eitaa logo
فیضِ فیض
99 دنبال‌کننده
247 عکس
20 ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گوشی محترم! اینکه بگی قم فردا‌ غالبا آفتابیه اصن ارزش خبری نداره! اونم تو پیشواز تابستون! وقتی خواست بارون‌ بیاد یا هوا خوب بشه خبر بده. تکرار نشه!😒 ! (: @feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
هدایت شده از طنزک
خلاصه : یه سری مشکلات هست که باید حل کنیم. این مشکلاتی که ایجاد شده یا رفع نشده هم تقصیر ما نیست، تقصیر رقبامونه که اینجا نشستن! البته ما همدیگه رو دوست داریم و به هم احترام میذاریم و باید با هم متحد بشیم تا بتونیم مشکلاتو رفع کنیم. @tanzac
من ماجرا را خوب یادم هست، چون کاروان ما جلوتر بود پیکی رسید و گفت برگردید، دستور، دستور پیمبر بود چرخید سرهای شترهامان چون با محمد بود دلهامان فرمانبری از حرف پیغمبر، با حج برای ما برابر بود خیل عظیم حج گزاران را گرد درختانی کهن دیدیم کار بنای سایه بان ها با عمار و سلمان و ابوذر بود زنگ شترها از صدا افتاد، از دشت حتی رد نمی شد باد راوی به حرف خویش پایان داد، یعنی محمد روی منبر بود «الیوم اکملت لکم دینی...» «من کنت مولاه علی مولاه...» بانگ رسایی داشت پیغمبر، هرچند بعضی گوش ها کر بود آن ها که می دیدند می خواندند از چشم پیغمبر مرادش را آن ها که نشنیدند می دیدند در دست او دست برادر بود هم برکه هم دریا شهادت داد هم طور هم سینا شهادت داد حتی شن صحرا شهادت داد حکم ولایت دست حیدر بود از خندق و از بدر تا خیبر، تا لحظه ی آخر که در بستر... از ابتدا حرف از ولایت بود، آری! ولایت حرف آخر بود 🌹 @feyzefeyz
خاطره من از شور و حال انتخابات سال ۹۲ تو قم. از آخرین نیوز یک عکس انتخاب کرده بودم که پاک شده. خلاصه اینکه واقعا ملت جوگیرن!😂 @feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
🔴 جناب ابوذر غفاری و انتخابات ابوذر رو همه می‌شناسن. یار وفادار پیامبر و امیرالمؤمنین علیهما السلام. شجاعتش در مقابله با شرک در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و اله) مثال‌زدنیه. مثلا وسط مکه تو اوج قدرت مشرکین دو بار فریاد توحید سر داد و هر دو بار مفصل کتکش زدن. بعدشم که به عهدی که با امام علی علیه السلام بسته بود جوری وفادار بود که همیشه اسمش در کنار سلمان و مقداد به عنوان سه نفری که بعد از غصب خلافت هرگز از امام رو برنگردوندن یاد میشه. ابوذر یک ویژگی داره و اون صداقتشه. صداقت ابوذر در کلام رسول خدا متبلور شده. حضرت درباره صداقتش فرمودن: «آسمان سایه نیفکنده و زمین حمل نکرده راستگوتر از ابوذر». این حدیث رو هم شیعه و هم سنی روایت کردن و قبول دارن. پس ابوذر همیشه راست میگه. در نتیجه حضور دائمیش در جبهه امام علی و تقابلش با خلفای سه گانه یکی از دلایل حقانیت امامت و خلافت مولا علی علیه السلامه. ابوذر انقدر به لفت و لیسای عثمان از بیت المال اعتراض کرد تا آخرش عثمان مجبور شد با وضع بدی به یه جای پرتی به اسم رَبَذه تبعیدش کنه و همونجا هم از دنیا رفت. 👈 خب چرا الان این یادداشتو نوشتم؟ چون ابوذر با این همه پاکی و صداقت مثال زدنی و این مقام والایی که داره، طبق روایت نبوی از هر گونه ریاست و مدیریت نهی شده. از پیامبر نقل شده که رسما به ابوذر فرمود: ای ابوذر من هر چه برای خودم دوست دارم، برای تو هم دوست دارم. تو (برای مدیریت و ریاست) ضعیفی پس حتی بر دو نفر هم ریاست نکن و متولّی هیچ مال یتیمی هم نشو. پس اینطوری نیست که هر آدم پاک و مخلص یا خوش اخلاق، الزاما برای ریاست یا مدیریت هم مناسب باشه. خیر. باید کسی رو پیدا و انتخاب کرد که هر دو شو با هم داشته باشه. هم پاکی و اخلاق و صداقت و هم توان مدیریت. ان شاءالله هر کی بهتره انتخاب بشه. یا علی. ۷ تیر ۱۴۰۳ @feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
@feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
🔴 گوشه‌ای از شجاعت امام حسین درباره وقایع مرتبط با امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، معمولا از مظلومیت ایشان صحبت می‌شود و به دلاوری‌های امام کمتر پرداخته شده است. برای نمونه، این نقل تاریخی را می‌گذارم که اوج رشادت اباعبدالله الحسین را می‌رساند آن هم پس از تحمل مصائبی که تحمل هر یک از آنان برای یک انسان عادی ویران‌کننده است!👇 امام حسين عليه السلام دختر بزرگش فاطمه را خواست و نوشته‌اى را كه در هم بسته شده بود و نيز وصيّت نامه خود را تحويل او داد تا پس از واقعه كربلا به برادرش امام زين العابدين عليه السلام برساند. ايشان سپس براى آخرين بار و به قصد اتمام حجّت از مردم كوفه يارى طلبيد. آنها گريستند ولى يارى اش نكردند! پس يك تنه به ميدان رفت و على وار به صف دشمن زد. حميد بن مسلم می‌گويد: به خدا، هرگز در محاصره افتاده‌اى را نديدم كه فرزندان و دودمان و يارانش كشته شده باشند و دلى استوارتر و ضميرى پابرجاتر از او داشته باشد! هر گاه پياده نظامِ دشمن، عرصه را بر او تنگ مى كرد، او با شمشير بر آنان مى تاخت و آنان از چپ و راست او مى گريختند، چنان كه گله بز، آن گاه كه گرگ در ميان آنها افتاده، مى گريزند! منبع: دانشنامه امام حسین علیه السلام، جلد اوّل، ص34. علیه السلام @feyzefeyz
عیش گیتی را به کام قوم دونان یافتم پارسا فرزانه را خوار و پریشان یافتم اندکی اندیشه کردم اندر این وضع جهان سرّ این معنا به زودی زیر دندان یافتم چون جهان رذل است و رذل و دون نواز از اصل بود زین سبب عیش جهان بر کام آنان یافتم در جهان نگریستم از خاوران تا باختر اَندُه از دانا و عیش از بخش نادان یافتم چون نگه بر سرزمین کربلایم اوفتاد کودکان مصطفی را سینه سوزان یافتم خاندان مصطفی را بی یار و بی یاور ولی لشکر کفّار را من بس فراوان یافتم واله و آواره دیدم سرور اهل زمین ابن سعد پست را بر تخت شادان یافتم زینب از جور زمان بر سینه و بر سر زنان لیک اندر آستینش دست یزدان یافتم چون نگه بر کودکان شاه کردم دیده تر اندر ایشان من فراوان ماه کنعان یافتم کودکان را من ز بیم لشکر و آتش سپس وامحمّد بر زبان و جسم لرزان یافتم مرحوم (دایی مادر اینجانب). سروده شده در 1358 هـ.ق. @feyzefeyz
🔴 آخرین شهید سپاه امام حسین که بود؟ یکی از یاران امام حسین (علیه السلام) به نام «سُوَيد بن عَمْرو بن أبي المطاع»، مطابق نقل لهوف، انسان شریف و بسیار نمازگزاری بود که در کربلا مانند شیر جنگید. وی سرانجام بین کشتگان افتاد و بیهوش شد در حالی دشمنان از وضعیت او خبر نداشتند. ناگهان سوید شنید که کسی می‌گوید حسین (علیه السلام) کشته شد! پس چون شمشیرش را برداشته بودند با خنجری که همراهش بود برخاست و با دشمن مبارزه کرد تا اینکه به شهادت رسید. بنابراین شهادت او پس از شهادت مولایش حسین (علیه السلام) رخ داد. رحمة الله علیه. @feyzefeyz
🔴 عشق به محبوب در نگاه دو برادر کربلا، تابلوهای بسیار زیبایی ترسیم کرده. یکی از این آئینه‌های زلال و البته حسرت‌برانگیز مربوط به دو برادر از «بنی‌جابر» است که از آن دو به صورت «جابریان» یاد شده. «سیف بن حارث بن سریع» و «مالک بن عبدالله بن سریع» برادر مادری و پسرعموی یکدیگر بودند. آن دو در روز عاشورا در حالی که گریه می‌کردند نزد امام حسین علیه السلام آمدند. امام به آن دو فرمودند: چه چیزی شما را به گریه انداخته؟ به خدا سوگند امیدوارم که تا ساعتی دیگر دیدگانتان روشن شود! دو برادر عرضه داشتند: خدا ما را فدای تو گرداند! به خدا سوگند، بر خویشتن گریه نمی‌کنیم، بلکه بر تو می‌گرییم که می‌بینیم (دشمنان‌) محاصره‌ات کرده‌اند و نمی‌توانیم تو را حفظ کنیم. امام فرمودند: خداوند در این غمخواری و پشتیبانی که با جان از من می‌کنید، بهترین پاداش پرهیزکاران را به شما عنایت فرماید! آن دو جوان- پس از شهادت «حنظلة بن أسعد» که در همان هنگام اتفاق افتاد- در حالی که به امام می‌نگریستند، گفتند: ای فرزند پیامبر! سلام و رحمت و برکات خدای بر تو باد! امام علیه السلام فرمود: بر شما نیز سلام و رحمت خدای باد! آنگاه وارد میدان مبارزه شده و با دشمن جنگیدند تا اینکه سرانجام به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. یا لیتنا کنا معکم فنفوز فوزا عظیما! @feyzefeyz
🔴 ویژگی های یک چای عراقی اصیل: ۱. بسیار غلیظ و پررنگ و بدون استفاده از آب کتری! ۲. دارای شکر بسیار زیاد به حدی که به هم نزنید هم خوبه! ۳. حتما یه کم از چایی روی نعلبکی ریخته! میگن این رسم در واقع ریشه در مهمان نوازی عراقیا داره. میزبان می خواد به مهمان بفهمونه ما استکانو پُرِ پُر کردیم و چیزی کم نذاشتیم. نشون به اون نشون ‌که یه کمیش ریخته تو نعلبکی! چندین سال پیش تو بین الحرمین لیوانای استیل خیلی بزرگ میذاشتن و از آب خنک پرش می کردن. منتها چون نعلبکی نداشت انقدر پرش می کردن که وقتی ورش می داشتیم حتما یه کمی ازش می ریخت! پ.ن: عکس از خودم از چایی یه مجلس تو مسجد امام رضا علیه السلام تو محله گذر خان قم که مال عراقیاس. ان شاءالله چای عراقی تو عتبات نصیب همه مون بشه. @feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
روش صحیح حفاظت از شخصیت ها از نظر ایرانی ها! @feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
فیضِ فیض
به نام خدا. سریال یکی از معدود سریال‌های فاخر تاریخی ایران است. با این وجود در بخش‌های مختلفش تفاوت‌های جزئی یا کلی با تاریخ به چشم می‌خورد. این حقایقِ تغییریافته یا قربانی درام و جذابیت داستان شده یا اینکه پخش آن به این صورت ناشی از کم‌دقتی و یا شاید محدودیت‌های گروه تولید بوده است. یکی از این تغییرات نه در متن تاریخ بلکه در شخصیت‌پردازی‌ها دیده می‌شود که چند نمونه از آن را در چند نوشته متذکر می‌شوم. ۱. مختار در مجموعه تلویزیونی مختارنامه با بازی «فریبرز عرب‌نیا» دارای یک شخصیت بسیار موقر و جدی و تا حدی به قول معروف عصا قورت داده است. او حتی به ندرت شوخی می‌کند و گاه یارانش را از شوخی با به قول خودش «آنچه خدا دوست ندارد» نهی می‌کند. این شخصیت‌پردازی به او شخصیت جذابی بخشیده اما با تاریخ هماهنگی چندانی ندارد. نقل است که وقتی سر ابن زیاد ملعون را نزد مختار آوردند او در حال غذا خوردن بود. او خدا را همراه با گفتن جملاتی شکر کرد و بعد از اینکه از غذا خوردن فارغ شد با کفشش بر صورت ابن زیاد کوبید. سپس کفشش را به سوی غلامش انداخت و به او گفت: آن را بشوی، چرا که آن را به صورت مرد نجس و کافری زدم. در نقل دیگر به صورت نحس ابن زیاد ملعون آب دهان انداخت و بعد دستور داد آن را بسوزانند. اما در روایت مختارنامه، مختار ناگهان سر خودش را به جای سر ابن زیاد می‌بیند و می‌گوید شیطان سر مرا به جای سر ابن زیاد نشان می‌دهد و...! همچنین وقتی بسیاری از یاران مختار از جمله سردار او «احمر بن شمیط» در منطقه‌ای به نام «حروراء» توسط لشکریان مصعب شهید شدند، مختار به حروراء آمد و به چند نامه نوشت تا برگردد و به او کمک کند ولی ابراهیم برنگشت. در این هنگام مختار گفت: «عجب مصيبتى است امروز، اى كاش ابراهيم در كنارم بود. اما او مرا رها كرد و من چاره‌اى جز تن دادن به مرگ ندارم». اما این جملات و هر جمله‌ای که به صلابت مورد نظر نویسنده در شخصیت مختار ضربه بزند در سریال مشاهده نشد. در مورد دیگر در سریال، وقتی ابراهیم می‌بیند دست به اعتراض زده، قضیه را از دیگران می‌پرسد و تازه می‌فهمد که ابن حر پول‌پرست است. سپس می‌گوید من سرباز درهم و دیناری نمی‌خواهم و او هم شورش کرده و پس از آن به مصعب می‌پیوندد. در حالی که در تاریخ آمده که هم ابراهیم و هم مختار از پیش می‌دانستند که ابن حر دنیاپرست است. ابراهیم نزد مختار از ترس خود از ابن حر و اینکه ممکن است در یک موقعیت حساس لشکر را ترک کند سخن می‌گوید و حتی از مختار می‌خواهد او در لشکرش نباشد. اما مختار ضمن تأیید سخنان ابراهیم می‌گوید: «با او نیکی کن و چشم او را با مال پر کن! ممکن است اگر دستور بدهم از تو جدا شود در دلش نسبت به تو کدورتی پیش بیاید.» اما این مکالمه نیز در سریال جایی نداشت چرا که احتمالا پول‌دادن به یک شخص برای استفاده از جنگاوری او و قبیله اش و نیز ترس از شورش آنان، از دید کارگردان با شخصیت مختار و نیز ابراهیم جور درنمی‌آید! گر چه ابن حر دنیاپرست‌تر از این حرفها بود و وقتی خراج شهر تکریت یعنی پنج هزار درهم به او رسید گفت ابراهیم بیشتر از من گرفته و با وجود انکار همراه با سوگند ابراهیم باز هم دست به شورش زد. @feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
فیضِ فیض
۲. عبدالله بن زبیر مجموعه مختارنامه، شخصیت ابن زبیر با بازی را یک انسان با سیاست و مدبر ترسیم کرده و این موضوع را در چهره، سخنان و رفتار او نشان داده است. البته سیاست و تدبیر از نوع خبیثش! ابن زبیر در این مجموعه از گیج کردن حریفانش با انواع و اقسام حربه‌ها سخن می‌گوید. اما چیزی که در تاریخ می‌بینیم کاملا برعکس این موضوع است. در واقع ابن زبیر یکی از ضعیف‌ترین خلفای تاریخ است. با اینکه عبدالله بن زبیر، مدتی پس از واقعه عاشورا بر حجاز، عراق، مصر و حتی شام (به جز اردن) چیره شد، اما ناآرامی‌ها و شورش‌ها به سرعت گریبان او را گرفت. شام در مدت زمان کوتاهی توسط خلیفه مروانیان از دست او خارج شد و نماینده ابن زبیر کشته شد. مروان همچنین مصر را تحت کنترل خود درآورد ولی در جنگ با ابن زبیر شکست خورد تا اینکه خلافت به فرزندش رسید. از سوی دیگر مختار در کوفه قیام کرد و توانست مدتی بخشی از عراق را به کنترل خود درآورد. پس از شهادت مختار، عبیدالله بن حر جعفی بعد از اینکه از زندان زبیریان آزاد شد دست به شورش زد و حتی تکریت را تصرف کرد تا اینکه در نهایت یارانش متفرق شدند و وی از بیم دستگیری خود را به آب انداخت و غرق شد. از طرف دیگر خوارج، حکومت ابن زبیر را بسیار تحت الشعاع قرار دادند و افرادی مانند مناطق وسیعی از حجاز و یمن را به تصرف خود درآوردند. نجده -که در سریال نشان داده شد و در جنگ با سپاه یزید در نزدیکی مکه هم‌پیمان زبیریان بود-  آنقدر پیشرفت کرد که قدرتش با قدرت ابن زبیر و عبدالملک مروان برابری می‌کرد و عبدالملک با او روابط دوستانه برقرار کرد تا لازم نباشد با او بجنگد و یا بتواند او را بر علیه ابن زبیر بشوراند. نجده در همین حال به مکه رفت و حج به جا آورد و ابن زبیر هم نمی‌توانست به او چیزی بگوید و این از اوج ضعف ابن زبیر حکایت دارد! با این حال نجده در اوج قدرت خود، به دلیل اختلافات داخلی میان خوارج کشته شد. قیام یک خارجی دیگر به اسم که با نجده اختلاف نظر داشت نیز یکی از مسائل مهم دوران ابن زبیر بود. در نهایت عبدالملک مروان -که هوشمندانه منتظر فرجام جنگ مختار و ابن زبیر نشسته بود- ابتدا را کُشت و عراق را به دست آورد و سپس لشکری را به فرماندهی به مکه گسیل داشت و او نیز پس از محاصره مکه، ابن زبیر را که با یاران اندکش همچنان مقاومت می‌کرد از بین برد و به حکومت حدودا 11 ساله او پایان داد. حکومتی که سرشار از حادثه و شورش بود و به سرعت رو به خاموشی گرایید. شایان ذکر است که عبدالله بن زبیر نقش زیادی در جنگ جمل داشت و سخن درباره نسب، رفتارها و ویژگی‌های شخصی او یک گفتار جداگانه می‌طلبد. @feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
با شما با شما به هیچ جا نمی‌رسیم می‌رسیم، با شما نمی‌رسیم راهمان اگر به سوی ناکجاست پس به جز به ناکجا نمی‌رسیم از میان‌برِ شماست راهمان آه پس بگو چرا نمی‌رسیم حال و کارمان برون از این‌ دو نیست یا نمی‌رویم یا نمی‌رسیم در تمامِ جاده‌ها روانه‌ایم در تمامِ جاده‌ها نمی‌رسیم چون کلاغِ قصّه‌های کودکی خسته‌ایم، کی به خانه می‌رسیم؟ @feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
@feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
مطلبی قابل تامل از (شاعر سوری_فلسطینی): 🍂 به فکر می‌کنم، کشوری که خدا را کشف کرد و آنجا میلیون‌ها نفر به نام خدا کشته شدند. سرزمین شیر و عسل، که دیگر نه شیر دارد و نه عسل. سرزمین مقدس که به‌خاطرش وارد جنگ‌های مقدس شدیم، شکست‌های مقدس خوردیم و از آن مهاجرتی مقدس کردیم. که به‌خاطرش در کمپ‌های مقدس زندگی کردیم و به مرگی مقدس مردیم. 🍂 وقتی به فلسطین فکر می‌کنم، صدای شیخ را به یاد می‌آرم که هروقت از او سؤال می‌پرسیدم، سطری از قرآن را تکرار می‌کرد: «اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد! از چيزهايى كه اگر براى شما آشكار گردد شما را اندوهناک مى‌كند، مپرسيد». هنوز از خودم می‌پرسم: کدام‌یک از زمین دورتر است: سیارۀ مُشتری یا چاره دو کشور؟ کدام به قلب من نزدیک‌تر است: سربازی از کشورم یا شاعری از کشور دشمن؟ بدترین یادگار آلفرد نوبل چیست: دینامیت یا جایزۀ نوبل؟ @feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
اینم یه ترجمه بامزه در مسیر پیاده روی نجف_کربلا!☺️ @feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
گفتم بدوم تا تو همه فاصله‌ها را تا زود‌تر از واقعه گویم گله‌ها را چون آینه پیش تو نشستم که ببینی در من اثر سخت‌ترین زلزله‌ها را پر نقش‌تر از فرش دلم بافته‌ای نیست از بس که گره زد به گره حوصله‌ها را ما تلخی نه گفتنمان را که چشیدیم وقت است بنوشیم از این پس بله‌ها را بگذار ببینیم بر این جغد نشسته یک بار دگر پر زدن چلچله‌ها را یک بار هم‌ ای عشق من از عقل میندیش بگذار که دل حل کند این مسئله‌ها را پ.ن: عکس از مرحوم بهمنی و ما یعنی جمع شاعران آفتابگردان در بوشهر، سال ۱۳۹۶. خدایش بیامرزد!🥀 @feyzefeyz
🔴 خطبه زیبای سلمان پس از شهادت پیامبر در اعتراض به غصب خلافت در حدیثی از امام صادق از پدرانشان علیهم السلام، خطبه‌ جالبی از نقل شده که بخش‌هایی از آن را به صورت عینی یا اشاره وار نقل می‌کنم. این خطبه سه روز بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و اله) ایراد شده است: 👈 اى مردم! گفته‌ى مرا خوب توجه كنيد و سپس در آن تأمل كنيد! مرا علم فراوانى موهبت شده و اگر به همه آنچه از فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام مى‌دانم خبر دهم، گروهى مى گويند: او ديوانه است! و گروهى ديگر مى گويند: خدا قاتل سلمان را بيامرزد! ❗️رسول خدا به وى (حضرت علی) فرمود: تو وصى من در میان اهل بیتم و خليفه و جانشين من در میان امتم هستی، منزلت و جایگاه تو نسبت به من، مانند منزلت و جایگاه هارون نسبت به موسى است... اما شما  به همان راهی خواهيد رفت كه (بنى اسرائيل) رفتند، کفش به کفش و پَرِ پیکان به پَرِ پیکان. 👈 سوگند به خدايى كه جان سلمان در دست قدرت اوست! اگر اختيار خلافت را به دست على- عليه السلام- مى‌داديد، از بالای سر و زیر پاهایتان می‌خوردید (یعنی از نعمت‌های الهی در آسمان و زمين بهره مند مى‌شديد) و اگر پرندگان را از آسمان طلب می‌کردید شما را اجابت می‌کردند و اگر ماهی‌های دریاها را می‌خواندید، نزد شما می‌آمدند. دوست خدا فقیر نمی‌شد و واجبات الهی از سوی شما ترک نمی‌شد و حتی دو نفر در حکم خدا اختلاف نمی‌کردند. اما شما از این کار اِبا کردید و غیر او را حاکم نمودید، پس بشارت دهید به بلاها! ❗️بر شما باد به آل محمد! چرا که آنان رهبران شما به سوی بهشتند و دعوت‌کنندگان به آن در روز قیامت. بر شما باد به امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب! به خدا سوگند چندین بار همراه پیامبرمان و به دستور و تأکید رسول خدا به او (حضرت علی) به عنوان صاحب ولایت و امیر مؤمنان سلام کردیم. پس این قوم را چه شده؟ فضلش را شناختند و به او حسادت ورزیدند و به تحقیق که قابیل به هابیل حسد ورزید و او را کشت و به درستی که گروهی از کافران، امت موسی بن عمران را به ارتداد کشاندند و امر این امت هم مانند امر بنی‌اسرائیل است. 👈 ای مردم! شما را به کجا می‌برند؟ وای بر شما! ما را چه به ابوفلان و فلان؟! (یعنی ابوبکر و عمر) آیا جاهلید یا خود را به جهالت زده‌اید؟ آیا حسودید یا خود را به حسادت زده‌اید؟ به خدا قسم که به کفر برمی‌گردید و بعضی از شما با شمشیر گردن بعضی دیگر را خواهد زد... ❗️آگاه باشید که من حرف خود را زدم و تسلیم پیامبرم بودم و از مولای خود و مولای هر مرد و زن مؤمن امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب و سید اوصیاء پیروی کردم. پ. ن: ارتداد و کفر در احادیث مربوط به امت پیامبر اکرم عموما به معنای ارتداد و برگشت از پذیرش ولایت امام علی و انکار ولایت ایشان است نه برگشت کامل از دین. گر چه گروهی هم بودند که حتی در زمان رسول خدا به طور کلی از دین برگشته بودند. پ.ن۲: با توجه به خطبه سلمان که‌ مضامینش در احادیث نبوی و معصومان تایید شده (از جمله تشبیه امت رسول خدا به بنی اسرائیل و وفور نعمت در صورت رسیدن‌ خلافت به ائمه)، غصب خلافت در واقع، ظلم به بشریت بود و تمام انسان‌های تمام زمان‌ها را از بیشتر کمالات مادی و معنوی منع نمود. تا وقتی که امام‌ زمان عجل الله فرجه ظهور کنند و بشر زیر سایه حضور و هدایت های الهی امام بتواند به کمالات عقلی، دینی و مادی برسد. همانگونه که‌ در روایات مربوط به ویژگی های زمان ظهور آمده است. کانال حق شناس(علی مع الحق): @haqshenas110
meye eshghe hossein_kabiri.MP3
4.88M
من مِیِ عشق حسین خوردم و دیوانه شدم... با موضوع امام حسین و امام رضا علیهما السلام با نوای آقای @feyzefeyz
به نام خدا. یکی از کارهای عجیب در فیلم اینه ‌که بعد از روایت اون‌ همه خرده داستان از سوء قصد به جان پیامبر توسط یهود و اذنابشون باز هم به بازیگر نقش حضرت رسول، لباس یکدست سفید پوشونده که از چند فرسخی فریاد بزنه من همونی هستم که می خواستید بُکُشیدش، پس بشتابید! البته چون رنگ سفید حس معنویت و روحانیت خوبی میده پس نتیجه می گیریم که اشکال نداره! این صحنه هم صحنه بعد از توصیه بحیرا به ادامه ندادن سفر شام و بازگشت به مکه به جهت خطرات مسیره و می بینید که باز هم تنها کسی که سفید یکدست پوشیده بازیگر نقش پیامبره! نمی دونم شاید کارگردان خواسته طنز خلق کنه و گر نه این کاروان با اون همه آدم عاقل حداقل باید قدر یه ارزن قدرت تحلیل چگونگی تامین حفاظت از مهمترین و گرانقدرترین انسان عالَم (صلی الله علیه و اله) رو می داشت. شایدم ناخودآگاه از قدرت حفاظت جمهوری اسلامی از مقامات بلندپایه تاثیر پذیرفته! @feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض