هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
لطفا و خواهشا فقط و فقط افرادی وارد کانال زیر شوند که از صمیم قلب تصمیم
گرفتند زندگی خود را متحول کنند.
(ورود افراد متفرقه ممنوع)
اینجا خودت رو پیدا کن 👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2100035738C3405090fa4
https://eitaa.com/joinchat/2100035738C3405090fa4
5 دقیقه وقت بزار ☝️🏻
2 ویس آموزشی گوش کن
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
🌺از تهدل نیتکن به امام جواد (ع) فکر کن آمادهای ؟
بزن روی حــرز چیزی بهت نشون میده که باورت نمیشه 😍👇 👇👇
🌺
🌺 🌺
🌺 🌺
🌺
🌺 🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌺 🌺
🌺 🌺
🌺 🌺
برای رونق کسبوکار، زیادشدن رزق و روزی، جلوگیری از چشمزخم و بسیاری از بلاها بیایه پیشنهاد براتدارم😊
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۲۳
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
#ساده_زیستی
#سبک_زندگی_اسلامی
من شش سال و نیم خوابگاهی بودم، کارشناسی در دانشگاه شهید بهشتی و کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران.
وقتی بعضی دوستان هم خوابگاهی ام رو میدیدم که فقط به خاطر مسائل مالی و سخت گیری خانواده هاشون، دوران عقدشون طولانی میشه و زندگی مشترک پر از عشقشون آسیب می بینه، خیلی ناراحت میشدم. و همین باعث شد دوست داشته باشم زندگی مشترکم رو ساده شروع کنم و به اندازه ی خودم بگم که ساده هم میشه.
البته من کلا علاقه ای به مراسمات ازدواج نداشتم، و به کسی که علاقه داره حتما جشن عروسی رو تجربه کنه، فقط میگم ساده بگیره.
اما من و همسرم هم، خانواده ها توافق کردند مثل خواهرم عقد در حرم امام رضا جان خونده بشه و به جای عروسی بریم کربلا.
مرحله ی اول که هنوز با همسرم محرم نبودیم، یه کم کار سخت بود، تنهایی خانواده ام رو راضی کردم عقد در امام زاده ی زیبای شهرمون خونده بشه، کل هزینه اش شد یه جعبه شیرینی😊
اما برای جشن ازدواج، دیگه حمایت همسرم رو هم داشتم، علیرغم علاقه اش به سفر کربلا که تا اون روز نرفته بود، پشتم ایستاد و ... سفر عروسی مون شد یک سفر چند ساعته به قم، حرم زیبای حضرت معصومه و دعای توسل مسجد جمکران😍
و این بیت از آقای فاضل نظری، شد بیت عاشقانه ی زندگی ما:
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جاده ی سه شنبه شب قم شروع شد❤
کلا اعتقاد دارم به هم رسیدن دو تا انسان اونقدر باشکوه هست که اصلا نیازی به ریخت و پاش نداره برای زیبا نشون دادنش.
همه ی این صرفه جویی ها و ساده گرفتن ها به سود خودمون شد، همسرم که دانشجوی ترم آخر دوره دکترا بودن، اگه سخت گیری میکردیم، شاید نمیتونستن در کمتر از سه ماه پس از عقد، خونه بگیرن و ما زندگی مون رو شروع کنیم.
بعد از دفاع همسرم هم ایشون تا مدتی کار ثابت نداشتن، کارهای پروژه ای انجام میدادند که بعضا به نتیجه میرسید ولی به پول نه😅 ولی چون زندگی رو سخت نمیگرفتیم، سخت نمیگذشت. برای ضرورت های یک زندگی خوب مشکلی نداشتیم و رزاقیت خدا رو میدیدیم، برای مستحبات هم صبر می کردیم.
با اومدن پسرم به زندگی مون، لطف خدا بیشتر هم شد و شرایط اقتصادی و رفاهی مون خیلی بهتر شد. اونقدر که همیشه می گم یکی از دلایلی که دوست دارم خدا لطف کنه به ما باز هم بچه بده، اینه که مطمئنم باز هم وضعمون بهتر میشه😅
به زودی، وارد هفتمین سال زندگی مشترکمون میشیم، بالا و پایین کم نداشتیم، یه جاهایی هم فهمیدیم زندگی مشترک مهارتهایی داره که بلد نیستیم و باید یاد بگیریم تا تفاهم بیشتری داشته باشیم.
اما چیزی که تغییر نکرده، اعتقاد من در مورد آسون گرفتنه، واقعا خانواده اونقدر چیز باشکوهیه که نباید رسم و رسوم غیر ضروری و دست و پا گیر، مانع تشکیل به موقعش بشه.
مخصوصا من و همسرم که در شهرهای مختلف و دور از هم بودیم، دست پدرها و مادرهامون رو می بوسم که با ساده گرفتن موافقت کردند، چون با توجه به مسافت زیاد شهرهامون از هم، اگه عقدمون طولانی میشد، شاید سوءتفاهم ها اونقدر زیاد می شد که الان این زندگی زیبا رو کنار هم نداشتیم.
راستی این هم بگم، ما عقد و عروسی نرفتیم مشهد و کربلا، ولی بعدا امام های عزیزمون به زیباترین شکل ممکن ما رو طلبیدند به زیارتشون😍
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از تبلیغات گسترده منتخب | آموزش تبلیغ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببین چقدر #جرم و #کثیفی تو لباسشوییم بود که ازش خبر نداشتم 😱
همین جرم و قارچها باعث کلی #بیماری_پوستی میشه😢
باعث میشه لباسشویی لباسها رو تمیز نشوره
لباس و لباسشویی بوی بدی بگیره😷
همچنین خیلی زود لباسشویی خراب بشه
https://eitaa.com/joinchat/2585526671C7870210c7a
بیا بهت بگم چطوری لباسشوییمو #جرم_گیری کردم👆
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
ظروف تفلونت رو تو خونه با دوتا ماده دم دستی نو کن😍
کلی ظروف تفلون داری که خط و خش افتاده و موقع آشپزی و سرخ کردن، کتلت و کوکو بهش میچسبه؟😖
https://eitaa.com/joinchat/2585526671C7870210c7a
بدون رفتن به تعمیرگاه ظروف تفلونت رو نو کن😁👆
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۲۴
#سختیهای_زندگی
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
سال ۹۱ با یکی از پسرهای فامیل ازدواج کردم. مثل زندگی همه آدمها زندگی من هم فراز و نشیبهای فراوانی داشت، همه این مسیر سخت رو به تنهایی پشت سرگذاشتم و نتیجه اون روزای سخت شد یه آدم پخته و باتجربه و صبور☺️
همسرم سن کمی داشتن موقع ازدواج، کار مشخصی نداشتن و بدون هیچ پس اندازی بودن و خیلی بی تجربه و وابسته به پدر و مادر، در زمان نامزدی چیزی در مورد رفتار با همسر نمی دونستن و من خیلی آزرده شدم تا این دوران نامزدی به سر آمد و پدرهمسرم برامون عروسی مفصلی گرفتن به حساب ما😅
بدهیهای اون عروسی پای خودمون بود و تا مدتها بعد عروسی آب خوش از گلوی ما پایین نرفت، رفتیم طبقه بالای خونه پدرشوهرم، همسرم دوستم داشت ولی بعد از عروسی به خاطر رفتارهای نامناسب همسرم، دچار افسردگی شدم و فقط هر دوماه میتونستم برم و خانوادم رو ببینم.😔
من خیلی بچه دوست بودم اصلا فکر نمیکردم بعد از ازدواجم به بچه فکر نکنم ولی شرایط بدم باعث شد بی خیالش بشم، خلاصه بگم که کسی از مشکلاتم باخبر نبود تا اینکه به خواست خداوند دیگه همسرم خودشون متوجه سختیهای من شد و بعد از ۲ سال از این خونه رفتیم و من با ورود به منزل جدید و مستقل شدن، انگار که من یه نوعروسم و روز اول زندگی مشترک ماست ولی همچنان رفتارهای سرد و ناپخته همسرم اذیتم می کرد.
یه روز تصمیم گرفتم تا جایی که میتونم برای تغییر شرایط زندگیم تلاش کنم و تا وضع زندگیم درست نشده دست از تلاش برندارم چون اصلا نیت جدا شدن از اون رو نداشتم و چون با تصمیم پدرو مادرم ازدواج کرده بودم نمی خواستم ناراحت بشن مجبور بودم یا درستش کنم یا تحمل کنم.
بعد از رفتن به خونه جدید تصمیم به بچه دار شدن گرفتیم چند ماهی طول کشید تا خدای مهربون به ما لطف کردن و من باردار شدم هنوزم وضع مالیمون خوب نبود ولی همین که آرامش روانی داشتم برام کافی بود، ما حتی خودمون نتونستیم یه دست لباس بخریم برای بچه و زحمت وسیله هاشو مادرم کشيدن.
بعد از اولین سونو دکتر گفتن که بچه دچار مشکل هست و ما را مجبور به انجام آزمایشات ژنتیک کردن بعد از کلی نگرانی و هزینه کردن که به زور جور می کردیم؛ نتیجه این شد که بچه سالمه
سال ۹۴ بچه اولم به دنیا اوم ، خانواده همسرم به خاطر جدا شدن ما، خودشون به دیدن ما نیومدن و ما تنهایی ورود پسر نازمون رو جشن گرفتیم، پسرم خیلی گریه می کرد.
بعد از ۱۰ روز تنها بودم، همسرم دیر به خونه بر می گشت، حتی بعد از تموم شدن کارش، سریع نمیومد خونه، من هم کم تجربه بودم و سخت می گذشت.
بعد از ۳ سال، تصمیم گفتم دوباره باردار بشم، همسرم مخالف بود ولی من نه، ایندفعه خیلی زود جواب گرفتیم و خدا دوباره بهمون لطف کرد و نگهداری یه بنده دیگرش رو به ما سپرد، مهر این پسربچه ناز خیلی به دلم بود، وقتی پسرم ۱۸ ماهه بود متوجه شدم دوباره باردارم، تا سه روز با کسی حرف نمیزدم حتی با همسرم، خدا منو ببخشه که اول ناشکری کردم ولی خدا خودش شاهده که من فقط به خاطر همراهی نکردن همسرم ناراحت بودم.
در بارداری دوم حتی کارای پسر بزرگم رو انجام نمی داد، دستشویی بردن، حمام بردن و... هرچقدر هم حالم بد میشد بازم به کارای خونه نمی رسید، با اینکه بارداری دومم سخت بود، اصلا حمایتم نمی کرد ماه آخر شبها به راحتی با دوستش می رفت بیرون تفریح حتی وقتی زایمان کردم بعد از ۵ روز مادرم رفتن و من دوباره تنها بودم، باز هم آخر شب منو تنها میذاشت.😔
به خودشون گفتم به خاطر همه این رفتارهات الان ناراحتم که باردارم من نیاز به توجه دارم و تو با این کارات هم جسمی، هم روحی به من ضربه زدی و باعث شدی الان که خدا بهم دوباره بچه داده اینطور ناراحت باشم.
ناراحتی ۳ روزه من و يادآوري همه رفتارهاش، باعث شد کمی یه خودش بیاد. یه کوچولو وضع مالیمون بهتر شده بود به برکت وجود ۲ پسر عزیزم، همسرم هم سعی میکرد چیزی کم نذاره برام.
تا ماه ۶ به کسی نگفتم باردارم حتی خانواده خودم، از برخورد همه میترسیدم چون اونا بی تفاوتی همسرم و سختی کشیدن منو دیده بودن.
بلاخره همه فهمیدن و ۹ ماه بارداری من تو کرونا به سختی گذشت تا بچه سوم هم متولد شد، الحمدالله بچه سوم هم روزی معنوی زیادی داشت وهم کار همسرم خیلی بهتر شد.
درسته تو این چند سال که ۳تا زایمان داشتم سختی کشیدم با ۶ بار اسباب کشی با بچه های کوچیک ولی مثل شاهنامه آخر داستان ماهم خوش شد.
بعد از بچه سوم علاقه همسرم به طور معجزه آسایی به من چند برابر شد و از نظر مالی مشکلی نداریم، خدا خودش حواسش به ما بود، بچه سوم خداخواسته بود و فرشته نجات ما شد😍
الان هر سه همبازی هستن و خیلی راضیم که فاصله سنی شون کمه خیلی راحت به کارام می رسم. به امید خدا تصمیم داریم بچه های زیادی داشته باشیم، خدا توفیق بده که بتونیم خوب هم تربیتشون کنیم
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از تبلیغات گسترده ریحون
فروش فوق العاده#کفش_تبریز مستقیم از#تولیدی😍
‼️محاله بیای تو کانال از#ارسال_رایگانش🎁
✅مدل های شیک با#کیفیت👌
✅کفش های طبیِ سبکش😎
✅کلی #رضایت_مشتری🥰
❤️🔥و#قیمت های استثنایی مُتعجب نشی😳
❤️🔥راستی از سایز ۳۵ تا ۴۲ موجوده👇
https://eitaa.com/joinchat/1356071116C01a80f4c93
‼️اگه باور نداری بیا تو کانالمون خودت ببین👆
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
.
❌کفشای میلیونی در#تولیدی_کفش_پانیک
فقط👈 😱 نصف قیمت....😍
💥بی سابقه ترین رضایت مشتری در ایتا💥
⬅️کیفیت تضمینی ⬅️ارسال رایگان
💯کاملا معتبر#مورد_تایید_ایتا👌
اینم لینکش زود عضو بشید تا پاک نشده👇
https://eitaa.com/joinchat/1356071116C01a80f4c93
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۲۵
#تک_فرزندی
#آسیبهای_تک_فرزندی
#قسمت_اول
من یه دختر ۱۵ ساله هستم. پدر و مادر من سنتی ازدواج کردن و بعد از ۲ سال، من بدنیا آمدم. نوه اول خانواده پدری هستم و نوه ۱۵ ام خانواده مادری....
خانواده مادرم پر جمعیت هستن و خانواده پدرم چهار فرزند، پدرم بچه اول خانواده ای پر از مشکلات اجتماعی بود که تمام بار زندگی مادر و خواهرش رو بدوش کشیده، حالا هم به بهونه ی اینکه همیشه یه کاری ازش میخوان، میگه پس من کی برای خودم باشم؟ و به این علت حاضر به آوردن بچه دوم، بعد از ۱۵ سال نیست.
من ۴ ساله بودم که مادرم خیلی دوست داشت من طعم خواهر برادر داشتنو بچشم اما متاسفانه دخالت های خانواده پدریم این اجازه رو نداد، مادرم بسیار آدم مظلومیه و خب نمیتونست از خودش دفاع کنه، پدرمم همیشه وابسته به مامانی بود، هرچی که مادربزرگم میگفت، انجام میداد و خب تلاش هاشون بی نتیجه نموند و تونستن تا ۷ سالگی من دهان مامان بابای منو برای بچه دوم ببندن😐
من ۷ سالم شده بود رفته بودم مدرسه بچه ها وقتی جلسه اولیا مربیان بود خواهر و برادر های کوچیکشونو میاورن و تو حیاط بغلشون میکردن، منم همیشه جلسه اولیا مربیان که بود، یواشکی عروسک میبردم مدرسه و بغلش میکردم میگفتم این خواهر منه اسمش نازنینه 😂
خلاصه که خیلی غصه میخورم که اونا خواهر و برادر دارن، من ندارم. من تازه جمع تفریق که یاد گرفته بودم فقط و فقط با خواهر برادر میفهمیدم😂😂 یعنی مامانم میگفت دوتا شکلات داریم دوتا بهت بدم چقدر میشه از قصد پرت و پلا جواب میدادم که آخرش میرسید به خواهر و برادر که میگفت پنج تا خواهر داری، دو تا دیگه بدنیا بیاد چقدر میشه جواب میدادم 😂😢
کار به جایی رسیده بود که معلما هم به پدر و مادرم سفارش میکردن واسه این یه خواهر برادر بیارید.
بعد معمولا بعضی از بچه هایی که کسی رو نمی شناسن، اون شخص ازشون سوالا ی شخصی کنه، اونا هم زندگی ای رو تعریف میکنن که دوست دارن. منم عمه بابام منو تا حالا ندیده بود و کلا با خانواده ما هم آشنا نبود، تا ازم پرسید چند تا خواهر برادر داری شروع کردم 😂 هرچی رویا و خیال داشتم گفتم.
گفتم من سه تا خواهر بزرگ تر دارم، پنج تا کوچیک تر ما با هم بازی میکنیم وو.........
بعدش که بابامو دیده بود بهش تیکه انداخت که دستگاه جوجه کشی راه انداختی منم چون فهمیدم الان دروغم بر ملا میشه رفتم تو کمد دیواری قایم شدم.
توی همین سن ۷ سالگی بودم که وقتی میرفتیم پارک، میدیدم بچه ها دوچرخه سواری میکنن و هزار ادا اطورار در میارن باهاش، اسکوتر رو اینا دارن و کلی کارای هیجانی میکنن ( البته من دوچرخه داشتما فقط هیچ وقت بادش نمیکردن یه وقت نخورم زمین، منم تکیه اش میدادم به دیوار و فقط تصور میکردم اون کارای هیجانی رو😂
خلاصه که الانم به بابام میگم تو چرا دوچرخه منو باد نمیزدی، میگفت اگر میخوردی زمین سر و کله ات میشکست چی؟😐😂 ولی الانم هنوز معتقدم که اصلا ۹۰ درصدم مصدوم میشدم میارزید البته خداروشکرا.
یادمه خونه داییم بودیم، دختر داییم اسکوترشو میخواست بده دست من بازی کنم منم چون همیشه یه حس ترسی جلومو میگرفت موقع کارای هیجانی، به بهونه اینکه کفشم مناسب نیست😂 از سرم باز میکردم.
یا وقتی میرفتیم پاساژ بچه ها رو میدیدم که هی از پله برقی میرفتن بالا و پایین بعد وقتی داشتیم وارد یه پاساژ با پله برقی میشدیم اینجا دیگه اجازه کارای هیجانی به خودم دادم و میخواستم بدوم برم پایین تند تند که بابا یهو منو گرفت از پشت بعد نمیدونم چی شد ول شدم از دستش که پرت شدم سمت پله اول که موقع فرود آمدن یه آقایی منو گرفت 😂🤦♀از اونجا فوبیا پله برقی برای من ایجاد شده میترسم ازش😏
خب دیگه حالا من شده بودم یه دختر ۹ ساله که کمی از موضوع اطرافش با خبر بود حالا دیگه جلوی خانواده ایستادگی میکردم با گریه و زور، چمیدونم فقط تو مغزم دنبال جواب قانع کننده برای مخالفان فرزندآوری بودم.
خانواده پدریم تمرکزشونو گذاشتن رو من که منو قانع کنند با این جملات: اگر خواهر برادر داشته باشی، سر سفره یه نون بربری ام به تو نمیرسه، عروسکاتو میگیره، دفترتو پاره میکنه 😐 منم کم نمیوردم، میگفتم فدای یک تار موش☺️
👈 ادامه در پست بعدی...
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکی میاد خونتون برنج نذارید جلوش🤦♀
#کلی_غذا_هست که #از_برنج_بالاتره😉
دیشب برا جاریم اینا غذا پختم معرکه☺️
فکر کرد مثل خودشم،که یکم برنج هندی و مرغ ابپز جلو مهمونام بذارم😕
غذارو دید چشاش چارتا شد😳
شوهر و بچش با انگشت میخوردن🤣
#غذاهای_کم_هزینه_جدید_شیک
https://eitaa.com/joinchat/139198864Cc255f799e7
----------------------------------------------------
🔥تبلیغات در مجموعه کانالهای کوثر😍
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
خسته شدی انقدر گاز سابیدی؟؟😩
هربار میخوام گاز و هود تمیز کنم انقدر چربیاش سخت پاک میشه که بیزار میشم😰
✅باورت میشه چدن های گازمو تو ۲ دقیقه برق انداختم😁
فقط خانومایی که میخوان دست به سیاه و سفید نزنن خونه ی تمیز تحویل بگیرن بیان اینجا👇👇
https://eitaa.com/joinchat/139198864Cc255f799e7
------------------------------------------------------
🔥تبلیغات در مجموعه کانالهای کوثر😍
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۲۵
#تک_فرزندی
#آسیبهای_تک_فرزندی
#قسمت_دوم
۱۰ ساله بودم دختر عمم بدنیا آمد و نوه دوم خانواده پدریم بود، عمم خیلی حساس بود بغلم نمیدادش در صورتی که من ۱۰ ساله بودم نوزاد ۳ ماهه خالمو با موفقیت برده بودم حموم😐 یادمه یبار گریه کردم، گفتم خواهر برادر میخوام، از اونجایی که امکان نداشت عمم، دختر عمه مو بده بغلم یه تبصره داشت، عمم بهم گفت در صورتی میدم بغلت که قول بدی تا آخر عمر نگی خواهر برادر😐 منم بهش گفتم منم اصلا دیگه نگاهش نمیکنم.😂
یه شب انقدر رو مغزشون راه رفتم، بابام گفت باشه سال دیگه خواهرت تو بغلته، خلاصه که الان ۱۵ سالمه و منتظرم خواهرم بغلم باشه.😢
اینم بگم همه ی بچه های تک فرزند از زمانی که متوجه فاجعه زندگیشون میشن یه ترس مشترک دارن😢اونم از دست دادن پدر و مادره😐😢😭 بخدا هیچ ظلمی بدتر از این نیست.😔
من به عنوان یک تک فرزند همیشه ترس از تنهایی دارم، از کارای هیجانی میترسم چون هیچ وقت نذاشتن من زمین بخورم. تو رو خدا اینطوری پاستوریزه بار نیارید فرزندان تونو، من الان برای ارتباط برقرار کردن با اجتماع مشکل دارم و بعضیا میگن اتفاقا تک فرزندا اعتماد بنفس بیشتری دادن باید اینو بگم که تا یه سنی آره ولی از اونجا به بعد همش کاذبه همش حبابه، تک فرزند ها یا آدم خودخواهی میشن و یا آدم بی اعتماد بنفس😔😐 تعادل فقط با وجود بچه های دیگه ایجاد میشه.
یادمه من با بقیه بچه ها به مشکل خوردم، مشاور مدرسمون گفتش چون تک فرزند بودی توانایی این که با اخلاق آدم های دیگه کنار بیای و بدونی چطور رفتار کنی نداری😔😒 و بچه هایی که توی خانواده پر جمعیت بدنیا میان اجتماعی ترن و با اخلاقای متفاوت آشنا میشن.👌
حالا هم از خدا و امامان معصوم میخواهم که بابام نظرش عوض بشه و یه خواهر و یه برادر بیارن برام😍البته اینم بگما پدر و مادرم آدمای خوبین فقط زیادی به حرف بقیه گوش میدن.
ان شاءالله بچه های تک فرزند جمعیتشون کم بشه و همه بچه ها طعم خواهر و برادر داشتن رو بچشن😍🤲🤲🤲🤲
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔴فرصت دوباره برای معلمی در۱۴۰۳
آزمــون اســتخــدامی جــذب مــعــلم 😍
جزئیات آزمون ؛ منابع قبولی و شرایط
رو فقط در لینک زیر میتونید ببینید👇
⚡️https://eitaa.com/joinchat/585826589Cd0a274a826
اگر میخوایید معلم بشید روی لینک بالا
بزنیدو بعدگزینه پیوستن رو بزنید☝️🔗
.
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
🔴آقای کاظمی وزیر آموزش و پرورش:
آزمون جــدید برای جذب معلم#بهمن و
#دی_ماه امســـال برگـــزار میگـــردد ✅
جزئیــات تکــمیلی خـبر و شــرایط آزمــون
رو در لینک زیر ببینید👇
https://eitaa.com/joinchat/585826589Cd0a274a826
برنامه جدید مطالعاتی در حال آماده
سازی هست ، جا نمونید 👆⚠️
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#پیام_مخاطبین
📌از جمله مصیبت های ناشی از کم جمعیتی....
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#مقام_معظم_رهبری
✅ خیلی خوب است...
حضرت آقا در دیدارها، چند بار وقتی شنیدند بعضی همسران شهدا ازدواج کردهاند، فرمودند: "ازدواج میکنید، من خوشحال میشوم."
شهید موسوی ناجی، طلبه بود. خانوادهاش را بردیم خدمت آقا. همسر شهید به آقا گفت که «میخواهم با برادرشوهرم ازدواج کنم». آقا فرمودند: «خیلی خوب است».
گفت «میشود شما عقدمان را بخوانید؟» آقا فرمودند «داماد کجاست؟» گفت «همین جا»؛ به عنوان برادر شهید دعوت شده بود. آقا فرمودند «مدتیست به خاطر مشغلهی زیاد، دیگر عقد حضوری نمیخوانم؛ اما برای شما میخوانم». همانجا عقدشان را خواندند.
✍ علی شیرازی
📚 حاج قاسمی که من میشناسم
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
«﷽»
📖 آموزش قرآن در کمترین زمان📖
🔸از مبتدی تا حرفه ای🟢
🔸با اعطای مدرک 📃
🔸زیر نظر اساتید برجسته کشوری👨🏫
لینک کانال⬇️
╔═.☘. ═════════╗
http://eitaa.com/joinchat/1073741843C3f5de7ddfd
╚═════════.☘. ═╝
ایدی ادمین جهت شرکت در کلاس ها🆔
@qurankarim114
┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
قرآن راه گشای زندگی
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
شاهکلید عجیب علامهقاضی برای بازشدن گرهزندگی 🗝
حاج شیخ علامه انصاری لاهیجی از شاگردان مرحوم قاضی میگفت: روزی از ایشان پرسیدم که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بنبست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟ در جواب فرمودند:
«پس از پنج صلوات و آیةالکرسی، در دل خود بسیار این ذکر را بگو. جهت مشاهده ذکر کلیدها رو لمس کن 👇
🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝
🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#پیام_مخاطبین
✅ محاسن چندفرزندی...
#تک_فرزندی
#آسیبهای_تک_فرزندی
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۲۶
#تک_فرزندی
#چند_فرزندی
#آسیبهای_تک_فرزندی
#دوتا_کافی_نیست
چقدر تجربه ی ۶۲۵ آشنا بود برام.
یاد کودکی خودم افتادم که همیشه در حسرت خواهر یا برادر بودم، اون وقت بچهها ی عمه ها و عموها کنار برادر و خواهرهاشون قشنگترین لحظه های کودکی و نوجوانی شون میگذروندن. حتی الانم که ازدواج کردن و خانم و آقایی شدن، بچه هاشون از نعمت عمه و خاله و عمو و دایی برخوردارن.
اما من چی...
یه گونی اسباب بازی و کاسه بشقاب و عروسک های مختلف که خودم براشون جای همه بودم. چشم باز میکردم، مشغول خاله بازی بودم تا شب که بین اونها بیهوش میشدم.
اما چه فایده؟
یه گونی اسباب بازی و عروسک فقط غمی بود روی غمهام که مشخص بشه چقدر تنهام، وگرنه اونهایی که چندتا بچه هستن احتیاج به این حجم از اسباب بازی ندارن که تاریخ مصرف هرکدوم نهایت یک روز بعد تکراری میشه، اونها کنار هم از لحظه هاشون لذت میبرن. بدو بدو میکنند، قایم باشک، لی لی، انواع مسابقه....
اما من همیشه خودم بودم و یه عروسک تو بغل. الحمدلله تبلت و بازی رایانه ای های الانم خبری نبود تهش یه آتاری بود و یه ساعت برنامه کودک بعد از ظهر.
تا اینکه خدا جواب اون همه دعاهای کودکانه ی منو داد و تو ده سالگی صاحب خواهر شدم. البته بیشتر براش مادر بودم تا دوتا خواهر همبازی...
بازم حسرت همبازی کودکی برام موند
تا اینکه تو ۱۸ سالگی خدا یه عروسک واقعی بهم داد بعدم نظر لطف خدا شامل حالم شدو عروسکها شدن ۵تا ...
الان که بازی بچه های خودمو میبینم تعجب میکنم از بازیهای کودکی خودم، گاهی بهشون میگم یه کم بازی نشستنی بکنید، یه کم خاله بازی، من وقتی قد شما بودم صبح تا شب خاله بازی میکردم، اما میگن ما بلد نیستیم.
نهایت بازی نشستنی شون مدلهای مختلف لگو و بازیهای اختراعی خودشون اونم ته تهش ده دقیقه یه ربع، آخرش یکی میگه حوصلم سر رفت، پاشید بریم، همه رو بلند میکنه...
بعدم برای اینکه حوصلشون سر جاش بیاد مفصل همدیگر و سیر کتک میکنن 😬😁 ظاهرش بده ولی باطنش عالیه چون مثل ما تک فرزندها تا یه صدای داد بشنون، یا یکی یکم ناملایم باهاشون حرف بزنه، سریع فشارشون نمیفته و برن زیر سرم برعکس وایمیستن حقشون میگیرن حالا یا با جیغ و داد و گریه یا کاراته رفتن رو سر کله طرف...
وقتی ناراحت هستن میشن مثل دوتا گنجشک باهم جیک جیک میکنن، وقتی شاد هستن همه باهم خوشحالی میکنن...
تولد یکی شون که باشه باهم قرار میذارن و یواشکی براش کاردستی درست میکنند یا نقاشی میکشن، تازگیها پول هاشون رو روهم میذارن و هدیه میخرن، هر چند هنوز کامل عقل رس نشدن و بعد از اولین کل کل میگن هدیه مون پس بده، خودمون خریدیم🤦🏻♀️🤣
تازه کلی هم ناراضی هستن چرا ما دخترخاله و پسرخاله نداریم، چرا خاله ازدواج نمیکنه، بچهها ش دیگه بدردمون نمیخورن، چرا مامان داداش نداری ما دایی داشته باشیم! الان بیاد خونه مون؟ ببرتمون بیرون. تولدمون کادو بده. خوش بحال پسر عمه مون که دایی داره. باهاش بازی میکنن، پسر دایی و دختر دایی داره تو وسطی یار هم میشن.
یه جوری مظلومانه این غم نامه رو میخونن انگار سالهای سال ما اجاق کور بودیم و یدونه بچه ان. انگار نه انگار، پدرشون، همون دایی پسرعمه جان هست و با خود همین جقله ها وسطی بازی می کنه. 😂
خلاصه فقط میتونم دعا کنم بحق این روزهای قشنگ تا میلاد حضرت زهرا سلام الله خدا دامن همه ی مادرهای مسلمان رو به داشتن چندتا جوجه قدونیم قدِ سالم و صالح سبز کنه و هیچ بچه ای تو تنهایی خودش بزرگ نشه.
الهی آمین.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از تبلیغات گسترده منتخب | آموزش تبلیغ
+ زهرا خیلی به این روان نویس ها نیاز دارم
اما هر چی میگردم تو بازار پیدا نمیکنم 😓
- پاک کن دار هم هست ؟
+ اره بابا ! ! معمولی که همه جا هست 🤔
- یه کانال هست تو ایتا خیلی معروفه
تو صنف خودش اولین و بزرگترینه ! ! !
هر چیز نایابی رو که کف بازار
پیدا نمیکنی از اینجا میتونی بخری 🥰
چیز هایی برای اولین بار میبینی
که کرک و پرت میریزه 😳 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1135018178C969fb7b33d
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
اگ از این جامدادی جادار میخوای 😍☝️
اگ روان نویس دفترچه دار میخوای
اگ خودکار پاک کن دار میخوای
هر چیزی که کف بازار نمیتونی پیدا کنی
اینجا به راحتی در دسترسه 😍👇
https://eitaa.com/joinchat/1135018178C969fb7b33d
بزرگترین کانال فانتزی ایتاعه😇
هدایت شده از دوتا کافی نیست
✅ رویای مادری...
زندگی ما اونقدر شیرین بود که اصلا ذره ای حس نمیکردم در شهر دور هستم و یا مستاجر هستیم و درآمد همسرم کمه و فلان ...
بعد از گذشت شش ماه از زندگیمون تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم، پس از یک سال اقدام ما به بچه آوردن که هر دوتامون خیلی بچه دوست داشتیم جواب نگرفتیم کم کم به فکر افتادیم که بریم دکتر دو سال من این دکتر و آن دکتر رفتم و اصلا نتیجه نگرفتیم تا اینکه معلوم شد شوهرم واریکوسل داره و امکان بچه دار شدن ما صفر هست. همسرم خیلی در درمان و دکتر رفتن و قبول کرد جراحی کنه ...
بعد از گذشت سه سال از زندگی مشترکمون همسر جراحی خوب و موفقی داشتن و همه ی دکترها گفتن شما بزودی زود بچه دار میشوید و ما مشتاقانه منتظر بودیم که تلاش هامون جواب بده ولی خبری نشد ...
انواع داروهای گیاهی، ماماهای خانگی و داروهای شیمیایی رو امتحان کردم، باز هم جواب نگرفتم و خبری از بارداری من نبود خیلی تحت فشار بودم از طرف فامیل و اطرافیان و سوال های مکرر در مورد اینکه چرا بچه دار نمیشم و بدتر از همه اینکه فکر میکردم من جلوگیری می کنم و خودمون نمی خوایم که بچه دار بشیم.
در طول این سالها بارها پیش میآمد که دوره های من به تاخیر میافتاد، حتی تا ۲۰ روز ولی از بس ناامید بودم و بی بی چک های متعدد را امتحان کرده بودم، اهمیتی نمی دادم تا اینکه در ششمین سال ازدواجم به دلیل اینکه خیلی در ناحیه کلیه احساس درد می کردم به دکتر مراجعه کردم و از طریق آزمایش خون متوجه شدم که باردار هستم....
نمیتونم حس اون روزم رو بگم از خوشحالی فقط داشتم گریه میکردم و خیلی زود متاسفانه از سر بی تجربگی به همه خبر دادیم و همان روز یک اتفاق خیلی خیلی بد برام افتاد. به دلیل درد خیلی وحشتناک رفتم بیمارستان و بعد از سونو بهم گفتن من خارج از رحم باردارم و وضعیت جنین اصلا خوب نیست، مونده تو لوله و در حال مچاله شدن هست و هر لحظه امکان داره بترکه و خیلی خیلی خطرناکه.
دنیا روی سرم خراب شد اصلاً خوشحالی من به چند روز نکشید یعنی همون روزی که آزمایش دادم معلوم شد که باردار هستم عصر همان روز هم معلوم شد که بارداری من خارج از رحم هست.
من به بیمارستان منتقل شدم و فردای همان روز جراحی شدم و جنین رو خارج کردن خیلی خیلی ناراحت بودم و الان که این حرفها رو مینویسم واقعاً بغض جلوی گلویم را گرفته اون موقع ها همه به من دلداری میدادن و میگفتن خوب خدا رو شکر که یک بار حامله شدی این خیلی خوبه حتما باز هم این اتفاق برای تو خواهد افتاد.
یکسال دکتر نرفتم و منتظر شدم که خودم طبیعی حامله بشم ولی نشدم و دوباره به شوق مادر شدن درمان و دکترهام شروع شد...
علیرغم گذشت چند سال که الان دهمین سال از ازدواج ما است ما هنوز بچه دار نشدیم
من یقین دارم که این امتحان الهی و خواست خداوند است و بلاخره این درمانهای ما جواب خواهد داد ما اصلا ناامید نیستیم یک دل با همسرم زندگی پر از مهر خودمون رو ادامه میدهیم تا انشاالله روزی برسه که ما هم مامان و بابا بشیم....
در طول این سالها بارها و بارها دکتر رفتیم، هزینه کردیم، راه و روش های متفاوتی را طی کردهایم بارها غمگین شدیم و دوباره شروع کردیم.
چندین دوره داروهای سنگین، یکبار ای یو ای و دو بار ای وی اف انتقال جنینم منفی شده و حالا منتظر سومین بار آن هستم، ناامید نیستم و همیشه به خداوند خودم توکل و توسل کرده ام هیچ وقت و هیچ وقت اجازه ندادم که نبود فرزند زندگیمان را سرد کند و وابستگی و علاقه ی ما به همدیگه روز به روز بیشتر می شود.
درست است که تجربه من مثل تجارب دیگر این کانال شاید آخرش با شادی و خوشحالی تمام نشده باشد ولی برای این نوشتم که من هم از نوشتن تجارب زندگیم یک جور دیگر در جهاد فرزندآوری سهیم باشم.
میخواهم بگویم کسانی که میتوانند و سالم هستند و به خواست و اراده ی خداوند به آسانی باردار میشوند چرا نباید بچه بیارن! چرا هم خودشون و خانوادشون را خوشحال نکنند! ترس از مخارج، حرف دیگران، نبود آمادگی جسمی اینها همه در برابر سختی های نداشتن فرزند اصلا چیزی نیست.
در آخر برای همه منتظران فرزند، دعا کنید.
#رویای_مادری
#ناباروری
#التماس_دعا
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
کسی که بلغمی بشه🤔
اول دچار مشکلات گوارشی میشه بعد شکمش بزرگ میشه و هیکلش بهم میخوره ، روز به روز بی انرژیتر میشه و دائما خسته است🥱
همچنین دچار مشکلات جنسی و یبوست خلط پشت حلق و کبد چرب و مشکلات خواب و اعصاب میشه😮💨
https://formafzar.com/form/x5zdd
عزیزانی که این مشکلات رو دارن یا میخوان بدونن مزاج بدنشون چیه روی لینک زیر بزنن فرم مشاوره مزاج شناسی رو پر کنید و مشاوره رایگان دریافت کنید👇👇👇
https://formafzar.com/form/x5zdd
https://formafzar.com/form/x5zdd
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۲۶
#فرزندآوری
#مخالفت_همسر
#بارداری_خداخواسته
#جنایت_سقط_جنین
#دوتا_کافی_نیست
من ۳۸ سالمه، در سن ۲۰ سالگی پسرم به دنیا اومد و خوشحال از این اتفاق با وجود اینکه هیچ تجربه ای نداشتم و پسرم دل درد های شدید داشت ولی روزها و شبهای بیاد ماندی برایم رقم خورد.
بعد از دو سال دوست داشتم دوباره باردار بشم ولی اون موقع همه ی اطرافیانم یک فرزند داشتن خدا بهم توجه ویژه داشت و داره. همسرم راضی نمی شد ولی خداخواسته باردار شدم خیلی اوایل ناراحت بود ولی بعد بدنیا اومدن دخترم، خوشحال شد ولی تاکید کرد که دیگه بچه نمیخوایم.
زندگی خوبی داشتیم، دخترم شش ماهش بود که باز خداخواسته باردار شدم باوجود اینکه جلوگیری هم داشتیم، وقتی شوهرم فهمید خیلی بهم ریخت و گفت باید سقط بشه، دوران بارداری من خیلی سخت و طاقت فرسایی بود.
از حرف مردم و اطرافیان خیلی میترسیدم چون همه هنوز یک فرزند داشتن و همه از من بزرگتر بودن، من هنوز ۲۳ سال داشتم و ۳تا بچه خیلی فاجعه بود براشون.
متاسفانه با این طرز فکر و بد اخلاقی های شوهرم با دلی ناراضی بچه در ۵ هفتگی سقط شد 😭 خیلی افسرده شدم و هیچ وقت خودم رو نمی بخشم و همیشه از درگاه خدا طلب عفو میکردم و میگفتم خدایا دوباره منو توی همچین موقعیتی قرار بده حتی بدتر که نشون بدم توبه کردم و به هیچ وجه اینکار تکرار نمیشه.
بعد از ۷ سال دوباره به شوهرم پیشنهاد دادم و با مخالفت شوهرم روبرو شدم ولی پافشاری کردم تا فقط یک بار دیگه اجازه دادن و دوباره پشیمان شدن و گفتن نمیخواد همین دوتا رو داریم بسه ولی الحمدلله خدا کمکم کرد و باردار شدم و یک پسرم خیلی ناز و خوشکل بدنیا آوردم که شد عشق پدرش و همه ی فامیل عاشقش شدن ولی این ناخواسته نبود من دنبال یه شرایطی بودم که خودم رو به خدا ثابت کنم.
من هنوز توی فکر اون بچه که سقط شد بودم و خودم رو نمی بخشیدم و از خدا میخواستم منو ببخشه و بار دیگه منو امتحان کنه که خدا صدام رو شنید در بدترین شرایط که شوهرم ورشکست شده بود و آه در بساط نداشتم و پسرم هنوز خیلی کوچیک بود و اطرافیانم هم به شدت مخالفت میکردن با بچه زیاد و شوهرم هم اصلا علاقه به بچه ی دیگه نداشت خداخواسته باردار شدم چه بارداری سختی بود ولی من از ته دل شاد بودم که دارم امتحان پس میدم.
اطرافیان دوست و آشنا که فهمیدن مسخره میکردن و میگفتن برو سقطش کن، شوهرم راضی نبود، خودم ضعیف بودم و شرایط از اون سالی که بچه قبلی رو سقط کردم به مراتب سختتر و بدتر بود، حتی دکترم هم رفتم گفت بیا سقط کن، راحت میشی، بچه ت کوچیکه، خودت هم وضع جالبی نداری، ۴تا میخوای چیکار، وضع مملکت خرابه ولی من خوشحال بودم از این وضعیت و جبران گناهم.
خیلی سخت گذشت ولی گذشت بارداری پر خطر، دندون دردهای طاقت فرسا و کمر دردهای خیلی بدی داشتم خدا رو شکر خدا بهم یه دختر داد، جنسم جور شد.
فکر میکنم این همون بچه سقط شده است که دوباره بهم خدا برگردونده. خیلی دوستش دارم، جنس دوست داشتنش فرق میکنه، نمیتونم یه لحظه ازش جدا بشم.
یکم وجدانم راحتتر شده احساس گناهم کمتر شده و الان خداروشکر میکنم که ۴تا فرزند دارم و از خدا میخوام که دیگه هیچ وقت در شرایط سخت قرارم نده و همیشه کنارم باشه،
همیشه فکر میکنم اون لحظه که این گناه رو انحام دادم، خدا کنارم نبود، تنهام گذاشته بودم، سنم کم بود، تنها بودم و بلد نبودم شرایط رو عوض کنم😔.
ان شالله بتونم فرزندان بیشتری تربیت کنم و دوتا دیگه هم به بچه شیعه ها اضافه کنم. تو رو خدا بخاطر حرف مردم بخاطر افکار الکی و سختی های زودگذر، بچه هاتون رو سقط نکنید که خیر دنیا و آخرت توی فرزندآوری و داشتن بچه ی زیاده.
من با وجود مخالفتهای زیاد همسرم ۴تا بچه دارم و الان همسرم میگه بچه ی زیاد خوبه کاش دوتا دیگه هم بیاریم و ۶تا بشن.
دیگه بزرگ شدم و اصلا حرف مردم روم تاثیر نمی گذاره، با بچه ها پخته شدم، صبور شدم و خودم رو به هر شرایطی وفق میدم.
امیدوارم از تجربه من استفاده کنید و هیچ وقت اشتباه منو انجام ندید و برای فرزند آوری اقدام کنید اگر شک دارید، بهش توجه نکنید، اشتباه نکنید که زمان میگذره و دیگه فرصت جبران نیست.
ان شالله خدا دامن همه ی مادران رو سبز کنه و با بچه ی زیاد خونه ها رو گرم و شاد.
امیدوارم فرزندانم سرباز ولایت و امام زمان باشن. یا علی مدد
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075