ابرها از خجالت آب شدند
خانهها، خانهها خراب شدند
فصل کوچ آمد و پرستوها
باز «آوارگان» خطاب شدند
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین
#رفح
@fatemeh_arefnejad
📨 به همهٔ آنها که در طرف درست تاریخ ایستادهاند
دور از نگاه تنگنظرها کنار هم
همدرد، در شلوغ خبرها کنار هم
از شرق و غرب پل زده و ایستادهایم
در سنگلاخ خوف و خطرها کنار هم
ما دیدهایم زخم زبانها در این مصاف
ما خوردهایم خون جگرها کنار هم
یک جبههاند پیش غرور تفنگ و تیر
گنجشکها و شانهبهسرها کنار هم
آنسو نشسته مویهکنان جمع مادران
اینسو شکسته بغض پدرها کنار هم
دلگرمی همیم که رد میشویم زود
از سردسیرِ کوهوکمرها کنار هم
پرشور میشوند صداهای متحد
پررنگ میشوند اثرها کنار هم
تنها، حریف تلخی این قصه نیستیم
باید که دانه دانه شکرها کنار هم…
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین
📝متن نامهٔ حضرت آیتالله خامنهای به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاههای ایالات متحده آمریکا را از اینجا بخوانید.
@fatemeh_arefnejad
زیر نور چراغی که در آینده است.pdf
1.67M
📙 یادداشت شاعر، نویسنده و پژوهشگر ادبی، جناب آقای علیرضا سمیعی، بر کتاب #شبانماه سرودهٔ فاطمه عارفنژاد
| زیر نور چراغی که در آینده است |
#شهرستان_ادب
#مجموعه_غزل
@fatemeh_arefnejad
هدایت شده از «آمین» آثار میلاد عرفان پور
بداههشعری نوشتم برای واقعه خونین امروز
در بازار النصیرات غزه
درد دلیست با خواهر شاعرم فاطمه عارف نژاد که با دهها سرودهی نابش در این ماهها کنار غزه بودهست:
چه با خودم می برم؟ داغ
چقدر داغ است بازار
رسیده جان بر لب ای زخم
تو بر دلم دست مگذار
بأیِّ ذَنبٍ... فروریخت؟
به ناگهان، قلب مادر
بأیِّ ذنبٍ... به خون خفت؟
عروسکی زیر آوار
ببین چه بازار گرمیست
که نقد جان میفروشند
بهشت شد خونبهاتان
(فرشتهای میزند جار)
رسیده گویا در این داغ
زمانِ بیصبری صبر
چرا تسلا ندادند؟
به مادران عزادار
نپرس، از کودکان هیچ
که وای... خاموش... خاموش...
نپرس از کشتگان هیچ
که آه...بسیار بسیار...
بیا و تیغی برقصان
به گرمی انتقامی
که گریه غم را نشوید
اگرچه رگبار رگبار
میلاد عرفان پور
۱۹ خرداد ۱۴٠۳
@erfanpoor
دیدی هیاهو ختم شد آخر به خاکستر؟
دیدی نشستم در شب محشر به خاکستر؟
تبعید شد یک شادی دیگر به آینده
تبدیل شد یک خانهٔ دیگر به خاکستر
پروانهها از زنده ماندن شرمگین بودند
وقتی بدل شد گیسوی دختر به خاکستر
ای گل! نسیم از صبح دنبال تو میگردد
خیمه به خیمه… آه… خاکستر به خاکستر
سجادهام آتش گرفته، تا قیام بعد
هنگام سجده میگذارم سر به خاکستر
تا کی از آوار دلم ققنوس برخیزد
زل میزنم با چشمهای تر به خاکستر
آغاز یک معماری تازهست ویرانه
با من «هوالحی»ای بگو… بنگر به خاکستر
#فاطمه_عارفنژاد
#اردوگاه_النصیرات
#فلسطین
@fatemeh_arefnejad
هدایت شده از ادبیات مقاومت و پایداری
#با_کاروان_حسینی
#خروج_کاروان_از_مکه
#غزل
🔹خطبۀ شمشیر🔹
چه دنیای بدی! انگار کفران پیش رو باشد
و بیپرواترین دوران عصیان پیش رو باشد
کران تا بیکران هر سمتوسویی آسمان ابریست
گمانم قدر یک تاریخ، باران پیش رو باشد
هوا بوی جدایی میدهد در موسم دیدار
زبانم لال، شاید روز هجران پیش رو باشد
و شاید وعدهٔ ذبحی که حرفش بود در قرآن
و شاید موعد رفتن به میدان پیش رو باشد
و شاید لابهلای خون و خاکستر سر نیزه
رها در باد گیسویی پریشان پیش رو باشد
مشخص بود از غمخطبهاش در سرزمین وحی
که باید خطبهٔ شمشیر بران پیش رو باشد
کسی که نام او ناجی نوح و کشتیاش بوده
مگر بیمی از این دارد که طوفان پیش رو باشد؟
کسی که عهد ابراهیم را بر دوش خود دارد
دلش میخواهد آخر عید قربان پیش رو باشد...
📝 #فاطمه_عارفنژاد
✅ @Sheremoghavemat
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موزیکویدئوی #زنگ_حساب
کاری از معاونت فرهنگی نیروی هوافضای سپاه
اجرا: گروه معراج تهران
شاعر: فاطمه عارفنژاد
آهنگساز: سیدصادق آتشی
تنظیم و میکس و مسترینگ: امیر جمالفرد
نوازنده گیتار الکتریک: کیان دارات
#غزه
#فلسطین
@fatemeh_arefnejad
▶️ پخش زندهٔ برنامهٔ #اقالیم_شعر
نقد کتاب #شبانماه اثر فاطمه عارفنژاد
یکشنبه
۳ تیرماه ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
@fatemeh_arefnejad