eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
74 ویدیو
52 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 💠 💢بخش 7️⃣2️⃣ 🌐 جوهر و عرض 🔘 موجود بالذات و موجود بالعرض 🔺 مشائیان، جوهر و اعراض را از اقسام موجود بالذات دانسته اند. محمولاتی که بر موضوعات حمل می شوند، بر دو قسم اند: 1. محمولی که مصداق محمول ذات موضوع باشد؛ مانند «زید انسان است». 2. مصداق محمول ذات موضوع و وجود فی نفسه آن نیست؛ مانند «انسان سفید است». مصداق حقیقی سفید، ذات انسان نیست. گرچه سفید بر انسان صدق می کند. 🔺 به قسم اول «موجود بالذات» و به قسم دوم «موجود بالعرض» گفته می شود. محمولی که عرضی موضوع است، موجود بالعرض و محمولی که ذاتی موضوع است، موجود بالذات نامیده می شود. 🔺موجود بالذات آن دسته از اموری است که ذاتیات اشیاء و حقیقت آنها را بیان می کند. اما آنچه حقیقت اشیاء را بیان می کند، همان ماهیت و چیستی است و بدین ترتیب، موجود بالذات همان ماهیت است. 🔘 تقسیم موجود بالذات به جوهر و عرض 🔺 جوهر آن ماهیتی است که وجود آن در خارج وجود در موضوع نیست و عرض آن ماهیتی است که وجودش در خارج وجود در موضوع است. منظور از موضوع، چیزی است که خود فی نفسه قوام و تحصل بالفعل داشته باشد. موضوع عرض از عرض بی نیاز است. 🔺 موضوع که عرضی در آن تحقق پیدا می کند، ممکن است وجود آن وجود در موضوع باشد؛ یعنی خود یک عرض باشد، و ممکن است وجود در موضوع نباشد؛ یعنی جوهر باشد. اگر موضوع عرض، جوهر باشد، پس قوام آن عرض به جوهر است و اگر عرض باشد، سرانجام به جوهر می انجامد؛ زیرا در غیر این صورت، سلسله نامتناهی عرض خواهیم داشت که محال است. 🔺 هر عرض به طور مستقیم یا غیر مستقیم متوقف بر جوهر است و اگر کسی وجود جوهر را انکار کند، ناخودآگاه همه اعراض را جوهر دانسته است. 🔺 محال است شیء واحد، هم جوهر باشد و هم عرض؛ چون لازمه آن اجتماع نقیضین است. 🔘 اقسام جوهر 🔺 جوهر بر اساس یک تقسیم سه قسم شده است: جوهر نخستین، جوهر دومین و جوهر سومین. جوهر نخستین، همان افراد و اشخاصی اند که در خارج وجود دارند. جوهر دومین معانی کلی نوعی اند؛ مانند انسان و اسب. جوهر سومین، معنای کلی جنسی اند که بر انواع صدق می کنند؛ مانند حیوان که بر انواعی مانند انسان و اسب صدق می کند. 🔺 جوهر نخستین در جوهر بودن بر دو قسم دیگر اولویت دارد؛ اگرچه بر آن تقدم ندارد. 🔺 از مهم ترین خواص جوهر آن است که وجود آن در خارج وجود لا فی الموضوع است و افراد خارجی، یعنی جواهر نخستین، این خاصیت را بالفعل دارند، از این رو جوهریت آنها اولی است. 🔘 تقسیم دیگر جوهر 🔺 جوهر پنج قسم شده است: جسم، صورت، ماده، عقل و نفس. هر جوهری یا جسم است یا جسم نیست. اگر جسم نباشد یا جزء جسم است یا خارج و مفارق از جسم. اگر جزء جسم باشد، یا جزئی است که جسم با آن جزء فعلیت می یابد (صورت) یا آن جزئی است که جسم با آن جزء بالقوّه است (ماده). اگر مفارق با جسم باشد، یا علاقه تصرف در جسم یا تحرک آن جسم را دارد (نفس) یا حتی چنین تعلقی نیز به جسم ندارد و از هر جهتی مبرّا از جسم است (عقل). 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 139_142 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 8️⃣2️⃣ 🌐 ماهیت و حقیقت جسم 🔺 وجود جوهر جسمانی در خارج بدیهی تلقی شده است. 🔘 تعریف جسم 🔺 جسم جوهر طویل عریض عیمق است. منظور آن است که جسم جوهری است که می توان در آن سه بُعد (یا سه خط) متقاطع فرض کرد که آن سه بعد در یک نقطه با هم بلاقی کرده، در محل تلاقی زوایای قائمه تشکیل می گردد. حقیقت جسم، جوهری است که قابلیت امتداد در سه جهت را داشته باشد. وجود خط یا امتداد بالفعل و وجود حرکت و سطح بالفعل شرط جسمیت جسم نیست؛ البته پس از آنکه اثبات شد ابعاد نامتناهی محال است. نتیجه گرفته می شود هر جسمی متناهی و از این رو دارای سطح است، ولی سطح داشتن جزء حقیقت جسم نیست. 🔘احکام جسم 🔺 1.هر جسمی قابل انقسام است، نه آنکه هر جسمی بالفعل منقسم باشد. 2. جسمیت جسم، نه شکل خاصی را اقتضا می کند نه امتداد معیّنی را. 3. جسم قابل انقسام به اجزاء است و اجزای آن جسم، به دلیل آنکه جسم هستند نیز قابل انقسام به اجزاء اند و نمی توان گفت جسم متشکل از اجزای لا یتجزی است. 🔘 هیولی (ماده) 🔺 منظور از هیولی یا ماده، آن جوهری است که جزء جوهر جسم بوده، حامل قوّۀ اشیائی است که از آن جسم به وجود می آید. معمولاً ماده به چیزی گفته می شود که شیء دیگری از آن جسم به وجود می آید. مثلاً صندلی از چوب ساخته می شود و گفته می شود چوب مادۀ صندلی است. 🔺 پیش از ساخته شدن صندلی، صندلی نیست، ولی می تواند صندلی بشود. از این رو، گفته می شود این چوب بالقوّه صندلی است. ارسطو آن چیزی را که چیز های دیگر از آن ساخته می شود، ولی خود از چیز دیگر ساخته نشده باشد، ماده نخستین خوانده است. 🔘 ماده نخستین 🔺 ماده نخستین فعلیت شیء قبلی نیست اما می تواند فعلیت های جدیدی را بپذیرد و به اشیای خاصی تبدیل شود. مادۀ اولی نزد مشائیان قوّۀ محض است و هیچ گونه فعلیتی ندارد. با این حال، هیولی وجود دارد، ولی وجود جداگانه و مستقل ندارد، بلکه همراه مورد دیگر و در ضمن آنها وجود دارد. منشأ قول به ماده تغییر و حرکت است. 🔺 ارسطو برای پاسخ به مسئله حرکت و تبیین تغییر، از مادۀ اولی سخن گفته است. در آثار ارسطو استدلال منقحی بر وجود ماده نخستین نیامده است و در آثار دیگر فیلسوفان تا زمان ابن سینا به چنین استدلالی دست نیافتیم. ابن سینا دو برهان بر وجود هیولی آورده که مبنای هر دو را تغییر تشکیل می دهد. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 142_146 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 9️⃣2️⃣ 🌐 برهان بر وجود هیولی 🔘 برهان وصل و فصل 🔺 می بینیم یک جسم قابل تجزیه به دو یا چند قطعه است. هر جسمی از آن جهت که جسم است، بر اساس حقیقت جسم امتداد و اتصال دارد و حقیقتی پیوسته است. اما پس از آنکه منقسم شد، اتصال قبلی از بین می رود و اتصال یا اتصال های جدیدی در آن پدید می آید. همین طور ممکن است دو جسم کنار هم قرار گرفته، اتصال های قبلی آنها زائل شود و اتصال جدیدی در آنها پدید آید. با توجه به اینکه جسم بعد و امتداد دارد، قابل انفصال و اتصال است. با توجه به اینکه جسم انفصال و اتصال را می پذیرد، باید چیزی در آن باشد که پذیرای آنها باشد. آنچه قابل اتصال و انفصال است، نمی تواند صورت جسمیه باشد؛ زیرا صورت جسمیه عین اتصال است و آنگاه که پذیرای اتصال است، اتحاد ظرف و مظروف لازم می آید، و آنگاه که پذیرای انفصال است، لازم می آید چیزی پذیرای مقابل و ضدّ خود باشد. 🔺 در جسم غیر از صورت جسمیه که عین اتصال است، امر دیگری وجود دارد که نه عین انفصال است و نه عین اتصال، و می تواند هر دو را بپذیرد؛ چنین حقیقتی، هیولی یا ماده نخستین نامیده می شود. 🔘 برهان قوّه و فعل 🔺 هر جسمی از آن جهت که جسم است و صورت جسمیه و امتداد جوهری دارد، امری بالفعل است. ولی همین جسم می تواند به اشیای دیگری تبدیل شود. مثلاً یک هستۀ خرما از یک جهت بالفعل هسته خرماست و امتداد جوهری دارد، اما از جهت دیگر بالقوّه جوانه، شکوفه، درخت و خود خرماست. 🔺 یک جسم افزون بر آنکه بالفعل صورت جسمیه دارد، دارای استعداد چیزهای دیگر است. فعل و قوّه دو امر متقابل اند و شیء واحد نمی تواند از جهت واحد، بالفعل یک چیز و بالقوه چیز دیگری باشد. 🔺 در جسم صورت جسمیه همراه با چیز دیگری است که منشأ قوّه است. پس هر جسمی مرکب از دو امر است: آنچه جنبۀ فعلیت جسم را تشکیل می دهد، صورت جسمیه و امتداد جوهری است و آنچه جنبۀ قوّۀ جسم را تشکیل می دهد، هیولی و ماده نامیده می شود. 🔘 ویژگی هیولی 🔺 از هر گونه فعلیتی عاری است و قوّۀ محض است. هیولی سراسر استعداد است و از این رو، جسم را آمادۀ پذیرش هرگونه فعلیت جدید می گرداند. 🔘 اشکال 🔺 هیولی از یک جهت هیولی و جوهر بالفعل است و از جهت دیگر، استعداد پذیرش صورت ها و اعراض را دارد. پس هیولی مرکب از دو امر است: امر بالفعل که همان جوهریت هیولی است، و امر بالقوّه که همان قابلیت و استعداد آن در خصوص پذیرش صورت ها و اعراض است. پس همان گونه که جسم مرکب از هیولی و صورت است، هیولی نیز مرکب از هیولی و صورت است. 🔘 پاسخ 🔺 ابن سینا این اشکال را وارد نمی داند و بر آن است که هیولی مرکب نیست و دو جهتی که در هیولی از یکدیگر تفکیک شده است، به همدیگر برمی گردند. 🔺 بالقوه ذات هیولی را تشکیل می دهد. از این رو، جوهریتی که بالفعل برای هیولی ثابت است، هیولی را شیء بالفعل خاصی نمی گرداند. نهایت کاری که جوهر هیولی می کند، آن است که هیولی را آماده می گرداند تا به وسیلۀ صورت، شیء بالفعل شود. 🔘 معنای جوهر هیولی 🔺 مشتمل بر دو بخش است: یک بخش آن اثباتی و بخش دیگر آن سلبی است. بخش اثباتی آن، این است که «هیولی یک امر است» و بخش سلبی آن، این است که «هیولی در موضوع تحقق نمی یابد». روشن است که بخش سلبی معنای هیولی، امر بالفعل نیست؛ چون فعلیت، امر ایجابی است نه سلبی، بخش ایجابی معنای هیولی نیز امر بالفعل نیست، چون بخش ایجابی معنای هیولی، یعنی «امر بودن هیولی» معنای عام است و امر عام مستلزم آن نیست که شیء مشتمل بر آن شیئی خاص، یعنی متعین و بالفعل باشد. آنچه برای بخش ایجابی معنای هیولی در حمل فعل یا صورت می تواند باشد، مستعد بودن هیولی برای پذیرش هر چیزی است. پس صورت هیولی چیزی جز استعداد قبول صور و اعراض نیست و بنابراین، فعلیت هیولی چیزی جز استعداد و قوّه نخواهد بود. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 146_149 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 0️⃣3️⃣ 🌐 صورت جسمیه و احکام آن 🔺حقیقت جسم جوهری است که در سه جهت امتداد دارد. بعد، امتداد و اتصال جوهری که فعلیت جسم را تشکیل می دهد، صورت جسمیه است. صورت جسمیه عین امتداد و اتصال است و امتداد و اتصال، همواره امتداد چیزی و اتصال چیزی است، و آن چیزی که امتداد و اتصال می پذیرد، همان ماده یا هیولی است. بنابراین، صورت جسمیه نیازمند ماده است و نمی توان صورت جسمیه را بدون هیولی در نظر گرفت؛ صورت جسمیه ملازم هیول و پیوسته به آن است. 🔺 صورت جسمیه معنایی تام و متعیّن، و طبیعت واحدی است که همۀ اجسام یکسان است و متنوع به انواع نمی شود. معنای جنسی، معنایی مبهم و نامتحصل است که با افزوده شدن معنای فصلی به آن، تعین و تحصل می یابد و نوع معیّنی می گردد. 🔺 معنای جنسی ماهیت لابشرط است. صورت جسمیه چنین نیست، بلکه «ماهیت بشرط لا» است؛ یعنی ماهیت تام است. 🔺 صورت جسمیه از آن نظر که صورت جسمیه است، در همۀ اجسام یکسان است و تفاوتی میان آنها نیست. اگر تفاوتی میان صورت های جسمیه هست، به سبب امور دیگری است.با افزوده شدن معانی جدید به صورت جسمیه، امر مرکب جدیدی پدید می آید و از این رهگذر یک صورت جسمیه با صورت جسمیه دیگر متفاوت می شود. 🔘 جدایی ناپذیری ماده از صورت 🔺 هیولی در خارج وجود جداگانه ندارد. آنچه در خارج وجود دارد و می توان به آن اشاره کرد، جسم است. وجود متمایز هیولی منحصر به عقل و تحلیل ذهنی است. در خارج هیولی همواره پیوسته به صورت وجود دارد و هرگز ممکن نیست به تنهایی و بدون صورت موجود شود. 🔘 استدلال انفکاک ناپذیری هیولی و صورت 🔺 هر جسمی مرکب از ماده و صورت است. ماده نخستین بسیط است و مرکب از ماده و صورت نیست و قوّۀ محض و استعداد صرف است و هیچ گونه فعلیتی ندارد. هیولی در سایه صورت فعلیت می یابد. این فعلیت، فعلیتی است که از ناحیه صورت می آید، نه آنکه خود هیولی مستقلاً فعلیتی داشته باشد. اگر هیولی از صورت جدا گردد و تنها باشد، هیچ فعلیتی ندارد و آنچه فعلیت ندارد، وجود ندارد. پس هیولی بدون صورت موجود نمی شود و اگر هیولی موجود است، پیوسته به صورت است. 🔘 اثبات وجود صورت های نوعیه 🔘 صورت مسئله 🔺 اگر همۀ اجسام، مرکب از ماده و صورت اند و ماده و صورت همۀ اجسام یکسان است، پس چگونه این اجسام متفاوت شده اند؟ آیا تفاوت اجسام صرفاً در اعراضی است که بر آنها عارض می شود. 🔘 پاسخ مشائیان 🔺 تفاوت اجسام به اعراض و امور بیرونی محدود نمی شود و لازم است تفاوتی دورنی در آنها وجود داشته باشد. 🔺 اجسام افزون بر ماده نخستین و صورت جسمیه که در همه مشترک است، صورت های نوعیه ای دارند که سبب تفاوت و تنوع آنها شده است. 🔘 استدلال بر وجود صورت های نوعیه 🔺 الف) اجسام که در جسمیت مشترک اند، دارای آثار، احیاز و اوصاف طبیعی متفاوتی هستند؛ یعنی عوارض گوناگونی دارند. 🔺ب) منشأ این آثار متفاوت خارج از سه فرض نیست: یا از آنِ خود جسم است یا از آنِ جسم دیگری است یا از آنِ شیئی غیر جسمانی، یعنی امر مفارق است. فرض دوم باطل است؛ زیرا اگر اثری که از یک جسم ناشی می شود، به سبب جسم دیگری باشد، آن اثر طبیعی آن جسم نخست نیست، بلکه اثر آن جسم دیگر است؛ در حالی که محل بحث ما آثار طبیعی بود، نه آثار بالعرض. فرض سوم نیز درست نیست؛ چون نسبت امر مجرد با همۀ اجسام یکسان است و اگر سبب اثری در یک جسم باشد و آن جسم برای صدور آن اثر دخالتی نداشته باشد، باید آن اثر را در همۀ اجسام پدید آورد؛ درحالی که آن اثر در همۀ اجسام مشترک نیست. 🔺 منشأ آثار متفاوت، خود جسم است. این فرض خود به دو فرض دیگر منشعب می شود: منشأ این آثار گوناگون، یا جسمیت جسم است یا امر دیگر در جسم. اما جسمیت چسم ممکن نیست منشأ حصول آثار و عوارض گوناگون باشد؛ چون در همۀ اجسام یکسان و مشترک است. 🔺 آنچه منشأ آثار، اوصاف و عوارض گوناگون اجسام می شود، امری است در درون اجسام غیر از صورت جسمیه. 🔺 آن امری را که در درون اجسام منشأ آثار گوناگون می شود، صورت نوعیه نامیده اند. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 150_153 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 1️⃣3️⃣ 🌐 نسبت ماده و صورت 🔺 هیولی بدون صورت وجود ندارد و صورت نیز همواره در هیولی تحقق می یابد. نتیجه این که هیولی و صورت با هم تلازم دارند و وابستگی ذاتی میان آن دو وجود دارد و این تلازم و وابستگی اتفاقی نیست؛ وگرنه، از یکدیگر بی نیاز می بودند. 🔘 تلازم و وابستگی هیولی با صورت 🔺 تلازم دو امر با یکدیگر خارج از سه فرض نیست: 1. تلازم دو مضاف با یکدیگر. 2. تلازم علت و معلول با یکدیگر. 3. تلازم دو امر متکافی در وجود که هیچ گونه علّیت و معلولیتی میانشان نیست. تلازم و علاقه میان هیولی و صورت از قبیل قسم اول، یعنی تلازم دو مضاف نیست؛ علاقه تضایف میان دو چیزی که معنا و ماهیت هر یک از آن دو شخصاً در مقایسه با دیگری قابل تصور است. برای مثال، فهم و تصور معنای پدر، بر فهم و تصور معنای فرزند متوقف است و برعکس، اما رابطه هیولی و صورت چنین نیست. چه بسا صورت های جسمانی را تصور و فهم می کنیم، ولی ماده فهمیده نمی شود و عده ای منکر وجود ماده هستند. 🔺 فرض سوم نیز باطل است. این فرض آن بود که تلازم و وابستگی هیولی و صورت تلازم دو امر متکافی در وجود است که رابطه علیت و معلولیت ندارند. این فرض نادرست است؛ زیرا دو امری که متکافی در وجودند و رابطه علیت و معلولیت ندارند، هرگز رفع یکی از آن دو موجب رفع دیگری نیست؛ در حالی که گفتیم هیولی بدون صورت وجود ندارد و صورت بدون هیولی وجود ندارد و این یعنی با انتفا و رفع یکی، دیگری نیز منتفی و رفع می شود. 🔺 تنها فرضی که باقی می ماند، فرض دوم است؛ یعنی هیولی و صورت رابطه علّی _ معلولی با هم دارند. با توجه به اینکه هیولی بدون صورت وجود ندارد و صورت نیز بدون هیولی وجود ندارد، یعنی آن دو نیازمند یکدیگرند، نمی توان گفت یکی از آنها رأساً و مستقلاً علت دیگری است. 🔺 باید گفت هیولی و صورت با هم معلول امر سومی هستند، ولی در عین حال به یکدیگر وابستگی و تعلق وجودی دارند؛ یعنی به نحوی واسطه علیت آن امر سوم برای دیگری اند. 🔘 مشارکت صورت در ایجاد ماده 🔺 صورت علت ماده است، ولی ایا می توان گفت صورت به تنهایی علت ماده است یا آنکه صورت واسطه صدور ماده از علت دیگر و به دیگر سخن، شریک علت است؟ در پاسخ میان صورت ها تفکیک کرده اند: اگر صورت، صورتی باشد که هرگز از ماده جدا نمی شود، یعنی فسادناپذیر باشد، ممکن است به تنهایی علت ماده باشد؛ مانند صور فلکی، اما صورتی که از ماده جدا می شود و زائل می گردد و جای خود را به صورت دیگری در ماده می دهد، نمی تواند به تنهایی علت ماده باشد؛ زیرا اگر صورت به تنهایی علت ماده باشد، با معدوم شدن و زوال آن صورت، ماده که معلول آن است، معدوم خواهد شد. 🔺 بنابراین، صورت به تنهایی علت وجود ماده نیست، بلکه با مشارکت امر دیگری _ که همان عقل فعال است _ علت وجود ماده است. وجود ماده از سوی آن امر دیگر افاضه می شود، اما تکمیل فیضان ماده از آن امر، متوقف بر صورت است و بدون صورت، فیضان ماده به سرانجام نمی رسد. 🔘 اشکال و پاسخ 🔺 اشکال: صرت و امر مفارق که با هم علت ماده هستند، واحد شخصی نیستند؛ چون دو موجودند و واحد بالمعلوم هستند؛ در حالی که ماده واحد شخصی است و ممکن نیست واحد عام علت واحد بالعدد باشد. ابن سینا در پاسخ گفته است از آنجا که وحدت بالعموم علت ماده به وسیله وحدت عددی امر مفارق تقویت و حفظ می شود، اشکال ندارد واحد بالعموم، علت واحد بالعدد باشد. 🔘 تقوّم صورت به امر مفارق 🔺 صورت گرچه متقوم به هیولی نیست، هرگز از هیولی جدا نمی شود و بدون آن موجود نمی گردد، البته لازمه عدم مفارقت صورت از هیولی آن نیست که صورت متقوم به هیولی باشد، صورت متقوم به علت هستی بخش خود، یعنی امر مفارق است. 🔺 صورت برای آنکه تشخص پیدا کند، نیازمند هیولی است، اما در اصل هستی به هیولی نیاز ندارد. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 153_158 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 2️⃣3️⃣ 🌐 عرض و مقولات عرضی 🔺 عرض آن ماهیتی است که وجودش در موضوع است. مقولات عرضی نُه قسم اند: کمّ، کیف، اضافه، أین، متی، وضع، ملک، فعل و انفعال. 🔺 عرض بر دو قسم است: یا ماهیتی است که تصور آن بر تصور امری خارج از آن متوقف است یا ماهیتی است که تصورش بر تصور امری خارج از آن متوقف نیست که خود بر دو قسم است: یا ماهیتی است که به سبب آن، معروض آن ماهیت متصف به کمّی و بیشی و مقدار و قسمت می شود یا چنین نیست. قسم نخست کمیت و قسم دوم کیفیت نامیده می شود. 🔘 کمیت 🔺 آنچه بی واسطه، مساوات و عدم مساوات و تجزیه و انقسام را می پذیرد و به واسطه آن جوهر معروض نیز به این اوصاف متصف می شود. کمیت به دو قسم کمّ متصل و کمّ منفصل تقسیم می شود. 🔘 کمّ متصل 🔺 آن است که میان اجزای بالقوه آن می توان حد مشترکی در نظر گرفت که آن جزاء در آن حد به هم می رسند و در آن حد اتحاد دارند؛ مانند خط و سطح. 🔘 کمّ منفصل 🔺 آن است که برای اجزای آن چنین حد مشترکی قابل تصور نیست؛ مانند عدد. کمّ متصل یا قار و دارای وضع است؛ مانند خط و یا بدون وضع و غیرقار است؛ مانند زمان. 🔘 کیفیت 🔺 آن ماهیت عرضی است که به نحو قار در جسم وجود دارد و تصور آن بر امر دیگری متوقف نیست و فرض وجود آن، نه موجب نسبت جسم با امری خارج از جسم است، نه موجب نسبتی میان اجزای آن، و نه مستلزم انقسام و تجزی است. 🔘 اقسام کیف 🔺 کیفیت گاه مختص به کمیت است؛ یعنی حالتی است که عارض بر کمیت می شود از آن حیث که کمیت است؛ مانند فرد بودن برای عدد. 🔺 قسم دیگر کیفیت، کیفیت غیرمختص به کمیت است که به محسوس و نامحسوس تقسیم می شود. کیفیت محسوس، یا کیفیت انفعالیه است یا انفعال محض. کیفیت انفعالیه آن کیفیت محسوسی است که راسخ و ثابت است؛ مانند زردی طلا اما انفعال آن کیفیتی است که به سرعت زوال و استبدال می یابد مانند سرخی صورت کسی که خجالت کشیده است. 🔺 کیفیات نامحسوس به دو قسم استعدادی و غیر استعدادی تقسیم می شود. کیفیات نامحسوس استعدادی، استعداد برای کمالات دیگرند. کیفیات استعدادی، یا استعداد برای مقاومت و منفعل نشدن اند که قوه طبیعیه نامیده می شوند؛ مانند سختی و یا استعداد برای سرعت اذعان و انفعال اند که لاقوه طبیعیه نامیده می شوند؛ مانند نرمی. 🔺 اما کیف نامحسوس غیراستعدادی کمالاتی اند که استعداد کمالات دیگر نیستند و به دو قسم ملکه و حال تقسیم می شوند. ملکه آن کیفیتی است که ثابت است؛ مانند سلامت و علم. حال کیفیتی است که سریع زائل می شود؛ مانند غضبی که از شخص حلیم سر می زند. 🔺کمّ و کیف از ماهیات عرضی است که تصور آنها بر تصور امری خارج از ذات آنها متوقف نیست. قسم دیگر ماهیات عرضی، آن ماهیاتی است که تصور آنها بر تصور امری خارج از ذات متوقف است. این دسته از اعراض، نسبی اند. اعراض نسبی عبارت اند از: اضافه، وضع، این، متی، ملک، فعل و انفعال. 🔘 اضافه 🔺 معنایی است که وجودش بالقیاس به چیز دیگر است و موجودی غیر از این مقایسه ندارد و با صرف همین نسبت است که فهمیده می شود امر دیگری در مقابل آن وجود دارد؛ مانند پدری در مقایسه با پسری. 🔘 وضع 🔺 نسبتی که اجزای یک جسم به همدیگر دارند؛ مانند موازات یا انحرافی که میان اجزای یک جسم وجود دارد؛ مثل ایستادن و نشستن. 🔘 این 🔺 عبارت است از در مکان بودن؛ مانند بودن زید در بازار. 🔘 متی 🔺 عبارت است از در زمان بودن؛ مانند بارش باران در دیروز. 🔘 ملک 🔺 عبارت است از قرار داشتن یک جوهر در جوهر دیگر، به گونه ای که آن دیگری بر اولی احاطه داشته باشد به گونه ای که محیط با انتقال محاط منتقل شود؛ مانند لباس پوشیدن. 🔘 فعل 🔺 عبارت است از نسبتی که یک جوهر با چیزی دارد که از آن جوهر ناشی می شود و تدریجیُّ الوجود است؛ مانند گرم کردن آتش برای آب. 🔘 انفعال 🔺 نسبتی که یک جوهر با چیزی دارد که در آن جوهر به تدریج تحقق می یابد؛ مانند گرم شدن آب یا بریده شدن انگشت دست. 🔘 مقولات در علوم 🔺 جوهر جسمانی همراه با عوارضی مانند کیف، کمّ، این، وضع، فعل و انفعال، موضوع دانش طبیعی را تشکیل می دهند. بخشی از کیفیات، یعنی کیفیات نفسانی (ملکه و حال) در علم اخلاق بررسی می شوند. کمّ منفصل در علم حساب و فروعات آن مانند موسیقی و علم زیجات بررسی می شود. کمّ متصل در هندسه و شعب آن، یعنی تنجیم، مساحت، اثقال و حیل بررسی می شود. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 159_161 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac