eitaa logo
فرهنگ هزار موضوعی داستان، طنز،لطيفه ها و خاطرات آموزنده
105 دنبال‌کننده
14 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈📚 🌷داستان ها و ... موضوعی الفبايي. 🔟حرف د : 🔰دادگرى دارائى دارو دارو و درمان داستان دانائى 🔰دانش 🌷سفارش به دانش آموزی https://eitaa.com/dastan_latifeh/62 🌷علت گذاشتن به https://eitaa.com/dastan_latifeh/49 🔰دانشمند 🌹اهميت وجود دانشمندان و متخصصان 📗داستان بهلول و جهانگردی 👈یکی از جهانگردان خارجی وارد شهر بغداد شد و به دربار هارون هارون الرشید راه یافت. چون به حضور خلیفه رسید، سؤالاتی چند از وزراء و دانشمندان در حضور خلیفه کرد، هیچ کدام نتوانستند به سوالات آن جهانگرد جواب بدهند. خلیفه غضبناک شد آشنا به وزرا و علمای دربار گفت: اگر جواب آن شخص را ندهید اموال همه شما را به او خواهم داد. حاضرین ۲۴ ساعت مهلت خواستند. خلیفه به آن‌ها فرصت داد و بعد یکی از آنها گفت: لزوم مراجعه به اساتید فن دانشمندان و متخصصان به گمان من باید سراغ بهلول برویم و غیر از بهلول دیگری نمی تواند جواب سؤالات جهانگرد را به درستی و راستی بدهد. پس از آن به دنبال بهلول رفتند و او را از ماوقع خبردار کردند. فردای آن روز که قرار بود در حضور خلیفه جواب جهانگرد را بدهند آشنا، بهلول حاضر شد و رو به جهانگرد نمود و گفت: هر سؤالی دارید بفرمایید، من برای جواب دادن حاضرم. جهانگرد با عصای خود دایره ای کشید و بعد نگاهی به بهلول کرد. بهلول بدون معطلی خطی و وسط دایره کشید و آن را به دو قسمت تقسیم کرد. جهانگرد باز دایره ای کشید. بهلول این دفعه دایره را به چهار قسمت تقسیم کرد و با دست یک قسمت را به جهانگرد نشان داد و گفت : این قسمت خشکی و این قسمت آب است. جهانگرد دانست که بهلول مطلب او را فهمیده و به سؤالات درست جواب داده است. پس از آن در حضور علما و حاضرین و خلیفه بهلول را تحسین فراوان کرد. بار دوم، پشت دستش را به زمین گذاشته و انگشت ها را به طرف آسمان گرفت. بهلول عکس عمل او را انجام داد یعنی انگشت ها را به زمین گذاشت و پشت دست را به هوا کرد. جهانگرد بی اندازه او را تحسین نموده به خلیفه گفت : از داشتن چنین عالم دانشمندی باید خیلی به خود ببالید. خلیفه پرسید: مقصود از این جواب و سؤالات را نفهمیدم. جهانگرد جواب داد: من از اول دایره کشیدم و مقصودم نشان دادن شکل کره زمین بود. بهلول فهمید و آن را به دو قسمت تقسیم کرد و به من فهمانید که به کرويت زمین معتقد است و بلکه رموز آن را می‌داند و با آن خط هم، خط استوار را کشیده و هم زمین را به دوقسمت نیم کره شمالی و جنوبی تقسیم کرد. مرتبه دوم که دایره کشیدم آن را به چهار قسمت نمود و به من فهماند که زمین به چهار قسمت تقسیم می شود که یک قسمت آن خشکی و سه قسمت آن آب است. مرتبه سوم که من کف دست را به زمین و انگشت ها را به هوا نمودم، غرض من نباتات و رُستنی های زمین و اسرار پرورش و رشد آنها بود. بهلول هم با دست خود باران و اشعهء آفتاب را نشان داد و فهمید که پرورش نباتات در اثر باران و اشعهء آفتاب است. لذا بر چنین دانشمندی باید ببالید. حاضرین از حاضر جوابی بهلول و نجات دادن آنها از غضب هارون شکر خدای را به جای آوردند و از بهلول تشکر بسیار کرده اند. https://eitaa.com/dastan_latifeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰دانائى 🌷لقمان دانا https://eitaa.com/dastan_latifeh/40 درد و بيماری 🔰درد و دل 🎂ممنوعيت درد و دل https://eitaa.com/dastan_latifeh/64 درستكارى 🔰قدردانی از درستکاران 📚 ✍️📔حکایت شوهر آهنگر حکیمی جعبه‌اى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد. زن خانه وقتى بسته‌هاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت:شوهر من آهنگرى بود که از روى بى‌عقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و مدتى بعد از سوختگى علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود. ✍️وقتى هنوز مریض و بى‌حال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم ولى به جاى اینکه دوباره سر کار آهنگرى برود مى‌گفت که دیگر با این بدنش چنین کارى از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود. من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمى‌خورد برادرانم را صدا زدم و با کمک آن‌ها او از خانه و دهکده بیرون انداختیم تا لااقل خرج اضافى او را تحمل نکنیم. با رفتن او ، بقیه هم وقتى فهمیدن وضع ما خراب شده از ما فاصله گرفتند و امروز که شما این بسته‌هاى غذا و پول را برایمان آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم. اى کاش همه انسان‌ها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند! حکیم تبسمى کرد و گفت: حقیقتش من این بسته‌ها را نفرستادم. یک فروشنده دوره‌گرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از من خواست تا اینها را به شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه!؟ همین! 👌حکیم این را گفت و از زن خداحافظى کرد تا برود. در آخرین لحظات ناگهان برگشت و ادامه داد: راستى یادم رفت بگویم که دست راست و نصف صورت این فروشنده دوره گردهم سوخته بود. 🌷دعوت به درستکاری https://eitaa.com/dastan_latifeh/35 درگيرى 🔰درمان 🌷نمونه راه های درمان https://eitaa.com/dastan_latifeh/364 🔰درود و صلوات 🔰دوروغ https://eitaa.com/dastan_latifeh/20 🎂آثار شوم دروغگويي https://eitaa.com/dastan_latifeh/91 🗯 ▫️مردی نزد پیامبر(ص) آمده و گفت: در پنهان به گناهانی چهارگانه مبتلا هستم؛ زنا، شرابخواری، سرقت و دروغ. هر کدام را تو بگویی به خاطرت ترک می‌کنم. ▫️پیامبر (ص) فرمود: دروغ را ترک کن. مرد رفت و هنگامی که قصد زنا کرد با خود گفت: اگر پیامبر (ص) از گناه من پرسید، باید انکار کنم و این نقض عهد من است (یعنی دروغ گفته‌ام) و اگر اقرار به گناه کنم، حدّ بر من جاری می‌شود. دوباره نیّت دزدی کرد و همین اندیشه را نمود و درباره کارهای دیگر نیز به همین نتیجه رسید. ▫️به نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: یا رسول‌الله! تو همه راه‌ها را بر من بستی، من همه را ترک نمودم. 📚میزان الحکمه، ج۸، ص۳۴۴ 🔰درون 🔰دزدى 🌷بيچاره شدن دزد https://eitaa.com/dastan_latifeh/35 🎂رسوا شدن دروغگو https://eitaa.com/dastan_latifeh/105 دستبرد دستگيرى دشمن دشمنى دشنام https://eitaa.com/dastan_latifeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰دعا و راز و نياز با خدا 🌷بايدها و نبايد های دعا https://eitaa.com/dastan_latifeh/109 🎋نمونه اجابت دعا https://eitaa.com/dastan_latifeh/394 🌷دل شکسته می خرند 📚 🔴 در زمان مالک دینار جوانی از زمره اهل معصیت و طغیان از دنیا رفت ؛ مردم به خاطر آلودگی او جنازه اش را تجهیز نکردند ، بلکه در مکان پستی و محلّ پر از زباله ای انداختند و رفتند . شبانه در عالم رؤیا از جانب حق تعالی به مالک دینار گفتند : بدن بنده ما را بردار و پس از غسل و کفن در گورستان صالحان و پاکان دفن کن . عرضه داشت : او از گروه فاسقان و بدکاران است ، چگونه و با چه وسیله مقرّب درگاه احدیت شد ؟ جواب آمد : در وقت جان دادن با چشم گریان گفت : یا مَنْ لَهُ الدُّنیا وَ الآخِرَهُ إرْحَمْ مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنیا وَ الآخرَهُ . « ای که دنیا و آخرت از اوست ، رحم کن به کسی که نه دنیا دارد نه آخرت » . مالک ! کدام دردمند به درگاه ما آمد که دردش را درمان نکردیم ؟ و کدام حاجتمند به پیشگاه ما نالید که حاجتش را برنیاوردیم ؟ منبع:ملا فتح اللّه کاشانی در تفسیر « منهج الصادقین » ، و آیت اللّه کلباسی در کتاب « انیس اللیل ص 45» 🎀 @RomaneMazhabi 🎀 🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🎂دعائی که در پی داشت https://eitaa.com/dastan_latifeh/367 📚حکایت آموزنده رنج یا موهبت! آهنگری با وجود رنج های متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزری یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت، از او پرسید: تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟ آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم. سپس آن را روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد، می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود، اگر نه آن را کنار میگذارم. همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار.. 🔰دعوا دغل بازى دفاع دل دليل دليل دودلى دودمان دوران دورانديشى دورويى دوزخ https://eitaa.com/dastan_latifeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷داستان ها و ... موضوعی الفبايي. 🔰 ✅بايدها و نبايد های معاشرت با دوست 1️⃣ مخفی داشتن رازها و اسرار از دوست https://eitaa.com/dastan_latifeh/402 🔰دوستى https://eitaa.com/dastan_latifeh/292 ✅نمونه برکات دوستی حقيقی https://eitaa.com/aliasgharnameh/53 ✅آداب دوستی https://eitaa.com/dastan_latifeh/31 ✅بايدها و نبايد های دوستی https://eitaa.com/Aliakbarnameh/32 🔰دوگانه پرستى دولت ديدار 🔰دين 🌷بايدها و نبايدهای دين داری https://eitaa.com/dastan_latifeh/107 🌷ارزش قائل بودن برای دين و ارزش ها دزد دارایی نه دزد دین ✅داستان کوتاه ✍️در قدیم بعضی از دزدهای سر گردنه هم معرفت داشتند! روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسه ی سکه مردی غافل را می دزدد. هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه ها کاغذیست که بر آن نوشته است : خدایا به برکت این دعا سکه های مرا حفاظت بفرما اندکی اندیشه کرد سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند! دوستان دزدش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد!؟ دزد کیسه در پاسخ گفت : صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او‌ اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر خدا سست می شد. آن گاه من دزد باورهای او هم بودم واین دور از انصاف است! https://eitaa.com/dastan_latifeh ديوانگى ديه https://eitaa.com/dastan_latifeh 1️⃣1️⃣حرف ذ : 🔰ذكر ذلت https://eitaa.com/dastan_latifeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈📚 🌷داستان ها و ... موضوعی الفبايي. 2️⃣1️⃣حرف ر : 🔰 🌷اهميت ارتباط با خدا https://eitaa.com/dastan_latifeh/396 🔰 🌷سفارش به حفظ راز ها. https://eitaa.com/dastan_latifeh/64 راه راست راهنمايى راى ربا رجاء رجعت رحم 🔰 الهی 🌷بازگو کردن رحمت الهی https://eitaa.com/dastan_latifeh/73 رحمت الهی https://eitaa.com/dastan_latifeh/394 رخصت 🔰 و 🌷 https://eitaa.com/dastan_latifeh/367 رسالت رستاخيز رستگارى رسول رسوم 🔰 های بی فائده 📚 💎به همسرم گفتم: «همیشه برای من سوال بوده که چرا تو همیشه ابتدا سر و ته سوسیس را با چاقو می‌زنی، بعد آن را داخل ماهیتابه می‌اندازی!» او گفت: «علتش را نمی‌دانم. این چیزی است که وقتی بچه بودم، از مادرم یاد گرفتم.» چند هفته بعد وقتی خانواده همسرم را دیدم، از مادرش پرسیدم که چرا سر و ته سوسیس را قبل از تفت دادن، صاف می‌کند. او گفت: «خودم هم دلیل خاصی برایش نداشتم هیچ‌وقت، اما چون دیدم مادرم این کار را می‌کند، خودم هم همیشه همان را انجام دادم.» طاقتم تمام شد و با مادربزرگ همسرم تماس گرفتم تا بفهمم که چرا سر و ته سوسیس را می‌زده. او وقتی قضیه را فهمید، خندید و گفت: «در سال‌های دوری که از آن حرف می‌زنی، من در آشپزخانه فقط یک ماهیتابه کوچک داشتم و چون سوسیس داخلش جا نمی‌شد، مجبور بودم سر و ته آن را بزنم تا کوتاه‌تر شود...همین!» 👈ما گاهی به چیزهایی آداب و رسوم می‌گوییم که ریشه‌ی آن اتفاقی مانند این داستان است. https://eitaa.com/dastan_latifeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰ادامه حرف ر 🌷رشد رشوه رضاع 🔰 لقمان حکیم غلامی اهل سودان، سیاه و قد کوتاه بود که او را خرید و فروش می کردند؛ روزی اربابش به او گفت: از بازار خربزه ای بخر. او رفت، خربزه خرید و وقتی بازگشت، اربابش گفت: خربزه را ببر و اولین قسمتش را خودت بخور. لقمان خورد و متوجه شد خیلی تلخ است اما به روی خود نیاورد. ارباب گفت: دومین قمستش را نیز خودت بخور. لقمان قسمت دوم را با لذت بیشتری خورد؛ و به دستور ارباب تا 16 قسمت خربزه را خورد؛ و وقتی ارباب از خربزه خورد و متوجه شد بسیار تلخ است، پرسید: چطور خربزه ای به این تلخی را خوردی؟ لقمان گفت: 10 سال است غلام شما هستم و هرچه به من دادی شیرین بود لذا دیدم انصاف نیست به خاطر این خربزه تلخ، چهره در هم کشم و ناراحت شوم! رفاه طلبى 🔰رفتار 🎂نمونه رفتار پادشاهان https://eitaa.com/dastan_latifeh/358 🌷 همراه با در درمانی 👈یه بار پلیس امنیت اخلاق شخصی را به خاطر تیپش گرفت زنگ زدند مادرش بیاد! وقتی اومد اونم گرفتند! ❇️ نکته روانشناسی: از خود می‌‏کنند و على رغم آن که پدر و مادر تلاش می‌‏کنند رفتارهاى خوب را به آنها آموزش دهند (بگویند)، ولى فرزندان، شیوه و رفتار والدین را در پیش می‌‏گیرند. پس: برای تربیت فرزند، خوب حرف زدن لازم نیست، خوب عملکردن لازم است. 👈اين هم نمونه رفتار امير المؤمنين (ع) https://eitaa.com/dastan_latifeh/308 🌷در نظر داشتن کيفر رفتار https://eitaa.com/dastan_latifeh/33 🔰رنج 🔰روانشناسی 🌷بايد ها و نبايد های روانشناسی 🎂ناکار آمدن روانشناسی https://eitaa.com/dastan_latifeh/236 روايت روح روزگار 🔰 👀آفت های روزه 🔴چگونه روزه است زني كه غيبت مى كند!! پيغمبر اكرم (ص) يك روز را تعيين فرمود كه همه مسلمين روزه بگيرند و تا وقتي كه دستور نداده افطار نكنند، همه تا شام روزه گرفتند شامگاه مردم يك يك آمده عرض مى كردند يا رسول الله تا كنون روزه داشتيم اجازه افطار مى فرمائيد: آنجناب اجازه مى داد. مردى آمد و عرض كرد، دو دختر از خانواده ام روزه گرفته اند، خجالت مى كشند خدمت شما برسند اجازه مى فرمائيد افطار كنند. حضرت از او رو برگرداند. در مرتبه دوم نيز مراجعه كرد باز توجه نفرمودند. در سومين مرتبه فرمود از من اجازه افطار مى خواهى؟ آندو روزه نگرفته اند، چگونه روزه دار است كسيكه پيوسته از صبح مشغول خوردن گوشت مردم بوده (يعنى مشغول غيبت كردن بوده). برو بگو اگر روزه دار بوده اند استفراغ نمايند. آن مرد برگشته و فرمان پيغمبر را رسانيد، دختران استفراغ كردند از دهان هر كدام تكه گوشتى خارج شد. خدمت پيغمبر برگشت و جريان را به عرض رسانيد. آنجناب فرمود سوگند به حق آن كسيكه جانم در دست اوست اگر در شكم آنها باقى مى ماند آتش جهنم ايشان را فرامى گرفت. كشف الريبه شهيد عليه الرحمه، ص 287 https://eitaa.com/dastan_latifeh