💠 #مناسبتی
💠 #بزرگداشت_شیخ_اشراق
🌐 8 مرداد روز بزرگداشت حکیم اشراقی جناب شیخ شهاب الدین سهروردی گرامی باد.
❇️زندگی علمی و سلوکی #سهروردی در بیان #استاد_یزدان_پناه
🔺شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی در سال 549ق، در سهرورد زنجان چشم بر جهان گشود. وی تحصیلات آغازین خود را نزد مجدالدین جیلی گذراند و سپس تحصیلات تکمیلی خود را در اصفهان نزد ظهیرالدین فارسی به پایان برد. پیش از بیست سالگی، دورۀ تحصیل او به پایان رسید و پس از این زمان، وی حکیمی مشایی بود که به گفته خود به شدت از مبانی حکمت مشاییان دفاع کرد.
🔺 پس از این دوره، به سبب پیش زمینه های ذاتی اش، به سیر و سلوک روی آورد و به ریاضت ها و مجاهدت های دشوارِ دور از تصور پرداخت و به تدریج، با دست دادن برخی مکاشفه ها و مشاهده های روحانی، به بطلان یا نقص بسیاری از مبانی و مباحث حکمت مشایی معتقد شد.
🔺 هرچند از این زمان می گذرد، حجم تجربه های عارفانه او افزایش می یابد تا آنجا که استعداد لازم برای دریافت انبوهی از معارف شهودی متراکم را در یک کشف معنوی به دست می آورد. این همان لحظه ای است که خود به عنوان « روزی عجیب » از آن یاد می کند که دمندۀ قدسی، همۀ آن معارف مندمج را به یکباره بر وی القا می کند؛ هرچند تقریر و تحریر آنها به سبب وجود موانع بسیار که لازمۀ سفرهای سلوکی او بوده است، چندین ماه به طول می انجامد.
🔺سهروردی در نهایت، مکتب اشراقی و حکمت نوری خود را در 39 سالگی در مهم ترین کتابش « حکمة الشراق » عرضه کرد.
🔺 مهم ترین شاخصه حیات علمی سهروردی همراهی خردورزی و سلوک و شهود است.
🔺 سهروردی بیشتر عمر خود را در سفرها می گذراند و یکی از اهداف مهم او در این سفرها یافتن مشارک مطّلع بود. می خواست بداند آیا کس دیگری نیز مکاشفاتی مانند او داشته است. وی در سال 579ق، به سوی حلب، سفر کرد. حاکم حلب در آن زمان ظاهرالدین ،پسر صلاح الدین ایوبی بود.
🔺به تدریج سهروردی با طرح دیدگاه های حکمی و فلسفی جدید خود _ که بر سطحی نگران گران می آمد _ و به دلیل فائق آمدن او برآنان در بحث ها و مناظره ها و شاید هم به دلیل مذهبش، مورد بغض و کینه این علما قرار گرفت و شکایت او را نزد مَلِک ظاهرالدین برد؛ اما وی به دلیل عنایت ویژه اش به شیخ اشراق به شکایت آنان وقعی ننهاد. از همین رو، آن علما به گمان خویش، از بیم آنگه شیخ اشراق موجب گمراهی ظاهرالدین شود، نامه ای بر ضد او به صلاح الدین، پدر ظاهرالدین می نویسند و او نیز حکم قتل شیخ را صادر می کند و سهروردی در دیار غربت و پس از نزدیک به یک دهه سکونت در حلب، در همان جا به قتل می رسد و به « شیخ مقتول » شهره شد.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 11_15
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
neshast 99-05-08_01.mp3
9.79M
💠 #مناسبتی
💠 #بزرگداشت_شیخ_اشراق
🌐 8 مرداد روز بزرگداشت حکیم اشراقی جناب شیخ شهاب الدین سهروردی گرامی باد.
🔻#نشست_علمی «علم النفس اشراقی»
🎙ارایه دهنده: استاد سید یدالله یزدانپناه
🔰 برگزار شده توسط «مجمع عالی حکمت اسلامی»
#استاد_یزدانپناه @nasimehekmat
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #حکمت_مشاء
💠 #استاد_کردفیروزجائی
1️⃣ اهمیت حکمت مشاء
https://eitaa.com/fvtt_ir/2517
2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2561
3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2594
4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2616
5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2638
6️⃣ علوم و اقسام آن (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2677
7️⃣ علوم و اقسام آن (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2715
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #حکمت_مشاء
💠 #استاد_کردفیروزجائی
💢بخش 4️⃣
🌐 مشائیان و آثار مکتوب آنها (2)
4️⃣ابن سینا
🔺ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا (370_428ق) از بزرگ ترین و نامدارترین فیلسوفان جهان اسلام و معروف به رئیس مشائیان مسلمان است. نقش ابن سینا در فلسفه مشائی اسلامی بی نظیراست.
🔺او هرچند مانند فارابی بنیان گذار نظام فلسفی جدیدی نیست، اصول فلسفه ای را که فارابی پی ریزی کرد، تبیین نمود، اصول تازه ای بر آن افزود، فروعات و لوازم ناگفتۀ آنها را بیان کرد، موضوعات و مسائل پرشماری را به آن افزود، مباحث و فروع پراکندۀ آن را تبویب و تنظیم کرد، دربارۀ هر یک از شاخه های فلسفه اثر مستقلی نگاشت یا در یک اثر خود به همۀ آن شاخه ها پرداخت و به صورت متمایز و مستقل مسائل هر علم را در جای خود قرار داده و کار آموزش و آموختن فلسفه را آسان کرد.
🔺هه مشائیان بعدی _به جز یک استثنا، یعنی ابن رشد، آن هم تا حدی _ شارح صرف یا شارح انتقادی فلسفه او هستند و بنیان گذاران مشرب های اشراقی و متعالیه نیز در سراسر آثار خود به آرا و افکار ابن سینا نظر دارند.
🔺مهم ترین آثار فلسفی او عبارت اند از: الشفاء، الاشارات و التنبیهات، النجاة، دانشنامه علائی، عیون الحکمة، التعلیقات، المباحثات و المبدأ والمعاد.
5️⃣بهمنیار
🔺بهمنیار بن مرزبان ( متوفای 458ق)، برجسته ترین شاگرد ابن سیناست. او در درس های ابن سینا حضور فعالی داشت کتاب المباحثات استاد، حاصل پاسخ های ابن سینا به پرسش هایی است که بیشتر آنها ر ا بهمنیار مطرح کرده است. مهم ترین اثر فلسفی بهمنیار، کتاب التحصیل است که مشتمل بر یک دوره حکمت مشائی با تقریری تازه، منظم و جمع بندی نهاییِ دیدگاه های ابن سیناست.
6️⃣لوکری
🔺ابوالعباس فضل بن محمد لوکری ( قرن پنجم و اوایل قرن ششم) شاگرد بهمنیار بود و از طریق او با فلسفه ابن سینا آشنا شد. کتاب فلسفی لوکری بیان الحق بضمان الصدق نام دارد. لوکری گویا ترین عبارت ها را از کتاب های فیلسوفان گزینش کرده و کنار هم قرار داد و به ندرت دگرگونی هایی در آنها پدید آورد تا عبارت ها روان تر و فهم پذیرتر گردند.
📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 28_29
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #مناسبتی
💠 #عید_سعید_قربان
🌸 عید سعید قربان مبارک باد.
❇️ عید سعید قربان یکی از خاطرههای بزرگ تاریخی همهی متدیّنین جهان است.
حضرت ابراهیم مأمور میشود که نوجوان خودش را به دست خودش به قتل برساند آن هم فرزندی که سالهای متمادی از وجود او محروم بوده و در پیری ... خدای متعال این بچّه را به حضرت ابراهیم داده بود و خب پیدا است چقدر انسان به فرزندِ اواخر عمر و دوران پیری دلبسته است. اینها حوادث عجیب تاریخ دین، تاریخ دینداری، تاریخ ایمان، تاریخ اسلام است. ما در گذشتهی خودمان، در سابقهی دینداری خودمان اینها را داریم، که پدرِ پیر حاضر است جوان خودش را به دست خودش به خاطر دستور خداوند قربانی کند و جوان هم با کمال میل و طوع و رغبت میگوید: اِفْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرین؛ خواهی دید که من تحمّل میکنم.
📚 بیانات رهبری در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید قربان / ۱۳۹۹/۰۵/۱۰
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #فلسفهی_فلسفهی_اسلامی
💠 #استاد_یزدانپناه
1️⃣ معرفی فلسفۀ فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/2526
2️⃣ دسته بندی مباحث فلسفۀ فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/2572
3️⃣ معیار بداهت تصوری در باب مفاهیم بدیهی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2600
4️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2622
5️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2644
6️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2735
⏳ ادامه دارد ...
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #فلسفهی_فلسفهی_اسلامی
💠 #استاد_یزدانپناه
💢بخش 4️⃣
🌐معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان
🔘 دیدگاه ابن سینا
🔺 ابن سینا برآن است که در دایرۀ محسوسات، نخست جزئیات مادی را مشاهده می کنیم و کلیات پس از مشاهدۀ جزئیات محسوس درک می شوند. ابن سینا به تبع ارسطو معتقد است که نزد حس محسوسات شخصیِ جزئی اعرف اند، اما نزد عقل، امور عامّه و کلیات شناخته شده ترند، و منظور وی از اعرف بودن نیز این است که پیش از دیگر مفاهیم دانسته و شناخته می شوند.
🔺آنچه کلی تر است، نزد عقل اعرف است. مطابق این ضابطه، اعم المفاهیم، مانند وجود، شیء و ... شناخته شده ترین مفاهیم اند. از سوی دیگر، کلی تر از اعمالمفاهیم وجود ندارد تا عقل در شناخت آنها بدان رجوع کند. بنابراین اعم المفاهیم بدیهی اند.
🔘بدیهی بودن مفاهیم بسیط
🔺 شیخ رئیس در مقایسۀ مفاهیم مرکب و بسیط نیز تحلیل مشابهی دارد: نزد حس، مرکب ها اعرف اند و نزد عقل، بسیط ها. هر شیئی که بسیط تر باشد، نزد عقل اعرف و اجلاست.
🔺 معیار بدیهی اولی بودن مفهومی مانند «موجود»، عام و بسیط بودن آن است. برای تعریف حقیقی، به عام، یعنی جنس، و نیز به خاص، یعنی فصل نیاز است؛ اما امر بسیط تعریف حدی حقیقی ندارد؛ زیرا تعریف حدی مختص مرکبات است. همچنین عام ترین مفاهیم، تعریف حدی حقیقی ندارند؛ زیرا جنسی ندارند تا در تعریفشان آورده شود.
🔺 جزء ذاتی اعم المفاهیم اساساً نمی تواند امری خاص باشد؛ زیرا حقیقت اعم المفاهیم، اعم بودن از هر خاصی است. در نتیجه اعم المفاهیم ضرورتاً بسیط اند. بساطت و اعم بودن، موجب اعرف بودن این امور نزد عقل است، و اعرف بودن نزد عقل، ملاک اصلی بداهت این مفاهیم است.
🔘دیدگاه شیخ اشراق
🔺شیخ اشراق دیدگاه های مشائیان را دربارۀ بداهت تصوری رد کرده است. سخن اصلی او این است که بدیهیات اولیه محسوسات (اعم از محسوسات به حس ظاهر و محسوسات به حس باطن ) و مشاهدات قلبی اند. او وجود را بدیهی اولی نمی داند؛ زیرا به باور او، وجود از معقولات ثانیه است که وی آنها را ذهنی محض می شمارد.
🔺وی همۀ امور عامه را امور عقلی محض می داند که پس از محسوسات و مشاهدات در ذهن پدید می آیند. بنابراین او نمی تواند این امور را از بدیهیات اولیه بشمارد. حاصل آنکه معیار بداهت از منظر شیخ اشراق، حس و شهود است.
📚 منبع: کتاب تأملاتی در فلسفهی فلسفهی اسلامی ص 26_32
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 1️⃣ نقطه شروع فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/1935
💢بخش 2️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2003
💢بخش 3️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2051
💢بخش 4️⃣ شهود عقلی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2104
💢بخش 5️⃣ شهود عقلی (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2155
💢بخش 6️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2185
💢بخش 7️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2203
💢بخش 8️⃣ واقع بما هو واقع (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2243
💢بخش 9️⃣ واقع بما هو واقع (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2333
💢بخش 🔟 واقع بما هو واقع (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2404
💢بخش 1️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (4)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2456
💢بخش 2️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (5)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2487
💢بخش 3️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2536
💢بخش 4️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2576
💢بخش 5️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2625
💢بخش 6️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (4)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2647
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 5️⃣1️⃣
🌐 علی وجهٍ کلی (3)
❇️ توضیح قید علی وجهٍ کلی و اینکه در فلسفه از جزئیات بحث نمی شود (در دو یادداشت گذاشته بحث شده است)
❇️ دلیل شرافت برهان کلی بر جزئی
🔺جناب ارسطو در تعلیم هفت دلیل آورد که کلی برتر از جزئی است، بوعلی 7 دلیل را در برهان شفا (از ص 239) می آورد و در پایان (ص 242) می گوید فقط باید توجه کرد اینها که ایشان گفته است بعضی را فقط برای باب برهان نگفته است، یعنی این هفت دلیل همه آن جدی نیست بعد دو دلیل را می پسندد و خودش آورده است و الذی یجب ان یسقی الیه من جمله هذه الحجج
🔺برهان 1: علم به کلی علم به جزئی است بالقوه ولی علم به جزئی هیچ گاه به عنوان جزئی لازمه آن کلیت هیچ چیز نیست
[برهان 1:] هو أن العلم بالكلي علم بالقوة بالجزئي، و مبدأ للبرهان على الجزئي. و أما العلم بالجزئي فليس فيه البتة علم بالكلي. فإن من علم أن كل مثلث فزواياه كذا، فما أسهل أن يعرف أن متساوي الساقين كذلك. و من علم أن متساوي الساقين كذلك فلا يعلم من ذلك وحده البتة أن كل مثلث كذلك. و مثل هذا ما قيل إن البحث باللم يحوج إلى العلم الكلي.
🔺[برهان 2:] و أيضا فإن الكلي معقول، و العلم الحقيقي للعقل. و أما الجزئي فمحسوس و المحسوس من جهة ما هو محسوس لا علم به [علم حقیقی هم حاصل نمی شود.] و لا برهان عليه [یعنی نتیجه برهان قرار نمی گیرد].»
برهان شفاء ص 242
🌐 یقین غیر علی الاطلاق در براهین جزئی!
🔺یکی از بدیهیات ست که گفتیم بدیهی هستند، متواترات است، مگر متواترات قضیه شخصیه نیستند؟ پس چرا می گوییم یقینی هستند؟ همه رفتند مکه را دیدند و من می گویم بله شهری به نام ملکه وجود دارد گفتند و ما هم بر حسب تواتر رسیدیم که بله این شهر به خصوصه وجود دارد این یک قضیه شخصیه است.
🔺همچنین محسوسات به حس نیز شخصی هستند.
🔺باید بین یقین علی الاطلاق و یقین غیر علی الاطلاق فرق قائل شد. یقین علی الاطلاق شش شرط دارد ولی یقین غیر اطلاق احتیاج بر برخی از این شرایط ندارد. در یقین علی الاطلاق یعنی می خواهند بگویند من علم دارم این هست و الا و لابد چنین است و اصلا هم تغییر ناپذیر است. مثلا من وقتی می گویم خدا موجود است در هیچ فرضی و در هیچ وقتی نمی شود این را حذف کرد، ولی این می شود یقین علی الاطلاق که به تعبیری ان گونه است که اصلا هیچ گاه زوال پذیر نیست، اصلا قابلیت زوال ندارد ولی یقین علی غیر الاطلاق می خورد به قضایا شخصیه و قضایای وجودیه یعنی اینکه من ببنیم هست بالفعل الان این گونه هست قضایای وجودیه که حتی ضرورت آن به همین موقعی است که الان این حال را دارد. زید جالس است و یقین هم دارم که جالس است و دارم مشاهده می کنم؛ اما اگر منظور شما این است که ضرروت دارد به گونه ای که حتی قابل برداشتن به هیچ نحو در هیچ موطن و در هیچ وقتی نیست نه چنین چیزی نیست زید جالس قابل تغییر است. این بحث را فارابی در منطقیات ص352 350 و ص 268 آورده است؛ جناب فارابی می خواهد بگوید اگر یقین می خواهید حتی شخصیه هم یقین دارد اما یقین علی غیر اطلاق.
🔺فارابی شروطی برای یقین علی الاطلاق ذکر می کند:
1. اعتقاد به گزاره
2. صادق
3. اعتقاد به صدق شرط
4. خلاف این اعتقاد من در خارج محال است.
5. لحظه ای نمی شود پیدا کرد که این گزاره ثابت نباشد.
6. ان یکون ماحصل من هذا حصل لا بالعرض بل بالذات که یقین علی غیر الاطلاق شرط پنجم و ششم را ندارد.
🔺در قضایای شخصیه هم که می گوییم برهان راه ندارد اگر از راه علت به آن قضیه برسیم دیگر شخصی نیست و حالت کلی پیدا کرده است. اگر خوب بخواهیم نگاه کنیم حکم رفته است سر کلی که این جزئی یکی از افراد آن هست این شخص یکی از افراد آن هست. مثلا عقل اول را شما می روید و از راه علت آن و از طریق قاعده الواحد می رسید این با وجود اینکه یک مصداق بیشتر ندارد، ولی چون از راه سبب رفتیم اصلا جزئی حساب نمی شود.
🔺اینجا به راحتی این بحث که بعضی ها فکر می کنند بحث واجب تعالی و عقول و مفارقات جزو جزئیات است، حل می شود؛ در حالی که با همین توضیحی که عرض شد این ها جزو کلیات هستند. درست است که واجب شخص واحد است ولی ذات واجب محل بحث است. حتی اثبات واحد بودن واجب هم بحث جزئی نیست و بحث کلی است، چون چون ذات واجب را اثبات کردیم و از ذات واجب رسیدیم به وحدت.
🔺پس برخی از اموری را که ما شخصی حساب می کنیم، شخصی نیست؛ مثال شمس و قمر قبلا گذشت.
📚 منبع: درس خارج نهایه - سال اول - 1393-1392
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac