⚜️#حکایت
👈روزی فقیری با #لباس چر کین به نزد پادشاهی در آمد!
☺️پادشاه از آمدن او روی در هم کشید.
یکی از نزدیکان پادشاه گفت:
ای بی ادب! این مقدار هم نمیدانستی که با لباس کثیف نزد سلاطین آمدن #عیب است؟!
🌷فقیر در پاسخ گفت: با لباس چرکین از پیش پادشاهان برگشتن، عیب دو چندان است!
🍎پادشاه را این سخن خوش آمد و او را خلعت فراوان بخشید.
برچسب ها:
#رياست ، #اقتصاد، #فقر
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰#ارزش
🌷لزوم #احترام گذاشتن به ارزش ها
https://eitaa.com/dastan_latifeh/91
🔰#اسوه
🔰#اسير
🔰#اشاعه فحشاء
🔰#استشفاء
🔰#اشتباه
🔰#اشتقال
🔰#اشك
🔰#اصالت
🔰#اصلاح
🔰#اضطرار
🔰#اطاعت
✅دعايي که مستجاب شد
✍️#داستان_آموزنده
نقل است در قرن نهم هجری در تبریز کودکی در پشتبام بازی میکرد، که در حین بازی پایش لیز میخورد و از بالا به پایین پرت میشود؛
پیرمرد حمّالی که امور زندگی خود را با حمل بار میگذارند كودك را که در حال افتادن بود دید؛ او به زبان محلی خود میگوید: «ساخلیان ساخلار» یعنی «نگهدارنده نگهدار»! در این هنگام بچه آرام پایین آمده، او را میگیرد و بر زمین میگذارد!
مردم که شاهد ماجرا بودند حمال پیر را در میان گرفتند، و لباسهای او را تکه تکه کردند و به عنوان تبرک برداشتند و از او جویا میشدند که چگونه اینکار را انجام داده؟! آیا او امام زمان است؟!! آیا او از اولیای الهی است؟ و...
او پاسخ داد: ای مردم، من آدم فوقالعادهای نیستم، کشف و کرامت ندارم، اکنون هم کار خارقالعادهای نکردهام، یک عمر من امر خدا را اطاعت کردم، یک لحظه هم خداوند دعای مرا اجابت کرد.
مردم این واقعه را بر سر زبانها انداختند و این حمال تا به امروز جاودانه شد.
🌺بقره آیه ۱۸۶:
و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم؛ دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم؛ پس باید دعوت مرا بپذیرند.
🔰#اطعام
🔰#اطمينان
🔰#اعتبار
🔰#اعتدال
🌷ميانه روى در هزينه
https://eitaa.com/dastan_latifeh/71
🔰#اعتذار
🔰#اعتراض
🔰#اعتراف
🔰#اعتقاد
🔰#اعتكاف
🔰#اعتلاف
🔰#اعتماد
🌷اعتماد به خدا
https://eitaa.com/dastan_latifeh/234
🔰#اعدام
🔰#اغفال
🔰#افترا
🔰#افراط
🔰#اقامه
🔰#اقتصاد
🌷#مشکلات_اقتصادی
https://eitaa.com/dastan_latifeh/122
🔰#اقرار
🔰#اقوام
🔰#اغفال
🔰#اكل
🔰#التجا
🔰#التقاطى
🔰#الفت
🔰#الگو
🔰#امام
✅جايگاه و نقش امام در جامعه https://eitaa.com/dastan_latifeh/396 🌷#دوستان_امام_زمان (عج)-
https://eitaa.com/dastan_latifeh/13
🌷امام نور درخشنده
https://eitaa.com/dastan_latifeh/103
🌷#کرامت_امامان (ع)
https://eitaa.com/dastan_latifeh/105
☺️#اصحاب_مثبت و منفی امامان
https://eitaa.com/dastan_latifeh/107
🔰#امامت
🔰#امان
🔰#امانتدار_واقعی
📚 #حکایتیبسیار زیبا و خواندنی
🔴#همه_پلها_را_خراب_نکنید
👈نقل میکنند عدّهای از کرمانشاه عازم #کربلا بودند که در راه مورد هجوم #راهزنها و #دزدان قرار گرفتند و کاروان غارت شد.
یک نفر از اهل کاروان که جان سالم به در برده بود و امکان و پولی هم به همراه داشت، میگوید: از کنار تپّهای بالا آمدم. سیاه چادرهایی دیدم. پیرمردی آن جا بود. بر او وارد شدم. از من پذیرایی کرد. امانتم را به او سپردم. چیزی نگذشت که غارت کاروان تمام شد.
دیدم که از کنار تپّهها، دزدان به سمت همین سیاه چادرها میآیند و اشیاء #دزدی را در داخل چادرها میگذارند. معلوم شد که پیرمرد، رئیس دزدان این منطقه است. با خودم گفتم: آنها کاروان را غارت کردند، من خودم اموالم را به دستشان سپردم. دزدها که در چادرها جمع شدند، دیدم هوا پس است، یواش یواش به راه افتادم تا لااقل جانم را نجات دهم که پیرمرد صدا زد؛ کجا میروی؟
گفتم اجازه بدهید میروم. پیرمرد گفت بیا امانتت را بگیر. تعجّب کردم. وقتی اموالم را گرفتم، زبانم باز شد. گفتم اگر اجازه بدهید #سؤالی دارم. گفت بگو.
پرسیدم مگر شما رئیس اینها نیستید؟ من که با دست خودم آوردهام؟ پیرمرد گفت درست است که ما دزدی میکنیم، اما #طاغی نیستیم و به خاطر فقرمان دزدی میکنیم و با خود پیمانی بستهایم که در امانت #خیانت نکنیم. این خط را نگه داشتهایم.
آن چه که مهّم است همین است که انسان چیزی برای خود باقی بگذارد و دستاویزی داشته باشد و بر همه چیز نشورد و پشت پا نزند و همۀ درها را به روی خود نبندد و #پلها_را_خراب نکند.
برگرفته از :
📚آیههای سبز،
🎀 @RomaneMazhabi 🎀
https://eitaa.com/dastan_latifeh