eitaa logo
امام حسین ع
17.1هزار دنبال‌کننده
386 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه‌السلام آن مقتدا که هستی دارد قوام از او خورشيد و ماه نور گرفتند وام از او آن پنجمين امام که معصوم هفتم است دارد حريم کعبۀ دين احترام از او دريا شکافِ علم و يقين «باقرالعلوم» ماهی که شرمگين شده بدر تمام از او او باغبان علم و فضيلت شد و به جاست آن گلشنی که يافته فيض مدام از او گل‌های باغ معرفت و بوستان علم دارند رنگ و جلوه‌گری هر کدام از او روشن چراغ دانش و بينش ز نور اوست دارد حياتِ علم و فضیلت دوام از او بطحا شده‌ست باغ بهشت از ولادتش يثرب شده‌ست روضۀ دارالسلام از او در گردش مدار، فروغ اميد را منظومه‌های عشق گرفتند وام از او تا رهنمای خلق شود در ره نجات اول گرفته بود خدا التزام از او قولش هماره قول رسول کريم بود شد جلوۀ حديث نبی مستدام از او اين آفتاب عشق که سوی دمشق رفت گفتی گرفت روشنی روز، شام از او بزم هشام بود به شام و گمان نبود دعوت کند به «سَبق رِمايه» هشام از او هرچند عذر خواست ز پرتاب تير و خواست تا حکم انصراف بگيرد امام از او اما هشام بر سخن خود فشرد پای تير و کمان گرفت امام همام از او تير و کمان گرفت و هدف را نشانه رفت تا ضرب شست بنگرد و اهتمام از او فضل و بزرگواری آن مظهر گذشت راضی نشد که خصم شود تلخ‌کام از او تير نخست چون به هدف کارگر فتاد پروانه يافتند يکايک سهام از او می‌دوخت تير را به دل تير در هدف بود از خدای نصرت و سعی تمام از او آماج تير شد چو هدف شد بر آسمان تجليل بی‌مبالغۀ خاص و عام از او اين است رهبری که به هر لحظه قدسيان در عرش می‌برند به تقديس نام از او همراه اوست عطر شهيدان کربلا خيزد هنوز رايحۀ آن قيام از او «جابر» سلام ختم رُسل را به او رساند با گوش جان شنيد جواب سلام از او از سعی او گرفته صفا، مروه و صفا بر جای مانده حرمت بيت‌الحرام از او از صد هزار بوسۀ خورشيد خوشتر است خال سياه کعبه و يک استلام از او اصحاب معرفت به ادب گرد آمدند باشد که بشنوند حديث و پيام از او گوهرفشان به خدمت او طبع «حِميَری» است شعر «کميت» يافته قدر و مقام از او در ساحل غدير ولايت نشسته‌اند آنان که چون «فُضيل» گرفتند جام از او رو تشنگی بجوی «شفق» گر اميد توست جامی ز حوض کوثر و شرب مدام از او 📝 .👇
👆 به نام خدا یادداشتی دربارهٔ قصیدهٔ «آفتاب عشق» در وصف امام محمد‌بن‌علی‌الباقر (علیه‌‌السلام) اثر استاد محمد جواد غفورزاده (شفق) اشاره این قصیده را اول‌بار، اوایل دهه ۸۰ در کتاب «صدسال شعر خراسان» (به سعی علی اکبر گلشن آزادی و احمد کمالپور) زیارت کردم (ص۶٣٩-۶۴٠). در همان نگاه اول موضوع شعر، قالب و زبان محکم، همچنین فرم و ساختار موسیقایی، بویژه ردیف قافیه آن، در چشم من بسیار جلوه کرد‌‌‌ و به‌شکرانه، در چند نوبت این قصیده را در جلسات نقد بازخوانی نمودم‌؛ تا شاید بتوانم الگویی برای نسل جوان ارائه کنم. به خاطر دارم در یکی از آن جلسات، شاعران عزیز، سید محمد بابامیری و سید محمد جواد شرافت نیز حضور داشتند. نشر این شعر در کانال شعر هیئت، خاطرات آن روزها را در ذهن من زنده کرد و تصمیمم بر این شد که در کنار بیان خاطرات شفاهی، نکاتی را نیز درباره ظرایف ادبی و ارزش‌های فرهنگی، اجتماعی و معنوی این قصیده بنگارم. نکته یکم قالب شعر، قصیده است و بهتر بگوییم «قصیده‌واره» یا «قصیدهٔ نو» که فرم روایت، زبان، نحوه بیان و تعداد ابیات، مطابق ذوق و نیاز مخاطب تعدیل شده است. نکته دوم تاریخ سرایش شعر، دوم دی‌ماه ۱۳۷۱ است، یعنی ۳۱ سال قبل؛ با این وجود، هنوز زبان شعر، بوی کهنگی نگرفته است و مخاطب در خوانش آن، احساس ملالت نمی‌کند. نکته سوم توجه و دقت شاعر در فاصله گرفتن از تکلف ادبی و نیز رعایت قوانین زبان عامیانه، با هدف دخیل‌دانستن مخاطب در لذت شعری، ستودنی است. حاصل این رفتار هنرمندانه، آشتی مخاطب با شعر است. شاهد این ادعا، سادگی زبان و شیوه بیان شعر، و تناسب آن با فهم عام در کنار وسواس هنری و رعایت اصل «شعریت» است. دانش به «حسن مطلع» او گفت آفرین! بینش رسیده است به «حسن ختام» از او... حاصل این دیدگاه هنری و فرهنگی، رسیدن به زبان و شیوه بیان «سهل ممتنع» در این شعر است‌؛ به همین جهت، اشعاری از این دست را می‌توان الگوی شاعران اهل هیئت معرفی کرد. امید است تا با بهره‌گیری از الگوهای زبانی و بیانی آن، به مراتبی عالی در شعر دست یابند که در کنار سادگی و عام فهمی، اصل رعایت بیان شاعرانه (یا حداقل، بیان کنایی) در آن مشهود باشد و خواص، برای آن ارزش هنری قائل شوند. نکته چهارم این شعر، آمیزه‌ای از چند اصل مهم شعر ولایی است: الف) مدح و ستایش امام (علیه‌السّلام) با محوریت معرفی شخصیت ملکوتی و ناسوتی ایشان. آن پنجمین امام که معصوم هفتم است مهری که شرمگین شده بدر تمام از او و: تا رهنمای خلق شود در ره نجات بالله گرفته بود خدا التزام از او ب) ارائه گزارش تاریخی ج) استفاده از عنصر «روایت» و «وصف» (جزئی‌گری و جزئی‌نگاری) د) موضع‌گیری عاطفی شاعر ه) تحلیل و قضاوت. تیر و کمان گرفت و هدف را نشانه رفت تا ضرب شست بنگرد و اهتمام از او فضل و بزرگواری آن مظهرِ گذشت راضی نشد که خصم شود تلخ‌کام از او... مرور تاریخ زندگانی اهل بیت (علیهم‌السّلام) و رفتار دشمنان با ایشان در شعر، برکات زیادی برای شاعران به همراه دارد؛ از جمله: *بازسازی تاریخ در قالب شعر *تحلیل و موضع‌گیری با هدف ارتقای سطح معرفت عام، که از نکات مهم و از رسالت‌های غیرقابل اغماض شاعران شیعی است. امید است، شاعران اهل بیت با الگوگیری از اشعاری چون این شعر پرمضمون و محتوا، با پرهیز از استحسان‌های ذوقی و تصورات تاریخی غیر قابل دفاع، نیز ارائه زبان حال‌های موهن، سعی در بازسازی تاریخ اهل بیت (علیهم‌السلام) و تحلیل آن بر اساس روایات مأثوره داشته باشند. مسلّمأ به این شیوه است که می‌توانند بر غنای فنی و محتوایی شعرشان بیفزایند.
. علیه السلام بند1⃣ روضه نفس گیره دلم کبابه این ماجرا حتی فکرش عذابه مرثیه خون امشب سنگین ترین روضه اش بزم شرابه بی عمامه پا برهنه کشون کشون بردنت پیش چشم اهل بیتت با چشم خون بردنت به گناه بی گناهی به قصد جون بردنت ولی از کوچه و بازار نه میون خنده ی انظار نه به تو حرف بد زدن اما جلوی چش علمدار نه بند2⃣ قلب تو از غصه در اضطرابه کاشکی بگن اینا همش یه خوابه اما برای تو قطعی ترین روضه بزم شرابه بی حیاها با خبر از مقام والای تو جامشونو پر میکردن جلوی چشمای تو بردنت تو مجلسی که نبود اصا جای تو ولی با اهل و عیالت نه با گلای خسته حالت نه شنیده حرف کنیزی رو دختر کم سن و سالت؟ نه بند3⃣ امشب همه عالم در تب و تابه داغ تو بیرون از حد و حسابه از سامرا تا شام نزدیک ترین روضه بزم شرابه با صدای خنده هاشون قاتل جونت شدن کاشکی دیگه بیشتر از این تو رو عذابت ندن اما مقتل مینویسه به تو تعارف زدن جلوتر رفته مصیبت نه بیشترم شده جسارت نه کسی ته مونده ی جامش رو ریخته رو سر بریدت نه شعر و سبک: ، انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
چشم من کم سو شده.mp3
3.86M
بند1⃣ چشم من کم‌سوشده کارم تمومه بغض غم‌چن وقته که توی گلومه خسته شدم از این تبعید امید من شد ناامید وفا ندارن این مردم چی بگم از دست اینها حکایت کوفه است اینجا حیا ندارن این مردم بعدعمری ببین آخر کجاها من رو آوردن شبیه عمه وجدم منو بزم شراب بردن امون ای دل امون دل بند2⃣ رسیده جون به لبم از دست دنیا میخونم با هر نفس مدد یازهرا یاد مدینه افتادم نمیره داغت از یادم روضه میخونم زیر لب بشکنه دست اون نامرد که صورتت رو نیلی کرد جلوی چشمای زینب به غرور حسن برخورد که شدی روزمین پرپر ملائک گریه میکردن واسه چشم تر حیدر امون ای دل امون ای دل بند2⃣ آسمون سامرا به رنگ خونه دل من تو کربلاست خدا میدونه شکر خدا شد تقدیرم با لب تشنه میمیرم میسوزم از زهر دشمن اگه تک وتنها بودم غریب سامرا بودم درامونه ناموس من لب گودالو میبینم پریشون خواهر افتاده ته گودالو میبینم از نفس مادر افتاده امون ای دل امون ای دل سبک:رضا باقریان شعر:حسین نوری
مظلوم یا امام هادی (1).mp3
6.88M
علیه السلام بند1⃣ مظلوم یا امام هادی غصهٔ ناتموم یا امام هادی دردات یکی دوتا نیست که میشه گفت از کدوم یا امام هادی توی شهری که مهمون بودی آقا دلتو آزردن مث عمه رقیت تو رو هم کنج خرابه بردن اما اما اما تو صحرا نشدی بی نشون سرگردون تو بازار نزدن سنگ بهت دور از جون نیمه شب نیاوردن به جای بابا واسه تو سر از تن جدای پر خون یا مظلوم یا امام هادی بند2⃣ مولا یا امام هادی گریهٔ بی صدا یا امام هادی واست شده تکرار چند بار قصهٔ کربلا یا امام هادی نیمه شب بی حیاها به حریم تو جسارت کردن خونتو شبیه خیمه های کربلا غارت کردن اما اما اما اونجا که زبونم لال نبردن معجر به اهلت کسی از گل نگفت نازکتر سایت رو سرشون بود ولی کربلا جدت بود روی نی سایهٔ بالا سر یا مظلوم یا امام هادی بند3⃣ بی کس یا امام هادی ذکرمه هر نفس یا امام هادی روضه میخونی تنهایی دلت حسینیه س یا امام هادی مصیبت های شامو توی سامرا به چشمات دیدی غم بزم شرابو مث زینب تویی که فهمیدی اما اما اما بعضی از روضه هارو فقط زینب دید چشمای بیحیارو فقط زینب دید تا حرف کنیزی شد سکینه غش کرد شرح این ماجرا رو فقط زینب دید یا مظلوم یا امام هادی شعر و سبک: احسان نوری انجمن تکیه نوکری مشهد .
. 🏳 میلاد با سعادت امام محمد باقر علیه السلام دلامون غرق در تاب و تبه شب اول ماه رجبه مژده ای شیعیان تولده پنجمین حجت حق امشبه (نور حق گردیده ظاهر از روی حضرت باقر) ‌ سیدی امام باقر نام زیباش دل از ما می بره آخه همنامه با پیمبره اکثره احادیث معتبر ِّاز لسان امام باقره (کلامش به دل میشینه بس که شیوا و شیرینه) سیدی امام باقر امشب از لطف آقای بقیع دعامون اجابت میشه ‌سریع حاجت دل ما همینه که روز محشر بشه مارو شفیع (چشم براهیم روز محشر بیا مولا حَقِّ مادر) سیدی امام باقر ✍کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏳 میلاد با سعادت امام محمد باقر علیه السلام 🏳بند اول عشقه شب عشقه شب تولد یاره از یمن قدومش دوباره فصل بهاره مست گل حیدر شده دل خماره من برده دل مستم رو به غمزه ای نگاره من دل مژده بده که میشه غصه ها تموم اومد به جهان حضرت باقرالعلوم دلدار منی حضرت باقرالعلوم سالار منی حضرت باقرالعلوم مشتاق توام حضرت باقرالعلوم گل بی خار منی حضرت باقرالعلوم (خوش اومدی خوش اومدی حضرت باقرالعلوم) عشقه شب عشقه... 🏳بند دوم مژده بده مژده شب دلای مجنونه عشقه نوهٔ شاه همه رو کرده دیوونه عالم شده محوه عزیز و دلبر زهرا صف بسته ملائک همگی بهر تماشا شاده دل حضرت علی بن الحسین چون داده گلی بهش خدای عالمین نور الله صمد حضرت باقرالعلوم جلوهٔ ربِّ احد حضرت باقرالعلوم عالم آل علی حضرت باقرالعلوم گل فاطمه مدد حضرت باقرالعلوم (خوش اومدی خوش اومدی حضرت باقرالعلوم) عشقه شب عشقه... ✍کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. گلدی ولایت آقاسی شهنشاه ماوراسی عالمه بیر گلشن آچوب گلوب دنیانین صفاسی گلوب آقا علی اولان عشقه ولی هدف اولدی بیزه ولادت گونلری (علی حیدر مدد )۲بار 🌺🌷 گلدی شیعه لر صفاسی اولدی عالم مبتلاسی حضرت مولا کی گلوب شیعه لر اولدی گداسی آدینا من فدا قاپوسیندا گدا شفیع محشر و هواسی دلربا (علی حیدر مدد)۲بار 🌺🌷 حضرت مولا کی گلوب عالمه محشر الیوب دینه همیار اولدی آقا حیدر کرار دی گلوب بیزه اولدی صفا گلنده بیر آقا جهان محشر الوب گلوب عشق دلا (علی حیدر مدد )۲بار 🌺💐 ای اولان دیلده کلامم عالم محشر بهارم دیلده سسله حیدر آقا عشق حیدر مبتلایم آقا عشقون منه الوب کان طلا جهان دا چون منه الوب دیلده نوا (علی حیدر مدد )۲بار 🌺🌷 .
. 🏳 اول ماه رجب ولادت با سعادت امام محمد باقر علیه السلام 🏳بند اول دلای مجنون خبر خبر،غصه دیگه اومده به سر اومده لیلی تو شهر عشق،دل ما سمتش میزنه پر از بس که زیباس این لیلی دلا شده مجنونش بردنه دلامون با غمزه همین شده قانونش گل بریزید به راهش موج دریاس نگاهش صد چو یوسف فدای اون دو چشم سیاهش لعنت به بد خواهش شیعه میشه سپاهش میسازه روزی اون قبر و اون بارگاهش یابن الزهرا یا باقر 🏳بند دوم اومده دنیا گل نبی،عزیز زهرا ابن العلی کسیکه با علم بی حدش،میکنه دنیا رو منجلی نوه ی عزیز شاه عشق حسین آقای دنیاست دلبر امام چهارمه خیلی شبیه زهراست نامش نامه رسوله محیر العقوله کارش تعلیم علمه هم فقه و هم اصوله عالم مدیونه باقر شیعه ممنونه باقر واللهِ که حدیثاش گنج قارونه باقر یابن الزهرا یا باقر 🏳بند سوم شده بهار و رفته خزون،میخونه بلبل تو شهرمون اول ماه رجب شده،بگو تو تبریک به آسمون ماهه رجب ماهه عشقه و ماهه علی اعلاست ولادته مولای عالم امیر دلای ماست حیدر شاهه زمینه بر اوصیا نگینه چشمت کور ای سعودی امیر المومنینه حیدر اول امامه حیدر ختم کلامه زندگیه بدونه حبش والله حرامه مولا مولا یا حیدر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این شعرخوانی فوق العاده را یکبار که ببینی دوباره و سه باره برمیگردی و نگاهش میکنی این نماهنگ که خوانده می‌شود ، چیزی که برداشت از آن است این‌که شعرش ، خواننده اش، مکانش ، حضارش و آقایمان همه سر تا سر غرق در نور هستند. یک جایی دلها بدجوری آتش می‌گیرید که شاعر می‌گويد: "ای صبا دست سلیمانی" و حضرت آقا با بغض می گوید: "چه شد؟" بعد حضرت آقا بغض‌ش را کنترل می‌کند و به جمعیت نگاه می اندازد و شاعر در ادامه دوباره غوغا می‌کند: ●ای ستون خیمه‌ای که گفته او 💌 شعرخوانی ″محمد رسولی″ خطاب به رهبر انقلاب در دیدار اخیر با مداحان السلام ای محور هنگامه اش ای همه حرف وصیت نامه‌اش دید آرامی نشد آشفته او ای ستون خیمه‌ای که گفته او یارت ای یار خراسانی چه شد؟ ای صبا دست سلیمانی چه شد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"ای صبا دست سلیمانی" و حضرت آقا با بغض می گوید: "چه شد؟"
. ولادت امام محمد باقر علیه السلام پهن شد سفره ی رحمت ، ولی الله آمد آب و آیینه بیارید شهنشاه آمد خیره شد چشم فلک ، ماه تر از ماه آمد اولین مژده ماه رجب از راه آمد از حسد دشمن این قوم به جان آمده است پنجمین حیدر کرار جهان امده است ای دل و دلبر و آرام و قرار حسنین باقر آل عبا ، باغ و بهار حسنین ماه دو فاطمه و دار و ندار حسنین با تو سادات شدند ایل و تبار حسنین می رسد عطر دل انگیز پیمبر از تو ما ندیدیم حسینی حسنی تر از تو ای بزرگ همه ، یاس دو علی بر تو سلام شاه دین ، سرّ ِ خفی ، نور جلی بر تو سلام پنجمین سید و سالار و ولی بر تو سلام قبل میلاد تو داده است نبی بر تو سلام پیش علم تو زده دشمنت آقا زانو مدعی را نفس حق تو برده از رو عشق یعنی ز همه غیر تو آزاد شدن به فدای سر تو با همه اولاد شدن کار تو سروری عالم ایجاد شدن ای برازنده ی تو نایب سجاد شدن ما مسلمان احادیث توایم و پسرت مثل پروانه بگردیم فقط دور سرت چون حسن دست بگیری ز همه بی منت می دهی بر همه بی چون و چرا تو حاجت می کند از کرمت حاتم طائی حیرت همچو مهمان بگذاری سر سائل عزت سیدی کوه وفای تو چه غوغایی کرد هر که شد سائل تو تا ابد آقایی کرد ای به میخانه عشقت دو جهان حلقه به گوش موقع وصف تو شیرین سخنانند خموش خط به خط زندگی ات برده جهان را از هوش شاه دیده است کسی بیل بگیرد بر دوش داده ای یاد به هر رهرو توحید و کمال که بُوَد عین عبادت ، طلب رزق حلال حب تو خیر العمل ، نوکریت آقایی هیبتت حیدری و مرحمتت زهرایی طینتت کرببلایی ، دلت عاشورایی چون حسن قبلگه بی حرم دنیایی قبر خاکی تو از هر دو جهان سیرم کرد روضه کودکی تو به خدا پیرم کرد گرچه ناپاک ترین سائل بیت الکرمم گرچه نه سینه زن واقعی این علمم گرچه نه دعبل و عمانم و نه محتشمم نظری کن بشود مثل کُمِیتت قلمم نظری کن برود بی سر و سامانی ها کربلایی بشوم مثل سلیمانی ها .
. امشب، شبِ‌ولادت مرآت احمد است عالَم ، دخیلِ باقر آل محمّد است مولای شیعه، حضرت باقر رسیده است پیرِ کُمِیت و دلبرِ جابر رسیده است از مادرش رسد به حسن؛ از پدر،حسین از هر نظر حسن بُوَد از هر نظر،حسین در پادگان شاه شهیدان حضور داشت در جرگه‌ی سپاه شهیدان حضور داشت در کودکی ، مصیبت عظما به او رسید در کربلا به غیرِ جمال خدا ندید عمری نشست بر سرِ سجّاده‌ی پدر آموخت بندگی بَرِ سجّاده‌ی پدر مبهوت نورِ اَنجُم رویش ستاره‌ها مشعوفِ شهدِ نابِ علومش زُراره‌ها الهامبخشِ روحِ عبادت به جسم دین سرچشمه‌ی شریعه‌ی اسلامِ راستین هر واژه از تکلّم او گنجِ پُر بَها آزادسازِ حقّ و حقیقت ز اِنزوا جویندگان خسته‌ی شبگیر را پگاه گمگشتگانِ جهل و خرافات را پناه بنیان گذارِ نهضت تفسیر و اجتهاد آموزگار خِبره‌ی احکام و اعتقاد آثار علمی‌اش چو خودش بود بی نظیر یک ذرّه از تَشَعشُعِ نورش، ابوبصیر الگوی صبر و خویشتنداری و صفا احیاگرِ مکارم اخلاقِ انبیا وسعت دهنده بر عَرَصات عبودیت دارنده‌ی فضیلت و اعجاز و منزلت او اسوه و مدرّس آموزگارهاست او رهبر و معلّم پرهیزکارهاست مشهور در جهان به شکافنده‌ی علوم باطل کننده‌ی همه‌ی فکرهای شوم سرگشته از جهادِ مُدامش هشام ها اَلکن به موجِ فکر و بیانش کلام ها آئینه‌ی جمال و جلال و کمال بود محدوده‌ی امامت او بیست سال بود نور وجود اقدسِ آن عالمِ غُیوب... ...روشن‌تر از درخششِ خورشید در قلوب معصوم هفتم، آینه‌ی پنجمِ رسول یاد و محبّتش به دل ماست لایَزول در قلّه‌ی تواضعِ خود داشت اقتدار فرمود هست اَفضَلِ اعمال، انتظار بر انتظارِ بر فرج، اصرار می‌نمود خود، از منادیان بزرگِ ظهور بود یا باقرالعلوم! گرفتار غیبتیم چشم انتظار دیدن موعود امتیم ما پاسدار مکتب فقه و فقاهتیم سرسخت با تصوف و نیرنگ و بدعتیم تن پروران دنیوی و مست نیستیم با غالیان و صوفیه، همدست نیستیم ما زیرِ بار بیرق باطل نمیرویم موجیم و هیچوقت به ساحل نمیرویم در راه اهل‌بیت ، یدِ واحدیم ما شاگرد پیرویِ ابوخالدیم ما عالَم در انتظارِ طلوعی مجدّد است دنبال رؤیتِ مَهِ آل محمّد است یا رب! کجاست منتقمِ غربت بقیع؟! آن زائرِ همیشگیِ جنّت بقیع... یا رب! کجاست وارث سرتاسرِ زمین؟! عالیجناب عالم و سلطان بی قرین؟! یا رب! به حقّ گل‌پسرِ دختر حسن، دیگر ظهور منجی ما را رقم بزن! ✍ ............. . خطاب به امام زمان بر ما نظری اگر نمایی کافی‌ست ازکارم اگر گره گشایی کافی‌ست عیدی ولادت امام باقر در مجلس ما اگر بیایی کافی‌ست .
. زره پوشيده از قنداقه، بي شمشير مي آيد شجاعت ارث اين قوم است، مثل شير مي آيد به روي دست بابا آسمان ها را نشان كرده چقدر آبي به اين چشمان بي تقصير مي آيد! زبانش كودكانه است و نمي فهمم چه مي گويد ولي مي خوانم از چشمش كه با تكبير مي آيد به چيزي لب نزد جز آه از لطف ستم، اما نمي دانم چرا از دست دنيا سير مي آيد! جهاني را شفاعت ميكند با قطره ي اشكي كه از چشمش تو گويي آيه ي تطهير مي آيد الهي بشكند دست كماندار تو اي صياد كه آهو برَه اي شش ماهه در نخجير مي آيد چه زخمی خورده آیا بر کجای طفل شش ماهه!؟ كه با خون دارد از اين زخم بوي شير مي آيد! بخواب اي كودكم، لالا...، كه سيرابت كند دشمن بخواب اي كودكم، لالا...، كه دارد تير مي آيد ✍ .
Roze_Shab-Jome_Alimi_48.mp3
23.39M
، در آستانه و توسل به علیه السلام دوباره مادر و کرببلا شب جمعه دوباره کربلا و اشک عزا، شب جمعه ز عرش هودجی از اشک و آه می آید دوباره فاطمه تا قتلگاه می آید...
Shab1_Rajab_Pooyanfar_1400.mp3
6.48M
💐السلام علیک یا ابا عبدالله 🔊نمی دانم که میباشم؟! کجا بودم کجا هستم اگر عاقل اگر دیوانه خود را بر شما بستم 🔹 توسل 🎤 کربلایی نمی دانم که میباشم کجا بودم کجا هستم اگر عاقل اگر دیوانه خود را بر شما بستم برانیدم بخوانیدم به عالم گفتم و گویم که از جوی شما سیراب و از جام شما مستم شما را دارم و باکی ندارم زآتش دوزخ چه غم گر بار سنگین و گر خالی بود دستم تولای شما نور هدایت بود در قلبم شما را تا ابد دارم شما را ازل جستم چگونه بوی عطر گل نروید از نفسهایم که خاری بودم و در گلبن مهر شما رستم اگر زنجیر خود را پاره کردم باز می گویم الا آل محمّد من سگ کوی شما هستم نه در روز غدیر خم گرفتم دامن حیدر من از آغاز بعثت بر علی و آل پیوستم عطا دیدم خطا کردم از این در رو نگرداندم نمک خوردم نمکدان را شکستم عهد نشکستم عجب نبود اگر در خردسالی یا حسین گفتم که پیش از خلقت خود دست از غیر حسین شستم روا باشد که باشد نخل «میثم» نام دیوانم که قلب خصم را پیوسته با تیغ زبان خستم ✍ .
مناسب برای نوجوانان و مدارس و ...
. السلام علیک یا اباجعفر یا محمد بن علی الباقر هلال ماه رجب و ، ماهِ تمامِ روی تو این همه شور و طرب و ، چشم ملک به سوی تو زبان به عرض ادب و ، دل پی آرزوی تو نوای عشقت به لب و ، سجده به خاک کوی تو اگر چه در جهان فقط ، بنده ی حیّ قادرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ سر پی سودای تو و ، دل به تمنای تو و دیده به رؤیای تو و ، مست تماشای تو و بر قد و بالای تو و ، قامت رعنای تو و فتاده بر پای تو و ، به حسن سیمای تو و به چهره ی خدایی ات ، تا به همیشه ناظرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ مست نماز عشقم و ، در پی راز عشقم و غرق مناجاتم و باز ، تویی نیاز عشقم و به یاد تو شعله ور از ، سوز و گداز عشقم و خورده گره به کارم و ، تو چاره ساز عشقم و به سمت و سوی کوی تو ، تا به ابد مسافرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ به دانش پیمبران ، تویی شکافنده ی علم که داری از خدا نشان ، به قلب آکنده ی علم به کل مردم جهان ، شدی چه بخشنده ی علم از تو بتابیده به جان ، نور درخشنده ی علم در پی نور دانشت ، به باطن و به ظاهرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ تو مظهر کرامت و ، منشأ نور و حکمت و مبدأ هر هدایت و ، مقصد هر سعادت و چشمه ی پر سخاوت و ، بخشش و جود و رحمت و وصلِ به بی نهایت و ، قبله ی هر زیارت و به تربت پاک بقیع ، به رخصت تو زائرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ تو نور عالمینی و ، به عرش همچو قائمه روشنی دو عینی و ، به هر دلی چو زمزمه هم پسر حسینی و ، هم حسن ای عشق همه وارث علم نبی و ، نور علی و فاطمه مهر و ولای تو کند ، طیب و پاک و طاهرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ فخر کنم به نام تو ، جرعه زنم ز جام تو دین چه بوَد ؟ پیام تو ، مذهب من مرام تو نشسته ام به بام تو ، فتاده ام به دام تو روی لبم سلام تو ، ذکر علی الدّوام تو بهر فدا کردن جان ، اشاره کن که حاضرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ ✍ ‌................ . نام تو هر شب، ببرم بر لب، هنگام راز و نیازم بده از جامت، که شده نامت، هر لحظه ذکر نمازم گل پیغمبر، ثمر حیدر، جان و جانانۀ زهرا(2) گل داداری، محرم یاری، زیبا مرآت خدایی تویی آئینه، مه دیرینه، ای یار کرببلایی گل پیغمبر، ثمر حیدر، جان و جانانۀ زهرا(2) به گدای خود ز نِدای خود جانی تازه بده مولا ز عطای خود ز صفای خود جام کوثر بده بر ما گل پیغمبر، ثمر حیدر، جان و جانانۀ زهرا(2) (محمدعلی شهاب)✍ .
. علیه السلام 🏳بند اول: شبِ جشن و شبِ میلاده گل خنده رو لب سجاده خدا انگار یه باره دیگه خودشو نشون تو آینه داده اومده دنیا، امامِ پنجم منادی خبر آورده برای مردم:👇 جواز شور و شعف شد صادر خوشامد بگید امشب به امامِ باقر هلابیکم یا امام باقر 🏳بند دوم: شب رحمت شبِ انواره شب نوکری پای دلداره رو سره شیعه های عاشق بارون لطف خدا میباره شده عالم روشن و نورانی ملائک همه میکنن مولودی خوانی:👇 جواز شور و شعف شد صادر خوشامد بگید امشب به امامِ باقر هلابیکم یا امام باقر 🏳بند سوم: ذکر روی لب نوکر ها باقرالعلومِ شاه و مولا شیعه داره اینو باور که یه روزی بقیع میشه کربلا همه غرق این دم و آوازیم ایشاالله تو بقیع براش حرم میسازیم دلا امشب تا بقیعِ زائر شدیم مست و هواییه امام باقر هلابیکم یا امام باقر ✍️به قلم: (یاحسین) 👇