eitaa logo
دشت جنون
4.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 ماه مثل نوری تو همیشه تو می مونن دلبستن به مثل نور میکنم من فکه و طلائیه به خدا خاکش چزابه و دهلاویه مناطقیه که عجب جای با مثه باشم چی میشه بدون ها نمیشه دلم با همیشه پر زده دل برا از تو سینه برا تا به کرب و بلای با عشق و ایمان و صفا جت دادن تو راه مثله شاه کرب و بلا عاشق بودن فدایی پیر بودن غرق شور و شین بودن دلداده حنین بودن بی همتا توی بودن سربند یا می بستن دل به دار نبستن همیشه تو ما هستن پیچیده باز میون بوی جبهه یاد ردانی پور و همت یا رو لباشون پرچمشون موندن پای یا عبادتم رهرو و ولایتم تشنه خدمت به سعادتم بسیجیم و با صفای دل ماست شفاعت تو محشر دست علی اکبر 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
دشت جنون
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 #امیر_سرلشگر #خلبان_شهید #حسین_خلعتبری #شهیدی که در بین بعثیون عراقی به #حسین_ماوریک ( شکا
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 که در بین بعثیون عراقی به ( شکارچی ناوهای اوزای عراقی) معروف بود . روز عملیات فرا می‌رسد و این دلاور مازندرانی، سوار بر اسب آهنین خود می‌شود و به همراه شماری دیگر از خلبانان شجاع نیروی هوایی همچون و در دل آسمان جای می‌گیرند و اینجاست که کاری می‌کند که تا مدت‌ها حتی پس از ، افسران نیروی هوایی و دریایی عراق از شنیدن نام او لرزه به اندامشان می‌افتاد. پرواز آغاز شده و با مانور‌های دیدنی، خود را در بهترین موقعیت‌ها قرار می‌دهد و یکی پس از دیگری ناوچه‌های عراقی را غرق می‌کند. در این عملیات توانست ناو‌های اوزا، ناو‌های مین جمع کن، ناو نیروبر و چندین اژدر افکن به ارزش کلی ۲۴۰ میلیون دلار را هدف قرار دهد و نیروی دریایی عراق را نابود کند و پس از این عملیات بود که به ، لقب «حسین ماوریک» (شکارچی ناو‌های اوزا) را دادند. ... 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
دشت جنون
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 #امیر_سرلشگر #خلبان_شهید #حسین_خلعتبری #شهیدی که در بین بعثیون عراقی به #حسین_ماوریک ( شکا
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 که در بین بعثیون عراقی به ( شکارچی ناوهای اوزای عراقی) معروف بود . حمله به اچ ۳ بی‌نظیرترین حمله هوایی و حضور پررنگ حسین در اواخر سال ۱۳۵۹ بود و با توجه به این که عراق همه هواپیما‌های ذخیره خود را به دلیل سالم ماندن از حملات تیزپروازان نیروی هوایی ارتش ایران، به مجموعه پایگاه‌های الولید در نزدیکی مرز اردن انتقال داده بود، نیروی هوایی تصمیم می‌گیرد این پایگاه‌ها را هر طور شده، هدف قرار دهد. طرح اولیه آماده و شماری از برجسته‌ترین خلبانان نیروی هوایی برای این عملیات برگزیده می‌شوند؛ البته دلیل این کار، آن است که اگر فرمانده دسته پروازی مورد هدف قرار گرفت، خلبانان حاضر مهارت این را داشته باشند که خود هدف را پیدا و آن را نابود کند، سپس جمعی از بهترین‌ها انتخاب شدند که در بین آنها، نام نیز به چشم می‌خورد. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۰/۰۱/۱۵ هشت فروند هواپیمای فانتوم از پایگاه هوایی همدان به پرواز درآمدند و با چهار بار سوخت گیری هوایی و پشت سر گذاشتن مسافتی بالغ بر ۱۰۰۰ کیلومتر، پایگاه‌های الولید را بمباران کردند و همگی سالم برگشتند. نقش در این عملیات هم خیره کننده بود و در هنگام رسیدن به یکی از پایگاه‌ها، او ارتفاع را زیاد می‌کند و با شیرجه‌ای زیبا و مانور‌های پی در پی، همه بمب‌های خود را روی اهداف فرو می‌ریزد و افتخار دیگری برای خود و میهن عزیزمان می‌آفریند؛ این عملیات هنوز هم در بزرگترین مدرسه‌های هوایی آمریکا و ... تدریس و بررسی می‌شود. ... 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 . دریافت مژده از امام حسین (علیه السلام) برای شدن خیلی عجله داشت، می ترسید از قافله جا بماند اما یک روزی حرفی عجیب زد. می گفت: دیگر ترسی از شدن ندارم. گفتم: تو که تا دیروز خیلی دلواپس بودی. گفت: در عالم رؤیا رفتم سمت خیمه (علیه السلام). محافظش راه نداد گفت: اگر سؤالی داری بنویس. نوشتم آیا من می شوم. جواب آمد که شما حتماً می شوید. 🌹 🕊 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 جوان‌ترین خلبان دوران دفاع مقدس امیر سرلشکر خلبان یکی از خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی است که در نهمین روز از فروردین ماه سال ۱۳۲۲ در یکی از محلات تهران متولد شد. پس از اخذ مدرک دیپلم متوسطه در سال ۱۳۵۳، در آزمون ورودی و معاینات دانشکده خلبانی نیروی هوایی پذیرفته شد. او آموزش‌های مقدماتی شامل دروس تئوری و پرواز‌های اولیه را در سال ۱۳۵۴ به اتمام رساند و سپس برای ادامه تحصیلات، به همراه سایر دانشجویان، به کشور آمریکا اعزام شد. سال ۱۳۵۶ بود که با اتمام آموزش‌های پیشرفته، موفق به دریافت گواهینامه پرواز و نشان خلبانی شد و به ایران بازگشت. با توجه نمرات و نظر فرماندهان، برای تکمیل فن پروازی در پایگاه چهارم شکاری وحدتی (دزفول)، به یادگیری تخصصی فنون پرواز با جنگنده شکاری ۵-F مشغول شد. در ادامه مسیر خدمت، مشغول گذراندن دوره‌های رهبری دسته پروازی (لیدری) شد که این زمان، مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر روند مسیر آموزش‌های این دوره بود . .... 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
دشت جنون
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 #امیر_سرلشگر #خلبان_شهید #حسین_مقیمی جوان‌ترین خلبان #شهید دوران دفاع مقدس #قسمت_سوم ام
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 جوان‌ترین خلبان دوران دفاع مقدس امیر عباس نژادی می‌گوید: در جریان خروج از شیرجه، در حالی که به هدف نگاه می‌کردم، دیدم به سمت هدف شیرجه رفت و در همین حین، هواپیمایش مورد اصابت قرار گرفت و در کنار هدف به زمین اصابت کرد! دود قارچ سفید رنگ ناشی از سقوط جنگنده، در کنار دود سیاه راکت‌ها به چشم می‌خورد و متاسفانه هیچ نشانی از خروج اضطراری وی دریافت نکردم، چندین بار هم در رادیو صدایش زدم، اما جوابی نداد! لیدر دسته قبلی، جناب تقوی هم متوجه اوضاع شد و در رادیو گفت: شاید سقوط کرده! اما من نگران بودم؛ چون به نظر می‌آمد که عمل ایجکت انجام نداده است ؟ همسر با ذکر خاطره‌ای درباره می‌گوید: هواپیمای ، در پروازی که به منطقه عین خوش داشتند، توسط پدافند دشمن، مورد هدف قرار گرفت و به رسید. منطقه عین خوش در آن زمان در اشغال دشمن بود. البته پس از حادثه‌ای که برای ایشان رخ داد، ما تا مدت‌ها فکر می‌کردیم که وی اسیر نیرو‌های بعثی شده است. سال ۷۰ که اسرا به کشور بازگشتند، نام در میان اسرا نبود؛ پس از آن بود که اسم همسرم، در لیست مفقودین قرار گرفت. سال ۷۲ بود که به طور قطعی به ما اعلام کردند که خلبان ، به رسیده است. در عملیات فتح المبین که منطقه عین خوش به دست رزمندگان اسلام آزاد شد، لاشه هواپیمایی که مربوط به بود، در منطقه‌ای از عین خوش پیدا شد. 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 در اولین ماموریتش چهار ماه در پاوه ماند و در درگیری با اشرار از ناحیه سر مجروح شد. هر چه اصرار كردیم تا جهت مداوا به بیمارستان سپاه برود قبول نمی‌كرد. آنقدر در استفاده از دقت داشت كه می‌گفت: این كار برای سپاه خرج بر‌می‌دارد، درست نیست و حدود سه هفته جهت پانسمان به دكتر مراجعه می‌كرد و زحمت راه و هزینه آن را متقبل می‌شد تا در هزینه‌ها صرفه‌جویی كرده و این مبالغ برای جبهه هزینه شود و پس از بهبودی از آنجا كه به برادرش حسن علاقه زیادی داشت دوباره عازم كردستان شد و یكماه همانجا ماند و هر بار كه حسن او را به ترمینال می‌آورد تا به تهران باز گردد، هنگام مراجعت به مقر، را زودتر از خود در آنجا می‌دید. عشق به حضور در جبهه‌ها همه را مات و مبهوت ساخته بود. راوی : 🌹 🕊 شادی روح و 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 آخرین بار كه به منطقه می‌رفت هر لحظه ضربان قلبش تندتر می شد . با ورود به منطقه عملیاتی «والفجر1» همه به دنبال معبری به آسمان چشم دوخته بودند که یك مین والمری استتار شده در زیر خاكها راهی از زمین به آسمان گشود و پاهای قطع شدند, صدای « یاحسین» ، یكبار دیگر زائر منطقه فكه را مَحرم راز دیگری كرد و ، شد. راوی : 🌹 🕊 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 ماجرای پای قطع‌شده در ساکِ آقای عکاس شب بود. تاریک بود. با چند پرژکتور، حیاط را روشن کرده بودند. شلوغ بود. همه می‌خواستند پیکر مطهر ( سومین خانواده‌ی ) را که تازه در تفحص، شده بود، ببینند. میزی در حیاط گذاشته بودند تا او را غسل دهند. حاج "بهزاد پروین قدس" که از راه رسید، مثل همیشه ساک بر دوش بود. ناگهان از داخل ساک، چیزی درآورد که همه از تعجب مات ماندند. بسته‌ای را گشود و پای قطع شده‌ی را که هنگام انفجار مین والمری به وسط میدان مین ارتفاع 112 فکه افتاده بود، پیدا کرده و با خود آورده بود. خودش می‌گفت: در اهواز، وقتی ساکم رو گذاشتم زیر دستگاه اشعه تا وارد فرودگاه شوم، بچه‌های سپاه تعجب کردند. درِ ساک را که گشودم، همه کُپ کردند. پای قطع شده داخل ساک باعث شد تا همه بیایند بالای سرم. وقتی توضیح دادم که امروز در فکه به‌ رسیده و پیکرش رو بردن تهران و حالا من می‌خوام زود برم تهران تا این پای جامانده را به پیکرش ملحق کنم، مات و مبهوت اجازه دادند تا سوار هواپیما شوم. و بهزاد پایی را که جا مانده بود، به صاحبش ملحق کرد. 🌹 🕊 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 نزدیك ایام عید نوروز بود كه از طرف مدرسه مرا دعوت كرده، خواستند تا به وضعیت لباسهای رسیدگی كنم همان روز پانصد تومان به مادرش دادم تا لباس تهیه كند. فردا صبح همراه مادرش برای خرید بیرون رفتند ولی وقتی برگشتند خبری از لباسهای نو نبود، با تعجب جریان را پرسیدم . آن روزها ایام جنگ بود و در مساجد و محله‌ها صندوقهایی می‌گذاشتند تا مردم كمكهای نقدی و غیر نقدی خود را برای رزمندگان در آنها بریزند. هم با عبور از كنار مسجد و شنیدن صدای بلند گو به مادرش گفته بود: شلوار من چه عیبی داره؟ من همین را می‌پوشم شما هم پول لباس من را به صندوق بیاندازید و همانجا منتظر مانده بود تا مادرش قبض رسید پول را دریافت كند و با هم به خانه برگردند. آن سال لباس عیدی زیباتر از هر سال بود. راوی : 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🏴🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷🏴 دست ‌نوشته به ‌مناسبت فرارسیدن کشوری که در قلب اسمِ را دارد، فرهنگِ را دارد، باید در زیست و فرهنگ، جهان شود . http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🏴🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷🏴