهه این قشر از جامعه در بحران کرونا میتواند مورد توجه قرار گیرد. از این منظر می توان نوع مواجهه روحانیت با این پدیده کرونا را به سه دسته کلی تقسیم کرد:
🔸طیفی از روحانیت که مواجه ای منفی و سلبی با این پدیده کرونا داشتند. طیفی که با انکار و تشکیک در وجود چنین بیماری یا در فراگیری و شیوع آن، تلاش مینمودند توصیهها و تجویزهایی کاملا متعارض با توصیههای نهادها و مراکز رسمی مواجهه با این بیماری صادر نمایند. طیفی که با زیر سوال بردن تمام مبانی و حتی مسلمات دانش و یافتههای پزشکی، به موج آنارشیسم علمی و بیاعتباری نهادهای مرجع دامن زده و موجب نوعی سردرگمی در میان مخاطبان خود در مواجهه با این پدیده شدند؛ در سطح رسانهای به نمونههایی چون آتش زدن کتاب طبی هاریسون که هر چند قبل از کرونا اتفاق افتاد اما این نوع مواجه در زمان شیوع کرونا نیز ادامه یافت، توصیه به نادیده گرفتن قرنطینه، تأکید بر دید و بازدید و شکستن طرح فاصلهگذاری اجتماعی، مقاومت در مقابل بسته شدن اماکن مذهبی زیارتی تا حرم لیسی و… اشاره کرد. این طیف نقش پررنگی در دادن سوژههای تخریب روحانیت توسط بعضی از رسانه ها را داشت. به همین دلیل نیز می توان این نوع از نقشآفرینی در چنین بحرانی را نقشآفرینی منفی به حساب آورد.
🔸در کنار طیف اول، طیف دیگری طیفی از روحانیت حضور داشتند که با شیوع و گسترش این بیماری، در انفعال کامل فرو رفتند و نتوانستند برای خود در چنین بحرانی نقشی مفید و اثر گذار تعریف نمایند. هر چند بهانه این طیف از روحانیت همراهی با وضعیت قرنطینه بوده است اما انتظار و توقع جامعه از ظرفیت و جایگاه اجتماعی این طیف، اقتضا می نمود که بتوانند نقشی فعال در این شرایط ایفا نمایند. مصادیق این طیف را می توان در کسانی یافت که در شرایط عادی، میداندار و تریبون داری می کردند اما در شرایط بحران، اسمشان از زبان رسانهها افتاد و به ناگه در سکوت و غیبت فرو رفتند. میتوان گفت این طیف از روحانیت نیز نقشی خنثی و حتی منفی در شرایط بحرانی جامعه ایفا نمودند. طیفی که نباید در شرایط بحرانی به هیچ وجه روی آنها حساب کرد و یا امید داشت پا به میدان بگذارند و میدان داری کنند.
🔸و اما در این میان، طیف سومی نیز بودند که از روزهای نخست شیوع این بیماری، ضمن درک شرایط واقعی جامعه و همراهی با نهادهای مسئول و تصمیمگیر، تلاش نمودند نقش و کنشگری فعال برای خود، مجموعه روحانیت و حوزههای علمیه تعریف نمایند. این طیف از روحانیت که میتوان از آنها به عنوان «روحانیت مسئولیت پذیر» و آماده پذیرش مسئولیت اجتماعی نام برد توانست با تحلیل واقع بینانه شرایط، ضمن ارتباط با سایر نهادها و مجموعههای درگیر بحران، برای خود وظیفه و مسئولیت تعریف نماید. مولفههای شناخت این طیف را می توان در صدور فتاوایی مبنی بر حجیت همراهی و توجه به دستورات ستاد بحران، تشکیل ستاد بحران حوزوی، ارائه مساعدتهای مختلف به ستاد مدیریت بحران، مشارکت در فعالیتهای جهادی، استفاده از تریبونهای حوزوی در تبیین شرایط بحران، و تلاش برای اتحاد و هبستگی نهادهای مذهبی و دینی بینالمللی در مواجهه همدلانه با این بحران اشاره کرد. تجربه ثابت کرده است که این طیف از روحانیت توانایی و ظرفیت بینظیری در کمک به جامعه جهت عبور از شرایط بحرانی را دارند و به همین دلیل نیز میتوان این طیف را به عنوان طیفی با نقشآفرینی مثبت در بحرانها قلمداد کرد.
#کرونا
#روحانیت
#حوزه_علمیه
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠تاثیر بحران شیوع کرونا بر اعتقادات مذهبی مردم
🔹گزارشی از مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران ایسپا
🔸 48.4 درصد پاسخگویان اظهار داشته اند در این ایام که کرونا شیوع پیدا کرده اهمیت دین و خداوند برای آنها نسبت به قبل تغییری نکرده است.
🔸47 درصد مردم گفته اند در ایام کرونا، اهمیت دین و خداوند برای آنها نسبت به قبل بیشتر شده است.
🔸فقط 3.5 درصد گفته اند این اهمیت نسبت به گذشته کمتر شده است. 1.1 هم به این سوال پاسخ ندادند.
🔸یافتههای مقایسهای نشان می دهد، تفاوت معناداری بین متغیرهای زمینه ای و میزان تغییر اهمیت دین و خدا در دوران کرونا وجود دارد. یعنی اهمیت دین و خدا در دوران کرونا برای زنان در مقایسه با مردان بیشتر از قبل شده است. بیشتر شدن اهمیت دین و خدا نسبت به قبل در میان افراد بالای 50 سال بیشتر از سایر افراد و برای افراد دارای تحصیلات غیر دانشگاهی بیشتر از افراد دانشگاهی مشاهده میشود.
🔸نظرسنجی حاضر به صورت تلفنی و با جامعه آماری افراد بزرگسال (بالای 18 سال) در سطح ملی و حجم نمونه 1563 در تاریخ 24 تا 27 فروردین 1399 اجرا شده است.
#کرونا
#افکار_سنجی
#دینداری
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
سبک زندگی جدید شهرنشینی در دوران پساکرونا – پسا کرونا-2.pdf
1.34M
💠سبک زندگی جدید شهرنشینی در دوران پساکرونا
🔸در دوران پساکرونا، سبک زندگی از یک سبک شهر محور که در آن استفاده از امکانات شهری مورد توجه قرار می گیرد، به سبک زندگی «در خانه بمانیم» تغییر خواهد کرد. هر چند الزامات در خانه بمانیم ناشی از شیوع کرونا، پس از مدتی برداشته می شود، ولی احتمال بالای مواجهه دوباره با موج بعدی کرونا و یا کروناهای بعدی، شهروندان را ترغیب می کند، امکانات شخصی برای حضور و بقاء بلندمدت تر در خانه را فراهم کنند. این برخلاف سبک زندگی مدرن شهری است که شهروندان از راهکار شراکتی در استفاده از امکانات شهری بهره می برند.
🔸انسان پساکرونا، تفریح خود در خرید را به جای گشتن در میان مغازه ها و مال ها، در پرسه زدن در صفحات فروش مجازی جستجو می کند.
🔸همانطور فناوری ماشین لباسشویی، لباس شستن را از بیرون خانه به درون خانه منتقل کرده است، فناوری های دیگر نیز در آینده می توانند انواع نیاز های انسان را از بیرون به درون خانه منتقل کنند.
🔸خانه باید از سرپناه (house) به خانه (home) تبدیل شود. و کرونا می تواند مقدمه ای برای این تغییر باشد.
#کرونا
#پَساکرونا
#سبک_زندگی
#فرهنگ
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠تفلسف در روزهای کرونا
🔹کرونا هم مثل هر بلای دیگری فقط پزشکان، سیاستمداران، فقیهان و اقتصاددانان را نگران و درگیر نکرده و فیلسوفان هم به اندازه خود درباره این ویروس جهانگیر فلسفهورزی کردهاند.
هرچند قرن بیست و یک به اندازه قرون گذشته، شاهد حضور اثرگذار غولهای فلسفه نیست، اما همین چند فیلسوف بزرگ جهان هم که شاید ماهها و سالهای پایانی حیات خود را میگذرانند، درباره ابعاد فلسفی این ویروس مخوف سخن گفتهاند؛ هرچند در این هیاهو یک فیلسوف کهنهکار کمونیست به نام لوسین سِو در سن ۹۳ سالگی به دلیل ابتلا به کرونا در فرانسه درگذشت.
🔺کرونا؛ فریاد جهل و ناتوانی بشر
🔸در صدر این فیلسوفان باید از نوام چامسکی ۹۱ ساله یاد کرد که برخی وی را مهمترین متفکر زنده جهان میدانند. این فیلسوف یهودیتبار آمریکایی بار دیگر نوک حمله را متوجه دولت آمریکا کرد و «نئولیبرالیسم» و سرمایهداری را مقصر اصلی همهگیری کرونا دانست. او لحظات کنونی را یکی از مهمترین لحظات تاریخ بشر دانست و گفت دنیای پس از کرونا یا شاهد حکومتهای بسیار مستبد و بیرحم خواهد بود و یا با مقاومت مردم، دنیایی بهتر ساخته خواهد شد. وی هشدار داده که نئولیبرالیسم هیچ مشکلی با دولتهای بسیار مستبد ندارد و مردم جهان باید متحد شوند.
🔸در اروپا نیز یورگن هابرماس ۹۰ ساله آلمانی که جزو بزرگترین فلاسفه کنونی جهان است، پیام ظهور ویروس کرونا را «افزایش علم بشر به جهل خود» دانست و گفت حالا هم دولتها و هم مردم میدانند که دانستههای بشری محدود است. هابرماس نیز مثل چامسکی خواهان همبستگی مردمی برای مقابله با بحرانهای آینده بشر شده است.
🔸اسلاوی ژیژک؛ فیلسوف ۷۱ ساله اروپایی نیز پیام کرونا را افزایش آگاهی بشر نسبت به اهمیت اتحاد و همبستگی بیشتر دانست و گفت بازنده اصلی این بحران، ملیگراها و نژادپرستانی هستند که با اتحاد همه انسانها مخالف بودهاند. ژیژک هم مانند چامسکی و هابرماس خواهان واکنش شبهجنگی در مقابل کرونا شده و گفته که شاید عقلانیت جدیدی پس از کرونا شکل بگیرد.
🔸آلن دو باتن؛ فیلسوف میانسال انگلیسی و نویسنده محبوب فلسفهدوستهای ایرانی هم در گفتگو با نشریه اسرائیلی هاآرتص پیام ظهور کرونا را اعلام جهل بشر و محدود بودن منابع ذهنی او دانسته و گفته که انسان، حیوانی ناقص و غریب است که در حماقت و تکبر به سر میبرد. وی معتقد است ما فقط در این جهان یک بازدیدکننده هستیم. آنقدر ضعیفیم که به اندازه یک تکه کاغذ آسیبپذیر به نظر میآییم و میتوانیم خیلی راحت پاره شویم.
🔻کرونا و فلسفهورزی رییسجمهور فرنگ
🔸به جز این فلاسفه صاحبنام، امانوئل مکرون؛ رییسجمهور فلسفهخوانده فرانسه هم دیروز موضعگیری فیلسوفانه درباره کرونا گرفت و گفت: «نمیتوان میان روش حکومت اقتدارگرای چین با نظامهای دمکراتیک غربی در برخورد با کرونا قیاس کرد... معلقکردن آزادیها برای کارزار با فراگیری یک بیماری، دمکراسیهای غربی را تهدید میکند. ما نمیتوانیم تار و پود هستیمان را با یک بحران بهداشتی رها کنیم».
🔸اگر تا دیروز همه غربیها به این سخن بنجامین فرانکلین؛ دانشمند و نظریهپرداز و یکی از پدران ایالات متحده امریکا افتخار میکردند که در قرن هجدهم گفته بود: «آنان که آزادی و حقوق فردی را فدای امنیت میکنند، نه شایستگی آزادی را دارند و نه لیاقت امنیت را، و هر دو را از دست خواهند داد»، اکنون یک رهبر فلسفهخوانده غربی میگوید که بین مسیر آزادی و دموکراسی و مسیر بهداشت و سلامت مردم، اولی را انتخاب خواهد کرد.
🔸مکرون شاگرد و دستیار علمی پل ریکور؛ فیلسوف نامدار فرانسوی بوده است. ریکور که سال ۲۰۰۵ در ۹۲ سالگی درگذشت، معتقد بود که بحران بیماریهای واگیردار نیز بخشی از مسائل سیاسی روزگار ماست و این مسائل بدون همکاری بینالمللی و تنها به دست یک کشور قابل حل نیست. او اختلافات نژادی و زبانی و سلطههای نظامی را از موانع شکلگیری همکاری بینالمللی میدانست و میگفت حضور شهروندان میتواند این موانع را برطرف کند. ریکور میگفت برای این کارها نیاز به یک حکومت جهانی واحد نیست، بلکه حضور مردم در نهادهای مدنی میتواند با این بحرانها مقابله کند (اندیشههای پل ریکور، ص ۵۷).
🔸راهکار پل ریکور همان راهکاری است که فلاسفه کنونی جهان نیز پیشنهاد دادهاند: کمک گرفتن از مردم و حضور پررنگ و منسجم آنان در اداره جوامع.
اگر دو جنگ جهانی قرن بیستم با هفتاد میلیون کشته به حاکمان آموخت که مردم را بیشتر ببینند و بازی دهند، شاید کرونا بتواند حاکمان را وادار کند که تمکین بیشتری در قبال تودههای آسیبپذیر جوامع نشان دهند و مسؤولیتپذیرتر شوند.
-کانال راوی
#کرونا
#پَساکرونا
#فلسفه
#علوم_انسانی
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha