eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
409 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
261 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر_شاعر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی_فرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان:#آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5900268381520533643.mp3
2.49M
🌺🎼🎧 🌺🎤۴۳ حافظ ●━━━━━────── ⇆ ◁ ㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤ ↻ ‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❖ ﷽ ❖ 🌺 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍂 @edmolavand 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼
📝 ■زِلیگ،سِلیک،زِلیک: قی چشم ■سِما ، سِماع: رقص ■سِموار ،سِمبار: سَماوَر ، این کلمه روسی هستش مثل استکان و سِمِشکه ■سِوا: جداگانه ،جدا ■سِوا هِکاردِن: جدا کردن ،تقسیم کردن ■سَوُک: سَبُک،کم،بی وزن ■سیُو کِلِش: سیاه سرفه ■شادی: میمون ■شال بِه ،غول بِه: میوه بِه جنگلی ■شِت ، شِد: فاسد و خراب(شِد مِرغانه، شِت آغوز) ■شِفت: ساده لوح ،جاهل و بی عقل ، دیوانه ، خُل ■شَقِله: گردوی درشت و بزرگ و خوشدستی  برای هدف گیری و برنده شدن در آغوزبازی ■شِکاری بِز: بُز کوهی ■شَک شَکی: آدم شکاک و وسواسی،  پُر شک  و تردید ■شِل: شلخته،ضعیف ناتوان،رقیق و آبکی، کسی که در انجام کاری نسبت به بقیه ضعیف تره و عقب می افتد ■شِلاب: باران درشت ِ تند و شدید ■شَلغِم: شلغَم ■شِندِر غاز: کنایه از بسیار ناچیز و اندک ■شُوخی گَر: آدم شوخ طبع با مزه ، شوخی کننده ■شُورِت (اُ): شهرت ،افتخار ■شُونه (اُ): شانه یِ سر ■شونه (او): می رود ■شی خِنه: خانه یِ شوهر ، خانه بخت ■شیر: خیس تَر مرطوب ،  شیر (حیوان)، شیر (غذای مایع خوردنی) ■شِطُون (اُ): شیطان ، کنایه از آدم پر سرو صدا ، پر جنب جوش ، بی توجه ، حقّه باز ، چند چهره ■صَرا: صحرا،مزرعه علفزار  دشت و دمن  مرتع ■عاقِل مرد: آدم فهمیده و عاقل کسی که سرد و گرم روزگارُ چشیده ■عَید گَردِش: عیددیدنی، دید و بازدید عید ■قِراری: مزدگیر،کارگر پیمانی ■قارزِم: گودی و قسمت عمیق رودخانه ، غرقاب ■قرضی: نوعی جبرانِ همکاری و تعاون برای انجام کار مشکل که معمولا بین کشاورزان مازندران رایج بود، مثلاً  آشنایان و همسایگان یک‌ یا چندروز برای انجام کار کشاورزی و دامداری  به مزرعه قنبر میروند  بعد از اتمام کار ، قنبر هم به همراه دیگران، جهت جبران همکاری به کمک و یاریشان میپردازد.این رسم در میان روستاییان ایران "یاوری"خوانده میشود . ■قِسمِت: قِسمَت ،سهم ،سرنوشت ، نصیب ، قضا و قدر ■قَوِر ، قَبِر: قبر ■قَورِسُّون، قبرِستُون: آرامستان ، قبرستان، گورستان ■کارِمسِرا: کاروان سَرا ،توقف گاه کاروانیان ■کُش: کَفش ■کاله: زمینی چند سال کشت نشده ،استفاده نشده، و علف های هرز در آن روییده است ■کاتا ، کِتا: کوتاه ■بِلِند: بُلند ■کَتِل: هیزم کلفت ، کنایه از بی حس و کرختی پا ■کَتول: دام پرورشی، دامدار ، کوه ، کوهستان ■کَتولی: از انواع ترانه های کوهستانی مازندران ■کَر: یک بغل علف یا کاه ،از چند کَسو تشکیل شده است ، دوازده تا کَر  ، یک خروار است خرمن ■کَرزَنی: خرمنکوبی ■کَسو: یک دسته شالی یا گندم ■کَش: پهلو ، جواب،  کنار ، دو طرف شکم ، دفعه و بار ، بغل آغوش(کَش یا کَشه بَیتِن، بغل گرفتن بچه) ■کِش: ادرار ، شاش ، نجاست انسان (خوردِ کِش) ، (گَتِ کِش = مدفوع ) ■کَک ماریم: نیلوفر وحشی با گلهای شیپوری سفید ، گیاه پیچک روی پرچین ■کال: نارِس ، نپخته ، نرسیده ، واحد شمارش گردو و تخم مرغ(آغوز کال ، مِرغانه کال)، لَنگ یا پای ناقص و معیوب ■کَلِز کَلیز: پیمانه شیر و ماست ، کاسه چوبی دسته دار ■کِلِه پِه: کنار اجاق هیزمی روستایی ■کَمِل کشی: حمل کاه از خرمن به خانه یا روستا ■کومه: کلبه و خانه کوچک که در باغ و کشتزار و علفزار صحرا  از چوب و شاخه درختان و نی و کاه درست میکنند محلّ استراحت چوپان و کشاورز و انباری موقت میباشد ■کَئی لَم: ساقه های رَوَنده دراز و طویل بوته کدو (هندوانه لم ، خربزه لم ،خیار لم،تمشک لم،انگور لم) ■کِله: جوی آب یا رود کوچک ،جَر ■کیله: پیمانه و  ظرف چوبی ِ استوانه ای شکل برای وزن و تقسیم کردن گندم جو برنج ■گالِش انگور: نوعی گیاه دارویی ■گالِش: انسانهای دامدار جنگل نشیِن ، دامدار گاوچران و گاوبان یا  گَلّه دار گاو  جنگل نشین ■گَت، گَتی: بزرگ ،رئیس،  عاقل و باشعور، نیا (گَت بِرار =برادر بزرگتر ، گت پیئِر: پدر بزرگ) ■گِرباز: ابزاری شبیه بیل با سر فلزیِ راست وکلفت ونوک تیز جهت کندنِ زمین های خیلی سخت و سفت ■گَرِک: آویز یا وسیله ای آویختنی از سقف اتاق های روستایی شبیه زنبیل آویزان که از ریسمان و علف های هرز خشک درست میشود موادغذایی را داخل آن قرار میدهند تا از رطوبت و دسترسی گربه و بچه های کوچک دور بماند ■گَره جینگا: آبخانه، ■گره جو گهره جو: ظرف ذخیره ادرار کودک در گهواره ■گِلِس: آب دهان و بزاقِ کِشدارِ کودک که همیشه از گوشه لبو دهانش آویزان و جاری است ■گِل گوئی گِل گُوگی: مخلوطی از گِل مخصوص زرد رنگ با پِهِن گاو (پوش) جهت رنگ آمیزی کردنِ (بِندُستِن) قسمت پایین ِ دیوار خانه های روستایی ■کَمِربُر: خطی راست و مستقیم و مرز بین  قسمت رنگ آمیزی شده قهوه ای و سفید دیوار ■گُودوش گِدِر: وقت و زمان دوشیدن گاو صبح یا غروب ■گُوکالُم: طویله گاو ■گوگزا: گوساله شیرخوار http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2981 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂ 🔳 🔲 ◻️ 🔻🔻 ✅صدراعظم قاجار کجایی بود؟ 🔺🔺 ✍میرزا محمد شفیع" ادملایی مازندرانی فرزند"حاج میرزا احمد" از خدمتگزاران نادر شاه افشار بود. 👈اجداد میرزا شفیع از اهالی اصفهان بوده که در عصر سلاطین صفویه به علت طغیان و عصیان توسط پادشاهان صفویه به اجبار از اصفهان کوچ و در روستای بخش بندپی مازندران، سکونت کردند. 🌿خاندان تقی نیا، تقی زاده و ابراهیمی عمران مقیم ادملا از بستگان او هستند. 👑حضور قاجار در ادملا: آقا محمدخان قاجار در روستای ادملا با مرد خوشنویس؛ میرزا شفیع ادملائی آشنا شد که سیاق نوشتارش ، مورد پسند وی قرار گرفت و از خواست که چند مدتی میرزا شفیع در خدمت او باشد حاکم نیز با این در خواست موافقت کرد. 👈ترقی  از این لحظه آغاز و تا آخر عمر خود در دستگاه قاجاریه ادامه داشت. 📑مستندات: 📜از جمله نامه ی سال ۱۲۰۴ قمری آغامحمدخان مبنی بر ((توقف در قریه ادملا بندپی...)) که وی در پی توطئه ی برادرش رضا قلیخان قاجار در شهر بابل گرفتار شده بود، با درایت سرجوقه و حاجی خانجان [حاکم بندپی] و داماد او را نجات داده و سپس در باکرمحله [ادملا] بندپی اقامت دادند. 👈این سرگذشت از وقایع مشهور جماعت باکر است که برای نخستین بار در کتاب بندپی سرزمین، تاریخ، فرهنگ و در سال ۱۳۹۳ چاپ و منتشر شده است.. ✍ ۱۴۰۲/۱۱/۱۷ http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2982 📑 @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂ 📜سند رفع نزاع چند طایفه و خاندان در رضی 📌طرفین دعوا پس از نزاع و سپردن دعوا به حاکم در نهایت با مشاورت بزرگان و علما ی منطقه..... جهت حل و فصل دعاوی خویش طی مراحلی با تطهیر جسم و روح [غسل و وضو] و با حضور در مزار امامزاده سید یحیی رضی مدفن قریه ادملا؛ قسم یاد کردند و به این ترتیب رفع نزاع شد. 📌نکته قابل توجه اینکه نام روستای اِدملا در این سند بصورت ((آدملا)) [الف با آ ] نوشته شده است. http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2985 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
پژوهش اِدمُلّاوَند
👆👆 📩بازخوانی سند: ✍جعلنی الله فداک و رزقنی لقاک المسئول من الله تعالی والمآمول من فضله : اَن یحفظکم و یَسلمکم من سوانح الدهر، و یوفّقکم لترویج شریعه رسوله صلی الله علیه وآله فوق مایمکن ، و 🍃و یوفّقنی الاستفاضه من فیض حضرتکم العالی ، وبعدُ یاسیّدی : انه قد مضت بی مدّتاَ مدیده ، 🍃 ما وفقنی الله فیها لزیارت مرقوماتکم ، و تحصیل الاطلاع بها من حالاتکم ، و ما رجوت ُ ابداَ من الطافکم اَن تنسونی و ترکوکی من خطراتکم فی حالِِ وحین ، فکیف فی زمان طویل ، سیّما فی هذه الازمنه التی کنا مترقبین 🍃 لظهور مراحمکم ، لمّا رایناه و سمعناه حسبما هوالمتعارف بین المتعارفین ، سیّما 🍃من امثال جنابکم مع حفظ للملکات الحسنه والتراقب بافعال الاممدوحه عندالله تعالی ، الناطق بها اَلسنه سفرائه علیهم السلام ، و ما علمتُ لکم فی ذالک عذراَ وجیهاَ ، لیسکّت المتوقّعین ، و انی و اِن لم توقع الّآ... حتّی اِنّ الافهام الاوائل یظّنّون انقلب محبتکم بخلافه و العود بضدّه ، ولکن مِن اوائل حالی قد هیَیّتُ نفسی بان اُحبّکم من دون تعلّل قطّ بعرض دلالتِِ و بعدُ ماطال المدّه و جعل الیآس من بروز الطافکم قد بادرتُ بتجدید التصدیع و بتحریر هذه الوریقه و جُعلت وسیله لذُکرانکم و ذریعه منی ثم انی سَاَجدُ 🍃 کما وقع بین علماءالاعلام ، انی ساخبرکم بما جری فی القضیه الدّخانیه و ان کنتم مطّلعین من اجماله من مسطورات المتعارفین انه لمّا عزم السلطان علی ترویج لباطل و تفویض هذه التجاره بالانحصار بالرجل الکتابی النصرانی ، و وقع ماوقع فی بلاد آذربایجان ، و ما جری فی بلاد فارس و شیراز من اخراج العالم الغیور السیدعلی اکبر(فالی اسیری) و ارساله الی العتبات ‌، و اتفاق اهالی اصفهان تبعاَ لحکم علمائهم علی ترک شرب الدّخان و احراق البذر التّنباک و آلات شربه و صل هذه الاخبار الی سمع حجه الاسلام المیرزا محمدحسن الشیرازی مقلَدالانام و اعلم العلماء الاسلام (الاعلام)ادام الله اطناب ظلاله العالی ، فبینما هو دام ظله یستمع هذه الاقاویل المنقولات ، وصل الیه من اهالی .... Mohsen Baker: •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @edmolavand
هدایت شده از مهطن
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂ 💐شهدای 🌍دیار 🌷به یاد شهدایِ قیچاق شعر می گویم 🌹به نام یَلان آذربایجان، ذکر می گویم 🌷محسن می نویسد از شهدا، بنام خدا 🌹که قیچاق مهد عشق است و شهد و وفا 🌷برای یادواره شهدایِ قیچاق، بهانه میاورم 🌹پیامی از دل خونین این باغ، نامه میاورم 🌷هفده پرستو دل از این عرصه شقایق شد 🌹قیچاق برون زِ عالم اسباب، عَلایق شد 🌷چو شمع بر سر هر شهید، بهانه باش 🌹عِطر شهید بخر،برای جاوید، نشانه باش 🌷در گلزارِ این شهدا، دلت جای دیگر است 🌹پرواز کن، اینجا کربلایِ معلایِ دیگر است 🌷تا چشم کار می کند قیچاق آباد است 🌹در گوش رهگذر نجوای شهید فریاد است 🌷یادتان باشد که ما عاشقانه خون داده ایم 🌹در جهاد، صدها لیلی و مردِ مجنون داده ایم 🌷باید همیشه قیچاق در دفاعِ مقدس باشد 🌹بصیر از جنگ نرم و بیزار از خطِ عَبَس باشد 🌷به آنانکه بی پا و سر آمدند،سخن بگوییم 🌹شهیدان از دیار خطر آمدند، سوسن ببوییم 🌷عِطرعباس،نام قاسم و عکس جعفر نکوست 🌹اشکِ اله وِردی،خلیل و بایرام به شهر وضوست 🌷علی و مرتضی و عبدالحسین جاوید الاثرند 🌹صفر و بهلول و محمدحسین در یک سنگرند 🌷اولین شهید قیچاق جلیل احمدی است 🌹که مظلومانه جان داد، دلیل اَبدی است 🌷بنویسم که ابراهیم اشرفی اولین شهید است 🌹وِی گروهبانِ قافله یِ عشق و امید است 🌷مرتضی مرتضوی بر مِنبر اَروند خُطبه خواند 🌹به گوش موجها این غَوّاص روضه خواند 🌷اصغر بی غم را بنگر که زِ تپهِ شهدا خیمه زد 🌹هفت سال به خلوت،در سجادهِ عشق گریه کرد 🌷ز ِسوزِ دلِ جواد ثابتی شلمچه غمگین است 🌹سخن چون بلبل،سر و تن به خون رنگین است 🌷چهار یادگار دارد عباس ولی زاده در این دیار 🌹مرجان آباد زِ جرمِ کوموله فریاد دارد، هموار 🌷پنج گل از شهید محمد حسین در تاریخ است 🌹منافقین به پایِ خونش در تیغ و میخ است 🌷شهید بهلول ببری را بنازم که داماد بود 🌹سر پل ذهاب خونش بِه زِ خاک و آب بود 🌷حسن بزرگی شهیدِ نونهالِ آذربایجان است 🌹یارِ در مجنون،این جوان است 🌷قاسم مرتضوی،مرتضی صادقیان و علی شکری 🌹سال شصت و دو اسیر گشتند و یادشان اَبدی 🌷از گیلان غرب صفر کرمی شهید جانباز شد 🌹ارتفاعات قوجار،اله وِردی نعیمی به پرواز شد 🌷در میاندواب شهید توکلی دبیر، پُر آوازه است 🌹آقا بایرام مهدوی،صاحب یک گل،به خانه است 🌷شعر محسن گرچه کنون در قافیه،انتهاست 🌹چنین نوشتند که سید قاسم سید شهداست 🌷قیچاق مهدِ شهدا وُ جانبازان و پهلوان است 🌹این دیار کهن، بِسانِ نگینِ انگشترِ ایران است 🖋 ۱۴۰۰/۱۲/۱۵مصادف با سالروز ولادت امام حسین علیه السلام ۱۴۰۰ http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2986 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @bakershenasi https://eitaa.com/Bakershenasi 📚ܐܡܝܕ 💥 @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─