eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.7هزار دنبال‌کننده
969 عکس
54 ویدیو
48 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 💠 💢بخش 0️⃣4️⃣ 🌐 احکام ممکن 🔺 ممکن در وجود و عدم خود نیازمند علت ا ست. ممکن بالذات به اعتبار ذات خود ممکن است، ولی به سبب علت خود واجب بالغیر یا ممتنع بالغیر می شود. هر موجود ممکنی مرکب از وجود و ماهیت است و هیچ ممکنی بسیط نیست. آنچه سبب نیازمندی ممکن به علت است، امکان آن است نه حدوثش. 🔘 نیازمندی ممکن بالذات در وجود و عدم به علت 🔺 ممکن برای آنکه موجود یا معدوم شود، نیازمند علت است. تصور درست معنای ممکن، ما را به تصدیق به این قضیه می رساند و در واقع این قضیه بدیهی است، ولی در عین حال، فیلسوفان از باب تنبیه بر امر بدیهی بر این مطلب استدلال کردند. 🔺 منظور از اینکه علت عدم ممکن، عدم علت است، آن است که همین چیزی وجود نداشته باشد تا سبب وجود ممکن گردد کافی است که آن ممکن، معدوم باشد. 🔘 ملاک نیازمندی معلول به علت 🔺 در معلول چه ویژگی ای وجود دارد که سبب نیازمندی آن به علت شده است؟ فیلسوفان این مسئله را در واکنش به دیدگاه متکلمان در این زمینه مطرح کرده اند. در نظر آنها، کار علت احداث است و ملاک نیازمندی معلول به علت حدوث معلول است، ولی فیلسوفان بر آن اند که کار علت، ایجاد است و ملاک نیازمندی معلول به علت، امکانی ذاتی و وجوب غیری معلول است. فیلسوفان، نخست نشان می دهند کاری که از فاعل سرمی زند، ایجاد است، نه احداث. سپس در گام دوم نشان می دهند ویژگی ای که در وجود ممکن سبب وابستگی آن به علت می شود، امکان آن است، نه حدوث. 🔘 الشیء ما لم یجب لم یوجد 🔺 اگر ممکن الوجود به سمت وجود سوق داده شود و اولویت وجود پیدا کند، ولی همچنان احتمال عدم داشته باشد و وجود برایش ضرورت نیابد، موجود نمی شود. علتی که ممکن الوجود را ایجاد می کند، نخست آن را ایجاب می کند و به ضرورت می رساند، سپس موجود می کند. 🔺 استدلال: اگر وجود برای این شیء واجب نشده است و همچنان امکان عدم این شیء وجود دارد، چرا این شیء برای وجود متعیّن شده است و معدوم نیست؟ این پرسش فقط در یک صورت پایان می پذیرد و آن اینکه این شیء به وسیلۀ علت یا علل، واجب الوجود گردد و همۀ راه های عدم بر آ« بسته شود. 🔘 ضرورت بالقیاس معلول نسبت به علت 🔺 همان گونه که ممکن ضرورت غیر خود را از علت دریافت می کند و واجب بالغیر می شود، هنگامی که آن را با علت مقایسه می کنیم، ضرورت بالقیاس دارد. ضرورت بالغیر ممکن، ضرورتی است که از ناحیۀ غیر، یعنی علت دریافت می کند، ولی ضرورت بالقیاس معلول، ضرورتی است که هنگام مقایسۀ آن با علت فهمیده می شود. پس از مقایسه علت با معلول، اگر علت تامه وجود داشته باشد، وجود معلول در مقایسه با علت تامه ضروری است. همین طور اگر معلول وجود داشته باشد، وجود علت در مقایسه با معلول نیز ضروری است. بنابراین، ضرورت بالقیاس میان معلول و علت دوطرفه است، ولی ضرورت بالغیر معلول، یک طرفه است: وجود معلول ضروری است و این ضرورت را از ناحیۀ علت گرفته است. 🔘 ترکیب ممکن از وجود و ماهیت 🔺 یکی از احکام ممکن آن است که مرکب است و هیچ ممکنی بسیط حقیقی نیست. با توجه به اینکه ذات ممکن با وجود و عدم نسبت یکسان دارد، از این رو نه وجود است و نه عدم؛ در غیر این صورت، عین وجود یا عین عدم می بود؛ نه اینکه نسبت مساوی با آن دو داشته باشد. 🔺 ذات ممکن چیزی است که ممکن آن را خودش، ولی این ذات به وسیلۀ علت وجود یافته است. از این رو، وجود ممکن امری است که از ناحیه علت حاصل شده است. روشن است آنچه ممکن به اعتبار ذات دارد، غیر از آن چیزی است که به اعتبار علت آن را دارد؛ پس وجود ممکن غیر از ذات ممکن است. بنابراین، ممکن مرکب از دو حیثیت ذات (ماهیت) و وجود است. وصفِ ذات ماهیت امکان است و وصف وجود ممکن وجوب غیری است. پس هر ممکنی مرکب از ذات و امکانی ذاتی از یک سو، و وجود و وجوب غیری از سوی دیگر است: هر ممکنی زوجی ترکیبی است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 199_208 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 8️⃣3️⃣مواد ثلاث https://eitaa.com/fvtt_ir/3327 9️⃣3️⃣احکام واجب الوجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3335 0️⃣4️⃣احکام ممکن https://eitaa.com/fvtt_ir/3343 1️⃣4️⃣علت و معلول https://eitaa.com/fvtt_ir/3353 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 1️⃣4️⃣ 🌐 علت و معلول 🔺 بی گمان علیت به معنای تأثیر چیزی در چیزی دیگر و وابستگی یکی به دیگری، همواره در ذهن بشر وجود داشته است و انسان ها زندگی روزمره را با پذیرش آن گذرانده اند و می گذرانند. 🔺 اما نظریه پردازی درباره آن و معرفی اقسام و احکام آن با تاریخ فلسفه گره خورده است. نخستین فیلسوفان یونان در جست و جوی علت بوده اند. سقراط و افلاطون با طرح نظریۀ مُثُل، بر علت صوری تأکید کرده اند تا اینکه ارسطو با تفصیل بیشتری به همه اقسام علل چهارگانه پرداخته، جایگاه مهمی برای آن در فلسفه قائل شده است. پس از او، بخش مهمی از فلسفه به این موضوع اختصاص یافت و با شکل گیری فلسفه اسلامی، فیلسوفان مسلمان بر دامنه مباحث آن افزودن و دستاوردهای درخشانی در این زمینه فراچنگ آوردند. 🔘 حقیقت علت و معلول 🔺 علت که از آن به سبب هم یاد می شود، آن چیزی است که وجود چیز دیگری به او نیازمند و وابسته است؛ درحالی که وجود او به آن چیز وابسته و نیازمند نیست. معلول آن چیزی است که در وجود خود به امر دیگری وابسته و نیازمند است. 🔺 علیت و معلولیت رابطه ای وجودی است و علت و معلول در فلسفه اسلامی از احکام موجود بما هو موجود هستند؛ درحالی که علیت در فلسفه ارسطو بیشتر صبغه طبیعت شناختی داشته است تا صبغۀ هستی شناختی. 🔺 مباحثی که در فلسفه اسلامی دربارۀ علت و معلول مطرح شده، بیشتر ناظر به علت و معلول ایجادی است یعنی منظور از علت، علت هستی بخش و مفیض وجود است و معلول در وجود خود وابسته به علت است. 🔘 اصل علیت 🔺 هر ممکن الوجودی برای آنکه موجود شود، نیازمند چیز دیگری است. ممکن بالذات آن است که نه وجود برای آن ضرورت دارد و نه عدم. ممکن بالذات به شیئی گفته می شود که اگر ذات آن به تنها و با قطع نظر از غیر درنظر گرفته شود، هیچ یک از وجود و عدم برای آن ضرورت ندارد. ازاین رو، گفته می شود نسبت ممکن بالذات به وجود و عدم یکسان است و به تنهایی و با قطع نظر از غیر، نه وجود دارد و نه معدوم است. 🔺 موجود یا معدوم شدن ممکن به تنهایی و بدون دخالت غیرترجح بلامرجح بوده، ترجح بلامرجح محال است. پس ممکن به تنهایی و بدون دخالت غیر، نه موجود می شود و نه معدوم، و هرگاه موجود یا معدوم شد، به وسیله امر دیگری موجود یا معدوم می گردد و آن امر دیگر همان علت است. 🔘 اقسام علل 🔺 ابن سینا در تقسیم علل به چهار (یا پنج قسم) با تمرکز بر ارتباط وجودی میان علت و معلول، اقسام آن را بیان می دارد. علت هر چیزی، یا جزئی از وجود آن چیز است یا جزء آن نیست. در فرض نخست یا آن جزئی است که به وسیله آن معلول، شیئی بالقوه است و یا آن جزئی است که به وسیله اش معلول، شیئی بالفعل است. علتی که جزء معلول و مایۀ بالقوه بودنش باشد، علت مادی نامیده می شود، و علتی که جزء معلول و مایۀ فعلیت آن باشد، علت صوری نام دارد. 🔺 اگر علت جزء معلول نباشد، یا امری است که معلول به دلیل آن به وجود می آید یا چنین نیست. در فرض نخست، علت غایی است. در فرض دوم، علتی که جزء معلول نیست و معلول به دلیل آن موجود نمی شود، یا وجود معلول ناشی از آن است، نه به نحوی که معلول حال در او باشد و یا وجود معلول ناشی از آن و حال در آن است. در فرض نخست علت فاعلی، و در فرض اخیر موضوع نامیده می شود. می توان موضوع را به مادی برگرداند و اقسام علت را چهار دانست. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 209_214 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 8️⃣3️⃣مواد ثلاث https://eitaa.com/fvtt_ir/3327 9️⃣3️⃣احکام واجب الوجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3335 0️⃣4️⃣احکام ممکن https://eitaa.com/fvtt_ir/3343 1️⃣4️⃣علت و معلول https://eitaa.com/fvtt_ir/3353 2️⃣4️⃣تقسیم‌های علت https://eitaa.com/fvtt_ir/3359 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 2️⃣4️⃣ 🌐 تقسیم های علت 🔺 علت از جهت های گوناگون به اقسامی تقسیم شده است. این تقسیم ها عبارتند از: 1.تقسیم علت به حقیقی و معد؛ 2. تقسیم علت به علت وجود (یا خارجی) و ماهیت (یا داخلی)؛ 3. تقسیم علت به قریب و بعید؛ 4. تقسیم علت به بالذات و بالعرض؛ 5. تقسیم علت به خاص و عام؛ 6. تقسیم علت به کلی و جزئی؛ 7. تقسیم علت به بسیط و مرکب؛ 8. تقسیم علت به بالقوه و بالفعل. 🔺 علت حقیقی، علتی است که وجود معلول به آن وابسته است اما علت معد امری است که زمینه تأثیر علت حقیقی را در معلول فراهم می آورد. 🔺 علت وجود که علت خارجی نیز خوانده می شود، علت فاعلی و غایی را دربر می گیرد و علت ماهیت که علت داخلی هم خوانده می شود، شامل علت های صوری و مادی است. علت بالذات، خود علت شیء است، اما علت بالعرض، امری غیر از علت شیء است که مقارن و همراه علت است. 🔺علت قریب همان علت بی واسطه، و علت بعید علت با واسطه است. 🔘 ضرورت علی_معلولی 🔺 یکی از احکام علت آن است که در مقایسه با معلول، ضروری الوجود است؛ چنان که معلول در مقایسه با علت ضروری الوجود است. منظور از علت در اینجا علت تامه است. ضرورت یادشده در اینجا، ضرورت بالقیاس الی الغیر است و این ضرورت، غیر از ضرورت غیری ممکن الوجود است. 🔺 وجود معلول از آن جهت که معلول است، به علت وابسته است. منظور از علت در اینجا، علت تامه با همه شرایطی است که در علیت آن نقش دارند؛ خواه شرایطی که داخل در ذات علت اند، از قبیل طبیعت شیء یا اراده فاعل و... 🔺 همان گونه که وجود معلول متوقف است بر وجود علت، با همان حالتی که علیت ذات علت را بالفعل می کند، عدم معلول نیز متوقف است بر عدم علتی که بر چنین حالتی است؛ خواه ذات علت وجود داشته باشد، ولی بر آن حالتی که علیتِ علت را بالفعل و تام می کند نباشد، و خواه اصلاً ذات علت وجود نداشته باشد. بدین ترتیب، اگر ذات فاعل موجود باشد و مانعی درکار نباشد، ولی فاعل به تنهایی علت تامه نباشد و به یکی از حالت های یاد شده نیاز باشد، وجود معلول بر وجود آن حالت متوقف خواهد بود. اگر آن حالت موجود شود (یعنی ذات فاعل دارای آن حالت گردد) وجود معلول واجب خواهد شد؛ چون فرض آن بود که وجود معلول فقط بر پیدایش آن حالت برای ذات علت متوقف بود و این حالت نیز حاصل شده است. 🔺 بنابراین، معلول از علت تامه اش تخلف ناپذیر است و با وجود علت تامه، واجب است معلول وجود داشته باشد. 🔺 همان گونه که وجود معلول با وجود علت تامه واجب است، وجود علت تامه نیز با وجود معلول واجب است و معنا ندارد معلول باشد، بی آنکه علت وجود داشته باشد؛ زیرا معلول ذاتاً ممکن الوجود است و با وجود و عدم نسبت یکسان دارد. پس اگر یکی از دو طرف وجود و عدم بر دیگری رجحان پیدا کند، نیازمند مرجحی است که آن طرف را بر دیگری رجحان دهد و این مرجح باید در حال حصول آن ترجیح وجود داشته باشد؛ زیرا اگر مرجح درحال وجود ترجح وجود نداشته باشد، این ترجیح در وجودش بی نیاز از مرجح خواهد بود. از آنجا که مرجح وجود شیء ممکن بر عدمش محال است امر عدمی باشد، پس این مرجح امر ثبوتی است. بنابراین، درحال وجود معلول باید علت نیز که مرجح وجود آن بر عدم است، وجود داشته باشد. 🔺 اگر وجود یا عدم آن حالتی که ذات علت با داشتن آن حالت علت بالفعل می شود دائمی باشد، وجود یا عدم معلول نیز دائمی خواهد بود و اگر قطع باشد، وجود یا عدم معلول نیز موقت خواهد بود. 🔺 اگر فرض شود علت تامه ای وجود دارد که ازلی و ابدی است و هیچ تغییر حالتی نمی پذیرد و معلولی دارد، وجود آن معلول همراه از سوی او واجب خواهد بود. گرچه این معلول را به دلیل آنکه مسبوق به عدم نیست، معلول و مفعول ننامند؛ زیرا با روشن بودن حقیقت امر، مضایقه ای در نام گذاری نیست. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 214_216 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 8️⃣3️⃣مواد ثلاث https://eitaa.com/fvtt_ir/3327 9️⃣3️⃣احکام واجب الوجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3335 0️⃣4️⃣احکام ممکن https://eitaa.com/fvtt_ir/3343 1️⃣4️⃣علت و معلول https://eitaa.com/fvtt_ir/3353 2️⃣4️⃣تقسیم‌های علت https://eitaa.com/fvtt_ir/3359 3️⃣4️⃣امتناع دور و تسلسل https://eitaa.com/fvtt_ir/3363 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 3️⃣4️⃣ 🌐 امتناع دور 🔺 دور در علیت محال است. به این معنا که معلول، علتِ علت خود باشد. مثلاً «الف» علت «ب» باشد و «ب» نیز علت «الف» باشد. اگر این امر بی واسطه باشد، دور، دور مصرّح نامیده می شود، ولی اگر میان علت و معلول واسطه ای در کار باشد، مثلاً «الف» علت «ب» باشد و «ب» علت «ج» باشد و «ج» علت «الف» باشد دور مضمر نامیده می شود. 🔘 استدلال بر امتناع دور 🔺 لازمۀ دور در علیت آن است که هر یک از حلقه های دور، هم علت وجود خود باشد و هم معلول خود؛ زیرا دور به این معناست که یک شیء علت چیزی باشد که آن چیز علت آن شیء است و علتِ علت شیء، علت شیء است. پس شیء باید علت خودش باشد. 🔺 افزون بر این، اگر چیزی معلول شیء دیگری باشد، لازم است پس از حصول آن شیء دیگر تحقق یابد (یعنی همواره معلول متأخر از علت است)؛ درحالی که در دور، وجود معلول متوقف است بر وجود شیئی که بعد از معلول موجود می شود؛ ولی تحقق چنین موجودی محال است. چیزی که چیز دیگر را ایجاد می کند، لازم است خود در مرتبه قبل موجود باشد؛ حال آنکه وجود این شیء متوقف است بر وجود چیزی که بعد از وجودش تحقق می یابد؛ یعنی لازمه دور، تقدّم شیء بر خود است. 🔘 امتناع تسلسل 🔺تسلسل نامتناهی علل محال است. منظور آن است که سلسله علت ها و معلول ها به علتی که معلول نباشد، نینجامد. 🔘 استدلال بر امتناع تسلسل 🔺اگر چیزی را معلول علتی فرض کنیم و آن علت نیز معلول علتی دیگر باشد، با سلسله ای مرکب از سه امر مواجه می شویم: 1. معلول اخیر که دارای این ویژگی است که معلول است و علت نیست؛ 2. متوسط که دارای این ویژگی است که معلول قبلی و علت امر بعدی است؛ 3. طرف دیگر که دارای این ویژگی است که علت آن دو است و معلول چیزی نیست. اگر این سلسله را نامتناهی فرض کنیم، همۀ اجزای آن در حکم امر متوسط خواهند بود و ویژگی آن، یعنی برای امر بعدی و معلولیت برای امر قبلی را خواهند داشت. اکنون کل این سلسله را در نظر می گیریم و دربارۀ آن می گوییم: این سلسله یا به علتی نامعلول در خارج از سلسله مستند است و آن علت نامعلول، علت کل این سلسله است. پس این سلسلۀ نامتناهی، منتهی شده است به علتی نامعلول، و متناهی است نه نامتناهی، و یا آنکه کل این سلسله به چنین علتی نیاز ندارد. در این صورت، کل سلسله در حکم وسط نخواهد بود و ویژگی معلولیت برای قبلی (و علیت برای بعدی) را نخواهند داشت؛ یعنی واجب بالذات خواهد بود. پس این سلسله با منتهی شدن به واجب الوجود بالذات متناهی خواهد بود، نه نامتناهی. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 217_222 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 8️⃣3️⃣مواد ثلاث https://eitaa.com/fvtt_ir/3327 9️⃣3️⃣احکام واجب الوجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3335 0️⃣4️⃣احکام ممکن https://eitaa.com/fvtt_ir/3343 1️⃣4️⃣علت و معلول https://eitaa.com/fvtt_ir/3353 2️⃣4️⃣تقسیم‌های علت https://eitaa.com/fvtt_ir/3359 3️⃣4️⃣امتناع دور و تسلسل https://eitaa.com/fvtt_ir/3363 4️⃣4️⃣تفکیک میان ابداع و تکوین https://eitaa.com/fvtt_ir/3399 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 4️⃣4️⃣ 🌐 تفکیک میان ابداع و تکوین 🔺 ایجاد و هستی بخشیدن بر دو نوع است: ابداع و تکوین. 🔘 ابداع 🔺 به معنای ایجاد چیزی بدون ماده سابق و آلت و خارج از زمان است. ابداع صرفاً بر وجود فاعل متوقف است و فاعل با عمل ابداعی خود، معلول را ایجاد می کند و تنها پس از ابداع فاعل است که مبدع تحقق می یابد. 🔘 تکوین 🔺 به معنای ایجاد چیزی از چیز دیگر، یعنی ماده است. تکوین بر وجود فاعل و ماده ای متوقف است که فاعل روی آن کار می کند. فاعل در ماده که از قبل وجود دارد، صور را ایجاد می کند و بدین وسیله، شیء جدیدی از آن به وجود می آورد. همه موجودات مادی (حوادث) از ماده ای قبلی پدید آمده اند و ازاین رو کائن نامیده می شوند، ولی مجردات و خود ماده، مسبوق به شده است؛ چون در ابداع فاعل به تنهایی معلول را ایجاد می کند، ولی در تکوین ایجاد معلول افزون بر فاعل، بر وجود ماده سابق و ابزار نیز متوقف است. 🌐 قاعدۀ الوحده 🔘مفاد قاعدۀ الوحده 🔺 از علت واحد و بسیط، فقط یک معلول صادر می شود و معلول واحد نیز فقط از علت واحد صادر می گردد. 🔘 تاریخچه این قاعده 🔺 ارسطو در مابعدالطبیعة بی آنکه به این قاعده تصریح کند، در مقام اثبات وحدت جهان مادی، استدلالی اقامه می کند که یکی از مقدمات پنهان آن این است که متحرک واحد، محرّک واحدی دارد و اگر چند متحرک وجود داشته باشد، باید چند محرّک نیز وجود داشته باشند. 🔺 فارابی در شرح رسالة زینون از زنون، قول ارسطو را به این قاعده نقل کرده است، اما نه در آثار ارسطو و نه در آثار شارحان ارسطو قبل از فلسفه اسلامی، استدلالی بر اثبات این قاعده نیامده است. 🔺 نخستین فیلسوفی که درصدد اثبات این قاعده بر آمده ابن سیناست. 🔘 استدلال بوعلی 🔺 اگر علتی واحد، دو معلول متفاوت را پدید آورد، این دو معلول را از دو حیثیتی ایجاد کرده است که هم از نظر مفهوم و هم در حقیقت متغایرند و این دو معلول از دو امر متفاوت صادر شده اند. برای این دو حیثیت، سه فرض قابل تصور است: 1. این دو حیثیت هر دو از مقوّمات آن علت هستند؛ 2. این دو حیثیت هر دو از لوازم آن علت هستند؛ 3. یکی از این دو، از مقوّمات آن علت و دیگری از لوازم آن است. 🔺 اگر این دو حیثیت هر دو از مقوّمات آن علت باشند، آن علت مرکب از دو حیثیت خواهد بود؛ درحالی که فرض شده بود علت یاد شده، واحد و بسیط است و این خلف است. اگر دو حیثیت یاد شده هر دو از لوازم علت باشند، پس این علت که ملزوم آن لوازم است، علت آن لوازم بوده، پیش از چگونگی صدور این دو لازم از آن علت مطرح می شود. دراین صورت، یا باید به تسلسل نامتناهی یا دور تن داد. 🔺اگر یکی از آن دو حیثیت مقوّم علت باشد و دیگری لازم آن، اولاً حیثیت مقوّم و حیثیت لازم هم رتبه نیستند و مقوّم مقدّم بر لازم است و چه بسا مقوّم علت لازم باشد. ثانیاً در باب چگونگی صدور آن لازم، این مسئله مطرح می شود که اگر معلول آن حیثیت مقوّم نباشد، معلول حیثیت دیگری خواهد بود و بدین ترتیب، وجود حیثیت مقوّم دیگری در علت لازم می آید و علتی که واحد و بسیط فرض شده بود، مرکب از دو حیثیت مقوّم خواهد بود و این خلاف فرض است. 🔺 قاعده مربوط به علت ایجادی است و در غیرفاعل هستی بخش جاری نیست. دست کم ابن سینا آن را مخصوص فاعل هستی بخش دانسته است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 222_225 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 8️⃣3️⃣مواد ثلاث https://eitaa.com/fvtt_ir/3327 9️⃣3️⃣احکام واجب الوجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3335 0️⃣4️⃣احکام ممکن https://eitaa.com/fvtt_ir/3343 1️⃣4️⃣علت و معلول https://eitaa.com/fvtt_ir/3353 2️⃣4️⃣تقسیم‌های علت https://eitaa.com/fvtt_ir/3359 3️⃣4️⃣امتناع دور و تسلسل https://eitaa.com/fvtt_ir/3363 4️⃣4️⃣تفکیک میان ابداع و تکوین https://eitaa.com/fvtt_ir/3399 5️⃣4️⃣مناسبات علت و معلول (سنخیت) https://eitaa.com/fvtt_ir/3417 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 5️⃣4️⃣ 🌐 مناسبات علت و معلول (سنخیت) 🔺 منظور از این سنخیت آن است که در وجود علت، ویيگی ای وجود دارد که منشأ پیدایش معلول می شود. مناسبت میان علت و معلول، هم درباره فاعل های طبیعی قابل طرح است و هم درباره فاعل های ایجادی. 🔘 الف) مناسبات علت و معلول طبیعی 🔺 فاعل های طبیعی بر دو قسم اند: 1. فاعلی که فعلش مثل فاعل و از نوع آن است؛ مانند آتشی که سبب آتش دیگری شود. 2. فاعلی که فعلش مثل فاعل و از نوع آن نیست؛ مانند حرک/ت که فاعل حرارت می شود یا حرارت که فاعل سیاهی است. 🔺 در فاعلی که با فعل خود هم نوع نباشد، نمی توان گفت فاعل از فعل قوی تر یا ضعیف تر است؛ چون تفاضل دو امر بر وجود جهت اشتراک و وحدیت میان آن دو امر متوقف است. 🔘 فاعل های طبیعی ای که فعل آنها از نوع آنهاست، در مقایسه با فعل خود یکی از سه قسم ذیل خواهند بود 🔺 1.وجود معلول ناقص تر از وجود علت است؛ 2. وجود معلول مانند وجود علت و هم رتبۀ آن است؛ 3. وجود معلول قوی تر از وجود علت است. این قسم ناممکن است؛ زیرا اگر معلولی چیزی را که با علت در آن چیز مشترک است، بیشتر از علت داشته باشد؛ آن زیادی را، یا بالذات دارد یا به سبب زیادی استعداد ماده دارد یا به سبب علت و به سبب اثری که از علت صادر شده است دارد. این فرض که زیادی را بالذات داشته باشد، باطل است؛ چون لازمه اش آن است که در معلول امری حادث شود، بی آنکه علتی داشته باشد. 🔺 فرض دوم نیز باطل است؛ چون لازمه اش آن است که استعداد زیاد ماده سبب فعلیّت یافتن شیء شود؛ در حالی که روشن است استعداد چیزی جز فقدان و قابلیت نیست و فقدان و قابلیت نمی تواند سبب ایجاد شیء شود. در فرض سوم، زیادت معلول ناشی از دو امر است: علت، و اثر صادر شده از علت. بنابراین، علت زیادت معلول دو چیز است نه یکی چیز، و آن دو با هم بیشتر و زیادتر از معلول هستند. پس معلول برتر و قوی تر از علت نیست و این خلف است. 🔘 علت و معلولی که به نوع واحدی تعلق داشته باشند، از نظر استعداد نهفته در ماده و وجود یا عدم مانع به پنج قسم ذیل تقسیم می شوند: 🔺 1. علت و معلول در استداد ماده مشارکت نداشته باشند؛ مواد آنها استعداد های متفاوت داشته باشند. لازم نیست اثر علت با خود علت برابر باشد؛ چون ممکن است تفاوت استعدادها، موجب تفاوت در قبول آن معنا شود و ازاین رو آن معنا را به طور مساوی نپذیرند. 🔺 2. علت و معلول در استعداد ماده مشترک باشند و آن استعداد تام باشد و در مادۀ مستعد، قوه ای هماهنگ با استعداد یاد شده باشد و به کمک آن بیاید و باقی باشد. 🔺 3. علت و معلول در استعداد ماده مشترک اند و آن استعداد تام است، اما در ماده مستعد قوه ای مخالف وجود دارد که ضدّ اثر فاعل است، ولی پس از تأثیر فاعلی، آن قوه مخالف باطل و زائل می شود. 🔺 4. علت و معلول در استعداد ماده مشترک اند و آن استعداد تام است و در مستعد چیزی جز استعداد و قابلیت برای اثر فاعل وجود ندارد؛ یعنی نه قوّه مخالف در آن وجود دارد و نه قوه موافق و معین. 🔺 در این سه قسم اثری که در معلول ظاهر می شود، ممکن است کاملاً شبیه اثری باشد که در فاعل ظاهر می گردد. 🔺 در مواردی ممکن است اثر معلول زیادتر از اثر علت به نظر برسد؛ مانند آبی که در اثر سرما یخ می بندد و سرمای یخ بیشتر از سرمای هوا به نظر می رسد، اما این برتری معلول بر علت واقعیت ندارد؛ زیرا در اینجا علت سرمای یخ، تنها سرمای هوا نیست و قوّه سرد کننده صوری ای نیز که در آب وجود دارد، در سرمای یخ اثرگذار است و سرمای یخ معلول دو عامل است: سرمای هوا و قوّه سردکننده نهفته در آب، و سرمای یخ گرچه از سرمای هوا بیشتر است، از سرمای آن دو بیشتر نیست. 🔺 5. علت و معلول در استعداد ماده مشترک اند، ولی به سبب وجود قوه ای در ماده معلول که مانع تأثیر علت است، استعداد ماده معلول ناقص است. در این قسم معلول مشابه و مساوی علت نیست؛ زیرا اثر شیئی که با ضدّ و مانع مواجح نیست، با اثر شیئی که با ضد و مانع مواجه است، یکسان نیست. 🔘 نتیجه 🔺 با بررسی فوق، این حقیقت آشکار می شود که علت و معلول با توجه به مادۀ یکسانی که دارند و استعداد مشابه آنها، یا با یکدیگر مساوی اند یا علت برتر و قوی تر از معلول است، نه آنکه معلول برتر از علت باشد، اما با توجه به علیت علت و معلولیت معلول و تقدم ذاتی علت بر معلول، علت برتر از معلول و قوی تر از آن است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 225_228 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac