eitaa logo
فِي الحِکمَة
955 دنبال‌کننده
54 عکس
11 ویدیو
100 فایل
ملخّص و زبده نظريات و ملزومات مباني در ساحتهاي الهي و طاغوتي به انضمام مطالب گوناگونِ مستفاد از منابع مستند. وجود شريعت بي حقيقت و اقامت حقيقت بي شريعت محال ميباشد. نشر بدون درج منبع بقصد "تقرّب" در صورت "توانايي تبيين"،مجزي بل منجّز است. @Mohammadds
مشاهده در ایتا
دانلود
حکایت دیدار علامه سید #کاظم_عصار و عارف کامل آقا #سید_احمد_کربلائی، به نقل مرحوم علامه کرباسچیان. 🆔 @felhekmat
💠 نه تنها مقدمه، بلکه لازمه ي است: تا دنیایی بر وفق دستور مطهره حاصل نشود، رخ ندهد و تا تقوای قلبی حاصل نشود، سری حقیقی پیدا نشود. و تمام مقدمه این مرتبه است، و آن است. 🔹شخص و طالب حق باید خود را از و بعضی از و بعضی مبرا کند تا برای او ممکن شود، چرا که بعضی از ازت طایفه را عقیده بر آنست که علم و عمل ظاهری قالبی حشو است و برای جهال عوام است و کسانی که اهل سر و حقیقتند و اصحاب قلوبند و ارباب سابقه حسنی هستند احتیاج به این اعمال ندارند و اعمال قالبیه برای حصول حقایق قلبیه و وصول به مقصد است و چون سالک به مقصد خود رسید، پرداختن به مقدمات، تبعید است و اشتغال به کثرات حجاب است. 🔹طایفه دوم در مقابل این دسته قیام نمودند و در جانب تفریط افتادند و انکار کلیه مقدمات معنویه و اسرار الهیه را نمودند و جز محض ظاهر و صورت و قشر، دیگر امور را بکلی منکر شدند و به تخیلات و اوهام نسبت دادند. و بین این دو طایفه کشمکش و مجادله و مخاصمه بوده و هر یک دیگری را بر خلاف شریعت می دانستند و حق آنست که هر دو طایفه قدری از حق تجاوز نموند و افراط و تفریط کردند... . 🔹بالجمله از ، من حیث لا یشعرون، دم میزنند و از و از هر دو اینها به طریق تقیید بری هستند (جمع ظاهر و باطنند). 📚تلخيص از کتاب ره 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
زیارت عاشورا(1).pdf
70.6K
💎 💎 💠تصحیح استاد احمد عابدی💠 بر اساس نسخ خطی کامل الزیارات و مصباح المتهجد و ... استاد می فرمایند اگر شده در طول عمرتان یک بار زیارت عاشورا را به این سبک بخوانید 🆔 @Ahmad_aabedi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تمسک به کشف تام و شريعت ختمي(ص)واجب و اقتدا به شريعت ديگر انبيا فقهي و سلوکي است،چه رسد اغتنا به بعضي سلاک در ابتداي سلوک. لذا کلامي زيبا ولي ، عرفان و برهان است. 🆔 @felhekmat
💢گروه فِي الحِکمَة 🆔http://eitaa.com/joinchat/4043112461Cd441373875 🔸مخصوص مباحث فلسفي و عرفاني و همچنين تبادل اطلاعات بين اعضا.
🔹ماجراي خواندني ملاعبداللّه و ع (1). 🆔 @felhekmat 👇👇ادامه دارد👇👇
🔹ماجراي خواندني ملاعبداللّه و ع (2)؛پايان. 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠توضيح اسماء جماليه و جلاليه در علم عرفان نظري و علم عرفان عملي: 🔸علم عرفان نظري: 1⃣جمال: اسمائي
💠 : 🔰أقول: بياني بود که ذکرش گذشت فراجع. اکنون در بيان فرمايش سلام اللّه عليها بر سبيل ايجاز اشاره اي تقديم عزاداران ميشود و آن اينکه اما چشم خدابين لازم است تا مستور و کامن را ببيند، قوله سبحانه: (( ))؛آري چشمي ديگر بايد تا در متن عسر، يسر را به مشاهده نشيند. امر خداي دان همه مقبول و ناقبول مِن رحمةٍ بَدا و إلي ما بَدا يعول... 🔸پس: 1⃣متن بلاياي کربلا به حيثيت اطلاقيه جميل هستند و نه به حيثيت تعليليه لذا نياز به واسطه در عروض يا ثبوت (مثل اينکه گفته شود چون شهدا به لقاي حق رسيدند پس کربلا زيباست!) براي جميل شدن ندارند، بلکه به عينه براي اهلش جميل هستند. به اين ترتيب زيبايي کربلا ربطي به وصول شهدا به مقامات فوق تصور ندارد(که اين حرفي است کودکانه گرچه من وجه غلط هم نيست)بلکه در شمشير و نيزه خوردن زيبايي نهفته است و همين جراحات و مصائب بعينه جميل هستند، که جمال در جلال کامن است، گرچه کور نميفهمد و نميبيند. 2⃣اگر يزيدي مشربان به طعنه و کنايه گفتند اينهمه حزن و گريه بر حسين(ع) شما را افسرده کرده. ميتواني در جواب اقتدا به عمه ي سادات کني و بگويي اين و حزن بعينه تازگي و شعف و طهارت است، نه آنکّه تو پنداشتي. 3⃣آنکه فقط در بلا جمال را مشاهده و دريافت کند مرتبه ي سلوکي اش ناقص و يک چشمش هنوز کور است(تمام آنچه از شوق و شعف مولوي و سيد هاشم حداد و آيت اللّه قاضي رحمهم اللّه نقل شده تماما مربوط به اوائل سلوکشان است چه اينکه به حکم اتحاد عاشق و معشوق آيت اللّه قاضي به مرض عطش از دنيا رفت و در اواخر عمر شريفِ ظاهري اش به مجردِ ديدن آب، بر مولا و مقتدايش امام حسين ع حزنا ميگريست و هيچ آرام نداشت). 4⃣مسجونين در عالم الابدان گرچه بگريند و بر سرو سينه زنند اما محزونين حقيقي فقط مقيمين و بلکه متمکنين عالم الارواح و فوق آنند که اقرح جفوننا در حقشان صدق ميکند. گرچه حسين جان (ع) رحمت واسعه است و مادرش[م] سلام اللّه عليها گريه کنندگان را روز محشر مثل مرغي که دانه جمع ميکند گلچين خواهد کرد. س 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠 #ما_رأيت_إلا_الجميلا : 🔰أقول: #عينيت_اسماء_جمال_و_جلال بياني بود که ذکرش گذشت فراجع. اکنون در بي
💠 ( ) در کتاب عمده دليل نزول بر اکابر الهي (انبياء و سپس اوليا و سپس پايين تر و پايين تر) را در دو امر کلي خلاصه ميکند: 1⃣وسعت عين ثابت اکابر. 2⃣کمال عدل اعتدالي. 🔸بيان ذلک: 1⃣وسعت اکابر: وسعت عين ثابت که مصداق تام و بلکه اتم اسماي الهي است، موجب ميشود تا حسب رتبه و وسعت عين ثابتش قبول کند هر خوبي و ضد نسبي همان خوبي را. به اين بيان که حسب رتبه اش جامع بين اِسمهاي جمالي و جلالي حق است. لذا حظش از بلايا(اسمهاي جلالي) به همان اندازه که از منايا(اسمهاي جمالي) بالاست، بالا ميرود. پس هر قدر مرتبه اش بالاتر باشد وسعت عين ثابتش بيشتر است و هر چه وسعت عين ثابتش بيشتر باشد بلاياي بيشتري بر وي نازل خواهد شد. 2⃣کمال اعتدالي: کمال عدل اعتدالي به اين است که بين و اعتدال ايجاد کند. به اين بيان که به همان اندازه اي که اکابر داراي درجات عاليه اخروي (منايا) هستند بايد در دنيا مورد انواع بلايا قرار گيرند. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠 #سرّ_بلايا_و_محن: #شيخ_کبير( #قونوي) در کتاب #نفحات_الهيه عمده دليل نزول #بلايا بر اکابر الهي (ان
🔰أقول: از انضمام قاعده شريف عرفاني به ما سبق، ميتوان کلمه ي مبين را در کريمه ي:((إن هذا لهو البلاء المبين)) مربوط به مبتلي دانست. به اين ترتيب چون فيه کل شي و لابشرط از جميع مراتب است لذا با مبتلا شدنش رقم ميخورد. پس موجب و استجلا در وي خواهد بود به اين ترتيب که حق متعال اسمهاي جلالي خويش را در وي مشاهده ميکند. و اينچنين موجب قرب فرد به حق و همچنين مشاهده خلق مر حق را ميشود(لذا سالار شهيدان به بالا گرفتن حرب هشٌ بشٌ بسامٌ). فثبت من التوطئة السابقة اين که چون حضرت ختمي(ص) مظهر اتم و (به اصطلاح عرفان) است پس به اقتضاي حبيب بودن و مظهر اتم بودن بايد بيش از همه مبتلي به اشد بلايا باشد. لذا فرمود:((ما اوذي نبي بمثل ما اوذيت)). حضرت ابراهيم(ع) است و حضرتش (ص) لذا در روايت هست که ع آرزو داشت تا به دست خودش فرزندش را ذبح نمايد اما حق متعال (ع) را جانشين وي قرار داد و به اين ترتيب حبيب اللّه مصيبت زده و داغدار فرزندش شد. فإن ابنت هذا لک، فليتامل في التجلي التام في ((فصلّ لربّک و انحر))... قلم را تاب اظهار بيش از اين نيست. آري سيد و که سرّ جميع انبياست، سپر بلاي انبيا و جميع اهل عالم گشته و به اين ترتيب حبّ حضرتش موجب رجوع هر محبّي به رحمت الهي ميگردد؛فليتامل و يغتنم. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔰أقول: از انضمام قاعده شريف عرفاني #کل_شي_فيه_کل_شي به ما سبق، ميتوان کلمه ي مبين را در کريمه ي:((إ
💠 : در مقام بيان اين به بيان فلسفي ميتوان گفت؛ چون وجود بسيط است نه خليط داخلي دارد و نه ضميم خارجي. لذا هر ذره اي با خود لشگري از تمامي اسماء و صفات را به همراه خواهد داشت. و در هر شي و ذره اي حقيقت همه اشيا (اسماء) به نحو اندماجي موجود است. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
کتاب مذکور ترجمه ي مشاهدات عرفاني و فيوضات ربّاني بر نويسنده به برهان، در لباس الفاظ است. که به اقتض
💠عالم است: 🔹 عيسوی مشرب است، چون خود به زنده شده و ديگران را به آن زنده می کند. علم ارواح است چنانکه آب حيات اجساد،از اين روی علم وقتی در عالم تجسد پيدا می کند در خواب به صورت آب در می آيد. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 : هرکه خواند پنج سوره پنج وقت هرچه خواهی گو بیابی غیر رنج صبح: «یس»، ظهر: «عمّ»، عصر: «فتح» «واقعه» مغرب، عشا «الملک» گنج 🔹سوره یس بعد از نماز صبح، سوره عمّ یتسائلون بعد از نماز ظهر، سوره إنا فتحنا بعد از نماز عصر، سوره واقعه بعد از نماز مغرب، سوره ملک بعد از نماز عشاء. 🔹این دستور را مرحوم (ره) در اجازه کبیره خود به نقل از استادشان آیة الله شیخ موسی کرمانشاهی جهت آورده اند، و در کرامات مرعشیه به نقل از حضرت ولی عصر عج در ضمن داستان تشرف نقل شده، اما گویا در اثر سهو، به جای سوره فتح، سوره نوح، [و در وصیت نامه آیة الله مرعشی به جای فتح، سوره عصر] ذکر شده است). 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔸کم فهمي ميرزا مهدي اصفهاني،علت مخالفت وي و راه اندازي مکتب تفکيک عليه اهل معرفت است،و کم فهمي امري
💠میرزا مهدی اصفهانی، شيخيه و نصيريه: 🔹 بنياد اصلی نظريه وجود و خلقت در مکتب ميرزا مهدي اصفهاني بر استوار است. 🔸 ريشه اصلی اش به روايات اهل سنت می رسد. بعدها البته از اين احاديث استقبال کردند و بر بار معنایی و گستره روايی آن تا آنجا که می توانستند افزودند. 🔹 بيشتر متکلمان و از جمله متکلمان شيعه يا اصل اين احاديث را منکر شدند و يا کوشيدند تفسيری قابل قبول از آن روايات عرضه کنند. 🔸 در مقابل غلات، بنياد فکری خود را بر احاديث اظله و اشباح قرار دادند و از آن منظومه ای پيچيده در رابطه با نظام خلقت و تنزلات "معنی" در "هياکل" بشری و مراتب "اکوان" برساختند که در آثار مهم آنان و به ويژه آثار پيشوای اصلی آنان تبلور يافته است. 🔹 شيخيه بعدها به احاديث اظله و اشباح عنايت خاص نشان دادند. 🔸 در اين ميان متنی بلند منسوب به در کتاب که مشتمل بر ملاحم نيز هست بارها و بارها در منابع دوره صفوی به بعد و از جمله در آثار شيخيه نقل شد. 🔹 ميرزا مهدي اصفهاني در آثارش عنايت زيادی به بحث اظله و اشباح در بحث دارد. 🔸 در او قسمتی از متن ياد شده را که خصيبي به سند غاليانه خود از مفضل در کتابش نقل کرده تحت عنوان "حديثی شريف" که سندش "متصل" است در اين زمينه می آورد و بدان استناد و بر اساس آن بسياری از مبانی خود را بر می سازد. 🔹 محقق متن کتاب ابواب الهدی در پاورقی صفحه ۳۴۲ ابراز می دارد که منبع این حديث شريف را در جوامع روايي نيافته است. 🔸 حق با اوست. اين قسمت از متن منسوب به مفضل جعفي در نسخه های مختلف چاپی کتاب هداية الکبری از خصيبي نقل نشده است. 🔹 اين قسمت را معروف به از رهبران شيخيه در کتاب خود نقل کرده است. منبع نقل او نسخه ای از خصيبي بوده که متفاوت از متن کتاب هداية الکبرای خصيبي است. 🔸 اين قسمت که چند برگی و از جمله قسمت مورد استناد مرحوم ميرزا مهدي اصفهاني است هيچ کجای ديگری در منابع اماميه نقل نشده و حتی در چاپ های خود نصيريه از متن کتاب الهداية الکبری در قسمت مورد نظر درج نشده است. 🔹 اين متن حتی گويا اصلش که کل متن منسوب به مفضل جعفي است در واقع بخشی است از يکی ديگر از آثار خصيبي که معمولاً در نسخه های هداية الکبری بدان ملحق می شده است. 🔸 متن پر برگ و منسوب به مفضل جعفي در واقع مانيفست غلات نصيريه است و در آن بخش هایی وجود دارد که می توان بر اساس آن کل بنای فکر نصيريه را بازسازی کرد. 🔹 از نقطه نظر تاريخی شکی نيست که کل اين روايت ساخته غلات است و مفضل جعفي روحش هم از آن بی خبر بوده است. 🔸 به هرحال مرحوم ميرزا مهدي اصفهاني بر اساس اين متن که آن را "حديث شريف" فرض فرموده يکی از مستندات خود را در رابطه با خلقت عوالم در کتاب ابواب الهدی مرقوم فرموده است. 🔹 روشن است که او به نظر داشته و از آن نقل کرده است؛ گرچه ظاهراً آن را از روی حافظه نقل کرده چرا که نقلش کاملاً مطابق متن کتاب صحيفة نيست. 🔸 ميرزای اصفهاني با مکتب شيخيه آشنایی داشته و گويا زمانی در نجف شيفته افکار آنان شده بوده است. 🔹 بعدها البته او نظرات خود را بنياد نهاد و از فاصله گرفت و بر آنان رديه ای هم نگاشت. 🔸 رديه نويسی ميرزا مهدي بر شيخيه به دليل شباهت افکار او با شيخيه و برای تعيين مرزها و تحديد و جداسازی افکارش با آنان بود. 📚بررسی های تاریخی، مقالات و نوشته های حسن انصاری در حوزه تاریخ و فرهنگ اسلام و ایران. ۱۲ مهر ۱۳۹۶ 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔹 #حجة_الاسلام_محمد_صافي حفظه اللّه، #وصيّ_سلوکي #آيت_اللّه_کشميري ره. 🆔 @felhekmat
🔹متن اجازه و وصایت مصرّح اعلی الله مقامه به حضرت حجة الاسلام حاج حفظه الله. ( آيت اللّه کشميري ره). 🆔 @felhekmat
🔹حکایت عجیب دیدار حاج شیخ با ره، به نقل از مرحوم . 🆔 @felhekmat
💠 در بيان : 🔹 (قدس سره) گفت: شما علم و دانشتان را از مُرده ای گرفتید که او هم از ی قبل از خودش اخذ کرده است، در حالی که ما علم (لَدُنّی) خویش را از ی پایداری گرفتیم که هرگز نمی میرد، بنابراین برای صاحب همت در خلوت با حق تعالی، که بخشش او بزرگ است و احسان و دهشش عظیم، علومی حاصل میگردد که این علوم از هر سخنور متکلمی و بلکه هر صاحب نظر و مستدِلّی که در روی کره ی زمین است پوشیده و پنهان می باشد، چرا که این علوم مافوق نظر عقلی و ادراک خردورزی ست. 📚فتوحات مکیه،جلد 1،در مراتب علوم 💢کانال فِي الحِكمَة 🆔 @felhekmat
🔹خواب ديدم من و مولوی بريک نيمکت نشسته ايم گفت يک نفر بيايد ازمن وايشان عکس بردارد گفتم من مثنوی شما را شرح کرده ام نظرتان چيست؟ گفت: چرا ازمن میپرسی؟ از او (اشاره بآسمان) بپرس که به خاطر او شرح میکنی. 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠 تکمله #تفسیر_انفسی: 🔹تفاسیر انفسی، تاویل و تعبیر هر عین مطابق مقام و وسعت دایره ی وجودی خویش از ح
💠 در بيان ادام اللّه ظلّه: 🔸حضرت علامه در فص موسوی فصوص الحکم در باب تفاسیر و تاویل حضرت شیخ اکبر سخنان شیرینی میفرمایند که شیرین تر از قند و عسل است و سخن ایشان چنین است: 🔹اين بيان و امثال اين بيان در اين كتاب شريف فصوص الحكم و همچنين در فتوحات مكيه و صحف تفسيريه اهل عرفان و خلاصه مطلق آثار قلمى اين بزرگان در بيان آيات قرآنيه تفسير انفسى قرآن است كه ظاهر به حال خود محفوظ است و انتقالات عرفانى كه همان تفسير انفسى قرآن است بيان تأويلات آيات است كه و ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا الله وَ الرَّاسِخُونَ في الْعِلْمِ. 🔸چون فصوص و فتوحات و ديگر كتب اهل كشف و شهود تفسير انفسى قرآن كريم است، نيز در تأويل اين آيه و بيان شيخ، گفته شد كه مراد از آل فرعون قواى طبيعيه هيولانيه است و شجره، جمعيت حيوانيه به اصول و فروع و شعب و أغصان است و ثمره اين شجره، انسان است كه فرعون يعنى طبيعت، او را موسى ناميده است كه موسى و فرعون خارج، حكايتى از موسى و فرعون نفس ناطقه كليه انسانى و طبيعت جسمانى هيولانى اوست. عارف رومى بر اين مبنا در دفتر سوم مثنوى گويد: موسى و فرعون در هستى توست بايد اين دو خصم را در خويش جست 🔹چه آن كه بارها گفتهايم بايد اين آيات مأول به مقامات انسانى بشود كه فصوص و فتوحات و ديگر صحف كريمه اهل عرفان تفسير انفسى قرآن كريماند، و مفتاح رمز آن در تطابق كونين يعنى عالم و آدم مسلمند. بيرون ز تو نيست آن چه در عالم هست از خود بطلب هر آن چه خواهى كه تويى 🔸انسان، هم آدم و هم شيطان است و هم إبراهيم و هم نمرود و هم موسى و هم فرعون و هكذا كه مجمع جميع اسماء جلالي و جمالى است و از بدو تا ختم قرآن علاوه بر حوادث و وقايع خارجى، مقامات عاليه قرآن در مقام تفسير انفسى در انسان متحقق است ((فكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبِينٍ )) و اينكه تفسير انفسى قرآن ايجاب مىكند بيان اين لطايف و حقايق ذوقيه را، در تأييد و معاضدت آن از اهل بيت عصمت و وحى روايات بسيار داريم. چنانكه گاهى ائمه از خود خبر مىدادند كه من چنينم و چنانم كه عارف باللّه فانّي في الله على بيّنة من ربّه مىباشد و آن چه را در مقام كشف عيانى كه قابل هيچ گونه تعبير و تبديل و تحويل نيست متن واقع را بيان مىكند و تا انسان، خود، به سير و سلوك در مسير اولياء حق قدم برنداشت و به عقل بسيط، يعنى نفس رحمانى نپيوست اين سخنها در نظر او شبيه به افسانه و شعر است ولى به قول ملاى رومى در مثنوى: كردهاى تأويل حرف بكر را،خويش را تأويل كن نى ذكر را نكتهها چون تيغ فولاد است تيز،گر نباشد اسپرت واپس گريز 🔹اگر انسانى را قلب سليم بود، با طهارت مطلقه حائز همه أطوار وجودىاش (كه به طور مستوفى در مصباح الانس فصل سوم فاتحه آن آمده است) در برههاى از زمان بخصوص در خلوتها با مراقبت و توجه تام، منصرف از نشئه طبيعت و آزاد از هر گونه رنگ تعلق گردد و مستغرق در بحار الأنوار ملكوت جمال و جلال شود مراتب عالى و درجات متعالى قرآن را در مقامات وجودى خود مىيابد؛ تا يار كه را خواهد و ميلش به كه باشد. 📚مقتبس از 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
🔹قال عليه السلام: مَن عَشِقَ و عَفّ و ماتَ، ماتَ شهيدا؛(مطلع انوار). 🔸هرکدام از عشق و بلا و شهادت حاوي نکاتي دقيق و تفسير انفسي هم ميباشند لذا انحصارا به معناي #عشق_مجاز نميباشند. 🔅عشق مجاز هم غير از شهوت است🔅 #عشق #بلا #شهيد 🆔 @felhekmat
💠 : 🔸حضرت در نامه ای به تلامیذ خویش چنین مینگارند: بسم الله الرحمن الرحیم. و . یحرق جمیع السیئات الموحدین و نار یحرق جمیع الحسنات المشرکین . والسلام (روح مجرد،ص313) 🔹در خصوص معناي " توحيد " كه يكي از رفقايش در سفري پرسيده بود به مُهري اشاره فرمودند و مي پرسند : اين چيست ؟ فرد مي گويد : اين مهر است . تربت است . آقا مي فرمايند : تو اسم مهر و تربت را روي آن گذاشته اي و آن را وجود مستقل و ذي اثري پنداشته اي . اين اسم را بردار . غير از اصل وجود چيزي نيست . " ان هي الا اسماء سميتموها انتم واباوكم ما انزل الله بها من سلطان ان يتبعون الا الظن و ما تهوي الانفس و لقد جاءهم من ربهم الهدي " نيستند آنها مگر اسمهايي كه شما و پدرانتان آنها را بدين اسمها نام نهاده ايد ! خداوند بدين اسم ها حجت و برهاني را فرود نياورده است . ايشان پيروي نمي نمايند مگر از پندار وگمان و آنچه را هواي نفوسشان بخواهد در حاليكه تحقيقاً از جانب پروردگارشان هدايت بسويشان آمده است. شما ميگوييد مهر و تربت و با اسم و تعين مهر و تربت، آنرا جدا كرده ، استقلال مي دهيد و از آن اثر مي طلبيد ، زيرا طلب بر اصل و اساس استقلال است . استقلال و عزت اختصاص به ذات خدا دارد . يعني اين اسم ها و رسم ها و نشان ها بيكاره اند و كار به دست اوست -جل و عز -. بنابرا ين مطلب خيلي واضح وروشن است كه علت شرك مردم ، دوئيت و دوبيني است كه به اين اعتبارهاي بي پايه وريشه ، لباس عزت پوشانده است و اين حدود و قيود و ماهيات را با اصل الوجود خلط كرده و عزت را از وجود دزديده و به اين ها نسبت داده است . اگر شما اسم مهر را از روي اين برداري ديگر وجود مهري نيست . تعين نيست . فقر و نياز نيست . اينها همه مال اين حدود عدميه است و اگر اينها برداشته شود يك وجود بسيط و گسترده مي ماند كه آن را وجود منبسط گويند و آن نيز پس از رفع حدود ماهوي امكاني خود ، فاني در وجود حي قيوم ازلي و ابدي است . اين است حقيقت توحيد كه شما از آن به ياد مي كنيد ! شما مسئله را پيچ مي دهيد و بغرنج مي كنيد . مسئله بسيار ساده و واضح است . يعني به هر چيز كه مي نگري اول بايد " خدا " را ببيني نه آن چيز را . آنكه مي گويي آن ، چشمت را كور كرده و نمي گذارد خدا را ببيني . لفظ آن را از آن بينداز ، خدا مي ماند و بس. ______________________________________ 🔰 اقول: 1⃣اعتقاد به اصالت ماهيت نافي توحيد است چه رسد به تفريد. اعتقاد به وجود ذومراتبي مثبت توحيد لکن نافي تفريد و شرک جلي است. 2⃣وحدت شهود، با استهلاک و قرب نوافل، و وحدت وجود، با هلاک و قرب فرائض مناسبت دارد. 3⃣شهود توحيد و علم ايقاني به آن براي رعيت مستتبع توبه است که:((و اعبد ربّک حتي يأتيک اليقين))؛ (و عبادت را يک قبله بايد چه اينکه معبود يکي بيش نيست). و توبه به معناي بازگشت و عود به صفت عزّت الهي و رفض انائيت در تمام مراتب و مجالي و شئون، بلکه تسليم محض کان تامه و انخلاع آن است تا اينگونه با ديده ي حق مشاهده حاصل آيد که فرمود:((التوحيد يحرق جميع السيئات الموحدين))؛ و اعظم سيئاتهم وجودهم. 🔅گرچه نکات پراکنده آمد اما ديده ي جامع ارتباط بينشان را ميداند و از تضاربشان فروعي مبارک را استنباط خواهد کرد. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat