.
🔊 #گزارش_صوتی
🔸مناجات شعبانیه l شب سوم
📆 زمان:
👈 شنبه 12 اسفند ماه ۱۴۰۲
🔷 با نوای :
👈 حاج سید رضا نریمانی
🔊 #مناجات | ممنونتم که اومدم حوالی مناجات، منو آوردی قاطی اهالی مناجات
🔊 قسمت اول #مناجات_شعبانیه / اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُک
🔊 قسمت دوم #مناجات_شعبانیه / الهی جودک بسط املی. إِلَهِي جُودُكَ بَسَطَ أَمَلِي وَ عَفْوُكَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِي
🔊 روضه / حق ما را سر هر قصه که میشد خوردند
.👇👇👇👇
4_5990214398382182612.mp3
19.5M
📋 ممنونتم که اومدم، حوالیه مناجات
#مناجات
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ممنونتم که اومدم حوالیِ مناجات
من و آوردی قاطیِ اهالیِ مناجات
شبای شعبانه و باز شبای عاشقیه
وقت مناجات دل و دعای عاشقیه
من اومدم که از خودم دلم رو پس بگیرم
دو خط مناجات بخونم کمی نفس بگیرم
إِلَهِی إِنْ خَذَلْتَنِی، چه خاکی سر بریزم
إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی، کجا برم عزیزم
إِلَهِی إِنْ اَخَذْتَنی... اَخذْتُکَ بِعَفْوِکْ
و إن اَخَذْتَنی بِجُرمی اَخَذْتُکَ بِلُطفِکَ
إِلٰهِى مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِى فقیرا
إِلٰهِى جِئْتُ خَائِفاً بِبَابِکَ اسیرا
بیا به زندونی که باز برام گناها ساختن
هیچکی سراغم نیومد وقتی من و شناختن
بیا به سلولم و از غیر خودت رهام کن
فکری برا شکستن زنجیر دست و پام کن
جدام کن از هرچی من و از تو جدام میکنه
اهل سحر وقتی بشم علی دعام میکنه
هرچی بزرگه جرمِ ما لطفِ تو بیحسابه
دلا رو ببریم حرم دعا که مستجابه
اگر هنوز سنگه دلت، خشکه چشات توو شعبان
سفارشِ مادرمه سه بار بگیم حسین جان!
*شاعر: #حسن_لطفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_5990214398382182615.mp3
23.46M
#روضه_امام_حسن
#روضه_حضرت_زهرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گرچه بعد از غم تو طی شده دورانی چند
ما ندیدیم در این شهر رفیقانی چند
شهر من نان مرا خورد و نمکگیر نشد
هیچکس مثل من از زندگیاش سیر نشد
حق ما را سر هر قصه که میشد خوردند
قاتل مادرِ من را روی منبر بردند
باخبر نیست در عالم کسی از حال حسن
قنفذ از کوچه ما رد شد و خندید به من
آن چهل مرد که آتشزن جنت بودند
در صف اول هر وعده جماعت بودند
شیر غرّان جَمَل بودم و تاوان دادم
سالها قبل در آن کوچه بد جان دادم
سوختن چارهی این خستهی غم پرور بود
از عسل آتش این زهر گواراتر بود
مادرم از دل آزردهی من باخبر است
مرگ از دیدن قنفذ به خدا خوبتر است
مثل آن پهلوی زخمی گرفتار شده
جگر پاره ی من پارهی مسمار شده
کاش ثانی عوض فاطمه من را میزد
جای مادر لگدش را به تن ما میزد
*شاعران: #سید_پوریا_هاشمی و #حسین_قربانچه
همچین که جلو چشماش مادرش زمین خورد،دست مادر و گرفت از روی خاک کوچه مادر و بلند کرد، توو مسیر وقتی میرفتند راهی نبود تا خونه، قبل از اینکه بخوان وارد خونه بشن؛ مادر گفت:« حسن جان! صبر کن، کجا؟! باید یه قولی به مادر بدی.که به بابا حرفی نزنی،
چشم مادر، هرچی تو بگی. فقط تا کی این باید توو دلم بمونه؟!
- باید تا لحظه ی جون دادنت توو دلت بمونه
لحظهای که امام حسن داشت جون میداد، بیبی کنارشه، ابی عبدالله هم این طرفه. صدا زد بعد این همه سال نمیخوای به خواهرت بگی چی شد اون روزی که از کوچهها برگشتی ، همون روزی که یکی از گوشوارههای گوش مادر نبود
صدا زد زینبم این پارههای جگر من و میبینی اینا مال زهرنیست....
.
چند خط از #مناجات_شعبان امیرالمومنین علیهالسلام
#ماه_شعبان
ممنوتم که اومدم حوالی مناجات
من و آوردی قاطیِ اهالی مناجات
شبای شعبانه و باز شبای عاشقیه
وقت مناجات دل و دعای عاشقیه
من اومدم که از خودم دلم رو پس بگیرم
دو خط مناجات بخونم کمی نفَس بگیرم
الهی إِنْ خَذَلْتَنِي چه خاکی سر بریزم
الهی إِنْ حَرَمْتَنِي ، کجا برم عزیزم
الهی إن اَخَذْتَنی ... اَخذْتُکَ بِعَفْوِکْ
و إِنْ اَخَذْتَنی بِجُرمی ، اَخذْتُکَ بِلُطفِکْ
إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی فقیرا
الهی جئتُ خائفاً بِبابک اسیرا
بیا به زندونی که باز برام گناها ساختن
هیشکی سراغم نیومد وقتی من و شناختن
بیا به سلولم و از غیر خودت رهام کن
فکری برا شکستن زنجیر دست و پام کن
جدام کن از هرچی من و از تو جدام میکنه
اهل سحر وقتی بشم علی دعام میکنه
هرچی بزرگه جرمِ ما لطفِ تو بی حسابه
دلارو میبریم حرم دعا که مستجابه
اگر هنوز سنگه دلت خشکه چشات تو شعبان
سفارشِ مادرمه سه بار بگیم حسین جان
(حسن لطفی ۱۴۰۲/۱۲/۰۴)✍
#دکتر_حسن_لطفی
#مناجات
📋 گرچه بعد از غم تو طی شده دورانی چند
#روضه_امام_حسن (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گرچه بعد از غم تو طی شده دورانی چند
ما ندیدیم در این شهر رفیقانی چند
شهر من نان مرا خورد و نمکگیر نشد
هیچکس مثل من از زندگیاش سیر نشد
حق ما را سر هر قصه که میشد خوردند
قاتل مادرِ من را روی منبر بردند
باخبر نیست در عالم کسی از حال حسن
قنفذ از کوچه ما رد شد و خندید به من
آن چهل مرد که آتشزن جنت بودند
در صف اول هر وعده جماعت بودند
شیر غرّان جَمَل بودم و تاوان دادم
سالها قبل در آن کوچه بد جان دادم
سوختن چارهی این خستهی غم پرور بود
از عسل آتش این زهر گواراتر بود
مادرم از دل آزردهی من باخبر است
مرگ از دیدن قنفذ به خدا خوبتر است
مثل آن پهلوی زخمی گرفتار شده
جگر پاره ی من پارهی مسمار شده
کاش ثانی عوض فاطمه من را میزد
جای مادر لگدش را به تن ما میزد
*شاعران: #سید_پوریا_هاشمی و #حسین_قربانچه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 راز دل امام حسن
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسن (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همچین که جلو چشماش مادرش زمین خورد، یه جوری مادر زمین خورد، بدجور مادر ما و زمین زدند؛ یه جوری زمینش زدن دیگه نشد؛ دیگه بلند نشد...
دست مادر و گرفت از روی خاک کوچه مادر و بلند کرد، توو مسیر وقتی میرفتند راهی نبود تا خونه، قبل از اینکه بخوان وارد خونه بشن؛ مادر گفت:« حسن جان! صبر کن، کجا؟! باید یه قولی به مادر بدی.
- چی عزیز دلم، قربونت برم مادرجان!
- باید یه قولی بدی به بابا حرفی نزنی، این چیزی که الان توو کوچه دیدی توو دلت بمونه. یه وقت به کسی نگی...
آخه مادر بزار به بابا بگم، آخه اینجوری زدنت، مگه میشه؟! باید جوابشون و بدیم.
- نه حسن جان! من حالم خوبه، چیزیم نشده الحمدالله؛ یکم چادرم خاکی شد، فقط من این دستم تکون نمیخوره نمیتونم این خاکا رو بتکونم؛ اگه میشه حسن جان این خاکا رو از روی چادر مادر پاک کن، الان میریم توو خونه بابات میبینه...
قول داد به مادرش؛ چشم مادر، هرچی تو بگی. فقط تا کی این باید توو دلم بمونه؟!
- حسن جان! این رازه، تا لحظه ی جون دادنت توو دلت بمونه، به کسی نمیخواد بگی.
لحظهای که امام حسن داشت جون میداد، بیبی کنارشه، ابی عبدالله هم این طرفه. صدا زد:« داداش! بعد این همه سال نمیخوای به خواهرت بگی اون روزی که از کوچهها برگشتی خونه، میدونی کدوم روز و میگم؟! همون روزی که وقتی مادر اومد، مادر رفت یه گوشهای توو روش و محکم گرفته بود، تو هم رفتی یه گوشه اتاق کز کردی، زانوهات و بغل کردی؛ فهمیدی کدوم روز و میگم؟! همون روزی که گوشه چادر مادر یکم خونی شده بود؛ همون روزی که یکی از گوشوارههای گوش مادر نبود...
نمخوای بعد این همه سال به زینب بگی چی شد؟! صدا زد:« زینبم! این پارههای جگر من و میبینی، این لختههای خون و میبینی توو این تشت، اینا مال زهر نیست؛ دست به دلم نگذار...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇👇
امام حسین ع
#روضه_امام_حسن #روضه_حضرت_زهرا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرچه بعد از غم تو طی شده دو
👆
حق مارا سر هر قصه که میشد خوردند
#روضه_امام_حسن علیه السلام
گرچه بعد از غم تو طی شده دورانی چند
ما ندیدیم دراین شهر رفیقانی چند
شهر من نان مرا خورد و نمکگیر نشد
هیچکس مثل من از زندگی اش سیر نشد
حق مارا سر هر قصه که میشد خوردند
قاتل مادر من را روی منبر بردند
باخبر نیست درعالم کسی از حال حسن
قنفذ از کوچه ما رد شد و خندید به من
آن چهل مرد که آتشزن جنت بودند
در صف اول هر وعده جماعت بودند
شیر غرّان جمل بودم و تاوان دادم
سالها قبل درآن کوچه بد جان دادم
سوختن چاره ی این خسته ی غم پرور بود
از عسل آتش این زهر گواراتر بود
مادرم از دل آزرده ی من باخبر است
مرگ از دیدن قنفذ به خدا خوبتر است
مثل آن پهلوی زخمی گرفتار شده
جگر پاره ی من پاره ی مسمار شده
کاش ثانی عوض فاطمه من را میزد
جای مادر لگدش را به تن ما میزد
کاش میشد که به بالای سرم شب برسد
خبر طشت مبادا که به زینب برسد
چشم من تا دم مرگ است به دنبال حسین
روضه طشت کجا روضه گودال حسین؟!
#امام_حسن
#حسین_قربانچه✍
#سیدپوریاهاشمی ✍
YEKNET.IR - shoor - vafat hazrat masoume 1401 - roohi.mp3
6.69M
⏯ #شور احساسی
🍃چه قشنگه منو آقا به شما میشناسن
🍃روضه ها منو به یاد حرمت میندازن
🎤 #ابوذر_روحی
امام حسین ع
می میرم از بی قراری که تو هنوز حرم نداری دلم شد از خوشی فراری که تو هنوز حرم نداری بهارِ با تو ب
.
#امام_زمان
صدها گره ی کور به کارم زده هجران
ای وصل کجایی! که کنارم زده هجران
محتاج کسیَ ام که به این در زده باشد
شاید سحری یار، به او سر زده باشد
با فقرِ گدا کار ندارند کریمان
از رو سیهان عار ندارند کریمان
ای خیمه نشین! آمده ام از دل صحرا
با بار گناهم چه کنم یوسف زهرا؟
من را طرف روضه و این خانه کشاندی
از برکت زهرا سر این سفره نشاندی
این کلبِ مُقرب شده، غربت نچشیده
"حلوا به کسی ده که محبت نچشیده"
نامعتبرم جز تو خریدار ندارم
تا فاطمه دارم به کسی کار ندارم
زهرا یل خیبر شکن خانه ی مولاست
پس حبل متین، رشته ای از چادر زهراست
آن روز که در کوچه کنارش جدلی بود ...
حرزی که به بازوی خودش بست، علی بود
تسبیح خدا بوده فقط ذکر شریفش
زن بود و چهل مرد نبودند حریفش
هرچند که حوریه ی افلاک نشین بود
افتاد زمین ، حرف علی روی زمین بود
حالا علی است و غمِ نیلوفر خونی
مانده چه کند دور و بر بستر خونی
فرمود که یاسم وسط باغچه پژمُرد
این میخِ درِ خانه به تابوت علی خورد
#رضا_دین_پرور ✍
#مناجات_با_امام_زمان
.
4_5922485195075751944.mp3
10.01M
#شور| شاید ازم بپرسن
#کربلایی_حسن_عطایی
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
شاید ازم بپرسن این روزا هنوز دوسش داری
چی گرفتی از این سینه زدن از این عزاداری
آخه روضه میری تو این گرفتاری
اره دوسش دارم مثل قدیما
اره غلامشم برا همیشه
بگو که زندگی بدون این عشق
مگه زندگی میشه
دنیایه منه
امام حسین بزرگتر از دردای منه
دنیای منه ابی عبدالله...
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
مگه امام حسینو دوست داریم برای دنیامون
مگه روضه میایم فقط برا دوایه دردامون
خیلی وقته حسین رفیقه باهامون
اگه رفیقونه که تا دم مرگ
میگرده که صبح و شب دور و وره تو
یکیو میشناسم که بعد مرگم میشه همسفر تو
دنیایه منه
امام حسین همسفر فردای منه
دنیای منه ابی عبدالله...
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
آخه کجای دنیا رو برم دردم دوا میشه
بگو که آدم از اینهمه غم مگه رها میشه
شدنیه فقط با کربلا میشه
شبای اربعین میفهمی این عشق
برای هر مریض مثل طبیبه
ذکر حسین برابره با صدها، ذکر امن یجیبه
دنیای منه، دنیای منه
زیارتش بزرگترین رویای منه
#امام_حسین
.