حاشیهنگاری دیدار ستایشگران اهلبیت(ع) با رهبر معظم انقلاب
(قسمت چهارم)
«نقشه هوایی حسینیه»
کاغذها را مرتب میکنم، تا میزنم، شمارهگذاری میکنم و آماده میشوم برای نوشتن همین مطالبی که الآن میخوانید...
چشم میچرخانم و سعی میکنم تصویر جامعی از فضای حسینیه به دست آورم...
دیواره بالاسر آقا مثل همیشه با خط خوش، این بار مزین به این روایت است: «قال الصادق: فاطمة کوکبٌ دریٌّ بین نساء اهل الدنیا»، شروع میکنم به کشیدن نقشه حسینیه(پلان)، تجربه خوبی است که از دیدار ۹۲/۲/۲ شیرینیاش بهجا مانده... با این کار بسیاری از ظرائفی که به راحتی فراموش خواهند شد، ماندگار میشوند... جای استقرار هرکسی را که میشناسم در این نقشه مشخص میکنم...
امسال جایگاه اجرا را تغییر دادهاند و آوردهاند سمت راست جمعیت، سمت چپ هم منبر تلاوت قرآن بود که بعد از اجرای استاد ابوالقاسمی جمع شد و دوربینها جایش را پر کردند... یکنفر هم چیزی شبیه به پایه دوربین تکپایه را دائم جابهجا میکند...
سمت چپ رو به آقا، حاجآقای #محمدی_گلپایگانی تنها روی یک صندلی نشستهاند و به دیواره اتاقکی تکیه دادهاند که در ضلع دیگرش حاج #احمد_واعظی، حاج شیخ #جواد_محمدزمانی و یکی دو نفری که نمیشناسمشان رو به جمعیت مستقر هستند...
شیخ #حسین_الاکرف را در میانه جمع میبینم و خوشحال میشوم، دقیقاً نقطه مقابل آقا، حاجآقای #قمی نشستهاند و #سیدرضا_نریمانی هم کنارشان، پشتسرشان یکیدو ردیف عقبتر #حمید_رمی را میبینم در کنار #علی_پورکاوه...
#حسین_سیب_سرخی کنار دیوار سمت چپ حسینیه، کنار پیشکسوتان روی صندلی نشسته است و با ماسکی مشکی به سختی قابل تشخیص است، کمی آنطرفتر دقیقاً کنار درب ورودی #حیدر_خمسه روی صندلی جاگیر میشود، حاج #غلامرضا_سازگار سوار بر ویلچر، با همه کسالت و ضعف جسمی میآید و در ردیفی جلوتر از ردیف زیر دیوار، مستقر میشود، هرچه چشم میچرخانم جای خالی #حاج_منصور و #حاج_علی_انسانی را نمیتوانم پر کنم...
#سید_یاسر_جبرائیلی، #حامد_علامتی و حاج #امیر_خوراکیان تقریباً با هم میآیند و در همان محوطه نقطه کور، جلوی من مینشینند و همان ابتدا از بستهبودن زاویه نگاهشان کمی ناراحتی میکنند، اما اشکالی ندارد، به گمانم اندازه کافی، توفیق زیارت آقا را داشتهاند!
اینها گوشهای از دادههایی است که از همان نقشه هوایی حسینیه استخراج میکنم، وگرنه فرصتی برای این ثبت تفصیلی و ریز این همه اطلاعات نبود...
✳️✳️✳️
حاج #احمد_واعظی پشت جایگاه قرار میگیرد، رخصت میگیرد و آغاز میکند... یادی میکند از دیدار قبل و سلام مردم سراسر ایران را با ذوق و هنرمندی به آقا میرساند و دعوت میکند از اولین نفر برای اجرا، #سید_علی_حسینی_نژاد با آن هیبت سیدی و شال سبزش پشت میکروفون قرار میگیرد و آغاز میکند:
روشنتر از شکوه تو هفت آسمان نداشت
دریای پرتموّج روحت کران نداشت
خواند و خواند تا:
با این مثالها چه بگویم از بتول
عالم کجا و منقبت دختر رسول
و اوج گرفت:
ما نسل فاطمه همه سرشار غیرتیم
مانند او مدافع خط ولایتیم
دنیا اگر دهند به ما با دوصد نعیم
یک تار موی رهبر خود را نمیدهیم
تا آخرین بیت:
ما ایستادهایم علم روی دوشمان
عجل علی ظهورک یا صاحبالزمان
سید از دور عرض ارادت میکند و ابراز تأسف که به واسطه محدودیتها، نمیتواند از نزدیک خدمت برسد
#حاج_احمد دوباره نام سید را اینبار با تأکید بر واژه #دکتر میآورد و یادآور میشود که عضو کانون وکلای قم است... و اینکه شعر هم از حجتالاسلام #جواد_محمدزمانی است...
✳️✳️✳️
آقایی که با تکپایه دوربین این سو و آن سو میرفت را باز هم میبینم، تعجب میکنم چرا هنوز پایه را به مقصد نرسانده که متوجه میشوم بله! پایه دوربین کجا بود؟! آخر فناوری است...
یک دوربین بندانگشتی (finger camera) بسیار کوچک، به قاعده قطر همان تکپایه در سرش قرار گرفته بود و ارتفاع پایه هم به صورت کشویی حداقل تا چهار متر افزایش مییافت، آن برادر هم با دقت و ظرافت مشغول تصویربرداری از جلسه بود، از زوایایی که دوربینهای دیگر راهی به آنجا نداشتند...
در این میان #سید_یاسر_جبرائیلی که از ابتدای جلسه در یک کاغذ مربعی کوچک، از همینها که برای یادداشت غالباً در ادارات روی میزها هست، داشت چیزهایی درباره اقتصاد و وضعیت اقتصادی و... مینوشت، برمیگردد و با نگاه به دسته کاغذهایی که در دستانم هست، تقاضای کاغذی میکند، من هم رویم را سفت میکنم و میگویم خودم لازم دارم و ممکن است کم بیاورم! (قبلتر تجربه تلخی داشتم و اینبار با تدارک کاغذ به میزان مورد نیاز تلاش کرده بودم که ناچار نشوم پشت قبض عابربانک و خردهکاغذ و... چیز بنویسم...) اطرافیان به تکاپو میافتند و دکتر #حامد_علامتی مشکل را حل میکند...
ادامه دارد...
✅ @elalhabib_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝 "واکنش شعرا و ستایشگران به حملات طوفان الاقصی"
💠 حاج #مهدی_سلحشور
👈🏻 «ما گرفتیم از، کربلا درسی/ که نداریم از، دشمنان ترسی»
💠حاج #سعید_حدادیان
👈🏻 «به پرواز پرستوهای سبحان الذی اسری/ به آواز قناریهای سرخ مسجدالاقصی»
💠حاج #میثم_مطیعی
👈🏻 «دنیا بدان این داغ، یک داغ کوچک نیست/ خوابند وجدانها، در این سخن شک نیست»
💠 حاج #مهدی_رسولی
👈🏻 «نَضرِبُ مَن قَد ضَرَبا _ وَ لانَخافُ الرُّقَبا.. هرکس ما را بزند، او را میزنیم؛ از هیچ حریفی نمیترسیم!»
💠حاج #سید_رضا_نریمانی
👈🏻«ای موی خاکی آشفته غنچه تازه شکفته/ چقدر حرف، تو چشماته..»
💠آقای #حمید_رمی
👈🏻 «اینجا امر امام عشق یک امت است/ قلب دلدادگان سرشار از جرأت است»
💠 حجتالاسلام #جواد_محمدزمانی
👈🏻«خمینی گفت: اکنون قدس در دستِ شیاطین است/ هلا اسلامِ ما را پاره تن، این فلسطین است»
💠آقای #محمد_رسولی
👈🏻»برای این همه مظلوم، تو غزه پناهی نیست/ برای زنده موندن هیچ راهی نیست»
💠آقای #محمد_اسداللهی
👈🏻«مثلاً جنگ نیست، صورت عروسکت زیر پای سنگ نیست/ مثلاً درد نیست، مثلاً دشمنمون این همه نامرد نیست..»
💠 آقای #احمد_بابایی
👈🏻غزه تنهاست...! غزه مظلوم است! فرق نامرد و مرد، معلوم است..»
⚠️ توجه:
❇️ جهت مشاهده کامل و جزئیات تصاویر را باز کنید.
|#طوفان_الاقصی
|#مرگ_بر_اسرائیل
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
|#دیداریار|
#حاشیهنگاری حاجرحیم #آبفروش
از دیدار ستایشگران اهلبیت(ع)
با رهبرمعظمانقلاب؛ ۱۴۰۲
🔸(قسمت دوازدهم/یک)حاشیهنگاری
«تغییر جغرافیای حسینیه امام»
بعد از نوشته قبلی، آقا #محسن_محمدی_پناه پیام داد:
«ظاهراً شاعر شعر(مسمط) اقای #محسن_سلطانی بود.»
گفتم:
«اما جایی بیان نشد، درسته؟»
نظر #محسن این نیست:
«من توی ذهنم هست که #حاج_احمد گفت اسم شاعر رو...
بیرون هم که اومدیم #امیر_کرمانشاهی رو با #محسن_سلطانی دیدم و یه خوشوبشی کردیم و یکی از دوستان از #محسن_سلطانی بابت شعر، مخصوصاً اون قسمت دبستانیها تشکر کرد...»
💠💠💠
#حاج_احمد با دو بیت که باز هم به گمانم از خودش باشد، به استقبال آخرین اجرا میرود:
«با مهر پاک حضرت زهراء که کیمیاست
دنیا بدان که این سخن از عمق جان ماست
ما در کنار رهبر حق ایستادهایم
ای اهل کوفه دوره تنهایی شماست»
بعد هم:
«قراره سرود رو زمزمه کنیم و یواشیواش به انتها...» آری، به انتهای اجراها میرسیم...
#حاج_احمد توضیح میدهد که شعر سرود از حجتالاسلام #محمدزمانی و نغمهپردازی آن کار #حمید_رمی و خود #علی_اکبر_حائری است...
چندسالی هست که شعر سرود دیدار را حجتالاسلام #محمدزمانی میگوید... سالهای قبلتر این زحمت بر عهده استاد #غلامرضا_سازگار بود...
ظاهراً جایی برگه سرود، مثل سالهای گذشته، پخش شده، اما من ندیدهام، برگه را از نفر مجاورم میگیرم...
#علی_اکبرحائری همین که میگوید:
«بسم الله الرحمن الرحیم»
یک نفر با صدای زمختی داد میزند:
«سلامتی آقا صلوات!»
#علی_اکبر هم همراه جمعیت صلوات میفرستد و آغاز میکند:
«شب آیات سوره فردا شد
باغ از جلوه صد چمن معنا شد
هر ابری به برق ادراک خود
بارانی به مقدم زهراء شد
ای شکوه بیهمتا! یا فاطمةالزهراء
ای کران ناپیدا! یا فاطمةالزهراء
ای فراتر از فردا! یا فاطمةالزهراء»
ویژگی سرود امسال این بود که هوشمندانه به نحوی سروده شده بود که بخشهایی را مداح میتوانست تکخوانی کند، اما بخشهایی هم بود که حتماً باید جمعیت همخوانی میکردند، مانند همین «یا فاطمةالزهراء» پایان بند اخیر یا «بالروح، بالدم...»های پایان هر فراز...
«ای... عطری که بهشت پیغمبر دارد
قرآن، مدح تو به صد دفتر دارد
«انا اعطیناک الکوثر» دارد
هستی سرشار، از جام اعطینا
بالروح بالدم لبیک یازهراء
بالروح بالدم لبیک یازهراء»
سرود در چهار فراز سروده شده و هر فراز با «بالروح، بالدم...» پایان مییابد...
«قرآن، متن و فاطمه تشریحش
خلقت چون قصیده او تلمیحش
عالم چون کلاف سر در گم بود
بی اعجاز رشته تسبیحش
ای صبحِ به تن جوشن! یا فاطمةالزهراء
ای مشرقِ جان روشن! یا فاطمةالزهراء
ای باغترین گلشن! یا فاطمةالزهراء
ای... شوقت بر لب حسین با یا اماه
ای با مرتضی در این مقصد همراه
یا «نعم العون علی طاعة الله»
ای زن! از تو شأن زن شد معنا
بالروح بالدم لبیک یازهراء
بالروح بالدم لبیک یازهراء»
جمعیت به نسبت خوب همراهی میکنند، #علی_اکبر هم با همان نازِ صدا سعی میکند نغمه را مدیریت کند، هرچند به نظرم یکیدوجا نغمه از دستش خارج شد، یا حداقل با آنچه در جلسه کارشناسی اجرا کرده بود، متفاوت شد...
#علی_اکبر محجوب و مأخوذبهحیا است و برای اداره جلسه با همان نجابت، خیلی آرام، لابهلای جمعخوانیها گاهی یک «ماشاءالله»ی به جمعیت میگوید...
«باغ از لالهها مواسم دارد
با داغی به دل مراسم دارد...»
واژه «مواسم» اگرچه جمع «موسم» است اما به نظرم واژه متعارفی نیست، بهویژه برای سرود که کلاً جنبه عمومی بیشتری دارد...
«هر جا نامی از شهادت زندهاست
عطر یاد حاج قاسم دارد
ای صلابت منظوم! قاسم سلیمانی!
ای مقتدر مظلوم! قاسم سلیمانی!
راز تا ابد مکتوم! قاسم سلیمانی!...»
این «قاسم سلیمانی»ها را هم جمعیت با بغضی حماسی تکرار میکنند...
«ای... جان تو فدای رهبر از آغاز
شد عشق خمینیات بال پرواز
حک بر سنگ قبر تو نام «سرباز»
یادت در جان هنگام هم عهدی
بالروح بالدم لبیک یا مهدی
بالروح بالدم لبیک یا مهدی»
فراز آخر را که #علی_اکبر شروع میکند، جمعیت از انتها همه ایستادهاند...
برخی هم در حال حرکت و راهیافتن به جلو... جغرافیای حسینیه برای آغاز صحبتهای آقا، در حال تغییر است!
«برپا شد دوباره محشرمحشر
در میدان سواره لشکرلشکر
ای قدس شریف! النصرالنصر
ای صهیون دون! خیبرخیبر
بر عهد نخستینم، من یار فلسطینم
بر سنت دیرینم، من یار فلسطینم
با جهاد تبیینم، من یار فلسطینم...»
این «من یار فلسطینم...» را جمعیت با همه انرژی ادا میکنند...
«ای... راه سربلند طوفانالاقصی
میبینی رهایی خود را فردا
از چنگال اسراییل و آمریکا
آمد وقت فتح بدر و خیبر
بالروح بالدم لبیک یا حیدر
بالروح بالدم لبیک یا حیدر»
ادامه دارد...
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir