به مناسبت سالگرد رحلت آیت الله مصباح یزدی سخنان با اهمیت ایشان پیرامون ضرورت پژوهش های بنیادین در علوم انسانی و تاریخچه انقلاب فرهنگی در جمع مسئولان فرهنگستان علوم اسلامی قم (1390)
👇👇👇
💠 https://eitaa.com/fotoooh/333
گزارش استاد میرباقری از اندیشه فرهنگستان 👇
💠https://eitaa.com/fotoooh/336
🏠@fotoooh
29.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی آیت الله مصباح یزدی پیرامون اهمیت پژوهش های بنیادی در علوم انسانی اسلامی/ دیدار مسئولان فرهنگستان علوم اسلامی قم،۱۳۹۰/قسمت اول
📢 فلسفۀ چگونگی را براساس قدرمتيّقنِ از مذهب تنظيم میكنيم.
📢 عقل اگر تسليم شود و خوب هم نوكریِ ائمۀ طاهرین (علیهم السلام) را بکند، خيلی قویتر است از عقلِ افسارگسيخته.
💠 استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی:
«ببينيد، اسلام برخواسته از هيچ فلسفهای نيست. يعني هيچيك از انبياء الهي، از آدم تا خاتم (صلی الله علیه و آله)، هيچكدامشان شاگرد فيلسوف نبودند.
فلاسفه، عقلا و هر كسي بتواند در محصولات كار فكرياش، تبعيت از اينها را اثبات كند، به همان نسبتي كه میتواند تبعيت را اثبات بكند، به همان نسبت با يك ياي نسبتي، عقل تسلیم [و] فلسفه اسلامي [درست] ميشود. در حقیقت، فلاسفه كأنَّه نوكر اين بزرگواران هستند، نه آقاي انبياء. آنها در خانه انبياء خدمتگزاریِ عقلي ميكنند. اگر ما اين را اينگونه فرض كنيم، آن وقت هيچ عيبي ندارد كه شما بگوييد ائمه طاهرين (علیهمالسلام) يك دسته #نوكر_عقلي داشتهاند كه در بحث چرائي مطلب را تمام كردند، يك دسته ديگر هم آمدند و بحث چيستي را تمام كردند، يك دسته ديگر بايد باشند بحث چگونگي را تمام بكنند.
اينگونه نيست كه عقلا، تشريعكننده شرع بشوند... چه در آن كسي كه فقيه است و در كلمات دقت ميكند براي اين كه حكم تكليفي را به دست بياورد، و چه آن كسي كه حكم توصيفي را ميخواهد دقت كند... .
حالا اين كه عقل در برابر شرع چه گونه است، حتماً عقل اگر تسليم باشد، خوب هم نوكري بكند، خوب هم كار بكند، خيلي قویتر است [و] اصلاً با عقلي كه به اصطلاح افسارگسيخته است قابلقياس نيست. عقلي كه به شيطنت تبديل بشود هنري ندارد؛ حتماً هم دور خودش گيج ميچرخد.
حالا بر گرديم اينجا. ما فلسفه شدن را اول براساس متيقنِ از مذهب تنظيم ميكنيم.» (کد پژوهشی ۳۸۰، ۱۳۷۷/۸/۲۷)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گزارش استاد میرباقری از اندیشه فرهنگستان در محضر آیت الله مصباح یزدی
فلسفه تابع وحی
خداوند متعال مبدأ همه حقایق
🔶جمله" الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ" از بديع ترين بيانات قرآنى است
مرحوم علامه طباطبایی ره
و جمله:" الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ" از بديعترين بيانات قرآنى است، چون كلمه" حق" را مقيد به كلمه" من" كرده كه بر ابتدا دلالت مىكند و هيچ حرف ديگرى اين معنا را نمىرسانيد، مثلا اگر مىفرمود:" الحق مع ربك، حق با رب تو است"، نه تنها آن معنا را نمىرسانيد، بلكه بويى از شرك در آن احساس مىشد، يعنى ممكن بود كسى خيال كند كهخداى تعالى و حق، دو موجود باهمند و نيز بويى از عجز از آن احساس مىشد، چون ممكن بود كسى خيال كند كه خداى تعالى به خودى خود ناتوان است و حق او را يارى مىكند.
نكتهاى كه از كلمه" من" فهميده مىشود اين است كه در عالم آنچه حق است و هر قضيه و حكمى كه داراى واقعيت مىباشد، هر چه بوده و هر قدر هم كه بديهى باشد، همچون قضيه:" عدد چهار زوج است" و" عدد يك نصف عدد دو است" و ... بديهى و ضرورى مىباشد، بالآخره انسان آن را از خارج گرفته، يعنى از واقعيت هستى اخذ كرده است و واقعيت خارج، همهاش وجود و وجود همهاش از ناحيه خداى تعالى است، هم چنان كه خير همهاش از او است، و به همين جهت است كه از صفات خداى تعالى است كه:" لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ" «1»، پس غير او هر عملى بكند، وقتى بازخواست نمىشود كه عملش حق باشد. و اما فعل خداى تعالى چون از مقوله وجود است، قهرا صورت علميهاش جز حق نمىتواند چيز ديگرى باشد. سادهتر بگويم: فعل خدا دو جور نيست تنها يك جور است آن هم حق.
📚ترجمه تفسير الميزان، ج3، ص: 335
استاد ميرباقري.mp3
20.13M
بخشی از سخنان استاد میرباقری در جمع طلاب مدرسه مشکات-1396. پیرامون بررسی دیدگاه شهید صدر ره در نسبت «علم و مکتب»، «ارزش و توصیف»، «باید و هست»، «عقل و وحی»، «فقه و کارشناسی»، جهت داری علوم و دیگر مباحث معرفت شناسی
ليبراليسم- نهايي- مقدمه كتاب-سايت- 22 دي 1400 (1).docx
178.1K
ليبراليسم: ريشۀ فساد و چپاول
دكتر مسعود درخشان
******
مقدمهاي براي كتاب دستبرد ناپيدا
هدایت شده از با نهج البلاغه
بسم الله
🔵وقتی آیة الله صافی گلپایگانی به خود اجازه نمیداد از نهج البلاغه بنویسد....
ایشان در مقدمه کتاب الاهیات در نهج البلاغة درباره اینکه وقتی از او خواستند درباره نهج البلاغه مقاله ای بنویسد، چه حالی پیدا کرد نوشته اند:
حقیر با توجه به عجز و قصوری که دارم جسارت ورود در این امر بزرگ را نداشتم و واقعا دور از ادب می دیدم که در این میدان وسیع و بی کرانه ای که تهمتنان و پهلوانان، توانایی عرض وجود ندارند ضعیفی چون من قدم گذارد.
نهج البلاغه را با آن الفاظ وکلمات اعجاز آمیز و مطالب و مضامین بلند، و حقایق متعالی در رشته های مختلف علمی و دینی، و عمیق ترین مباحث فلسفی و الهی، برنامه ها، و هدایتهای بی نظیر اجتماعی، سیاسی، حکومتی، اخلاقی، صلح و جنگ که پس از کلام خدا و گفتار رسول خدا- صلی الله علیه و آله- مافوق گفتار تمام فلاسفه، و هر گوینده ای است در عرش اعلی می دیدم و خود را در خاک مسکنت و فقر علمی و نیازمندی، پس به جای اینکه قدمی برای قبول این دعوت به پیش گذارم هزاران فرسنگ عقب مینشینم؛
من کجا و هوس پرواز به آسمان بلند اندیشههای تابناک علی- علیه السلام- کجا؟!
من کجا و ارتباط با کتابی که هر چه توسن اندیشه ی محققان و متفکران تندتر می رود کرانه آن دورتر به نظر می رسد و بر وسعت آن افزوده می شود!
این چه کتابی است که حقایق و معانی متعالیش تمام نمی شود، و هر چه بگویند و بنویسند باز هم پیرامون آن ناگفته ها بسیار، و هر دوره و هر عصر بگونهای دیگر جلوه دارد، و خردمندان روشن ضمیر، و دانشمندان زحمت کشیده را به مبانی و حقایق دیگر جلب می کند.
الله اکبر از غیب وجود علی که منبع این حقایق، و درکهای متعالی است! الله اکبر از زبان گویا و بیان رسا و شیوایش که این حقایق نامتناهی را در قالب الفاظ و کلمات و حروف متناهی به گوش بشریت خواند و رمز: «انی اعلم ما لا تعلمون» را آشکار و معنی: «ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا» و مصداق: «و من عنده علم الکتاب» [3] را نشان داد.
نه فقط ضعیفانی چون مرا یارایی نزدیک شدن به قله شامخ مقاصد علی نیست بلکه دانشمندان و متفکران بزرگ که سالها در این وادی، اسب تلاش و کوشش و طلب رانده و شب و روزشان را با نهج البلاغه گذرانده و به تفکر و تامل پرداخته اند، عجز خود را از وصول به آن بیشتر درک کرده اند.
پس چه باید کرد و چه باید گفت و نوشت؟ آیا نباید قلم به دست گرفت و زبان باز کرد و سخنی گفت، چون مقال و کلامی در خور این موقف متعالی نداریم؟ یا باید گفت و نوشت، و در زمره و گروه خریداران یوسف نشست، که سزاوار است هر کس به گمان خود قطره ای از این اقیانوس بیکران بردارد یا دانه ای از این خرمن بیحد و حصر برگیرد و آن را در معرض نظر دیگران قرار دهد که از آن استفاده کنند و بهره مند شوند و یا آن را بررسی نمایند.
بالاخره آنان که در نهج البلاغه مطالعه و مراجعه دارند آشنایی و ارتباطی با این کتاب کریم عظیم پیدا کرده اند که دیگران ندارند آیا بهتر نیست که همین آشنایی و ارتباطی را که در حد معرفت و سرمایه علمی خودشان حاصل کرده اند در اختیار دیگران بگذارند تا آنان نیز معلومات و تحقیقات خود را بر آن بیفزایند و به طور جمعی و با همکاری یکدیگر به سوی مقاصد نهج البلاغه سفر نمایند؟ یقینا این بهتر است.
بنابراین، این ناچیز نیز به خود جرات داد و از خداوند تعالی استخاره نمود و از موقع رفیع ولایت حضرت مولی- علیه السلام- ضمن عرض معذرتهای شایان، استجازه کرد که موروار، ران ملخی را به درگاه چاکران آن سلیمان ملک ولایت هدیه نماید و: «ان الهدایا علیمقدار مهدیها».
#با_شیفتگان_نهج 57
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
هدایت شده از عصر انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد احمدی شاهرودی، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم:
◼️ هیچ روایتی نداریم که اعتقادات باید مستند به برهان باشد!
◼️ مزخرف است که میگویند انسان باید تحقیق کند و اعتقاداتش از روی برهان باشد!
◼️ کجا داریم که ائمه (ع) به یکی از شیعیان گفته باشند باید بروی و تحقیق کنی!
◼️ دو مطلب مسلم است: شیعه به جهنم نمیرود، غیرشیعه به بهشت نمیرود!
◼️ اگر کسی احتمال دهد غیرشیعه به بهشت میرود، او نیز به بهشت نمیرود!
◼️ اگر کسی به کشتگان از غیرشیعه شهید بگوید احمق است!
◼️ غیرشیعه اگر در راه خدا کشته شود شهید نیست!
هدایت شده از خانه معارف طلاب جوان
دنیا بر خلاف آنچه که اهل دنیا و مادیون القاء میکند، جنگل نیست، محل زد و خورد و کشتن و کشته شدن نیست، محل توافق و تلائم است.
این دیالکتیکی که غربیها، هگل و ماکس و دیگران درست کردند که مبنای جامعه بر تضاد است؛ اسلام، عکس این را میگوید، مبنای جامعه بر تزاوج و تراوُد و تراحم، اینهاست. مبنای جامعه، این است. مبنای تاریخ هم این است.
این را یکی از حرفهایی که جا دارد اهل فکر در قرآن دنبال کنند، بنده یک وقتی دنبال کردم سالها پیش، مسألۀ زوجیت است در قرآن، ازواج، «و جعلناکم ازواجاً». هم در مورد انسان و هم در مورد همۀ اشیاء و ممّا لاتَعلمون، اینها همه به صورت زوجیت است.
این دیالکتیکِ اسلامی، این است که تفکرِ اسلامی، آن شکل جامعه و پیشرفت جامعه و حرکت جامعه و حرکت تاریخ و اینها بر اساس تضاد نیست، بر اساس تراحم است، بر اساس توادّ است، بر اساس همکاری است، بر اساس تزاوج است. این است که جامعه را پیش میبرد. این تفکر بایستی بر زندگی ما حاکم باشد.
سید علی خامنه ای. درس 332 صلاه مسافر.
@khanemaaref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقل مرحوم آیت الله علوی گرگانی از علامه طباطبایی در انگیزه نگارش المیزان
هدایت شده از مرکز تحقیقات اسلامی - مشهدمقدس
انسان و سرنوشت (چالش علیت و اختیار) - استاد سبحانی، استاد زمانی.mp3
30.1M
هدایت شده از مرکز تحقیقات اسلامی - مشهدمقدس
انسان و سرنوشت (چالش علیت و اختیار) - استاد سبحانی، استاد زمانی 2.mp3
29.63M
29.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عقل خودبنیان دینی
📍استاد حکیمی دو ادعای کلی دارد که در ظاهر متناقض است. از یکسو معتقد به استقلال معرفت شناسی دین و یا به تعبیر دیگر معتقد است قرآن در معارف خودش مستقل است و هیچ چیزی را در حوزه معرفت شریک قرآن قرار نمیدهیم.
از سوی دیگر ایشان بر معرفت بنیادین عقل تاکید دارد و میفرماید عقل، یک بنیاد بنیادین است. یا به تعبیر دیگر ایشان معتقد است که ما از طریق عقل میتوانیم معارف اساسی و بنیادین دین را کشف کنیم، بفهمیم، تصدیق کنیم و ارائه کنیم.
ایشان این دو ادعا را قابل جمع میداند و اساسا آقای حکیمی، نظریه درست و منطبق با حقیقت را جمع میان این دو ادعا میداند.
📚سلسله نشستهای بازخوانی الحیات
🎤سخنرانی استاد محمد تقی سبحانی
🌐کانون توحید (۱۴۰۱/۰۱/۲۶)
🆔 @mohamadrezahakimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 پرفسور مسعود درخشان: 🔻
🔸 اگر ما امیرالمؤمنین علیهالسلام و حضرت زهرا سلام الله علیها را نداشتیم، چه خاکی باید بر سرمان میریختیم؟! اگر اینها را نداشتیم، باید دنبال جانرالز و جانلاک (پدر لیبرالیسم) و دنبال بقیه میرفتیم!
🔸 درواقع اگر ما اهلبیت علیهمالسلام را نداشتیم، نیازی نبود خاکی بر سرمان بریزیم! چون دیگران جای آنها را میگرفتند: جانرالز میآمد، جانلاک میآمد، هایِک میآمد، کارلمنگر میآمد! کینز را داشتیم، مارکس را داشتیم، انگلس را داشتیم، ساموئلسون را داشتیم و بقیه را داشتیم و همۀ اینها با ما بودند و باید نوکری آنها را میکردیم. کمااینکه بعضیها اینها دارند و تعریف «آزادی» و تعاریف دیگر را از آنها میگیرند!
خدا را شکر که ما اینگونه نشدیم.
هدایت شده از نردبان فقاهت
✳️ «انسان، حیوان ناطق»؟! (3)
✔️ آیت الله جوادی آملی:
🔸 الآن پیش ما انسان، فصل اخیرش «ناطق» است؛ «جوهر، جسم، نام، حساس، متحرک بالإرادة، ناطق» این ناطق را ما «فصل اخیر» میدانیم، اما در دعای نورانی امام سجاد(علیهالسلام) ناطق، فصل اخیر نیست بلکه «حامد» فصل اخیر است؛ یعنی اگر انسان ناطق بود ولی خدا را حمد نکرد، انسان نیست!
🔹 مسلماً حضرت که نمیخواهد به کسی اهانت کند و بد بگوید! بلکه میگوید اگر کسی نداند این نعمت از کیست و این نعمت را بجا صرف نکند و لساناً نگوید «الحمد لله رب العالمین» بله! او «حیوان ناطق» است اما انسان نیست، چون فصل اخیر انسان، حامد بودن و حمید بودن است.
#حیوان_ناطق
@Nardebane_feghahat
👓 برای نخواندنهایتان برنامهریزی کنید!
توصیههای نمایشگاه کتابی (بخش سوم)
💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:
◀️ ما گاهی فکر میکنیم که چه باید بخوانیم، ولی فکر نمیکنیم که چه نباید بخوانیم!
روی این هم فکر کنید که چه نباید بخوانیم. گاهی به ذهن خودم میآمد که روی بعضی قفسههایی که اشتغالات غیرضروری ایجاد میکند و از مطالعات اصلی باز میدارد، یک پرده بکشم؛ چون هوس بیخودی در آدم ایجاد میکند.
◀️ برای نخواندنهایتان هم باید برنامهریزی کنید. آنقدر کتاب چاپ میشود که شما پشت جلدش را هم نمیتوانید ببینید! اگر بخواهید ببینید روزتان تباه میشود! آنقدر مجله چاپ میشود که شما پشت جلدهایش را هم اگر بخواهید ببینید روزتان شب میشود. آنقدر روزنامه هست که شما سرتیترهایش را اگر بخواهید بخوانید صبحتان شب میشود. [آنقدر خبر و پیام تولید میشود که اگر همه را رصد و دنبال کنید، از زندگیتان و از کارهای اصلیتان باز میمانید.]
پس باید برای نخواندنهایتان هم فکری کنید.
◀️ با یک تدبیر و برنامهریزی فکر کنید که چه لازم دارید که بخوانید. هر مطالعهای برای ما هوس ایجاد نکند.
برای مثال، اگر انسان به یک فروشگاه زنجیرهای یا یک فروشگاه بزرگ میرود، اینطور نباشد که این فروشگاه هوسانگیزی بکند و مصرف شما را بالا ببرد. اصلاً این فروشگاهها را که درست میکنند خودش عامل توسعه مصرف است. آدم داخلش که میرود تحریک به مصرف بالا میشود؛ یکی از بسترهایی که مبدأ بالا رفتن مصرف خانوار هست، همین فروشگاههای زنجیرهای است؛ انسان یک جنس میخواهد بخرد، میبیند یک سبد بزرگ جنس برداشته و به خانه آورده. یک جنس نیاز داشته، به آنجا رفته و اجناس متنوع را دیده و تحریک شده.
علم هم همینطوری است. مواظب باشید که بیخودی تحریک نشوید.
◀️ موضوع را بررسی کنید و بعد مطالعه کنید. مشاوره بگیرید که باید چه بخوانیم و چه چیز را نباید بخوانیم. آنچه طبق بررسی و مشاوره، نباید بخوانید، نخوانید آنچه باید بخوانید بخوانید. اینطور نباشد که امروز وقتی یک سؤال روانشناسی از ما کردند، برویم چهار تا کتاب روانشناسی بخوانیم! معنی ندارد! چون فردا هم یک کسی، از جامعهشناسی از ما میپرسد! پسفردا از فیزیک میپرسد!
مواظب باشید که در این موضوع که چه باید بخوانیم و چه نباید بخوانیم، فکر کنید. هم فکر کنید و هم مشاوره بگیرید.»
@mirbaqeri_ir
@HozeTwit
هدایت شده از حوزه توییت (توییتر طلاب)🇵🇸
👓 مقدمه اسفار واقعا جالبه!
ملاصدرا علیه الرحمه میگه ما نوکر دربست روایات هستیم! صدرا شرح اصول کافی داره، خودش در جای جای اسفار میگه مرگ بر فلسفه ای که بیاد شرعیات رو زیر سوال ببره!
اونوقت یه عده میگن صدرا مخالف شرعیات بوده!!!
❗️ اصلا اول اسفار میگه تصفیه نفس و تهذیب نکردی و عقایدت و اساس معارفت رو محکم نکردی نیا این فلسفه رو بخون!
واقعا چطور برخی به این مرد نازنین اینطور تهمت میزنند😞
🔹 فألقينا زمام أمرنا إليه و إلی رسوله النذير المنذر
فکل ما بلغنا منه آمنا به و صدقناه و لم نحتل أن نخيل له وجها عقليا و مسلکا بحثيا بل اقتدينا بهداه و انتهينا بنهيه
امتثالا لقوله تعالی ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا حتی فتح الله علی قلبنا ما فتح فأفلح ببرکة متابعته و أنجح.
✅ فابدأ يا حبيبی قبل قراءة هذا الکتاب بتزکية نفسک عن هواها قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها و استحکم أولا أساس المعرفة و الحکمة- ثم ارق ذراها و إلا کنت ممن أتی اللَّهُ بُنْيانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ إذ أتاها و لا تشتغل بترهات عوام الصوفية من الجهلة و لا ترکن إلی أقاويل المتفلسفة!
📕 مقدمه الاسفار الاربعه
@HozeTwit