#نکات_فقهی
#موافقت_عامه
#تقیه
💠 انواع روایات تقیهای:
1️⃣ گاهی در مقام #عمل مراعات تقیه میشود.
مثلا: امام به علی بن یقطین فرمود: «تَوَضَّأْ ثَلَاثاً ثَلَاثاً» (استبصار، ج1، ص71)
2️⃣ گاهی در مقام #افتاء مراعات تقیه میشود؛
🔹الف. یا بخاطر خوف از #سلاطین
مثلا: در زمان بنی امیه، خلفاء به مسأله صید عقاب و باز شکاری حساس بوده اند، لذا امام باقر ع از آنها تقیه کرده، اما در زمان امام صادق ع عامل تقیه از بین رفته است. (تهذیب الاحکام، ج9، ص33)
🔸 ب. یا بخاطر خوف از #مردم
به این بیان که اگر امام مسلمات عامه را زیر سؤال ببرد، موقعیت اجتماعی و علمی اش زیر سؤال رفته و دیگر نمیتواند نقش خود را در جامعه ایفاء کند.
🔻 اشکال:
تقیه نسبت به کسی انجام میشود که دارای قدرت باشد، در حالی که اکثر فقهاء عامه صاحب قدرت نبودند.
🔺پاسخ:
اولا امثال ابوحنیفه فقیه عراق بودند و شاگردانش (ابن ابی لیلی و شیبانی) در زمان خلافت بنی عباس به قدرت رسیدند و ابن ابی لیلی قاضی القضات بوده است.
ثانیا گاهی منشأ فتوای امثال ابوحنیفه و شافعی و.. روایتی است که بین عامه مطرح بوده و بر اثر این روایت، بعدها شافعی و ابوحنیفه نیز به آن نظریه قائل شدهاند.
3️⃣ گاهی تقیه ائمه علیهمالسلام از خود #شیعه بوده است.
به این بیان که گاهی نفس القاء اختلاف بین شیعه به جهت تقیه بوده است، تا شیعیان شناخته نشوند.
📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد آیت الله #شهیدی (1397/6/10)
🔰 مدرسه عالی فقه و اصول شهیدین قم
🆔 @Dar_masire_ejtehad
#نکات_فقهی
#لاضرر
💠 مقتضای قاعده لا ضرر
🔹 هر چند برخی تصور میکنند که قاعده «لا ضرر» تنها #نفی حکم ضرری میکند و نمیتواند حکم #وجودی مانند ضمان و... را اثبات کند. اما این تصور صحیح نیست؛ زیرا ظاهر قاعده «لاضرر» این است که شارع هیچ #موقفی ندارد که از آن به مکلّفین ضرر برسد؛ چه موقف موجب ضرر، موقف #وجودی باشد؛ یعنی جعل حکمی موجب ضرر گردد و چه موقف #عدمی باشد؛ یعنی جعل نکردن حکمی موجب ضرر گردد.
🔸 اگر شارع مقدس اتلاف مال مردم را تحریم نکند، این عدم تحریم یک موقف #ضرری است و با وجود چنین موقفی از او پذیرفته نیست که بگوید: «هیچ ضرری در اسلام وجود ندارد.»؛ زیرا به سبب ممنوع نکردن اتلاف مال دیگران، مردم به یکدیگر زیان وارد میکنند و منشأ این زیان عدم حکم شارع به حرمت این کار است.
📚 برکرفته از درس خارج فقه استاد محمدتقی #شهیدی (دام عزه)
👈 نکات #فقهی بیشتر را در این کانال ببینید:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
💠 مرجعیّت #عرف در تشخیص مصادیق:
1️⃣ مبنای اول (مرحوم امام و آیتالله مکارم): هم در تشخیص #مفهوم و هم تشخیص #مصداق، عرف #ملاک است. (كتاب البيع (للإمام الخميني) 1: 354؛ بحوث فقهیة هامّة (آیتالله مکارم) 375)
2️⃣ مبنای دوم (آیتالله خویی، شهید صدر و آیت الله تبریزی): عرف تنها #مرجع در تشخیص #مفاهیم است و تشخیص #مصداق باید بر اساس دقّت علمی و عقلی انجام گیرد و رجوع به عرف در اینجا صحیح نیست؛ زیرا شاید عرف در تشخیص مصداق خطا کند. (موسوعة الإمام الخوئي 1: 232؛ بحوث في علم الأصول 3: 52؛ استفتائات جديد (تبريزى) 1: 403)
📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد محمدتقی #شهیدی (دام عزه)
👈 نکات #فقهی بیشتر را در این کانال ببینید:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین
❌ استاد #علیدوست در کمال حیرت فرمودند که چون نصف حلقه ثالثه در ۳۶ روز نوشته شده، پس نمیتواند کتاب درسی موفقی باشد.
❌ استاد عزیز؛ شهید ثانی (ره) هم جلد اول شرح لمعه را در ۳ ماه نوشت، پس نصف الروضة البهیّة در ۹۰ روز نوشته شده (که حجم بیشتری از حلقه ثالثه دارد)، اگر موافق هستید آن هم حذف شود⁉️
❌ شاید در مقایسه نوابغ جهان علم با افراد عادی نیاز به متانت بیشتری داشته باشیم.
❌ حاج آقای #شهیدی فرمودند: «مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی می گفتند ایامی که شهید #صدر مشغول نوشتن حلقات بودند روزی ۱۶ ساعت می نوشتند». این را بگذارید کنار نبوغ بالا، حافظه فوق العاده، فکر منظم و بیش از ۲۰ سال کار ممحض در علم اصول».
❌ مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی (ره) چند بار فرمودند که جلد اول منهاج الصالحین آیت الله العظمی خویی (ره) را بعد از اولین چاپ به مرحوم شهید #صدر (ره) دادم. و فقط یک یا دو روز نزد ایشان بود. بعد به من دادند و فرمودند در صفحه آخر ۱۳ اشکال نوشتم که فتاوایی هستند که حسب مبنای خود آیت الله العظمی خویی (ره) صحیح نمیباشند. من هم بردم خدمت مرحوم آقای خویی (ره). ایشان هم کتاب را گرفتند و تک تک اشکالات را میخواندند و می فرمودند: عجب، با اینکه قبل از چاپ چند نفر از آقایان هم مطالعه کرده بودند، ولی عجیب است که این اشکالات علمی باقی مانده است. و فرمودند اگر ممکن است جلد دوم منهاج را قبل از چاپ، ایشان بازبینی کند
📌 واقعیت این است که #شهید فراتر از یک انسان عادی بود...
👈 جدیدترین اخبار و اطلاعیه های علمی ـ اجتهادی در: https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
#نکات_فقهی
💠 تفاوت اقتصاد اسلامی و نظام اقتصادی در اسلام:
🔹 علم اقتصاد علمی است که متکفل بررسی راههای ایجاد رونق اقتصادی و مبارزه با تورم است و بیان میکند که این کار تورم را پایین میآورد و آن کار موجب افزایش تورم است و یا چه اندازه سود بانکی موجب رشد اقتصاد است و کاهش یا افزایش سود بانکی چه آثاری در اقتصاد کشور دارد؟ علم اقتصاد این مسائل و امثال این مسائل را مورد بررسی قرار می دهد.
شکی نیست که اسلام #علم_اقتصاد به این معنا ندارد و علم اقتصاد ناشی از تجربه است و اسلام یک دین آسمانی برای هدایت انسان ها است. همان طور که اسلام علم هندسه و علم پزشکی ندارد. اسلام دینی فراتر از زمانها و مکانها است و این علوم متأثر از شرایط زمان و مکان هستند. لذا شأن اسلام بالاتر از این است که علم اقتصاد و علم پزشکی داشته باشد.
🔸 اما اسلام واجد احکام اقتصادی و مکتب و نظام اقتصادی است. به این معنا که احکامی که در ابواب مختلف معاملات تشریع شده احکامی تعبدی نیست که هیچ هدف مشخصی در تشریع آن ها نباشد، بلکه تشریع احکام برای دستیابی به اهداف خاصی است و آثاری که احکام در جامعه بر جای میگذارد برای شارع مقدس اهمیت داشته است.
🔹 بنابراین اگر وضع زکات به گونهای شود که نیاز فقراء را تأمین نکند حاکم اسلامی باید جایگزینی تعیین کند تا فقر فقراء مرتفع گردد و چرخه بسته ثروت در میان توانگران شکسته شود.
زیرا «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ فَرَضَ لِلْفُقَرَاءِ فِي مَالِ الْأَغْنِيَاءِ مَا يَسَعُهُمْ وَلَوْ عَلِمَ أَنَّ ذَلِكَ لاَ يَسَعُهُمْ لَزَادَهُم» (وسائل، ج9، ص10)
همین طور اگر ماهیت ربا در قراردادی که به ظاهر جایز است حفظ شود، این قرارداد نیز ظلم است و به صرف تغییر شکل وصف ظلم از آن سلب نمی شود.
🔸 بنابر طبق این رویکرد که شکل قراردادها مهم است، امکان تأسیس #بانک بدون ربا وجود دارد؛ چون با قراردادهای شرعی و حلال می توان سود بانکی و جریمه دیرکرد و همه کارکردهای بانک را به طور کامل محقق ساخت و هیچ مشکلی در عمل برای بانک با اهدافی که دارد پیش نمی آید.
🔹 اما بنابر رویکرد دیگر که امثال امام خمینی و شهید صدر آن را پذیرفته اند، که قرارداد ها از #روح_ربا نیز باید عاری باشند، کار سخت است و بسیاری از قراردادهای بانکی #ماهیت_ربوی دارند هر چند محتوای انشائی آنان با قرض ربوی متفاوت باشد؛ اما محتوا و ماهیت حقیقی شان چیزی جز ربا نیست و لذا باید به دقت بررسی کنیم که آیا راه کارهایی وجود دارد که بانک بر اساس آن ها کارکردهای خود را داشته باشد بدون این که به ورطه ربا و روح ربا کشیده شود؟
📚 برگرفته از درس فقه پول ــ استاد #شهیدی (دام عزه)
👈 نکات #فقهی بیشتر را از این طریق دنبال کنید:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_حدیثی
#نکات_رجالی
💠 آیا شغل روات بر وثاقت آنها مؤثر است؟
🔹 امام خمینی (ره) در مورد «محمد بن إسحاق بن عمار» مینویسد: وی #صراف بوده است و چه بسا به خاطر منافع اقتصادیاش روایات #حیل_ربا را نقل کرده است و وثاقت او در حدی که پا روی منافع اقتصادی خود بگذارد محرز نیست. (کتاب البیع 2: 551)
🔸 همانطور که شبیه این مطلب درباره «رفاعة بن موسی النخاس» از شهید صدر (ره) نقل شده است. ایشان فرموده است: بیشترِ روایات دال بر جواز #بردهداری و به بردگی گرفتنِ مشرکین و کفار، از رفاعة بن موسی که بردهفروش بوده است نقل شده است و محرز نیست که منافع اقتصادی او به وثاقتش لطمهای وارد نکرده باشد.
🔹 اما به نظر میرسد این مطلب صحیح نباشد؛ چگونه میتواند شغل راوی و منافع اقتصادی او به وثاقت او لطمه بزند و باعث شود که روایات او در امورِ مربوط به شغلش مورد اعتماد نباشد؟ وقتی شهادت به وثاقت یک راوی در دست است، وجهی ندارد که خبر او مورد قبول واقع نشود. وگرنه باید روایات فقها در خصوص #تکریم_فقها یا وجوب پرداخت خمس هم مورد تردید واقع شود.
🔸 از طرف دیگر، وجه زیاد بودنِ روایات مربوط به #شغل و پیشه راوی این بوده است که روات، سؤالات مناسب با شغلشان را از ائمه (علیهم السلام) میپرسیدند.
📚 برگرفته از درس خارج معاصر (فقه پول) استاد آیة الله #شهیدی (دام عزه)
👈 نکات #حدیثی بیشتر را از این طریق دنبال کنید:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
در مسیر اجتهاد
#نکات_فقهی 💠 استناد به عمومات و اطلاقات قرآنی: 🔹در مورد «عقد» و «تجارت» موجود در آیات شریفه «أَوْف
#نکات_فقهی
💠 مناقشات بر استدلال بر آیه ﴿أوفوا بالعقود﴾
🔹 اشکال هایی در مورد تمسک به این آیه مطرح شده است، که یکی از مناقشات مهم آن، اشکال #تمسک به عام در شبهه مصداقیه است. این اشکال را محقق #نایینی (ره) مطرح کرده است. ایشان میفرماید معنای این آیه از سه حال خارج نیست:
🔸 یا این آیه نسبت به اینکه عقد فاسد یا صحیح باشد، #اطلاق دارد که این غیر معقول است. یا مهمل است که اهمال نیز غیر معقول است. پس قطعا #مقید است به جایی که عقد صحیح باشد. لذا تمسک به این عام در موارد شک در صحت عقد تمسک به عام در شبهه مصداقیه می شود.
👈🏻 این اشکال به نظر می رسد تمام نباشد؛ زیرا تشخیص تمام غرض مولا دو صورت دارد: گاهی از حیطه اختیارات مولا خارج است. گاهی اینطور نیست و داخل در اختیارات مولا است. مثلا مولا می گوید اکرم کل عالم و ما می شناسیم که این مولا که زیارت عاشورایش ترک نمی شود، راضی نیست به اکرام عالم ناصبی، یا راضی به اکرام عالمی که ولایتش مشکل دارد نیست. اما او یک قضیه حقیقیه گفته است که هر عالمی را اکرام کن، این خارج از حیطه اختیارات وی است که بیاید مصادیق را تعیین کند. بنابراین کشف می شود که قید و مخصص عام است و تمسک به عام در شبهه مصداقیه ناصبی با فرض اینکه مراد جدی این مولا را فهمیده ایم که عالم غیرناصبی منظورش است، تمسک به عام در موارد مشتبه می شود که جایز نیست.
🔸 اما در جایی که تعیین و تطبیق تمام الغرض مولا بر مصادیق در حیطه اختیارات مولا باشد و ظاهر خطاب همین باشد که خود مولا متصدی تطبیق تمام الغرض بر مصادیق شده باشد، اینجا مشکلی نیست و تمسک به اطلاق یا عموم خطاب می توان کرد.
مثلا مولا می گوید أکرم جیرانی و ما می دانیم که این مولا راضی به اکرام ناصبی نیست. حق نداریم که یکی از همسایه های مولا را اکرام نکنیم با این بهانه که احتمال می دادیم که وی ناصبی باشد. مولا می گوید به شما ربطی ندارد. من خودم می توانم تشخیص دهم که چه کسی ناصبی است و چه کسی نیست. اگر زید را می دانستید ناصبی است اشکال ندارد، ولی این عمرو را که نمی دانی ناصبی است یا خیر چرا اکرام نکردید؟ اگر بناء بود من بخواهم عمرو اکرام نشود خودم می گفتم.
🔹 در بحث ما نیز «أوفوا بالعقود» به لحاظ انواع عقود از قبیل «أکرم جیراني» است که قضیه خارجیه نسبت به افراد جیران است. مولا شأن خودش است که تشخیص دهد که نوع این عقد بیمه مثلا فاسد یا صحیح است، مولا نمی خواهد تشخیص بدهد، من بخواهم تشخیص بدهم؟ این شأن مولا است که تشخیص دهد که بیمه فاسد یا غیر فاسد است.
🔸 خلاصه اینکه «أوفوا بالعقود» اگر دلیل بر امضای عقود باشد، انواع عقود را امضاء کرده است. مولا می گوید شما بیع معاطاتی انجام داده اید نمی دانید صحیح است یا نیست، ما می گوییم از أوفوا استفاده می شود که لابد صحیح بوده است که مطرح کرده است.
📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد آیت الله محمدتقي #شهيدي (1400/12/04)
👈 نکات #فقهی بیشتر را از این طریق دنبال کنید:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
💠 تفاوت ضمان عهده و ضمان ذمه:
1️⃣ ضمان عهده: ضمان #عهده بدین معنا است که مسئولیت یک مال بدون این که شخص به بدل آن بدهکار باشد بر دوش شخصی باشد.
🔹 مثلا غاصب پیش از این که عین تلف شود بدهکار به پرداخت بدل نیست، بلکه بنا بر «علی الید ما أخذت حتی تؤدّي» ضامن است تا اصل مال را بازگرداند. در این شرایط ضمان ذمه وجود ندارد و تنها ضمان عهده است و پس از تلف غاصب ضامن بدل نیز میشود.
🔸 همچنین در برخی موارد شخصی میگوید «شما این کالا را بخرید و اگر مشکلی پیش آمد من ضامن هستم.» در این موارد نیز ضمان ذمه وجود ندارد و شخص ضامن بدهکار نیست و تنها ضمان عهده وجود دارد. همچنین ضمانتی که امروزه نوعاً در بانکها اخذ میشود ضمان عهده است و اینگونه نیست که پس از ضمانت، ضامن بدهکار باشد و ذمه مضمون عنه بریء شود.
2️⃣ ضمان ذمه: ضمان #ذمه بدین معناست که ضامن نسبت به بدل مال ــ مثلی باشد یا قیمی ــ بدهکار میشود.
🔹 مثلا قبل از اینکه بایع مبیع را به مشتری تحویل دهد، مشتری ضامن ثمن آن مال هست، اما به عهده او نیست که تا پیش از تسلیم مبیع، ثمن را بپردازد. در نتیجه در این جا ضمان ذمه هست، اما ضمان عهده نیست. اما پس از تسلیم مثمن، ضمان عهده نیز میآید و بین دو ضمان جمع میشود، مانند زمانی که عین مغصوبه توسط غاصب تلف شود.
👈 براساس این توضیحات مشخص میشود ضمانی که در #قرض مطرح است، ضمان ذمه است که به دنبال آن مقترض مسئولیت نیز پیدا میکند.
📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد #شهیدی (فقه بانکداری ـ تابستان 1397)
👈 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
#نکات_فقهی
💠 انواع مالیت:
1️⃣ مالیت مضاف به عین:
مالیت مضاف به عین به مالیتی اطلاق میشود که به عین خارجی تعلق گرفته است و ظرف آن نیز عین خارجی است، مانند شراکت زوجه در ارث بنا؛ زیرا در هنگام فوت زوج، همسر یک هشتم از مالیت بنا را ــ نه عین آن را ــ ارث میبرد. در این صورت اگر زوج دارای ساختمانی باشد که متشکل از هشت آپارتمان است، زوجه نمیتواند یکی از واحدها را درخواست کند و از قبول پول آن امتناع کند. بلکه او تنها صاحب مالیت یک هشتم ساختمان است و این مالیت مضاف به عین است، به همین دلیل اگر ارزش ساختمان افزایش یا کاهش پیدا کند، سهم زوجه نیز افزایش یا کاهش پیدا خواهد کرد.
2️⃣ مالیت محضه:
مالیت محضه مانند اینکه شخص غاصبی مال کسی را تلف کند. در این جا غاصبِ متلف، ضامن مالیت مال تلف شده است و قیمت لحظه تلف در ذمه او قرار میگیرد.
📌 نکته: برای شراکت در مالیت عین و شراکت در خود عین فرقهایی ذکر شده است که عمده آنها این است که در شریک در مالیت، حق امتناع از دریافت پول و سهم خواهی از عین را ندارد.
📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد #شهیدی (فقه بانکداری ـ تابستان 1397)
👈 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
#نکات_فقهی
💠 مسأله اعراض:
🔹 در خصوص مسألهی #اعراض سه مبنا وجود دارد:
1️⃣ مبنای اول (مشهور): با نفسِ اِعراض، مال از ملک مالک خارج میشود و از مباحات محسوب میشود.
2️⃣ مبنای دوم: وقتی شخص دیگری مال معرضٌ عنه را حیازت نمود، از ملک مالک سابق خارج خواهد شد. لذا تا قبل از حیازت آن توسط دیگران، آثار ملک بر آن بار میشود. مثلا اگر تا زمان فرارسیدن سال خمسیِ مالک، کسی آن را حیازت نکرد، پرداخت خمسِ آن بر مالک واجب است.
3️⃣ مبنای سوم (محقق خویی): صرف اعراض و حتی با حیازت دیگری، مال از ملک مالک اول خارج نمیشود و خروج آن مال از ملک متوقف بر تحقق تصرف مغیّر است. لذا مادامی که شخصِ حیازت کننده تصرف مغیّری در مال نکرده باشد، مالک حق دارد که آن را از او باز پس گیرد. (موسوعة الإمام الخوئی 30: 461 ـ 462)
👈 مبنای مختار مبنای دوم است و صرف استیلاء غیر سبب ملکیت اوست، لکن با استیلاء ملکیت جایز برای شخص حاصل میشود و مادامی که شخص تصرف مغیّری در مال انجام نداده است، مالک اول حق رجوع دارد. در نتیجه در صورت اعراض، وقتی دیگری مال را حیازت کند «حیازة مال الغیر بإذنه مجانا» صدق میکند. در واقع مالک با اعراض از مال خود، اذن عامی برای حیازت و تملک دیگران داده است. نشانهی اینکه اعراض او در حکم اذن عام است، این است که او میتواند اعراض حیثی کند و مثلا بگوید: من از این مال اعراض میکنم و فقط راضی هستم که طلّاب آن را حیازت کنند.
📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد #شهیدی (فقه بانکداری ـ تابستان 1397)
👈 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
#نکات_رجالی
💠 معنای ثقة در کلام قدما:
🔹 آیت الله شبیری زنجانی (حفظه الله) لفظ «ثقة» را با استناد به کلام شیخ طوسی در کتاب «العدّة» به معنای «#امامی_عدل» میدانند.
🔸 توضیح آنکه: شیخ طوسی در کتاب «العدة» (العدة في أصول الفقه1: 149) در بحث عمل به اخبار متعارض میفرماید: اگر راوی یکی از اخبار متعارض، امامی بود و راوی خبر دیگر غیر امامیِ متحرز از کذب بود، خبر امامی عدل مقدم است. بله، اگر خبر غیر امامی متحرّز از کذب، با خبر امامی عدل متعارض نباشد، مورد عمل قرار می گیرد.
شیخ طوسی در ادامه به بحث تعارض خبر مرسل با خبر مسند میپردازد و میفرماید: اگر راوی مُرسِل، ملتزم به نقل از ثقات نیست، به خبر مسند عمل میشود، اما اگر مُرسِل از زمره کسانی است که روایات مسند و مرسل خود را از ثقات نقل میکنند ــ همچون ابن ابی عمیر، بزنطی و صفوان بن یحیی ــ بین خبر مرسل و خبر مسند تعارض واقع میشود.
مرحوم شیخ میفرماید: به خاطر معروف بودنِ این افراد به نقل از ثقات، علمای شیعه «مراسیل» این افراد را مساوی و هم سنگ با «مسانید» دیگران به شمار میآورند.
🔹 با توجه به این عبارت، روشن میشود که کلمه ثقه در کلام شیخ، به معنای «امامی عدل» به کار رفته است؛ زیرا در ابتدا شیخ خبر امامی عدل و غیر امامی متحرز از کذب را مساوی ندانست. سپس «مراسیل» این افراد را ــ به خاطر ملتزم بودن به نقل از «ثقه» ــ مساوی با روایات «مُسنَد» ــ که سند آن مشتمل بر روات امامی عدل است ــ دانست. بنابراین مرحوم شیخ ثقه را به معنای امامی عدل به کار میبرده است.
آیت الله شبیری زنجانی معتقد است که لفظ «ثقه» در کلام نجاشی نیز به همین معنا است.
🔸 اما بنا بر نظر مختار، هر چند لفظ «ثقه» در کتاب «العدة» شیخ طوسی به معنای «امامی عدل» به کار رفته است، اما لفظ «#ثقه» در کلمات رجالیان و فقها به همان معنای اصطلاح امروزی، یعنی «شخص مورد اعتماد و متحرّز از کذب» است.
📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد #شهیدی (فقه پول ــ 1399 ش)
👈 نکات #رجالی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
#نکات_اصولی
💠 شیخ انصاری انسدادی يا انفتاحی؟
🔹شواهد #انفتاح:
1️⃣معهود نیست شیخ انصاری انسدادی باشد، ممکن است شما بگویید این (معلوم نشدن) زرنگی شیخ انصاری بوده، خب شاید!
2️⃣ شاگردان ایشان مثل محقق آشتیانی در بحر الفوائد (ج3، ص 78) صریحاً میگوید در درس اینجور از شیخ استفاده کردیم که انسدادی نبود.
3️⃣ خود شیخ در رسائل (ج1، ص ص186) میگوید: «لو فرض والعیاذ بالله انسداد بالعلم والظن الخاص في جمیع الاحکام»، مثل اینکه ما بگوییم اگر فرض بشود زبانم لال یک روزی انسداد باشد چه بکنیم؟
🔸شواهد #انسداد:
ایشان خبر ثقه را مختص به خبر مورد وثوق کرده است، یعنی ایشان وقتی میگفت فإنّه الثقة یعنی «فإنّ قوله یفید الوثوق».
👈🏻 به عنوان نمونه:
1️⃣ رسائل، ج1، ص 215 و 232:
«یمکن دعوی ندرة هذا القسم فی هذا الزمان اذ غایة الامر ان نجد الراوی فی کتب الرجالیة محکی التعدیل بوسائط عدیدة من مثل الکشی و النجاشی و غیرهما و من المعلوم ان مثل هذا لا تعد بینة شرعیة. بعد گفته: حصول مرتبة خاصة من الظن و هو الظن الاطمئنانی الملحق بالعلم حکما بل موضوعا نادر التحقق».
2️⃣ رسائل، ج1، ص 247:
«إنّ حصول الظن الاطمئنانی فی الاخبار غیر عزیز فلا اری الظن الاطمئنانی الحاصل من الاخبار اقل عددا من الاخبار المصححة بعدلین بل لعل هذا اکثر».
👈 این یعنی تهافت در کلمات شیخ انصاري. البته عیبی هم ندارد، همین که ثابت نشود شیخ انصاری انسدادی است، خودش نعمت است.
📚ر.ک: درس خارج اصول آیت الله محمد تقی #شهیدی (حفظه الله)
👈 نکات #اصولی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین