فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حضرت_رقیه
خواب بودم یه خُرده بد بیدار شدم
یکی داشت نعره میزد بیدار شدم
رو سرم دس میکشیدی پا بشم..
بعدِ تو ، هی با لگد بیدار شدم
بعد رفتن تو مهربون من
خواهرت میشد بلاگردون من
میشینم با دندونام قصه میگم
یکی بود یکی نبود دندون من
دستای مردای شامی سنگینه
بعد سیلی چشم من تار میبینه
تاری چشام فدا سرت، فقط
تو رو خوب نمیبینم بدیش اینه
کاش میشد تو رو شریک راز کنم
خیلی حرفارو برا تو باز کنم
کاشکی دردِ دست و گردنم میذاشت
برا بابائیم یه خورده ناز کنم
همیشه پدر عزیزه دختره
بخدا که همه چیزه دختره
من کبودیام سر تازیونهس
بگو هی نگن«مریضه دختره»
دشمنای تو امونم نمیدن
زیر آفتاب سایبونم نمیدن
به کنیزا اینجا نون خشک میدن
بابا جون به من همونم نمیدن
رسیده آخر کارم، بابایی
پُر پاییزه بهارم، بابایی
هر چقد دلت میخواد آیه بخون
منکه خیزران ندارم بابایی
زخمای سرت منو پیر میکنه
آیه های غمو تفسیر میکنه
دس نبردم توو موهات درد نکشی
توو موهای سوخته دس گیر میکنه
دور گردنم غُل انداخته بودش
همونی که چارقل انداخته بودش
چقَدَر زود میخوای از پیشم بری
تازه حرفمون گل انداخته بودش
#کربلایی_حسین_فروغی
#گروه_یا_مظلوم
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
.
#زمزمه
#حضرت_رقیه (س)
رویم شده نیلی پدر جان
از ضربه ی سیلی پدر جان
باباعدو.با ناسزا.با پامرا زد
هرمرتبه.سیلی به من.او بی هوا زد
من دیگه اون سه ساله.که دیده بودی نیستم
ببخش اگه نمیشه.بازم روپام بایستم
بابا حسین مظلوم
سفید شده تمومه موهام
ببین چقد شبیه زهرام
بابا ببین.تمومه این.تنم کبوده
این دختر.سه ساله ات.جرمش چه بوده
بال وپر منو سوخت.آن دختره یهودی
به دختر تو زد سنگ.بابا چرا نبودی
بابا حسین مظلوم
بگو سرت رو کی بریده
بگم کی موهامو کشیده
یه بغضیه.که این روزا.توی گلومه
خیلی دلم.خیلی دلم.تنگه عمومه
باباچرا لب تو.به رنگه ارغوونه
گمون کنم که جای.یه چوبه خیزرونه
بابا حسین مظلوم
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
#ابوذر_رئیس_میرزایی (بهار)✍
👇
.
#زبانحال_حضرت_زینب
#حضرت_رقیه
خروج از شام
زبانحال عمه سادات با حضرت رقیه (س)
بعد این فتح و ظفر، رنج و بلایی سخت است
دخترم! بی تو شوم کرببلایی سخت است
از تو دل کندن و اینگونه جدایی سخت است
بین ویرانه بمانی و نیایی سخت است
مضطرم! بین تو و رفتن و ماندن، چه کنم؟
تو که راحت شدی از درد، ولی من چه کنم؟
آنکه بی جنگ، ز خولی و سنان بُرده تویی
آنکه از غربت بابای خودش مُرده تویی
من علی هستم و زهرای لگد خورده تویی
صورتت سوخته، حوری دل آزرده تویی
گل رخسار ترا قرمزی لاله نشست
تن مجروح ترا آن زن غساله نشست
کاش با ما، تو هم از شام سفر می کردی
باز هم ناله از آن درد کمر می کردی
دختران را ز سر کوچه خبر می کردی
معجرت را سر بازار، به سر می کردی
چقدر نُقل زبانِ همه زن ها شده ای
به غرورِ همه بَرخورده که تنها شده ای
ما که رفتیم ولی بر موی ما، چنگ نخورد
به سر و صورت ما مُشت هماهنگ نخورد
از روی بام، به پیشانی ما سنگ نخورد
وقت افتادن سرها، دُهُل جنگ نخورد
خاطرات بدم از شام، فقط این ها نیست
دیگر آن دخترِ بی چاک و دهان، اینجا نیست
آن همه دوری و هجران! چقدر سخت گذشت
غم موهای پریشان! چقدر سخت گذشت
سکّوی بَرده فروشان! چقدر سخت گذشت
تشت و چوب و لب و دندان! چقدر سخت گذشت
وقت برگشت، به ما طعنه ی تیزی نزدند
بی حیاها به زنی حرف کنیزی نزدند
#اربعین
#شام
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#نوحه
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه (س)
#شب_سوم_محرم
درخرابه غوغاشد
عقده ز دلم واشد
امشب با راس خونین
مهمون من بابا شد
بابایی.ویرانه مهمونی شده
بابایی.وقت پریشونی شده
بابایی.چرا لبت خونی شده
ابتا.من الذی ایتمنی
تنم پراز کبودی
بابایی تو نبودی
بردخترت طعنه زد
دخترک یهودی
با دستش.میکرد منو اشاره ام
میخندید.براین لباس پاره ام
درگوشش.دیدم دوتا گوشواره ام
ابتا.من الذی ایتمنی
بچه های شهرشام
میدادن به من دشنام
سوخته موهای من از
آتیشای روی بام
واویلا.یتیمی اینجا گناهه
واویلا.دختر تو بی پناهه
واویلا.تنم کبود و سیاهه
ابتا.من الذی ایتمنی
رمق نداره پاهام
لگد خورده پهلوهام
دستاشون سنگین بود و
سویی نداره چشمام
بابایی.بد دردیه دربه دری
بابایی.منو توباید ببری
بابایی.برام عروسک بخری
ابتا.من الذی ایتمنی
#ابوذر_رئیس_میرزایی (بهار)✍
.............
#نوحه #واحد
#بیست_و_هشت_صفر
#شهادت_امام_حسن
سفره ی لطفت عظیم
من گداتم ازقدیم
ای گل باغ زهرا
یاکریم ابن کریم
مولاجان.ای همه ی کار و کسم
یک لحظه.نیمه نگاه تو بسم
مولاجان.بی تو اسیر قفسم
یاحسن کریم آل مصطفی
امام بی قرینه
کشته ی زهرکینه
یاحسن ابن علی
ای غریب مدینه
آخرشد.زهرستم حاصل تو
واویلا.یاور تو قاتل تو
آقاجان.امان امان از دل تو
یاحسن کریم آل مصطفی
بسته شد چشم ترم
فکر دیوار و درم
بین کوچه ها شدم
من عصای مادرم
غرورم.شکست میان کوچه ها
دیدم که.یه مرد پست بی حیا
سیلی زد.به روی مادر بی هوا
یاحسن کریم آل مصطفی
ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍
#بیست_و_هشتم_صفر
👇
.
#نوحه
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه(س)
درخرابه مهمان رسیده
یوسفم از کنعان رسیده
آمدی و چشم مرا کردی تو روشن
فصل هجران پایان رسیده
سربریده بادخترت کن گفتگویی
وای ازاین غم باباچرا آشفته مویی
بابا.کوعلی اکبرت
بابا.کو علی اصغرت
بابا.کوعمویم
دارم.خواهشی ای پدر
من را.همره خود ببر
این است.آرزویم
جانم یا اباالمظلوم2 ای پدرجان
تو نبودی بال وپرم سوخت
ازفراقت چشم ترم سوخت
میدویدم خیمه به خیمه زیر آتش
هم لباس و هم معجرم سوخت
کن نظاره برجسم خود دارم نشانه
ازجفای کعب نی و از تازیانه
بابا.گشته ام نیمه جان
بابا.قامتم شد کمان
بابا.رفتم ازحال
بنگر.ماه خاکستری
رویم.گشته نیلوفری
بابا.رفتم از حال
جانم یا اباالمظلوم2 ای پدرجان
دخترتو آزرده گشته
لاله بوده پژمرده گشته
ای پدرجان لکنت گرفته این زبانم
بلبل تو افسرده گشته
من بمیرم ازخیزران داری نشانی
بوسه گیرم ازاین لبان ارغوانی
آن شب.درپی قافله
پایم.پرشد ازآبله
قدم.شد کمانی
بابا.قلب زارم ببین
بابا.شام تارم ببین
قدم.شد کمانی
جانم یا اباالمظلوم2 ای پدرجان
#ابوذر_رئیس_میرزایی ✍
................
.
#شهادت_امام_حسن (ع)
#نوحه
زهرکینه شد حاصل من
یارم آخر شد قاتل من
ای حسین و ای خواهرم زینب ببینید
نیمه جانم وای از دل من
اهل عالم من کشته ی زخم زبانم
درغریبی زد همسرم آتش به جانم
ای وای.بادلی پر شرر
گشتم.پاره پاره جگر
ای وای.ازغریبی
جانم.آمده بر لبم
ناله.می زند زینبم
ای وای.ازغریبی
جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان
هم غریب و هم بی پناهم
هم پریشان هم غرق آهم
در کنارم نه یاوری نه مونسی بود
بین شهر غم بی سپاهم
وای ازاین غم نزدیک قبرم پیش یاران
وای ازاین غم تابوت من شد تیرباران
ای وای.بادلی مبتلا
ای وای.می کنم ناله ها
ای وای.ازغریبی
هستم.غرق شور و نوا
هستم.حسن مجتبی
ای وای.ازغریبی
جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان
ای امان از ظلم زمانه
من غریبم در آشیانه
طشت پرخون دارد خبر ازاین دل من
یاد مادر شد بی بهانه
در مدینه پیش دوچشمان ترمن
بین کوچه نقش زمین شد مادر من
ای وای.مثل گل پرپرم
ای وای.محرم مادرم
ای وای.از غریبی
ای وای.بین دیوار و در
ای وای.مادرم شد سپر
ای وای.ازغریبی
جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان
ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍
#بیست_و_هشتم_صفر
..............
.
#شهادت_امام_رضا
شهادت امام رضا(ع)
نوحه
کنج حجره جان میسپارم
روی خاکش سرمیگذارم
درغریبی کسی نمی باشد به یادم
رفته از کف صبر و قرارم
زد شراره برجان من این زهرکینه
کی می آید پشت و پناهم ازمدینه
هستم.بضعه ی مصطفی
هستم.غرق شور و نوا
ای وای.ازغریبی
آخر.از ستم ای خدا
بهرت.می کنم جان فدا
ای وای.ازغریبی
جانم.ای رضاجانم2 ای رضا جان
درکجایی ای قرص ماهم
خاک غربت شد قتله گاهم
ای جوادم بیابیا مرا کفن کن
بر ره تو مانده نگاهم
نورعینم ای پسرم بیا تماشا
آه ازاین غم من عاقبت افتادم ازپا
خاکی.گشته بال وپرم
غرق.خون دوچشم ترم
ای وای.در عذابم
من با.دل پرآذرم
ناله.می زنم مادرم
ای وای.در عذابم
جانم.ای رضاجانم2 ای رضا جان
چشم گریان درپیچ و تابم
کس نداده یک جرعه آبم
ناله دارم بهر شهید سربریده
روضه خوان طفل ربابم
غنچه ای را با یک تبر ازشاخه چیدند
حنجرش را با تیر کین ازهم دریدند
ای وای.ازغم کربلا
ای وای.راس بر نیزه ها
ای وای.ای حسین جان
ای وای.از تنی بی کفن
ای وای.پاره پاره بدن
ای وای.ای حسین جان
جانم.ای حسین جانم2 ای حسین جان
ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍
👇
.
#امام_حسین
در عراقی، جهت قبله ی ایران منی
از تولد سبب گریه ی چشمان منی
من اگر اشک نریزم نفسم می گیرد
تو بهشت وسط سینه ی سوزان منی
آمدم خوب نگاهم کنی و جان بدهم
ببری یا نبری اَم به حرم، جان منی
خستگی، تاول پاها... همه اش می ارزد
بهترین خاطره در سختی دوران منی
روضه تعطیل نشد، خرج گدای تو رسید
متوجه شده ام برکت دُکّان منی
از همان قبل محرم که تو آواره شدی
نگران سفر و حال پریشان منی
پای من درد گرفت و نظرت راهم بُرد
بسکه تو فکر من و بُردن عصیان منی
لب تو خشک شد و خشک نشد آب فرات
با همان تشنگی ات، چشمه ی جوشان منی
درد خود را به اباالفضل نگفتم به کسی
جز تو که معتقدم عشق نیاکان منی
ای همه زندگی ام! قبر مرا روشن کن
وقت تلقین سبب خنده ی پایان منی
ای شه بی سر من، بی سر و سامان تواَم
با همین بی سری اَت هم سر و سامان منی
زنده زنده جلوی خیمه شهیدت کردند
مقتل مستدل شاه خراسان منی
روی نیزه بروی یا نروی بالایی
ای که سی جزء شدی، مصحف قرآن منی
موکبم را زده ام گوشه ی ویرانه حسین!
باخبر از غم و آه دل ویران منی
دخترت گفت حسین آب شدم، آب بخور
تشت زر دور و برت نیست... تو مهمان منی
ای که هم بازی اطفال شدی پای درخت
خاک و خونی شدی اما روی دامان منی
#رضا_دین_پرور ✍
#حضرت_رقیه
#اربعین
.
260.8K
شور حضرت رقیه سلام الله علیها
بردی با کرامتت، عالمو به زیر دین
صلی الله علیکِ، رقیه بنت الحسین
اسم تو الی الابد دلمو برده
مهر نوکری تو روو دلم خورده
نذری که برای روضه ی تو کردم
روزی تموم سالم رو آورده
ای مهلای حسین زهرای حسین
زیباتر میشه با تو دنیای حسین
لبخند تو می بره تا دل از عمو
قربون صدقه ت میره سقای حسین
یا رقیه مولاتی
سربلنده نوکرت، بی بی جان توو عالمین
صلی الله علیکِ، رقیه بنت الحسین
با عشق تو دل بریدم از این دنیا
روزیمو خودت حواله کن این روزا
میدونم برا شما نداره کاری
اربعین قسمت شه راهی شم کربلا
ای جانان حسین ای جان حسین
ای سوره ی کوثرِ قرآن حسین
تو توو خونه ی حسین سفره داری و
عالم روزی می خوره از خوان حسین
یا رقیه مولاتی
#وحید_محمدی ✍
۱۹ مرداد ۱۴٠۳
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#حضرت_رقیه_شور
👇
.
#نوحه
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
ای پدرخوش آمدی بـه گـوشۀ ویرانه
توشدی شمع من و من شده ام پروانه
ای امید جان من بابا
توشدی مهمان من بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
ازچه غرق خون شدی مگرچه دیده ای پدر
من نفس بـریـده و توسربـریـده ای پدر
جان به قربان سرت بابا
کی بریده حنجرت بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
گرجه زخمی وکبود ازاثـرجفـاشـدم
من سفیر کوچک قیـام کـربلاشـدم
من سفیر مکتبم بابا
من حسینی مذهبم بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
شده چون روی کبودم رخ لاله گون تو
بوسه می زنم به پیشانی غرق خون تو
گرچه درمرارتم بابا
غرق درزیارتم بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
ای فـدای همـۀ سـوزتووتـاب تبت
اثرچوب ستم مانـده چـرا روی لبت
بوسه گیرم زلبت بابا
جان دهم درطلبت بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
بانگاهت چه شودمژده بـه دختـربدهی
می دهم جان که مرا به آسمان پربدهی
دخترخود رادگربابا
باخودت امشب ببربابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
#سیدهاشم_وفایی✍
#شب_سوم_محرم
👇
.
#شور_حضرت_رقیه (س)
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
کی میتونه با سه آیه بشه قرآن حسین
یه تنه خیر برسونه به محبان حسین
بابا جونش واسه شیرین زبونش در میره پس
می نویسم یه رقیه می خونم جان حسین
گرمه پشت هفت قبیله مون ، به قبیله ی رقیه
کار خوبه خدا درست کنه به وسیله ی رقیه
تو کامل شدی مثل ابالفضل
پرسائل شدی مثل ابالفضل
سنخیت گرفتی روی شونه ش
دریا دل شدی مثل ابالفضل
تو اسمت امیده به ابالفضل
آوازه ت رسیده به ابالفضل
کوچیک بود، از عالم گره واکرد
تو دستات کشیده به ابالفضل
..........
ملائک با مژه شون این حرمو جارو زدن
دسته خالی ها با امید دم این در، رو زدن
آره دریا دلی اینه همه رو می کشونه
سن و سالی نداره مردا جلوش زانو زدن
مسلمون خونوادشیم ، به سه آیه ی رقیه
بهشتمون رو دیدیم به چشم ، زیر سایه ی رقیه
گره هامو وا کرده کرده رقیه
چه دردا دوا کرده کرده رقیه
به محشر نیاز نیست که تو دنیا
قیامت به پا کرده رقیه
خوشم تو خرابات رقیه
پرم از ارادات رقیه
می میرم به شوقی که تو محشر
برم به ملاقات رقیه
#ناصر_دودانگه ✍
https://eitaa.com/emame3vom/105116
.👇
امام حسین ع
#روضه_حضرت_رقیه هی گفتم بهش میام میام میام موهامو نکش میام میام میام ........ خواب دیدم که، تنت رو
.
|⇦•سرم رفته از بس سرم داد زدن..
#زمزمه #حضرت_رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم حاج میثم مطیعی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
سرم رفته از بس توی سر- صدا
سرم رفته از بس سرم داد زدن
نگو که چرا موم سفیده آخه
خودت رو یه لحظه بذار جای من
خواب دیدم که، تنت رو زمین
نفس میزدی، گلوتو برید
گریه کردم، همون که زدت
اومد منو زد، موهامو کشید
او می کشید و من می کشیدم
او می دوید و من می دویدم
خدا خواسته من مثل زهرا بشم
زیر کوله بار غمت تا بشم
رمق تو تنم نیست عزیز دلم
ببخشم نمیشه به پات پا بشم
چند روزی هست، میلرزه پاهام
دیگه نمازام، نشسته شده
افتادم من، گمون بکنم
که هردوتا پام، شکسته شده
من، روی ناقه، از جا پریدم
او می دوید و من می دویدم
کجا بودم حالا کجا اومدم
تا رفتی دیگه دل به دریا زدم
تو اون قصه ی غارت خیمه ها
سرم رو شکستم که معجر ندم
بعد غارت، ندیدی ما رو
چجور میبرن، به زورِ طناب
بعد غارت، ندیدی ما رو
نگم که چی شد، تو بزم شراب
*چوب خیزرانُ بلند کرد ..
با دست بسته، هرجا رسیدم
هرچی بگی از، مَردم شنیدم
شاعر: #سید_جواد_پرئی ✍
#روضه_حضرت_رقیه
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
https://eitaa.com/emame3vom/105168
👇
Fadaeian_Arbaein1403_Shab3 (5).mp3
23.05M
دلخوری نیست در این قافله از هیچ کسی
#حضرت_رقیه
دلخوری نیست در این قافله از هیچ کسی
به خدا من که ندارم گله از هیچ کسی
خواب بودم اگر از پشت شتر افتادم
طلبی نیست در این مسئله از هیچ کسی
بعد از آن نیمه شب و گم شدن و تنهایی
نگرفتم نفسی فاصله از هیچ کسی
من نمیترسم اگر عمه کنارم باشد
غیر از این زجر و ازین حرمله از هیچ کسی
خواستم گر چه نشد غیر تو نامی ببرم
در قنوت دل هر نافله از هیچ کسی
زخم زنجیر مرا کشت الهی دیگر
تاب و طاقت نبرد سلسله از هیچ کسی
گریه نگذاشت که پوشیده بماند بابا
مشکل پای من و آبله از هیچ کسی
جز تو و خواهر تو برنمیآید به خدا
خطبه خواندن وسط هلهله از هیچکسی
کاشکی در بغل فاطمه دق میکردم
تا دگر سر نبرم حوصله از هیچ کسی
#روضه_حضرت_رقیه
#مصطفی_متولی✍
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
364.4K
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
بند اول:
دلم برات یه ذره شد
بدون من کجا بودی
آخ.. بمیرم یکی میگفت:
به زیر دست و پا بودی
شده اشک چشام بیشتر
ولی سوی چشام کمتر
تنت وقتی تو آفتابه
توی سایه میام کمتر
قرار نبود بری و برنگردی
رفتی ولی منو خبر نکردی
بی تو خوراک من همش کتک بود
بابا یتیم شدن داره چه دردی
تو قوت قلب منی
من الذی ایتمنی
➖➖➖
بند دوم:
هرجوری میشه را میام
ولی به تو نمیرسم
سنان تو گوشم میزنه
فک میکنه که بی کسم
شد از تو فاصله م بیشتر
تو راه شد تاولم بیشتر
مثه موی پریشونت
موهام سوخته دلم بیشتر
قرار نبود که سهم من غم بشه
تموم جونم داره تیر میکشه
سنان منو به حرمله نشون داد
میگفت بهش لگد بزن حقشه
تو قوت قلب منی
من الذی ایتمنی
➖➖➖
بند سوم:
خبر داری که چند شبه
چشای من مونده به در
خسته شدم تورو خدا
بابا بیا منو ببر
شده داغ دلم بیشتر
ولی موی سرم کمتر
به یاد حنجر خشکت
بابا آب میخورم کمتر
بابا سر توعه میون طبق
یا سرزده خورشید من از فلق
وقتی سر تو رو بغل گرفتم
به دست و پام دوباره اومد رمق
تو قوت قلب منی
من الذی ایتمنی۴
➖➖➖
#عالیه_رجبی ✍
#مهدی_کبیری ✍
.👇
.
#شور
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
من که سه سالم خمیده شد تنم بابا حسین حسین
پی سرتو من که سینه زنم بابا
حسین حسین
هرشب و هر صبح با لگد خوابم وبیدار
می میرم و زنده میشم روزی هزار بار
وای وای وای وای
.............................
یه شب بابایی خواب تو دیدم، کجایی بابا بابا
پاشدم از خواب سرتو دیدم بابایی بابا بابا
اون بالا بالایی و من روی زمینم
خم شو تا اون صورت پر خون وببینم
وای وای وای وای
.............................
یه شب بابا جون گم شدم عمه هم نبود بابا بابا
اومد یه نامرد جوری زد که شدم کبود بابا بابا
می کشید از پشت موهامُ میزد باباجون
پشت سرم درد میکنه بی حد باباجون
وای وای وای وای
#ایمان_غلامی ✍
بایک اصلاح
#استادمجیدطاهری 🎤
#شور_حضرت_رقیه
👇
.
#شور_حضرت_رقیه
#جواد_مقدم
دختری که یک تنه فاتح شاماته
رقیه ساداته
اون سه سالشه ولی قبله ی حاجاته
رقیه ساداته
همه ی زندگیِ عمه ی ساداته
رقیه ساداته (3)
قدم گذاشت توی خرابه لرزید
ستون دربار بنی اُمیه
نوشته روی بیرق اباالفضل
رَفَعَ الله رایَةُ الرُقیه
ای جان حسین ، قرآن حسین
دیدن داری تو به روی دستان حسین
شهزاده ی عشق ، دردانه ی عشق
جانم جانم جانم بانوی دمشق
... مولاتی رقیه جان ...
دختری که شهر شامو کرده ویرانه
دختر سلطانه
اونکه طعنه زد به بنت اِبن مرجانه
دختر سلطانه
هم مطهر است هم حضرت ریحانه
دختر سلطانه (3)
خون علی توی رگاش میجوشه
دختری که از این قبیله باشه
کسی که جاش روو شونه ی عموشه
باید علمدارِ عقیله باشه
حلمای حسین ، دنیای حسین
دلداده ی سقایی و زهرای حسین
شهزاده ی عشق ، دردانه ی عشق
جانم جانم جانم بانوی دمشق
... مولاتی رقیه جان ...
دختری که شاه بانوی بلافصله
عشق اباالفضله
توو کرم مثل امام حسن یَم فضله
عشق اباالفضله
راه ما با این سه ساله تا خدا وصله
عشق اباالفضله (3)
کسی که پای درس عشق زینب
حرف نجابت و حیا شنیده
توو کربلا برادراشو میده
یک نخی از معجرشو نمیده
طوبای حسین ، لیلای حسین
ای دلبرِ دلربای زیبای حسین
شهزاده ی عشق ، دردانه ی عشق
جانم جانم جانم بانوی دمشق
... مولاتی رقیه جان ...
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#شور
👇
.
#اربعین
بیابانی که خون بر قلب زینب شد همینجا بود
همانجا که تن تو نامرتب شد همینجا بود
تنت پامال سم چند مرکب شد همینجا بود
اسیر مردمان نامؤدب شد همینجا بود
همینجا بود افتادی و من هم با تو افتادم
تو در گودال جان دادی و من صدبار جان دادم
صدایت قطع شد بین حرم واویلتاه افتاد
نگاهت قطع شد از ما به سمت ما نگاه افتاد
سرت را میبرید و سمت ما لشکر به راه افتاد
سرت با شمر بیرون رفت تن در قتلگاه افتاد
تنور و دامن شمر و درخت و بر سنان رفتی
مگر خواهر نداری روی دست این و آن رفتی
به دنبال سرت غم بی قرین خوردم چهل منزل
چه طعنه ها که از شمر لعین خوردم چهل منزل
به پایت سنگها از آن و این خوردم چهل منزل
تو از نیزه زمین خوردی زمین خوردم چهل منزل
چهل منزل به هر سنگی که خوردی سنگ هی خوردم
سرت را که بغل کردم ببوسم کعب نی خوردم
الا یا ایهاالساقی ادرکاسا و ناولها
شترها بی جهاز آمد فراوان گشت مشکلها
بگویم دختران رفتند بی محرم به محملها
چه ها بر ما گذشت آه ای برادر بین محفلها
عزیزم روضه ها باز است دل را آب و آتش کرد
فقط سربسته میگویم سکینه چند جا غش کرد
تو را از من گرفتند و عزا کردند عیدم را
بگویم چه کشیده ها که خوردم چه کشیدم را
نمیدیدند اگر نامحرمان شمع چکیدهم را
نشان میدادمت یک لاخه از موی سفیدم را
جوانی هام قربان سر تو که مقدس بود
همان بزم شراب شام بهر پیری ام بس بود
#حضرت_زینب
#اربعین_1403
#وحید_عظیم_پور ✍
.................
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
دنیای بی تو نداره تعریفی
دنیای بی تو رو اصلا نمیخوام
روم نشد حتی به یک نفر بگم
چی به روز ما آورده شهر شام
کوچه بازار و دیدم ولی حسین
دلم از بزم شراب شون پره
اونی که خیزرون و زد به لبت
قیامت چوب گناشو می خوره
با چشام دیدم که پژمرده شدی
زیر دست و پای شمر ، لاله ی من
قرار این نبود که از پیشم بری
رفیق پنجاه و چند ساله ی من
کربلا کاری ازم بر نیومد
تا که زخم بدن تو خوب بشه
حالا گریه می کنیم من و رباب
تا که زخمای تن تو خوب بشه
بعد تو روی خوشی رو ندیدم
بعد تو غم یه قدم عقب نرفت
هیچکی مثل من تو سختی کشیدن
راه صد ساله رو تو یه شب نرفت
#شهریار_سنجری ✍
...............
#حضرت_رقیه علیها_سلام
رفتنت مثل رفتن خورشید
بعد تو سهم دخترت شامه
توی تاریکی خرابه ی شهر
روی ماهت چیزی که میخوامه
حق داری حرف نمی زنی با من
خسته ای تازه از سفر اومدی
خیلی تحویل گرفتی دختر تو
تا که گفتم بیا با سر اومدی
اومدی و خرابه روشن شد
تو برا ما همیشه نور بودی
طوری که بوش میاد بابای گلم
چن شبی مهمون تنور بودی
.
نمیشه خوب ببینمت آخه
دشمنا نور چشمامو بردن
خدا می دونه مردای شامی
چی به روز سر تو آوردن
همونی که گرفته پیرهن تو
دوتا گوشواره ی منم برده
میشه از اخم صورتت فهمید
به رگ غیرت تو برخورده
نکنه دیدی دستامو بستن
نکنه دیدی ماجراها رو
نگو که دیدی می زدن طعنه
نگو که دیدی می زدن ما رو
کاش منو می زدن همیشه ولی
رو سر تو شراب نمی دیدم
بلایی رو که اومده سرمون
بابا حتی تو خواب نمی دیدم
#شهریار_سنجری ✍
.
#زمزمه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
*****************
عمه بیا گمشده پیدا شد
دیدی آخر مهمونم بابا شد
چرا فقط سرش رسیده ؟
پیکرشو کسی ندیده ؟
تنش رو خاک مونده بمیرم
کی روی پیکرش دویده ؟
روی دامنم نشستی بابا
معلومه که خسته هستی بابا
چه جوری بغل می گیری منو
حالا که نداری دستی بابا
بابا بابا بابا بابا بابا
*******
باباجونم واسه چی دیر کردی
دخترت رو خیلی زود پیر کردی
دلخورم از دستِ زمونه
ببین که قامتم کمونه
هر جا که اسم تو رو بردم
زدن منو با تازیونه
یک شبی جا موندم از قافله
سراغم اومد یه بی حوصله
موهامو کشید و بردم به زور
زجرِ بی حیا پیش حرمله
بابا بابا بابا بابا بابا
****************
خسته شدی ای آرام جانم
راحت بخواب به روی دامانم
آغوش من برات پناهه
اینجا دیگه آخر راهه
می بینی رسم روزگارو
مگه خرابه جای شاهه ؟؟
روی نیزه ها اذیت شدی
بمیرم که هتکِ حرمت شدی
این خرابه سرده اما دیگه
از تنورِ خولی راحت شدی
بابا بابا بابا بابا بابا
******************
#رضا_یزدی_اصل ✍
#زمزمه
#حضرت_رقیه
👇
.
#نوحه #زمزمه
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
🌴الهی به رقیه ، الهی به رقیه
الهی به رُخ نیلیِ زهرای سه ساله
که با شیون و با گریه و ناله
هر اهل دلی یافته راهی به رقیه
پس رو زده با کوه گناهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
هر جا سخن از راهِ رسیدن به خدا شد
داده دلِ ما زود گواهی به رقیه
هرکس که امیدش شده از کُلِ جهان قطع
انداخته با گریه نگاهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
وا شد گره از مشکل ما تا که شبِ قدر
ده مرتبه گفتیم الهی به رقیه
مدیونِ حسینیم که داده دلِ ما را
گاهی به علی اصغر و گاهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
تا روزِ ابد در دلِ ما کینه ی شام است
وقتی که ندادند پناهی به رقیه
هرجا که زمین خورده درآن شب سرِعباس
انداخته از نیزه نگاهی به رقیه
تو بابِ مُرادی بده حاجت ما را
تاهر دم وهر لحظه بگوئیم الهی به رقه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
#سفره_حضرت_رقیه
.👇
.
#زمزمه
#اربعین
#سبک_گریه_نکن_رباب_عروس_مادرم
دیدی که اومدم، سر مزار تو
خیمه زدم داداش،بازم کنار تو
اگرکه اومدم همراه دخترات
فقط میخوام زیاد گریه کنم برات
گریه کن؛به حال زارم داداش دل بیقرارم داداش
چل روزه که در غمت ابر بهارم داداش
بی تو_توی کوفه و شام خیلی_به ما شد احترام
بُردن_مارو نامردا تو بزم حرام
---------------------------------------
زخم دل منو ؛ هی میزدن نمک
این چل روزه همش ؛ سیلی بود و کتک
بد سیرتا داداش ماهارو بد زدن
تا شد به پهلویِ زینب لگد زدن
گریه کن؛ کبوده زیره چشام رمق نداره نِگام
عمداً میبُردن مارو هرجا که بود ازدحام
خَستم_بُریده طاقتم ای وای_خَمیده قامتم
میگن_عوض شده نمای صورتم
#محمد_قاسمی ✍
https://eitaa.com/emame3vom/105667
........................
.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
حالا که اومدی، تو رو خدا نرو
صفا دادی بابا، امشب خرابه رو
حالا که اومدی ، دیگه پیشم بمون
دست رو سرم بکش، بگو رقیه جون
بابایی، منو تو آغوش بگیر، از قدیما حرف بزن
راستی حواسم نبود، تو که نداری بدن
بابا، توی این روزگار
بابا، دیگه تنهام نذار
بابا،رها کن من رو از این شام تار
بابا،حسین بابا حسین
زخمی شده سرم، در نمیاد صدام
چشام ضعیف شده ، درد میکنه پاهام
زخمی شده سرت ، سوخته چرا موهات
خاکیه صورتت، خونی شده لبات
بابایی، جز این لبای سالم، شدم منم مثل تو
هی میزنم رو لبام، تا که بشم مثل تو
مثل، تو که بی کفنی
تنها، دارم یه پیرهنی
بابا، بگو من ذالذی ایتمنی
#زمزمه_شب_سوم
#محسن_عرب_خالقی✍
.👇
.
#شب_سوم_محرم
پس از مادر که لبخندش گشاید باب رحمت را
خدا بر دختران بخشیده دریای محبت را
به مردان شعله ای از غیرت خود داده و جایش
به زنها هدیه داده مهربانی و نجابت را
به آنانکه پسر داده توان و عزت افزوده
به هرکه دختری بخشیده کامل کرده نعمت را
پسر دلگرمی و آرام مادر می شود اما
پدر با دخترش طی می کند راه سعادت را
به دخترها مگر چیزی به غیر از ناز می آید
پدرها خوب می فهمند وصف این لطافت را
خدا آیات رحمت را به دختر دارها گفته
بپرس از هرکه دختر دارد این حق و حقیقت را
زمانی می شود ام ابیها بهر پیغمبر
به پایان می رساند سالها ظلم و جهالت را
زمانی می شود زینت برای ساقی کوثر
مزین می کند دامان خورشید ولایت را
زمانی چون سه ساله دختر شیرین ثارالله
وجودش رنگ بو بخشد بهار سبز عصمت را
یگانه دختری از نسل پیغام آور خاتم
به روی دست آورده برای خلق رحمت را
یگانه دختری مثل علی عالی اعلا
صبورانه به عالم هدیه می دارد هدایت را
سه ساله دختری از نسل نور و آب و آیینه
که مثل جده اش زهرا شرف داده شرافت را
گلی از نسل بخشاینده بی منت و خواهش
حسن حُسنی که معنا کرده احسان و کرامت را
حسین بن علی را جان و از جان نیز شیرین تر
بمیرم این همه آرامش و مهر و عطوفت را
دل و جان پدر بوده،دل و جان پدر برده
چه باید گفت این دلدادگی بی نهایت را
گلی که ارث برده از عموی مهربان خود
بصیرت را فضیلت را اصالت را شجاعت را
بمیرم دختری را که به زینب اقتدا کرده
به جا آورده چون او حق پاکی و صداقت را
در آن وادی که از هر سو بلایی تازه سر می زد
به صبری زینبی می برد با خود در غربت را
به روی شانه ها می برد پرچم را اگر زینب
سه ساله بر ملا می کرد با گریه حقیقت را
دم دروازه ساعت که خون شد چشم ها از غم
به لحن کودکی فریاد زد بر شام غیرت را
خرابه دردهایش را به پایان برد تا زینب
به خاک تیره بسپارد نسیم صبح رحمت را
میان چادری کوچک نهانش کرد تا فردا
به دست کوچک خود وا کند قفل قیامت را
#حضرت_رقیه
#حسن_شیرزاد ✍
..............
#مناجات
#غزل
چگونه می تواند تا به این حد مهربان باشد
که با غرق گناهی هر زمانی هم زبان باشد
به ما آموخت هر کس پا به راه عشق بگذارد
نباید فکر جان خویش یا فکر امان باشد
به پایت اشک می ریزد گدا و خوب می داند
که باید آخرش بر گریه هایش شادمان باشد
شبی مهمان من باشی یقین پروانه می فهمد
چگونه در کنار شمع باید جان فشان باشد
چرا زلفی که پیغمبر نوازش کرده بود آن را
درون مقتلی باید به دستان سنان باشد
و اوج روضه آنجایی است که مداح می گوید
که قاتل نیزه نه ، طرز نگاه دشمنان باشد
بیاور نیزه را پایین که زیبا نیست بابایی
کنار دختری روی زمین در آسمان باشد
.............
#حضرت_رقیه_س_شهادت
به جرم اینکه ندارم پدر، زدند مرا
شبیه مادرِ در پشتِ در، زدند مرا
خبر نداشتم اینها چقدر نامردند
خبر نداشتم و بی خبر زدند مرا
خدا كند كه عمویم ندیده باشد، چون
پدر درست همین دور و بر زدند مرا
پدر! وقت غذا تازیانه میآمد
نه ظهر و شام، كه حتی سحر زدند مرا
سرم سلامت از این كوچهها عبور نكرد
چقدر مثلِ تو ای همسفر زدند مرا
چه بینِ طشت، چه بر نیزهها زدند تو را
چه در خرابه، چه در رهگذر زدند مرا
چه چشم زخم، چه زخمِ زبان، چه زخمِ سنان
اگر نظر كنی از هر نظر زدند مرا
فقط نه كعبِ نِیّ و تازیانه و سیلی
سپر نداشتم و با سپر زدند مرا
پدر من از سرِ حرفم نیامدم پایین
پدر پدر گفتم هر قَدر زدند مرا
مگر به یادِ كه افتادهاند دشمنها
كه بینِ این همه زن، بیشتر زدند مرا؟
زدند مادرتان را چهل نفر یكبار
ولی چهل منزل، صد نفر، زدند مرا
✍ #محسن_عرب_خالقی
.
.
#شور_حضرت_رقیه
#حضرت_رقیه
بند اول
اسمی که میخوام ببرم ضربان قلب منه
اسم رقیه قوت قلب منه سینه زنه
یا رقیه مدد(۴)
دل اکبر ضعف میره واسه، دو قدم راه رفتن تو
قوت بازوی ابالفضل؛ قربون عمو گفتن تو(۲)
زندگیم رقیه ست
دلیل وابستگیم رقیه ست
من خدا رو بنده م اگه
دلیل بندگیم رقیه ست
یا رقیه مدد
بند دوم
اسمی که میخوام ببرم یه اسمیه که محشره
اسم رقیه قوت قلب علیه اکبره
یارقیه مدد(۴)
دل کل خیمه رو بردی با نگاهت رقیه جان
عمو عباس میگه فدای روی ماهت رقیه جان(۲)
محترم رقیه
دختر شاه کرم رقیه
افتخارمه که بگم
خیلی من نوکرم ؛ رقیه
یا رقیه مدد
#حسین_عیدی ✍
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
👇👇
.
📋 #روضه_حضرت_رقیه
🗓 شب سوم محرم ۱۴۰۳
🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بذار روو پاهام سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
نگاه کن دخترتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
خدافظیتو ندیدم؛ بیهوش شدم یا خوابیدم
بعد علیاصغر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
منو ببین؛ همین و بس؛ افتادم از نا و نفس
با بوسهی آخر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
بوسه زدی به رووی من؛ سوختم از حرارتت
دست و لب و پیکر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
تو اومدی از علقمه؛ میگفت عمّه: دخترم!
گره بزن معجرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
غلقله، شهر شام شد؛ یهلحظه ازدحام شد
دیدم روو خاکا سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
دنیا سرم خراب شد؛ النگوهام طناب شد
پشت سر خواهر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏷 #شب_سوم_محرم #امام_حسین #حضرت_رقیه
👇
بخش چهارم - زمینه (ملک و ملکوت عشق، ثارالله) - حاج محمود کریمی.mp3
10.47M
📋 #زمینه_امام_حسین
🗓 اجرا:شب سوم محرم ۱۴۰۳
🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ملک و ملکوت عشق، ثارالله
ای ثبت ثبوت عشق، ثارالله
نور در بیوت عشق، ثارالله
رمز جبروت عشق، ثارالله
پاسخ قنوت عشق، ثارالله
سرّ لایموت عشق، ثارالله
ای صلابت حیدر، ثارالله
سرّ هیبت حیدر، ثارالله
نور صورت حیدر، ثارالله
شمس دولت حیدر، ثارالله
تیغ صولت حیدر، ثارالله
شیر حضرت حیدر، ثارالله
دربار تو از ملائکه، پره والله
شأن اسمت، امر إرجعی صَدَقَ الله
با یاد تو، گریه میکنم؛ آره والله
با ذکر تو، سینه میزنم؛ بسم الله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏷 #شب_سوم #محرم #امام_حسین #حضرت_رقیه
.
📋 #واحد #حضرت_رقیه
🗓 شب سوم محرم ۱۴۰۳
🎤 با نوای حاج محمود کریمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پنجهی خصم، پر از موی پریشان من است
عمّه، گریان من است
سر بابای من امروز به دامان من است
عمّه گریان من است
عمّهجان! کنج خرابه، بیتالاحزان من است
شاه، گریان من است
مادرم زهرای اطهر، موپریشان من است
شاه، گریان من است
عمّه! بابا آمده؛ برخیز تا کاری کنیم
آبروداری کنیم
با لباس پاره باید میهمانداری کنیم
آبروداری کنیم
گوشهی ویرانه را کربوبلایت میکنم
جان فدایت میکنم
بوسهای میگیرم و شکر لقایت میکنم
جان فدایت میکنم
کنج این ویرانسرا، خورشید زهرا آمده
عمّه! بابا آمده
بی عمو عبّاس و اکبر از چه تنها آمده؟!
عمّه! بابا آمده
ای سر بی تن که در ویرانه، میهمان منی
بهتر از جان منی
یوسف زهرایی و میهمان کنعان منی
بهتر از جان منی
از سفر برگشته و میهمان دامان منی
بهتر از جان منی
با لبان خیزرانی، مرثیهخوان منی
بهتر از جان منی
گرچه از هجران تو، کوهی پر از دردم پدر
کم نیاوردم پدر
شام را با گریهام، ویرانهای کردم پدر
کم نیاوردم پدر
من اگر گریه کنم، عرش خدا میلرزد
نوهی زهرایم
پای این سر، بهخدا جان بدهم میارزد
نوهی زهرایم
امشب آغوشم شبیه سینهی خیرالنّساست
جای شاه کربلاست
دامن خاکی من، همرتبهی عرش خداست
جای شاه کربلاست
گوشهی ویرانه میمیرم؛ حرم برپا کنم
دختر زهرا منم
ذکر یاعبّاس میگیرم، علم برپا کنم
دختر زهرا منم
پیش چشمش، بازکن چشمان بیسوی مرا
شانه کن موی مرا
عمّه! بابا آمده؛ آبی بزن رووی مرا
شانه کن، موی مرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏷 #شب_سوم #محرم #حضرت_رقیه
.👇
.
#شور_حضرت_رقیه
#وحید_شکری 🎤
درسته که به آل حیدر
یه عمره اعتقاد داریم
ولی خدایی توی روضه
رقیه ای زیاد داریم
اونایی که با روضه ها انیسن
اونایی که صاحب چشم خیسن
اکثرا پشت پیرهن سیاشون
انا کلب الرقیه مینویسن
رقیه رقیه پرچمدار عفت
رقیه رقیه کوه استقامت
رقیه رقیه بدخواهت رو لعنت
رقیه رقیه تندیس نجابت
****
داره هوامونو همیشه
وارث جود پدریشه
با اذن این سه ساله خانوم
مُرده دوباره زنده میشه
چقدر اسم تو قشنگه بی بی
که حسین روی دخترش گذاشته
قبل زهرا پیمبرو خدا هم
دختری به اسم رقیه داشته
رقیه رقیه زهرایی تو در اصل
رقیه رقیه دنیای ابالفضل
رقیه رقیه با عمه ی سادات
رقیه رقیه کردی فتح شامات
#شور
#حضرت_رقیه
صفر 1403
.👇
Sh 28 Safar 1403 Shokri [Mohjat_Net] (5).mp3
1.44M
#وحید_شکری🎤
#حضرت_رقیه
اجرا شب 28 صفر 1403