هدایت شده از دوتا کافی نیست
15.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🚨بدترین کاری که در زندگیم انجام دادم...
👌حق حیات انسان ها، انتخاب خداست نه انتخاب پدرومادرها
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
#زندگی_پس_از_زندگی
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/dotakafinist
https://eitaa.com/dotakafinist
21.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🚨 بشر به چه حدی از استکبار رسیده که تصور میکند خدا اشتباه کرده و او باید اشتباه پاک کن خدا باشد⁉️
🔹خانم سوده مصباح
دبیر هسته ملی نجات جنین
#حق_حیات
#غربالگری
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/dotakafinist
https://eitaa.com/dotakafinist
#پیام_مخاطبین
✅ بچه همبازی می خواد...
#تک_فرزندی
#آسیبهای_تک_فرزندی
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/dotakafinist
https://eitaa.com/dotakafinist
#تجربه_من ۱۱۳۶
#باردار_خداخواسته
#حق_حیات
#رزاقیت_خداوند
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
من ۲۵ ساله هستم. وقتی مادرم من رو باردار میشن، به خاطر وضعیت اقتصادی خیلی بد و اینکه یک خواهر نه ماهه هم داشتم، تصمیم میگیرن منو سقط کنن اما وقتی میرن دکتر، خانم دکتر با اینکه ارمنی بودن قبول نمیکنن و مادرم رو دلداری میدن و میگن بعدا میفهمی چقدر این بچه به دردت میخوره و میگن من دستم رو به خون این بچه آلوده نمیکنم؛ مادرم هم بالاخره با کلی ناراحتی منصرف میشن.
وقتی به دنیا اومدم، بابام پولهایی رو که چشم روشنی آورده بودن میگذارن بانک و من برنده بانک میشم و پول جایزه به کمک شون میاد و بعد هم پا قدم خوبی داشتم و توانستن خانه بخرند. الان هم بعد از گذشت این همه سال مامانم کلی خداروشکر میکنن که من رو سقط نکردن و چقدر حالا همدیگه رو دوست داریم و کمک حال هم هستیم.
منو و خواهرم با هم ۱.۵ سال اختلاف سنی داریم و خب خیلی خوب بود همیشه همراه و همبازی هم بودیم.
۹ سال بعد از من مادرم دوباره باردار میشن این بار قصد داشتن بچه پسر باشه پس نذر میکنن و زیارت عاشورا رو با صد لعن و صد سلام میخونن و بچه هم پسر میشه😊
اون زمان دوره فرزند کمتر زندگی بهتر بود، برای همین بعد از اینکه برادرم به دنیا اومد، لوله هاشون رو بستن ولی حالا خیلی پشیمون هستن. منو برادرم اختلاف سنی مون زیاده اما الان که نوجوان شده خیلی به درد هم دیگه میخوریم و خیلی همدیگه رو دوست داریم.
سالها گذشت تا من وارد دانشگاه شدم، اونجا در کنار درس و با وجود اینکه معدل الف بودم، فعالیت فرهنگی هم داشتم و در انجمن اسلامی دانشگاه فعالیت میکردم
توی این انجمن با دختری دوست شدم که بعدا شد واسطه ازدواجم و من رو به یکی از اقوامشون معرفی کرد و در دوره آشنایی، همراهی کرد و گره های کار رو با صحبت با طرفین باز میکرد و الحمدالله تونستم با همسر عزیزم بالاخره ازدواج کنم
من همسرم رو هدیه ای از طرف امام رضا میدونم چون در بحبوحه خواستگار اومدن و رفتن سه بار دعوت میشدم به مشهد از راه بی گمان؛ هر بار من از امام رضا برای خوشبختی ام دعا میکردم و میگفتم همسری میخوام با فلان معیار و... تا اینکه دفعه آخری که مشرف شدم، نگفتم چه مدل همسری میخوام، گفتم شما برام همسری بفرستید که درکنار اون سعادتمند و خوشبخت میشم و بعد برگشتنم از مشهد در عرض فقط چند هفته من ازدواج کردم.😍
من وقتی ازدواج کردم هم شاغل بودم و هم دانشجو و خیلی برنامه ریزی میکردم و سریع و فرز کارهام رو انجام میدادم تا زندگی ام شلخته نباشه، دوره عقد کوتاهی داشتم.
یکسال بعد از عروسی با شوهرم صحبت کردم که بچه دار شویم و هر بار ایشون میگفتن فعلا زوده و چهار سال دیگه ولی من ناامید نمیشدم و هربار با یک ترفند تشویق به فرزندآوری میکردم تا اینکه یک روز بالاخره گفتن اگه میخواهی بچه دار شویم باید حتما قبلش بریم کربلا، ولی خب همسرم پول نداشتن که بریم.
من توی این مدت پولهام رو جمع کرده بودم که طلا بخرم ولی وقتی این صحبت شد با خودم گفتم همیشه فرصت برای خرید طلا هست اما فرصت برای کربلا رفتن و بچه دار شدن همیشه پیش نمیاد برای همین پولهام رو دادم و ثبت نام کردیم برای کربلا و چه سفری بود یک سفر بهاری و سال تحویل در جوار امام حسین علیه السلام 🥰
بعد از برگشتن مون از کربلا اقدام کردیم اما نشد من ناراحت شدم و به شوهرم گفتم چون هی گفتید نه فعلا نمیخوام نمیخوام خدا هم میگن الان من نمیخوام و باید استغفار کنیم. شوهرم هم بنده خدا شروع کردن به استغفار و من باردار شدم.
از ابتدای بارداریم تدابیر طب اسلامی رو رعایت میکردم برای همین بارداری خیلی خیلی راحتی داشتم و بچه ام هیچ مشکلی نداشت و من تا دو هفته قبل از زایمانم همچنان سرکار هم میرفتم.
برای زایمانم هم تدابیر زایمان آسان رو رعایت کردم و یک زایمان طبیعی بسیار راحتی رو تجربه کردم البته وزن بچه ام کم بود، چون دوهفته زودتر از موعد زایمان شد ولی خداروشکر الان که دو ماهه شده یه دختر کوچولوی ناز تپلی شده.
از شما ها هم میخوام حتما در کنار تحت نظر بودن پزشکان شیمیایی، حتما تدابیر طب اسلامی رو هم رعایت کنید تا اذیت نشید و ذوق داشته باشید که دوباره و زود بچه دار بشین.
من خواهرم طبیب هستن و خیلی بهم کمک کردن، به صورت رایگان هم می تونن بهتون مشاوره بدن اگه خواستید.
خانمهای اصفهانی هم در صورت نیاز به قابله اسلامی من خانم زهرا آقاجانی رو بهتون معرفی میکنم، بسیار مومن و حاذق هستن؛ حتی زایمان در منزل هم انجام میدن🤩
و سونگرافیست درجه یک هم خانم دکتر حاجی احمدی از سونوگرافی آدینه سبز رو معرفی میکنم بسیار مومن و خوش برخورد و متخصص
فعلا هم در ۹ ماه مرخصی زایمان به سر میبرم و مشغول بچه داری؛ ان شالله هرکس دلش بچه میخواد خدا به زودی فرزندان سالم و صالح قسمتشون کنه🌷
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/dotakafinist
#تجربه_من ۱۱۳۷
#فرزندآوری
#بارداری_خداخواسته
#رزاقیت_خداوند
#عقیم_سازی
#حق_حیات
#کنترل_جمعیت
بنده متولد سال ۷۰ هستم. مادرم چون همه بچه هاشون شیر به شیر به دنیا اومده بود یعنی ۶۸، ۶۹، ۷۰ با همین دلیل فعلا بچه نمیخواستن یعنی به گفته خودشون اصلا نمیخواستن، خلاصه lud میذارن تا مجددا حامله نشن، چون قرص هم بهشون نمی ساخته و حالت تهوع می گرفتن.
بعد از یه مدت این روش جلوگیری هم برای مادرم دچار ضرر و زیان هایی میشه و دستگاه رو درمیارن.
مادرم سال ۷۴ خداخواسته مجدد باردار میشن، پدرم میگن بچه رو باید سقط کنی، مادرم مخالفت میکنن، با هم یه مطبی میرن، دکتر به هردوشون میگن آمپول بزن بچه سقط که نمیشه، ناقص به دنیا میاد چون بزرگ شده... برمیگردن خونه
مامانم میگفت صبح که بابات رفت سر کار، بعد چند ساعت در زدن، رفتم درو باز کردم دیدم باباته🥺 بابات دستشو پیچونده بود به کلاه که من نبینم. اومد خونه بهم گفت بچه رو سقط نکن. این نتیجه کار بابام بود که خداروشکرررر زود متوجه شد.
چاقو یه جوری سرکارش افتاده بود رو دستش، دکتر گفته بود کم مونده بود قطع عضو بشن.
خلاصه خواهر کوچیکه ما سال ۷۵ به دنیا میاد ولی چون دیگه بچه نمیخواستن مادرم لوله هاشو میبندن.
میگفتن تو بیمارستان که فهمیدن چهارمین بچه ام بود، گفتن خودتم نخوای ما میبندیم درحالی که به گفته مامانم اون موقع ۲۶ سال شون بوده...
بعد از به دنیا اومدن خواهرم، خیر برکت زیادی تو خونه مون میاد. مامانم میگفت بابات هرموقع از بیرون میومد یه چیزی براش میخرید.
الان خواهر کوچیکم خودش بچه داره.
منم ۴تا بچه دارم. مامانم میگه دیگه بسه ۲تا دختر داری، ۲تا پسر بهشون نمیگم، بازم دلم بچه میخواد چون از واکنش ها میترسم.
بعضی وقتا دلم میخواد ۹ماه بارداریم رو کسی از اطرافیان بخاطر سرزنش ها ندونن، خواهش میکنم به کسی کار نداشته باشید، اون بنده خدایی که بچه داری میکنه، سوای از مشکلات اقتصادی، حرف مردم بیشتر اذیت میکنه.
مادر من یه اشتباه دیگه ام که تو زندگیش کرد، دوره هاشون خیلی شدید بود، اونم بخاطر بستن لوله هاشون بود تو سن پایین، بعد هم زودتر از یائسگی، آمپول زدن دیگه عادت نشدن، از اون موقع مشکلات زیادی گریبان شون رو گرفته که یکیش پوکی استخوان شدید که دکتر گفتن باید پاهاشون رو عمل کنن ولی هنوز انجام ندادن چون از عمل میترسن. براشون دعا کنید.
درپایان ممنون از کانال خوبتون
از تجربیات دوستان استفاده میکنم.
برای همه تون آرزوی سلامتی و تندرستی میکنم.
تعجیل درفرج آقا صاحب الزمان صلوات
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/dotakafinist
https://eitaa.com/dotakafinist
10.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
✅ زندگی پس از زندگی، جان چند نوزاد را نجات داد؟!
#حق_حیات
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/dotakafinist
https://eitaa.com/dotakafinist
#تجربه_من ۱۱۶۵
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#سختیهای_زندگی
#توکل_و_توسل
#حق_حیات
سال ۹۸ وقتی ۱۹سالم بود با همسرم که ۲۱ ساله بودن به واسطه خانواده ها آشنا شدیم و بعد از چهل روز از آشناییمون عقد کردیم و بعد از یک سال رفتیم سر خونه زندگیمون...
چند ماه بعد در سال ۹۹ برای بارداری اقدام کردم اما جوابی نگرفتم به همین دلیل هم رفتم دکتر خانم دکتر سونو و آزمایش نوشتن و بعد از دیدن آزمایشا و سونو در کمال ناباوری گفتن خانم تخمدان هات از کار افتاده و شاید با دوا دکتری و کلی داروی هورمونی بتونیم چندتا تخمک سالم برای جدا سازی ازت بگیریم.
کلی داروی هورمونی و دوتا آمپول بهم دادن و من هم آمپول هارو استفاده کردم اما حرفای دکتر و تندی کلامش امیدم رو از بین برده بود و هیچ امیدی نداشتم.
سه هفته بعدش خواهرم و همسرش به همراه نینی کوچولوشون اومدن خونه ما و متوجه شد من مدام حالت تهوع دارم و مشکوک شد و بهم گفت بارداری و منی که از دنیا نامید بودم گفتم نه تاثیر دارو های هورمونیه ولی خواهرم کاملا تاکید داشت که باردارم و میگفت پا قدم زهرا سادات هست.
رفت بیبی چک گرفت و به زور منو مجبور کرد استفاده کنم و بله متوجه شدم باردارم اونم دقیقا روز تولد همسرم که به قول خودش بهترین کادوی دنیا بود که بهش دادم.
همون شب همسرم مصرانه منو برد آزمایشگاه و نشست پشت در تا جواب بیاد و بعد از گرفت جواب مثبت راه افتاد سمت سونو گرافی، دکتری که سونو گرفت، همون دکتر قبلی بود که ازم سونو گرفته بود و بعد از چند دقیقه دکتر دستگاه از دستش افتاد و بلند شد و ایستاد و گفت خانم این چیه؟
من که از ترس بی جون بودم گفتم شما دکتری به من میگی چیه دکتر دوباره دستگاهو گذاشت رو شکمم و گفت پناه بر خدا خانم شما دوماهه بارداری و بچه قلب داره شوهرم همون جا گفت این معجزه امام حسینه نذر کردم اگه بچه دار بشیم اسمشو حسین یا رقیه بذارم. دکتر قشنگ داشت گریه میکرد میگفت خودم سونوتو انجام دادم هیچی نبود الان یه بچه با ضربات قلب داری...
خلاصه دختر گلم رقیه خاتون سال ۱۴۰۰ به دنیا اومد و من اصلا جلوگیری نکردم از ترس حرفای همون دکتر که شاید معجزه ای دیگه برام اتفاق نیوفته. گذشت و وقتی دخترم یک سال و هفت ماهه شد ما متوجه شدیم مادر بزرگ همسرم سرطان دارن و من برای اطمینان ایشونو بردم بیمارستان و یک شب کنارشون موندم.
خدابیامرزت شون از سادات بودن و همون شب به من گفتم انشاالله خدا بهت یه پسر بده که همراه دخترت باشه و بله یک ماه و نیم بعد من با شیرینی رفتم پیشش و بهش گفتم که باردارم روحش شاد باشه همیشه میگفتن این پسر پسر منه و سال ۱۴۰۲ روز تولد همسرم گل پسرم هم به دنیا اومد و این شد دومین کادوی تولد خوبی که به همسرم دادم😁
من بعد از پسرم هم اصلا جلوگیری نکردم و اسفند سال ۱۴۰۳ متوجه شدم باردارم و ۲۴ اسفند رفتم سونو قلب کوچولوش تشکیل شده بود. صداش واضح واضح بود اما متاسفانه استراحت مطلق شدم. ۲۷ اسفند برای چک کردن قلبش دوباره با مادر شوهرم رفتم سونو که دکتر گفتن قلبش از کار افتاده و برای تایید فرستادنم پیش یه سونوگراف دیگه که ایشونم تایید کردن و منو فرستادن زایشگاه.
اونجا بهم گفتن گرمی بخورم تا طبیعی سقط بشه وقتی از در زایشگاه اومدم بیرون دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم و سرم گیج رفت و زدم زیر گریه مادرشوهرم برای دلجویی از من میگفت تن اون دوتات سالم اینقدر ناراحت نکن. این اتفاق کار خدا بود، حکمتی داشته، انشاالله یکی دیگه قسمتت میشه. خواهر شوهرامم هر کدوم به شکلی بهم دلداری میدادن ولی دلم آرامش نداشت. صدای قلبش هنوز توی گوشم بود.
همسرم هم خیلی دلداریم میده و به شوخی میگه بابا چته من هنوز سالمم تا شیش تا بچه نیاریم، بی خیال نمیشم ولی دردش هنوز توی قلبمه و فکر نکنم بتونم هرگز فراموشش کنم.
انشاالله که خدا بازم منو لایق مادری بدونه و نعمتشو قسمتم کنه، دکترم گفت اصلا نیازی به شیش ماه صبر کردن و این حرفا نیست و میتونی بلافاصله باردار بشی، منم اصلا جلوگیری نکردم و دلم روشنه فقط نمیدونم اونایی که به هر دلیلی میرن بچه سالم و زنده شونو سقط میکنن خدا چقدر ازشون رو برگردونده که قلبشون طاقت میاره و میتونن تحمل کنن این اتفاق رو، نمیدونم اونا هم شب خوابشو میبینن یا صداشو میشنون یا عذاب وجدان دارن اصلا یا نه ولی از خدا میخوام به قلب هر کسی که میخواد این گناه نابخشودنی رو مرتکب بشه، نیم نگاهی بکنه و سختی قلبشونو از بین ببره تا بتونن صدای اون بچه بی پناه رو بشنون و پشیمون بشن و بچشونو نجات بدن.
انشاالله هر کسی منتظره بچه ست خدا دامنشو سبز کنه به حق امام رضا تو این شبای پر برکت خدا برکتشو نصیبشون کنه.
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/dotakafinist
https://eitaa.com/dotakafinist
#پیام_مخاطبین
من سال ۹۲ ازدواج کردم. با شوهرم فامیل دور بودیم. تو یه دوره ای که همسرم دانشجو بودن، منم پشت کنکوری از هم خوش مون اومد و با مشکلات فراوان که زیاده بخوام بگم عقد کردیم ولی بازم مشکل داشتیم البته خانواده هامون مشکل داشتن...
تو رفت آمد های بعد از عقد که یک سالی هم میگذشت دیدم دوره ماهیانه ام عقب افتاد😐 ولی خوب مطمئن بودم که هنوز باردار نمیشم،همین جوری با دوستم برا خنده 😄گفتم بذار یه تست بارداری بگیرم که زدم و مثبت بود.🙈اونم توی عقد با خانواده هایی که هر روز تصمیم جدایی مارو داشتن😱
خلاصه به مامانم گفتم بنده خدا دست پاچه شد به شوهرم زنگ زدم اومد سریع بردم دکتر زنان، گفت برو آزمایش بده، دادم و مثبت بود.
با اینکه دنیا رو سرم خراب شد ولی با حرف های خوب دکترم بچه رو نگه داشتم و البته با دلگرمی شوهرم، یک ماه بعد عروسی کردم.
بعد از زایمان چون هفت ماه از ازدواجم میگذشت گفتم به همه بچه ام🤱 هفت ماهه بدنیا اومد خلاصه خدا بهم کمک کرد پسر گلم الان حدود سیزده سالشه بعد اون دخترم بدنیا اومد که الان هفت سالشه...
الآنم شکر خدا🤲 باردارم با اینکه ناخواسته بود و خیلی غر زدم😩 بخاطرش، ولی خدا رو شکر میکنم و اینکه قبل تولد پسرم زیر صفر بودیم از نظر مالی ولی با رزق بچه ها الان از مال دنیا واقعا بی نیازم. پس همیشه توکلتون به خدا باشه 🌹🌹
#باردار_خداخواسته
#رزاقیت_خداوند
#حق_حیات
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/dotakafinist
https://eitaa.com/dotakafinist
4.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حجت_الاسلام_قاسمیان
🚨جنایت سقط جنین، آمار و ارقام...
#جنایت_سقط_جنین
#رزاقیت_خداوند
#حق_حیات
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/dotakafinist
https://eitaa.com/dotakafinist
5.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دکتر_مروتی
📌تا حالا از این زاویه به اسقاط جنین، فکر کرده بودین؟!
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/dotakafinist
https://eitaa.com/dotakafinist
.
✅ حفظ یک محب...
امام سجاد علیه السلام میفرماید روز عاشورا، پدرم را دیدم که به دشمن حمله میکرد و آنها را میکشت ولی در آن درگیری، بعضی از افراد دشمن را با این که زیر شمشیر او قرار میگرفتند، رها میکرد و نمیکشت.
در دلیل آن فرمودند:
آن افراد در نسلشان شخصی که ما اهل بیت را دوست بدارد وجود داشت و پدرم برای حفظ آن محبِ ما، این شخص را نمیکشت....
📚معالی السبطین، ج ٢، ص ۶۹۱
👈 در ایران، سالانه حدود ۳۵۰ هزار جنین که شیعه و محب اهل بیت هستند، سقط می شوند. با قتل هر جنین، نسلی از شیعیان از حق حیات محروم خواهند شد.
#حتی_یک_محب
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
4_5963223488159286923.mp3
زمان:
حجم:
1.7M
#حجت_الاسلام_حسینی_یمین
🚨سقط جنین از اولین روز انعقاد نطفه حرام است.
#جنایت_سقط_جنین
#رزاقیت_خداوند
#حق_حیات
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075