eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.7هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
60 ویدیو
49 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 💠 💢بخش 3️⃣3️⃣ 🌐 حرکت 🔺 عده ای منکر حرکت بوده اند و آن را پدیده ای موهوم و غیر واقعی دانسته اند. منکران وجود واقعی حرکت، تحلیل و تبیین عقلی حرکت را ناممکن و بلکه مستلزم محال می دانستند. کوشش فیلسوفان دیگر آن بوده است که تحلیل قابل قبولی از حرکت به دست دهند. ارسطو با تفکیک میان ماده و صورت از یک سو و تفکیک میان امر بالقوه و امر بالفعل از سوی دیگر، کوشید حرکت را توجیه کند. 🔘 تحلیل حرکت با استفاده از قوه عقل 🔺 اشیاء از حیث قوه و فعلیت بر دو قسم اند: اشیائی که بالفعل محض و عاری از هرگونه قوه هستند، و اشیائی که از جهتی بالفعل و از جهت دیگر بالقوه اند. 🔺 منظور از فعلیت تحقق و وجود عینی کمال مفروض است و منظور از قوه، توان، زمینه و قابلیت تحقق کمال مفروض می باشد. 🔺 شیئی که از جهتی بالفعل و از جهت دیگر بالقوه است، برخی از کمالات در او موجود است، ولی برخی دیگر از کمالات در او معدوم است، اما امکان حصول آنها را دارد. 🔺 معنای بالقوه بودن یک چیز آن است که آن چیز می تواند از حالت قوه خارج شود و به فعلیت برسد. 🔺 خروج از قوه به فعلیت دو قسم است: خروج دفعی و خروج غیر دفعی (یا خروج تدریجی) که حرکت نامیده می شود. خروج دفعی یک شیء از قوه به فعل در صورتی که خروج جوهر از قوه به فعل باشد، کَون و فساد نامیده می شود (بنا بر امتناع حرکت جوهری). 🔘 تعریف حرکت 🔺 حرکت کمال اول شیء بالقوه است از آن جهت که آن شیء بالقوه است: «فالحرکة کمال اول لما هو بالقوة من جهة ما هو بالقوة». 🔺 هر شیئی از آن جهت که بالقوه است، فاقد کمال خاصی است. دیگر کمالات وقتی در یک شیء حاصل شوند، آن شیء از نظر آن کمال فعلیت می یابد و حالت بالقوه نخواهد داشت. اما خروج از یک قوه به فعلیت، یعنی حرکت با آنکه خود یک کمال و فعلیت است، همچنان دارای قوه است: اولاً با توجه به اینکه خروج از قوه به فعلیت یعنی حرکت امری اتصالی و غیر آنی است، همچنان این خروج در حال تحقق است و مراحلی از خروج هنوز به فعلیت نرسیده است. ثانیاً هر خروجی مستلزم یک مقصد و منتهاست. اگر کسی از جایی خارج می گردد، به جای جدیدی وارد می شود. از این رو، آنچه فعلیت خروج پیدا می کند و بالفعل متحرک می شود، نسبت به بودن در منتها و غایت، بالقوه است و فقط در صورتی نسبت به غایت و منتها بالفعل می شود که کمال خروج به پایان برسد و حرکت پایان یابد. حرکت همین کمال اول است که برای شیء بالقوه حاصل می شود. 🔘 مقوله حرکت 🔺 مشائیان به تبع ارسطو این تعریف را برای حرکت برگزیدند. در این تعریف حرکت به کمال تعریف شده است، اما روشن نیست این کمال از سنخ چه مقوله ای است. آنچه سبب شده در تعریف حرکت به مقوله آن اشاره نشود، ابهام در مقوله حرکت است. ابن سینا فرض هایی را درباره اینکه حرکت به چه مقوله ای تعلق دارد، مطرح کرده است و با ردّ فرض های دیگر، این فرض را پذیرفته که حرکت متعلق به مقوله انفعال است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 162_165 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 4️⃣3️⃣ 🌐 حرکت قطعیه و حرکت توسطیه 🔘 حرکت قطعی 🔺 حرکت به معنای امر متصلی است که برای متحرک از مبدأ تا مقصد تعقل می شود. بی گمان حرکت، امر متصل و قابل تجزیه به اجزای مفروض است. اگر این امر متصل، امری باشد که از مبدأ حرکت تا منتهای آن را دربرگیرد، حرکت به معنای قطع نامیده می شود. به دیگر سخن، حرکت به معنای قطع حرکت انجام یافته و به پایان رسیده است. 🔺 در خارج آنچه تحقق می یابد یا تحقق یافته است، نفس خروج تدریجی است. این خروج تدریجی گرچه از یک مبدأ آغاز و به یک منتها ختم می شود، اما امتداد واقع میان مبدأ و منتها هرگز به نحو قار و مجتمع در خارج تحقق نمی یابد. حرکت به معنای قطع، یعنی آن امر متصلی که ابتدا و انتها دارد. 🔘 حرکت توسطی 🔺 حالتی که متحرک نه در ابتدای مسافت قرار دارد و نه در انتهای مسافت، بلکه بین آن دو قرار دارد، اما نه آنکه در حدی از حدود مفروض بین مبدأ و منتهای مسافت قرار و سکون داشته باشد، بلکه متحرک در هر لحظه ای از لحظه ها در حال پیمودن حد مفروض از مسافت یاد شده است. 🔺 در نظر ابن سینا و شاگرد او بهمنیار، حرکتی که در خارج موجود است، حرکت به معنای توسط است، ولی حرکت به معنای قطع در خارج وجود ندارد؛ چون حرکت بودن حرکت به آن است که متحرک مبدأ را ترک کرده باشد و به منتها نرسیده باشد. 🔺 در فلسفه مشاء، حرکت به معنای قطع را باید حرکت پیموده شده و به سرانجام رسیده، و حرکت به معنای توسط را حرکت در حال انجام دانست. 🔺 حرکت به معنای توسط، حالتی است برای متحرک، وقتی مبدأ را ترک کرده و هنوز به مقصد نرسیده است و در هر لحظه ای از مدت این حرکت در حال پیمودن حدی از مسافت آن است و در هر لحظه ای از این مدت در حد خاصی از آن مسافت است؛ به طوری که نه در لحظه قبل در آن حد یافت می شود و نه در لحظه بعد. این حالت برای متحرک امری متصل، پیوسته و قابل تجزیه، ولی سیال و در حال انصرام و تقضی است. 🔘 مراد از صورت گرفتن حرکت در زمان 🔺 حرکت، خروج تدریجی از قوه به فعل است و این خروج امری متصل و ممتد است و زمان نیز که مقدار این حرکت است، امری متصل و ممتد است. گرچه حرکت در زمان صورت می گیرد، منظور آن نیست که این خروجی تدریجی در زمان که دارای مبدأ و منتهای معیّن است، انجام می گیرد. البته حرکت قطعیه، یعنی حرکت انجام یافته ای که متحرک در آن به منتها رسیده است، لزوماً در چنین ظرفی از زمان صورت می پذیرد و همان طور که زمان یاد شده امتدادی معیّن با مبدأ و منتهایی خاص است، حرکت انجام یافته نیز امتدادی معیّن با مبدأ و منتهای معیّن است و مبدأ و منتهای آن دو، و نیز دیگر اجزای مفروض آن دو بر هم منطبق خواهند بود. 🔺 حرکت به معنای توسط ذاتاً در زمان نیست، بلکه بالعرض در زمان است. آنچه ذاتاً در زمان است، حرکت به معنای قطع است، ولی از آنجا که حرکت به معنای توسط، مستلزم حرکت به معنای قطع است، زمان به حرکت به معنای توسط نیز نسبت داده می شود. 🔘 تفاوت مسافت با حرکت 🔺 مسافت به عنوان یک کل موجود است و سپس می توان در آن اجزاء یا نقاطی را فرض کرد، ولی حرت امر متصلی است که کل آن با هم وجود ندارد، بلکه در هر آن غیرمنقسمی شخص خاصی از «خروج از قوه به فعل» تحقق می یابد؛ به طوری که این شخص از خروج، نه در آنِ قبلی محقق بود و نه در آنِ بعدی، و متحرک در همۀ این آنات مفروض در حال خروج از قوه به فعل است و همۀ نقاط مسافت یاد شده را درمی نوردد. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 165_171 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 5️⃣3️⃣ 🌐 لوازم حرکت 🔺 حرکت شش لازمه دارد: متحرک (موضوع)، محرک (فاعل)، ما فیه (مسافت)، ما منه (مبدأ)، ما الیه (منتهی) و زمان (مقدار). هیچ حرکتی بدون این امور تحقق نمی یابد. 🔘 1.موضوع حرکت 🔺 حرکت از دیدگاه مشائیان یک عرض است و هر عرضی نیازمند موضوع است. حرکت همواره در موضوعی که آن را می پذیرد و متصف به آن می شود، تحقق می یابد، و ممکن نیست حرکت بدون متحرک، یعنی شیئی که صفت حرکت را می پذیرد، تحقق یابد. هر متحرکی، جسم است و شیئی که جسم نباشد، محال است حرکت کند. بر اساس تعریف از حرکت، فقط شیء بالقوه می تواند حرکت کند و خاستگاه قوه، ماده است. از این رو، موجود غیرمادی، به سبب قوه نداشتن، حرکت نخواهد داشت. اما موجود مادی جسم است. بنابراین، موضوع حرکت فقط جسم است و مجردات حرکت ندارند. 🔘 2. نیاز حرکت به محرک 🔺 هر حرکتی نیازمند فاعلی است غیر از متحرک، که آن را در متحرک ایجاد می کند. ممکن است تصور شود فاعل حرکت، همان ذات متحرک است. فیلسوفان استدلال کرده اند محال است فاعل حرکت، همان قابل حرکت باشد. اگر حرکت ناشی از ذات متحرک باشد، آنگاه حرکت این شیء با وجود آن، وجوب خواهد یافت؛ در حالی که این طور نیست و با وجود ذات جسم حرکت واجب نمی شود؛ چه بسا اجسامی موجود می شوند؛ در حالی که حرکت ندارند و اگر علت حرکت یک جسم ذات آن جسم باشد، آن جسم باید همواره حرکت داشته باشد، نه آنکه گاه حرکت داشته باشد و گاهی نداشته باشد. 🔘 3و4. مبدأ و منتها 🔺 هر حرکتی از نقطه ای آغاز می شود و به نقطه ای ختم می گردد. مبدأ حرکت، آن وضعیتی برای متحرک است که متحرک در خصوص هر دو کمال، یعنی کمال نخست که همان حرکت است، و کمال ثانی که با پایان حرکت حاصل می شود، بالقوه است و منتهای حرکت، حصول کمال ثانی برای متحرک است. اینکه هر حرکتی دارای مبدأ و منتهاست، بدان معنا نیست که متحرک لزوماً در مبدأ و منتها فاقد حرکت بوده، بلکه بدان معناست که در هر حرکتی متحرک مبدأ را ترک می کند و به منتها می رسد. 🔘 5. مسافت حرکت 🔺 یکی از ویژگی های متحرک، پیوسته در حال عوض شدن است. آن ویژگی ای از متحرک که در حرکت به طور پیوسته عوض می شود، «مسافت حرکت» نام دارد. 🔺 مسافت حرکت، مقوله ای است که حرکت به آن نسبت داده می شود. حرکت سیب از رنگ سبز به رنگ قرمز، حرکت کیفی؛ حرکت علی از قم به تهران، حرکت أینی؛ حرکت کره حول محور خود، حرکت وضعی؛ و حرکت بوته گیاه از طول یک متری به دو متری، حرکت کمّی نامیده می شود. متحرک در طول حرکت در هر لحظه و آنی نوع یا صنفی از مقوله را دارد؛ غیر از نوع یا صنفی که در آن قبل یا بعد دارد. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 173_177 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 6️⃣3️⃣ 🌐 مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری 🔺 ابن سینا حرکت در مقوله های جوهر، ان یفعل، ینفعل، اضافه و متی را نفی می کند. او نفی حرکت را در مقوله جده، راجح دانسته، حرکت در مقوله های أین، کیف، کمّ و وضع را پذیرفته است. 🔘 استدلال ابن سینا بر نفی حرکت در جوهر 🔺 تغییر در طبیعت جوهری منحصر است در تغییر دفعی. جوهر اگر حادث گردد، به صورت دفعی حادث می شود و اگر فاسد شود، به صورت دفعی فاسد می گردد. 🔺 یک جوهر، یا وجود ندارد و فقط قوه آن هست و یا وجود دارد و به طور کامل فعلیت یافته است و این طور نیست که اشتداد و تنقص بپذیرد. حرکت در جوهر فقط به معنای اشتداد (در حرکت تکاملی) و تنقص (در حرکت ذبولی) قابل تصور است، اما محال است صورت جوهری قبول اشتداد و تنقص کند؛ زیرا اگر قبول اشتداد یا تنقص کند، صورت نوعیه این جوهر در حال اشتداد و تنقص یا باقی می ماند یا باقی نمی ماند. اگر صورت نوعیه جوهر همچنان باقی باشد، پس صورت جوهری تغییر نکرده، فقط امری که عارض بر صورت جوهری بوده، تغییر کرده است. در این صورت، چیزی که ناقص بود، با اشتداد نقصانش از بین می رود، ولی جوهر آن از بین نمی رود. در اینجا استحاله و مانند آن تحقق می یابد، نه تکون جوهر جدید. اگر در حال اشتداد نوع جوهر باقی نباشد، بدان معناست که با اشتداد جوهر، جوهر پیشین از بین رفته، جوهر جدیدی احداث می شود و همین طور در هر آنی از اشتداد این جوهر زائل شده، جوهر جدیدی حادث می شود و میان جوهر اولیه و جوهر پایانی، جواهر نامتناهی بالقوه ای امکان خواهند داشت؛ در حالی که در واقع این طور نیست و میان دو جوهر، جواهر نامتناهی امکان ندارد. بنابراین، اشتداد و تنقص در جوهر امکان ندارد و با نفی اشتداد و تنقص، تغییر جوهر منحصر در کَون و فساد، یعنی زوال یک صورت نوعی و تکون صورت نوعی دیگر به جای آن به صورت دفعی می شود. 🔘 استدلال دیگر ابن سینا بر نفی حرکت در جوهر 🔺 هر حرکتی نیازمند موضوع و متحرک است و در جوهر، چیزی که متحرک باشد و حرکت در مقوله جوهر را بپذیرد، وجود ندارد. بنابراین، حرکت در مقوله جوهر مستلزم وجود حرکت بدون متحرک بوده، این محال است. 🔺 مشائیان حرکت را عرض دانسته، آن را نوعی از مقوله ان ینفعل شمرده اند و بر اساس نیازمندی حرکت به عنوان یک عرض به موضوع و متحرک و نفی امکان اشتداد و تضعف در جوهر، حرکت در مقوله جوهر را انکار کرده اند. اما ملاصدرا با نفی ماهیت بودن و عرض بودن حرکت، و قول به آنکه حرکت از قبیل مفاهیم فلسفی است و به نحو وجود شیء برمی گردد، به جای آنکه آن را به ماهیت برگرداند، با تکیه بر اصالت وجود، آن را به وجود برگردانده است و به اشکال های مشائیان پاسخ گفته، با نقد دلایل آنها، به حرکت در جوهر قائل شده است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 177_181 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 7️⃣3️⃣ 🌐 زمان 🔺 زمان در نظر مشائیان، نوعی از مقوله کمیت است: کمّ متصل غیرقار که عارض بر حرکت می شود. با توجه به آنکه معروض زمان، یعنی حرکت، یعنی حرکت، امری است که در هر لحظه در حال حدوث و زوال است، روشن است که زمان نیز باید چنین باشد. 🔘 اثبات وجود زمان 🔺 مشائیان از دو راه وجود زمان را اثبات کرده اند: 🔘 الف) استدلال بر وجود زمان به روش طبیعی 🔺 حرکت های دو متحرکی را در نظر بگیرید که مسافت واحدی را بپیمایند؛ به این نحو که آغاز حرکت هر دو با هم است، ولی یکی به پایان مسافت می رسد؛ درحالی که دیگری هنوز به پایان مسافت نرسیده است. ابن سینا در این فرض، برای حرکت امتداد دیگری غیر از مسافت را ردیابی کرده است. 🔺 در این فرض، مسافت طی شده یکسان است. از این رو، مبدأ و منتها و ما بین المبدأ و المنتهای مکانی دو حرکت بر هم منطبق است. اما فرض آن است که این دو حرکت با هم آغاز شدند، ولی باهم خاتمه نیافتند، بلکه یکی به سبب سریع بودن به پایان رسیده است؛ درحالی که دیگری هنوز درحال حرکت است و به تنهایی به حرکت خود ادامه می دهد تا به نقطه پایانی برسد. بنابراین، هریک از این دو حرکت، دارای مبدأ و منتهایی اند که غیر از مبدأ و منتهای مکانی آن دو است؛ چراکه مبدأ و منتهای مکانی آن دو بر یکدیگر منطبق است، اما هرچند مبدأ آن دو بریکدیگر منطبق و باهم اند، اما منتهای آن دو باهم نیستند و غیر منطبق اند. براین اساس، دو حرکت یاد شده، مبدأ و منتها و مابین المبدأ و المنتهایی دارند که غیر مکانی اند. 🔺 در اینجا فقط ابتدای حرکت ها بر یکدیگر منطبق است اما پایان آن ها بر یکدیگر منطبق نیست. چون یکی سریع تر است، به پایان مسافت می رسد؛ درحالی که دومی به سبب کندی سرعت، همچنان درحال پیمودن مسیر است و تازه به میان راه رسیده است. 🔺 ابن سینا ثابت کرده است در هر حرکتی افزودن بر مسافت، متحرک و سرعت و کندی حرکت واقعیت دیگری وجود دارد. این واقعیت همان زمان است. 🔘 ب) استدلال به روش مابعدالطبیعی 🔺 شیء حادث، آن موجودی است که ابتدا معلوم بوده است و بعد از عدمش، به وجود آمده است. 🔺 وقتی با یک شیء حادث مواجه می شویم، می بینیم این حادث دارای قبلی است که در آن قبل نبوده است. این قبلیت چیست و از چه نوعی است؟ 🔺 قبلیت حادث که وجود حادث در آن نبوده است، هرگز با وجود حادث قابل جمع نیست. 🔺 این قبل واقعیتی است که وجود دارد، ولی وجود آن به گونه است که هرگز با بعد قابل جمع نیست و همواره درحال انقضاء، تجدد و سپری شدن است. 🔺 حدوث و زوال مستمر در کار است. به همین دلیل، امری متصل و ممتد است که قابل تجزیه به اجزاء است و هر جزء از آن نیز خود امری متصل و قابل تجزیه به اجزای کوچک تر است و هرگز به اجزائی منتهی نمی شود که قابل تجزیه نباشد. این واقعیت که آن را زمان می نامیم، واقعیتی غیرقار الذات است؛ یعنی این طور نیست که اجزای آن باهم موجود باشند، بلکه در هر لحظه در حال حدوث و زوال است؛ برخلاف امتداد مکانی که همه اجزای آن با هم اجتماع در وجود دارند. 🔘 حقیقت زمان 🔺 با توجه به این که زمان قابل تجزیه و تقسیم است، مقدار است. این مقدار موجود قائم به ذات و لا فی الموضوع نیست. بنابراین، زمان جوهر نیست و حال در موضوع است. 🔺 مشائیان بر آن اند که زمان حادث نیست؛ چون در نظر آن ها هر حادثی مسبوق به زمان است و حدوث زمان مستلزم تقدم زمان بر زمان است. 🔺 اگر زمان که کمّ متصل است، ازلی است، باید معروض آن، یعنی حرکت نیز ازلی باشد. در نظر مشائیان، حرکت ازلی، حرکت دوری فلک است. بنابراین، زمان کمّ متصل عارض بر حرکت دوری ازلی فلک است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 181_189 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 8️⃣3️⃣مواد ثلاث https://eitaa.com/fvtt_ir/3327 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 8️⃣3️⃣ 🌐 مواد ثلاث (واجب، ممکن و ممتنع) 🔺 مواد ثلاث، یعنی وجوب، امکان و امتناع، هم در منطق مطرح می شوند، هم در مابعدالطبیعه و الهیات در منطق؛ نسبت نفسُ الامری میان موضوع و محمول به یکی از سه نحو است: 1. نسبتی است که حتما باید برقرار باشد. چنین نسبتی ضروری خوانده می شود. 2. یا نسبتی است که وجود دارد، ولی قابل انفکاک است؛ به چنین نسبتی در قضیه، ممکن گفته می شود. 3. و یا نسبت موضوع و محمول در قضیۀ مفروض متحقق ناشدنی است و نه تنها هرگز برقرار نمی شود، بلکه برقرار ناشدنی است. به چنین نسبتی، ممتنع گفته می شود. بنابراین، امکان، امتناع و وجوب، اوصاف نسبت های قضایا هستند. اگر این اوصاف در لفظ ظاهر گردد، مانند «انسان حیوان است بالضروره» یا «انسان عالم است»، «جهت» نامیده می شود. 🔺 در مابعدالطبیعه که از موجود بما هو موجود سخن گفته می شود، لازم است از واجب الوجود و ممکن الوجود نیز سخن گفته شود؛ چراکه موجود بما هو موجود، یا واجب است یا ممکن. تقسیم موجود به واجب و ممکن و بررسی احکام آن ها برای نخستین بار در تاریخ فلسفه در فلسفۀ اسلامی مطرح شده است و پیش از شکل گیری فلسفه اسلامی اگر از واجب و ممکن سخن گفته می شده، به عنوان بحثی منطقی و ماده یا جهت قضیه مورد نظر بودند. 🔘 بداهت و تعریف ناپذیری مواد ثلاث 🔺 واجب الوجود، ممکن الوجود و ممتنع الوجود، مفاهیم بدیهی و بی نیاز از تعریف اند. تعریف هریک از این اصطلاحات به دور می انجامد؛ زیرا در تعریف هر یک از آنها مستقیم یا غیر مستقیم یکی از دو اصطلاح دیگر یا هر دو اخذ می شود. 🔺 از میان این سه مفهوم، مفهوم واجب روشن تر است و می توان از آن در تعریف آن دو مفهوم دیگر استفاده کرد. چراکه واجب بر تأکد و وثاقت وجود دلالت می کند و وجود شناخته شده تر از عدم است؛ چراکه وجود به تنهایی شناخته می شود، ولی عدم با وجود شناخته می شود. مفاهیم ممتنع و ممکن، مفاهیم سلبی اند؛ به همین دلیل، اگر بنا بر تعریف کردن این مفاهیم باشد، لازم است مفهوم واجب بدیهی فرض شود و دو مفهوم دیگر به وسیله مفهوم واجب تعریف شوند. دراین صورت، مشکل دور نیز برطرف می شود. 🔘 تقسیم موجودات به واجب و ممکن 🔺 هر موجودی که ملاحظه شود و به وجود آن توجه گردد و از هر چیز دیگری غیر از خود آن موجود چشم پوشی شود، خارج از دو فرض نیست: یا به گونه ای است که خود به تنهایی نه اقتضای وجود دارد و نه اقتضای عدم، ویا به گونه ای است که خود به تنهایی اقتضای وجود دارد. (اما این فرض که چیزی موجود باشد و در عین حال اقتضای عدم داشته باشد، فرضی محال و از این رو منتفی است). 🔺 ممکن الوجود آن موجودی است که وقتی ذاتش به تنهایی با وجود و عدم مقایسه می گردد نسبتی یکسان با آن دو دارد و ذات شیء با قطع نظر از غیر در خصوص وجود و عدم بی طرف است، ولی واجب الوجود آن است که ذات شیء مقتضی وجود است و بی آنکه غیر دخالتی داشته باشد، ملازم با وجود بوده، عدم بر او محال است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 191_193 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 8️⃣3️⃣مواد ثلاث https://eitaa.com/fvtt_ir/3327 9️⃣3️⃣احکام واجب الوجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3335 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 9️⃣3️⃣ 🌐 احکام واجب الوجود 🔺 واجب الوجود علت ندارد، مکافی ندارد، کثرت و شریک ندارد، به چیزی اضافه نمی شود، متغیر و واجب الوجود بالذات، واجب الوجود از همه جهت است. 🔘 نفی معلولیت واجب بالذات 🔺 اگر واجب الوجود معلول علتی باشد، وجودش را از آن علت گرفته است و هرآنچه وجودش معلول علتی باشد، اگر به تنهایی و با قطع نظر از آن علت ملاحظه شود، وجود برایش ضرورت ندارد و ممکن الوجود خواهد بود. پس آنچه واجب بالذات فرض شده بود، ممکن است و این خلف است. 🔘 نفی وجوب غیر واجب بالذات 🔺 آنچه به وسیله غیر واجب می شود، بدون غیر موجود و واجب نمی شود و آنچه بدون غیر موجود نگردد و در موجود خود نیازمند غیر است، معنا ندارد واجب بالذات باشد. 🔘 نفی تکافؤ دو واجب 🔺 منظور از تکافؤ دو واجب آن است که در موجود واجب بالذات در کار باشد که باهم معیت داشته باشد و معیت و همراهی آن دو اتفاقی و عارضی نباشد، بلکه براساس علاقۀ لزومیه باهم ملازمه داشته باشند و معیت آن دو ذاتی آن ها باشد نه آنکه یکی ذاتاً مقدم بر دیگری باشد. 🔺 فرض دو واجب بالذات که باهم تکافوی وجودی دارند، مستلزم وجوب غیری آنها، خلف و علیت و معلولیت میان آن دو است و این لوازم، یا با وجوب ذاتی آن دو ناسازگار اند یا با تکافوی وجودی آنها. 🔘 توحید واجب بالذات 🔺 واجب بالذات نه معنای جنسی است که انواع گوناگون در آن اشتراک داشته باشند، و نه معنای نوعی است که هیچ موجودی را نمی توان با واجب بالذات در وجوب ذاتی مشترک دانست. 🔘 وجوب همه جانبه واجب الوجود بالذات 🔺 یعنی نمی توان برای واجب بالذات وصفی در نظر گرفت که آن وصف برای ذات واجب ممکن باشد، ولی واجب نباشد. هرآنچه برای واجب بالذات امکان داشته باشد، به نحوی وجوبی برای او ثابت است. 🔘 تقسیم واجب بالذات و بالغیر 🔺 همۀ موجودات واجب الوجودند. هرچیزی تا واجب نگردد، موجود نمی شود (الشیء مالم یجب، لم یوجد)، ولی وجوب همۀ موجودات، وجوب ذاتی نیست. برخی از موجودات در ذات خود واجب الوجود نیستند، بلکه ممکن الوجودند، ولی به وسیلۀ علت خود ایجاب و ایجاد شده اند. این گونه موجودات موجود بالغیر و واجب الغیرند. اما موجودی که ذات آن اقتضای وجود دارد و با قطع نظر از غیر نیز ضروری الوجود است، واجب الوجود بالذات است. واجب الوجود بالذات آن است که ذات شیء با قطع نظر از غیر، اقتضای وجود داشته باشد، واجب الوجود بالغیر آن است که ذات شیء با قطع نظر از غیر نه اقتضای وجود داردو نه اقتضای عدم، ولی به سبب غیر، موجود و واجب شده است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 193_197 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 8️⃣3️⃣مواد ثلاث https://eitaa.com/fvtt_ir/3327 9️⃣3️⃣احکام واجب الوجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3335 0️⃣4️⃣احکام ممکن https://eitaa.com/fvtt_ir/3343 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 0️⃣4️⃣ 🌐 احکام ممکن 🔺 ممکن در وجود و عدم خود نیازمند علت ا ست. ممکن بالذات به اعتبار ذات خود ممکن است، ولی به سبب علت خود واجب بالغیر یا ممتنع بالغیر می شود. هر موجود ممکنی مرکب از وجود و ماهیت است و هیچ ممکنی بسیط نیست. آنچه سبب نیازمندی ممکن به علت است، امکان آن است نه حدوثش. 🔘 نیازمندی ممکن بالذات در وجود و عدم به علت 🔺 ممکن برای آنکه موجود یا معدوم شود، نیازمند علت است. تصور درست معنای ممکن، ما را به تصدیق به این قضیه می رساند و در واقع این قضیه بدیهی است، ولی در عین حال، فیلسوفان از باب تنبیه بر امر بدیهی بر این مطلب استدلال کردند. 🔺 منظور از اینکه علت عدم ممکن، عدم علت است، آن است که همین چیزی وجود نداشته باشد تا سبب وجود ممکن گردد کافی است که آن ممکن، معدوم باشد. 🔘 ملاک نیازمندی معلول به علت 🔺 در معلول چه ویژگی ای وجود دارد که سبب نیازمندی آن به علت شده است؟ فیلسوفان این مسئله را در واکنش به دیدگاه متکلمان در این زمینه مطرح کرده اند. در نظر آنها، کار علت احداث است و ملاک نیازمندی معلول به علت حدوث معلول است، ولی فیلسوفان بر آن اند که کار علت، ایجاد است و ملاک نیازمندی معلول به علت، امکانی ذاتی و وجوب غیری معلول است. فیلسوفان، نخست نشان می دهند کاری که از فاعل سرمی زند، ایجاد است، نه احداث. سپس در گام دوم نشان می دهند ویژگی ای که در وجود ممکن سبب وابستگی آن به علت می شود، امکان آن است، نه حدوث. 🔘 الشیء ما لم یجب لم یوجد 🔺 اگر ممکن الوجود به سمت وجود سوق داده شود و اولویت وجود پیدا کند، ولی همچنان احتمال عدم داشته باشد و وجود برایش ضرورت نیابد، موجود نمی شود. علتی که ممکن الوجود را ایجاد می کند، نخست آن را ایجاب می کند و به ضرورت می رساند، سپس موجود می کند. 🔺 استدلال: اگر وجود برای این شیء واجب نشده است و همچنان امکان عدم این شیء وجود دارد، چرا این شیء برای وجود متعیّن شده است و معدوم نیست؟ این پرسش فقط در یک صورت پایان می پذیرد و آن اینکه این شیء به وسیلۀ علت یا علل، واجب الوجود گردد و همۀ راه های عدم بر آ« بسته شود. 🔘 ضرورت بالقیاس معلول نسبت به علت 🔺 همان گونه که ممکن ضرورت غیر خود را از علت دریافت می کند و واجب بالغیر می شود، هنگامی که آن را با علت مقایسه می کنیم، ضرورت بالقیاس دارد. ضرورت بالغیر ممکن، ضرورتی است که از ناحیۀ غیر، یعنی علت دریافت می کند، ولی ضرورت بالقیاس معلول، ضرورتی است که هنگام مقایسۀ آن با علت فهمیده می شود. پس از مقایسه علت با معلول، اگر علت تامه وجود داشته باشد، وجود معلول در مقایسه با علت تامه ضروری است. همین طور اگر معلول وجود داشته باشد، وجود علت در مقایسه با معلول نیز ضروری است. بنابراین، ضرورت بالقیاس میان معلول و علت دوطرفه است، ولی ضرورت بالغیر معلول، یک طرفه است: وجود معلول ضروری است و این ضرورت را از ناحیۀ علت گرفته است. 🔘 ترکیب ممکن از وجود و ماهیت 🔺 یکی از احکام ممکن آن است که مرکب است و هیچ ممکنی بسیط حقیقی نیست. با توجه به اینکه ذات ممکن با وجود و عدم نسبت یکسان دارد، از این رو نه وجود است و نه عدم؛ در غیر این صورت، عین وجود یا عین عدم می بود؛ نه اینکه نسبت مساوی با آن دو داشته باشد. 🔺 ذات ممکن چیزی است که ممکن آن را خودش، ولی این ذات به وسیلۀ علت وجود یافته است. از این رو، وجود ممکن امری است که از ناحیه علت حاصل شده است. روشن است آنچه ممکن به اعتبار ذات دارد، غیر از آن چیزی است که به اعتبار علت آن را دارد؛ پس وجود ممکن غیر از ذات ممکن است. بنابراین، ممکن مرکب از دو حیثیت ذات (ماهیت) و وجود است. وصفِ ذات ماهیت امکان است و وصف وجود ممکن وجوب غیری است. پس هر ممکنی مرکب از ذات و امکانی ذاتی از یک سو، و وجود و وجوب غیری از سوی دیگر است: هر ممکنی زوجی ترکیبی است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 199_208 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 8️⃣3️⃣مواد ثلاث https://eitaa.com/fvtt_ir/3327 9️⃣3️⃣احکام واجب الوجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3335 0️⃣4️⃣احکام ممکن https://eitaa.com/fvtt_ir/3343 1️⃣4️⃣علت و معلول https://eitaa.com/fvtt_ir/3353 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 1️⃣4️⃣ 🌐 علت و معلول 🔺 بی گمان علیت به معنای تأثیر چیزی در چیزی دیگر و وابستگی یکی به دیگری، همواره در ذهن بشر وجود داشته است و انسان ها زندگی روزمره را با پذیرش آن گذرانده اند و می گذرانند. 🔺 اما نظریه پردازی درباره آن و معرفی اقسام و احکام آن با تاریخ فلسفه گره خورده است. نخستین فیلسوفان یونان در جست و جوی علت بوده اند. سقراط و افلاطون با طرح نظریۀ مُثُل، بر علت صوری تأکید کرده اند تا اینکه ارسطو با تفصیل بیشتری به همه اقسام علل چهارگانه پرداخته، جایگاه مهمی برای آن در فلسفه قائل شده است. پس از او، بخش مهمی از فلسفه به این موضوع اختصاص یافت و با شکل گیری فلسفه اسلامی، فیلسوفان مسلمان بر دامنه مباحث آن افزودن و دستاوردهای درخشانی در این زمینه فراچنگ آوردند. 🔘 حقیقت علت و معلول 🔺 علت که از آن به سبب هم یاد می شود، آن چیزی است که وجود چیز دیگری به او نیازمند و وابسته است؛ درحالی که وجود او به آن چیز وابسته و نیازمند نیست. معلول آن چیزی است که در وجود خود به امر دیگری وابسته و نیازمند است. 🔺 علیت و معلولیت رابطه ای وجودی است و علت و معلول در فلسفه اسلامی از احکام موجود بما هو موجود هستند؛ درحالی که علیت در فلسفه ارسطو بیشتر صبغه طبیعت شناختی داشته است تا صبغۀ هستی شناختی. 🔺 مباحثی که در فلسفه اسلامی دربارۀ علت و معلول مطرح شده، بیشتر ناظر به علت و معلول ایجادی است یعنی منظور از علت، علت هستی بخش و مفیض وجود است و معلول در وجود خود وابسته به علت است. 🔘 اصل علیت 🔺 هر ممکن الوجودی برای آنکه موجود شود، نیازمند چیز دیگری است. ممکن بالذات آن است که نه وجود برای آن ضرورت دارد و نه عدم. ممکن بالذات به شیئی گفته می شود که اگر ذات آن به تنها و با قطع نظر از غیر درنظر گرفته شود، هیچ یک از وجود و عدم برای آن ضرورت ندارد. ازاین رو، گفته می شود نسبت ممکن بالذات به وجود و عدم یکسان است و به تنهایی و با قطع نظر از غیر، نه وجود دارد و نه معدوم است. 🔺 موجود یا معدوم شدن ممکن به تنهایی و بدون دخالت غیرترجح بلامرجح بوده، ترجح بلامرجح محال است. پس ممکن به تنهایی و بدون دخالت غیر، نه موجود می شود و نه معدوم، و هرگاه موجود یا معدوم شد، به وسیله امر دیگری موجود یا معدوم می گردد و آن امر دیگر همان علت است. 🔘 اقسام علل 🔺 ابن سینا در تقسیم علل به چهار (یا پنج قسم) با تمرکز بر ارتباط وجودی میان علت و معلول، اقسام آن را بیان می دارد. علت هر چیزی، یا جزئی از وجود آن چیز است یا جزء آن نیست. در فرض نخست یا آن جزئی است که به وسیله آن معلول، شیئی بالقوه است و یا آن جزئی است که به وسیله اش معلول، شیئی بالفعل است. علتی که جزء معلول و مایۀ بالقوه بودنش باشد، علت مادی نامیده می شود، و علتی که جزء معلول و مایۀ فعلیت آن باشد، علت صوری نام دارد. 🔺 اگر علت جزء معلول نباشد، یا امری است که معلول به دلیل آن به وجود می آید یا چنین نیست. در فرض نخست، علت غایی است. در فرض دوم، علتی که جزء معلول نیست و معلول به دلیل آن موجود نمی شود، یا وجود معلول ناشی از آن است، نه به نحوی که معلول حال در او باشد و یا وجود معلول ناشی از آن و حال در آن است. در فرض نخست علت فاعلی، و در فرض اخیر موضوع نامیده می شود. می توان موضوع را به مادی برگرداند و اقسام علت را چهار دانست. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 209_214 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 8️⃣3️⃣مواد ثلاث https://eitaa.com/fvtt_ir/3327 9️⃣3️⃣احکام واجب الوجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3335 0️⃣4️⃣احکام ممکن https://eitaa.com/fvtt_ir/3343 1️⃣4️⃣علت و معلول https://eitaa.com/fvtt_ir/3353 2️⃣4️⃣تقسیم‌های علت https://eitaa.com/fvtt_ir/3359 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 2️⃣4️⃣ 🌐 تقسیم های علت 🔺 علت از جهت های گوناگون به اقسامی تقسیم شده است. این تقسیم ها عبارتند از: 1.تقسیم علت به حقیقی و معد؛ 2. تقسیم علت به علت وجود (یا خارجی) و ماهیت (یا داخلی)؛ 3. تقسیم علت به قریب و بعید؛ 4. تقسیم علت به بالذات و بالعرض؛ 5. تقسیم علت به خاص و عام؛ 6. تقسیم علت به کلی و جزئی؛ 7. تقسیم علت به بسیط و مرکب؛ 8. تقسیم علت به بالقوه و بالفعل. 🔺 علت حقیقی، علتی است که وجود معلول به آن وابسته است اما علت معد امری است که زمینه تأثیر علت حقیقی را در معلول فراهم می آورد. 🔺 علت وجود که علت خارجی نیز خوانده می شود، علت فاعلی و غایی را دربر می گیرد و علت ماهیت که علت داخلی هم خوانده می شود، شامل علت های صوری و مادی است. علت بالذات، خود علت شیء است، اما علت بالعرض، امری غیر از علت شیء است که مقارن و همراه علت است. 🔺علت قریب همان علت بی واسطه، و علت بعید علت با واسطه است. 🔘 ضرورت علی_معلولی 🔺 یکی از احکام علت آن است که در مقایسه با معلول، ضروری الوجود است؛ چنان که معلول در مقایسه با علت ضروری الوجود است. منظور از علت در اینجا علت تامه است. ضرورت یادشده در اینجا، ضرورت بالقیاس الی الغیر است و این ضرورت، غیر از ضرورت غیری ممکن الوجود است. 🔺 وجود معلول از آن جهت که معلول است، به علت وابسته است. منظور از علت در اینجا، علت تامه با همه شرایطی است که در علیت آن نقش دارند؛ خواه شرایطی که داخل در ذات علت اند، از قبیل طبیعت شیء یا اراده فاعل و... 🔺 همان گونه که وجود معلول متوقف است بر وجود علت، با همان حالتی که علیت ذات علت را بالفعل می کند، عدم معلول نیز متوقف است بر عدم علتی که بر چنین حالتی است؛ خواه ذات علت وجود داشته باشد، ولی بر آن حالتی که علیتِ علت را بالفعل و تام می کند نباشد، و خواه اصلاً ذات علت وجود نداشته باشد. بدین ترتیب، اگر ذات فاعل موجود باشد و مانعی درکار نباشد، ولی فاعل به تنهایی علت تامه نباشد و به یکی از حالت های یاد شده نیاز باشد، وجود معلول بر وجود آن حالت متوقف خواهد بود. اگر آن حالت موجود شود (یعنی ذات فاعل دارای آن حالت گردد) وجود معلول واجب خواهد شد؛ چون فرض آن بود که وجود معلول فقط بر پیدایش آن حالت برای ذات علت متوقف بود و این حالت نیز حاصل شده است. 🔺 بنابراین، معلول از علت تامه اش تخلف ناپذیر است و با وجود علت تامه، واجب است معلول وجود داشته باشد. 🔺 همان گونه که وجود معلول با وجود علت تامه واجب است، وجود علت تامه نیز با وجود معلول واجب است و معنا ندارد معلول باشد، بی آنکه علت وجود داشته باشد؛ زیرا معلول ذاتاً ممکن الوجود است و با وجود و عدم نسبت یکسان دارد. پس اگر یکی از دو طرف وجود و عدم بر دیگری رجحان پیدا کند، نیازمند مرجحی است که آن طرف را بر دیگری رجحان دهد و این مرجح باید در حال حصول آن ترجیح وجود داشته باشد؛ زیرا اگر مرجح درحال وجود ترجح وجود نداشته باشد، این ترجیح در وجودش بی نیاز از مرجح خواهد بود. از آنجا که مرجح وجود شیء ممکن بر عدمش محال است امر عدمی باشد، پس این مرجح امر ثبوتی است. بنابراین، درحال وجود معلول باید علت نیز که مرجح وجود آن بر عدم است، وجود داشته باشد. 🔺 اگر وجود یا عدم آن حالتی که ذات علت با داشتن آن حالت علت بالفعل می شود دائمی باشد، وجود یا عدم معلول نیز دائمی خواهد بود و اگر قطع باشد، وجود یا عدم معلول نیز موقت خواهد بود. 🔺 اگر فرض شود علت تامه ای وجود دارد که ازلی و ابدی است و هیچ تغییر حالتی نمی پذیرد و معلولی دارد، وجود آن معلول همراه از سوی او واجب خواهد بود. گرچه این معلول را به دلیل آنکه مسبوق به عدم نیست، معلول و مفعول ننامند؛ زیرا با روشن بودن حقیقت امر، مضایقه ای در نام گذاری نیست. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 214_216 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 8️⃣3️⃣مواد ثلاث https://eitaa.com/fvtt_ir/3327 9️⃣3️⃣احکام واجب الوجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3335 0️⃣4️⃣احکام ممکن https://eitaa.com/fvtt_ir/3343 1️⃣4️⃣علت و معلول https://eitaa.com/fvtt_ir/3353 2️⃣4️⃣تقسیم‌های علت https://eitaa.com/fvtt_ir/3359 3️⃣4️⃣امتناع دور و تسلسل https://eitaa.com/fvtt_ir/3363 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 3️⃣4️⃣ 🌐 امتناع دور 🔺 دور در علیت محال است. به این معنا که معلول، علتِ علت خود باشد. مثلاً «الف» علت «ب» باشد و «ب» نیز علت «الف» باشد. اگر این امر بی واسطه باشد، دور، دور مصرّح نامیده می شود، ولی اگر میان علت و معلول واسطه ای در کار باشد، مثلاً «الف» علت «ب» باشد و «ب» علت «ج» باشد و «ج» علت «الف» باشد دور مضمر نامیده می شود. 🔘 استدلال بر امتناع دور 🔺 لازمۀ دور در علیت آن است که هر یک از حلقه های دور، هم علت وجود خود باشد و هم معلول خود؛ زیرا دور به این معناست که یک شیء علت چیزی باشد که آن چیز علت آن شیء است و علتِ علت شیء، علت شیء است. پس شیء باید علت خودش باشد. 🔺 افزون بر این، اگر چیزی معلول شیء دیگری باشد، لازم است پس از حصول آن شیء دیگر تحقق یابد (یعنی همواره معلول متأخر از علت است)؛ درحالی که در دور، وجود معلول متوقف است بر وجود شیئی که بعد از معلول موجود می شود؛ ولی تحقق چنین موجودی محال است. چیزی که چیز دیگر را ایجاد می کند، لازم است خود در مرتبه قبل موجود باشد؛ حال آنکه وجود این شیء متوقف است بر وجود چیزی که بعد از وجودش تحقق می یابد؛ یعنی لازمه دور، تقدّم شیء بر خود است. 🔘 امتناع تسلسل 🔺تسلسل نامتناهی علل محال است. منظور آن است که سلسله علت ها و معلول ها به علتی که معلول نباشد، نینجامد. 🔘 استدلال بر امتناع تسلسل 🔺اگر چیزی را معلول علتی فرض کنیم و آن علت نیز معلول علتی دیگر باشد، با سلسله ای مرکب از سه امر مواجه می شویم: 1. معلول اخیر که دارای این ویژگی است که معلول است و علت نیست؛ 2. متوسط که دارای این ویژگی است که معلول قبلی و علت امر بعدی است؛ 3. طرف دیگر که دارای این ویژگی است که علت آن دو است و معلول چیزی نیست. اگر این سلسله را نامتناهی فرض کنیم، همۀ اجزای آن در حکم امر متوسط خواهند بود و ویژگی آن، یعنی برای امر بعدی و معلولیت برای امر قبلی را خواهند داشت. اکنون کل این سلسله را در نظر می گیریم و دربارۀ آن می گوییم: این سلسله یا به علتی نامعلول در خارج از سلسله مستند است و آن علت نامعلول، علت کل این سلسله است. پس این سلسلۀ نامتناهی، منتهی شده است به علتی نامعلول، و متناهی است نه نامتناهی، و یا آنکه کل این سلسله به چنین علتی نیاز ندارد. در این صورت، کل سلسله در حکم وسط نخواهد بود و ویژگی معلولیت برای قبلی (و علیت برای بعدی) را نخواهند داشت؛ یعنی واجب بالذات خواهد بود. پس این سلسله با منتهی شدن به واجب الوجود بالذات متناهی خواهد بود، نه نامتناهی. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 217_222 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 8️⃣3️⃣مواد ثلاث https://eitaa.com/fvtt_ir/3327 9️⃣3️⃣احکام واجب الوجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3335 0️⃣4️⃣احکام ممکن https://eitaa.com/fvtt_ir/3343 1️⃣4️⃣علت و معلول https://eitaa.com/fvtt_ir/3353 2️⃣4️⃣تقسیم‌های علت https://eitaa.com/fvtt_ir/3359 3️⃣4️⃣امتناع دور و تسلسل https://eitaa.com/fvtt_ir/3363 4️⃣4️⃣تفکیک میان ابداع و تکوین https://eitaa.com/fvtt_ir/3399 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 4️⃣4️⃣ 🌐 تفکیک میان ابداع و تکوین 🔺 ایجاد و هستی بخشیدن بر دو نوع است: ابداع و تکوین. 🔘 ابداع 🔺 به معنای ایجاد چیزی بدون ماده سابق و آلت و خارج از زمان است. ابداع صرفاً بر وجود فاعل متوقف است و فاعل با عمل ابداعی خود، معلول را ایجاد می کند و تنها پس از ابداع فاعل است که مبدع تحقق می یابد. 🔘 تکوین 🔺 به معنای ایجاد چیزی از چیز دیگر، یعنی ماده است. تکوین بر وجود فاعل و ماده ای متوقف است که فاعل روی آن کار می کند. فاعل در ماده که از قبل وجود دارد، صور را ایجاد می کند و بدین وسیله، شیء جدیدی از آن به وجود می آورد. همه موجودات مادی (حوادث) از ماده ای قبلی پدید آمده اند و ازاین رو کائن نامیده می شوند، ولی مجردات و خود ماده، مسبوق به شده است؛ چون در ابداع فاعل به تنهایی معلول را ایجاد می کند، ولی در تکوین ایجاد معلول افزون بر فاعل، بر وجود ماده سابق و ابزار نیز متوقف است. 🌐 قاعدۀ الوحده 🔘مفاد قاعدۀ الوحده 🔺 از علت واحد و بسیط، فقط یک معلول صادر می شود و معلول واحد نیز فقط از علت واحد صادر می گردد. 🔘 تاریخچه این قاعده 🔺 ارسطو در مابعدالطبیعة بی آنکه به این قاعده تصریح کند، در مقام اثبات وحدت جهان مادی، استدلالی اقامه می کند که یکی از مقدمات پنهان آن این است که متحرک واحد، محرّک واحدی دارد و اگر چند متحرک وجود داشته باشد، باید چند محرّک نیز وجود داشته باشند. 🔺 فارابی در شرح رسالة زینون از زنون، قول ارسطو را به این قاعده نقل کرده است، اما نه در آثار ارسطو و نه در آثار شارحان ارسطو قبل از فلسفه اسلامی، استدلالی بر اثبات این قاعده نیامده است. 🔺 نخستین فیلسوفی که درصدد اثبات این قاعده بر آمده ابن سیناست. 🔘 استدلال بوعلی 🔺 اگر علتی واحد، دو معلول متفاوت را پدید آورد، این دو معلول را از دو حیثیتی ایجاد کرده است که هم از نظر مفهوم و هم در حقیقت متغایرند و این دو معلول از دو امر متفاوت صادر شده اند. برای این دو حیثیت، سه فرض قابل تصور است: 1. این دو حیثیت هر دو از مقوّمات آن علت هستند؛ 2. این دو حیثیت هر دو از لوازم آن علت هستند؛ 3. یکی از این دو، از مقوّمات آن علت و دیگری از لوازم آن است. 🔺 اگر این دو حیثیت هر دو از مقوّمات آن علت باشند، آن علت مرکب از دو حیثیت خواهد بود؛ درحالی که فرض شده بود علت یاد شده، واحد و بسیط است و این خلف است. اگر دو حیثیت یاد شده هر دو از لوازم علت باشند، پس این علت که ملزوم آن لوازم است، علت آن لوازم بوده، پیش از چگونگی صدور این دو لازم از آن علت مطرح می شود. دراین صورت، یا باید به تسلسل نامتناهی یا دور تن داد. 🔺اگر یکی از آن دو حیثیت مقوّم علت باشد و دیگری لازم آن، اولاً حیثیت مقوّم و حیثیت لازم هم رتبه نیستند و مقوّم مقدّم بر لازم است و چه بسا مقوّم علت لازم باشد. ثانیاً در باب چگونگی صدور آن لازم، این مسئله مطرح می شود که اگر معلول آن حیثیت مقوّم نباشد، معلول حیثیت دیگری خواهد بود و بدین ترتیب، وجود حیثیت مقوّم دیگری در علت لازم می آید و علتی که واحد و بسیط فرض شده بود، مرکب از دو حیثیت مقوّم خواهد بود و این خلاف فرض است. 🔺 قاعده مربوط به علت ایجادی است و در غیرفاعل هستی بخش جاری نیست. دست کم ابن سینا آن را مخصوص فاعل هستی بخش دانسته است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 222_225 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 8️⃣3️⃣مواد ثلاث https://eitaa.com/fvtt_ir/3327 9️⃣3️⃣احکام واجب الوجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3335 0️⃣4️⃣احکام ممکن https://eitaa.com/fvtt_ir/3343 1️⃣4️⃣علت و معلول https://eitaa.com/fvtt_ir/3353 2️⃣4️⃣تقسیم‌های علت https://eitaa.com/fvtt_ir/3359 3️⃣4️⃣امتناع دور و تسلسل https://eitaa.com/fvtt_ir/3363 4️⃣4️⃣تفکیک میان ابداع و تکوین https://eitaa.com/fvtt_ir/3399 5️⃣4️⃣مناسبات علت و معلول (سنخیت) https://eitaa.com/fvtt_ir/3417 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 5️⃣4️⃣ 🌐 مناسبات علت و معلول (سنخیت) 🔺 منظور از این سنخیت آن است که در وجود علت، ویيگی ای وجود دارد که منشأ پیدایش معلول می شود. مناسبت میان علت و معلول، هم درباره فاعل های طبیعی قابل طرح است و هم درباره فاعل های ایجادی. 🔘 الف) مناسبات علت و معلول طبیعی 🔺 فاعل های طبیعی بر دو قسم اند: 1. فاعلی که فعلش مثل فاعل و از نوع آن است؛ مانند آتشی که سبب آتش دیگری شود. 2. فاعلی که فعلش مثل فاعل و از نوع آن نیست؛ مانند حرک/ت که فاعل حرارت می شود یا حرارت که فاعل سیاهی است. 🔺 در فاعلی که با فعل خود هم نوع نباشد، نمی توان گفت فاعل از فعل قوی تر یا ضعیف تر است؛ چون تفاضل دو امر بر وجود جهت اشتراک و وحدیت میان آن دو امر متوقف است. 🔘 فاعل های طبیعی ای که فعل آنها از نوع آنهاست، در مقایسه با فعل خود یکی از سه قسم ذیل خواهند بود 🔺 1.وجود معلول ناقص تر از وجود علت است؛ 2. وجود معلول مانند وجود علت و هم رتبۀ آن است؛ 3. وجود معلول قوی تر از وجود علت است. این قسم ناممکن است؛ زیرا اگر معلولی چیزی را که با علت در آن چیز مشترک است، بیشتر از علت داشته باشد؛ آن زیادی را، یا بالذات دارد یا به سبب زیادی استعداد ماده دارد یا به سبب علت و به سبب اثری که از علت صادر شده است دارد. این فرض که زیادی را بالذات داشته باشد، باطل است؛ چون لازمه اش آن است که در معلول امری حادث شود، بی آنکه علتی داشته باشد. 🔺 فرض دوم نیز باطل است؛ چون لازمه اش آن است که استعداد زیاد ماده سبب فعلیّت یافتن شیء شود؛ در حالی که روشن است استعداد چیزی جز فقدان و قابلیت نیست و فقدان و قابلیت نمی تواند سبب ایجاد شیء شود. در فرض سوم، زیادت معلول ناشی از دو امر است: علت، و اثر صادر شده از علت. بنابراین، علت زیادت معلول دو چیز است نه یکی چیز، و آن دو با هم بیشتر و زیادتر از معلول هستند. پس معلول برتر و قوی تر از علت نیست و این خلف است. 🔘 علت و معلولی که به نوع واحدی تعلق داشته باشند، از نظر استعداد نهفته در ماده و وجود یا عدم مانع به پنج قسم ذیل تقسیم می شوند: 🔺 1. علت و معلول در استداد ماده مشارکت نداشته باشند؛ مواد آنها استعداد های متفاوت داشته باشند. لازم نیست اثر علت با خود علت برابر باشد؛ چون ممکن است تفاوت استعدادها، موجب تفاوت در قبول آن معنا شود و ازاین رو آن معنا را به طور مساوی نپذیرند. 🔺 2. علت و معلول در استعداد ماده مشترک باشند و آن استعداد تام باشد و در مادۀ مستعد، قوه ای هماهنگ با استعداد یاد شده باشد و به کمک آن بیاید و باقی باشد. 🔺 3. علت و معلول در استعداد ماده مشترک اند و آن استعداد تام است، اما در ماده مستعد قوه ای مخالف وجود دارد که ضدّ اثر فاعل است، ولی پس از تأثیر فاعلی، آن قوه مخالف باطل و زائل می شود. 🔺 4. علت و معلول در استعداد ماده مشترک اند و آن استعداد تام است و در مستعد چیزی جز استعداد و قابلیت برای اثر فاعل وجود ندارد؛ یعنی نه قوّه مخالف در آن وجود دارد و نه قوه موافق و معین. 🔺 در این سه قسم اثری که در معلول ظاهر می شود، ممکن است کاملاً شبیه اثری باشد که در فاعل ظاهر می گردد. 🔺 در مواردی ممکن است اثر معلول زیادتر از اثر علت به نظر برسد؛ مانند آبی که در اثر سرما یخ می بندد و سرمای یخ بیشتر از سرمای هوا به نظر می رسد، اما این برتری معلول بر علت واقعیت ندارد؛ زیرا در اینجا علت سرمای یخ، تنها سرمای هوا نیست و قوّه سرد کننده صوری ای نیز که در آب وجود دارد، در سرمای یخ اثرگذار است و سرمای یخ معلول دو عامل است: سرمای هوا و قوّه سردکننده نهفته در آب، و سرمای یخ گرچه از سرمای هوا بیشتر است، از سرمای آن دو بیشتر نیست. 🔺 5. علت و معلول در استعداد ماده مشترک اند، ولی به سبب وجود قوه ای در ماده معلول که مانع تأثیر علت است، استعداد ماده معلول ناقص است. در این قسم معلول مشابه و مساوی علت نیست؛ زیرا اثر شیئی که با ضدّ و مانع مواجح نیست، با اثر شیئی که با ضد و مانع مواجه است، یکسان نیست. 🔘 نتیجه 🔺 با بررسی فوق، این حقیقت آشکار می شود که علت و معلول با توجه به مادۀ یکسانی که دارند و استعداد مشابه آنها، یا با یکدیگر مساوی اند یا علت برتر و قوی تر از معلول است، نه آنکه معلول برتر از علت باشد، اما با توجه به علیت علت و معلولیت معلول و تقدم ذاتی علت بر معلول، علت برتر از معلول و قوی تر از آن است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 225_228 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac