eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
748 عکس
260 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
جز عشق هر حرفی که داری، مختصر لطفا ! نگذار چتر خیس خود را پشت در ، لطفا! با خود بیاور سرزده مهمان باران را امشب تمام ابرها را کن خبر لطفا! من ماهی دلتنگ تنگم ، چیست سوغاتت؟ امواج دریا را بیاور از سفر لطفا! در صندلی مشترک ، جای خجالت نیست ! اهل خطر باش و کمی نزدیکتر ....، لطفا! هرچند می میرد برایت هرکسی، بگذار تا زنده باشد در کنارت یک نفر ، لطفا! در پای مرز بکر آغوشت زمینگیرم با بوسه ویزای مرا کن معتبر لطفا! بعد از نماز صبح، می چسبد شراب تو! این خانه را میخانه کن وقت سحر، لطفا! با تو سرم ای عشق ، دائم درد می خواهد ! تزریق کن در من دوباره‌ دردسر ، لطفا. @golchine_sher
غم ما پشتِ این دَر، فرق دارد نگاهِ قلب با سَر، فرق دارد کبوتر رفت مشهد تازه فهمید کبوتر با کبوتر فرق دارد @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می نشـــینم خاطراتت را مرتب می کنم در مرور اولین دیـــدار، ویرانم هنوز @golchine_sher
‎‌‎‌لباس بى وفایى را به دست خود تنت کردم تو را اى دوست، با مِهر زیادم دشمنت کردم خیالم بود تندیسى طلا از عشق مى سازم محبت بد ترین اکسیر بود و آهنت کردم تو رفتى با خدا باشى خدا در چشم من گم شد از آن وقتى که تسبیح خودم را گردنت کردم تمام خاطراتت را همان روزى که مى رفتى به قلبم دوختم، سنجاق بر پیراهنت کردم تو تک کبریت امّیدم در اوج بى کسى بودى تو را اى عشق با امیدوارى روشنت کردم چه مى ماند به جز بى حاصلى در دست هاى من به رغم کوششى که در بدست آوردنت کردم @golchine_sher
با حسرت دیدار، چه شب‌ها که سحر شد این عمر من و توست که بیهوده هدر شد هرگاه نسیمی به سر زلف تو پیچید خاکسترِ افروخته‌ام زیروزِبر شد تا آمدم از وعده‌ی دیدار بپرسم لب‌های تو محدود به اما و اگر شد از چشم تو افتادم و دیدم که به جز من هر قطره که از چشم تو افتاد، گهر شد! در کوزه‌ی خشکیده، "نم"ی راه ندارد بیچاره نگاهی که به امید تو تَر شد @golchine_sher
از اشکِ شوقِ با اُمّید این که بار و بر گیرد درختِ آرزویت را همیشه آبیاری کُن @golchine_sher
چه وقت ها كه برايت دعا نكرده دلم چه نذرها كه براي شما نكرده دلم چقدر نام مرا در نوافلت بردي ولي به هيچ كدام اعتنا نكرده دلم عجيب نيست دلم را گناه پرُ كرده است دري به سمت مناجات وا نكرده دلم مسافر سحر جاده های سجاده بگیر دست مرا تا خدا نکرده دلم نيُفتد از قلم رو به آسماني ها به جرم كفشِ سلوكي كه پا نكرده دلم درست ياد ندارم كه چندمين روز است كه حقِ چشم خودم را ادا نكرده دلم @golchine_sher
با عشق مگر پر کنم این فاصله ها را با بوسه بچینم ز لبانت گِله ها را مهمان دل من شوی و گل کُنَدم شعر تا با غزلی حل کنم آن مسئله ها را با دامن گل دار برقصی و ببینم در شهر دل خود اثر زلزله ها را عشاق تو را طاقت دوریت نمانده بنمای روا حاجت بی حوصله ها را تو آمدی و فصل زمستان دلم رفت دادی خبر آمدن چلچله ها را @golchine_sher
گفتی که کوه درد است این عشق گفتم ای داد یک شانه ی نحیف و باری به این گرانی @golchine_sher
نفسم تنگ شده در قفس زندگی ام بال پرواز کجا و دل پر بسته ی ما @golchine_sher
آورده است چشمِ سياهت يقين به من هم آفرين به چشم تو ، هم آفرين به من من ناگزيرِ سوختنم چون كه زل زده ست خورشيدِ تيزِ چشمِ تو با ذره بين به من بر سينه ام گذار سرت را كه حس كنم نازل شده ست سوره ای از كفر و دين به من يارانِ راستين مرا ميدهد نشان اين مارهای سرزده از آستين به من تا دست من به حلقه ی زلفت مزين است انگار داده است سليمان نگين به من محدوده ی قلمرو من چينِ زلف توست از عرش به فرش رسيده ست اين به من جغرافيای كوچک من بازوان توست ای كاش تنگ تر شود اين سرزمين به من ... @golchine_sher
نام تو بُوَد موجب تطهیر ، بیا افتاده ایم از خطا به زنجیر ، بیا در آرزوی بهار پر مِهرت ما از درد نبودنت شدیم پیر ، بیا @golchine_sher
حــالا کــه می‌روی به خودت ظلم کرده‌ای بحثِ لیاقت ست اگر مـــس طلا نشد...! @golchine_sher
می خواهمت ، مانند معتاد خماری که... مانند آزادی بـرای بـی قـراری که... می خواهمت ، از عشق کاری برنمی آید مانند چشمی خیس در پشت قطاری که... می خواهمت ، در خنده های یادت افتادن می خواهمت ، در گریه بی اختیاری که... می خواهمت ، در ضربه های سر به دیوارم در خـوانـدن امّن یجیب انتظاری که... می خواهمت ، اندازه سی سال تنهایی سی سال پاییزم به دنبال بهاری که... من دلخـوش پـایـان هـر پاییز می مانم روزی ' مرا در جوجه هایش می شماری ' که... @golchine_sher
هر زمانی در دلم درگیر طوفان می شوم یا حسینی می نویسم غرق باران می شوم از مسلمانی فقط عشقش برایم مانده است آخر از عشق علی یک روز سلمان می شوم کار من را بیشتر دست کریمان بسپرید در گرفتاری دخیل یا حسن جان می شوم من گناهی هم اگر کردم جهالت کرده ام تا گناهی می کنم فورا پشیمان می شوم بار سنگینم مرا خیلی خجالت می دهد، هر زمانی که سر این سفره مهمان می شوم روزه می گیرم ولی دائم به فکر روضه ام آب می نوشم دم افطار و گریان می شوم روضه آب و گریه نان هر شب اهل دل است دور از این روضه ها، بی آب و بی نان می شوم جان من را هم گرفتی روضه را از من نگیر جان تو بی روضه من خیلی پریشان می شوم ................... مو پریشان...، بعدِ تو زینب پریشان می شود همسفر با حرمله، با نیزه داران می شود @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
فنجان قشنگ چای تو قند نداشت لبهای تو چون گذشته لبخند نداشت از طعم تو سیراب نگشتم ای عشق! بین من و تو رابطه پیوند نداشت @robaiiyat_takbait
کاش هر صبح به دیدار تو بیدار شدن تو دوا باشی و با عشق تو بیمار شدن با تو بودن همه عمر نفس در نفس‌ات سر به گیسوی تو از عطر تو سرشار شدن مثل برگ گل سرخ و لب خورشید بهار سیر از طعم خوش بوسه دیدار شدن حُسن آن نیست که آن کودک کنعانی داشت حُسن را چشم تو بایست خریدار شدن تو اگر باغچه را نیم نگاهی بکنی گل بابونه ندارد غم بی بار شدن… @golchine_sher
باران و چتـــر و شال و شِنل بود و ما دو تا… جوی و دو جفت چکمه و گِل بود و ما دو تا… وقتـــی نگاه من بــه تو افتاد، سرنوشت تصدیق گفته‌های «هِگِل» بود و ما دو تا… روز قرارِ اوّل و میز و سکوت و چای سنگینی هوای هتل بود و ما دو تا افتــاد روی میـــز ورق‌هــــای سرنوشت فنجان و فال و بی‌بی و دِل بود و ما دو تا کم‌کم زمانه داشت به هــم می‌رساندمان در کوچه ساز و تمبک و کِل بود و ما دو تا… تا آفتاب زد  همـــه جـــا تــــار شد برام دنیا چه‌قدر سرد و کِسل بود و ما دو تا از خواب می‌پریم کـه این ماجرا فقط یک آرزوی مانده به دل بود و ما دو تا @golchine_sher
بر سر درِ بازارچه‌ ی عمر نوشته است اینجا خبری نیست،اگر هست هیاهوست @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ساختیم از خشت جان خود بنای انقلاب همچنان با اشک می جنگیم پای انقلاب هم صدایش راکشیدیم و مضاعف درد آن دردتر خواندیم تقطیع هجای انقلاب فتنه وقتی شد، غبارآلود می گردد فضا خویش را جا می زند تحت لوای انقلاب فتنه وقتی می شود یک عده غافل می شوند، درمی آرد خائنی بعدش ادای انقلاب فتنه حتی شیخ دارد، پس مواظب باش که زود قالب می کند خود را به جای انقلاب یادمان مانده است پرچم های آتش خورده هم روز عاشورا که...نه...روز عزای انقلاب یادمان مانده است سوت و رقص و کف در شهرها روز عاشورا که شد کرب و بلای انقلاب خواستند اما نشد این که جلودارش شوند با خیانت مانعی بر اعتلای انقلاب ما چهل سال است می جنگیم با هر فتنه ای ماجرا داریم با هر ماجرای انقلاب از شهیدان اینچنین آموختیم این که فقط تا قیامت خونمان باشد بهای انقلاب باید از جان، مال و از سرمایه ات هم بگذری بگذری از آبروی خود برای انقلاب "انقلابی" بابصیرت، با شهامت می کند فتنه را تبدیل به رمز بقای انقلاب "انقلابی" با کلام خویش تبیین می کند. پیش باید رفت دائم پا به پای انقلاب با حسین روزگارت باش وقت امتحان در کنار رهبرت؛ صاحب ندای انقلاب کوری هرکس نمی خواهد ببیند عزتش همچنان هستیم ما با ناخدای انقلاب فرق بین باعلی و یاعلی یک نقطه است قبل از "کنا معک"،" یالیتنای" انقلاب واجب دینی است حفظ انقلاب مهدوی؛ گوش بر زنگیم بر حی علای انقلاب جسم ناقص؟! جان ناقابل؟!.. نبینیم ای خدا جان هر ایرانی و هر جان فدای انقلاب در قیامت هم خداوندا هوادارش تو باش هر که دارد توی این دنیا هوای انقلاب @golchine_sher
ایران حـرم و مدافعـین حرمیم پرچم علم است و جانفدای علمیم در فتنـه ی آخر الزمـان از هنگِ سـرباز و فدائیـان اهل قلمیم @golchine_sher
ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺻﺒـﺮ ، ﺑﺎﯾﺪ ﻣَﺮﺩ ﺁﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ اگر مرد است ﺑﻐﺾ ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮔﯿﺴﻮﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺩ ﻭ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥﺗﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﮐــﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ عصای دست من عشق است ، عقل سنگدل بگذار کـــه این دیوانه تنهـــا تکیه گاهش ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﮔﯿﺴﻮﯼ ﺍﻭ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﺎﻥ ﺭﻭ ﺳﯿﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕــﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﭼﺸﻢﻫﺎﯾﺶ ﺗﯿﺮﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﺮﺩ ، ﺗﺴﻠﯿﻤﻢ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺁﻥ ﮐﻤــﺎﻥ ﺍﺑﺮﻭ ﺳﭙﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭد @golchine_sher